eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.2هزار دنبال‌کننده
366 عکس
380 ویدیو
26 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊 احمدحسین شریفی 🔸برگزاری بی‌سابقه‌ترین و پرشورترین مراسم جشن تولد دنیا توسط مردم ایران. 🔹چهل‌ و ششمین جشن تولد انقلاب اسلامی با حضور همزمان و میلیونی ملت در سراسر ایران اسلامی، گرامی داشته شد. 🔻درود خدا و خوبان عالم بر مردم بصیر و زمان‌شناس ایران اسلامی. قطعاً در سراسر تاریخ بشریت، بی‌نظیرند. همانطور که انقلاب‌شان هم بی‌نظیر بوده و هست. مردم ایران نشان دادند که نهضت اسلامی‌شان تا تحقق تمدن بزرگ اسلامی همچنان ادامه خواهد داشت. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️شُکر و شادمانی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] خدای متعال به صورت علنی و آشکار اعلام کرده است: وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي‏ لَشَديد (ابراهیم، ۷) به یاد آورید آنگاه كه پروردگارتان اِعلام كرد: «اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، حتماً [نعمت‌] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.» در این آیه یک قانون قطعی و لایتغیر خدای متعال بیان شده است که «شکرگزاری» موجب «زیادت نعمت» می‌شود و بی‌توجهی به خدا و «ناسپاسی نعمت‌های الهی» موجب «تنگنا» و سختی و گرفتاری‌های شدید دنیوی و اخروی می‌شود. در روایتی از (ص) چنین نقل شده است: مَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ بَابَ شُكْرٍ فَخَزَنَ عَنْهُ‏ بَابَ الزِّيَادَةِ؛ خداوند دَرِ شكر را بر روى بنده‌اى نگشود كه دَرِ فزونى [نعمت ] را بر روى او ببندد [دو] یکی از آثار روحی و روانی شکرگزاری، شادمانی است. انسان شاکر، شادمان و بانشاط است. بنابراین شکرگزاری متوقف بر شادمانی نیست؛ بلکه شکرگزاری عامل شادمانی است. حتی شکرگزاری نسبت به ناداشته‌ها. یک انسان موحد چون همه امور را به دست خدا می‌داند، حتی نسبت به ناداشته‌هایش نیز از خداوند سپاسگزاری می‌کند؛ زیرا خدای متعال را خیرخواه محض و حکیم می‌داند و به همین دلیل مطمئن است که خیر و حکمتی در محروم شدن او از نعمتی هست که خداوند آن را از او بازداشته است. به همین دلیل در هر حالتی شاکر خداوند است. علیه السلام در دعای سی‌ و پنجم صحیفه سجادیه چنین دعا می‌کنیم: وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلَى مَا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيَّاكَ عَلَى مَا خَوَّلْتَنِي؛ پروردگارا، شکرم را بر آنچه از من بازداشته‌ای افزون‌تر از شکرم بر آنچه به من عنایت کردی قرار ده. [سه] می‌دانیم که شکر هم انواع دارد: شکر زبانی و شکر عملی دو نوع از انواع آن هستند: بهتر شکر زبانی، آنگونه که امام صادق علیه‌السلام به ما یاد داده است، این است که به هنگام یادآوری نعمت‌های الهی این ذکر را بگوییم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» و شکر عملی هم، به تعبیر امام صادق علیه السلام، پرهیز از نافرمانی خدای متعال و دوری از گناهان است: «شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ» [چهار] در دیوان شمس، در غزل ۷۱۲ همین مضامین را به زیبایی منتقل می‌کند. این غزل در مجموع حاوی ۷ بیت است که مضمون سه بیت اول آن است که هر گاه نعمتی دیدید، شاکر باشید؛ تا در اثر شکرگزاری شما، آن نعمت و خوشی افزون شود. و مضمون چهار بیت بعدی نیز این است که حتی اگر تلخی و غمی هم دیدید، باز هم شاکر باشید. و آن را با هیچ کس در میان نگذارید. رضایت و شاکر بودن شما موجب می‌شود که آن تلخی و غم، نه تنها در جان شما اثر نکند بلکه به دیگران هم سرایت نکند. خوش باش که هر که راز داند/ داند که خوشی خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکر/ شاکر همه دم شکر ستاند شکر از شکرست آستین پر/ تا بر سر شاکران فشاند تلخش چو بنوشی و بخندی/ در ذات تو تلخیی نماند گویی که چگونه‌ام؟ «خوشم من»/ گویم «ترشم»، دلت بماند گوید که نهان مکن و لیکن/ در گوشم گو که کس نداند در گوش تو حلقه وفا نیست/ گوش تو به گوش‌ها رساند @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️راه مقابله با راهبرد «مرد دیوانه» در ادبیات عامه‌پسند ایرانیان! 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آنچنان دیوانگی بگسست بند که همه دیوانگان پندم دهند (مثنوی معنوی) گفته می‌شود که مبدع تئوری «مرد دیوانه» (Madman)، که دونالد ترامپ هم در دوره قبل و هم الان در حال اجرای آن علیه همه کشورهای دوست و دشمن است، استراتژیست مشهور آمریکایی، هنری کیسینجر، و نخستین مجری آن ریچارد نیکسون، در دوران جنگ سرد آمریکا و شوروی، بوده است! هدف اجرای این استراتژی آن است که به رقبا و دشمنان خود نشان دهند رئیس جمهور آمریکا، مثلاً، که از قدرت و اختیارات بسیار زیادی برخوردار است؛ یک رئیس جمهور غیرقابل پیشبینی است؛ هر لحظه‌ای ممکن است هر تصمیمی را بگیرد. خواسته‌هایی نامعقول و سخنانی نامعقول‌تر را دائماً بر زبان جاری می‌کنند. و با این کار در دل رقبا و مخالفان، ترس و وحشت پدید می‌آورند و در همان حین تلاش می‌کنند ماهی مراد خود را از این ترس و وحشت صید کنند. اما معتقدم نه مبدع این تئوری کیسینجر بوده است و نه اولین مجری آن نیکسون😂 در ادبیات داستانی عامه‌پسند ما ایرانیان نه تنها این تئوری تاریخی دیرینه دارد؛ بلکه راه مقابله با آن را نیز عامه مردم می‌دانند. بنابراین، آقای ترامپ و هیئت حاکمه آمریکا، از اجرای این تئوری در تقابل با جمهوری اسلامی، نه تنها بهره‌ای نخواهند برد که حتماً ضرر هم خواهند کرد. توضیح آنکه: «مردی بود که برای پیشبرد اهداف و خواسته‌هایش خود را به دیوانگی زده بود. در اماکن عمومی مثل بازار و فروشگاه‌ها و حمام‌های عمومی و ... که وارد می‌شد، همگان از ترس، از آنجا می‌گریختند و فضا را کاملاً به او واگذار می‌کردند. بر همین سیاق، روزی وارد حمام شد و همگان به محض اطلاع از وضعیت، حمام را تخیله کردند. و او با خوشحالی و با خیالی آسوده مشغول شستن خود بود. مرد غریبه و البته دوران دیده‌‌ای می‌خواست به حمام وارد شود که حمامی به او گفت: «پدر جان داخل حمام نشو. چون دیوانه‌ای تیغ به دست در حمام است و همگان از حمام گریخته و منتظر خروج او هستند!» مرد تازه وارد به این سخنان توجه نکرد. لنگی را به دست گرفت و در آب حوض ورودی حمام آن را خیس کرد و وارد حمام شد. در حالی که آن لنگ را به در و دیوار و زمین حمام می‌کوبید و هماورد می‌طلبید. مرد دیوانه‌نما وقتی دید فردی دیوانه‌تر از خودش وارد حمام شده، سراسیمه و وحشت‌زده از حمام خارج شد و فریاد می‌زد: «مردم اگر جان خود را دوست دارید، به حمام نروید که دیوانه‌ای وارد حمام شده است!» آری تنها راه مقابله با یک دیوانه‌نما آن است که چنان با او برخورد شود که نه تنها از دیوانه‌نمایی پشیمان شود، که واقعاً دیوانه شود. به تعبیر زیبای مولوی که در صدر این نوشتار آوردم باید چنان رفتار کرد که خود آن فرد دیوانه‌نما، به «غلط کردن» بیافتد و بگوید «غلط کردم»: آنچنان دیوانگی بگسست بند که همه دیوانگان پندم دهند و الا اگر او به هدف خودش یعنی ایجاد ترس و دلهره در دل رقیب، دست یابد، مرگ حتمی است. و باز هم به تعبیر رایج در میان عامه مردم ایران: «ترس برادر مرگ است» 🔻و خلاصه همه این راهبردها همانی است که (ص) فرمودند: «إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَکَبِّرِینَ فَتَکَبَّرُوا عَلَیْهِمْ فَإِنَّ ذَلِکَ لَهُمْ مَذَلَّةٌ وَ صَغَار؛ در برخورد با متکبران، متکبرانه رفتار کنید؛ زیرا این کار موجب خواری و کوچک‌شماری آنان می‌شود» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
نعمت‌های دین و حکومت دینی در کلام امیرمؤمنان .mp3
15.98M
🎤احمدحسین شریفی 🔸شرح بخشی از خطبه قاصعه امیرمؤمنان علیه السلام در کارکردها و برکات مادی و اجتماعی و سیاسی و نبوت @Ahmadhoseinsharifi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداشناسی و خداباوری این نوجوان اهل غزه را ببینید. «قبل از ترامپ فرد زرنگ‌تری بود. اسمش فرعون بود. می‌گفت: انا ربکم الاعلی. اما بعد معلوم شد حتی شنا کردن هم بلد نیست😂 خدایا چنین باوری به من هم عطا کن. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️«حوزه علمیه» و «مرجعیت در مطالعات اسلامی و علوم انسانی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] با انتخاب اعضای محترم دوره جدید شورای عالی حوزه‌های علمیه، امیدهای تحولی در حوزه‌ علمیه زنده شده‌اند. امید به تحولاتی اساسی در سخت‌افزار و نرم‌افزار حوزه‌های علمیه. امید به نقش‌آفرینی حوزه‌ علمیه در تأمین نیازمندی‌های گام دوم انقلاب (یعنی گام دوم فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی). امید به تحقق مرجعیت علمی حوزه‌های علمیه در مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی. امید به ورود حوزه‌های علمیه در مجامع علمی بین‌المللی. امید به نقش‌آفرینی حوزه‌های علمیه در نهادینه‌سازی دین و ارزش‌‌های دینی در زیست اجتماعی و تمدنی ایران اسلامی و .... به هر حال، وظیفه‌ای سنگین بر دوش اعضای محترم و فرهیخته شورای عالی حوزه‌های علمیه نهاده شده است. دعا می‌کنم در انجام این وظیفه موفق شوند و امیدوارم که هرگز بر چهره‌های امیدواری که بی‌صبرانه منتظر اقدامات تحولی این عزیزان نشسته‌اند، گرد یأس و ناامیدی ننشیند. [دو] انتظار اصلی از (در زمینه فعالیت‌های علمی) و شاید بتوان گفت مهم‌ترین مطالبه علمی رهبر فرزانه انقلاب از حوزه‌های علمیه در سالیان اخیر، این بوده است که به معتبرترین مرجع علمی در زمینه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اسلامی تبدیل شود. حوزه‌های علمیه باید بتوانند مرجعیت علمی را در علوم انسانی که نرم‌افزار فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی‌اند، کسب کنند؛ و الا محتوا و نرم‌افزار فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی، کماکان، محتوایی اومانیستی و لیبرالیستی خواهد بود، و نتیجه آن چیزی جز تهی شدن حکمرانی جامعه اسلامی از محتواها و ارزش‌های اسلامی و در نتیجه مرگ جمهوری اسلامی و از بین رفتن انقلاب اسلامی نخواهد بود. [سه] رهبر حکیم و فرزانه انقلاب ۱۴ سال پیش (۲۹ مهر ۱۳۸۹) در دیدار جمعی از طلاب و اساتید حوزه‌های علمیه به صراحت بیان کردند که علوم انسانی رایج در دانشگاه‌های ما، علومی «ذاتاً مسموم‌»‌اند. حاوی مطالب و آموزه‌هایی کاملاً معارض و مخالف با فکر و فرهنگ اسلامی‌اند. متکی بر جهان‌بینی اومانیستی‌اند. دنبال اهداف و غایاتی غیراسلامی‌اند. در صدد شکل‌دهی به سبک زندگی لیبرالی‌اند. و نتیجه تعلیم و تعلم آنها چیزی جز تربیت مدیرانی بیگانه با اسلام و ارزش‌های اسلامی نخواهد بود. و در همین سخنرانی خطاب به حوزه‌های علمیه فرمودند: «حوزه‌های علمیه و علمای دین موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه [مدیریت، اقتصاد، سیاست، امنیت، و ....] از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازی‌های گوناگون.» (رهبر انقلاب، ۲۹ مهر ۱۳۸۹) [چهار] البته حقاً‌ و انصافاً در دوران مدیریت حضرت آیت‌الله اعرافی، اقدامات بسیار خوب و اعجاب‌انگیزی در موضوع علوم انسانی اسلامی صورت گرفته است؛ که توصیف و توضیح آنها به فرصتی فراخ نیازمند است. اما به نظر می‌رسد بدون همدلی، همراهی و حتی مطالبه همه اعضای محترم شورای عالی حوزه نمی‌توان انتظار داشت که این اقدامات و برنامه‌ها در حوزه‌های علمیه فراگیر و همگانی شوند. [پنج] به باور این بنده، برای این منظور باید سازوکار «برنامه‌ درسی» حوزه‌های علمیه به گونه‌ای متحول شود که دانش‌آموختگان این مرکز علمی دست‌کم در سه حوزه علمی و مهارتی تسلط لازم را کسب کنند: یک. علوم انسانی جدید را به درستی بشناسند؛ (مع الاسف در حال حاضر، در برنامه‌های درسی متعارف و معمول حوزه‌های علمیه چنین آموزش‌هایی داده نمی‌شود) دو. بر علومی که بنیان‌های را شکل‌ می‌دهند (مثل هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، روش‌شناسی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی) از نگاه اسلام تسلط پیدا کنند؛ (مع‌الاسف در برنامه‌های درسی و مصوب حوزه‌های علمیه هیچ برنامه‌ای درباره مباحث معرفت‌شناسی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی وجود ندارد!) سه. در زمینه روش استنباط و استخراج «نظریه‌‌های» ناظر به مسائل مختلف انسانی از متون دینی مهارت لازم را کسب نمایند. (به صراحت می‌گویم که اجتهاد به شیوه‌ سنتی که در حوزه‌‌های علمیه رایج است، هرگز جوابگوی این نیاز نیست. نیازمندی انقلابی علمی در روش‌های و نظریه‌پردازی هستیم.) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
ویژگیهای جامعه شرک و کفر در کلام امیرمؤمنان .mp3
22.61M
🎤احمدحسین شریفی 🔸موضوع: ویژگی‌های جامعه شرک و کفر و جاهلی پیش از بعثت (ص) در کلام علیه السلام. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
ویژگی‌های جامعه مهدی‌پسند: یک. قلع و قمع ریشه‌های ظلم و طغیان، اعم از ظلم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی؛ دو. رشد و تعالی معرفت علمی و دینی آحاد مردمان؛ سه. فعال‌سازی همه ظرفیت‌ها و نیروهای موجود در انسان و طبیعت. منتظران راستین مهدی موعود کسانی‌اند که در این حوزه‌ها مشغول جهادند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸پیش شرط ظهور: تلاش در جهت اهداف ظهور یا سکوت دربرابر فساد و فحشا؟! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹در طول سالیان متمادی در میان جامعه مهدوی‌باوران کسانی بوده و هنوز هم، در گوشه و کنار، هستند که، «جاهلانه» و یا «سودجویانه»، با استناد به یک روایت مجعول و مخدوش و غلط مدعی بودند پیش‌شرط ظهور مهدی موعود، پر شدن جامعه بشری از ظلم و فساد و فحشا است! بر همین اساس، عده‌ای هرگونه اقدام اصلاحی پیش از ظهور را نه تنها کاری ضد مهدویت می‌پنداشتند! بلکه آن را محکوم به شکست می‌دانستند! به همین دلیل، نه تنها خود هیچ اقدامی در جهت اصلاح اجتماعی انجام نمی‌دادند؛ بلکه در کار مصلحان نیز اختلال ایجاد می‌کردند. روایتی که اینان به آن استناد می‌کردند این بود که «أَنَّهُ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»! ♦️در حالی که اولاً، تعبیر «بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً» در هیچ یک از منابع نخستین و معتبر نیست؛ بلکه متن صحیح روایت عبارت است از «كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ به تعبیر دیگر، روایت نمی‌فرماید که پیش شرط ظهور مهدی، فراگیری جهانی ظلم و ستم است؛ بنابراین روایت مزبور هرگز ظرفیت چنان کج‌فهمی‌ای را برای کژاندیشان ندارد! بلکه روایت می‌فرماید همانطور که در طول تاریخ بارها و بارها شاهد فراگیری ظلم و ستم و یکه‌تازی فرعون‌ها و امپراتورها و سلاطین جور بوده‌اید، روزی هم خواهد رسید که مهدی فاطمه، جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد و شاهد فراگیری عدل و داد خواهید بود. ثانیاً، حتی اگر چنان روایتی هم داشته باشیم و برفرض محال، حتی اگر صحیح‌السند هم باشد، مگر می‌تواند با صدها آیه و روایتی که نص در وظیفه واجب و قطعی همه مؤمنان در مبارزه با ظلم و جلوگیری از فساد و فحشا و لزوم جهاد مستمر در اقامه دین و امثال آن هستند، رقابت کند؟‍! ثالثاً، مگر می‌شود منتظران مصلح، خود اهل صلاح نباشند؟! مگر می‌شود کسانی که در آرزوی تحقق جامعه ایده‌آل مهدوی‌اند، برای تحقق آن هیچ تلاشی نکنند و بلکه راضی به رواج و فراگیری فعالیت‌های ضد آن باشند؟! 🔸به همین دلیل معتقدم و به صراحت می‌گویم که جریان‌هایی مثل انجمن حجیته هیچ (یعنی هیچ) تناسبی با فکر و فرهنگ و باور شیعی نداشته و ندارند؛ بلکه سرچشمه شکل‌گیری، رواج و تداوم چنین جریان‌هایی را باید در فعالیت‌های ساواک و صهیونیست‌ها و بهائیان و در دوران بعد از انقلاب در سیا و موساد و اینتلیجنس سرویس و امثال آنها جستجو کرد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸معنای انتظار فرج بر اساس فقرات دعای ندبه 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انتظار فرج یعنی هیچ بن‌بستی در زندگی فردی و اجتماعی مهدی‌باوران وجود ندارد؛ انتظار فرج یعنی هر قفلی که شیاطین انسی و جنی بر زندگی مهدی‌باوران می‌زنند، گشودنی و شکستی است؛ انتظار فرج یعنی همه دشمنان مهدی‌باوران، نابودشدنی‌اند؛ انتظار فرج یعنی باطل گذرا و فانی است و حق ماندگار و باقی است؛ انتظار فرج یعنی درس امید و امیدواری و امیدافزایی؛ انتظار فرج یعنی نشاط و سرزندگی و انگیزه‌مندی مهدی‌باوران در همه عرصه‌های زیست فردی و اجتماعی؛ انتظار فرج یعنی تلاش و جهاد در جهت زمینه‌سازی و آماده‌سازی شرایط سخت‌افزاری و نرم‌افزاری سیاسی و اجتماعی برای عدالت جهانی؛ انتظار فرج یعنی قانع نشدن به وضع موجود و تلاش در جهت دستیابی به وضع مطلوب؛ انتظار فرج یعنی تلاش مجاهدانه در جهت ترویج و نهادینه‌سازی ارزش‌های الهی در زیست اجتماعی؛ انتظار فرج یعنی حرکت در مسیر تحقق آرزوهای همه پیامبران و پاکان عالم؛ انتظار فرج یعنی داشتن شاخص برای یافتن مسیر درست در گردبادهای فتنه و فساد؛ انتظار فرج یعنی ظلم‌ستیزی و تلاش در جهت نابودی ظالمان: أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِالظَّلَمَةِ، انتظار فرج یعنی تلاش در جهت رفع نقایص و کژی‌های فکری، رفتاری و گفتاری: أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَج؛ انتظار فرج یعنی زمینه‌سازی برای برچیدن ستم و دشمنی؛ أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ، انتظار فرج یعنی تلاش دائمی در جهت عمل به فرایض الهی و احیای سنت‌های دینی و خدایی: أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ؛ انتظار فرج یعنی تلاش در جهت بازگرداندن دین و ارزش‌ها و احکام دینی در زندگی فردی و اجتماعی: أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ؛ انتظار فرج یعنی کار و تلاش برای احیای قرآن و چهارچوب‌های قرآنی در زندگی؛ أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ؛ انتظار فرج یعنی تلاش در جهت احیای نشانه‌های دین و دینداری و برجسته‌سازی دینداران: أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ؛ انتظار فرج یعنی مبارزه با متجاوزان و درهم‌شکستن شوکت پوشالی زورگویان: أَيْنَ قَاصِمُ شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ؛ انتظار فرج یعنی اقدام در جهت از میان برداشتن پایه‌های فکری شرک و تخریب پایه‌های عملی نفاق: أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ؛ انتظار فرج یعنی تلاش در جهت خشکاندن ریشه‌های فسق و نافرمانی: أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ الْفِسْقِ وَ الْعِصْيَانِ؛ انتظار فرج یعنی جهاد در جهت زدودن نشانه‌های گمراهی و خاموش کردن آثار هواهای نفسانی؛ أَيْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّيْغِ وَ الْأَهْوَاءِ؛ انتظار فرج یعنی اقدام در جهت قطع ریشه‌های دروغ و افتراء و تهمت: أَيْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْكِذْبِ وَ الاِفْتِرَاءِ؛ انتظار فرج یعنی حرکت در جهت مبارزه با خودبزرگ‌بینی و تکبر و سرکشی: و أَيْنَ مُبِيدُ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ؛ انتظار یعنی مبارزه دائمی و بی‌وفقه با گمراهی و گمراه‌کنندگان و تلاش در جهت زدودن الحاد و ملحدان: أَيْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنَادِ وَ التَّضْلِيلِ وَ الْإِلْحَادِ؛ انتظار فرج یعنی عزیز داشتن اولیای خدا و ذلیل شمردن دشمنان خدا: أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ؛ انتظار فرج یعنی معیار و محور وفاق و همدلی و همراهی اجتماعی باید تقوا باشد و بس: أَيْنَ جَامِعُ الْكَلِمَةِ (الْكَلِمِ) عَلَى التَّقْوَى؛ انتظار فرج یعنی گشودن درهای هدایت الهی و تلاش در جهت آشناسازی مردمان با زیبایی‌ها و لذت‌های معنوی و نمایاندن راه‌های تعالی به بشریت: أَيْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَى‏؛ أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ؛ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ؛ انتظار فرج یعنی برافراشتن پرچم هدایت برای جهانیان؛ أَيْنَ صَاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَايَةِ الْهُدَى انتظار فرج یعنی تلاش در جهت اصلاح پریشانی‌های آدمیان و خشنودسازی مردمان: أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاَحِ وَ الرِّضَا؛ انتظار فرج یعنی حرکت در مسیر تحقق خواسته‌های پیامبران و پیروان پیامبران: أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ؛ انتظار فرج یعنی حسین‌شناسی و حسینی عمل کردن: أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاَءَ. ♦️شاید به این دلیل باشد که انتظار فرج «برترین اعمال»، «محبوب‌ترین اعمال» و «بهترین جهاد» در نزد خدای متعال است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️دشواری علت‌کاوی در پدیده‌ها و کنش‌های انسانی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کشف مکانيسم علّي در کنش‌هاي انساني (حتي کنش‌هاي يک فرد يا جامعة خاص) کاري بس دشوار است. زيرا به طور قطع، پديده‌هاي انساني را نمي‌توان تک عاملي و تک علتي ديد. علل و عوامل مختلفي دست به دست هم مي‌دهند تا يک کنش اختياري و آگاهانه از انسان سر مي‌زند. نقش علل و عواملي همچون هنجارها و ارزش‌هاي فردي و اجتماعي، ساختارهاي اجتماعي، عوامل تربيتي و وراثتي و محيطي در شکل‌دهي به کنش‌هاي انساني را هرگز نمي‌توان و نمي‌بايد ناديده گرفت. در کنار همة اين عوامل بايد نقش اراده و اختيار کنشگر را نيز افزود که جزء اخير علت تامة صدور افعال انساني است. اساساً در شکل‌گيري کنش‌هاي انساني حتي نبايد تأثير علت‌هاي نامرئي و غير اختياري را نيز ناديده گرفت. اينکه در روايات آمده است: كَانَ فِيمَا أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ يَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ مَنْ زَنَى زُنِيَ بِهِ وَ لَوْ فِي الْعَقِبِ مِنْ بَعْدِهِ يَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ عِفَّ تَعِفَّ أَهْلُكَ يَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ يَكْثُرَ خَيْرُ أَهْلِ بَيْتِكَ فَإِيَّاكَ وَ الزِّنَا؛ از جملة مسائلي که خداوند به موسي‌بن‌عمران وحي کرد اين بود که اي موسي‌بن‌عمران کسي که با ديگران زنا کند، با او زنا خواهد شد حتي اگر در نسل‌هاي بعدي او باشد. اي موسي‌بن‌عمران پاکدامن باش تا منسوبان تو پاکدامني کنند؛ اي موسي‌بن‌عمران اگر مي‌خواهي که خير خانوادة خود را زياد کني، پس از زنا بپرهيز. این نشان مي‌دهد که در تبيين يک کنش خاص، نبايد از کنش‌هاي کنشگران ديگر نيز غافل بود. اينکه فسق‌جويي يک مرد به منزلة قوّادي او براي همسرش دانسته مي‌شود، نشان از تأثير علت‌هاي پنهان و غيراختياري در شکل‌دهي به يک پديدة اختياري است. جلال‌الدين مولوي نيز اين حقيقت را به زبان شعر، چنين بيان کرده است: قصد جفت دیگران کردم ز جاه بر من آمد آن و افتادم به چاه من در خانه‌ی کسی دیگر زدم او در خانه‌ی مرا زد لاجرم هر که با اهل کسان شد فسق جو اهل خود را دان که قواد است او زان که مثل آن جزای آن شود چون جزای سیئه مثلش بود غرض آنکه، فهم چنين روابطي و به دست دادن ميزان تأثير هر کدام از آنها در شکل‌گيري کنش‌هاي انساني، کاري است به غايت دشوار و سخت‌ياب. (بخشی از کتاب روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی، احمدحسین شریفی) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️علوم انسانی و راز تلقی‌های متنوع 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از دلایل تلقی‌ها و توقعات مختلف و متنوع و بعضاً متضاد از علوم انسانی را باید در نوع نگاه و طرز تلقی صاحب‌نظران به تعریف «علم» (به عنوان مقسم علوم انسانی) و «علوم انسانی» جستجو کرد. به عنوان مثال، اگر «روش» را جزء یا رکن «علم» بدانیم یا ندانیم، تعریف ما و بالتبع توقع ما از علوم انسانی متفاوت خواهد بود. حتی کسانی که روش را جزء تعريف مي‌آورند لزوماً يک تعريف واحد ارائه نمي‌دهند. ممکن است يک نفر «روش تجربه‌ی آزمايشگاهی» را جزء تعريف علوم انسانی بداند (آنگونه که در نیمه اول قرن بیستم پزیتیویست‌های غربی می‌گفتند و مع‌الاسف بسیاری از روشنفکران ایرانی هنوز هم در همان فضا هستند) و شخصی ديگر «روش تجربه‌ی تفهمی» را و نفر سومی روش‌های ديگری را؛ همچنين ممکن است کسی روش را جزء تعريف علم در «مقام گردآوری» تلقی کند و ديگری روش را مؤلفة تعريف علم در «مقام داوری» بداند. همين اختلاف در مسألة غايت و هدف نيز مطرح است. به اين صورت که اگر غايت را جزء هويت علم و رکنی از ارکان آن بدانيم يا ندانيم، تعاريف متفاوتی خواهيم داشت. حتی کسانی که غايت را رکن علم به شمار می‌آورند، خود ممکن است به دسته‌های مختلفی تقسيم شوند. زيرا غايات بر اساس جهان‌بينی‌ها مشخص می‌شوند و جهان‌بينی‌ها هم متفاوت‌اند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹