eitaa logo
اخلاق و عرفان
66 دنبال‌کننده
96 عکس
21 ویدیو
12 فایل
امام علی علیه السلام: دانش، نهر است، و حکمت، دریاست. عالمان، پیرامون نهر، می‌گردند. و حکیمان، در میان دریا، کاوش می‌کنند. و عارفان، در کشتی‌های نجات، می‌گردند.
مشاهده در ایتا
دانلود
ارادت و رحمت ✍🏻 نویسنده: # علی‌اکبر مظاهری عرفان ناب خداوند به آدمی می‌فرماید: يَابْنَ آدَمَ! ۱. تُریدُ وَ اُریدُ وَ لا يَكُونَ إِلّا ما أُريدُ. ٢. فَمَنْ قَصَدَني، عَرَفَني. ٣. وَ مَن عَرَفَني، أَرادَني. ۴. وَ مَن أَرادَني، طَلَبَني. ۵. وَ مَن طَلَبَني، وَجَدَني. ۶. وَ مَن وَجَدَني، خَدَمَنی. ۷. وَ مَن خَدَمَني، ذَكَرَني. ۸. وَ مَن ذَكَرَني، ذَكَرْتُهُ  بِرَحْمَتی؛ ۱ ای فرزند آدم! ۱. تو اراده می‌کنی و من نیز اراده می‌کنم، و (اما) تحقّق نمی‌یابد، مگر آنچه من اراده می‌کنم. ۲. پس، کسی که مرا قصد کند (و مقصودش من باشم) مرا می‌شناسد و به من معرفت می‌یابد. ۳. و کسی که مرا بشناسد، مرا اراده می‌کند (و تنها خواستهٔ او، من می‌شوم). ۴. و آن که مرا بخواهد، مرا می‌طلبد (و در پی یافتنم برمی‌آید)  ۵. و آن که مرا بطلبد، می‌یابدم.  ۶. و آن که مرا بیابد، خدمتم می‌کند. ۷. و آن که مرا خدمت کند، یادم می‌کند (و ذکر و یادم با جانش درمی‌آمیزد).  ۸. و کسی که مرا یاد کند، من نیز با رحمت خویش، او را یاد می‌کنم. خدای دست‌یافتنی! خداوند، دست‌یافتنی است. رابطهٔ انسان و خدای رحمان، رابطه‌ای نزدیک و صمیمی است. خداوند، از رگ گردن انسان و حتی از خود او به او، نزدیک‌تر است. کی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را؟! کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را؟! غیب نکرده‌ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را با صدهزار جلوه برون آمدی که من با صدهزار دیده تماشا کنم تو را میان آدمیان و خدای سبحان، حائل و مانعی نیست: «میان عاشق و معشوق، هیچ حائل نیست». بلی! گاهی آدمی، میان خود و خداوند، پرده می‌افکند و فاصله می‌اندازد و مسافت بین خویشتن و پروردگار را بعید کنند و راه وصول به کوی محبوب را دور و دشوار می‌سازد؛ «تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز!»  رذیلت‌های اخلاقی و هواهای نفسانی و گناهان و تبهکاری‌ها، غباربرانگیزند و فتنه‌خیز؛ اینها راه روشن و هموار وصول به مقصود را تار و  ناهموار می‌‌کنند و رابطهٔ صمیمی عابد و معبود را تیره می‌گردانند.  ارادتی خالصانه، عزمی جزم، معرفتی آگاهانه، کوششی مجدّانه، خدمتی صادقانه، پرستش و ذکر و یادی عابدانه، و عبادتی عارفانه، آدمی را به مقصد می‌رساند و رحمت و رأفت پروردگار رحیم و رئوف را بر جان انسان فرو می‌بارد. به فرمودهٔ امام عارفان و عابدان، حضرت سجاد (ع):  «أَنَّ الرّاحِلَ إِلَيكَ قَريبُ الْمَسافَةِ»؛  رهپوی به سوی تو، راهش نزدیک است. (دعای ابوحمزه) و آن‌گاه است که انس و جذبه و صفا و لذتی دست می‌دهد که انسان، آن را با تمامی جهان، مبادله نمی‌کند. به فرمودهٔ امیر‌ عارفان، امام علی‌ - علیه‌السلام: «إِنَّ لِلذِّكْرِ لَأَهْلاً أَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْيا بَدَلاً»؛  حقا که اهل ذکر، دنیا را داده‌اند و به جای آن، ذکر را ستانده‌اند. (در مبادلهٔ دنيا و ذکر، دنیا را رهانیده و ذکر را برگزیده‌اند) (نهج‌البلاغه) آری! طفیل هستی عشقند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ ۱. کلمة‌الله، ص ۴۷۹ 🌍http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
عرفان ناب ۲ ✍🏻 نویسنده: # علی‌اکبر مظاهری دعوت و اجابت خداوند سبحان به مردمان می‌فرماید: يَابْنَ آدَمَ! ۱. اُذْکُرُونی أَسْتَجِبْ لَكُمْ. ۲. أُدْعُوني بِلا غَفْلَةٍ، أَسْتَجِبْ لَكُمَ بِلامُهْلَةٍ. ۳. أُدْعُوني بِالْقُلُوبِ الْخاليَةِ، أَسْتَجِبْ لَكُمْ بِالدَّرَجاتِ الْعالِيةِ. ۴. أُدْعُوني بِالْإِخْلاصَ وَالتَّقْوى، أَسْتَجِبْ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ الْمَأْوى. ۵. أُدْعُوني بِالْخَوْفِ وَ الرَّجاءِ، أَجْعَلْ لَكُمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ فَرَجاً وَ مَخْرَجاً: ۶. أُدْعُوني بِالْأَسْماءِ الْعُلْيا، أَسْتَجِبْ لَكُمْ بِبُلُوغِ الْمَطالِبِ الْأَسناءِ. ۷. أُدْعُوني في دارِ الْخَرابِ وَالْفَناءِ، أَسْتَجِبْ لَكُمْ في دارِ الثَّوابِ وَ الْبَقاءِ؛ ۱ ای فرزندان آدم! ۱. مرا یاد کنید، تا پاسختان گویم. ۲. مرا بدون غفلت بخوانید تا دعایتان را بدون تأخير و مهلت، اجابت کنم. ۳. مرا با قلب‌های خالی (از شرک و آلودگی) بخوانید، تا شما را با درجات و مقام‌های عالی اجابت کنم. ۴. مرا از سر اخلاص و تقوا بخوانید، تا به بهشتی جاودان پاسختان گویم. ۵. مرا با بیم و امید بخوانید، تا در همه امور برایتان توفيق و گشایش قرارد هم. ۶. مرا با نام‌های بلند مرتبه‌ام بخوانید، تا شمایان را با وصول به خواسته‌های ارجمند پاسخ گویم. ۷. مرا در این وادی خراب و فناپذیر بخوانید، تا شما را در سرای پاداش و جاوید آخرت پاسخ گویم. نیایش؛ نیاز حتمی آدمی از نیازهای حتمی ما آدمیان، بلکه لازم‌ترین و عالی‌ترین نیازمان، «نیایش» است؛ مناجات با خداوند، پیوند با پروردگار، گشودن گرهٔ دل و افشای رازهای نهان و ابراز نیاز در برابر آن مولای بنده نواز، افکندن خویشتن در دامان پرمهر آفریدگار مهربان‌تر از مادر، نجوای محرمانه با آن وجود رازدار و رازدان، تضرّع خاشعانه و طلب خاضعانهٔ حوایج خویش از أن ذات اقدس ... و آن‌گاه از لطف بی‌انتهای او بهره‌مند‌شدن و از جذبه‌های پرفیض و خلسه‌آور و سبکبارکنندهٔ لقای محبوب، سرشار گشتن و جامی از شهد حیاتبخش وصال یار نوشیدن، و پر و بال جان را از آلودگی‌ها و غبارها تکاندن، و جان‌آسوده و سبکبال، بال در بال ملائک، از تنگنای خاکستان جهان مادّی، پرکشیدن و بی‌کرانه‌ها را درنوردیدن ... و به سرمنزل مقصود رسیدن! «مرغ روح، در حال نیایش، از تنگنای قفس تن رها گشته؛ پر و بالی در بی‌نهایت می‌گشاید. اگر این پرواز، صحیح بوده باشد، دیگر برای روح، برگشتن و محبوس‌شدن در همین قفس خاکی، امکان‌پذیر نخواهد بود؛ زیرا پس از چنین پروازی، کالبد خاکی او همچون رصدگاهی است که به سوی بی‌نهایت نصب شده و دیده از نظاره به آن بی‌نهایت نخواهد پوشید.»۲ دعا و نیایش و مناجات، شکل‌های گوناگون دارد؛ هم از راز و نیاز عاشق و عابد، سخن می‌رود و هم از ناز و عطای معشوق و معبود. در نیایش، انس و محبت و خوف و خشیت، درهم می‌آمیزند؛ هم نیازهای معیشتی و زندگانی این‌جهانی خواسته می‌شود و هم مطلوب‌های آرمانی و آن‌جهانی؛ هم معرفت پروردگار تحصیل می‌گردد و هم کرامت انسانی فراهم می‌آید. البته، در بخش خواسته ها، نباید توقع داشت که هر چه ما از خداوند طلب می‌کنیم، به همان صورت و بی‌کم وکاست و کاملاً مطابق دلخواه ما، عطایمان فرماید؛ بلکه وظیفه ما دعا و تضرع و نیایش است و اما اختیار عطا و اندازه و چگونگی آن، به دست خداوند است. او مصلحت ما را بهتر می‌داند. شاید برخی از خواسته‌های ما، (به واقع) به زیانمان باشد و یا اکنون زمان و زمینهٔ برآورده‌شدنشان نرسیده و فراهم نشده باشد و ... اما آنچه حتمی است، این است که اگر دعا و نیایش ما از سر اخلاص و معرفت باشد، قطعا نتیجه می‌دهد؛ چه دعا برای نیازهای مادی و چه معنوی. گفت آن الله نو، لبيک ماست و آن نیاز و درد و سوزت، پیک ماست حیله‌ها و چاره‌جویی‌های تو جذب ما بود و گشاد این پای تو ترس و عشق تو، کمند لطف ماست زیر هر یارب تو، لبیک هاست۳ و نیز پاره‌ای دعاهایمان که در این جهان به اجابت نمی‌رسد، خداوند حکیم آن‌ها را برای آخرتمان ذخیره می‌کند و در آن جهان به‌گونه‌ای بهتر، عطایمان می‌فرماید. ان‌شاءالله. تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده‌پروری داند۴ ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ ۱. کلمةالله، ص ۴۷۷. ۲. استاد محمدتقی جعفری، نیایش حسین (ع) در صحرای عرفات، ص۸. ۳. مولوی؛ مثنوی معنوی. ۴. دیوان حافظ. 🌍http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
❇️ زیارت اربعین 🖋 نویسنده: زیارت‌های بسیاری در‌باره امام حسین و صحابیانشان - سلام‌الله علیهم - داریم. یکی از بهترین آن‌ها زیارت اربعین است. شاه‌بیت درخشندهٔ این زیارت، این است: «...و َبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ، لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ»؛ ... خون و رگ قلبش را برایت نثار كرد تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند. سلام‌الله علیه. ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ 🌐 https://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
عرفان ناب ۳ نویسنده: بانگ رحیل! خداوند سبحان خطاب به آدمی می‌فرماید: يابن آدم! ۱. أَكثِر من الزّادِ، فَإِنَّ الطَّريقَ بَعيدٌ بَعيدٌ. ۲. وَ جَدِّدِ السَّفینَةَ، فإِنَّ البَحرَ عَميقٌ عميقٌ. ٣. وَخَفِّفِ الحَملَ، فَإِنَّ الصِّراطَ دَقيقٌ دَقيقٌ. ۴. وَ أَخلِصِ العَمَلَ، فَإِنَّ النّاقِدَ بَصيرٌ بَصيرٌ. ۵. وَ أَخِّر نَومَكَ إلَى القَبرِ. ۶. وَ فَخرَکَ إِلَى الميزانِ. ۷. وَ شَهوَتَكَ إِلَى الجَنَّةِ. ۸. وَ راحَتَكَ إِلَى الآخِرَةِ. ۹. وَ لَذَّتَكَ إِلَى الحُورِ العينِ. ۱۰. وَ کُن لي، أَکُن لَكَ. ۱۱. وَ تَقَرَّب إِلَىَّ بِاستِهانَةِ الدُّنيا. ۱۲. وَ تَبَعَّد عَنِ النّارِ لِبُغضِ الفُجّارِ و حُبِّ الأَبرارِ. ۱۳. فَإِنَّ اللّه لايُضيعُ أَجرَ المُحسِنینَ. ۱ ای فرزند آدم! ۱. «توشه» را افزون کن، که «راه» (آخرت و رسیدن به سعادت)، دور است دور! ٢. و «کشتی» را تعمیر کن، که «دريا» عمیق است عمیق! ٣. و «بار»(های اضافی که در این سفر به کارت نمی آیند) را فروگذار و سبک گردان، که «صراط»، باریک و دقیق است دقیق! ۴. و «عمل» (و کردار و گفتارت) را خالص گردان، که «حسابرس» بیناست بینا! ۵. و خفتن خویش را به تأخیر بینداز و آن را برای درون قبر بگذار! ۶. و فخرکردنت را برای هنگامهٔ برپایی «میزان» (در قیامت) بگذار. ۷. و میل (و برآوردن خواهش‌های دل)ات را برای بهشت واگذار. ۸. و راحتی و آسایشت را برای جهان آخرت بگذار. ۹.و لذتجویی‌ات را برای (زیستن در کنار) همسران بهشتی واگذار. ۱۰. و برای من باش تا من - نیز - برای تو باشم. ۱۱. و با سبک‌شمردن دنیا، به من نزديك شو و تقرب بجوی. ۱۲. و با دشمن‌داشتن فاجران و بدکاران، و نیز به دوستی با ابرار و نیکان، خویشتن را از آتش، دور بدار. ۱۳. پس (بدان که) خداوند، پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌سازد. هوشمندی و فرزانگی چنین اقتضا می‌کند که آدمی، هنگام سفر، زاد و راحلهٔ خویش را بررسی کند؛ مسافت راه و وسیلهٔ سفر و توشهٔ راه را ارزیابی نماید و نیز مدت زمان سفر و ایام ماندن در مقصد را محاسبه کند و خود را مهیا سازد. و اگر قصد تجارت و یا اهدای هدیه به عزیزی را نیز در سر دارد، کالایی در خور و تحفه‌ای مناسب فراهم آورد. آدمیان، مهاجرانی‌اند که «بانگ رحیل»، هر دم، آنان را به کوچ و سفر به سوی مقصد نهایی فرامی‌خواند. آید آن‌ روز که من هجرت از این خانه کنم از جهان پر زده، در شاخ عدم لانه کنم رسد آن حال که در شمع وجود دلدار بال و پر سوخته، کار شب پروانه کنم (...) شود آیا که از این بتکده، بر بندم رخت پرزنان، پشت بر این خانهٔ بیگانه کنم ۲ امیر مؤمنان - علیه السلام - بارها و بارها، با صدایی حزین، که از سویدای دل بیدارش برمی‌آمد - و جان‌های خفته و غافل را به هشیاری فرا می‌خواند، ندا می‌داد: «تَجَهَّزُوا - رَحِمَكُمُ اللّهُ - فَقَد نُوديَ فيكُم بِالرَّحيلِ.»؛ ۳ مجهز و آماده شوید - خدایتان رحمت کند - که بانگ رحيل و ندای كوچ در میانتان سرداده شد! مرا در منزل جانان چه امن و عیش، چون هر دم جرس فریاد می‌دارد که بربندید محملها ۴ برای وصول به اهداف عالی حیات برین و رسیدن به خواسته‌های برتر، باید از خواهش‌های حقیر، درگذشت و با فداکردن امور کوچک و ناچیز، در راه آرمان‌های بلند و سترگ، به سعادت جاوید نائل آمد. گر از پی شهوت و هوئ خواهی رفت از من خبرت، که بی نوا خواهی رفت بنگر که کئی و از کجا آمده‌ای میدان که چه می‌کنی، کجا خواهی رفت ای مرغ چمن! از این قفس، بیرون شو فردوس، تو را می طلبد، مفتون شو طاووسی و از دیار یار آمدهای یادآور روی دوست شو، مجنون شو ۵ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ ۱. الجواهر السنیه، صفحه ۶۷. نیز کلمة‌الله، ص ۴۷۱. ۲. امام خمینی، دیوان امام، صفحه ۱۵۸. ۳. نهج البلاغه، ترجمه و توضیح علی‌اکبر مظاهری، خطبه ۲۰۴. ۴. دیوان حافظ، غزل اول. ۵. امام خمینی، دیوان امام، صفحه ۲۳۷. 🌍 zil.ink/mazaheriesfahani
❇️ ماه صفر؛ ماه خدا 🖋: ماه شریف صفر- به هر دلیل- در ذهن‌ها ناپسند شده است. برخی از مردمان آن را نحس می‌دانند. حال آن‌که اصلاً چنین نیست. ماه صفر هم ماه خدا است؛ مانند دیگر ماه‌ها. یکی از عوامل نحس‌پنداری این ماه، روایتی است ساختگی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «...هرکس خبر رفتن ماه صفر را به من بدهد، به او بشارت بهشت را می‌دهم... .» این روایت، جعلی است. از پیامبر و هیچ کدام از معصومان حدیثی دربارهٔ مذمت ماه صفر صادر نشده است. ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ 🌐 https://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
عرفان ناب ۴ نویسنده: غفلت چرا؟! خداوند رحمان به آدمی می‌فرماید: یابن آدم! ۱. إِذا كانَ الله تَعالى قَد تَكَفَّلَ لَكَ بِرِزقِكَ فَطُولُ اهتِمامِكَ لِماذا؟! ۲. وَ إذِا كانَ الخَلقُ مِنّي حَقّاً فَالبُخلُ لِماذا؟! ۳. وَ إِذا كانَ إِبلیسُ عَدُوّاً لی فَالغَفلَةُ لِماذا؟! ۴. وَ إِذا كانَ الحِسابُ وَالمُرُورُ عَلَى الصِّراطِ حَقّاً فَجَمعُ المالِ لِماذا؟! ۵. وَ إِن كانَ عِقابُ اللهِ حَقّاً فَالمَعصيَةُ لِماذا؟! ۶. وَ إِن كانَ ثَوابُ اللهِ تَعالى فِي الجَنَّةِ حَقّاً فَالِاستِراحَةُ لِماذا؟! ۷. وَ إِن كانَ كُلُّ شَيءٍ بِقَضائي وَ قَدَري فَالجَزَعُ لِماذا؟! ۸. لِكَيلا تَأسَوا عَلى ما فَاتَكُم وَ لا تَفرَحُوا بِما آتيكُم. ۱ ای فرزند آدم! ١. اگر خداوند، رزق و روزی‌ات را به عهده گرفته است، پس نگرانی و تلاش طولانی (و بیجا و حرص بر دنیا) چرا؟! ٢. و اگر آفرینش همهٔ اشیاء، به‌راستی از آن من است، پس بخل ورزيدن چرا؟! ۳. و اگر شیطان، دشمن من (و تو) است، پس غفلت چرا؟! ۴. و اگر حسابرسی و عبور از صراط، حق است، پس جمع‌کردن مال چرا؟! ۵. و اگر کیفر خداوند، حق است، پس گناه‌کردن چرا؟! ۶. و اگر پاداش و ثواب خداوند متعال در بهشت، حق است، پس استراحت و سُستی) چرا؟! ۷. و اگر همه چیز (و تمامی حوادث جهان) به قضا و قَدَر من است، پس بی‌تابی و جَزَع و فَزَع چرا؟! ۸. برای آنچه از دستتان می‌رود، تأسف نخورید و - نیز - برای آنچه به شمایان می‌دهم، شادمانی نکنید (و مغرور نشوید، زیرا این‌ها همه وسیلهٔ امتحان الاهی است). کمتر عاملی را می‌توان نشان داد که چونان «غفلت»، آدمی را به «هلاکت» افکند. منشاء بسیاری از تباهی‌های مردمان و انحطاط جوامع بشری، غفلت است. از این روی، ادیان الاهی، انسان را به هشیاري همیشگی فرا می‌خوانند و او را از «خودفراموشی» و «خدافراموشی» بر حذر می‌دارند. هر آن کو غافل از حق، یک زمان است در آن دم کافر است، اما نهان است اگر آن غافلی، پیوسته بودی در اسلام بر وی بسته بودی این همه تأکید اسلام بر مراقبت از خویشتن و محاسبهٔ نفس، برای رهانیدن آدمیان از دام غفلت است. غیر ره دوست، کی توانی رفتن؟! جز مدحت او کجا توانی گفتن؟! هر مدح و ثنا که می‌کنی، مدح وی است بیدار شو ای رفیق! تا کی خفتن؟! ۲ ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ ۱. کلمة‌الله، صفحه ۴۷۱. ۲. امام خمینی، دیوان امام، صفحه ۲۳۰. 🌍 zil.ink/mazaheriesfahani
عرفان ناب (۵) نویسنده: بیهوده‌تان نیافریده‌ام! خداوند رحمان به آدمیان می‌فرماید: يَابنَ آدَمَ! ۱. إِني لَم أَخلُقكُم عَبَثاً. ۲. وَ لا جَعَلتُکُم سُدًی. ٣. وَ لا أَنَا بِغافِلٍ عَمّا تَعمَلُونَ. ۴. وَ أَنَّكُم لَن‌تَنالُوا ما عِندي إلّا بِالصَّبرِ عَلى ما تَكرَهوُنَ في طَلَبِ رِضائي. ۵. وَ الصَّبرُ عَلى طاعَتي أَیسَرُ عَلَيكُم مِنَ الصَّبرِ عَلى حَرِّ النّارِ. ۶. وَ عَذابُ الدُّنيا أَيسَرُ عَلَيكُم مِن عَذابِ الآخِرَةِ. ۱ ای فرزندان آدم! ۱. من شمایان را بیهوده نیافریده‌ام. ۲. و به حال خود رهایتان نکرده‌ام. ٣. و من از آنچه می‌کنید غافل نیستم. ۴. و شمایان، به آنچه نزد من (از رحمت و نعمت) است نمی‌رسید، مگر با شکیبایی بر ناگواری‌ها در راه طلب رضای من. ۵. و شکیبایی بر طاعت من برایتان آسان‌تر است از تحمل سوزندگی آتش دوزخ. ۶. و ناگواری‌های این جهان، بر شمایان، آسان‌تر است از عذاب جهان دیگر. جهان‌بینی توحیدی چگونگی نگرش آدمی به «جهان» و «انسان» و نوع جهان‌بینی او، بر رفتار وی تأثیری ژرف دارد. «هدفمند» دانستن نظام آفرینش و حکیم و عادل دانستن آفریدگار جهان و انسان، بازتابی آشکار در حیات آدمی دارد و به هدفمندی زندگی او می‌انجامد و اعمال و کردار وی را اعتدال و انسجام می‌بخشد. و نیز خداوند را ناظر بر رفتار و گفتار و حتی اندیشه و افکار خویش دانستن و همواره او را مراقب خود یافتن، آثار خجسته‌ای را ثمر می‌دهد؛ که «پارسایی» یکی از نمودهای فرخندهٔ این بینش عقلی و ایمان قلبی است. و همچنین، امیدبستن به رحمت بی‌منتهای الاهی و خوف و خشیت‌داشتن از کیفر و عذاب تحمل‌ناپذیر او، و آن‌گاه تلاش و استقامت برای تحصیل آن رحمت و گریز از این کیفر، از عوامل مهمی‌اند که حیاتی سعادتمند و فرحناک را برای آدمیان به ارمغان می‌آورند. بگشای دری، که درگشاینده تویی بنمای رهی، که ره نماینده تویی من دست به هیچ دستگیری ندهم کایشان همه فانی‌اند و پاینده تویی ۲ مهر ۱۴۰۱ ۱. كلمةالله، صفحه ۴۵۸. 🌍 zil.ink/mazaheriesfahani
عرفان ناب (۶) نویسنده: به من پناه آورید! خداوند رحمان به مردمان می‌فرماید: يَابنَ آدَمَ! ۱. كُلُّكُم ضآلُّ إِلاّ مَن هَدَيتُهُ. ۲. وَ کُلُّكُم مَریضٌ إِلاّ مَن شَفَيتُهُ. ۳. وَ کُلُّكُم فَقيرٌ إِلاّ مَن أَغنَيتُهُ. ۴. وَ کُلُّكُم هالِكٌ إِلاّ مَن أَنجَيتُهُ. ۵. وَ کُلُّكُم مُسيئٌ إِلاّ مَن عَصَمتُهُ. ۶. فَتُوبُوا إِلَيَّ أَرحَمکُم. ۷. وَ لا تَهتِكُوا أَستارَکُم عِندَ مَن لا يَخفى عَلَيهِ أَسرارُکُم. ۱ ای فرزندان آدم! ۱. همه‌تان گمراهید، مگر آن کس که من هدایتش کنم. ۲. و همه‌تان بیمارید، مگر آن کس که من شفایش دهم. ٣. و همه‌تان بینوایید، مگر آن کس که من بی‌نیازش کنم. ۴. و همه‌تان هلاكيد، مگر آن کس که من نجاتش دهم. ۵. و همه‌تان بدکارید، مگر آن کس که من صيانتش کنم و از تبهکاری بازش دارم. ۶. پس (اکنون که چنینید و پی عنایت من، راه به جایی نمی‌برید)، به سوی من باز آیید (و به دژ استوارم پناه آورید) تا رحمتتان کنم. ۷. و پرده‌های (عفت و عصمت) خویش را در پیشگاه کسی که اسرارتان بر او پوشیده نیست، ندرید. در دامان خدا انسان، بدون پیوند با خداوند و آویختن به دامان عنایت او، هیچ است؛ همانند قطرهٔ دورافتاده از دریا، که هیچش قرار و امان نیست و همواره با نیستی و تباهی، قرین است و یگانه راه نجات و امانش پیوستن با دریاست و جای‌گرفتن در آغوش اقیانوس؛ و آن‌گاه است که «دریاوَش» می‌شود. باد ما و بود ما از داد توست هستی ما جمله از ایجاد توست آدمیان، از آغاز آفرینش تا اکنون، راه‌های بسیاری را برای دستیابی به سعادت، پیموده‌اند و وادی‌های گوناگون را گشته‌اند و مسلک‌ها و مکتب‌های فراوان و جورواجوری را تجربه کرده‌اند و اینک نیز همچنان در حال تجربه‌اند؛ اما آن‌گونه که تاریخ نشان می‌دهد و قرآن کریم از سرگذشت پیشینیان پرده برمی‌دارد، همهٔ راه‌هایشان به «بیراهه» رسیده و تمامی تجربه‌هایشان به «شکست» انجامیده است، مگر راهی که خداوند نمایانده باشد و آیینی که پیامبران از جانب پروردگار آدمیان آورده باشند. اشارت مصلحان مصلحان صالح و فرزانگان اندیشمند نیز همواره مردمان را به همین سو هدایت کرده‌اند و هرگاه بشریت را سرگشته یافته‌اند و آدمیان را در گرداب و غرقاب دیده‌اند، انگشت هدایتشان عالم قدس را نشانه رفته است. و تا ابد و همیشهٔ تاریخ حیات انسان، راه رستگاری و کشتی نجات، همین است و آدمی، تنها در دامان مهر خداوند، امان می‌یابد. وَ إِلَى اللهِ المَصيرُ وَ هُوَ الغايَةُ القُصوى؛ سرنوشت و جهتگیری حیات، به سوی خداوند است و همو برترین هدف است. زندگی، بی‌دوست، جان‌فرسودن است مرگِ حاضر، غایب از حق بودن است عمر و مرگ، این هر دو، با حق خوش بُوَد بی‌خدا، آب حیات، آتش بُوَد ۴ مهر ۱۴۰۱ ۱. كلمةالله، صفحه ۴۵۹. 🌍 zil.ink/mazaheriesfahani
اخلاق و عرفان
عرفان ناب (۷) نویسنده: تمثیل‌های عبرت آموز خدای رحمان به آدمیان می‌فرماید: يَابنَ آدَمَ! ۱. مَثَلُ العَمَلِ بِلاعِلمٍ، كَمَثَلِ الرَّعدِ بَلامَطَرٍ. ۲. وَمَثَلُ العِلمِ بِلاعَمَلٍ، کَمَثَلِ الشَّجَرِ بِلاثَمَرٍ. ٣. وَمَثَلُ العِلمِ بِلازُهدٍ وَ خَشيَةٍ، کَالمالِ بِلازَكاۃٍ وَ الطَّعامِ بِلامِلحٍ وَ کَزَرعٍ عَلَى الصَّفا. ۴. وَمَثَلُ العِلمِ عِندَ الاَحمَقِ، كَمَثَلِ الدُّرِّ وَالياقٌوتِ عِندَ البَهيمَةِ. ۵. وَمَثَلُ القُلُوبِ القاسيَةِ، كَمَثَلِ الحَجَرِ الثّابِتِ في الماءِ. ۶. وَمَثَلُ المَوعِظَةِ عِندَ مَن لايَرغَبُ فيها، كَمَثَلِ المِزمارِ عِندَ اَهلِ القُبُورِ. ۷. وَمَثَلُ الصَّدَقَةِ بِالحَرامِ، کَمَثَلِ مَن يَغسِلُ العَذَرَةَ بِبَولِه. ۸. وَمَثَلُ الصَّلاةِ بِلازَكاةِ المالِ، کَمَثَلِ الجَسَدِ بِلارُوحٍ. ۹. وَمَثَلُ العَمَلِ بِلاتَوبَةٍ، کَمَثَلِ البَنيانِ بِلاأَساسٍ. ۱۰. أَفَأَمِنُوا مَكرَ الله؟! فلايَأمَنُ مَكرَ الله إِلَّا القَومُ الخاسِرُونَ. ۱ ای فرزند آدم! ۱. عمل و کردار بدون دانش و معرفت، همانند «رعد بی‌باران» است. ۲. و دانش بدون عمل و کردار، به‌سان «درخت بی‌ثمر» است. ۳. و دانش بدون زهد، و خشیت، همچون «ثروت بی‌زکات و غذای بی‌نمک و کشت و کار بر سنگ صاف» است. ۴. و دانش نزد احمق، به‌مانند «در و یاقوت نزد چهارپایان» است. ۵. و دل‌های سخت شده و قساوت‌اندود، مانند «سنگ فرورفته در آب» است. (و همچنان که آب در سنگ نفوذ نمی‌کند، موعظه نیز در دل‌های قساوت‌آلود، اثر نمی‌بخشد.) ۶. و موعظه نزد کسی که به آن میل و رغبت ندارد، چونان «ساز و آهنگ نزد مردگان» است. ۷. و صدقه‌دادن با مال حرام، مانند «شستن مدفوع با ادرار» است. ۸. و نماز بدون زکات مال، همسان «بدن بی‌روح» است. ۹. و عمل و کردار بدون توبه (و بازگشت به خداوند) چونان ساختمان بی‌پایه و اساس» است. ۱۰. آیا مردمان، از مکر و تدبير خداوند، غفلت ورزیده و خود را از آن در امان پنداشته‌اند؟! پس، کسی خویشتن را از تدبیر و کیفر خداوند در امان نمی‌بیند، مگر مردمان زیانکار. هماهنگی دانش و کردار آیین الاهی، مجموعه‌ای است دارای ابعاد و اجزای گوناگون و هماهنگ. این آیین، آن‌گاه سعادتی جاوید و حیاتی طیبه را به ارمغان می‌آورد و پیروان خود را به زندگی خجسته رهنمون می‌شود و آنان را به قلهٔ کمال و شهد وصال می‌رساند که به همهٔ ابعاد آن توجه شود و تمامی قوانین آن جامهٔ عمل بپوشند و رهروان راستین آن، به مجموع اجزای آن، دل بسپارند. گرفتن پاره‌هایی از اوامر و نواهی و قوانین دین و وانهادن پاره‌هایی دیگر، گرچه در برخی از موارد و به همان مقدار أخذشده، سودمند است، اما نمی‌توان از آن انتظاری در خور داشت، و ای بسا که پاره‌پاره‌کردن دین و گرفتن برخی از آن و وانهادن بعضی دیگر، نتيجة معکوس بدهد و رهاوردی نامبارک به‌بار آورد. از پیکری «مُثله‌شده» و پاره‌پاره، چه انتظاری می‌توان داشت؟! ای ز من دزدیده علمی ناتمام ننگت آمد که بپرسی حال دام هم بچیدی دانه مرغ از خرمنش هم نیفتادی رَسَن در گردنش دانه کمتر خور مکن چندین رفو چون «کُلُوا» خواندی، بخوان «لاُتسرِفُوا»! ۷ مهر ۱۴۰۱ ۱. كلمةالله، صفحه ۴۷۶. 🌍 zil.ink/mazaheriesfahani
اخلاق و عرفان
عرفان ناب (۸) نویسنده: طالبان بهشت کجایند؟! خداوند رحمان به مردمان می‌فرماید: يَابنَ آدَمَ! ۱. إِذا كانَتِ المُلُوكُ تَدخُلُ النّارَ بِالجَورِ. ۲. وَالعَرَبُ بِالعَصَبيَّةِ. ٣. وَالعُلَماءُ بِالحَسَدِ. ۴. وَالفُقَراءُ بِالكِذبِ. ۵. وَالتُجّارُ بِالخيانَةِ. ۶. وَالحُرّاثُ بِالجَهالَةِ. 7.وَالعُبّادُ بِالرِّياءِ. ۸. وَالأَغنياءُ بِالكِبرِ. ۹. وَالقُرّاءُ بِالغَفلَةِ. ۱۰. وَالصُّبّاغُ بِالغِشِّ. ۱۱. وَ مانِعُ الزَّكاةِ بِمَنعِ الزَّکاةّ. فَأينَ مَن يَطلُبُ الجَنَّةَ؟! ۱ ای فرزند آدم! ١. اگر چنین است که پادشاهان و حاکمان، به سبب «ستمگری» به آتش جهنم می‌روند، ٢. و عربان، به سبب «تعصب‌ورزی» و نژادپرستی، ٣. و عالمان، به وسیله «حسدورزی»، ۴. و فقیران، با «دروغ‌گویی»، ۵. و تاجران، با «خیانت‌ورزی»، ۶. و کشاورزان، به سبب «جهالت» و دانش نطلبیدن، ۷. و عابدان، به سبب «ریاورزیدن در عبادت»، ۸. و ثروتمندان به وسیله «تكبر ورزیدن»، ۹. و خوانندگان کتاب‌های آسمانی، با «غفلت ورزیدن» (وعدم ژرفنگری در معانی آنچه می‌خوانند)، ۱۰. و رنگرزان، با «تقلب در کارشان»، ۱۱. و زکات‌نادهندگان، به سبب «ندادن زکات مالشان»، (اگر اینان به سبب این امور و با این رفتار و کردار، به جهنم می‌روند،) پس، طالبان بهشت، کجایند (و به بهشت روندگان، کیانند)؟! مراقب دامگاه باشیم! در هر گام از راه‌های این جهان، دامی نهفته است، که رهیدن از آن‌ها هشیاری و بیداری هوشمندانه و زیرکانه‌ای می‌طلبد. به‌سلامت رساندن «بار امانت» به مقصد نهایی، کیاست و فطانتی عظیم می‌خواهد. شیطان و هواهای نفسانی، هرکس را به گونه‌ای ویژه می‌فریبند، و هرکس مسئولیت و موقیعتش سنگین‌تر و خطیرتر باشد، دام فریبش نیز محکم‌تر و فریبنده‌تر است. آدمی، اگر به خود وانهاده شود و به دستاویزی استوار و مطمئن چنگ نزند، هلاکت و تباهی‌اش حتمی است؛ همچنان که گمراهی کودک راه‌ناشناس و بی‌راهنما. الله! به فریاد منِ بی‌کس رس فضل و کرمت یار منِ بی‌کس بس هر کس به کسی و حضرتی می‌نازد جز حضرتِ تو ندارد این بی‌کس، کس بهترین و استوارترین و مطمئن‌ترین دستاویز و مشعل هدایت، و یا تنها راه نجات آدمیان از مهلکه‌ها، چنگ‌افکندن در دامان پر مهر خداوند است و پناه‌بردن به دژ استوار او. شیطان نیز اعتراف کرده که از فریفتن «مخلَصان»، ناتوان است. آنان که زیر لوای «الله» درآیند، از گزند تباهی‌ها در امان‌اند. قد بلند تو را تا به بر نمی‌گیرم درخت بختِ مرادم «به بر» نمی‌آید مگر به روی دلارای یار ما، ور نی به هیچ وجه دگر، کار بر نمی‌آید ۸ مهر ۱۴۰۱ ۱. كلمةالله، صفحه ۴۷۵. 🌍 zil.ink/mazaheriesfahani