⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۴۳۷ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🎋〰🍃
@Alachiigh
هدایت شده از آلاچیق 🏡
🌹شهید_ابراهیم_همت🌹
مبادا ضعف برخی مسئولان شما را ضعیف کند مبادا دنیا زدگی برخی مدیران شمـــا را از هواداری انقلــاب دور کندما رزمندگان تا آخــرین نفس پای انقلاب بودیم
شما چـطور؟
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰🍃
@Alachiigh
🔷 درست وقتی فوتبالیست های غربی یکی یکی مسلمان میشن و افتخارشون اینه با نماز و سجده و روزه ماه رمضان و حجاب همسرش پوز بدن، فوتبالیست ها و سلبریتی های جهان سومی ما هم فرهنگ تهوغ آور غربی ها را مزه مزه میکنند..
هر روز با یک قبح شکنی و دهن کجی به فرهنگ ایرانی اسلامی، یک سیلی به نسل ما و نسل آینده ما میزنند.. که ببینید ما هم پیشرفت کردیم.. ما هم بی حجاب شدیم.. ما هم ب و س بلدیم!! 😐
#حسین_ماهینی #فوتبال #نویدمحمدزاده #ایران #عشق
#حیا #MeToo
🎋〰🍃
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نظر رهبر انقلاب دربارهی جمله معروف شهید باکری
✅ رهبر انقلاب: دستهی سوم دق نمیکنند بلکه میمانند و پیروزی را میبینند💪
شبهه شناسی
🎋〰🍃
@Alachiigh
#اطلاعیه 📣📣
#جلسه_تحلیل_صوتی 🇮🇷
🛑 گفتگوی صوتی و پرسش و پاسخ 🛑
🎙 سخنران:
آقای دکتر احد کریمخانی
(مسئول معاونت سیاسی سپاه قدس)
🖋 موضوع جلسه:
«بررسی تحولات منطقه،
با تاکید بر تحولات اخیر عراق
و رژیم منحوس صهیونیستی»
🕣 زمان:
چهارشنبه یکم تیرماه ساعت ۲۱:۳۰
🔶 جلسه در کانال تحلیل صوتی روبیکا:
https://rubika.ir/tahlil_samen
💠━━━━━━━━━━━━
🇮🇷 معاونت سیاسی سپاه صاحبالزمان(عج) استان اصفهان
🎋〰🍃
@Alachiigh
🇮🇷
📝#یادداشت_کوتاه | جهاد تبیین بر محور اخبار خوب
🍃🌹🍃
🔻با توجه به حجم و گستره مشکلات اقتصادی-معیشتی از یکسو و تمرکز دشمنان بر جنگ شناختی در مقابل دولت و مردم ایران و همچنین، ضعف در نظام اطلاعرسانی و قدرت رسانهای-اقناعی ازسوی دیگر، سبب شده تا پژواک اخبار و رویدادهای منفی و نشانگر ضعف در حوزه عمومی کشور بیش از اخبار و رویدادهای مثبت باشد.
🔹از جمله اخبار خوبی که در این زمینه میتوان به آنها اشاره کرد که با وجود اهمیت، اتفاقا چندان مورد توجه افکارعمومی قرار نگرفت، پرتاب ماهواره به فضا، ساخت نفتکش در داخل کشور و فروش آن به ونزوئلا و تکمیل کریدور شمال- جنوب و آغاز ترانزیت تمام ریلی قطار کانتینری قزاقستان از مسیر ایران و... است.
🔸با وجود اهمیت این اخبار و اقدامها و امیدبخشبودن آنها، اما با رسانهایشدن، این اقدامها آنگونه که باید و شاید از جانب افکارعمومی مورد توجه قرار نگرفته و در یک کلام، جایگاه متناسب با اهمیتشان را در حوزه عمومی پیدا نکردهاند.
🔺 بنابراین افکارعمومی نمیتواند میان اقدامات تحولی دولت با حل مشکلات و مسائل زندگی روزمره خود ارتباط برقرار کند. به همین دلیل است که نهتنها از اقدامات تحولی دولت به وجد نمیآید، بلکه بهراحتی آنها را به فراموشی میسپرند. برای رهایی از این وضعیت، از یک سو جهاد تبیین نسخهای است که دواست. و از سویی دیگر دستگاه اطلاعرسانی دولت و مسئولان دولتی قرار دارند که بایستی با استفاده مناسب از ابزار رسانه و تبیین، بتوانند پیامآور امید و آینده روشن برای جامعه باشند.
✍مصطفی قربانی
#روشنگری
#ثامن #جهاد_تبیین
🎋〰🍃
@Alachiigh
آیتالله مکارم: افزایش اجارهبها غوغا میکند/ مردم گلایه دارند که چرا مراجع ساکتاند
🔹دادِ مردم از گرانیها بلند شده و میگویند که قیمتها روزبهروز افزایش مییابد. اجارهبهای خانهها غوغا میکند که باید برای آن تدبیری اندیشید. حل این مشکلات وظیفه هر ۳ قوه است.
🔹در صنعت خودروسازی نیز دستهای پشتپردهای وجود دارد که از طرفی جلوی واردات صحیح خودرو را گرفته و از طرف دیگر هر قیمتی خواستند برای خودروها تعیین میکنند و هیچکس نیز نمیتواند با آنها مقابله کند؛ در حالی که قیمت مشابه خارجی، بسیار پایینتر از خودرو ایرانی است.
🔹مردم گلایه دارند که چرا مراجع نسبت به گرانیها ساکتاند؛ مکرر تذکر داده و میدهیم که مردم از دولت جدید انتظار دارند که نسبت به بهبود اوضاع تلاش کند و گرانی و تورم را مهار کند. میدانیم که دولت تلاش میکند و امیدوار است. ما هم به امید رئیسجمهور امیدواریم.
Farsna
#آیت_الله_مکارم
🎋〰🍃
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
❤ #عاشقانه_دو_مدافع❤️ #قسمت_سی_هشتم دوهفتہ بعد از عقدش دوباره رفت... دلم خیلے هوایے شده بود اکث
💞 عاشقــــانه_دو_مدافـــع 💞
📚 #قسمت_سی_نهم
_بعد هم آهے کشید و گفت انشااللہ اربعیـݧ باهم میریم کربلا...
تاحالا کربلا نرفتہ بودم....چیزے نمونده بود تا اربعیـݧ تقریبا یک ماه...
با خوشحالے نگاهش کردم و گفتم:جان اسماء راست میگے؟!
_لبخندے زد و سرشو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ داد
دوستم یہ کاروانے داره اسم دوتامونو بهش دادم البتہ برات سخت نیست پیاده اسماء؟!
پریدم وسط حرفشو گفتم:مـݧ از خدامہ اولیـݧ دفعہ پیاده اونم با همسر جاݧ برم زیارت آقا
.آهے کشیدو گفت:انشااللہ ما کہ لیاقت خدمت بہ خواهر آقا رو نداریم حداقل بریم زیارت خودشوݧ
_از جاش بلند شد و دو سہ قدم رفت جلو،دستش و گذاشت تو جیبشو وهمونطور کہ با چشماش تموم شهر رو بر انداز میکرد دوباره آهے کشید
هوا سرد شده بود و نفسهاموݧ تو هوا بہ بخار تبدیل میشد
کت علے دستم بود.
_احساس کردم سردش شده گوشاش و صورتش از سرما قرمز شده بودݧ
کت و انداختم رو شونشو گفتم
بریم علے هوا سرده....
_سوار ماشینـ شدیم.ایندفعہ خودش نشست پشت ماشیـݧ
حالش بهتر شده بود اما هنوز هم تو خودش بود...
علے؟
جانم
بہ خوانواده ے مصطفے سر زدے؟
آره صب خونشوݧ بودم
خوب چطوره اوضاعشون؟!
اسماء پدر مصطفے خودش زماݧ جنگ رزمنده بوده.امروز میگفت خیلے خوشحالہ کہ مصطفے بالاخره بہ آرزوش رسیده اصلا یہ قطره اشک هم نریخت بس کہ ایـݧ مرد صبوره مثل بابارضا دوسش دارم
_اما مادرش خیلے بہ مصطفے وابستہ بود.خیلے گریہ میکرد با حرفاش اشک هممونو درآورد
میگفت علے تو برادر مصطفے بودے دیدے داداشت رفت؟!؟
دیدے جنازشو نیوردن؟؟؟
حالا مـݧ چیکار کنم؟؟؟
آرزو داشتم نوه هامو بزرگ کنم!!بعدشم انقد گریہ کرد از حال رفت...
_علے طورے تعریف میکرد کہ انگار داشت درمورد پدر مادر خودش حرف میزد
آهے کشیدم و گفتم؛زنش چے علے
زنش مثل خودش بود از بچگے میشناسمش خیلے آرومہ
_آروم بے سروصدا اشک میریخت
اسماء مصطفے عاشق زنش بود فکر میکردم بعد ازدواجش دیگہ نمیره اما رفت خودش میگفت خانومش مخالفتے نداره
اخمهام رفت تو هم و گفتم:خدا صبرشو بده
سرمو بہ شیشہ ماشیـݧ تکیہ دادم و رفتم تو فکر
_اگہ علے هم بخواد بره مـݧ چیکار کنم؟
مـݧ مثل زهرا قوے نیستم
نمیتونم شوهرمو با لبخند راهے کنم.منـ اصلا بدوݧ علے نمیتونم...
قطره هاے اشک رو صورتم جارے شد و سعے میکردم از علے پنهانشو کنم
عجب شبے بود ...
_بہ علے نگاه کردم احساس کردم داره میلرزه دستم گذاشتم رو صورتش خیلے داغ بود...
علے؟؟؟
خوبے!بزن کنار
خوبم اسماء
میگم بزن کنار
دارے میسوزے از تب
با اصرار هاے منـ زد کنار سریع جامونو عوض کردیم صندلے و براش خوابوندم و سریع حرکت کردم
_لرزش علے بیشتر شده بود و اسم مصطفے رو زیر لب تکرار میکردو هزیوݧ میگفت
ترسیده بودم.اولینـ بیمارستاݧ نگہ داشتم
هر چقدر علے رو صدا میکردم جواب نمیداد
سریع رفتم داخل وگفتم یہ تخت بیارݧ
علے و گذاشتـݧ رو تخت و بردن داخل ...
حالم خیلے بد بود دست و پام میلرزید و گریہ میکردم نمیدونستم باید چیکار کنم.علے خوب بود چرا یکدفعہ اینطورے شد؟؟؟
_براے دکتر وضعیت علے و توضیح دادم
دکتر گفت:سرما خوردگے شدید همراه با شوک عصبے خفیفہ
فشار علے رو گرفتـݧ خیلے پاییـݧ بود براے همیـݧ از حال رفتہ بود
بهش سرم وصل کردݧ
ساعت۱۱بود.گوشے علے زنگ خورد فاطمہ بود جواب دادم
الو داداش؟!
_سلام فاطمہ جاݧ
إ زنداداش شمایے؟!داداش خوبہ؟
آره عزیزم
واسه شام نمیاید؟!
بہ مامانینا بگو بیرون بودیم.علے هم شب میاد خونہ ما نگراݧ نباشـݧ
نمیخواستم نگرانشون کنم و چیزے بهشو نگفتم
سرم علے تموم شد
_بادرآوردݧ سوزݧ چشماشو باز کرد
میخواست بلند شہ کہ مانعش شدم
لباش خشک شده بود و آب میخواست
براش یکمے آب ریختم و دادم بهش
تبش اومده پاییـݧ
لبخندے بهش زدم و گفتم
خوبے!؟؟
بازور از جاش بلند شدو گفت:خوبم
مـݧ اینجا چیکار میکنم اسماء ساعت چنده؟
هیچے سرما خوردے آوردمت بیمارستاݧ
خوب چرا بیمارستاݧ میبردیم درمانگاه
ترسیده بودم علے
_خوب باشہ مـݧ خوبم بریم
کجا؟
خونہ دیگہ
ساعت ۳نصف شبہ استراحت کـݧ صب میریم
خوبم بریم
هر چقدر اصرار کردم قبول نکرد کہ بمونہ و رفتیم خونہ ما....
⭐️برای خواݩدݩهرقسمٺاز رماݩ1صݪواٺ به نیت فرج اݪـزامیسٺ
✍خانم.علـــی.آبادی
#ادامه_دارد
#داستان_شب
#عاشقانه_دو_مدافع
🎋〰🍃
@Alachiigh
✳️قبل از خواب پاها را ماساژ دهیم👇
🔸 خواب راحت
🔹 تسکین سردرد
🔸 بهبود گردش خون
🔹 کاهش فشار خون
🔸 تسکین علائم خار پاشنه
🔹 رفع اضطراب و افسردگی
🔸 تسکین علائم پیش از قاعدگی
#خواب
#سلامت
#سلامت_بمان
🎋〰🍃
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۴۳۸ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🎋〰🍃
@Alachiigh
🌹شهید سیدجعفر موسوی🌹
✍شهید سید جعفر موسوی، 👆👆
معلمی خوش سیرت که در عملیات مرصاد توسط منافقین به اسارت درآمد.
رجویها صورتش را لگد مال کرده و زنده زنده پوست کندند و سپس سوزاندند.😭😭
فقط میتونیم بگیم شهدا شرمنده ایم…
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰🍃
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 بررسی دلیل ایستادگی رهبر انقلاب در دفاع از رأی مردم
▪️به مناسبت ایام سالگرد نماز جمعه تاریخی ۲۹ خرداد
مقام معظم رهبری:
🔹من نمیخواهم این را در تلویزیون بگویم؛ شما خیال میکنید وقتی که آقای «خاتمی» با بیست میلیون رأی پیروز شد، یک عدّهای عصبانی نبودند؟
🔹ابطال یعنی زدن تو دهن مردم! چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؟
#انتشار_برای_اولین_بار
🎋〰🍃
@Alachiigh
هدایت شده از nilofarane
فارس من| مدعیالعموم میتواند سخنان کذب سلبریتیها را پیگیری کند
🔹سخنگوی قوه قضائیه درخصوص سخنان کذب برخی افراد در جشنوارههای خارجی گفت: آنچه جنبه عمومی است قابلیت پیگیری از سوی مدعیالعموم را دارد.
🔸چندین پویش برای پیگیری این موضوع در سامانه فارسمن ثبت شده است.
پویش را اینجا http://www.farsnews.ir/my/c/143387 امضا کنید
my_farsnews
🎋〰🍃
@Alachiigh
❌شما آخوندا مسبب فقر و فلاکت مردم هستید!!!!؟
🔺یکی از طلبهها میگفت تو شهر با موتورم رسیدم پشت چراغ قرمز کنار یه ماشین شاسی بلند،راننده وقتی دید معمم هستم شیشه را داد پایین و شروع کرد به فحاشی کردن که شما مسبب اصلیِ فقر و بدبختی مردم هستید
▪️منم مات و مبهوت یه نگاه به موتورم مینداختم،یه نگاه به ماشین چند میلیاردی اون بنده خدا!
#شبهه_شناسی
🎋〰🍃
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
💞 عاشقــــانه_دو_مدافـــع 💞 📚 #قسمت_سی_نهم _بعد هم آهے کشید و گفت انشااللہ اربعیـݧ باهم میریم کرب
💕 عاشقانه_دو_مدافع 💕
#قسمت_چهل
.هرچقدر اصرار کردم قبول نکرد که بمونہ و رفتیم خونہ ما...
جاشو تو اتاق انداختم.هنوز حالش بد بودو زود خوابش برد بالا سرش نشستہ بودم وبہ حرفایے کہ زده بود راجب مصطفے فکر میکردم
بیچاره زنش چے میکشہ هییییی خیلے سختہ خدایا خودت بهش صبر بده ...
دستمو گذاشتم رو سرش، باز هم تب کرده بود دستمال و خیس کردم و گذاشتم رو سرش
دیگہ داشت گریم میگرفت تبش نمیومد پاییـݧ
بالاخره گریم گرفت و همونطور کہ داشتم اشک میریختم پاشویش کردم
بهتر شد و تبش اومد پاییـݧ .
اذاݧ صبح و دادݧ .
یہ بغضے داشتم چادر نمازمو برداشتم و رفتم اتاق اردلاݧ
بغضم بیشتر شد یہ ماهے بود رفتہ بود
سجادمو پهـݧ کردم و نماز صبح و خوندم .
بعد از نماز تسبیح و برداشتم و شروع کردم بہ ذکر گفتـݧ دلم آشوب بود ،یہ غمے تو دلم بود کہ نمیدونستم چیہ ،بغضم ترکید،چشمام پر از اشک شدو صورتمو خیس کرد
با چادرم صورتم و پاک کردم و رفتم سمت پنجره پرده رو زدم کنار
تو کوچہ رو نگاه کردم حجلہ ے یہ جوونے رو گذاشتہ بودݧ و کلے پلاکارد ترحیم عجیب بود اومدنے ندیده بودم یاد حرفے کہ اردلاݧ قبل رفتـݧ زد افتادم
"شهید نشیم میمیریم"
قلبم بہ تپش افتاد اصلا آروم و قرار نداشتم
رفتم اتاق خودم علے با اوݧ حالش بلند شده بودو داشت نماز میخوند
بہ چهارچوب در تکیہ دادم و تماشاش میکردم
نمازش کہ تموم شد برگشت کہ بره بخوابہ چشمش افتاد بہ مـݧ
باصدایے گرفتہ گفت :إ اونجایے اسماء
آره تو چرا بلند شدے از جات ؟؟؟
خوب معلومہ دیگہ واسہ نماز
خیلہ خوب برو بخواب ،حالت بهتره؟؟؟؟؟
لبخند کمرنگے زدو گفت مگہ میشہ پرستارے مثل توداشتہ باشم و خوب نباشم؟؟عالیم
خیلہ خوب صبر کـݧ داروهاتو بدم بهت بعد بخواب
داروهاشو دادم ،پتو رو کشیدم روشو با اخم گفتم بخواب وگرنہ آمپول و میارمااااا
خندیدو گفت چشم تو هم بخواب چشمات قرمز شده خانم ،سرمو بہ نشونہ تایید تکوݧ دادم .
خیلے خستہ بودم تا سرمو گذاشتم رو بالش خوابم برد
ساعت نزدیک ۱۲ظهر بود کہ با تکوݧ هاے ماماݧ بیدار شدم
ماماݧ اسماء بیدار شو ظهر شد..
بہ سختے چشمامو باز کردم و ب جاے خالے علے نگاه کردم
بلند شدم و نگراݧ از ماماݧ پرسیدم .
علے کو؟؟؟؟؟
علیک سلام .دو ساعت پیش رفت بیروݧ
کجا؟؟؟؟؟
نمیدونم مادر ،نزاشت بیدارت کنم گفت خستہ اے بیدارت نکنم
گوشے و برداشتم و شمارشو گرفتم
مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد
چند بار پشت سر هم شمارشو گرفتم اما در دسترس نبود
اعصابم خورد شد گوشے و پرت کردم رو تخت و زیر لب غر میزدم
معلوم نیست با اوݧ حالش کجا رفتہ اه
ماماݧ همینطور با تعجب داشت نگاهم میکرد
سریع لباسامو پوشیدم ،چادرمو سر کردم و رفتم سمت در ماماݧ دنبالم اومد و صدام کرد
کجا میرے دختر ؟؟دست و صورتت و بشور صبحونہ بخور بعد
ݧ ماماݧ عجلہ دارم
امروز میخوام برم خونہ اردلاݧ پیش زهرا تو نمیاے؟؟؟
ݧ ماماݧ شما برو اگہ وقت کردم منم میام
درو بستم و تند تند پلہ هارو رفتم پاییـݧ وارد کوچہ شدم اما اصلا نمیدونستم کجا باید برم
گوشیمو از کیفم برداشتمو دوباره شماره ے علے رو گرفتم..
ایندفعہ دیگہ بوق خورد اما جواب نمیداد
تا سر خیابوݧ رفتم و همینطور شمارشو میگرفتم
دیگہ نا امید شده بودم ،بہ دیوار تکیہ دادم و آهے کشیدم هنوز خستگے دیشب تو تنم بود
چند دیقہ بعد گوشیم زنگ خورد
صفحہ ے گوشے و نگاه کردم علے بود سریع جواب دادم
الو علے معلوم هست کجایے؟؟
علیک سلام اسماء خانم .مـݧ تو راهم دارم میام پیش شما
کجا رفتہ بودے با اوݧ حالت؟؟؟
خونہ ے مصطفے اینا .بعدشم حالم خوبہ خانوم جاݧ
خیلہ خب کجایےدقیقا؟؟
دارم میرسم سر خیابونتوݧ
مـݧ سر خیابونمونم اهاݧ دیدمت دستم و بردم بالا و تکوݧ دادم تا منو ببینہ
سوار ماشیـݧ شدم و یہ نفس راحت کشیدم
نگاهم کردو گفت :کجا داشتے میرفتے؟؟
اخم کردم و گفتم دنبال جنابعالے
مگہ میدونستے مــݧ کجام؟؟؟
ݧ ولے نمیتونستم خونہ بمونم نگراݧ بودم
ببخشید عزیزم کہ نگرانت کردم ،خواب بودے دلم نیومد بیدارت کنم رفتم خونہ لباسامو عوض کردم و رفتم خونہ مصطفے اینا ببینم چیزے نمیخواݧ مشکلے ندارݧ؟
خب چیشد ؟؟؟
خدارو شکر حالشوݧ بهتر بود
علے کاش منو هم میبردے میرفتم پیش خانم رفیقت بعد از ظهر میبرمت
دستم و گذاشتم رو سرش .ݧ مثل ایـݧ کہ خوبے خدارو شکر تبت قطع شده بریم خونہ ما برات سوپ درست کنم
إ مگہ بلدے؟؟؟؟
اے یہ چیزایے
باشہ پس بریم
بعد از ظهر آماده شدم کہ بریم پیش خانم مصطفے
روسرے مشکیمو سر کردم کہ علےگفت :
اسماء مشکے سر نکـݧ ناراحت میشـݧ خودشوݧ هم مشکے نپوشیدن..
روسرے مشکیمو در آوردمو و سرمہ اے سر کردم کہ هم مشکے نباشہ هم اینکہ رنگ روشـݧ نباشہ..
جلوے درشوݧ بودیم علے صدام کردو گفت :اسماء رفتیم تو ،تو برو پیش خانم مصطفے پیش مـݧ واینسا رفتنے هم مـݧ میام بیروݧ چند دیقہ بعد پیام میدم تو هم بیا
با تعجب نگاهش کردم و گفتم:چرااااا...
#داستان_شب #عاشقانه_دو_مدافع
🎋〰🍃
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلیالله علیک یااباعبدالله 🙏♥️🤚
🎥اگرَم اجل ندهد امان....
کلیپ بسیار زیبا😭😭
اگه دلتون هوایی شد اشکتون جاری شد
منو دعا کنید 🙏🙏
#هیئت_مجازی
#شب_زیارتی_امام_حسین
🎋〰🍃
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۴۳۹ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🎋〰🍃
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید محمدرضا سنجرانی🌹
"لحظات آخرِ قبل از شهادت مدافعین حرم،،
✍در محاصره کامل هستند و تک تیرانداز بالای سرشون ، ولی روحیه شهید بزرگوار و یارانش قابل وصف نیست ..
دست از شوخی برنمیداره 🙏
🎥👆کلیپ رو ببینید تا خودتون متوجه بشید...
مادر شهید مدافع حرم محمدرضا سنجرانی میگفت: شوخ طبعی ویژگی اخلاقی بارز رضا بود ، همیشه مهربان و با عاطفه بود.🌹🌹🌹
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰🍃
@Alachiigh