eitaa logo
علم سرخ
96 دنبال‌کننده
122 عکس
88 ویدیو
4 فایل
سردار شهید: « امروز جمهوری‌اسلامی حرم است...» @saeed_alef "سعید اسماعیل دخت"، یاعلی. درس خارج #حوزه ارشد علوم سیاسی #دانشگاه تربیت مدرس تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
💬دفاع امروز از ایستادن ایشان در مقابل بود. این یعنی اینکه دولت جدید، با تکیه بر رویکردی که دنبال کرد، باید به دنبال راهکارها و ابتکارات دیگری، جز آنچه و دنبال کردند، باشد. 👉 @alamesorkh
💬 فرمودند به برای حل مشکلات کمک و همراهی کنید. نفرمودند در خلق مشکلات توسط دولت سکوت کنید! 🎯 👇👇👇 @alamesorkh
💬 اونایی که مطالبه تشکیل پرونده قضایی برا فلان سخنران و موسسه اش داشتند راز موفقیت شون رو به ما هم بگن، سه هفته مطالبه کردند، مسئولین علیه اش دادخواست تنظیم کردند، ما الان هفشده ساله فریاد محاکمه حسن روحانی و وزیر وزراش رو می‌زنیم آب از آب تکون نخورده ، نه مجلسی استیضاحش کرد نه قوه قضاییه باهاش برخوردی کرد.😐 بخدا این موفقیت بزرگیه!!!😏 ! @alamesorkh
💬 در انجام وظایف و حوزه مسئولیت ها... ⬜تعفن قبیله گرایی، اگر بیشتر از وادادگی به دشمن نباشه، کمتر از اون نیست. 🔴اگر بستن با دشمن، صفوف وحدت جامعه اسلامی را با یک تعهد نامشروع بیرونی می شکند، 🔴قبیله گرایی و تحزب غلط، وحدت جامعه را با یک تعهد نامشروع داخلی می شکند. @alamesorkh
📝جریان عقلانیت اسلامی در مرکز تهاجم طرفینی 🖊سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔺قبل از انتخابات یکی از اساتید ما در دانشگاه که از منتقدان سر سخت لیبرالیسم و پرچمداران آن از جمله غنی نژاد بود و به نوعی متصل به نحله های جدید و مدرن ارسطویی و جامعه گرا است، از دکتر پزشکیان حمایت علنی کرد و بنده در جمع مجازی دوستان کلاس خطاب به ایشان عرض کردم که "چطور این قابل جمع است که شما مانند هابرماس، منتقد سرسخت لیبرالیسم، از کسی حمایت می کند که لیبرال ها ستاد ایشان را پر کرده اند؟" . یکی از اساتید دیگر حامی ایشان پاسخ دادند که "شما وقتی از جریانی دشنه خورده باشید(جریان انقلاب اسلامی)، با جریانی که به شما فحش هم داده باشد(لیبرال ها) ممکن است همراهی کنید. و این اتحاد حول پزشکیان از تفکر ارسطویی و سوسیال تا لیبرال برای خاطر خطری است که احساس می کنند. " 🔺وقتی نگاه می کنیم به جریان های مقابل جریان وفادار به انقلاب اسلامی، می بینیم در این جریان ها به همان نسبتی که جریان متصل به مدرنیته اش برای فراخوان دادن به حامیان کف جامعه ی خود، جریان انقلابی را در قالب ادبیاتی همچون "طالبانیسم" و "جهل مقدس" خطاب می کند و وعده شکستن بند و قید های اجتماعی را پر رنگ می کند، به همان نسبت برای گرفتن رای نزدیک ترین تفکر به طالبان و حامی طالبان در سیستان و بلوچستان یعنی عبدالحمید وارد معامله میشود. به همان نسبتی که برای شعارهای دموکراتیک فریاد می زند به همان نسبت امید بسته است به رای گتره ای و تقلیدی فلان مذهب یا فلان قوم! به همان نسبتی که همیشه منتقد بی برنامگی و باری به هر جهتی و تخصص گرایی را برای متخصصین پر رنگ می کند، از کسی حمایت کند که هیچ تخصصی به اعتراف خود و هیچ برنامه ای ندارد و از قضا توسط جریان خودی در دوره وزارتش استیضاح شده است! یا همان جریان که رفتارهای پوپولیستی و ادبیات عامیانه و سوتی های گفتاری برخی از مسئولین را به تمسخر می گرفت، از کسی حمایت نمود که واجد بیشترین سوتی های گفتاری و ادبیاتی و کمترین میزان رعایت ادب رفتاری در طول انتخابات بود. ⁉چرا چنین میشود؟ ⁉چرا جریان هایی که خود را پرچمدار یک تفکر و رفتار می دانند، عملا در مواضعی صد و هشتاد درجه عکس آنچه باید عمل کنند می کنند. این جمع اضداد از کجاست؟ این انقطاع عقل عملی آنها از عقل نظری شان برای چیست؟ 🔹برگردیم به پاسخی که آن استاد در جمع دوستان در توجیه مواضع استاد دانشگاه ما به بنده داد... البته قبل از پاسخ ایشان، تقریبا خودم به این جواب، این شاه بیت، این نکته طلایی رسیدم. و تبیین آن به بیان خودم چنین است که "هر چند لیبرالها و جامعه گراها، سوسیال ها و مارکسیست ها و کمونیست ها با لیبرالها و نئولیبرالها، مدرنیته ها و سلفی ها، ملی گراها و قوم گراها، تجزیه طلبان و ایران شهری ها، با هم فاصله ها و زد و خرد هایی دارند، اما با این حال، فاصله آنها از جریان عقلانیت اسلامی که در تفکر انقلاب اسلامی تبلور یافته است بیشتر از فاصله آنها با یکدیگر است. برای همین است که می بینیم در جریان های جهانی شوروی و آمریکا علی رغم همه دشمنی ها و در اوج جنگ سردشان، هر دو از حامیان نظام صدام در جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی بودند. آن ریشه تقابلی اصلی در بین جریان ها چیزی فراتر از موضعی است که در مواجهه با هم می گیرند. هر دو سویه این دو قطبی های غلط یا در فضای جاهلیت مدرن تعریف میشوند و یا جاهلیت سلف! اما در نهایت هر دو جهالت است! هر دو سر، به یک اندازه دنیا گرا، الحادی و خداناباور هستند، فقط جهت دنیاگرایی شان متفاوت است. 🔹 از آن جهت که از منابع خالی از حکمت و از جهالت بر می خیزند با عقلانیت در تقابل هستند، و از آن جهت که دعوای آنها در هر صورت برای همین دنیا است، حتی اگر زیست خوب هم باشد، اخلاق هم باشد صرفا برای آرامش و رفاه در همین دنیا، همین نقطه محدود است، با اسلامیت و معنویت متعالی در تقابل هستند. ✅در لایه دوم همه تقابل های روبنایی ، یک تقابل اصلی است، همان جنود عقل و جهل، عقل هم به معنای حکمت و هم به معنای حق، و جهل هم به معنای نادانی و هم عمل باطل. پ.ن : ⚪البته، البته این طیف ها در نوع مواجهه خودشان از شدت و ضعف برخوردارند اما می خواهم بگویم در نهایت آنچه گروه ها را تقسیم می کند فردگرایی یا جمع گرایی، قومیت یا ملیت، سلفیت یا مدرنیته و امثال این دو گانه ها نیست. ⚪و نکته و تذکر انتهایی اینکه غرضم از وام گرفتن از انتخابات و حمایت یا رای دادن پزشکیان تقسیم قطعی و کلی حامیان دو طیف موافق و مخالف ایشان به حق و باطل نیست، و بحثم بر روی نمودها و نمادهای اصلی و غالبی دو طیف بود، خواهی نخواهی در جریان انتخابات یک طرف نماد و نمود جریان غربگرا بود و یک طرف مذهبی و انقلابی. 🟢⚪🔴 @alamesorkh
📝طیف بندی های جریان، از نسبی گرایی تا مطلق گرایی 🖊سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔺قبلا بنظرم رسیده بود راجع به این مطلب چیزی بنویسم، و توضیح بدهم، که چرا گفتمان ها را چنین متضاد در نظر می گیریم، یعنی مثلا می گوییم جریان غربگرا، در مقابلش جریان انقلابی، به دو قطب متضاد عموما تقسیم می کنیم. 🔹ببینید درست است که در هر دو جریان طیف هایی متفاوت با این تضاد در هر دو سویه وجود دارند، اما در تحلیل سیاسی و گفتمانی عملا و علنا آن چیزی که مورد توجه قرار می گیرد "دلالت غالب" است و نه اینکه بخواهند احصای کلی از همه طیف های حامی فلان کاندیدا داشته باشند. ما به دنبال تحلیل جریان ها هستیم و نه تحلیل تک تک افراد و طیف های یک جریان. 🔹بله، اگر قرار باشد درباره علل شکل گیری یک جریان بحث کنیم، اصناف یک جریان و طیف های یک جریان را ، و چرایی آنرا میشود به صحبت نشست، اما در نهایت آنچه نماد و نمود یک جریان است را کار داریم. چرا؟ چون در انواع و اقسام انتخاب هایی که صورت می گیرد، هر شخص خود را در یک دو راهی می بیند، هر کاندیدا برای هر انتخاب کننده نماد و نمود یک سر یک تضاد است، و حالت تساوی، یعنی عدم رجحان! و در عدم رجحان، انتخاب معنا ندارد. هر چند انتخاب کنندگان مختلف به بهانه های متفاوتی ممکن است یک سر تضادهایی را انتخاب کرده باشند، که لزوما منطبق بر آن دلالت غالب نیست، اما در نهایت، انتخاب آنها با هر قصد و نیتی یک وجهه در فضای گفتمانی آن انتخابات بوجود می آورد. یعنی ممکن است کسی بخاطر سادگی پزشکیان به او رای داده باشد،ممکن است کسی بخاطر ترک بودن به او رای داده باشد، دیگری بخاطر خواندن روایت از نهج البلاغه به او رای داده باشد، اما در نهایت این رای او در فضای کلی انتخابات به دلالت غالبی جریان رای پزشکیان ترجمه میشود و نه سادگی و ساده زیستی و نهج البلاغه. در مقابل ممکن است عده ای به جلیلی رای داده باشند، برای خاطر اینکه مثلا در پستش ابقاء شود، ارتقا پیدا کند، فلان تجارتش کساد نشود، یعنی منشاء انتخابش سود شخصی است و نه انقلابی بودن و غیره اما در نهایت آرای او به دلالت غالبی جریانی که جلیلی نماد و نمود آن است ترجمه میشود. کما اینکه این رای و انتخاب در فضای جهانی ممکن است نمودهای متفاوت تری از فضای ایران داشته باشد. ‼از این جهات شناخت دلالت غالبی در هر جریان نکته مهمی است. که جدای از جزئی نگری هایی که در باره طیف ها وجریان های سیاسی میشود، باید یک کلی نگری هم داشت. 🟢⚪🔴 @alamesorkh
برا مهندس باهنر و جبهه پیروان خط امام و رهبری به عنوان یکی از استوانه های اصولگرایی بعد از حمایت از دکتر در دور اول، در دور دوم برای این تشکل اصولگرا، تفاوتی بین و نبود...😐😐😐 اینکه میگیم نباید به عنوان ها نگاه کرد، باید عمل را دید یعنی همین. @alamesorkh
🟢انسجام اجتماعی بر مدار مدل امت-امامت انقلاب اسلامی یا لیبرال دموکراسی تکثر گرا؟ ⬜سعید اسماعیل دخت/دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔴همین هفته پیش بود که جواد ظریف به عنوان مسئول کمیته راهبری دولت پزشکیان بحث از تبعیض مثبت نمود. ⬜یکی از جنبه هایی که عناصر لیبرال داخلی به قومیت ها و یا مذاهب دیگر غیر شیعی و غیر اسلامی بها می دهند، بده بستان های سیاسی است. ➕در مصاحبه عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی زاهدان در سال 96 با سایت انتخاب او عملا و علنا بحث حمایت های اهل سنت را منوط به دادن مناصب به اهل سنت عنوان می کند. خود این نکته حائز اهمیت است که چرا امثال ظریف و تیم پزشکیان تصمیم گرفته اند در انتخاب وزرا و کابینه تبعیض مثبت را اعمال کنند و نه در امکانات و تقسیم بودجه و امثال آن. این یک بده بستان است. ➕اما بعد... ➕جدای از این، جریان های فکری مقابل عقلانیت اسلامی؛ لیبرال ها گاهی به نام تجدد در دوره رضا خان، گاهی به نام آزادی و توسعه در دوره محمد رضا، از آن طرف گاهی توسط گروه های چپ و مارکسیست به نام سازشکاری و غیر انقلابی، گاهی به نام ملی گرایی، گاهی به بهانه حقوق شهروندی و حال به نظر می رسد به نام چند فرهنگی و لیبرال دموکراسی تکثر گرا به سایش با مذهب شیعه می پردازد. (نمی خواهم نام مبارزه با مذهب شیعه بر آن بگذارم ) ➕یک زمان سنجش دموکراسی ها بر اساس میزان کثرت افرادی بود که در انتخابات شرکت می کردند و در کمپین ها و فعالیت هایی که جنبه های دموکراتیک داشت شرکت می کردند. ⬜امروزه آنچه یک مدال افتخار برای دموکراسی ها شمرده میشود بیشتر کثرت گروه هایی است که در قدرت مشارکت داده میشوند. ⬜لذاست که می بینید همجنس بازان با همه قلتشان در حتی همان جوامع غربی اما در جاهای مختلف رسانه و قدرت مشارکت داده میشوند. ⬜بن مایه این تفکر لیبرال در واقع مبتنی بر یک مفهوم از عدالت است، ممکن است کسی بگوید عدالت و لیبرالیسم؟ بله یک عدالت لیبرالی، به معنای حق آزادی برابر همه افکار و عقاید برای حضور در اجتماع، قدرت، رسانه و... هر چند با پلورالیسم به معنای تکثر گرایی حق متفاوت است، اما همان تساهل و تسامح را دارد. ➕از نظر این نظریه پردازان، شرکت دادن این گروه ها موجب بوجود آمدن یک سرمایه اجتماعی، یک انسجام اجتماعی میشود. سرمایه اجتماعی ای که بن مایه هر حرکت و رشدی در جامعه ، توسعه و اقتصاد است. 🌟اما مدل انقلاب اسلامی چیست؟ یکی از نظریات مشهور شهید بهشتی نظریه امامت-امت است. ➕از نظر ایشان امت یعنی کسانی که معتقد به اسلام باشند. ➕در مواجهه با حرکات اجتماعی افراد یک جامعه به 5 دسته تقسیم میشوند. ➕یک گروه اصلی در واقع همان پیشران های آن حرکت هستند، هسته قدرت و نیروی یک نهضت در واقع همین دسته اول هستند. دسته های دیگر بی تفاوت ها، سوء استفاده کنندگان، فرصت طلبان و مردم عادی به دنبال روزمرگی هستند. ➕ آنچه مهم است قدرت هسته قوی مردمی یک نهضت است، اگر این هسته، قدرت لازم را داشته باشد می تواند دسته های دیگر را یا با خود همراه کند و یا کنار بزند.(کتاب سه اسلام-شهید بهشتی) ➕امت، حول اسلام است، نه حول ضدیت با آمریکا و نه حول مساله ... و ..... ➕امت حول اسلام است. در مناظراتی که ایشان درباره مساله آزادی با گرو های چپ دارند، وقتی که گروه های حاضر چپ در جلسه می گویند ما در مبارزه با امپریالیسم در یک جبهه هستیم و سرمایه داری این انقلاب را زمین می زند، ایشان به صراحت عنوان می کنند، ما «جبهه اسلامی» مقابله با امپریالیسم هستیم، هر کسی می خواهد با امپریالیسم مبارزه کند در انقلاب اسلامی، از نظر ما باید اسلام را پذیرا باشد.(کتاب آزادی،هرج و مرج، زورمداری-شهید بهشتی) ➕در واقع از نظر ایشان تنها این اتحاد نیست که علیه یک شر یا خیر موضوعیت دارد، بلکه خود اسلام هم موضوعیت دارد! یا به نحو درست، اساسا اتحاد درست یعنی اعتصام به حبل الله(اسلام), اسلام است که امت ساز است(کتاب باید ها و نباید ها-شهید بهشتی) آنچه تالیف قلوب و پیوستگی ایجاد می کند حبل الهی و اسلام است. ولایت است. ➕در جایی از مناظره در موضوع آزادی، ایشان «التقاط» را عنصر اساسی در شکست «انقلاب مشروطه» دانسته و شرط تجربی جامعه ایران را اعتصام به حبل الهی و اسلام بیان می فرمایند. ➕البته ایشان در همان کتاب سه اسلام، همکاری و معاهده با گروه های غیر اسلامی و یا حتی غیر اهل کتاب را مشروط به شرایط خاصی رد نمی کنند (تفصیل بیشتر به کتاب باید ها و نباید ها و یا تفسیر شهید بهشتی با عنوان در مکتب قرآن مراجعه بفرمایید) 🇮🇷 @alamesorkh 🇮🇷
🟢حفره های گفتمان سازی سبد رای مشترک ⚪سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔹یکی از خطوط انحرافی که در طول انتخابات شاهدش بودیم تاکید غلط بر سبد رای مشترک بود 🔹حامیان برخی از کاندیداها با تاکید بر داشتن سبد رای مشترک کاندیدای خود با جریانات غیر انقلابی، لیبرال و ... اساس وجود این سبد رای مشترک را یک امتیاز عنوان می کردند. زیربنای این نوع نگاه باز می گردد به همان نتیجه گرایی. یعنی اساس کار سنگینی و وزانت سبد رای است و نه کیفیت و چگونگی آن. 🔹البته اصل داشتن سبد رای مشترک مذموم نیست، بلکه هنر و ضرورت هم هست، پس مساله در چگونگی ایجاد آن است. 🔺مساله این است که دلالت اصلی در این سبد مشترک وجود رفتار و مواضع منطبق با گفتمان انقلاب اسلامی است، که یک سیطره و اشتراک عام درست کرده؟ و یا خیر، ناشی از یک رفتار مریض، دو پهلو است؟ برای مثال این ایراد ندارد که یک شخص عدالت، معنویت، استقلال و آزادی مسئولانه که جزو شعارهای انقلاب اسلامی است را در رفتار خودش برجسته کرده باشد و سبد رای مشترک بواسطه وجود این اشتراک در بین او و سبد سایرین باشد. چون اساس این اشتراک بر ارزشی برخاسته از متن ارزش های انقلاب اسلامی است. 🔺اما اگر این سبد رای مشترک بخاطر این است که بخشی از عموم مردم که رفتارهای التقاطی دارند چنین درکی دارند که فلانی در ارزشها با تسامح و تقلیل گرایی رفتار می کند، این نه تنها امتیاز برای یک فرد شاخص جبهه انقلاب نیست، بلکه نیاز به آسیب شناسی هم دارد. این مسئولیت این شخص و جریان حامی اوست که این سبد رای مشترک را به سمت اشتراک در ارزشها بکشاند، نه اینکه به آن فخر هم کنند . ‼متاسفانه آنچه شاهدش هستیم این است که برخی از نگاه های التقاطی یکی از انتقاداتشان به افراد شاخص جریان انقلاب اسلامی این است که اینها سبد رایشان عمومیت ندارد، چون فلانی زیادی بسیجی است! یعنی بسیجی و انقلابی بودن در جریان انتخابات عیب میشود! 🔺این نگاه در غیر انتخابات هم همین گونه زیست می کند، در مواضعی که باید گفتمان انقلاب اسلامی را تبیین کند، برای خراب نشدن سبد رای مشترک، خواص خود را در آب نمک می خواباند! به جای اینکه چهار سال به دنبال ترویج و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در سطح عموم باشد، به دنبال ارزشمند کردن ملاک های عوامانه در بین جامعه مذهبی در ایام انتخابات است. 🔴این نگاه و رفتار هم یک رفتار غلط انتخاباتی و سیاسی است، و هم یک اعتقاد غلط گفتمانی. 🔺نگاه و رفتار غلط سیاسی است از این جهت که قرار است ترویج و عمومیت یافتن گفتمان اصل باشد و پیروزی در انتخابات برایند و نشان دهنده این عمومیت یافتگی!. اگر دلیل عمومیت نیافتن یک شخص بخاطر شاخص بودن او در انقلابی و بسیجی بودن است، این ایراد از شخص او نیست، ایراد از همه خواص و نخبگان جبهه انقلابی است که موفق نشده اند ارزش های انقلابی را عمومی کنند. مواقعی که اختلاف های اجتماعی وجود داشته، به جای تبیین گفتمان انقلاب اسلامی، با همین رویه های غلط، به دنبال تامین درخواست مردم بوده اند و نه تبیین مصلحت مردم. 🔺اما انحراف در سطح گفتمان آنجاست که خیزش و بعثت این نگاه، نه از متن اسلام به سمت عوام، بلکه بعثت و خوانشش از بین عوام به سوی دین است. یعنی همان جریان عرف گرایی و عوام گرایی مذهبی. این یعنی انحراف، یعنی التقاط گفتمانی. 🔺سبد مشترک خودش یک گفتمان میشود و جای خودش را به تبیین برای نفوذ گفتمان عقلانیت اسلامی می گیرد. در نتیجه مواضع افراد شاخص و خواص و فعالان جریان انقلابی با یک تحلیل غلط نه بر اساس بینش عقلانی-اسلامی که بر اساس نگاه به تعمیم سبد مشترک بسته میشود! چیزی که ما عملا در مباحث مربوط به معضلات فرهنگی شاهدش بوده ایم. 🔹با همه این حرف ها تعمیم سبد رای مهم است، اما این تعمیم باید گفتمانی باشد. ◻در انتخابات اخیر، یکی از دلایل عدم موفقیت جریانی که تاکید زیادی بر روی سبد رای مشترک داشت هم همین عدم توجه به سبد گفتمانی بود. سبد رای گفتمانی حتی ممکن است از نظر کمیت زیاد نباشد اما به لحاظ کیفیت به منزله یک موتور در سطح عمومی رفتار می کند که می تواند جریان های خاکستری و عمومی را جلب کند، در کنشگری ها ساکت نیست، پیش برنده و فعال است و با جریان مقابل فعالانه مقابله می کند. اما کاندیدایی که درصد کمی از آرایش گفتمانی است، نمی تواند نیروی محرکه یک جریان عمده باشد، مثل این می ماند که بخواهیم با موتور پراید یک تریلی را بکشیم. تریلی بودن(سبد رای عمومیت یافته) موقعی جواب می دهد که موتور شما هم موتور تریلی باشد!. بعضا سعی شد این خلاء با کارهای رسانه ای و نیز وام گرفتن از شخصیت های گفتمانی جبران شود، که عملا چنین نشد. 📝 @ALAMESORKH
1.85M
نگاهی به تاکید بر سبد رای مشترک @ALAMESORKH
هدایت شده از محسن قنبریان
🔲 نظر پاک و خطاپوش! صهیونیست ها از ترور شهید هنیه درون تهران -بعنوان قدرتمندترین کشور جبهه مقاومت- البته قصد ناپاکی دارند. رخنه های اطلاعاتی و حفاظتی هم خطای قابل دفاع نیست. اما از صندلی تماشای بالاتری هم می توان بر این حادثه نگاه کرد: 1⃣ از صبح ۱۰مرداد۱۴۰۳ ، فلسطین جزء هویت ملی ایرانیان هم شد! اگر حمایت از فلسطین تاکنون "رویکردی امتی" بود؛ از امروز "امری ملی" هم هست. مدرنیست ها و سکولارهای ایرانی و بخصوص آنها که حامیان دکتر پزشکیان بودند خوب است به این نکته توجه کنند. خون ریخته شده در تهران، "نماد مقاومت فلسطین" بود و با دعوت رسمی، مهمان ایرانیان در مراسم تحلیف رئیس جمهور منتخبشان بود؛ برای مردم فلسطین این حق هست که از ملت و دولت ایران، سراغ او را بگیرند. پاسخ درست به این طلبِ ملت فلسطین، خونخواهی او توسط ایران است؛ همان که رهبر انقلاب اسلامی نوشت: "مهمان عزیز ما را در خانه ما به شهادت رسانید و ما را داغدار کرد ولی زمینه مجازاتی سخت برای خود فراهم ساخت... این حادثه تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفه خود می دانیم." 2⃣ مجموعه عملیاتهای تروریستی سابق بر علیه هنیه نشان می دهد آن عزیز حتما ترور می شد؛ در قطر، فلسطین یا... انتقام او و اندازه اش در آن صورت بر عهده جنبش های مقاومت فلسطین می ماند و بس! امروز اما به دلیل وجدان انسانی و حق بین المللی، منتقم اش باید جمهوری اسلامی با توان اطلاعاتی-عملیاتی و نظامی برترش باشد. این نکته را هم باید طراحان و فرماندهان نظامی توجه کنند که "مجازات سخت" و "خونخواهی او" -که در وعده رهبر انقلاب آمد- را بشکل دردناک تر از و دقیق تر از عین الاسد انجام دهند. "نحن اهل الدم طُلّاب الثره"! 📝 محسن قنبریان ۱۰مرداد۱۴۰۳ ☑️ @m_ghanbarian
تهران زدن > تلاویو زده میشه. چشم در مقابل چشم. @alamesorkh
با اون عظمت میگه شانیت ورود در برخی مسائل صرفا با است... بعد یه طلبه رمان اطلاعاتی نویس برای ما‌ تحلیل نظامی امنیتی میکنه! اندازه و جایگاه خودت رو بفهم، تو قصه تو بگو! @alamesorkh
,🌟آیا همه شهدای کربلا شیعه بودند؟ ➕دکتر محمد حسین رجبی از کارشناسان تاریخ اسلام می گوید: همه کسانی که همراه حضرت سیدالشهدا (ع) در کربلا به شهادت رسیدند شیعه نبودند. هرچند اکثر قاطع آنان از شیعیان بودند، اما شماری از غیر شیعیان هم در میان آنان دیده میشود. کسانی هم که از کوفه برای جنگ با امام حسین (ع) آمدند شیعه نبودند. ابن زیاد با شناختی که از مردم کوفه داشت، به شیعیانی که بر اثر ارعاب او به یاری امام حسین نیامدند، الزام نکرد که حتما باید به کربلا بروند و با پسر پیامبر بجنگند. چون می ترسید که اگر اینها را در سپاه خود جای دهد، حتما در کربلا به امام می پیوندند. ولی اهل تسنن را مجبور به جنگ با ابی عبدالله کرد. هرچند برخی از اهل سنت میخواستند با بهانه و تمارض، از این جنایت بزرگ بگریزند اما ابن زیاد عذر آنان را نپذیرفت و همه آنان را اعزام کرد. ➕اولین فردی که با قطعیت میشود گفت از شیعیان نبوده و به امام حسین (ع) پیوسته، «زهیر بن قین بجلی» است. زهیر نه تنها شیعه نبود بلکه عثمانی بود. عثمانی ها نسبت به حضرت امیر(ع) بدبین بوده و حتی کینه می ورزیدند. بر اثر تنبّهی که همسر زهیر در او ایجاد کرد، متحول شده و به امام پیوست، ولی هیچ دلیل و نقلی وجود ندارد که نشان دهد زهیر شیعه شده باشد. حتی وقتی میخواهد همسر خود را طلاق بدهد، بر اساس فقه اهل تسنن او را طلاق میدهد نه فقه شیعه. لذا در تاریخ و مقاتل هیچ نکته ای که دلالت بر شیعه شدن او بکند پیدا نمیشود. البته تنها جایی که اشاره به نام مقدس حضرت علی (ع) میکند، در رجزهایی است که در صحرای کربلا خوانده و به یاری فرزند رسول خدا و علی مرتضی افتخار کرده است. ➕دومین فرد «حر بن یزید ریاحی» است. او نه تنها شیعه نیست که حتی یزید را امام خود دانسته و راه را بر امام حسین (ع) بست. او با احتجاجات امام (ع) فهمید که اشراف کوفه چه خیانتی کرده اند. لذا متحول شد و چون بهره ای از جوانمردی داشت، مقابله با فرزند رسول خدا که مظلوم واقع شده است را روا ندانست و به یاری امام حسین (ع) آمد. ➕فرد دیگر «یزید بن زیاد بن مُهاصر کِندی»، معروف به «ابوالشعثا کندی» است. وی در لشکر عمر بن سعد بود. احتجاجات امام (ع) هم تاثیری در او نکرد. اما همین که دید جنگ در آستانه شروع است و گروهی اندک به خاطر حفظ آرمانهای خود از جانشان دست شستند و در برابر لشگر ۳۰ هزار نفری ایستاده اند، این جنگ را ناجوانمردانه دانست و نخواست در این جنایت حضور پیدا کند و به یاران امام حسین (ع) پیوست. نزد امام آمد و گفت تصمیم گرفته ام به یاری شما بیایم. هیچ بحثی از اینکه شما امام حق و رهبر الهی و پیشوای سوم هستید در میان نیست. فقط بحث این است که ایستادن در برابر مرد بزرگ و مظلومی چون حسین بن علی جایز نیست. ➕دو برادر دیگر وجود دارند به نامهای «سعد بن حارث» و «ابوالحَتوف بن حارث» که نه تنها شیعه نبودند، بلکه تصریح شده که از خوارج بوده اند. این افراد تا عصر عاشورا هم تا با امام (ع) جنگیدند، ولی متحول شده و گفتند چگونه فرزند رسول خدا را بکُشیم و در روز قیامت از رسول خدا بخواهیم که ما را شفاعت کند!؟ لذا به سپاه امام حسین (ع) پیوستند. حتی هنگامی که صفوف دشمن را می شکستند و به جبهه حق می پیوستند، شعارشان همان شعار خوارج بود: «لاحکم الّا للّه و لا طاعة لمن عصی.» ➕فرد دیگر که بعید است شیعه باشد، «عبدالله بن عمیر کلبی» است. اگر وی ارادتی به امام (ع) نشان میدهد نه از باب اینکه ایشان را امام خود بداند، بلکه به عنوان فرزند رسول خدا برای ایشان حرمت قائل است. وی میخواست تحت امر ابن زیاد به جهاد با کفار برود. اما وقتی دید ابن زیاد با لشگری انبوه قصد جنگ با فرزند رسول خدا را دارد، تکان خورد و تصمیم به یاری امام (ع) گرفت. معتقد بود که یاری امام ثوابی کمتر از جهاد با مشرکان ندارد. ➕۳۲ نفر از لشگریان عمر سعد نیز شبِ عاشورا گریختند و خود را به امام (ع) پیوستند. با توجه به اینکه گفتیم ابن زیاد برای جنگ با امام به شیعیان فشاری وارد نکرده بود، چه بسا این افراد از اهل سنت بوده و یا اینکه شیعه بوده و تقیه کرده اند. از میان آنها از افرادی مانند «جُبیل بن مالک تمیمی»، «حارث بن امرء القیس کندی»، «عبدالرحمن بن مسعود»، «عبدالله بن بشیر خَثعمی» و «عمرو بن ضُبَیعه»، در تاریخ نام برده شده است. ⬜البته اگر تحقیقات دقیق تری در تواریخ و مقاتل انجام بشود، چه بسا که بیش از این افراد هم از اهل تسنن در سپاه امام حسین (ع) یافت شود. 🔰 mehrnews.com/xx3Lh ⬜منابع: مقتل ابی مخوف - تاریخ طبری – ارشاد شیخ مفید – الاخبار الطوال دینوری – کامل ابن اثیر - العقد الفرید ابن عبد ربه اندلسی – لهوف سید بن طاووس – اعیان الشیعه علامه محسن امین عاملی 🌟 @alamesorkh
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر در آفاق گشادست ولیکن بستست از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر من نظر بازگرفتن نتوانم همه عمر از من ای خسرو خوبان تو نظر بازمگیر دیوان اشعار, غزلیات - @alamesorkh
شیخ فضل الله نوری، امام خمینی نیست. گاهی در مورد شیخ چنان مبالغه میشود که گویی هم طراز شخصیت های انقلاب اسلامی است. حداقل بر اساس مدارکی که در اختیار هست، و منتسب به ایشان است، چنین نیست و ایشان در ابعاد مهمی از شناخت بحران و راه حل در مسأله مشروطیت نواقصی دارند که نگاه ایشان را با حضرت امام و بزرگان انقلاب اسلامی متمایز می کند. از جمله در مسأله قانون، آزادی، برابری. شناخت مسأله. جدای از اشکالاتی که در مشروطه و عملکرد برخی حامیانش وجود داشت، اما بر اساس مدارک منتسب به ایشان، ایشان در ابعاد علمی این مسائل در جریان مشروطه در تنگناست و عملا نمی تواند از آنها خارج شود. با اینکه نائینی اتفاقا مواجهه قابل تری با این مسائل دارد که شاید به جهت تبحر علمی ایشان نسبت به شیخ باشد. هر چند نائینی در شناخت وضعیت از شیخ عقب تر است. اما نائینی در راه حل علمی گیر نیفتاده. @alamesorkh
یادم میاد چند سال پیش مقاله ای خواندم از محمود سریع القلم(یکی از اساتید لیبرال علوم سیاسی) که اونجا ریشه اصلی مسأله ایران با جهان، حتی در موضوعات مهمی چون هسته ای و موشکی را نه خود این مسائل، که چگونگی رابطه با رژیم صهیونیستی عنوان کرده بود. او گفته بود ایران حق دارد هسته ای و موشکی و... داشته باشد، اما چگونگی همه آنها به حل مسأله رابطه با رژیم صهیونیستی بر می گردد. درسته، به نوعی امروز رژیم صهیونیستی کانون همه موانع پیشرفتهای ایران است. امروز نابودی این غده سرطانی، مهمترین برنامه برای پیشرفت ماست. @alamesorkh
علم سرخ
یادم میاد چند سال پیش مقاله ای خواندم از محمود سریع القلم(یکی از اساتید لیبرال علوم سیاسی) که اونجا
میگن با رژیم صهیونیستی وارد جنگ نشید! خوابید؟! رژیم صهیونیستی هفتاد ساله با ایران وارد جنگ شده. @alamesorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥇🥳🇮🇷 چند سال پیش هم چند تا ورزشکار کوتوله سرود جمهوری اسلامی ایران رو‌ نمی خوندن 😂 همونایی که تو آسیا هم به زور بتونن جایی برسن😆
حجاب محدودیت نیست! 🇮🇷 😊 @alamesorkh
جریان نفوذ و نفوذ در جریان! می گویند کسی ابلیس را در خواب دید با زنجیرهایی بر دور گردن، از ابلیس پرسید این ها چیه؟ ابلیس گفت اینها زنجیرهایی است که برای فلان عالم و فلان بزرگ دوخته ام تا آنها را منحرف کنم، پرسید زنجیر من کدام است ،ابلیس جواب داد تو زنجیر نمی خواهی، با خود مایی! حالا شده است احوال بعضی اشخاص و رسانه های جریان های سیاسی-اجتماعی داخل ایران، که جریان انقلابی را متهم به نفوذ می کنند! البته ممکن است در جریان انقلابی نفوذی هم باشد، نفوذی های آمریکایی، صهیونیستی، وهابی، روسی و چینی و.. اما جریان لیبرال خود خود نفوذ است! اصلا نیاز به زنجیر ندارد! 📝🖊 @alamesorkh
🟢مساله فقط فلسطین نیست! بررسی منطق گفتمان عقلانیت اسلامی در مواجهه با استبداد شاهنشاهی و استکبار منطقه ای ◻یکی از نکات مهمی که در مساله فلسطین باید به اون توجه کنیم منطق جمهوری اسلامی و گفتمان جریان عقلانیت اسلامی در مواجهه با آن است. برای این منظور خوب است که به عقبه مبارزاتی این جریان با دستگاه سلطنت پهلوی مراجعه کنیم. ◻جایی که برخی از نخبگان سیاسی راه حل را در ترور شاه می دیدند و یا حداکثر در نفوذ به جریان حاکمیت از طریق ارتش و انجام کودتا و یا در نفوذ به مجلس و ایجاد اصلاحات می دیدند، گروه های چریکی، احزاب چپ مانند توده و مصدق مشخصا این سه راه را به ترتیب و گاه به ترکیب امتحان کردند و تقریبا موفقیت در خوری نداشتند. اما گفتمان عقلانیت اسلامی به رهبری امام خمینی اصالتش با آگاهی و اعتراض و مطالبه از سطوح مختلف جامعه به سمت دستگاه سلطنت بود. مساله این جریان نه تنها شاه، بلکه دستگاه سلطنت بود. شاه را میشد ترور کرد، اما دستگاه سلطنت را خیر. علیه شاه میشد کودتا کرد، می شد آنرا کنترل کرد، اما با همه اینها دستگاه سلطنت باقی بود، و استبداد استمرار داشت. 🔺یکی از وجوه مهم چرایی نحوه مواجهه جمهوری اسلامی با مساله فلسطین هم به همین مساله بر می گردد. ◻اینکه گمان کنیم با یک عملیات نظامی، و بدون پشتوانه سازی عمومی حداقل در سطح جهان اسلام، مساله فلسطین حل میشود، مقداری ساده انگارانه است. فلسطین باید حداقل مساله اول جهان اسلام باشد، نه فقط ایران! نه فقط انقلابی های ایران! ‼باید زمینه برای در هم کوبیدن تضادهای داخلی جهان اسلام هم فراهم شود، جریان های لیبرال و سلفی گری طالبانی و خلیفه نشین های معلق بین مطبخ و مستراح هم باید در هم شکسته شود. ◻بزرگی جنایاتی که در فلسطین در حال وقوع است، به راستی باید در جهان عرب سنی هم بزرگ دیده شود. نه اینکه تقابل، تقابل یهود-شیعی یا یهود-ایرانی نشان داده شود. ◻باید زمینه برای گرایش به اسلام عقلانی راستین هم فراهم شود. مساله فقط فلسطین و رژیم صهیونیستی نیست، کل جهان اسلام باید آزاد شود، این دستگاه سلطنت اموی باید فرو بریزد. حاکمان سعودی و امارات و ترکیه و اردن و لبنان و خودگردان فلسطین و... به همان اندازه جانی هستند که دولت رژیم صهیونیستی است. ◻اگر صهیونیست ها با عملیات نظامی کار فلسطین را می سازند، جریان سازش منطقه زمینه های اقتصادی و فرهنگی آنرا تامین می کنند. 🔺و مساله جهان اسلام جز با آگاهی و همراهی یا آگاهی و شورش مردم علیه این روال و این منطق سازشکار ممکن نیست. 🔺حتی اگر در نهایت ایران و شیعه تنها بازیگر مساله باشد، با مشروع بودن این حرکت نزد مردم مسلمان منطقه، شکنندگی اجتماعی و مذهبی برای دولت های منطقه رخ خواهد داد. جبهه بزرگ تر میشود. جبهه تقویت میشود. 🔺📝 @alamesorkh
در ایام خاصی مانند تایید صلاحیت ها و یا رای اعتماد ها شاهد انتشار چنین اخباری هستیم، که آقا بر اساس اسناد و مدارک فلانی اینقدر خیانت کرده. 👈 این اخبار اگر دروغ است که هیچ، باید برای انتشار اکاذیب این چنینی ذی الحق و یا دادستان رسیدگی کند اما راست بودنش هم یک فاجعه است. 👈 اگر راست باشد، یعنی: 🔺 یا منابع امنیتی و اطلاعاتی اسناد و مدارک را به قوه قضاییه ارجاع نداده اند که تخلف کرده اند. 🔺 یا ارجاع داده اند و قوه قضاییه یا مجلس بر اساس وظیفه نظارتی پی گیری نکرده، که قوه قضاییه یا مجلس تخلف کرده. 🔺 یا مجلس پی گیری کرده و قوه قضاییه رسیدگی نکرده که قوه قضاییه تخلف کرده. 🔺 یا عنوان اتهامی برای چنین تخلفی تعریف نشده که در این صورت هم قوه قضاییه و مجلس بواسطه ترمیم نکردن قانون اهمال کاری کرده اند. 🤕 یعنی این همه دستگاه اطلاعاتی و امنیتی و نظارتی و قضایی فشل است که یک مجرم چندین سال بعد از اتمام مسئولیتش نه تنها توبیخی نگرفته، بلکه زمینه برای دوره وزارت بعدی او هم فراهم است؟ بنظرم اگر این اسناد راست است، اول باید یقه نهادهای اطلاعاتی و دو قوه دیگر را بخاطر اهمال کاری چسبید، نه ! با روان مردم بازی نکنید، اگر راست میگویید بروید یقه اینها را بچسبید. @alamesorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حیرت از توحش در حیرت از آزادی در حیرت از قانون، صلح، امنیت. در حیرت از این کشتارهای مقدس. در حیرت از کلیسا، کنیسه، کاباره. در حیرت از عرب، سنی، سکوت. در حیرت از علم، توسعه، عدالت. در حیرت از هابز، لویاتان، ماکیاولی در حیرت از سوسیالیسم ، لیبرالیسم، اگزیستانسیالیسم. در حیرت از بورس، بازار، کویین. در حیرت از دلار، اسلحه، نفت. نه! در حیرت از این همه قربانی، پیش پای این همه خدا. در حیرت از پیروزی خون، بر لشکر شمشیرها. @alamesorkh
🟥 بخش قابل توجهی از اصولگراهای حزبی یک سری عقول منفصل دارند! حضرت آقای فلانی، فلان عضو دفتر رهبری، فلان شخصیت اطلاعاتی، فلان فرمانده بلند پایه، فلان مرکز ... ⬜ قرار بود مشاوره بگیریم، اما تقلید به جای تحقیق مجتهدانه در نهادهای مهم نظارتی مانند مجلس، زینت برای جمهوری اسلامی و ولایت فقیه نیست. دأب رهبری که ورود مستقیم در این امور نیست، اما اصرار بر این روش ها موجب تقلیل نگاه مجتهدانه داشتن، به روش های تقلیدی از افراد دون مرتبه از ولی فقیه میشود، که تجربه ثابت کرده چندان نتایج در خوری هم به همراه نداشته. بعلاوه خیلی اوقات تکالیف مسلم، معطل کدکشی از رهبری و سخنان ایشان میشود.و گاهی بخاطر نرسیدن کد به مقلدان این مسلک، تکلیف مسلم تعطیل میشود. ⬜مسلک در گوشی به جای مسلک اجتهاد و عقلانیت، موجب تورم مرید پروری و جامعه توده ای فاقد عقلانیت استنباطی، حتی در سطح نمایندگان مجلس و خواص جامعه می‌شود، که با روح انسانیت، هدف کلی انبعاث انبیاء و اسلام، گفتمان انقلاب اسلامی و خواسته رهبری فاصله ها دارد. چه اینکه جزو متواترات روایات است که هدف انبیاء بالابردن سطح عقلانیت مردم بوده است و نه مریدپروری مقلدانه و در گوشی. و گفتمان انقلاب اسلامی و امامین انقلاب پیوسته بر این مدار در حرکت بوده است. 🟥 در موضوعات مختلف حتی مشاوره به عوام جامعه نیز باید همراه با استدلال باشد. چه برسد بر خواص! چون انقلاب اسلامی در تداوم مسیر انبیا، قرار است عقول را ارتقائ بدهد، نه صرفا با تشکیل محدود عقول منفصل! یا یک فیلسوف شاه حامی پروری کند. خطی که سستی اش در بزنگاه های تاریخی مشخص شده و میشود. 🟥وقتی وظیفه ما تحقیق و تفحص هست، این وضعیتِ فلانی گفته، فلانی فلانی را تایید کرده، فلانی فلانی را اصلح دانسته، در شأن گفتمان اصولی انقلاب اسلامی نیست. وتوی تحقیق، در موضوعات با سفارش صحابه و تابعین! معنا نداره و حتی گاهی اجتهاد در مقابل نص از آن بیرون می آید. که عملا خود نمودی از حاکمیت دو گانه است. وقتی هم اختلاف نظر و مبانی رهبری را با رابطشان تذکر بدهید متهم به دوگانگی ایجاد کردن میشوید!! یعنی انتظار دارند در مقابل تحریف نظرات ولی فقیه و گفتمان انقلاب اسلامی هم سکوت کنید! 🟥در اینکه ولی فقیه احکام و مداخلاتی در برخی موارد و مواقع دارند شکی نیست، از مواردی که مسلم است جنگ و صلح است، همچنین مواردی که مصلحت مهمی در میان باشد. خود ایشان بارها و بارها این مواضع را شرح داده اند. بنابراین اصلا بحث بر حق داشتن ولی فقیه برای صدور فرمان نیست، بحث بر روی دأب اولیای الهی از جمله امامین انقلاب در ورود به مسائل و رابطه آن با وظیفه و تشخیص وظیفه ماست. شکی نیست که بیانات و محکمات امامین انقلاب دسته اول ترین منبع برای فهم اسلام راستین است. و همه حرف هم همین است که منبع باید همین باشد، اما دست یافتن به تکلیف در موضوعات و متشابهات، که دأب ولی فقیه بر ورود نیست، نه بر پایه ارجاعات غلط، ناصواب و بخصوص درگوشی بلکه بر اساس اجتهاد محکمات پایه بایستی باشد. 🖋️سعید اسماعیل دخت ، طلبه حوزه علمیه قم ، ارشد علوم سیاسی ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ @alamesorkh