eitaa logo
" زندگانی عالمان "
7.2هزار دنبال‌کننده
191 عکس
65 ویدیو
8 فایل
《 ‌‌‌﷽ 》 ‌ #سیره_رفتاری و #گفتاری عالمان شیعه، در ابعاد مختلف تعاملات خود، نکات کمتر دیده شده.. ✔️ و درس زندگی.. مطالب ۴ روز اول هفته: @Movatteoon313 مدیریت و ۳ روز آخر هفته:‌ @MahdiAqayari "لطفا مطالب را با لینک منتشر کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ درایت و ❇️ آیت الله شبیری زنجانی: 🔹️ میرزا مرد خیلی باهوش و چیز فهم عجیب و غریبی بود. حاج آقا رضا صدر از حاج انصاری مرحوم، واعظ معروف و ایشان از آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل می‌کرد که در اواخر که ریاست خیلی بالا گرفته بود، دسترسی به ایشان مشکل بود؛ چون مراجعه زیاد بود. خوب سنشان هم بالا بود؛ گرفتاری هم زیاد؛ لذا برای اینکه خیلی‌ها علاقه داشتند میرزا را ملاقات کنند، هر چند روزی یک مرتبه، اجازه عام می‌داد که اشخاص بتوانند بیایند و میرزا را زیارت کنند. 🔹️ در یکی از این دیدارها که اشخاص می‌آمدند برای زیارت، می‌بینند که نظر میرزا به شخص معینی معطوف است. هر چند اشخاص جلو می‌آیند و بعد از دست‌بوسی میرزا می‌روند، باز هم توجه میرزا به همین شخص و همان نقطه است؛ تا اینکه بالأخره نوبت به آن شخص مورد نظر می‌رسد. او می‌آید دست میرزا را می‌بوسد. میرزا از او سؤال می‌کند که مثلاً اهل کجایی؟ می‌گوید: اهل کربلا. می‌پرسد: برای چه اینجا آمده‌ای؟ من به شما حکم می‌کنم که همین حالا مراجعت کنید به کربلا، و شهریه و حقوقی هم که در اینجا به طلبه‌ها داده می‌شود، در کربلا به شما داده می‌شود، و همین حالا برگردید. 🤔 میرزا خدمتکارش را صدا می زند و به او می گوید: قطار کی حرکت می‌کند؟ می‌گوید: مثلاً نیم ساعت دیگر. می‌فرماید: این اقا را الآن ببرید پای قطار و آنجا باشید تا ایشان مشرف بشوند کربلا، و بعد مراجعه کنید. نیم ساعت بعد، یک ساعت بعد میرزا مرتب می پرسد: خادم نیامد؟ و همین طور منتظر بوده و دقیقه شماری می‌کرده که خادم برگردد. بالأخره خادم برمی‌گردد. میرزا می‌گوید: « او را راه انداختی؟» می‌گوید: بله. می‌گوید:« خودت آنجا بودی موقع حرکت قطار» می‌گوید: بله. می‌گوید:«قطعی شد حرکتش؟»می‌گوید: بله. میرزا خیلی استنطاق می‌کند تا قطعی شود که آن شخص به کربلا برگشته است. 🔹️ بعداً بعضی از اصحاب ایشان می پرسند: این شخص را با این اهتمام به کربلا برگرداندید؟ 🔹️ میرزا می‌فرماید: از خصوصیات قیافه این شخص فهمیدم که اگر او در اینجا بماند، کار دست ما می‌دهد و از آن لعن‌های کذایی می‌خواند، و ما که زحمت کشیدیم و مشکله اختلاف بین شیعه و سنی را به زحمت حل کردیم، او با یک عملش ممکن است این زحمات را از بین ببرد، یک لعن در حرم بخواند و تمام این زحمات به هدر برود. ↩️ بعد که خود آن شخص را دیده بودند، گفته بود: خوش انصاف میرزا، نگذاشت اقلاً یک صنمی قریشی بخوانیم. 📘 جرعه ای از دریا، ج1، ص119 ✅eitaa.com/Alemin
🔺️ در یكی از شهرستانها یك ملایی بوده است، بعضی از دوستان گفته بودند ما نامه ای خدمت ایشان نوشتیم و از ایشان تأیید خواستیم كه این آقا در این شهرستان هست؛ مرتب نامه به ایشان نوشتیم كه فلان شخص در این شهر مردی است خیلی عالم، در این حد عالم است، مجتهد است و خیلی هم باتقوا، شما ایشان را تأیید كنید، مثلاً اجازه به ایشان بدهید. 🔻می گوید: ما نامه نوشتیم، میرزا جواب نداد. بار دیگر نامه می نویسد، باز تعریف می كند كه این مردی است بسیار عالم و باتقوا، هم علمش را تأیید می كند و هم تقوایش را. باز میرزا جواب نداد. 🔻 تا بالاخره آن كسی كه این همه او را تأیید می كرده بلند می شود می رود سامره كه چرا میرزا جواب نداد، آیا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه برای این آقا تأییدخواستیم شما تأیید نكردید، چرا نامه های ما را جواب ندادید، آیا حرف ما را قبول ندارید كه او مرد عالم و باتقوایی است؟ 🔻 فرمود: چرا، همه ی حرفهای شما را قبول كردم. پس چرا شما تأیید نكردید؟ فرمود: تو همواره در نامه هایت نوشتی كه این چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در یك نامه ات ننوشتی كه عقلش در چه حدی است؟ 🔻 برای ملّا علم و تقوا كافی نیست، عقل و فكر‌ و دوراندیشی و هوشیاری و ادراك شرایط زمانِ خودش و شناختن مردم، اینها خودش ركن اساسی است. خیلی هم عالم و باتقوا باشد اما یك آدم ساده دل، نتیجه چیست؟ ابزاردست شیّادها می شود، یعنی ابزاری از اسلام در دست ضداسلامها، ابزاری از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فایده اش چیست؟  به نقل از شهید مطهری، منبع: B2n.ir/p76678 🔰eitaa.com/Alemin
❇️ مرحوم آخوند نسبت به استاد؛ 🔹️ مرحوم تدریس خود در نجف را از سال ۱۲۹۰ ق شروع کرد. در زمان مرجعیت ، آخوند مشهورترین مدّرس نجف بود ، ولی مرحوم آخوند تا سال ۱۳۱۲ ق هیچ‌گاه در مجلس درس، روی منبر نرفت! 🔹️ می‌فرمود : تا وقتی استادم زنده است روی منبر نمی‌روم. این در حالی بود که میرزای شیرازی دو دهه آخر زندگی خود را ساکن سامرا بود. 📚سیری در سیره علمی و عملی آخوند خراسانی،پژوهشگاه علوم و فرهنگ. اسلامی به نقل از کانال 👈 @hadithedoost زندگانی عالمان | عضو شوید👇 https://eitaa.com/Alemin
❇️ میرزا حسن آشتیانی؛ 🔹️ در جریان مبارزه مرجع عالی‌ مقدار و قهرمان حماسه ، میرزای شیرازی با ناصرالدین‌شاه که امتیاز تنباکو را به دولت انگلستان داده بود با موقعیت عظیمی که در آن عصر در ایران داشت، در بسیج مردم مسلمان ایران دخالت و نقش مؤثری داشت. 🔹️ و چون فتوای دایر بر تحریم تنباکو موج بسیار عظیمی در ایران علیه ناصرالدین‌شاه به وجود آورد و او سلطنت خود را در خطر دید برای خوابانیدن این موج به میرزای آشتیانی پیغام داد که یا در در انظار عمومی یک بکش و یا از شهر تهران برو بیرون!! 🔹️ او در جواب پیغام شاه به طور قاطع و محکم گفت چون مرجع تقلید بزرگوار حاج میرزا حسن شیرازی تنباکو را حرام کرده و فرمان مرجع برای همه مردم است هرگز قلیان نمی‌کشم ولی از شهر خارج می‌شوم. 🔹️ در این‌ حال هنگامی‌که در میان مردم تهران این خبر شایع شد که حاج میرزا حسن آشتیانی می‌خواهد شهر تهران را ترک کند، تهران یکسره تکان خورده و فوج فوج به حرکت درآمدند و برای پشتیبانی از میرزای آشتیانی تهران را بستند و به خیابان‌ها ریختند. ناصرالدین‌شاه ناچار پیغام خود را پس گرفت و تقاضا کرد که از شهر خارج نشود. 📘 تاریخ مشروطیت کسروی؛ اسلام مجسم، ج۱، ص۶۶. زندگانی عالمان | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی؛ 📜چند پیام درباره عالم بزرگ، خواهیم داشت.👇 البته چون بنای کانال بر روزی یک پیام است، ان شاءالله در چند روز بارگذاری خواهد شد.
❇️ میرزای شیرازی: 🔹️ استاد الفقها که دارای جایگاه بسیار بلند علمی و خلاقیت و ابتکار و قدرت علم و بیان و محاسن اخلاقی ممتاز بود، شاگردان بسیاری که تعداد آن‌ها به می‌رسید تربیت کرد؛ که در میان آن‌ها مجتهدان مسلم و رجال علم و فضیلت که هر یک چراغ روشنی برای اجتماع آن روز محسوب می‌شدند وجود داشت. 🔹️ شاگردان او پس‌از درگذشت شیخ در منزل عالم ربانی و استاد بافضیلت به‌منظور تعیین اجتماع کردند؛ در بین شاگردان، چند نفر: ۱. میرزاحسن شیرازی ۲.میرزا حبیب‌الله رشتی ۳. میرزا حسن آشتیانی ۴. آقا حسن تهرانی نجم‌آبادی ۵. میرزا عبدالرحیم نهاوندی. دارای برجستگی و شایستگی بیشتری بودند. 🔹️ ایشان با توجه به اوضاع زمان و جهان و اوضاع مخصوص مسلمانان در آن روز و سبک و سنگین کردن شخصیت‌های علمی و اجتماعی رجال علمی نجف اشرف را به‌خاطر که داشت برای این منصب خطیر یعنی مرجعیت و مسلمین برگزیدند؛ او هم به واسطه اصرار آن‌ها درحالی‌که اشک از چشمانش سرازیر بود و این موضوع را برای خود بار سنگین و امتحان بزرگی تلقی می‌کرد در این انتخاب صحّه گذاشت و قبول کرد. و از خداوند تبارک و تعالی با چشم گریان مسئلت کرد که خداوند به او توفیق بدهد تا بتواند به وظایفی که در این‌ راستا متوجه او می‌شود عمل بکند و این‌ بار سنگین را به منزل برساند. 📚 اسلام مجسم ص۷۷ زندگانی عالمان | عضو شوید👇 https://eitaa.com/Alemin
📕 بحث شیعه و سنی ربطی به خارجی‌ها ندارد... 🔹️ خاطره‌ای از (ره): 🔹 یک وقت در بین شیعه و سنی اختلاف شدیدی می‌شود و فی‌الجمله کشتاری هم اتفاق می‌افتد. اوضاع این‌قدر آشفته بود که مرحوم آقای مجتهدی تبریزی از قول حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل می‌کرد: «باری در سرداب بود که قرار بود بالا بیاورند تا به جای دیگر منتقل شود. هرچه به یکی از حمال‌های سامرا گفتیم برو این بار را بالا بیار حاضر نشد و می‌ترسید که اگر به سرداب رود گرفتار شود و او را بکُشند». خلاصه اوضاع در آن زمان این‌قدر بود. 🔹از طرف پیش میرزای شیرازی می‌آیند و برای کمک به ایشان می‌گویند: «هرچه امر بفرمایید در اختیار شما قرار می‌دهیم و از شما اطاعت می‌کنیم!». میرزا می‌فرماید: «بحث ما یک بحث و خانوادگی است. دو تا برادر با هم یک مسئله‌ای دارند. این صحیح نیست که غیر بیاید مداخله کند. خود ما حل می‌کنیم و مسئله‌ای نیست که شما بخواهید دخالت کنید». 📚جرعه‌ای از دریا، ج 1، ص 119 🔰@chsiqs 🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان "
🔰 حضرت آیت الله شبیری زنجاتی در موضع دیگری در رابطه با شدّت مراقبه و محاسبه با نفس فرموده‌اند: 🔹 مرحوم سيد عبد المجيد گروسی يكی از شاگردان مبرز مرحوم است كه نبوغ علمی و عقلی و بيانی داشته و در نيز دارای مقاماتی بوده. 🔹شنيدم كه كسی به منزل ايشان می‏رود و ايشان می‏گويد آمدی و وضع من را به هم زدی! من داشتم با يارو (منظور ایشان از یارو، نفس خود بوده) مصاحبه می‏كردم و می‏گفتم اگر صد تومان به تو بدهند، شهادت ناحق می‏دهی؟ گفت نمی‏دهم. همينطور مبلغ را بالا بردم و او می‏گفت شهادت ناحق نمی‏دهم. 🔹 به ده هزار تومان كه رسيدم، مدتی متوقف شده بود و شما آمدی و معلوم نشد چه جوابی می‏خواست بدهد!! از زندگانی آیت الله گروسی.. 📚دروس معظّم له: كتاب صوم/سال‏ سوم/ جلسه۲۴۸ مورخ ۱۳۸۸/۰۴/۰۴ 🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان "
۱۳ .شیخ مرتضی (۱۲۱۴- ۱۲۸۱ ق)، نویسنده کتاب رسائل و مکاسب : حجره شماره۱۱ ۱۴ .شیخ جعفر (۱۲۳۰-۱۳۰۳ق) نویسنده کتاب الخصائص الحسینیه: مدفون در حجره شماره ۵۹. ۱۵.سید حیدر (۱۲۴۶-۱۳۰۴ق)، شاعر و مرثیه‌سرای شیعی اهل حله، مدفون در رأس ساباط از طرف شمال بین مقبره سید میرزا جعفر قزوینی و شیخ جعفر شوشتری. ۱۶.میرزا محمد حسن شیرازی (۱۲۳۰ - ۱۳۱۲ق) معروف به و مجدد شیرازی صادر کننده فتوای تحریم تنباکو(م۱۳۱۲ق): مدرسه الغرویة در صحن مطهر. ۱۷. میرزا حبیب‌الله (۱۲۳۴-۱۳۱۲ق)، نویسنده کتاب بدایع الافکار: مدفون در حجره شماره ۲۶. ۱۸. میرزا محمد حسن (۱۲۴۸-۱۳۱۹ق): مسجد بالای سر (رواق غربی) ۱۹ .میرزا حسین نوری (۱۲۵۴-۱۳۲۰ق) معروف به و حاجی نوری، مدفون در ایوان حجره ۱۵. ۲۰ .محمد کاظم خراسانی (۱۲۵۵-۱۳۲۹ق) معروف به ، نویسنده کتاب کفایة الاصول: حجره شماره۲۶. ۲۱ .سید محمدکاظم طباطبائی (۱۲۴۷-۱۳۳۷ق)، نویسنده کتاب عروة الوثقی: حجره شماره۴۷. ۲۲ .شیخ محمدحسین غروی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ق) نویسنده کتاب تنبیه الامة و تنزیه الملة: حجره شماره۲۱. ۲۳ .شیخ (۱۲۹۴-۱۳۵۹ق) معروف به محدث قمی، نویسنده مفاتیح الجنان: حجره شماره۱۵. ۲۴.آقا (۱۲۷۸-۱۳۶۱ق): حجره شماره ۱. ۲۵.‌ محمدحسین غروی (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق) معروف به کمپانی:ایوان طلا، مناره شمالی. ۲۶ .سید ابوالحسن (۱۲۸۴- ۱۳۶۵ق): حجره شماره۲۶. .. 🔰eitaa.com/Alemin
3️⃣ ☘️ عدم پذیرش مرجعیت توسط آية الله سید محمد فشارکی☘️ 🔺️هنگامی که پس از رحلت ،اول برای قبول مرجعیت به آیةالله سید محمد فشارکی مراجعه کردند فرمود: 《إني لست أهلاً لذلك؛ لأنّ الرئاسة الشرعية تحتاج الى أمور غير العلم بالفقه الأحكام من السياسات و معرفة مواقع الأمور و أنا رجل وسواسي فـي هـذه الأمور، فاذا دخلتُ أفسدت ولم أصلح و لا يسوغ لي غير التدريس》 🔺️ ترجمه: من شایسته مرجعیت نیستم؛ زیرا ریاست دینی و اسلامی به غیر از علم فقه امور دیگری لازم دارد از قبیل اطلاع از مسائل و شناختن موضع گیریهای درست در هر کار و اگر من در این امر دخالت کنم به تباهی کشیده میشود. برای من غیر از تدریس کار دیگری جایز نیست. و بدین گونه این عالم نفس کشته، مردم را ارجاع داد به . 📚 سیمای فرزانگان،ص ۱۲۲، به نقل از الفوائد الرضویه، ص۵۹۴ 🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
❇️ میزان اعلمیت چگونه و در چیست؟ ✍️ آیة الله سید احمد زنجانی(ره) می‌نویسد: فرزند مرحوم گوید: بعد از وفات بزرگ، پدرم به وسیلهٔ من به مرحوم آقا میرزا (میرزای کوچک) پیغام داد که اگر شما خود را از من می‌دانید بفرمایید تا من زن و بچه ام را در امر تقلید به شما ارجاع دهم و اگر مرا اعلم میدانید شما خانواده خود را در مسئله تقلید به من ارجاع دهید. 🔹️ هنگامی که این پیام را به میرزا رساندم تأملی کرد و فرمود: خدمتِ آقا عرض کنید که آقا خودشان چگونه میدانند؟ من این سؤال را که به منزلۀ جواب بود خدمت پدرم عرض کردم؛ پدرم فرمود برو بگو شما در اعلمیت چه چیز را میزان و معیار میدانید؟ اگر میزان باشد شما اعلمید و اگر معیار باشد من اعلمم.. 🔹️ من دوباره این پیام را به میرزا رساندم ایشان باز تأملی کرد و فرمود: «خودشان کدام یک از این دو را میزان قرار میدهند؟ من بازگشتم و این جواب را که سؤال بود ابلاغ کردم آقا تأملی کرد و فرمود: «بعید نیست که میزان و ملاک اعلمیت باشد آنگاه دستور داد که همگی از میرزای شیرازی کنیم. 📚 سیمای فرزانگان، ص۱۲۱، به نقل از الکلام یجر الکلام، ج۱، ص۲۶۲. 🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
🍀 دیدار یار 🍀 🔹 از مرحوم تائب تبریزی شنیده که از مرحوم نقل می‌کند که: من در زمانی که در مشغول تحصیل در خدمت مرحوم (اعلی الله مقامه) بودم، اوقاتی که مرحوم مشرّف به زیارت (علیهما الصلاة و السلام) می‌شد، در منزل من ورود می‌فرمود. 🔸 تا آنکه به رسم همیشه، یک وقتی از نجف اشرف وارد منزل من شد. هنگامی که شب شد و موقع تهجّد رسید، یک وقت بیدار شدم دیدم مرا صدا می‌کند که برخیز بخوان! 🔹 من بر سبیل شوخی گفتم: سر شب مطالعه کرده‌ام که مهم‌تر از نماز شب است. حالا باید استراحت کنم. 🔸 گفت: به این نیت برخیز و مشغول نماز شب شو که در فردای قیامت، که جمعیت نماز شب‌خوان‌ها در عقب سر جدت حضرت امیرالمؤمنین روانه شدند و حضرت پیشرو آن‌ها گردید که قائدُ الغُرِّ المُحَجَّلین است، تو در عدد آن جمعیت یک نفر افزوده نمایی. 🔹 پس برخواستیم و وضو گرفتیم. پس فرمود: خوب است در سرداب مطهر مشرف شویم و در آنجا به تهجّد مشغول شویم. (ادامه دارد) 📚 اسوه‌های دانش و دیانت، ص۶۱ ✍️ محمدعلی نجفی کرمانشاهی 🔰 eitaa.com/Alemin " زندگانی عالمان "