eitaa logo
AmirIzadiHamedani14
437 دنبال‌کننده
72 عکس
315 ویدیو
6 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم💐 انا اعطیناک الکوثر💐 فصل لربک و انحر💐 ان شانئک هو الابتر💐 🍎 🍏 🔶 🔶 علیهاالسلام 🔸*(بند اوّل)* دریای رحمت را گهر مبارک در شامِ درد و غم ، سحر مبارک بر نخل اُمّید همه رسولان از کبریا آمد ثمر ، مبارک گردید چون سینا ، سرای احمد در طور ، نورِ این شجر مبارک جبریل نازل گشته بر محمد گوید بر او از دادگر مبارک خیر النسا بنهاد پا در عالم بر حضرت خیر البشر مبارک آمد جواب طعنه های ابتر میلاد دختر ، بر پدر مبارک از بحر بیکرانة نبوّت بهر خدیجه ، این گهر مبارک چون چشمه جوشید از کویر ظلمت از کوثرِ نور ، این خبر مبارک از حق نزول مصحفی که باشد آیاتِ آن ، فتح و ظفر مبارک نَبْوَد عجب گوید اگر خداوند بر کلکِ صنعش ز این اثر مبارک میلاد بانویی که هست نورش افزونتر از شمس و قمر مبارک روز جهان افروزِ مولد او بر جحتِ ثانی عشر مبارک گویم به زهرا دوستانی عالم بارِ دگر ، بار دگر مبارک   او طاهره ، صدّیقه و بتول است قلب محمد ، بضعه الرسول است   🔸*(بند دوم)* زهراست بر سر ، افسر محمد روح و روان در پیکر محمد ناموسِ سبحان ، جانفدای حیدر تطهیر قرآن ، کوثر محمد او هدیة حق بر خدیجه باشد هم یادگار از همسر محمد بر مادرِ پاکش سلام آرد پیک خدا در محضر محمد در حیرتم از رتبه اش که او بود هم دختر و هم مادر محمد هر صبح و شب بر او سلام گفتن باشد عبادت در بر محمد بر سینه و صورت همیشه بودش گل بوسة مکرّر محمد بوسیدن دستش به قامت خم گشته عروج دیگر محمد در پیشِ رویش ماه ، محو می شد باشد درخشان اختر محمد دریای موّاج نبوّت است او از بحرِ هستی ، گوهر محمد باشد پیمبر تاجِ فرقِ زهرا زهرای اطهر ، زیور محمد نازم به آن کاو روز فتح خیبر شد همسرش ، سرلشگر محمد در حشر آید این ندا ز سرمد حاجت طلب کن ، دختر محمد آن روز ، زهرا فکر شیعیان است هر کس که زهرایی است در امان است   🔸*(بند سوم)* احمد گلِ خلقت ، گلاب زهراست دُردانة ختمی مآب زهراست اُمّ الحسن ، مامِ حسین و زینب اُمِّ اَب و اُم الکتاب زهراست از سوی حق ، بعد از رسول خاتم رکن رکینِ بوتراب زهراست بر کوثر و تطهیر و قدرِ قرآن کاملترین تفسیر ناب زهراست آن کس که چون نامش به لب بیاید گردد دعاها مستجاب زهراست یک جزء از مهریّه اش فرات است ای اهل دل ، بانوی آب زهراست جبریل کارِ خانه اش نماید از خستگی وقتی به خواب زهراست از کور هم رخسار خود بپوشد کان کرم ، روح حجاب زهراست باشد شفیعه ، شیعه را به محشر فریادرس ، روز حساب زهراست در سایه سارش دل غمی ندارد چون رحمت حق را سحاب زهراست لبخند او روشنگر بهشت است خوشید احمر ، آفتاب زهراست بر ضدّ غاصبین حقّ حیدر بنیانگذار انقلاب زهراست آن بانویی کز خطبة بلیغش کاخِ ستم گردد خراب زهراست   زهرا که معصومه ز کبریا بود از آن دو تن ، والله نارضا بود ادامه دارد...  🔹 نسخه کامل را این ترکیب بند را با لمس لینک زیر مطالعه بفرمایید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/118 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 علیهاالسلام 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 یاد باد آن روزگاران، یاد باد... باتشکر از آقای مسعود رعنایی (اصفهان) 🔹 برای مشاهده سروده‌های جدید می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیهاالسلام ... سال۱۳۹۳ 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 بالمس لینک زیربه مابپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ‌ تلاوت زیبای سوره کوثر توسط حامد شاکر نژاد بازنشر به مناسبت ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿۱﴾فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾ @mahfeltv3
30.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب المومنین علیه السلام سلام شب‌های جمعه هر هفته سعی می‌کنم کلیپ تصویری یا صوتی از یاران آسمانی شده و اساتید خودم و پیر غلامان حسینی تقدیم کنم. مرحوم حاج آقامهدی از دوستان پدرم بودند و سالها در همدان، انتهای خیابان هنرستان، کوچه ۱۸ متری پیمان از بهترین همسایگان ما بودند، مردم‌دار، همسایه‌دوست، خدوم و ارادتمند واقعی علیهم السلام بود. در خدمات فراوانی برای هزینه‌ها و تعمیرات حسینیه و اسکان زائران و خدمت به آنها داشت. فرزندی نداشت ولی را سرپرستی می‌کرد. ۲سال بعد از مرگ پیکرش تر و تازه از آرامستان همدان پس از به منتقل شد او هم از صاحبان بود و رفت تا طبق وصیتش همجوار مولایش باشد. مرد مهربان و با شخصیتی بود. لینک خبر نبش قبر ایشان در خبرگذاری مهر: https://media.mehrnews.com/d/2023/07/23/0/4603522.m4v?ts=1690098262276 https://media.mehrnews.com/d/2023/07/23/0/4603522.m4v?ts=1690098262276 شخصیتی که در این کلیپ تصویری شرح حال مرحوم حاج آقامهدی را می‌گویند جناب آقای حاج حسین شریفی علیه السلام و سرپرست فعلی حسینیه جولان و از مردان نیک همدان و از اقوام نزدیک آن مرحوم هستند. این کلیپ کم نظیر درباره‌ی مردی کم نظیر تقدیم شما همراهان همیشگی. روحش شاد... الفاتحه مع الصلوات به ما بپیوندید: 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🆔 http://eitaa.com/ZaeranAlghamehHamedan
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔹 🔹 🏴🏴🏴 ... نقل کرده (( )) خوش صفات در بحارش ، از (( عیون المعجزات )) در زمان حضرت مولا علی کز ولایش ، قلب ها شد منجلی خشکسالی ، کوفه را در بر گرفت شهر را اندوه ، سرتاسر گرفت کامِ مردم ، از عطش خشکیده بود خاک کوفه ، تشنه و تفتیده بود این گمان می رفت ، کز کمبودِ آب کِشت و زرعِ کوفیان گردد خراب کوفیان درمانده و مضطر شدند پس به سوی ساقیِ کوثر شدند شکوه ها بردند ، نزد بوتراب از چنان وضعِ بد و قحطیّ آب عرض کردند : ای امیر المؤمنین نَفسِ احمد ، رحمهٌ للعالمین تشنگی ، ما را ز پا افکنده است ریشه ی اُمّیدواری ، کنده است باغهامان را نمانده بار و برگ می روند احشامِ ما ، در کامِ مرگ بیم داریم از چنین قحطیّ آب که نشانی نیست ، حتّی از سراب نیستی ، گردد تمامِ هستِ ما اهل و مال و جان ، روند از دستِ ما ای که بر ما حجّتی بی گفتگو نزد حق داری مقام آبرو مُستجاب الدّعوه ای ، بنما دعا بهر ما باران طلب کن از خدا حضرتش فرمود با مولا حسین کای مرا آرامِ جان و نورِ عین کن دعا ، اندوهشان زایل شود رحمت حق ، بر همه نازل شود دست بگشا سوی درگاهِ اله از خدایِ مهربان ، باران بخواه ز امرِ مولا ، کرد فرزندش قیام تا زداید غم ز قلبِ خاص و عام دست حاجت ، سوی معبودش گشود گفت : حق را حمد و احمد را درود عرض کرد : ای کردگار مهربان بهر ما رحمت فرست از آسمان ای خداوندی که هر نعمت ز تو است خیر و برکت ، عزّت و قوّت ز تو است ابرِ لطفت را به شهرِ ما بیار گو : ببارد ، کشت ها آرد به بار شاد گردان ، مردم افسرده را زندگی دِه ، این زمینِ مُرده را رحم کن بر بندگانِ ناتوان آبِ بسیاری در این جو ، کن روان گفت چون : آمینَ ربّ العالمین گشت نازل رحمتِ حق بر زمین ز ابرِ رحمت ریخت بارانِ زیاد خشکسالی رفت مردم را ز یاد کرد با بارن به فصلِ قحط آب حق دعایِ حجّتش را مستجاب چشمه ها و چاه ها ، پُر آب کرد آن زمینِ تشنه را سیراب کرد با دعایِ خود ، شفیعِ سیّئات کوفیان و کوفه را دادی نجات بعدِ چندی رفت در نزدِ امام مردی از اطرافِ کوفه ، با سلام گفت حضرت را که بعد از چند روز موج می زد آب در صحرا هنوز 1 الغرض بگرفت غمها خاتمه از عنایاتِ عزیز فاطمه کوفیان گشتند ممنونِ حسین خویش را دیدند مدیونِ حسین پس بگفتند : ائتلافی می کنیم این عنایت را تلافی می کنیم سال هایِ سال ، خیلِ کوفیان بودشان این داستان ، وِردِ زبان چند سالِ بعد ، شد آن مقتدا میهمانِ کوفیان ، در کربلا در جوابش ، زیرِ تیغِ آفتاب بر حسین و عترتش بستند آب روز عاشورا ، عزیز فاطمه شد به میدان در برِ چشمِ همه کودکِ شش ماهه اش را رویِ دست برگرفت و گفت با آن قومِ پست هان ! مگر زاریّ او نشنیده اید ؟! یا (( تلظّی )) کردنش ، نادیده اید ؟! گر که با من از جفا دارید جنگ بهرِ مهمان ، عرصه را کردید تنگ نیست اصغر را سرِ جنگ سپاه نزد هر ملّت بُوَد او بی گناه رحم بر حالِ پریشانش کنید یک نظر بر کامِ عطشانش کنید ... « » برگیر از آن بند قماط تا شود راحت عبورت از صراط 1 ـ شیخ حسن بن عبد الوهّاب ؛ عیون المعجزات ؛ ص 87 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج 44 ؛ ص 178 ؛ ح 16 به نقل از عیون المعجزات . 👈 برای مشاهده نسخه کامل این شعر لینک زیر را لمس کنید 👉 http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/32 🏴🏴🏴 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲
🏴🏴🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 علیهاالسلام 🔹 🔹 ... شیخ عباس قمّیِ مشهور آنکه بادا مزار او پر نور پسری داشت اهل منبر بود عالم و عامل و سخنور بود نام نیکش علیّ و وقت خطاب پدرش بود گل ، پسر چو گلاب بین وعّاظ نامی تهران شهره در روضه بود و فنّ بیان مدتی از فشار و پرکاری حنجرش شد دچار بیماری تار صوتیّ وی ، فتاد از کار وز سخن ماند آن نکو گفتار نزد چندین پزشک شهر شتافت کس به دردش ره علاج نیافت گشت در شهرها مناطق را یافت آخر طبیب حاذق را گفت با وی ، طبیب حاذق او نَه به منبر برو ، نه حرفی گو هر چه می خواستی ز اهل و عیال بنویسش بجای قال و مقال استراحت بده به حنجر خود بلکه گیری شفا ز داور خود گر چه بود از علاج وی ، نومید نسخه ای از برای او پیچید بلکه با استراحت و دارو بِه شود تارهای صوتیِ او پسر شیخ هم قبول نمود گر چه این شیوه اش ملول نمود چند مدت بدین روال گذشت روز ها بهر او ، چو سال گذشت خسته دل گشت واعظ خوش نام از چنان وضع و گردش ایّام بود در خاطرش بسی تشویش داشت ماه صیام را در پیش بهر منبر به موسمِ رمضان وعده ها داده بود در تهران نگران بود بهر آن جلسات شب قدرِ مساجد و هیئات حنجر او بجای بهبودی بود نزدیک مرزِ نابودی واعظ ، این وضع را تحمل کرد به خدای اَحد ، توکل کرد کرد یک روز ظهر ، بعدِ نماز دست حاجت ، سوی حسین دراز گفت : ای نور دیده ی زهرا به غلامت ، عنایتی فرما درد آورده ام ، دوایم ده روضه خوانِ تواَم ، شفایم ده در زبان ، قدرت بیانم نیست بیش از این‌ طاقت و‌ توانم نیست کرد با دوست ، گفتگویش را شُست با اشک دیده ، رویش را چونکه بعد از توسلش خوابید خواب سردارِ سر جدا را دید باز در خواب ، عرض حاجت کرد درد دل ، در حضورِ حضرت کرد سوی او حضرتش اشاره نمود لب گشود و چنین بیان فرمود گر امیدِ شفا تو را به سر است گو به آن کاو نشسته پیشِ در است روضه ی دختر مرا خواند گریه بر او بلا بگرداند در غم دخترم ، سرشک افشان تا شفایت دهد خدای جهان پس به فرمانِ آن امام شهید زود ، رو سوی در نمود و بدید شوهرِ خواهرش در آنجا بود سیّدی اهل علم و تقوا بود گفت : روضه به آه و ناله بخوان قدری از دختر سه ساله بخوان گریه بر دختری که بت شکن است داروی درد بی دوای من است سید از دیده اشک غم افشاند روضه حضرت رقیه نخواند شاید از باب او ، حیا می کرد شرم از شرحِ ماجرا می کرد عاقبت ، زاده ی پیمبرِ نور داد بر سید این چنین دستور روضه ی دخترم رقیه بخوان زآنچه دید از بنی امیّه بخوان چون به دستور نور چشم رسول شد به ذکر مصائب ، او مشغول پسر شیخ ، دیده تر می کرد بود در خواب و ناله سر می کرد همسرش ضجه های او چو شنید بر سرش خویش را رساند و بدید سیل جوشد ز چشم خونبارش کرد زآن خوابِ ناز ، بیدارش گشت بیدار و گفت با زاری خواب او بوده بِه ز بیداری بر دلش ماند حسرت بسیار که ز کف رفته ، فرصت دیدار عصرِ آن روز رفت نزد طبیب بر طبیب ، این قضیه بود عجیب تار صوتیّ و حنجرِ عالم بود چون روز اوّلش سالم دید زآن ابتلا و بیماری در گلویش نمانده آثاری کرد از نُو ، معاینه او را گفت : خوردی کدام دارو را ؟ خوب افتاده دارویت به مزاج کرده یک درد لاعلاج ، علاج در پی حلّ این معمّا شد ایستاد و جواب ، جویا شد واعظ ، از شوق ، لحظه ای بگریست گفت : این کار ، کارِ دارو نیست قصه ی آن توسلات عجیب بازگو کرد در حضور طبیب منقلب شد پزشک و حالی یافت با خدا ، حال اتصالی یافت قلمش بر زمین فتاد از دست پشت میز طبابتش بنشست دید اعجاز را عیان با عین ریخت اشک از بصر ، بیاد حسین گفت : درد تو را علاج نبود شربتی خوش بر این مزاج نبود رفع بیماری ات در اوج خطر جز توسل نداشت راه دگر ( ) به حق ، توکل کن به همین خاندان ، توسل کن با توسل به عترت اطهار شُو مقرّب به درگه دادار این توسل ، نشانِ ایمان است سَنَدش آیه های قرآن است 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲
بسم الله الرحمن الرحیم علیهاالسلام ای دختر خیر النساء ، یا ام کلثوم دُردانة شیر خدا ، یا ام کلثوم در خُلق همچون احمدی ، در نطق حیدر حلم حسن را بوده ای شایسته مظهر زهرای اطهر را عزیزی ، نور عینی پیغمبر فرهنگ عاشور حسینی با صبر خود پیوسته یار مکتبی تو وقت شدائد ، غمگسار زینبی تو قلبی خدا باور ، پر از احساس داری عزم ستم سوزی چنان عباس داری از برتر و بالاتر از تمجید و تعریف کج باوران تاریخ را کردند تحریف دادند بینِ خلق این گفتار ، ترویج که با عمر حیدر تو را کرده است تزویج گیرم علی بیداد او کردی فراموش واندر جواب خواستگاری ماند خاموش کی عاقلی این حرف را باور نماید دختر قبول از قاتل مادر نماید کاورا شود یار و شریک زندگانی با او شود همراه و سازد مهربانی کی دختری با قاتل مادر نشیند حتی اگر بر خاک و خاکستر نشیند دُردانة زهرا کجا فرزند خطاب کی جمع می گردند با هم آتش و آب دختی که بابش حیدر کرار باشد زوجش عزیز جعفر طیار باشد کفو تو شد ، ای بی قرین عون بن جعفر آنسان که می فرمود پیش از آن پیمبر عونی که یار دین حق در کربلا شد در یاری فرزند پیغمبر ، فدا شد یا ام کلثوم ، ای خطیب کوفه و شام تا روز محشر هست مدیون تو اسلام از خردسالی داغ روی داغ دیدی تو آتش بیداد را در باغ دیدی روزی به سوگ خواجة اسرا نشستی روز دگر در ماتم زهرا نشستی دیدی به بیت وحی آتش زد زبانه بر مادرت زد خصم قرآن تازیانه دیدی که دونان ، پهلوی زهرا شکستند از کین امیرالمومنین را دست بستند در کودکی گشتی یتیمه ، ناله کردی گریه بر آن بانوی هجده ساله کردی هر چند یادِ مادر دل خسته بودی از بعد او بر مرتضی دل بسته بودی وقتی که هجرت کرد آن مولا به کوفه همراه دست حق نهادی پا به کوفه یک شب که حیدر میهمان خانه ات بود روشن ز نور روی او کاشانه ات بود دیدی امیرِ سرفرازان در نماز است گرم نیایش با خدای چاره ساز است پس سفرة افطار را کردی مهیّا نان و نمک با شیر بُردی بهر مولا شاهی که اجرا امرِ او مهرِ فلک کرد افطار خود را باز با نان و نمک کرد آن شب ، شب قدر و شب ذکر و دعا بود امّا پریشان خاطر شیر خدا بود از دیده دُر بارید و اشک افشاند حیدر «انّا الیه راجعون» می خواند حیدر وقتی روان شد سوی مسجد، سرّ سبحان بشکسته شد رکن رکین کاخ ایمان وقتی که در محراب آن مولا قدم زد بر فرق او شمشیر دشمن از ستم زد شمشیر زهر آلود دشمن کارِ او ساخت دست خدا را عاقبت از پای انداخت بعد از علی دیدی غریبیّ حسن را بی مهری اصحاب ، بر آن ممتحن را دیدی به دست همسرش در بین منزل مقتول کین گردید از زهر هلاهل دیدی که جسم اطهر او پیش یاران شد در برِ قبر پیمبر تیر باران ای وای بر من بعد از این غمهای جانکاه افتاد عترت را به سوی کربلا راه وقتی در آن دشت بلا کردی اقامت دیدی عیان با چشم خود شور قیامت آنجا عزیز مصطفی را تشنه کشتند آرام جان مرتضی را تشنه کشتند شد همسر تو کشته در راه امامت در راه دین چون باب خود کرد استقامت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام با صبر خود گشتی معین یار اسلام بر ایزدی بنگر که او در شور و شین است از مرثیه خوانان دربار حسین است 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از Zaeran Alghame Hamedan
هدایت شده از سبع الدجیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مختصری از زندگانی حضرت سید محمد فرزند امام هادی(علیهما السلام) 🎤 محقّق ارجمند استاد علی اکبر مهدی پور (دامت برکاته) 🆔@s_dojeil
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔹 علیه السلام سلامِ خدا و درود رسول نثارِ تو ، ای محو و ماتت ، عقول سپهرِ ولا را دَهُم اختری به شهر خرد ، همچو حیدر ، دری سزد بر عوالم ، زعامت تو را بریدند رَختِ امامت تو را فروزان چراغ هدایت تویی کرم را یمِ بی نهایت تویی ولیّ خداییّ و هادِی السُّبُل وجودِ تو ، آیینة عقل کل درخشان دُرِ یازده بحرِ نور امامِ صبور و غفور و شکور علیّ النقی ، نور چشم تقی نباشد تو را خصم ، اِلّا شقی به «طه» و «یس» به «ن و القلم» تو بر قلّة فضل ، داری علم تویی ماسوا را امین و امان کتاب خداوند را ترجمان شفیع معادیّ و خیر العباد چنان بابِ پاکت جوادی جواد همه اختران ، خاک راه تو اند ملائک ز خیل سپاه تو اند خلیفه به تو داد روزی نشان همه لشگرش را ز خرد و کلان به طعنه سپس گفت آن رو سیاه که دیدی مرا اقتدار و سپاه بگفتی که دیدیم ما لشگرت همه دست بر سینه ، فرمانبرت تو بنگر کنون عزّ و جاه مرا گشا چشم و بنگر سپاه مرا همان لحظه دید آن لئیمِ لعین که صف بسته در آسمان و زمین ز مشرق به مغرب ، کران تا کران پُر است از ملائک ، تمام جهان کِشَد گوششان نازِ فرمانِ تو که سازند هستی به قربان تو همه منتظر تا که با تیغِ تیز نمایند خصمِ تو را ریز ریز خلیفه ز گفتار ، خاموش شد ز خوف سپاهِ تو ، بیهوش شد 1 تویی مقتدای همه انس و جان فدای وجودِ تو ، جان و جهان ز جور زمانه همه خسته ایم به لطفِ عمیمِ تو دل بسته ایم مزن دست رد ، روی این سینه ها که بگرفته زنگِ غم ، آئینه ها کلامِ تو ، ای هادیِ راستین چو برخاست از دل ، بُوَد دلنشین تو بر جامعه ، جامعه داده ای یکی نسخة نافعه داده ای هر آنکس که خواهد شناسد امام چراغِ رهش این بُوَد والسلام تو کردی زیارت به عید غدیر کسی را که بر مؤمنین شد امیر چو دادی سلامش به قلب سلیم بخواندی علی را تو دینِ قویم ز متنِ کلامت چنین منجلی است الا ! اَیّها المسلمین ، دین ، علی است تو هادیّ و ما پیروِ راهِ تو همه محوِ رخسارة ماهِ تو به مهرِ تو از دل برآید نفس مطیعِ تو ، درّندگان ، در قفس برت شیرِ درّنده چون برّه ، رام زند بوسه بر پات ، با احترام تو را دید چون هادی و دستگیر به پای تو بنهاد سر ، شیر پیر بگفتا : بر این شیرهای جوان بگو رحم آرند بر ناتوان چو در این قفس ، لاشه ای آورند جوانان به سرعت ، تنش می درند نمانَد از آن لاشه چیزی که سیر نماید از آن خویش را شیر پیر سفارش نمودی به درّندگان که باشند با پیرشان مهربان پس از آن بدیدند تا شیر پیر نمی گشت از لاشه ای ، سیرِ سیر از آن شیرهای قویّ و جوان یکی سوی لاشه ، نمی شد روان 2 الا ! ای حریمت مرا قبله گاه به درگاهت آوردم آقا پناه دریغا که کشتند از زهر کین تو را دشمنانِ خدای مبین دریغا که قدرِ تو نشناختند همه عمر ، قلبِ تو خون ساختند ز درگاه خود « ایزدی » را مران که بوده است عمری تو را مدح خوان 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
باسلام اگر اعضاء محترم کانال کسی کوتاه از حضرات آیات و حجج همدانی همدانی همدانی همدانی همدانی همدانی همدانی قزوینی اصفهانی و اساتید مدح و مرثیه آقایان همدانی همدانی همدانی همدانی همدانی ( ) قزوینی پنجه_پور اصفهانی اصفهانی حاج_مرشد_عباس_تولا اصفهانی اصفهانی اصفهانی اصفهانی اصفهانی قمی خراسانی دارند، لطفاً برای آقای ایزدی ارسال بفرمایند. باتشکر
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 ابن جوزی به نقل از مسعودى می‌نویسد: به متوكّل خبر دادند كه امام على بن محمد عليه السّلام در خانه‏ اش نامه ‏ها و سلاح هايى دارد كه از شيعيانش از مردم قم رسيده و او مصمّم است كه بر حكومت تو حمله كند، متوكل گروهى از تركان را فرستاد و آنها شبانه به خانه آن حضرت هجوم بردند و چيزى در آن نيافتند و ديدند كه وى در خانه‏ اى در بسته است و ردايى از پشم بر تن روى شن ها و ريگ ها نشسته، روى دلش به سوى خدا رو به قبله قرآن تلاوت می‌كند، جَالِسٌ عَلَى الرَّمْلِ وَ الْحَصَى وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى يَتْلُو آيَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ آن گروه، با همان حال او را نزد متوكّل بردند، و به متوكّل گفتند: ما در خانه او چيزى نيافتيم و ديديم كه او رو به قبله نشسته و قرآن مى ‏خواند، متوكّل كه در مجلس شراب نشسته بود آن حضرت را وارد كردند در حالى كه كاسه شراب در دستش بود وقتى كه او را ديد بيمناك شد و به او تعظيم كرد و در كنار خود نشاند و كاسه ‏اى را كه در دستش بود به او تعارف كرد، امام فرمود: وَ اللَّهِ مَا يُخَامِرُ لَحْمِي وَ دَمِي قَطُّ فَأَعْفِنِي فَأَعْفَاهُ به خدا سوگند كه هرگز شراب داخل گوشت و خون ما نشده است، مرا معاف بدار! متوكل او را معاف داشت و به او گفت: پس براى ما شعرى بخوان! امام على الهادى عليه السّلام فرمود: إِنِّي قَلِيلُ الرِّوَايَةِ لِلشِّعْرِ مرا با شعر آشنايى زيادى نيست! متوکل گفت: چاره‏اى نيست بايد بخوانى! پس امام اين اشعار زیر را كه مشتمل است بر بى ‏وفايى دنيا و مرگ سلاطين و ذلّت و خوارى ايشان پس از مرگ است را همان طور كه پيش متوكل نشسته بود سرود و خواند ‏: بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَـعْهُـمُ الْقُـلَلُ ‏ گروهى بودند كه بر قله‌هاى كوه‌ها، دژهاى محكمى ساخته بودند و مردانى نيرومند از آن‌ها پاسدارى مى‌كردند؛ اما هرگز اين قله‌ها به حال آن‌ها سودى نداشت وَ اسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ مِنْ مَعَاقِلِهِمْ وَ أُسْكِـنُوا حُفَراً يَا بِئْـسَمَا نَزَلُوا چيزى نگذشت كه از پناهگاه خود، از آن مقام عزت، به ذلت كشانده شدند، و در حفره‌هاى گور ساكن گشتند و چه بد فرود آمدند! نَادَاهُـمْ صَـارِخٌ مِنْ بَعْـدِ دَفْـنِهِـمْ‏ أَيْنَ الْأَسَاوِرُ وَ التِّيجَانُ وَ الْحُلَلُ فريادگرى بعد از دفن آن‌ها صدا زد : كجا رفت آن دستبندهاى طلا و آن تاج‌ها و زينت‌ها؟! أَيْنَ الْوُجُـوهُ الَّتِي كَانَتْ مُنَـعَّمَـةً مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الْأَسْـتَارُ وَ الْكِلَلُ‏ كجا رفتند آن صورت‌هايى كه آثار ناز و نعمت در آن‌ها نمايان بود و در پشت پرده‌ها قرار داشتند؟! قَدْ طَالَ مَا أَكَلُوا دَهْراً وَ قَدْ شَرِبُوا وَ أَصْبَحُوا الْيَوْمَ بَعْدَ الْأَكْلِ قَدْ أُكِلُوا آرى مدت طولانى خوردند و نوشيدند؛ ولى امروز همه آن‌ها در كام زمين فرو رفته‌اند! متوكل با شنيدن اين اشعار به قدرى گريه کرد كه محاسنش از اشك چشمانش تر شد و حاضران در مجلس همه گريه كردند و دستور داد تا چهار هزار درهم (قرضی كه داشت) بپردازند سپس امام عليه السّلام را محترمانه به منزلش بازگرداند. ( ابن جوزی ؛ تذکرة الخواص ص ۳۲۴، با کمی اختلاف مسعودی، مروج الذهب ج۴ ص ۹۳؛ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ج ۵۰ ص ۲۱۱، شیخ عباس قمی منتهی الامال ص ۱۸۷۹، مقتل معصومین ج ۳ ص ۵۱۳) 🔹 برای مشاهده سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
🌹امام هادی علیه السلام: إنَّمَا اتَّخَذَ اللّه عَزَّوَجَلَّ إبراهِیمَ خَلیلاً لِکثرَةِ صَلاتِهِ عَلی مُحَمَّدٍ و أهلِ بَیتِهِ علیهم السلام. خداوند متعال، ابراهیم علیه السلام را دوست خود برگرفت؛ زیرا او بر محمّد و اهل بیت او بسیار می فرستاد. 🔹 برای مشاهده سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب المومنین ( ) سلام شب‌های جمعه هر هفته سعی می‌کنم کلیپ تصویری یا صوتی از یاران آسمانی شده و اساتید خودم و پیر غلامان حسینی تقدیم کنم. ( ) خودشان برایم نقل کردند شبی شعری برای حضرت امام ابالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام سرودم و همان شب در خواب خوش، جمالش را زیارت کردم. فرمود: پیش ما بیا ... زندگانی‌ام را به مشهد منتقل کردم و از لطف حضرتش به شرافت خادمی آستانش رسیدم. بسیار متواضع و ریز بین بود. من در ابتدای مسیر شعر و شاعری روزی در حرم مطهر رضوی از ایشان خواستم تا یکی از سروده‌های مرا بشنود و رفع ایراد کند، آنقدر دل به شعر خامم داد و آنقدر تحسین کرد که انگار بهترین قصیده فاطمی را شنیده، بعد وقتی اصرار مرا دید قبول کرد ایرادهای وارده به آن شعر را بگوید ولی در عین حال قبل از نظر دادن فرمودند: البته شماهم اجازه دارید اشعار مرا اصلاح کنید!!! تا مبادا من احساس کوچکی و حقارت کنم. از آنروز ارادتم به ایشان صدچندان شد. خدا را شکر فرزندشان حجت الاسلام آقاسید روح الله موید خلف صالحی برای ایشان در عرصه شعر و خدمت به امام الرئوف علیه السلام هستند. راهش پر رهرو باد... باتشکر از آقای کریمی از شهر اقلید امام زمان عجل الله فرجه بخاطر ارسال این کلیپ زیبا. واقعاً خاطراتشان فراموش نشدنی است. الفاتحه مع الصلوات به ما بپیوندید: 🆔 http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🆔 http://eitaa.com/ZaeranAlghamehHamedan
بسم الله الرحمن الرحیم شبهای جمعه ، دل هوای کربلا دارد نایم به یادِ نینوا چون نی ، نوا دارد شبهای جمعه ، باب قبله ، دست بر سینه لبیک گفتن بر حسین ، الحق صفا دارد شبهای جمعه ، هر نبیّ و هر ولیّ حق رو جانب کرب و بلای ، پُر بلا دارد شبهای جمعه ، هر یک از آن اولیا الله عرض ارادات بر عزیزِ مصطفی دارد شبهای جمعه ، ذات حق هم زائرش گردد بس آبرو پیشِ خدا ، خونِ خدا دارد شبهای جمعه ، در حرم با یاد فرزندش بزم عزایی حضرت خیر النسا دارد شبهای جمعه ، فاطمه با آهِ سوزانش شورِ نشوری در دیارِ طف ، به پا دارد شبهای جمعه ، زائرینش را دعا گوید آن کُشته ای کز خونِ او ، قرآن بقا دارد شبهای جمعه ، خوش بحال آنکه در آغوش گیرد ضریحش را و حال التجا دارد شبهای جمعه، خوش بحال زائری که رخ بر مرقدش از قسمتِ پایینِ پا دارد دل بُرده از هفت آسمان با آن همه رفعت شش گوشه ای که خامس اهل کسا دارد پا از حرم، ننهاده بیرون ، کامِ دل گیرد درتحتِ قُبّه ، هر که زیر لب ، دعا دارد در تربتش باید شفا را جست ، دین این است شافی ، به دشت کربلا ، دار الشفا دارد ای اهل عالم من یقین دارم یقین دارم مولای مظلومم به هر دردی ، دوا دارد روزِ الست او دست از جان شست و پیمان بست بس ابتلا از وعدة قالوا بلی دارد حُکمِ شفاعت را به نقدِ جان خرید از دوست سودی کلان بر شیعه این بیع و شرا دارد هنگام جان دادن چنین می گفت جانان را دارم رضا بر هر چه ذاتِ حق ، رضا دارد ناموسِ او آمد اسیرِ خصم تا در حشر ناموس شیعه ایمن از خشمِ خدا دارد نفرین به ما گر این عنایت را بریم از یاد هر کس نکرد از او حیا ! آیا حیا دارد ؟ سردارِ حق گویان و حق جویان عالم بود کز کین سرِ نیزه ، سری از تن جدا دارد همچون هلالِ ماه ، بر پیکر ، نشانی ها از نعل های تازة آن اسب ها دارد تن را نمی گویم! نمانْد از پیرهن، چیزی انگشتر و انگشتِ او هم ، ماجرا دارد بهتر که لب بندم نگویم حال زینب را شام غریبان ، روضه هایی جانگزا دارد بر آنچه زینب  در اسارت دید از دشمن مهدیّ زهرا گریه هر صبح و مسا دارد شیعه ، حسین و کربلا را ، کِی بَرَد از یاد کاو با خدا جا در دلِ اهلِ ولا دارد خواهیم از ذات ربوبی ، بیشتر از پیش ما را بدان قرآنِ ناطق ، آشنا دارد سوی سقیفه از غدیر خم نخواهد رفت هر کس چنان آل محمّد ، رهنما دارد مائیم و مهرِ خاندان پاک پیغمبر بیزار از هر کس که بر ایشان جفا دارد عزم سفر در اربعین هر مومنی با شوق پای پیاده از نجف تا کربلا دارد خواهد فرج از فارج الْهَمْ ، با دلی سوزان گم کرده ای گویا در آن صحن و سرا دارد هر کس به دل ، حبّ رسول و عترتش را داشت در کف ، مطاعی خوبتر از کیمیا دارد ای «ایزدی» خوفی به دل از محشرش نَبْوَد هر کس تولّای علیّ مرتضی دارد 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 علیه السلام 🔸 علیه السلام 🔸 علیه السلام 🔸 💐💐💐 بار دیگر ، دلم هوایی شد کاظمینیّ و کربلایی شد رجب است و دل رمیدة من باز هم مشهد الرضایی شد چونکه ماه شبِ دَهُم سر زد نُهُمین مِهر ، رونمایی شد اختر تابناکِ برجِ شرف کز فروغش دلم ، خدایی شد با خبر شد ز رَه ، جواد آید کاسه در کف ، پی گدایی شد خرّم آنکس که پیش مقدم او معرفت داشت و فدایی شد جان فدایش که اوست روحِ حیات هدیه بر پیشگاهِ او ، صلوات 💐💐💐 او بُوَد گوهرِ امام رضا پارة پیکرِ امام رضا شبِ زخمِ زبان زدن ، بگذشت جلوه کرد اخترِ امام رضا فاطمه ، کوثرِ محمّد بود این پسر ، کوثرِ امام رضا اوست در مهربانی و بخشش بهترین ، مظهرِ امام رضا آیت رحمتِ خدا آمد مصحفِ دیگرِ امام رضا شب میلادِ این پسر ، عیدی می دهد مادرِ امام رضا این جواد است و دلبرِ همه است دشمنِ قاتلینِ فاطمه است 💐💐💐 اُسوة علم و حلم و داد آمد مظهرِ خالقِ وداد آمد یک محمد ، ز خاندانِ علی پسری فاطمی نژاد آمد نهمین مقتدای آزاده شیعه را شافع معاد آمد آنکه با غاصبینِ حقّ علی باشدش کینه و عناد آمد آنکه بیدادِ آن دو ملعون را نَبَرَد لحظه ای ، ز یاد آمد آنکه آتش زند دو غاصب را خاکشان را دهد به باد آمد کاش آن روز ، در برش باشیم از رهِ صدق یاورش باشیم 💐💐💐 پدرش مِهر و آفتاب ، جواد اوست دریا و دُرّ ناب ، جواد بوی گل ، از گلاب می جویند گل رضا بود و شد گلاب ، جواد ناطقِ آیه های قرآن اوست بود شیرازة کتاب ، جواد کودکی بود و بر امامتِ خلق گشت از خالق ، انتخاب ، جواد داد پاسخ به سی هزار سوال در برِ چشمِ شیخ و شاب ، جواد پورِ اکثم ، هر آنچه پرسش کرد داد کاملترین جواب ، جواد همچنان بوتراب ، باب به باب آگهی داشت او ز علمِ کتاب 💐💐💐 آمد از ده نُهُم امام به حق که شده نورِ او ز حق ، مُشتق چون قدم زد به عرصة گیتی آمد از عرش ، بانگ « جاءَ الحقْ » جلوه گر شد ستارة رحمت ماسوا را خلیفة مطلق مدحتش در صحایفِ علوی می توان یافتن ورق به ورق دستی اَرْ دامنش رها سازد بایدش قطع کرد از مرفق هر کسی رو از او بگرداند هست مجنون و ابله و احمق ما بر این آستانه ، رو کردیم طلبِ فیض و آبرو کردیم 💐💐💐 آمد آنکس که جان و جانان است مظهرِ لطف و جودِ رحمان است واژه واژه ، کلامِ او نور است عادتش بر خلایق ، احسان است شرحِ « و الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْم » است با خبر از بطونِ قرآن است از همان عهدِ مهد ، معجزه داشت نورِ عصمت در او نمایان است کور را داد ، دیدة روشن معجزاتش بسی فراوان داشت « ایزدی » ریزه خوارِ سفرة اوست شکر لِلَّه ، وِ را ثنا خوان است لحظه لحظه بر آن حمیده صفات می فرستد درود با صلوات 💐💐💐 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
باسلام اسعدالله ایامکم ضمن تبریک ولادت امام جواد علیه‌السلام به اطلاع می‌رسانم از امروز تا پنجشنبه هر روز یک مثنوی از اشعار ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام هر روز در کانال بارگذاری می‌شود. با ما همراه باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 🔹 🔸 🔹 علیه السلام بُشْراً بُشْرا ، شدیم غرقِ یمِ لطفِ رب جَمادِیُ الثّانیه رفت و بیآمد رجب بارش رحمت نمود  مُلقّبش بر اَصَب به مومنین آمده فصلِ نشاط و طرب هست در این شهرِ فیض ، بعثت پیغامبر رفت هلال مه و سیزدهم شب رسید در آسمان یقین ، خجسته کوکب رسید فاطمه بنت اسد ، در حرمِ رب رسید به بیت حق میهمان ، بسی مقرّب رسید به جای جایِ حجاز ز مکّه رفت این خبر به شوق مهمان شکافت سینة خود را حرم فاطمه با احترام در آن نهادی قدم غرقه شد از لطفِ دوست در یم فیض و نِعَم بیشتر از پیشتر گشت حرم ، محترم چو دختِ پاک اسد ، زاد در آن یک پسر وه ! چه پسر ؟ ذات حق گشته ثنا خوان او پهن به پهنایِ دهر ، سفرة احسان او امینِ وحی آمده طفلِ دبستان او تمامِ خلقت بُوَد ریزه خورِ خوان او داده رخِ انورش ، نور به شمس و قمر پیشتر از بعثتش حضرتِ هادِی السُّبُل گرفت طفلی به بر که بود خود ، عقل کل غنچة لبهای او شکفته شد همچو گل گفت به لحنِ فصیح ، تویی تو ، ختم رسل منم تو را جانشین ، خلیفة دادگر اوست که پیش از نزول ، می خوانْد اَلْمومنون دارد علم الکتاب ، نیست در آن چند و چون نازل در وصفِ او گشته هُمْ راکعون باید از او شنفت ، تفسیرِ کاف و نون ز حرف حرفِ کتاب ، باشد او را خبر شیر خداوندگار ، شیر رسول است این نَفْسِ نفیسِ نبی ، کفو بتول است این مکتب اسلام را اصلِ اصول است این به کفر و ایمان محک ، ردّ و قبول است این گواهِ حرفم بُوَد روایتی معتبر   نداشت جز او کسی چنین جلال و شرف که گردد از دیدنش ، غمِ نبی برطرف شد از تولایِ وی ، زلالْ دُرِّ نجف اوست که ذکر لبش بود همی لو کشف گفت رسول خدا ؛ علی است خیر البشر او به خلیل خدا رسد رگ و ریشه اش چو جدّ نیک اخترش بت شکنی پیشه اش ریشة ظالم کَنَد ز بیخ و بن ، تیشه اش مجو به جز عدل و داد به شهرِ اندیشه اش نبی بُوَد شهرِ علم ، علی بر آن شهر در فضائل حضرتش باشد ز انجم ، فزون ز حیطة وهم و فهم ، درک مقامش برون پرچم کفر آمده ز همتش واژگون گاه کِشَد ناز طفل ، گاه کُشَد عمروِ دون دشمن از خوفِ او ، می گفت : اَیْنَ الْمَفَر جملة اضداد را هست در او امتزاج یک نگهش می کند دردِ جهان را ، علاج داد به شمشیرِ تیز ، شرع نبی را رواج روز غدیرش رسول نهاد بر فرق ، تاج گفت که باشد علی بر همگان راهبر حق فرماید که اوست نَفْسِ ختمی مآب حُکمِ آن مستطاب برگردانْد آفتاب برگی بی اذن او ، نیوفتد بر تراب جز با مهر علی ، کِی می بارد سحاب ؟ جز با فرمان او ، کِی بار آرد شجر حق به تولّایِ وی ، نعمت کرده تمام آتش بر شیعه اش باشد بَرد و سلام ذاتِ پاکش کریم ، مِنْ آباءِ الکرام با بغضش بر زمین ، گام نهادن ، حرام زیرا او مالک است بر جمله بحر و بر از یادش می رسد خاطر را انبساط بگذر با مهرِ او ، آسوده از صراط نَفْسِ امّاره را بر سر می زد سیاط باشد با قلبِ پاک ، حبّش را اختلاط مدحش را « ایزدی » خوانَد شام و سحر 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ثواب عجیب عشق و علاقه به امام جواد علیه‌السلام 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 بنام خدای کریم و حکیم خداوندگار علیم و حلیم همان کاو به ما گوش داد و زبان که سازیم اَسرار دل را بیان همی حق بگوییم و حق بشنویم به راهی به جز راه حق نگرویم برادر ! مبادا که بی واهمه دهی گوش بر حرف مردم، همه به حرف خدا باوران گوش کن بجز آن همه را فراموش کن شنو این حدیث از امام جواد (1) مفادش مبر تا قیامت ز یاد بفرمود: هرکس به گوینده ای دهد گوش، بوده است چون بنده ای نه تنها که آن حرف، بشنیده است تو گویی که او را پرستیده است چو گوینده حرف از خدایش زند دم از لطف و جود و عطایش زند بدین شیوه شنونده ی حق پرست خداوند خود را پرستیده است وگر حرف گوینده شیطانی است نصیب مخاطب پشیمانی است که با گوش دادن به حرف لئیم پرستیده ابلیس پست رجیم اَلا ! «ایزدی» حرف حق را شنو به غیر از ره راست، راهی مرو همدان ـ دوشنبه 2/بهمن/1402 10/رجب/1445 شب ولادت امام جواد (ع) پی نوشت: (1): تحف العقول ص 456 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج. باتشکر از آقای علی وطنی مداح اهل البیت
بسم رب العالمین 🔹 گزیده ای از قصیده 110 بیتی مناقب علوی : 2 ـ علی کسی که چو خورشید به بامِ کعبه درخشید به عالمی نور بخشید ، از آن جمال منوّر 5 ـ حرم صدف بود ، علی دُر ، جهان شد از نامِ و پُر همه قلیلند و او کُر ، مُطهِّر است و مُطهَّر 7 ـ علی به دل ها سکینه ، وجود ، یم ، او سفینه نبی به دانش ، مدینه ، علی بر این شهر ، چون در 32 ـ به حقّ حق ، حق ، علی بود ، ولیّ مطلق ، علی بود به جنگ خندق ، علی بود ، یگانه شیرِ دلاور 33 ـ چو (( عَمرو )) و حیدر به میدان ، شدند حاضر ، رجز خوان تمامیِ کفر و ایمان ، به رزمگه شد برابر 34 ـ به ضربتی طرفه العین ، ولیّ حق بُردَش از بین که از عباداتِ ثقلین ، بُوَد همین ضربه برتر 35 ـ نَفَس زدن بی علی ننگ ، ز هجرِ وی دل بُود تنگ علی که بگرفته در جنگ ، سر از تنِ (( عَمرو )) و (( عَنتَر )) 36 ـ چو او نباشد دلیری ، پیمبری را وزیری جماعتی را امیری ، به رهروان ، میر و رهبر 37 ـ زمین نبود آسمان هم ، کواکب و کهکشان هم جهان و باغِ جنان هم ، که بود او با پیمبر 38 ـ نبیّ و او نجمِ بَختَند ، دو شاخه ی یک درختند پناهِ ما روزِ سختند ، ز لطفِ بی حدّ و بی مر 39 ـ کتابِ محکم علی بود ، خطابِ مُبرَم علی بود صراط اَقوَم علی بود ، به مشرکین شد مظفّر 40 ـ زبانزد آمد خضوعش ، نمازِ او با خشوعش که همزمان با رکوعش ، زکات داد آن فلک فر 41 ـ طهارتش (( یُذهِب ، عَنکُم )) ، مناقبش بیش از انجم خِرَد در این ژرف قُلزُم ، چو تکّه چوبی شناور 42 ـ غرض ز حَبلُ المتین اوست ، یگانه یعسوبِ دین اوست که سیّد المسلمین اوست ، امیرِ نَحل و دلاور 43 ـ محبّتِ او سعادت ، نشانِ طیبِ ولادت به (( لافتی )) در رشادت ، مدال دارد ز داور 44 ـ زمین به وی راز گوید ، سرائرش باز گوید تراب ، از آغاز گوید : ابوتراب است حیدر ۴۵- ندید امت به نحوی ، از او خطاییّ و سهوی روایتِ (( طیرِ مَشوی )) ، مقامِ او را بیانگر 46 ـ به هر شبِ پُر ز رازش ، چو بود راز و نیازش هزار رکعت نمازش ، تمام با دیده ی تر 47 ـ ندیده بود اَر خدا را ، به چشمِ دل آشکارا اطاعتِ کبریا را ، نمی نهادی چنین سر 48 ـ ز چشمِ آن نیک اندیش ، اگر فُتَد پرده از پیش نمی شود ذرّه ای بیش ، یقینِ آقایِ قنبر 56 ـ رسولِ رفته به معراج ، غدیرِ خُم ، بینِ حجّاج نهاد بر تارکش تاج ، عروج دادش به منبر 57 ـ (( اَلَستُ اَولی بِکُم ؟ )) گفت ، بلی ز حجّاج ، بشنفت سپس دُر از دُرجِ لب ، سُفت : علی شما راست رهبر 58 ـ علی چو در وادیِ خُم ، ولی شد از حق به مردم خطابِ (( اَتمَمت ، عَلَیکُم )) ، رسید بهرِ پیمبر 59 ـ (( عُمَر )) چو این حُکم بشنفت ، دلِ سیاهش برآشفت اگر چه (( بَخٍّ لَکَ )) گفت ، ولیک بودی مُکدّر 60 ـ پیمبرِ خیر و رحمت ، برای صاحب ولایت گرفت بیعت ز اُمّت ، به متنِ تاریخ بنگر 61 ـ بگفت : حاضر به غائب ، به خاندان و مصاحب به هر که حق راست طالب ، رسانَد این حُکمِ داور 62 ـ به امرِ ختمِ رسولان ، قصیده ای خواند (( حسّان )) که بود شیرینیِ آن ، فزونتر از شهد و شکّر 63 ـ در آن میان کس غرض داشت ، شرارتش بَد عوض داشت درونِ قلبش مرض داشت ، مریضی اش شد فزونتر 64 ـ نخست رَد ، حُکمِ رب کرد ، (( عذابِ واقع )) طلب کرد خدای ، بر وی غضب کرد ، فتاد سنگیش بر سر 65 ـ به سر فتاد و ز مَقعَد ، چو جانِ نَحسَش در آمد بِمُرد و ز آن کرده ی بَد ، جهنّمش خواند در بر 66 ـ غدیرِ خُم ، عید شیعه ، ظهورِ حق را طلیعه ولایت آمد ودیعه ، به قلب هایِ مُنوّر 67 ـ نکوترین عیدِ اَمّت ، به شیعه و اهلِ سنّت بُوَد همین روزِ رحمت ، ز (( فطر )) و (( اَضحی )) است برتر 68 ـ غدیر ، دین را بقا داد ، (( اَتَمِّ نعمت )) به ما داد خدا به دینی رضا داد ، که از علی یافت زیور 69 ـ علی مُبَرّا ز عیب است ، بری ز هر شکّ و ریب است خبیر از علمِ غیب است ، یقینِ او فوقِ باور 70 ـ علی که (( خَیرُ البَشَر )) بود ، وَ شک در او (( قَد کَفَر )) بود دلیلِ فتح و ظفر بود ، به غزوه ها بینِ لشگر برای دسترسی به همه ی 110 بیت این قصیده می توانید به وبلاگ مراجعه کنید. 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
با عرض سلام و شادباش بمناسبت ایام ولادت جواد الائمه و امیرالمومنین علی علیهماالسلام. دوستانی که فرصت و امکان تایپ اشعار را دارند لطفاً در خصوصی به آقای ایزدی اطلاع بدهند، چون هزاران بیت، از اشعار ایشان تایپ نشده‌اند و لذا قابلیت اشتراک گذاری در فضای مجازی را ندارند و ما و ایشان بیش از این فرصت طبقه بندی و تایپ اشعار نامبرده را نداریم. ان شاءالله ماجور باشید التماس دعای فرج