eitaa logo
Antifeminism
80 دنبال‌کننده
644 عکس
435 ویدیو
226 فایل
Antifeminism
مشاهده در ایتا
دانلود
ها و جامعه­ شناسان معتقدند که این کمپین­ های بیش از اینکه در خدمت زنان باشد، در خدمت جریانات سیاسی و حتی بازار آزاد است. رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده تصریح کرد: در بحث حجاب اتفاقی رخ داده که برای جریان فمینیسیتی و جریان حاکمیت بعد مهمی است و آن بحث این است که نباید را مانند حجاب صدر اسلام دید. در صدر اسلام با حجاب به مثابه حکم شرعی مواجه­ ایم، امروز علاوه بر اینکه حجاب حکم شرعی است، به مثابه یک امر سیاسی هم دیده می­شود. در مشروطه به بی­ حجاب ها مارک غرب­زدگی می­ خورد، در زمان رضاخان با سیاست­ های او گره می­ خورد، در دهه ۴۰ و ۵۰ مبارزه با رژیم شاه با بحث حجاب پیوند می­ خورد، زمانی که به حکومت جمهوری اسلامی می­ رسیم، موضع­ گیری­ های امام و حاکمیت حجاب را به نماد زن مسلمان انقلابی تبدیل می­ کند. وی افزود: اینکه حجاب نماد انقلابی است باعث می­ شود که هر کس انگیزه مقابله با انقلاب دارد، سراغ حجاب می­ رود و فردا اگر حاکمیت از بحث حجاب کوتاه آمد، به منزله شکست انقلاب قلمداد می­ شود و من این سخن را به رهبر معظم انقلاب عرض کردم. ایشان به بنده یادآوری کردند که گویا تصور کردید که ما حجاب را به امری نمادین تبدیل کردیم، در حالی که جریانات چپ، حجاب را به امری نمادین تبدیل کرده­ اند که شکست حجاب را به مثابه شکست انقلاب قلمداد کنند؛ من بعد از مطالعه درباره این موضوع به این نتیجه رسیدم که حق با رهبر معظم انقلاب است. اگر حجاب تبدیل به امری نمادین شود، چند اتفاق می ­افتد، نخست اینکه خود این مسئله برای انقلابیون و مخالفین حساسیت برانگیز می­ شود، اثر دیگر این است که مطالبات به حاشیه می رود. رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده تاکید کرد: نباید تصور شود که اگر حاکمیت از بحث حجاب تنازل کند، دیگر مسئله­ ای وجود ندارد؛ بلکه مسائل دیگر محور تخاصم خواهد بود. کشوری که بیشترین درصد شیعه را دارد جمهوری آذربایجان است که میتینگ های ­گرایی در آن برگزار می­ شود، اگر ما هم از حجاب کوتاه بیاییم، باید زیر بار دیگر مسائل نیز برویم. به فرمایش رهبر انقلاب، اگر ما از حجاب کوتاه بیاییم، وضع ما به مراتب بدتر از کشورهای اسلامی و ترکیه می­شود، چراکه بحث ­های سیاسی هم مطرح خواهد شد. https://eitaa.com/Antifeminism2
  شاخه‌ای از  است که به دنبال درک مفاهیم سنتی زنانه، از جمله  ، همسو و موازی با ایده‌های است.[۱] بر خلاف اولین مبارزات که بر  متمرکز بود، و از  آغاز شد، به دنبال اثبات این موضوع است که زنان هنوز هم می‌توانند باشند بدون آنکه زنانگی خود، به ویژه از نظر ، را نادیده بگیرند یا نفی کنند. در جریان ، صرفاً بر برابری قانونی و اجتماعی زنان متمرکز بودند و از پذیرفتن «» خویش خودداری می‌کردند؛ برخی حتی از اندیشیدن به مردان تنفر داشتند و اغلب ویژگی‌های فیزیکی و شخصیتی‌ای را برمی‌گزیدند که بسیار از آنگونه که یک زن معمولی به نظر می‌رسید، دور بود. بدین‌گونه بود که ظاهر فیزیکی کلیشه‌ای از و به‌وجود آمد. از طرف دیگر، ، مفاهیم و جذابیت‌های مربوط به بدن زنان و نیاز آنها به رابطهٔ را می‌پذیرد. همچنین به دنبال اصلاح برخی کلمات ناخوشایند و تبدیل آنها به ابزارهایی قدرتمند به نفع خود است؛ مانند کلمه «» که در جنبش  دیده شد. بخشی از به عنوان پاسخی به واکنش‌های منفی و شدید  علیه موج دوم فمینیست توسعه یافت. این واکنش‌های منفی به کلیشه‌هایی همچون «» و «» بود که در طول موج دوم به‌وجود آمده بودند؛ قسمتی از این شاخهٔ نیز بر این اعتقاد است که موفقیت موجب شد تا جنبه‌های ، مانند پاشنه بلند و کردن، که قبلاً در جهت ضعیف جلوه دادن بکار برده می‌شد، اصلاح شود.[۲] کلام به لحاظ زبان شناختی، تغییر معنایی کلمات دارای استاندارد دوگانه به نفع ، مانند «»، را مطرح می‌کند.[۳] هدف از این کار از بین بردن   اعمال شده به یک زن که رفتار جنسی او به طرز  به نشانه‌ای از « غیراخلاقی» و  تفسیر شده‌است.[۴] بررسی اجمالی به لحاظ فلسفی، این موضوع را مطرح می‌کند که یک می‌تواند -از جهت روان شناختی، اجتماعی و سیاسی- با ، پوشیدن لباسهای جذاب و پذیرش جذابیت‌های مرموزانهٔ جنسی، به خود  بدهد برای خود، به عنوان یک شخصیت با اعتماد به نفس جنسی، ارزش قائل شود. بلاغت انتخاب و توانمندسازی برای تأیید چنین رفتارهای واضح به کار می‌رود،[۵] زیرا آنها دیگر رضایت اجباری در پذیرش  اجتماعی مانند «»، «»، « از خودگذشته»، «» و غیره را نمایندگی نمی‌کنند. سایر اعتراض دارند که به اصطلاح «توانمند سازی » یک تضاد فلسفی است که در آن یک زن تصمیم می‌گیرد که خود را از نظر مورد توجه قرار دهد و در نتیجه دیگر نمی‌تواند زنی برای خودش باشد و نه شخص خود را کنترل کند.[۶] در بحث و گفتگویی مداوم، در مخالفت استدلال می‌کند که عمل جذابیت جنسی نوعی  در روابط بین مرد و زن است که ممکن است در حوزه‌های برابری فرهنگی، اجتماعی و جنسیتی رخ دهد. :  یک زن دانشجو که قبل از ورود به کلاس، می‌زند.   یک معترض در مخالفت با «شرمساری هرزه‌ها» در طول راهپیمایی سلیطه‌ها - نیویورک. ، گونه‌ای از ، استفاده از را تقویت‌کننده می‌داند؛[۷] و استدلال را از پذیرش آرایش کردن، تا اعتبار دادن به که مشاغل خاصی دارند که بر اساس  جسمی زنان است، توسعه می‌دهد. کارهایی مانند  یا ، و همچنین  کوتاه . منابع ۱↑ R. D. Lankford, Women Singer-Songwriters in Rock (2010) p.98 ۲↑ Natasha Walters, Living Dolls: The Return of Sexism (2010) p. 129 ۳↑ What is Lipstick Feminism ۴↑ J. Hollows/R. Mosely eds. , Feminism in Popular Culture (2006) p. 84 ۵↑ Walters, p. 28 and p. 43 ۶↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام wisegeek2وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). ۷↑ Helmut Newton and Stiletto Feminism[پیوند مرده] https://eitaa.com/Antifeminism2
دیدگاه جریانات ♀️ و غربگرا ♀️♂️ = حق مالکیت بر بدن، 🏳️‍🌈= حقوق بشر، یک زن و مرد نامحرم =🏳 ♋ = ارائه اما شرعی = ، نشانه عقب ماندگی و اجبار! 🕎 و ✡جهانی قسم خورده اند کاری خواهند کرد که و مشغول شوند و دیگر نسلی از انسان بجز نسل یهود باقی نماند تا اداره جهان را بعهده گیرند! دگر اندیشان و منحرفان در ایران، ابزار و پیاده نظام بوده و هستند. / https://eitaa.com/Antifeminism2
۲۳ساله روسی صاحب ۱۰ کودک در ۱۰ماه شد ۲۳ ساله و شوهر میلیونرش با اجاره کردن همزمان ۱۰ رحم، صاحب ۱۰ کودک در ۱۰ ماه شدند. انها برنامه ریزی کرده اند تا ۱۰۵ (از طریق ) داشته باشند. ۲۳ ساله و شوهر میلیونرش با کردن همزمان ۱۰ ، صاحب ۱۰ در ۱۰ ماه شدند. کریستینا اوزتورک ۲۳ ساله که اصالتاً اهل است با ۵۶ ساله میلیونرش پس از آنکه ۱۰ نوزاد را در۱۰ ماه با به دنیا آوردند فاش کردند که برنامه ریزی کرده اند تا ۱۰۵ (از طریق ) داشته باشند. این می‌گوید من و شوهرم بچه خیلی دوست داریم. توان بزرگ کردن ۱۰۵ را هم داریم. زحمت ۹ ماه و آن‌ها هم که به عهده ۱۰۵ دیگراست. پس دیگر چرا باید تعلل کنیم؟! https://eitaa.com/Antifeminism2
بررسی لایحه و حمایت از نشست خبری با موضوع بررسی در برابر "(تبیین مفاهیم و مبانی ) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین برگزار شد. حجت الاسلام و المسلمین در ابتدای این نشست خلاصه‌ای از مراحل طی شده برای تدوین این لایحه و وضعیت فعلی آن در مجلس ارائه دادند: عنوان لایحه مورد بحث در برابر خشونت است که بعد از ده روز از تصویبش در هیئت وزیران در حال حاضر در نوبت بررسی در مجلس است. مباحث پیرامون این لایحه را می‌توان ذیل چند عنوان کلی مطرح کرد: تبار شناسی  بحث لایحه در دنیا تباری دارد که با تبار آن در ایران متفاوت است و طبیعتا بحث مد نظر در این‌جا، بحث از تبار آن در ایران است. در اوایل دهه هشتاد پژوهشی با عنوان "بررسی پدیده _علیه_زنان" به سفارش مرکز امور زنان ریاست جمهوری و با همکاری وزارت علوم، انجام شد که طی آن پرسش‌هایی از زنان عضو خانواده در 26 استان کشور انجام شد تا میزان در مورد آنان معلوم شود. نتیجه‌ این پروژه این بود که 66 درصد از زنان در کشور، را تجربه کرده‌اند. البته باید به این نکته توجه داشت که تجربه کردن خشونت خانگی با این‌که فی الحال تحت هستند متفاوت است. نتیجه این پروژه این بود که معلوم شد مسئله‌ی در خانواده یک مسئله‌ی فراگیری است و این باعث شد که مسئولین به فکر تدوین قانونی برای مقابله با افتادند. کار اساسی تدوین این قانون به عمر دولت اصلاحات نرسید؛ در دولت آقای احمدی نژاد و در زمان خانم مجتهدزاده که مسئول مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری بودند، متنی آماده شد که شامل مجموعه موادی بود که برای مقابله با خشونت تنظیم شده بود. در آن زمان از پژوهشکده زن و خانواده برای برگزاری جلسه نقد دعوت شد. در آن جلسه نقدهایی به دست‌اندرکاران پروژه وارد شد که اکثرشان نقدهای رویکردی بود. مانند این‌که متن تدوین شده بومی نبود و بیشتر ترجمه‌ی کارهای دیگر بود که به نوعی اصلاح شده بود.در دولت اعتدال و در زمان مدیریت خانم متنی تنظیم شد. روال کاری به این شکل است که دولت مصوبه را برای قوه قضائیه ارسال می‌کند و مصوبه بعد از اصلاحات قوه قضائیه به مجلس ارسال می‌شود. بعد از ارسال مصوبه به قوه قضائیه که در اواخر ریاست آیت الله لاریجانی بود، قوه قضائیه متن مصوبه را برای اعمال اصلاحات به قم ارسال کرد. نتیجتا متن جدیدی به قوه قضائیه تقدیم شد. با آمدن آقای رئیسی به قوه قضائیه دستور جدیدی مبنی بر بررسی مجدد این متن ابلاغ شد و در نتیجه یک متن جدیدی در قوه قضائیه تولید و به دولت فرستاده شد. در دولت این متن مجددا بازتولید شد و به مجلس ارسال گردید. اختلاف نظرهایی که در مجلس وجود دارد ناشی از همین دوگانگی متن دولت و قوه قضائیه است؛ هرچند که جدای از نظر به محتوا، متن دولت از نظر ظاهری خوش صورت‌تر و منسجم‌تر از متن قوه قضائیه است. باید توجه داشت که بحث و نقد محتوایی در این جلسه ناظر به متن دولت است. عدم وجود پیوست تحلیلی، اشکال اساسی قانون نویسی در کشور نکته‌ای که در این‌جا مطرح است این است که اصولا قانون نویسی و سیاست نویسی در کشور یک اشکال اساسی دارد و آن این‌که فاقد پیوست تحلیلی هستند. پیوست تحلیلی یعنی چه تحلیلی باعث تدوین این قانون شده است؟ منطق حاکم بر تدوین این قانون چیست؟ برای نوشتن متن قانون ابتدا باید موضوع از ابعاد مختلف تحلیل شود و ضرورت تدوین قانون نشان داده شود. البته مواردی هست که در آن پیوست تحلیلی دیده می‌شود. مانند سند تحول تعلیم و تربیت که در آموزش و پرورش تصویب شده است و پیوست سیصد صفحه‌ای دارد که معروف به پیوست مشهد است. در آن‌جا چون منطق حاکم بر تدوین این سند روشن است می‌توان آن را نقد و بررسی کرد. البته در مقدمه‌ی همه‌ی متون قوانین چکیده‌ای از پیوست تحلیلی وجود دارد که به ضرورت اشاره دارد، اما نباید شعاری باشد. در لایحه دولت یک مقدمه وجود دارد، اما در طرحی که مجلس پیشنهاد داده است آن مقدمه نیز وجود ندارد و طرح بدون مقدمه از ماده یک شروع می‌شود؛ این مزیتی است که لایحه دولت دارد. ضعف اساسی لایحه دولت، پیوست تحلیلی است. در پیوست تحلیلی چند مورد باید ذکر شود. عنوان لایحه دولت حفظ کرامت و حمایت از زنان در مقابل است. اولین موردی که در پیوست تحلیلی لایحه دولت باید ذکر شود، این است که نشان داده شود چقدر مهم هستند. دوم این‌که نشان داده شود چقدر مهم است؛ که بخاطر این اهمیت، این لایحه خصوصا برای تدوین شده است نه مطلق . مثلا آماری از پزشکی قانونی آورده شود که نشان دهد نسبت به زنان انجام می‌شود که به لحاظ نوع و تعدا
د به گونه‌ای است که موجب تدوین این# قانون شده است. علاوه بر این باید ثابت شود که مکانیزم‌های موجود برای جلوگیری از این مسئله کافی نیست و سیستم تربیتی و مجازاتی نهاد حاکمیت به گونه‌ای نیست که بازدارنده باشد. آیتم دیگری که تدوین این لایحه را موجه می‌کند این است که شاید از نظر عددی خیلی بالا نباشد، اما پیامدهای آن به لحاظ خاص بودن ، بسیار مخاطره آمیز است. اشکالی که بر این متن وارد است این است که پیشفرض حاکم بر متن روشن نیست؛ متن موجود در لایحه بر چه پیشفرضی استوار است؟ چه چیزی باعث می‌شود؟ احتمالات و تحلیل های مختلفی درباره رخ دادن وجود دارد. در ادبیات . اگر باشد، سیاست‌ها باید به سمت و سویی برود که این اقتدار را کاهش دهد. اما اگر گفته شود باعث نمی‌شود بلکه ترس از اعمال اقتدار و احساس بی قدرتی باعث می‌شود، سیاست‌ها به سویی می‌رود که اقتدار مرد را افزایش دهد و زن را آماده کند که این اقتدار را بپذیرد. احتمال سوم این است که  اکثرا از بی‌شخصیتی حاصل می‌شود. کسی که کرامت نفس داشته باشد، به خرج نمی‌دهد؛ ابراز برای آدم‌های بی‌شخصیت است. اگر این‌طور باشد، سیستم تربیتی باید را پررنگ کند. هرچقدر احساس ارزشمندی بیشتر شود حس حقارت کمتر می‌شود و در نتیجه هم کمتر می‌شود. حاصل کلام این است که باید پیشفرض‌ها روشن باشد تا بتوان آن‌ها را تحلیل و نقد کرد و هر پیش‌فرضی راه حل مناسب با خودش را دارد. در حالی‌که این پیوست تحلیلی در متن حاضر، نسبت به فرضیه ساکت است. در ادامه ایشان به ذکر نکاتی پیرامون تدوین لایحه پرداختند: قانون باید مسئله را حل کند نه جابجا باید توجه داشت که طول و عرض لایحه‌ای که تدوین می‌شود با مسئله تناسب داشته باشد. گاهی اوقات برای یک مسئله‌ی کوچک یک قانون وسیعی جعل می‌شود که دامنه‌اش مسائل دیگر را هم می‌گیرد. نکته‌ی بعدی که بسیار مهم است و از آن غفلت می‌شود این است که قانون باید مسئله‌ را حل کند نه این‌که مسئله را جابجا کند. اغلب اوقات قوانین وضع شده منجر به جابجایی مسئله می‌شود. برای مثال پروژه‌ای که در 26 استان کشور انجام شد و طبق آن معلوم شد که 66 درصد را تجربه کردند و منجر به تدوین این لایحه شد، بر اساس مفاهیم فردگرایانه انجام شده است؛ زیرا آن‌چه که از مطالعه‌ی پرسش‌های آن پروژه برداشت می‌شود این است که هرچیزی که شادکامی فرد را محدود کند مصداق است. از این‌جا معلوم می‌شود که مفهوم ، مفهوم وارداتی است و اصولا در ادبیات دینی از این مفهوم استفاده نمی‌شود. حال اگر بخواهیم بر اساس این دستورالعمل و طبق این برداشت از خشونت، مردان را از هر نوع اقتدار منع کنیم، بر فرض که مسئله‌ی حل ‌شود،ا مسائل دیگری مثل بی غیرتی و بی مسئولیتی مردها در قبال حمایت از به وجود می‌آید. پس قانونگذار باید پیامدهای فرهنگی و اجتماعی اجرایی شدن قوانین را در نظر بگیرد. آیا هر نامطلوب است؟ آیا قابل تقسیم به خوب و بد است؟ در این‌جا یک تفاوت رویکردی وجود دارد. همان‌طور که در کتاب از ظهور تا سقوط نوشته‌ی آنتونی آربلاستر آمده است، بر یک پیشفرض هستی شناسانه مبتنی است و آن این است که آن‌چه وجود دارد فرد است و نه اجتماع؛ یک مسئله‌ی اخلاقی هم دارد و آن این‌که تمام ارزش‌ها باید به شادکامی فرد منجر شود. ولذا آندره میشل فرانسوی در دهه 1980 در مقاله‌اش‌ نوشته است که امروزه زوج‌های اروپایی به قانون‌گذار اجازه نمی‌دهند، قوانینی را وضع کند که شادکامی فردی آن‌ها را محدود کند. یعنی قانون‌گذار باید در خدمت شادکامی فرد باشد و نظم اجتماعی باید از آزادی فردی پاسداری کند. پس به این معنا شامل هرچیز که شادکامی فردی را بگیرد می‌شود. استثنایشان هم تنها در جایی است که شادکامی یک فرد برای شادکامی فردی دیگر مزاحمت ایجاد کند؛ این جمله‌ای که از زمان ابراهام لینکون معروف شده است هم از  مبانی مهم لیبرالیسم است: " هرفرد به جایی ختم می‌شود که آزادی دیگران آغاز می‌گردد." در این لایحه چگونه تعریف شده است؟ در فصل اول لایحه که تعریفات است قبل از تعریف یک تعریف از آمده است که هیچ کدام از این تعاریف بومی نیست و عینا تعاریف اعلامی سازمان جهانی حقوق بشر است که به فارسی ترجمه شده است. : منزلت انسانی که به عنوان یک ارزش ذاتی و صرف نظر از موقعیت اجتماعی و اموری مانند تحصیلات، قومیت، نژاد، مذهب و دیگر ویژگی‌های شخصیتی، مبنای شخصیت و حقوق هر انسان، اعم از زن و مرد است. یعنی همه‌ی ابنای بشر کرامت دارند و هیچ‌کس حق ندارد حرمت شخص دیگر را خدشه دار کند. حتی اگر آن شخص از اقلیت‌های باشد؛ چون کرامت ذاتی است.خشونت
هر رفتار اعم از فعل یا ترک فعل که به جهت یا موقعیت آسیب پذیر یا نوع رابطه‌ی مرتکب، بر وارد شود و موجب ورود آسیب یا ضرر به جسم یا روان یا شخصیت یا حیثیت و یا محدودیت و یا محرومیت از حقوق قانونی وی گردد. در این‌جا چند ملاحظه در مفهوم وجود دارد: که در این لایحه از آن بحث می‌شود قابل تقسیم به خوب و بد نیست و همیشه نامطلوب است. حال اگر کسی مسئول دیگری باشد، آیا می‌شود هیچ منعی  از او سر نزند؟ به این مثال توجه کنید: برخی از (البته طبق تعریفی که از ارائه شد) برای تربیت لازم است. برای مثال در روایات آمده که بچه‌ها را به بعضی از سختی‌ها عادت دهید تا موقعی که بزرگ شدند راحت‌تر بتوانند با سختی‌های زندگی مقابله کنند؛ تربیتی که همیشه با شادکامی همراه باشد فرد را شکننده می‌کند. آن چیز که در عالم پست مدرن مطرح است این است که هیچ ارزش واقعی وجود ندارد و همه‌ی ارزش‌های اخلاقی نسبی هستند. بنابراین وقتی والدین ارزش‌های خودشان را به فرزندان منتقل می‌کنند در واقع آن چیزی که مورد علاقه‌ی خودشان هست را منتقل می‌کنند نه آن چیزی که ارزش واقعی دارد. راهکاری که ارائه می‌کنند این است که والدین باید در مورد ارزش‌های اخلاقی مورد نظر خودشان با فرزندان صحبت کنند و حق انتخاب را به فرزندان واگذار کنند و دیگر مسئولیتی به عهده‌ی آنان نیست. اما آن‌چه که ما می‌گوییم این است که این مسئولیت بر عهده‌ی والدین است و آن‌ها مسئول هستند که ارزش‌ها را منتقل کنند و اگر فرزندان زیر بار نرفتند چیزی از مسئولیت والدین کم نمی‌شود و ممکن است آن‌ها حدی از محدودیت را برای فرزندان ایجاد کنند. ، امر نوعی یا شخصی افعالی هستند که عرفا حساب می‌شود اما در مقابل برخی از افعال هستند که عرفا به حساب نمی‌آیند ولی برای شخص خاصی آزاردهنده است؛ طبق تعریف عامی که از ارائه شد، دسته دوم هم از مصادیق به شمار می‌رود. اما برخی می‌گویند تعریف ارائه شده از هر آزاری را دربر نمی‌گیرد، بلکه به آن آزاری اشاره دارد که باعث آسیب یا ضرر جدی شود. بنابراین مثلا یک فعلی که عرفا آسیب رسان نیست ولی یک شخص از آن بدش می آید و موجب آزار او می‌شود از مصادیق نیست. هرچند که با مراجعه به لغتنامه در می‌یابیم که آسیب معنای عامی دارد و هر نوع رنجشی را شامل می‌شود. جعل اصطلاح بحث دیگر این است که در این‌جا جعل اصطلاح شده است. عرفی این است که در لحظه‌‌ی ارتکاب فعل طرف مقابل احساس آزردگی کند ولی اگر در لحظه‌ی انجام فعل ناراحت نشود و بعد از گذشتن مدتی احساس آزردگی کند، از نظر عرف از مصادیق خشونت نیست بلکه از مصادیق عناوین دیگری همچون فریب و.... است؛ اما در تعریف ارائه شده در این متن عام هست و همه‌ی فروض بالا را دربر می‌گیرد. راهکارهای فرهنگی به‌جای راهکارهای جزایی پرسش بعدی این است که آیا باید در قبال هر فعل ناروایی، مجازات حقوقی قرار داد؟ به نظر می‌رسد می‌توان بسیاری از رفتارهای ناروا را  با کارهای فرهنگی اصلاح کرد؛ و آن‌چه در این‌جا دیده می‌شود این است که لایحه این توجه را داشته و به همین علت نهادهای دیگر در امر تعلیم و تربیت برای فرهنگ‌سازی ورود کرده‌اند و این از مزیت‌های این لایحه است؛ اما مشکلی که در این لایحه وجود دارد این است که وقتی بعد فرهنگی و تربیتی خشونت ناروا پررنگ‌تر است، مسئله باید بیشتر به سمت مسائل فرهنگی معطوف شود نه جزایی. در ساختاری که طراحی شده است و در آن وزارت علوم و آموزش و پرورش و .... وجود دارد نباید رئیسش رئیس قوه قضائیه و یا وزارت دادگستری باشد. این نشان می‌دهد که نگاه حقوقی و جزایی بر نگاه فرهنگی و تربیتی غلبه دارد و باید اصلاح شود. خاص بودن یک بحث دیگری که مطرح است این است که لایحه بایستی به خاص بودن آزار و توجه کند. خاص بودن به این است که در بسیاری از مواقع زن بعد از اعلام جرم توان اثبات جرم را ندارد و این موجب می‌شود که در بسیاری از مواقع بخاطر ایجاد اتهام شود. علاوه بر این اعلام جرم و ابراز از طرف زن، عواقب بسیاری را برای او به همراه خواهد داشت؛ ولذا بسیاری از ابراز نمی‌شود. در این‌جا باید دنبال راه‌کاری بود که چگونه این خشونت‌ها که ممکن است مخاطراتی برای زن داشته باشد، محرمانه کشف و آسیب‌های روانی او، محرمانه ترمیم شود. خاص بودن خانواده بحث خاص بودن خانواده  یک بحث مهمی است. پیمایشی توسط خانم انجام شده است و طی آن از 83 نفر که معتقد بودند تحت هستند، مصاحبه‌ی کیفی گرفته شده است؛ نقطه‌ی اشتراک آن‌ها در این بود که همه‌ی آن‌ها اعتقاد داشتند که حاکمیت نباید در این مسئله مداخله کند؛ پس معلوم می‌شود که حوزه‌ی خانواده یک پیچیدگی خاصی دارد. یک خانواده‌اش را دوست دارد و
حاضر نیست علیه شوهرش اقامه‌ی دعوا کند. لذا هروقت یک زن علیه شوهرش اقامه‌ی دعوا می‌کند از این دو حالت خارج نیست: یا ، تبدیل به خشونتی شده است که غیر قابل تحمل است یا در جایی است که تصمیم به طلاق گرفته شده و دیگر به برگشت فکر نمی‌شود. دخیل بودن عوامل دیگر (غیر از شخص) در خشونت آیا همه‌ی منشا روانی دارند؟ پیشفرض این لایحه این است که همه‌ی ناشی از مقصر بودن فرد است. این پیشفرض تا حدی قابل قبول است اما باید توجه داشت که عوامل دیگری هم در این دخیل هستند. مثل ساختارهای اجتماعی، حقوقی و اقتصادی که عامل فشار بر روان مردم هستند. این‌ها نکات مهمی هستند که باید در پیوست تحلیلی آورده شود. آیا باید بین زمانی‌که زن خودش مقصر علیه خودش هست و بین وقتی که مردی عامل علیه اوست، تمایز گذاری شود یا خیر؟ گاهی اوقات که از طرف مرد انجام می‌شود واکنشی است نه کنشی و بین کنشی و واکنشی فرق وجود دارد. این نکته باید مورد بررسی قرار بگیرد. در مقابل حد شرعی اشکال دیگری که در این لایحه وجود دارد این است که در جایی که حد شرعی وجود دارد، شده است. در این‌جا ممکن است این شائبه ایجاد شود که احکام شرعی بسندگی ندارد؛ در جایی می‌توان کرد که مسئله از تعزیرات است، یعنی مقدر شرعی ندارد و امرش به دست حاکم است. عدم استفاده از کارشناسان برای تدوین لایحه نکته‌ی دیگر این که افرادی از کارشناسان که حوزه تخصصیشان بوده است گله مندند که چرا دستگاه حاکمیت موقع تدوین متن سراغ آن‌ها نمی‌رود و از ظرفیت‌های آنان بهره نمی‌برد. انتظار می‌رود بحث اتصال دانشگاه‌ به قانونگذاری هم مانند بحث اتصال دانشگاه و صنعت که جزو شعارهای دولت است بیشتر مورد توجه قرار گیرد. پرسش و پاسخ در ادامه اصحاب رسانه پرسش‌هایی را مطرح نمودند: حجت الاسلام و المسلمین در پاسخ به سوالی که از اقدامات انجام شده در راستای اصلاح این لایحه پرسیده شده بود، فرمودند: علت نگرانی دولتی‌ها از این‌که این لایحه از قوه قضائیه به قم آمد، این بود که سبک تحلیل ما با جاهای دیگر فرق می‌کند یعنی ما دنبال تعاریف پایه و رویکردهای کلی و این‌که این لایحه چه ادبیاتی را دارد ترویج می‌کند و چه پیامدهایی دارد و رویکردهای کلانش چیست، هستیم. ما چند جلسه در قم و دو نشست در تهران برگزار کردیم و کارشناسان متعددی را آوردیم. خانم اشرف گرامی زادگان از مرکز امور زنان ریاست جمهوری تشریف آوردند. نماینده قوه قضائیه و بعضی از اساتید دانشگاه آمدند. نتیجه‌ی این نشست‌ها این بود که متن جدیدی بازتولید شد که مشکلش این بود که آن متن وسیع‌تر از بحث بود. مجددا نشستی را طراحی کردیم که یک نشست تحلیل موضوع از زاویه‌ی اجتماعی است، دیگری نشست حقوقی است و یک نشست هم همین نشست فعلی است که بحث در مورد کلیات لایحه است. جناب در ادامه به یکسری از مزایای این لایحه نیز اشاره کردند و کلامشان را با نقدی به نظام تربیتی کشور پایان دادند: از حق که نگذریم در جامعه‌ی ما خیلی از زنان با وجود قوانین فعلی دچار مشکل هستند و قوانین نسبت به مشکلاتشان ساکت هست و باید فکری به حالشان شود؛ حاکمیت نباید نسبت به ظلمی که به برخی از می‌شود کوتاه بیاید. بخشی از این لایحه مشکلاتی را حل می‌کند. مثلا ما در زمینه‌ی سوء استفاده از زنان در فضای مجازی قوانین بروز نداریم. فایده‌ی تدوین این لوایح این است که راه چاره‌ای درمورد مسائل و مشکلاتی که امروز با آن مواجه هستیم نشان می‌دهد. اما باید حواسمان باشد که وقتی قانونی می‌گذاریم تا مسئله‌ای را حل کنیم آن قانون باعث بروز مشکلات دیگر نشود. نظام تربیتی ما زاست مدرسه‌ی ما زاست. هر نظامی که تمایزات زن و مرد را نبیند و دختر و پسر را در یک نظام آموزشی مشترک با مضامین مشترک آموزش دهد در واقع ایجاد می‌کند. سیستم تربیتی که پسر را برای مرد بودن و دختر را برای زن بودن تربیت نمی‌کند، است. وقتی ارزش‌های دیگر مثل تحصیل را بر خانواده ترجیح دادید، این پایه گذاری است و ضد خانواده است. است. چیزی را به نام خانواده به رسمیت نمی‌شناسد و این از عجایب است که خود مدرنتیته عامل مهمی در زمینه‌ی رواج خشونت است و خودش می‌خواهد حلال این مشکل شود. https://eitaa.com/Antifeminism2
🔆 روایت ،خبرنگار مسیحی از علاقه اش به 🧕🏻 سال‌هاست که به کشور‌های مختلف اسلامی سفر می‌کنم، و در این بین بار‌ها به شهر‌هایی که در آن مکان‌های مذهبی وجود دارد و حجاب الزامیست رفته‌ام تا جایی که می‌توانم بگویم کاملا با اشکال مختلف حجاب آشنا شده ام و خودم هم قادرم خودم را با دقت زیاد مرتب کنم! بعد از اینهمه سال، الآن می‌توانم بگویم من به علاقه‌مند شده‌ام، چرا که حجاب اسلامی ویژگی‌های بسیار زیادی دارد که به من به عنوان یک آرامش می‌دهد. برخی از این جنبه‌ها کاربردی و بعضی هم اجتماعی هستند: 1️⃣ شما نیازی ندارید که موهای‌تان را بطور دائم مرتب کنید. 2️⃣ شما نیازی ندارید ساعت‌ها به اینکه چه لباسی پوشیده اید و بدنتان چگونه دیده می‌شود فکر کنید. 3️⃣ شما به گونه‌ای خاص احساس راحتی می‌کنید. چرا که می‌دانید هیچ چشمی بدن شما را هدف نگرفته است. 4️⃣ من می‌دانم که می‌گوید این بدن خودمان است و ما آزادیم، اما حقیقت این است که جامعه بی نقص نیست و دیگران همیشه به لباس و شکل بدن ما توجه می‌کنند. 5️⃣ گاهی واقعا آرزو می‌کنم کاش ما (حداقل طیف مذهبی‌مان) پوشش مذهبی‌مان را حفظ می‌کردیم.» https://eitaa.com/Antifeminism2
🔴 یا از حد مرد ...⁉️ 🔻شاید براتون جالب باشه بدونید برخلاف چیزی که نشون میدن؛ ✅برای اولین بار برای زن اقتصادی قرارداد ... ✅و اولین بار اسلام برای زن قرار داد ... ●پس چی باعث شده زنان در این مورد اشتباه فکر کنن؟! 👇👇 💯متأسفانه بد فهمیدنِ مفهوم در اسلام، همراه شده با بدآموزی‌های القاء شده‌ی به عنوان تکریم زن در ! این‌ها با هم آمیخته شده و یک جریان غلط ذهنی و فکری به وجود آورده(رهبری ٨٣/۵/١٧) ●نتیجه‌ی این در غرب چیه؟ 👇👇 ⭕️"سالی کلاین"، ، در مورد میگه: «... در حقیقت آنچه به دست اومد نبود بلکه مشروعیت بخشیدن زیاد به مردان بود»💯 📖برگرفته از: » https://eitaa.com/Antifeminism2