#حضرت_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
#مدح
#فاطمیه
#غزل
هرچه خوبی می شناسی جمع در یافاطمه ست
تکیه گاهِ ما یقین دارم که تنها فاطمه ست
شکر می گویم خدا را که غبارِ این درم..
آبرو و اعتبارِ گریه کُن ها..فاطمه ست
رشته های چادرش حبل المتینِ انبیاست
ناجی هر عاشقی در روزِ عقبا فاطمه ست
مرده را جان می دهد با یک دعای مضطرش
در حقیقت الگوی صدها مسیحا فاطمه ست
کارِ این بانوی عظما دستگیری از فقیر..
سفره دارِ بینوایان بینِ دنیا فاطمه ست
از گنهکارانِ امّت لحظه ای غافل نشد..
این بدان معناست که امیّدِ فردا فاطمه ست
مادرِ کلّ ِ امامان.. مادرِ ساداتِ عشق..
مفتخر هستیم چونکه مادرِ ما فاطمه ست
فاطمیون.. کلّ ِ دنیا را بهشتی می کنند..
ای بنازم باغِ زیبا و مصّفا فاطمه ست..
حضرت ختمِ رسل مادر خطابش می کند
صاحبِ این کلمه ی امّ ابیها فاطمه ست
کفو و همتایش علی شیرخدا باشد فقط
همسرِ والامقام و نفسِ مولا فاطمه ست
#محسن_راحت_حق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غروب جمعه دلم بوی یار میگیرد
افق افق دل من را غبار میگیرد..
#غروب_جمعه 💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
#کلیپ| #ریلز| #استوری📲
هم بارش غصههایمان بیحدّست
هم کارد بهاستخوان رسیدست بیا
💔 #غروب_جمعه
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مداحی_آنلاین_بر_زخم_های_سینه_عاشق_دوا_بس_است_حاج_منصور_ارضی.mp3
2.99M
بر زخم های سینه عاشق دوا بس است
داغ ندیدنت به جگرهای ما بس است
#مناجات🔊
#امام_زمان(عج)🌾
#غروب_جمعه💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
#منصور_ارضی🎙
YEKNET.IR - monajat - hafteghi 99.03.29 - mehdi rasouli.mp3
7.4M
در امتحان محبت منم که رد شدهام
بیا ببین گل نرگس چقدر بد شدهام
#مناجات🔊
#امام_زمان(عج)🌾
#غروب_جمعه💔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷
#مهدی_رسولی🎙
|⇦•کسی در سن هجده سالگی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد
کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمیگیرد
جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد
و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد
ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو
و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد
نمی بینم که بنشاند به زانو کودکانش را
بغل می گیرد اما یاری از بازو نمیگیرد
به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه
به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد
#شاعر: محمدحسین ملکیان
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
4.16M
|⇦کسی در سن هجده سالگی......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمیثم مطیعی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•وقتی مادرت....
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سیدامیر حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*امام صادق علیه السلام فرمودن : برای مادر ما بلند بلند گریه کنید. گریه بلند برای مادر خجالت نداره دستور معصومه فقط یک نفر مراعات میکرد آروم گریه میکرد اونقدر به خودش میپیچید هی آستین به دهن میگرفت.. آی همون آقا داره روضه میخونه..*
وقتی مادرت چنگه خطره
هیچکسم نیست و تو تنها سپری
حاضری تو لحظه خون و خطر
جون بدی و جون اون رو بخری
*برای این چهار تا خط روضه از زبون امام حسن خیلی گریه کنید..*
به خدا هر کاری کردم نزنه
نمیشد ضربهٔ آخر رو گرفت
دستش از روی سرم گذشت و بعد
کوچه بوی خونِ مادر رو گرفت
حالا یه عمره، دارم دق میکنم
حسرتم همون دمِ آخریه
من تو بچگی یهو پیر شدم
بعد از اون میگن حسن مادریه
«آنام ای وای ،آنام ای وای ...»
*نمیدونم چرا افتاد به دهنم رزق دیگه بخونیم روضه بخونم..*
اگر میتوانی بمانی بمان
عزیزم تو خیلی جوانی بمان
تو هم مثل من نیمه جانی بمان
زمین گیر من آسمانی بمان
اگر راه دارد، میشود، میتوانی بمان
روضه2.mp3
8.92M
|⇦وقتی مادرت......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
نوحه مسجدی ایام #فاطمیه با موضوع #بستری شدن حضرت زهرا سلام الله علیها
ای یاور و غمخوار من زهرا یا زهرا
ای بستری بیمار من زهرا یا زهرا
ای نور دیده، زهرا یا زهرا
قامت خمیده، زهرا یا زهرا
زهرا یا زهرا...
دیگر صفا در گلشن مولا نیاید
بعد از لگد دستت دگر بالا نیاید
بود و نبودم زهرا یا زهرا
یاس کبودم زهرا یا زهرا
زهرا یا زهرا...
رسوا گرِ اندیشه ی اَهریمنی تو
در بسترت هم فکر یاریِ منی تو
یاسِ پیمبر، از غصه پرپر
شرمنده ی تو گردیده حیدر
زهرا یا زهرا...
#فاطمیه_۱۴۰۳
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
اِی اِنّا اَعطَینا
مادر عاشورا
اُمّ اَبیها...
حمد و قدر و طَهٰ
یاسین و هَل اَتیٰ
امّ ابیها...
همسنگر مولا
دلگرمیِ بابا
امّ ابیها...
ذکرِ لبهای ما
یا زهرا یا زهرا
امّ ابیها...
ای مسیرت، صراط هدایت
امتدادِ، آن تا بی نهایت
شهیده ی، مکتبِ ولایت
اِی اِنّا اَعطَینا
مادر عاشورا
اُمّ اَبیها...
ای به عرش خدا
زینت و قائمه
یا زهرا یا فاطمه
ای لطف و کرم را
جلوه و خاتمه
یا زهرا یا فاطمه
ذکر شهادتِ
شهید علقمه
یا زهرا یا فاطمه
بر پیمبر، هستی نورِ دیده
در راه دین، شده اي شهیده
جان دادی با، قامتِ خمیده
اِی اِنّا اَعطَینا
مادر عاشورا
اُمّ اَبیها...
هستی مَلیکه و
سَیّدةُ النّساء
به همه ی عالَمِین
بر خَتمُ الاَنبیا
وَ بر شیر خدا
دلربا و نورِ عین
تربیت آموزِ
درسِ شهامتِ
حَسَنِین و زِینَبِین
جانت فدا در راهِ خدا شد
سر از تنِ حسینت جدا شد
در قتلگاه محشری بر پا شد
مولا یا ثارلله
مولا یا ثارلله
جانم اباعبدالله...
#فاطمیه_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_زهرا
#زهرابمان
زهرا بمان و زندگی ام را بهم نزن
زهرا بمان و مرگ علی را رقم نزن
آشفتگی قلب مرا جمع و جور کن
فکری به حال و روز دل این غیورکن
اصلابمان و روی خودت را نشان نده
بازوشکسته،دست خودت راتکان نده
باتو بگویم از غم و درد و گلایه ها
خیلی دلم شکسته شده از کنایه ها!
دنیای من که در نظرم سوخت فاطمه
دیدم تو سوختی،جگرم سوخت فاطمه
ای با حیا!تو را جلوی دیده ها زدند
تو پا به ماه بودی و با ضربه پا زدند
حوریه ام تو را چقدر ظالمانه زد
پیش علی به بازوی تو تازیانه زد
#حسین_شهرابی
#حضرت_زهرا_علیهاسلام
هركس كه پانهاد به راه هدايتش
شد عاقبت بخير به لطفِ محبتش
گمنامِ عاشقيِ كه نمانده نشأن از او
از فاطمه رسيده براتِ شهادتش
حاجت گرفت ،روزيِ اين خانه را گرفت
هر روز مادرم به سلامي به ساحتش..
درسِ خدا شناسي زهراست راه حق
تاريخ غرق ِ حيرت از اين طرز طاعتش!
درپيش شخصِ كور حجابش تكان نخورد
معنا گرفت حجب و حيا از نجابتش!
با پهلوي شكسته نمازش رها نشد
جان ها فداي لحظه به لحظه عبادتش
إثبات شد ز خط به خطِ خطبه اي كه خواند
مردانه ماند پاي علي و ولايتش!
اوكه دعا براي تمامِ مدينه كرد
اما نكرده اند زماني رعايتش
آن كس كه ضربه زد به در خانه ي بهشت
ثبت است بر جريده ي عالم جنايتش
از شوهرش به قيمتِ جانش دفاع كرد
باید نوشت پای تمامِ جراحتش!
از كينه آمده ست بفهمد كه رفتني است
خانم رضا نبوده بيايد عيادتش!
#حسین_شهرابی
#در_فراق_صاحب_الزمان_عج
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍️📗
#فراق_یار_وجمعه.....
به سبک : دوباره مرغ روحم
دوباره جمعه اومد از تو خبر نیومد
ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد
آقا دلم گرفته از دست این زمونه
برای دیدن تو هِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
از آسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره
دلبر من تو هستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
بذار که من گدای در خونت بمونم
تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم
آقا منو دعا کن برای خود سوا کن
این دل مضطرم رو راهی کربلا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍️📗
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
عصر هر جمعهی دلگیر، تو را میخواند
دم به دم کوچهی تقدیر تو را میخواند
مادری چشم به راه است بیایی از راه
کنج خانه پدری پیر تو را میخواند
ندبهها اشک شد و از تو نیامد خبری
قطرهی اشکِ سرازیر تو را میخواند
عالمی منتظر جلوهی مولایی توست
هر نفس قبضهی شمشیر تو را میخواند
ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید
صبح و شب عرصهی تدبیر تو را میخواند
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو
دل واماندهی ما دیر تو را میخواند
مادری پشتِ در خانه صدایت میکرد
مادری خسته، زمینگیر، تو را میخواند
دارد از حنجرهای خشک صدا میآید
دختری در غل و زنجیر تو را میخواند
از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن
عصر هر جمعهی دلگیر تو را میخواند
✍ #وحید_محمدی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری
تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری
تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی
تو از سوزِ دل صدیقهی اطهـر خبر داری
عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما
تو خود از آنچه پیش آمد به پشت در، خبر داری
تو میدانی علی با چاه کوفه شب چهها میگفت
تو از ناگفتهغمهای دلِ حيدر خبر داری
تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی
تو از آن کشتهی بی چشم و دست و سر، خبر داری
تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی
تو از قلب وی و داغ علیاکبر خبر داری
تو روی شانهی خورشید دیدی ماه کوچک را
تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری
تو دیدی عمهات زینب کنـار قتلگاه آمد
تو از بوسیدن آن نازنینحنجر خبر داری
تو میدانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد
تو از این بندهی بی دست و پا، بهتر خبر داری
✍ #غلامرضا_سازگار
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست
تحمّل غم هجر تو در توانش نیست
کسی که سوخته از انتظار میداند
دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند دولت حضور تو را
نیاز گوشهی چشمی به دیگرانش نیست
نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت
که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست
به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار!
گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست
بهارِ زندگیام در خزان نشست؛ بیا!
«بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»
کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی،
به جز تو با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش بردار
پسر که بیخبر از مادرِ جوانش نیست...
✍ #محمدجواد_غفورزاده
#امام_زمان_عج_مناجات
الا قرار دل و جانِ بیقرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟
کدام روز به شب میرسد که آمده باشی؟
کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟
خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد
خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت
دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت
سرشک شوق فشانم به رهگذار ظهورت
بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را
شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت
گرهگشای دو عالم، دعای من همه این است
که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت
ز قطرهقطرۀ آن چشمهچشمه نور بجوشد
ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت
ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب
شکوفهزار شود خاک رهگذار ظهورت
خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند
بُوَد مسیح مقدّس، طلایهدار ظهورت
شرایطیست در این انتظار و من که ندارم
دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
#امام_زمان_عج_مناجات
این روزها که میگذرد، غرق حسرتم
مثل قنوتهای بدون اجابتم!
بستهست چشمهای مرا غفلت گناه
تو حاضری! منم که گرفتار غیبتم!
یک گام هم به سوی شما برنداشتم
ای مرحبا به این همه عرض ارادتم!
خالیست دست من، به چه رویی بخوانمت؟
دل خوش کنم به چه؟ به گناهم؟ به طاعتم؟
من هر چه دارم از تو، از این دوستیِ توست
خیری ندیدهای تو ولی از رفاقتم
بگذر ز رو سیاهی من، أیها العزیز!
حالا که سویت آمدهام غرق حاجتم
بگذار با نگاه تو مانند حُرّ شوم
با گوشهچشم خود بِرَهان از اسارتم
آن روز میرسد که فدایی تو شوم؟
من بیقرار لحظۀ ناب شهادتم
✍ #یوسف_رحیمی
.
#امام_زمان
با درد مانوسم ، کجایی ای طبیبم
بی تو گرفتار غم و آهی عجیبم
دیگر کسی من را نمی خواهد عزیزم
آقا بیا بی تو در این دنیا غریبم
آهِ قنوتم از فراق تو در آمد
خسته شده از اشک ها ، اَمن یجیبم
دنبال یارم هر نفس ، امّا چرا تو؟
صحرا به صحرا می روی تنها حبیبم
ترسم بمیرم در غم چشم انتظاری
کی می شود بوسیدن رویت نصیبم؟
کرب و بلا می خواهد این نوکر ، مدد کن
دلتنگشب های حرم با بوی سیبم
مولا وساطت کن مرا در پیش زهرا
من گریه کن در ماتمِ شیب الخضیبم
#مرتضی_عابدینی ✍
#مناجات_مهدوی_فاطمی18
#بستر
#لحظات_آخر
#گریز_به_گودال
یارب امان بده که دگر شیعه مضطر است
عمریست از نبود امامش مکدّر است
از لحظه ای که حضرت مهدی شده طرید
دنیا به کام مردم پست و ستمگر است
هر شنبه تا به جمعه رسد زجر می کشیم
بعد از غروب جمعه،به هر سینه آذر است
دیگر نمانده در دل ما صبر و طاقتی
یارب کدام جمعه ظهورش مقدّر است
دیگر بگو که نیست نیازی به آفتاب
با ماه روی خود به جهان، نورگستر است
یارب بس است دربه دری ِامام ما
تا کی غریب و خائف و بی یار ویاور است
او وارث تمامی غم های مرتضاست
یک عمر دیده، دشمن او روی منبر است
برچین بساط ظلم و جفا را به حرمت ِ
زهرای داغدیده که در بین بستر است
آمد دم شهادت و مهدیست خون جگر
در سینه ی شکسته او داغ مادر است
در بستر است حوریه ای که به نور او
عرش خدا و جنّت اعلیٰ، منوّر است
در بستر است قوّت بازوی مرتضی
نام نکوی او رجز شیر خیبر است
در بستر است فاطمه سرّ تمام خَلق
مصداق قدر و آیه ی تطهیر و کوثر است
در بستر است عالمه ی بی معلّمه
آن بانویی که حجّت آل پیمبر است
دارد میان بستر خود درد می کشد
اما به فکر درد غریبی ِ حیدر است
از داغ روی داغ شده چون شَـبَح ولی
تنها به فکر سینه ی پُرداغ همسر است
حیدر کنار بستر او ناله می زند
عمر ِ بهار زندگی اش رو به آخر است
یک گوشه ی نگاه علی سمت فاطمه
گوشه نگاه دیگر او سمت آن در است
با یک نگاه بر قد و بالای فاطمه
گوید به ناله؛ آه ، گل من چه پرپر است
چیزی نمانده است از او غیر استخوان
یارم چقدر خسته و رنجور و لاغر است
گاهی شده ست ذکر لبش فاطمه و گاه
لعن مغیره، قنفذ و ثانی کافر است
حالا که رو به قبله شده قبله ی علی
در قلب خون فاطمه یک درد دیگر است
گوید: علی به فکر حسینم زمان مرگ
بنگر به یاد کربوبلا دیده ام تر است
من در میان بستر خود سر گذاشتم
اما حسین من به روی خاک، بی سر است
زخمی شده ست گردن آسیب دیده ام
اما به روی حنجر او ردّ خنجر است
در زیر دست و پای عدو رفته ام درست
در زیر نعل تازه گلم پاره پیکر است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان
#فاطمیه
.
🎙 #سیدرضا_نریمانی
#⃣ #توسل
#⃣ #مناجات_امام_زمان_عج
دست محتاج تر از من به درت نیست کریم
سرزدن به فقرا دردسرت نیست کریم ..
پس کجایی گل نرگس خبرت نیست کریم
من و دیدار تو شاید نظرت نیست کریم..
نیست آلوده تر از نوکر تو هیچ کسی
چقدر جمعه و جمعه برسد تو نرسی ..
باز هم فکر دل نوکری امشب یا نه
با منه بی سرو پا میپری امشب یا نه ..
آبرو ی ریخته را میخری امشب یا نه
تو مرا خیمه ی خود میبری امشب یا نه ..
دست خالی من از دست تو ول شد چه کنم
مادرت از گنهم باز خجل شد چه کنم ..
معصیت کارمو این قابل فهمیدن نیست
آنکسی آمده که لایق بخشیدن نیست ...
کاشکی عفو کنی کار تو رنجیدن نیست
بهترین دوست من مثل تو فکر من نیست ..
آنچه من در تو ندیدم غضب و کم محلیست
ثمر عاشق تو بودن من عشق علیست ...
قطره ی اشک به دریای علی محتاج است
دل بیمار به احیای علی محتاج است ..
هر که اینجاست به زهرای علی محتاج است
نجفم باز به امضای علی محتاج است ..
آنکه برنامهی مهمانی ما راچیده
سفره های رمضان را به علی بخشیده ...
وقت تنگ است پی راه علی میگردم
شرم و باعث خیر العملی میگردم
دور زوار حسین بن علی میگردم ..
دل من را وسط آن همه زائر جا کن
سفر کرببلای همه را امضا کن ..
گرچه آواره شدیم آقا قواله برسان
چون خماریم کمی می به پیاله برسان ..
دست ما را به گل پرپر لاله برسان
پای جا مانده ی ما رابه سه ساله برسان ..
گفت بابا رمقی نیست دگر در بدنم
دختری که وسط راه زمین خورد منم ..
گفت این موی به هم ریخته مرا باد کشید
معجرم روی سرم بود نیفتاد کشید..
عکس این خنده ی من را پر ایراد کشید
تو نبودی چقدر زد سرم داد کشید..
گوش من رفت ولی گوش برایت مانده
بغلم کن اگر آغوش برایت مانده ..
#فاطمیه
#غزل_مصیبت_حضرت_زهرا
#مصیبت_وداع
آرام دیده بسته ای و خواب رفته ای
یا که ز درد سینه ات از تاب رفتهای
جسم نحیف تو شده با بسترت یکی
از بس که ای عزیز دلم آب رفتهای
پایت ورم نموده زبس بهر یاریم
هر شب به درب خانه اصحاب رفتهای
از خاک چادرت شده معلوم نوح من
باموجی از بلا سوی گرداب رفتهای
در چارچوب خوردِ تنِ ضربه خورده ات
چون سایهای شکسته تو در آب رفته ای
ای ماه خانهام هم شب در خسوفِ غم
با آه دل زیارت مهتاب رفتهای ای
ای پشتگرمی ام تو در این قحطی وفا
تا انتهای معرفتی ناب رفتهای
زهرا بیا و کم دگری را خجل کنیم
خیلی دلم گرفته بیا درددل کنیم
یادش بخیر لحظه دیدار ما دوتا
آن اولین نگاه پر از عشق و آشنا
من بودم و تو و پدرت در کنار عرش
دور سرت ملائکه و خیل انبیا
دست تو را گرفت و به دستان من سپرد
گفتا تویی ودیعه محفوظهی خدا
حالا نبی کجاست ببیند امانتش
پهلو شکسته سینه شکسته غم آشنا
رفتی سلام من برسان بر پدر بگو
اسرار سینهای که نهان کرده ای زما
مسمار ضربه زد به بدن یا که سوختی
آمد چه بر سر بدنت زیردست و پا
دردت زنان بود دخالت نمی کنم
آهسته فضه را توصدا کرده ای بیا
زهرا بیا و کم دگری را خجل کنیم
خیلی دلم گرفته بیا درددل کنیم
#قاسم_نعمتی
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
فاطمیه
زمزمه_نوحه
شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به سمت زهــرا تا به ســــر دویدم من
آتیــــش جلــوتر بود دیر رسیـــدم من
بیـــن در و دیــوار فاطمـــه پـرپـر شــد
دیــدم که قـــرآنــم بـدون کــوثــر شــد
زهــرای مظلــــــومه(۴)
میــونِ اون آتیش محشـــر کبـــریٰ بود
نــوای "یا مهــــدی" رو لب زهــــرا بود
امان از اون وقتی که در به روش افتاد
نالهٔ زهــــرا داشت عرشو تکون می داد
زهــرای مظلــــــومه(۴)
می دید منـــو بردن با دستـــای بسته
دنبـال من بود با پهلـــــوی بشکســـته
چشمـــامو بستـــم تا روی زمین افتاد
غــلاف شمشیــــر و نمــی برم از یــاد
زهـــرای مظلـــــومه(۴)
کاش بجای دستام چشامو می بسـتن
نمی دیدم وقتی بازوشو میشکـســتن
این همه بی رحمی جون به لبـــم آورد
وقتی به جای من زهرا کتک می خورد
زهــرای مظلــــومه(۴)
جـــوون بیمـــارم قصـــد سفـــر داره
نشــونیـــاش امـــا رو در و دیـــواره
میـــره ولــی از این دشمنــــا بیــزاره
سینـــهٔ مجروحش زخمـــــیِ مسماره
زهــرای مظلــــومه(۴)
میگه خـــداحافــظ علــی حـــلالم کن
نبینـم اشکـــاتو رحمــی به حـــالم کن
نــذار دل زینــب بگیـــــــره از غصـــه
یا حسنــم بی من بمیــــــره از غصـــه
مـــراقب اشـک نور دو عیــــنـــم باش
شبــا به فکــــر آب برا حــسینـــم باش
حسیــن مظلـــــومم(۴)
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─