eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
250 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
عدّه ای سعی می كنند ولایت فقیه را به معنای حكومت مطلقه ی فردی معرّفی كنند؛ این دروغ است. ولایت فقیه _طبق قانون اساسی ما_ نافی مسئولیت های اركان مسئول كشور نیست. مسئولیت دستگاه های مختلف و اركان كشور غیرقابل سلب است. ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خطّ و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسی ترین و محوری ترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یك امر نمادین و تشریفاتی محض و احیاناً نصیحت كننده است _آن طوری كه بعضی از اوّل انقلاب این را می خواستند و ترویج می كردند_ نه نقش حاكمیت اجرایی در اركان حكومت دارد؛ چون كشور مسئولان اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسئولیتِ خود كارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسئولیت های خود باشند. نقش ولایت فقیه این است كه در این مجموعه ی پیچیده و در هم تنیده ی تلاش های گوناگون، نباید حركت نظام، انحراف از هدف ها و ارزش ها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانی حركت كلّی نظام به سمت هدف های آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. نائب المهدی امام خامنه ای بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌اللّه)، 1383/03/14 @Arshiv_Gholam
درست است ما به دنبال حکومت اسلامی هستیم؛ أمّا آنچه مهم است این است که چه کسی بیشتر می تواند مقاصد اسلامی را اجرایی سازد؟ فقیهی که اعلم به اداره امور است و یا فقیهی که اعلم به ابواب فقهی است؟ استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، 278 @Arshiv_Gholam
ولایت بر آحاد مردم و ولایت بر طفل و دیوانه در دو جهت متفاوت است. ولایت در کودک و دیوانه به جهت نقصی است که در این افراد وجود دارد...أمّا ولایت بر آحاد مردم نه از آن جهت است که ایشان عقل کافی ندارند...بلکه از آن جهت است که حکومت داری به سبک اسلامی، امری تخصّصی است و متخصّص آن فقیه جامع الشرایط است و مردم دارای این تخصّص نیستند. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 287 @Arshiv_Gholam
حاکم می تواند در مواردی که مصلحت عمومی مسلمین با مصلحت خصوصی افراد تعارض داشته باشد، مصلحت عمومی را مقدّم سازد و نیز دریافتیم که هرگاه مصالح مسلمین در تعارض با احکام اوّلیه بود، مصالح مسلمین مقدّم می شود. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 307 @Arshiv_Gholam
حفظ نظام به اصطلاح فقهی واجب مقدّمی است، نه واجب نفسی، حکومت در نظر اسلام ارزش فی نفسه ندارد؛ بلکه بدان جهت ارزش پیدا می کند که بتوان به وسیله آن، باورهای اسلامی را ترویج و احکام دینی را اجرا کرد. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 311 @Arshiv_Gholam
باید توجّه داشت که در هیچ فرضی، تغییر حاکمیت اسلامی به غیر اسلامی و ضدّ دینی در دستور کار مسلمین قرار ندارد...حاکمیت دینی به هر وضعیّتی برسد باید اصلاح شود، نه تبدیل به حاکمیت غیر دینی شود. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 312 @Arshiv_Gholam
بعد از تشکیل نظام اسلامی، حفظ آن نیز از أهمّ واجبات می باشد، یعنی از احکام فرعی اسلام مهم تر است؛ چرا که به وسیله نظام اسلامی زمینه و توانایی برای اجرای أکثر احکام الهی و جلوگیری از ظلم و فساد فراهم می گردد...بنابراین هر حکم فرعی که با اصل وجود نظام اسلامی تعارض کند، باید موقّتاً و تا زمانی که تعارض می کند، تعطیل شود...لازم نیست یقین کنیم...همین مقدار که احتمال قابل اعتناء و عقلایی برای ما حاصل شود...کافی است تا بتوانیم به آن کار اقدام کنیم. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 308 تا 310 @Arshiv_Gholam
گاهی فساد، زیاد می شود ولی نظام اسلامی در زیاد شدن آن هیچ تأثیری نداشته است؛ بلکه به مقدار فراوانی نیز جلوگیری کرده است. در واقع عوامل دیگری باعث انتشار فساد شده است. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 314 @Arshiv_Gholam
وظیفه نخبگان است که برای عموم مردم تفاوت نظام اسلامی با حکومت مهدوی را تبیین نموده و بیان کنند که نظام اسلامی با چالش های بسیاری روبرو است و لذا به هر مقدار که بتواند به اسلام عمل کرده و در بسیاری از موارد نیز نخواهد توانست به اسلام عمل کند، چنانچه نظام های نبوی و علوی نیز به همین صورت بوده اند...ما از یک طرف وظیفه داریم حکومت اسلامی تشکیل دهیم و به هر مقدار که می توانیم به احکام عمل کنیم، سعی کنیم اشکالات نظام را کاهش داده و به سمت قلّه حرکت کنیم و از طرف دیگر نیز برای مردم روشن سازیم که نباید توقّع بی جا و حدّاکثری از حکومت اسلامی داشت. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 317 و 318 @Arshiv_Gholam
بر طبق دستورات اوّلیه اسلام، لازم نیست این دو منصب (مرجعیّت و ولایت أمر) در یک فرد جمع شود، بلکه اساساً لازم نیست ولیّ فقیه، مرجع تقلید بوده و مقلّدینی داشته باشد. آنچه در ولیّ فقیه لازم است، چنانچه در درس دوازدهم گذشت، ویژگی فقاهت و تخصّص در شناخت احکام اسلامی است. چون شرایط هر کدام از دیگری متفاوت است. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 331 و 332 @Arshiv_Gholam
بسیاری از تصمیمات نادرست و اختلاف نظر علماء با ولیّ فقیه، به دلیل نداشتن اطّلاعات کافی از موضوع مورد اختلاف، می باشد؛ آری! اکر علمایی که در یک موضوع با ولیّ فقیه اختلاف نظر دارند، اطّلاعات ولیّ فقیه را داشتند، ای بسا به همان نتیجه ای می رسیدند که ولیّ فقیه به آن رسیده است...می بینیم در بیشتر موارد علماء، یک دهم ولیّ فقیه نیز اطّلاعات لازم را ندارند...رهبر که نمی تواند در هر مسأله، علماء را جمع کند و اطّلاعات ریز و درشت خود را در اختیار آن ها قرار دهد و آن ها را نسبت به تصمیم خود قانع کند...ما در امر حکومت داری نمی توانیم سخن همه فقهاء را اطاعت کنیم...البته باید توجّه داشت که نقش علماء در جلوگیری از انحرافات نظام اسلامی نقشی بسیار کلیدی است. بر نظام اسلامی لازم است زمینه نظارت عمومی علماء را فراهم کند. بسیاری از اوقات ولیّ فقیه اشکالی را در نظام می بیند که صلاح نیست شخصاً ورود پیدا کند و نیاز به کمک علمای ربّانی دارد. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد ، ص 336 تا 338 @Arshiv_Gholam
معنای مطلق در "ولایت مطلقه فقیه" نیز مفهوم نسبی است. ولایت فقیه نسبت به بعضی از قیود مطلق است و نسبت به بعضی از قیود مقیّد می باشد. مقصود از لفظ "مطلق" در ولایت فقیه، عدم تغییر به قیودی خاص می باشد، نه رها از هرگونه قید. برخی ولایت مطلقه را آزادی مطلق فقیه و خودمحوری او در قانون گذاری و اجرا پنداشتند. این گروه بیشتر باید به تصوّر اشتباه خود اشکال بگیرند، نه به نظریّه ولایت فقیه. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 344 @Arshiv_Gholam
دامنه ی اختیارات و ولایت فقیه محدود به حدّ ضرورت نیست؛ بلکه مطلق است و شامل امور دارای مصلحت که توجیه عقلایی دارد خواهد شد...تنها قوانین الهی میتواند اختیارات فقیه را محدود کند...هر قانون دیگری مادامی که اعتبار شرعی پیدا نکرده است نمی تواند اختیارات ولی فقیه را محدود کند...فقیه در دایره فقاهت و عدالت اختیار دارد تا تمام احکام الهی و مصالح امت اسلامی را اجرا کند و در این راه، هیچ امری اعم از قوانین و افراد نمیتواند مانع اجرای این احکام نورانی و مصالح عالیه مسلمین شود. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد ، ص 348 تا 352 @Arshiv_Gholam
منشأ اعتبار یک قانون همیشه مطابقت با فرامین الهی است...این قاعده، پیرامون تمامی قوانین کشور جاری است...اگر به طریقی تأیید و امضای الهی را نداشته باشد، طبیعتاً مشروعیت و اعتباری نخواهد داشت...رأی آحاد جامعه نمی تواند ملاک مشروعیت یک قانون باشد. آری! مشروعیت، از احکام الهی و امضا ولیّ فقیه به قانون اساسی سرایت کرده؛ نه آن که قانون اساسی به احکام الهی و ولایت فقیه، اعتبار بخشیده است. ولیّ فقیه می تواند در مواردی که امری به مصلحت مسلمین بود و در قانون اساسی مورد غفلت قرار گرفته بود، اقدام کند. چه اینکه اساساً قانون اساسی وضع شده است تا زمینه ساز اجرای احکام و فرامین الهی باشد. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 354 @Arshiv_Gholam
مقصود از اصل 110 قانون اساسی این نیست که اختیارات فقیه، منحصر در موارد مذکور در این اصل است؛ بلکه مقصود این است که موارد مذکور در این اصل تنها در اختیار ولایت فقیه است، به خلاف موارد دیگر که برای آن مسئولی در قانون وجود دارد و ولیّ فقیه حق نظارت استصوابی بر آن را داراست...بعضی افراد از ولایت مطلقه ناراحت نیستند؛ بلکه از این ناراحت هستند که چرا این ولایت مطلقه در دست فقیه است؟ این افراد دوست دارند ولایت مطلقه فقیه را بردارند و ولایت مطلقه احزاب را جایگزین آن کنند. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 362 و 363 @Arshiv_Gholam
هر مسئولی دارای اختیاراتی است و از آن جا که امکان دارد از اختیارات خود سوء استفاده کند و به میل شخصی خود عمل کند، بر او نظارت می شود تا در صورت تخلّف از آن جلوگیری شود. به همین جهت مجلس خبرگان بر اقدامات فقیه نظارت دارد و اگر ملاحظه کند که فقیه از راه و روش اسلام خارج شده، او را عزل خواهد کرد. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 370 @Arshiv_Gholam
فقیه که معصوم نیست.pdf
110.2K
⚠️فقیه که معصوم نیست، پس لازم نیست از او تبعیت کنیم...⚠️ 🔰 بخشی از کتاب "حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد"، نوشته استاد محمد نجفی. @Arshiv_Gholam
مردم نه پیش از فرمان خداوند، نظرشان مشروعیت بخش است و نه بعد از فرمان خداوند متعال...مردم در اصل مشروعیت بخشی، نه حقّ پیشینی دارند و نه حقّ پسینی. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص388 @Arshiv_Gholam
هر نظام از سه رکن تشکیل می گردد: حاکم، مسئولین و مردم. اگر هر کدام از این سه رکن، وظایف اسلامی خود را به صورت صحیح، انجام ندهند، به دیگر ارکان نیز ضربه می زنند؛ در نتیجه نظام به اهداف عالی خود نخواهد رسید. پُر واضح است از اساسی ترین نقش ها، نقش مردم می باشد...اگر مردم در صحنه حاضر نباشند، امکان ندارد نظام اسلامی تحقق پیدا کند، حتی اگر حاکم آن، بهترین فرد روی زمین باشد. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 385 و 386 @Arshiv_Gholam
اوّل: اگر فاعل کاری را بر اساس وکالت از دیگری انجام دهد، اصالت رأی و تصمیم گیری از آن موکّل است، و حدود اختیارات وکیل بستگی به موکّل دارد؛ ولی اگر فاعلی بر اساس ولایت بر دیگری کاری برای تأمین مصالح او انجام دهد، اصالت رأی و تصمیم گیری و تشخیص از آن خود فاعل (ولیّ) است. او بر اساس محدوده ولایتی که از ناحیه خداوند به او داده شده است عمل می کند. دوّم: شخص وکیل پیش از وکیل شدن از سوی دیگران حقی بر آنان ندارد تا آنان وظیفه داشته باشند که او را انتخاب کنند و لذا آنان مختارند که او را وکیل خود کنند یا نکنند و اساساً این انتخاب موکّل است که حق را برای وکیل ایجاد می کند؛ أمّا در ولایت شخص ولی پیش از آن که مردم ولایت او را بپذیرند از سوی خداوند دارای حقّ ولایت است که چنین حقّ مجعولی از ناحیه خداوند پذیرش ولایت را بر دیگران واجب می کند. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 284 و 285 @Arshiv_Gholam
از لحاظ حقوقی نظارت بر دو نوع است. نظارت استصوابی و نظارت استطلاعی. نظارت استصوابی نظارت همراه با حقّ دخالت می باشد؛ ولی مقابل آن نظارت استطلاعی است که ناظر تنها کسب اطّلاع می کند و حقّ هیچ گونه دخالتی ندارد. نظارتی که در قانون اساسی آمده است نظارت استصوابی است، چرا که باید با جایگاه ولایت مطلقه أمر و امامت أمّت که در اصل 57 قانون اساسی بر آن تصریح شده است سازگاری داشته باشد و نظارت استطلاعی با ولایت مطلقه أمری ناسازگار است. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 286 @Arshiv_Gholam
بر مبنای دموکراسی، اگر أکثریّت مردم، قالب نظام و قانون اساسی را نخواهند و خواستار تغییر آن باشند، طبیعتاً این نظام مشروعیّت خود را از دست خواهد داد. این نظام لازم است رفراندم برگزار کرده و نظر مردم خود را جویا شود؛ زیرا منشأ مشروعیّت در نظام دموکراسی خواست و آرای أکثریّت مردم می باشد. خوب است در اینجا، این سئوال از منادیان دموکراسی در جهان داشته باشیم که چرا هرچند سال یک بار، برای اصل نظام همه پرسی نمی کنند؟ استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 399 @Arshiv_Gholam
بنابر مبنای مردم سالاری دینی...منشأ مشروعیّت، خداوند متعال و قوانین او می باشد و خداوند بر مردم واجب کرده تا حکومت اسلامی تشکیل دهند و تحت نظر فقیه جامع الشّرایط به اجرای قوانین الهی بپردازند. مردم چنین حقّی ندارند که فرامین الهی را قبول نکنند و یا آن را به رأی بگذارند و یا اگر مایل نبودند، آن را کنار بگذارند. حکومت اسلامی مشروعیّت الهی دارد و میل و خواست مردم فی نفسه نه می تواند به نظام مشروعیّت بدهد و نه می تواند مشروعیّت نظام را از بین ببرد؛ آنچه در نقش مردم نسبت به اصل نظام مهم است این است که نظام نباید برای تشکیل یا تداوم خود مردم را به خاک و خون بکشد. استاد محمد نجفی حکومت اسلامی از مبانی تا مقاصد، ص 400 و 401 @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛡قیام‌های قبل از ظهور 🗣 آیت اللّه طبسی (حفظه اللّه) 🔰روایت اوّل در کتاب «وسائل الشّیعة» از شیخ حرّ عاملی متوفّی ۱۱۰۴ به نقل از ابن ادریس متوفّی ۵۹۸ 🔻ذُكِرَ بَيْنَ يَدَيْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ خَرَجَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَقَالَ لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِيعَتِي بِخَيْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِيُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِيَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَيَّ نَفَقَةُ عِيَالِهِ. 📜وسائل الشيعة، ج‏15، ص 54 🔰روایت دوّم در کتاب «الغیبة نعماني» از ابن أبی زینب متوفّی ۳۶۰ 🔻عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ. 📜الغيبة للنعماني، ص 273 🌐 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam