eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
252 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
چِقَدَر نـيـزه بلند است نيفتي پسرم چنگِ اين حرمله ي پست نيفتي پسرم با وجودي كه رويِ نـاقه و در زنجيرم دلم از دور به تـو هست نيفتي پسرم هر طرف رفت سرت دست به آن سو بردم نـيـزه دارِ تو بود مست نيفتي پسرم در سفر شانه به شانه شده اي با عبّاس بـه تـو حالا نرسد دست نيفتي پسرم كاش بـا روسريِ غـارتيِ من قَدري روي ني دورِ تو مي بست نيفتي پسرم بيشتر جايِ خودت را سرِ نِي محكم كن سـفرِ شـام به پيش است نيفتي پسرم نيزه خم مي شد اگر، با دلِ صد چاك علي مي گرفتم ز سـر و صورتِ تـو خاك علي "عليرضا شريف" @Arshiv_Gholam
ببینید، ببینید، گُلم رنگ ندارد اگر آمده میدان، سَرِ جنگ ندارد گُلم سُرخ و سپیدست، ازو قطع امیدست واویلا، واویلا، واویلا، واویلا جُز این کودک معصوم، دگر یار ندارم جُز این هِدیه ی کوچک، به دادار ندارم گُلم سرخ و سپیدست، ازو قطع امیدست واویلا، واویلا، واویلا، واویلا به روی دست و دوشم، ببینید فتاده سر و گردن خود را، به دوش من نهاده گُلم سرخ و سپیدست، ازو قطع امیدست واویلا، واویلا، واویلا، واویلا اگر تیر دریده، اگر رنگ به رو نیست به جز تیر سه پهلو، جوابی به گلو نیست گُلم سرخ و سپیدست، ازو قطع امیدست واویلا، واویلا، واویلا، واویلا منم تاجر و، جز او، ز سرمایه ندارم ز سوره های عشقم، جز این آیه ندارم گُلم سرخ و سپیدست، ازو قطع امیدست واویلا، واویلا، واویلا، واویلا "علی انسانی" @Arshiv_Gholam
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟ یا لاأقل حکایت ما را بیان کند من زیر بار معصیتم ضعف کرده ام دستی کجاست تا مدد ناتوان کند تب کردم از مرور گناهان کوچکم کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟ ما بی سلیقه ایم، تو حاجات ما بخواه ورنه گدا مطالبه ی آب و نان کند آتش میآورید که اشکم مرا بسوخت کار شرار نار تو آب روان کند ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند حاشا که دوست کار زمین و زمان کند چیزی نصیب تو نشود از عذاب من ایزد کجا محاربه با استخوان کند شب ها مرا برای خودت انتخاب کن فرصت مده که دیگری ام امتحان کند درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند از تو بعید نیست رفیق گدا شوی مرد کریم میل به مستضعفان کند محرم نمی شود به مناجات نیمه شب هر کس که رو به محفل نامحرمان کند صبح قیامت از تو به تو می برم پناه آغوش تو مگر که مرا میهمان کند با آفتاب روز جزا پاک می شود هر کس که قهر از کرم آسمان کند "محمد سهرابی" @Arshiv_Gholam
ای روزه دار، افطار محتاج یک دعایم آقای آبرودار، محتاج یک دعایم با نامه ی سیاهم قلب تو را شکستم آلوده و گنه کار، محتاج یک دعایم خیلی دلم گرفته، از تو خبر ندارم با این وجود دلدار، محتاج یک دعایم تا خواستم بیفتم، دست مرا گرفتی این دفعه هم چو هر بار، محتاج یک دعایم شرمنده ام کجاها، دیدی گناه کردم خیلی شدم گرفتار، محتاج یک دعایم نگذاشتی بریزد یک لحظه آبرویم هستم به تو بدهکار، محتاج یک دعایم ای کاش یک سحر هم راهت بیفتد اینجا در انتظار دیدار، محتاج یک دعایم خیمه نشین صحرا، آرام جان زهرا هر جای هستی ای یار، محتاج یک دعایم وقت اذان مغرب دلتنگ کربلایم ای روزه دار افطار، محتاج یک دعایم "قاسم نعمتی" @Arshiv_Gholam
"عملى براى قبول شدن اعمال ماه رمضان" 1⃣ براى قبول شدن اعمال ماه رمضان اين عمل وارد شده است: 🔻عمل شريفى كه سيّد (قدّس سرّه) آن را در اقبال از جعفر بن محمّد الدوريستى از كتاب حسنى از پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) روايت كرده است كه فرمودند: كسى كه در شب آخر ماه رمضان ده ركعت نماز به جا آورد در هر ركعت يك بار "فاتحة الكتاب" و ده بار "قل هو اللّه أحد" بخواند و در سجده و ركوع خود ده بار بگويد "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و اللّه أكبر" و در هر دو ركعت يك بار تشهّد خوانده و سپس سلام بدهد و در پايان ده ركعت نماز بعد از سلام دادن صد بار "أستغفر اللّه" بگويد و هنگامى كه از استغفار فارغ شد سجده كند و در سجده بگويد "يا حىّ يا قيّوم يا ذوالجلال و الإكرام يا رحمن الدّنيا و الآخرة و رحيمهما، يا إله الأوّلين و الآخرين إغفر لنا ذنوبنا، و تقبّل منّا صلواتنا، و صيامنا و قيامنا". قسم به كسى كه مرا به حق به پيامبرى برانگيخت، جبرئيل به نقل از اسرافيل و او از پروردگار متعال به من خبر داد كه او سرش را از سجده برنمى دارد مگر اين كه خداوند او را آمرزيده، ماه رمضان را از او قبول نموده و از گناهش مى گذرد، گرچه هفتاد گناه انجام داده باشد كه هر كدام از آنان بزرگ تر از گناهان بندگان باشد و از تمام اهالى منطقه اى كه در آن است قبول مى كند، تا اين كه فرمود اين هديه، مخصوص من و مردان و زنان امّتم مى باشد و خداوند متعال آن را به هيچ كدام از پيامبران و مردم قبل از من نداده است. 🔹 مؤمنى كه در پى إصلاح مردم بوده و بهره اى از رحمت خداوندى دارد، بايد اين نماز را به خاطر خير زيادى كه براى بندگان خدا دارد بخواند. 🔸 عالمى كه در طول ماه براى هدايت مردم و إصلاح اعمال آنان در جايگاه وعظ نشسته بود چگونه مى تواند نسبت به اين عمل جزئى كه حتّى به اندازه يك جلسه وعظ نيز زحمت ندارد بى تفاوت باشد در حالى كه به خوبى مى داند كه موعظه هاى او براى تمامى كسانى كه در مجلس وعظ او حضور پيدا مى كنند سودمند نيست چه رسد به اهل منطقه اش كه ممكن است گاهى جمعيت آن به چند ميليون نفر برسد. و نيز فايده وعظ براى آنان يك دهم فايده آمرزش و قبول تمامى اعمال اين ماه كه در روايت آمده نيست. 🔘 اگر كسى بگويد كه روايت قطعى نيست، در جواب او بايد گفت: با تمسّك به روايات تسامح اين مشكل حل مى گردد. و اگر باز بگويد فرض كن روايات تسامح اين روايات را مانند روايات قطعى گردانيد، ولى از كجا يقين كنيم كه اين عمل قبول مى گردد تا به فايده مذكور يقين پيدا كنيم؟ در جواب مى گوييم: اين اشكال در وعظ نيز موجود است در حالى كه اين مشكل در اين عمل كمتر از وعظ مى باشد؛ زيرا اصلاح نيّت در وعظ از چند جهت مشكل تر از إصلاح نيّت در عبادت است، كه واضح ترين آن همين است كه وعظ مناسب با دوستى مقام است. 💠 همچنين وعظ فقط در ميان جمعيت كثيرى از مردم امكان پذير است كه موجب مشكل شدن إصلاح نيّت مى گردد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل یازدهم، عملي برای قبول شدن اعمال، ص 159 و 160 @Arshiv_Gholam
باید بگویم از غم خود مو به مو عمو با مو عدو کشید مرا کو به کو عمو با قصد قربتِ به کدامین خدا چنین ما را زدند لشکریان با وضو عمو؟ زجر آن شبی که گم شده بودم میان دشت آنقدر داد زد سرِ من که نگو عمو! وقتی بدو بدو پی‌ام افتاده بود زجر هی داد می زدم که کجایی عمو عمو گفتم به خود می آیی و دعواش می کنی أصلاً چه‌شد نیامدی آخر؟ بگو عمو جز رنگ‌های تیره‌ی نیلی و رنگ دود رنگی دگر نمانده برایم به رو عمو با احتیاط‌ و کند دگر راه می‌روم این چشم‌های تر که ندارند سو عمو هق هق مزاحم کلماتم شده ببخش پایان نمی‌پذیرد اگر گفت و گو عمو یک شب مرا پدر ببرد با خودِ خودش حالا که هست نقطه‌ی ختم و شروعم او "حسن معارف وند" @Arshiv_Gholam
مرهم نزن دوباره، خون روی سرم را زینب بیا و بردار، با گریه بسترم را گیرم طبیب امشب زخم مرا دوا کرد پیش تو می شکافم صد زخم دیگرم را حال بد یتیمان حال مرا عوض کرد نگذاشتم ببینند این دیده ترم را گوشم پُر از صدای دشنام پیرزن بود خانه به خانه بردم، این بار محترم را یک عمر چاه کوفه، هم ناله علی بود با فاطمه گرفتم، احیای آخرم را سی سال پهلوی من حرمت فقط شکستند آن ها که بد شکستند، پهلوی همسرم را زهرا میان بستر، رویش کبود بوده بگذار پای آن غم، زردی پیکرم را او را که غسل دادم، سر را زدم به دیوار چه خوب شد ندیدی بازوی پر ورم را زهرا غم حسن را، در کوچه دید و جان داد رویش نشد بگوید بردار زیورم را طبق روال مادر، روضه فقط حسین است رفتم به کربلایت، پایان منبرم را از صبح تا غروبی صدبار گریه کردم گودال را بگویم یا غارت حرم را أصلاً بیا ابالفضل؛ جان تو، جان زینب در بین کوفه تنها نگذار دخترم را حق می دهم اگر که از نی سرت بیفتد زینب اگر بگوید، بردند معجرم را "رضا دین پرور" @Arshiv_Gholam @hosenih
مولا ز فراق خون جگر بود از هر شبِ خود غریب تر بود تابوتِ حبیبه اش به دوشش خاموش و بر آسمان خروشش شب سوخت به اشکِ بی صدایش تابوت گریست از برایش می بُرد کتابِ غربتش را می دید ز دور، تربتش را می سوخت به یادِ آن شهیده می رفت به قامتِ خمیده دنبالِ جنازه با دلی چاک هر چند قدم فتاد بر خاک یک دست به سویِ حَیِّ مَنّان دستِ دگرش به دوشِ سلمان مقداد بر او نظاره می کرد تقدیم غمش ستاره می کرد می ریخت سرشک بر عُذارش می کرد نگه به قبر یارش کای قبر، امیدِ حیدر است این پاکیزه گُلِ پیمبر است این جانانِ من است این تن پاک آرام به بر بگیرش ای خاک او صَدْمه یِ بیشمار دیده او در پسِ در فشار دیده اکنون که تو گشته ای مزارش ای قبر دگر نده فشارش اُمّیدِ دلِ مرا، زمانه بگرفت زمن به تازیانه این است شهیده ی ولایت خونِ کفنش کند روایت دستش به غلافِ تیغِ دشمن گردید جدا ز دامنِ من پس چشم ز جان خویشتن بست بگرفت جنازه را سَرِ دست جان بر سر دست خود نهاده تنها و غریب ایستاده دیدند برای اوّلین بار لرزید علی در آن شب تار کس نیست جنازه را بگیرد ای وای اگر علی بمیرد ناگه دل شب در آن بیابان از قبر، دو دست شد نمایان کای مظهر اقتدار و غیرت وی رفته فرو به بحر حیرت من صاحب این امانت هستم بسپار گل مرا به دستم آن شب که چو گُل ز هم شکفتی زهرای مرا ز من گرفتی بر دست تو دست او نهادم کی یاس کبود بر تو دادم؟! دردا که گلم پر از نشانه است نیلوفرِ دست تازیانه است "غلامرضا سازگار" @Arshiv_Gholam
"عملى از امام زين العابدين (عليه السّلام) در اين شب" 2⃣ از كارهاى مهمّ، مطالعه مطالب و كارهايى است كه از امام زين العابدين (عليه السّلام) در اين شب نقل شده و انديشيدن در مقام، عبادت، تلاش زياد و عمل اوست. ♨️ آنگاه ببيند كه خود با اين بدحالى ، مقام پست و كوتاهى در عبادت پروردگارش، چه بايد بكند. 🔰 سيّد ما (قدّس سرّه) در كتاب اقبال از شيخ أبى محمّد هارون بن موسى التلعكبرى (رحمه اللّه) و او از محمّد بن عجلان نقل كرده است كه گفت: از امام صادق (عليه السّلام) شنيدم كه مى فرمود: هنگامى كه ماه رمضان مى آمد علىّ بن الحسين (عليه السّلام) هيچ غلام و كنيزى را نمى زند و اگر گناهى از آنان سر مى زد، آنان را مجازات نمى كرد و فقط پيش خود در كاغذى مى نوشت فلان كنيز روزى چنين و چنان كرد و تأديب آنان را تا آخرين شب ماه رمضان به تأخير مى انداخت و در اين شب آنان را مى طلبيد و گرد خود جمع مى كرد. آنگاه نوشته خود را آشكار كرده و مى فرمود: فلانى! چنين و چنان كردى و تو را تأديب نكردم آيا اين مطلب را به خاطر دارى؟ مى گفت: بله فرزند رسول خدا! تا از تمامى آن ها اقرار مى گرفت. سپس در وسط آنان ايستاده و به آنان مى فرمود: با صداى بلند بگوييد: علىّ بن الحسين! پروردگارت تمام اعمال تو را ثبت نموده است، همان گونه كه تو تمام كارهاى ما را نوشتى. و او نوشته هايى دارد كه حقيقت هايى را كه به زيان تو است، مى گويد و تمام گناهان كوچك و بزرگ تو را مى نويسد، همان گونه كه تو نوشته هايى دارى كه حقيقت هايى را كه به زيان ماست مى گويد و تمام كارهاى كوچك و بزرگ ما را نوشته است. 🔆 هر عملى را كه انجام داده اى در پيشگاه او حاضر مى يابى، همان گونه كه ما تمام كارهايمان را نزد تو حاضر يافتيم. پس عفو كن و ناديده بگير، همانطور كه از سلطان مى خواهى تو را عفو كند. اگر از ما در گذرى، او را با گذشت، مهربان و بخشنده خواهى يافت. و پروردگارت به هيچ كس ظلم نمى كند. 🔹 پس علىّ بن الحسين! مقام پست خود را در پيشگاه پروردگار حكيم و عادلى كه به اندازه دانه خردلى ستم نمى كند، در نظر داشته باش. كه اگر به اندازه وزن ذرّه خردلى باشد خداوند آن را مى آورد و فقط خداوند را شاهد و حسابرس بدان. 🔸 گذشت كن و نديده بگير تا پادشاه نيز از تو نيز بگذرد و نديده بگيرد. خداوند مى فرمايد: بايد گذشت كنند و نديده بگيرند، آيا دوست نداريد خداوند گناهان شما را ببخشد؟ "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل یازدهم، عملی از امام سجّاد (علیه السّلام)، ص 160 و 161 @Arshiv_Gholam
📿یک ماه مناجات با خدا و توسّل به محضر حضرات آل اللّه (علیهم السّلام)📿 🕯از شنبه ۱۳ فروردین (شب اوّل ماه مبارک رمضان) تا شب عید فطر ۱۴۰۱🕯 1⃣ قرائت قرآن 2⃣ حدیث خوانی 3⃣ مناجات و توسّل ⏳ زمان: از جمعه ۹ اردیبهشت تا شب عید فطر 🔸ساعت ۲۲ 🌐 مکان: قم، میدان آزادگان، خیابان مرصاد، خیابان شهید کشوری، کوچه ۹، پلاک ۳، بیت الشّهداء، منزل استاد شفیعی کمال آبادی. "خانوادگی" @Arshiv_Gholam
باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم، بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده! دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟! چشم‌پوشی ز خطا، مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم، که زهرا آمد شیعه از چادر او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم، رضا ضامن ما خواهد شد لطف ها نوکر از آقای خراسان دیده زیر و رو کن دل آلوده ی ما را، به علی ذکر او را لب ما آیه ی قرآن دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ نجف این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم، به ما رزق حرم را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده آب می خواست، که شمر آمد و او را چرخاند خنجری را لبِ پاخورده ی عطشان دیده کهنه پیراهن او دست حرامی افتاد خواهری جسم پُر از نیزه یِ عریان دیده "بردیا محمدی" @hosenih @Arshiv_Gholam
همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز دهه آخر ماه اوّل راه سحر است بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز گریه ام صرف تهی بودن این اشکم نیست دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز هر قد این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز تا که در خوف و رجائیم توسّل باقی است رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
"ادامه عملی از امام سجّاد (علیه السّلام)" 🔺اين كلمات را خطاب به خود مى گفت و به آنان ياد مى داد و آنان با او مى گفتند. و در حالى كه بين آنان ايستاده بود گريه مى كرد و مى گفت: پروردگار ما! ما را امر كردى كه از كسى كه به ما ستم روا داشته در گذريم. ما به خود ظلم كرديم و همان گونه كه فرمودى از كسانى كه به ما ظلم كردند گذشتيم. پس ما را عفو فرما. زيرا تو از ما و كسانى كه آنان را به عفو امر فرمودى، به آن سزاوارتريم. و امر فرمودى گدا را از در خانه هاى خود رد نكنيد و اكنون در حالى كه گدايان و فقيرانى هستيم به سوى تو آمده و در آستانه و درت اقامت گزيده و بخشش، احسان و نيكى تو را خواهانيم. بدين وسيله بر ما منّت گذار و ما را نااميد مگردان؛ زيرا تو از ما و كسانى كه به اين كار امر شده اند، به اين مطلب شايسته ترى. خداى من! اكرام نمودى. بنابراين مرا كه از گدايان تو هستم اكرام كن. و با بخشش، نيكى نمودى پس مرا از عطاياى خود بهره مند ساز. 🔸آنگاه به آنان رو كرده و مى گفت: و شما را عفو كردم آيا شما نيز از من و بدرفتاريم مى گذريد؟ من پادشاه بد، پست ستمكار، و مملوك پادشاهى كريم، باسخاوت، عادل، نيكى كننده و بخشنده ام. 🔹آنگاه آنان مى گفتند: آقاى ما! تو و بديهايت را عفو كرديم. ▪️سپس به آن ها مى فرمود: بگوييد خداوندا! از علىّ بن الحسين در گذر همان گونه كه ما را عفو كرد. و او را از آتش رها كن همان گونه كه ما را از بردگى خارج كرد. ▫️آنان نيز همين را مى گفتند. ♦️آنگاه مى گفت: خداوندا! آمين، پروردگار جهانيان! برويد من شما را عفو و شما را آزاد كردم به اميد گذشت از خود و رهايى خودم. ☀️و آنان را آزاد مى كرد. هنگامى كه روز فطر فرا رسيد عطايايى به آنان عنايت نموده تا محفوظ مانده و از مردم بى نياز شوند. و سالى نبود كه در شب آخر ماه رمضان حدود بيست نفر را آزاد نكند و مى فرمود: خداوند متعال در هر شب ماه رمضان هفتاد ميليون نفر را از آتش رها مى كند كه همگى سزاوار آتش هستند. و هنگامى كه شب آخر ماه رمضان فرا رسد به تعداد همه كسانى كه در اين ماه رها نموده است نجات مى دهد. و من دوست دارم خداوند مرا ببيند كه به اميد نجات خودم از آتش، عدّه اى از كسانى كه مالك هستند در سراى دنيا در راه خدا آزاد مى نمايم. 💥هيچ گاه خادمى را بيش از يك سال كامل به خدمت نگرفت؛ زيرا اگر برده را در اوّل يا وسط سال مى خريد در شب فطر آزاد مى كرد و عدّه ديگرى را در سال بعد مى خريد و سپس آزاد مى نمود. و تا زمانى كه به خداوند ملحق شد همين گونه بود. 💎و نيز در حالى كه هيچ نيازى به سياه پوستان نداشت تا با خريدن آنان نيازش را بر آورده سازد، آنان را مى خريد و هنگام بازگشت از عرفات دستور مى داد آنان را از بردگى آزاد نموده و اموالى به آنان ببخشند. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل یازدهم، عملی از امام سجّاد (علیه السّلام)، ص 161 و 162 @Arshiv_Gholam
"ادامه عملی از امام سجّاد (علیه السّلام)" 🔰 اگر بتواند، بايد خود را شبيه به امامش گردانيده و در شكل اين عمل بزرگ به او اقتدا نمايد كه اين كار گواراى او باد. و اگر نمى تواند حتماً به اندازه اى كه مى تواند آن را انجام بدهد. 💠 و كمترين كارى كه در اين جهت مى تواند انجام بدهد اين است كه ستم هايى كه زن، فرزند، خدمتكار و اجيرش نسبت به او روا مى دارند را ثبت كرده و در شب آخر ماه رمضان از آنان گذشت نمايد. و بهتر است آنچه را كه ثبت كرده است يك يك گفته و با پروردگار خود مناجات نمايد و بگويد: خداوندا! فلان بنده ات در فلان مورد به من ظلم كرد و من صبر كردم و... آنگاه بگويد: خدايا! مى دانى به من ظلم كردند و فقط به خاطر ترس از تو از آنان انتقام نگرفتم. به اين اميد كه تو نيز عذاب خود را از من باز دارى. بندگانت را امر به عفو نمودى. پس آنان را از عفو خود محروم مفرما كه شما به عفو شايسته تر از كسانى هستى كه آنان را به عفو دستور دادى. خدايا! به من توفيق دادى كه كسانى را كه به من ستم كردند ببخشم و بدين وسيله بر من منّت گذاشتى. پس مرا از عفوت محروم مفرما؛ زيرا منّت تو به جهت گذشت من از ديگران، بزرگتر از منّت گذشت تو از من مى باشد. و به خاطر اين منّت بزرگ آن منّت كوچك را هم نصيبم بفرما. خداوندا! بنده، مالك حقيقى نيست و حق مال مالك اوست. پس كسى كه به من ستم كند حق تو را از بين برده و هنگامى كه امر فرمودى كه او را عفو نمايم در حقيقت تو او را عفو نمودى. پس آنگاه كه او را عفو مى نمايى از من نيز درگذر. خداوندا! دستور دادى كسى را كه به ما تحيّت و درود مى فرستد بهتر از او جواب گوييم و اكنون پاسخ بهتر اين است كه در مقابل اين عمل من كه به خاطر رضاى تو از كسانى كه به من ظلم نمودند گذشتم مرا با آتش ‍ نسوزانى و در مقابل اميد من به عفو فراوان و فضلت بعد از عفو، گناهانم را به چند برابر نيكى تبديل نموده و بدين وسيله من را به درجات بلندى رسانيده و اميدم را نااميد نگردانى. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل یازدهم، عملی از امام سجّاد (علیه السّلام)، ص 162 و 163 @Arshiv_Gholam
به پای درد و دل بنده چاه کم آورد مقابل جگر من که آه کم آورد به پیش هیچ کسی کج نگشت گردن من ولی مقابل این بارگاه کم آورد تمام شد رمضان تازه ما شروع شدیم به شب نشینی عشّاق ماه کم آورد به بارگاه کریمت گناه کار آمد ولی ببخش اگر که گناه کم آورد شدم شبیه به "جون" غروب عاشورا کنار نور تو رنگ سیاه کم آورد اگر نگاه کنی کم می آورم حتماً زهیر در قبل یک نگاه کم آورد برای کوه گناهی به کاه راضی شد بدا به حال هر آن کس که کاه کم آورد خدا زیاد کند بین توبه ها کم را زمان توبه چه خوب است گاه کم آورد زمان توبه ی من هم نریخت گریه ی من همین که رفت دم قتلگاه کم آورد خودت بیا و بگو یا علی بلندم کن دوباره بنده تو بین راه کم آورد "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
وقتش رسیده وقت کنی رو به ما کنی ما را کبوتر حرم سامرا کنی درهم بخر نگاه نکن که چه می خری رسوا شوم اگر که بخواهی سوا کنی محکم حصار عشق شما را گرفته ام دل شور می زند که مبادا رها کنی درمانمان بکن به همان شیوه ی خودت درمان شویم اگر به خودت مبتلا کنی ای دست به خیر طایفه ی دست به خیر ها آقا نمی شود سفری دست و پا کنی؟ عمری نشسته ام به صف عاشقان تو وقتش رسیده وقت کنی رو به ما کنی آقا قلم به دست گرفتم برای تو من راضیم فقط به خدا با رضای تو بالاست تا ابد به خدا پرچم شما جانم فدای جان شما، خاتم شما تو لطف می کنی که مرا راه می دهی (ای بچه های فاطمه بازهم دم شما) از تو به ما زیاد رسیده ست یا نقی (چیزی کم از زیاد ندارد کم شما) دل را برای پا قدمت ساختم ببین بر سر درش نوشته شده مقدم شما من را ز راه عشق خودت تا خدا ببر جبریل هم رود ره پیچ و خم شما از تربت تو ریخته در خاک من خدا این فخر من شده که شدم آدم شما یک دم اگر که بغض کنی گریه می کنم جانم بگیر تا که نبینم غم شما آقا شنیده ام که کسی حرمتت نداشت رحمی به سن و سال تو و غربتت نداشت چون شمع نیمه جان شده سوسو گرفته ای با آه و غربت و غم خود خو گرفته ای لاغر شدی، خمیده شدی، آب رفته ای از پا فتاده دست به زانو گرفته ای این ارث فاطمه ست به حسن تکیه داده ای در حجره رفته ای کمک از او گرفته ای تا تشنه می شوی صدا می زنی حسین در حجره ات چو کشتیِ پهلو گرفته ای خواهی حسن نبیندت و گریه کم کند این هست علّتش که اگر رو گرفته ای همچون حسین فاطمه دور از وطن شدی همچون حسین فاطمه، أمّا کفن شدی همچون حسین فاطمه أمّا سرت نرفت در زیر تیغ کند عدو حنجرت نرفت بالا سرت ز حال، دگر مادرت نرفت با جمعی از اراذل مست خواهرت نرفت با دست های بسته شده همسرت نرفت در زیر نعل مرکبشان پیکرت نرفت در گوشه ی خرابه ولی دخترت نرفت در طشت، خیزران، به تنوری سرت نرفت این ها کنار، دست شما سالم است هنوز دستت برای غارت انگشترت نرفت "یاسین قاسمی" @Arshiv_Gholam
"آثار اين عمل" 💠 گرچه صرف قصد اين مطالب در دل مؤثّر است ولى گفتن تمامى آن و انجام آن با اعضاى بدن اثرات مخصوصى دارد، از قبيل: الف) همان گونه كه عمل قلبى عبادتى قلبى محسوب مى شود، همان طور نيز انجام آن با اعضاى بدن عبادتى بدنى محسوب مى گردد. ب) اين عمل باعث تأثير خاصّ و رقّتى در قلب مى شود كه عمل قلبى به تنهايى اين اثر را ندارد. و نيز باعث انجام عملى ديگر مى گردد كه او نيز مؤثّر بوده و بدين ترتيب فيض ادامه پيدا مى كند. ج) اكتفا نكردن به كفّار، بلكه انجام آن با اعضاى بدن، باعث تأثير گذاشتن بر ديگران و الگو گرفتن آنان و رواج اين سنّت نيكو در ميان جامعه مى شود. ⚠️ به همين جهت اگر امام (عليه السّلام) فقط به عبادت قلبى اكتفا مى فرمودند اين مطلب به ما نمى رسيد و نمى توانستيم به آن عمل كنيم. ♨️ و به طور كلّى اعضاى بدن نيز بهره اى از نور عمل داشته و انجام عمل با اعضاى بدن باعث ايجاد نور ديگرى در قلب علاوه بر نور عمل قلبى آن مى گردد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل یازدهم، آثار عملی از امام سجّاد (علیه السّلام)، ص 163 @Arshiv_Gholam
"محاسبه نفس" 3⃣ از كارهاى مهم اين است كه مانند شريكى كه در پايان كار با شريك خود تسويه حساب مى كند، از نفس خود حساب كشيده، و سرمايه خود را كه همان عمر، ايمان و بركات ماه رمضان و نورهاى آن مى باشد را در نظر آورد و ببينيد آيا ايمان او به خدا، رسول، كتاب و حجّت هاى او و روز قيامت بيشتر شده است يا نه؟ اخلاق او كه از اين معارف سرچشمه گرفته، چگونه است؟ خوف و رجا، صبر، زهد، خلوت نمودن براى ذكر خدا و تفكّرى كه باعث انس است، شناختى كه محبّت را به دنبال داشته و محبّتى كه به رضايت، تسليم و توحيد منجر شود، شرح صدر ناشى از نور شناخت در ديدن غيب و گشادگى قلب او در تحمّل بلاها و حفظ اسرار، تا چه اندازه اى است؟ چگونه در سراى فريب آرام نگرفته و به سراى جاويد بازگشت كرده است؟ آيا ماه رمضان و اعمال اين ماه تأثيرى در اين امور داشته است يا نه؟ 🔻در مورد افعال و حركت هاى اعضاى بدنش بينديشد. آيا همان گونه باقى مانده يا در اين مورد بيشتر به احكام الهى توجّه نموده است؟ به خصوص ‍ نسبت به حركت هاى زبانش هنگام سخن گفتن در مورد آنچه به او مربوط نبوده، سخنان باطل، دروغ، غيبت، تهمت، تعرّض به آبروى مؤمنين، فحش، اذيّت، و غيره. ☑️ اگر ببينيد كه تمام اين موارد همان طور كه بوده باقى مانده، بايد بداند كه اين مطلب ناشى از كارهاى بد او در اين ماه پربركت بوده و تاريكى گناهانش بر نورهاى اين شهر درخشان و روشنى بخش فائق آمده است؛ زيرا ممكن نيست كه نورهاى ماه رمضان، شب هاى قدر و اين دعاهاى گرانقدر قلب او را روشن كند ولى باز هم به گناه سابق خود ادامه دهد. 🔰 كسى كه چنين ضررى كرده است، بايد از خطر دعاى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) بترسد آنجا كه مى فرمايد: خداوند كسى را كه از ماه رمضان خارج شود و آمرزيده نشود نيامرزد؛ زيرا يكى از سخت ترين مصيبت ها و بزرگترين بلاها همين است. 💠 بايد با يارى خدا، پناه آوردن به رحمت و رفتن به درگاه او و در حالى كه با زبان حال مى گويد: اى كسى كه به داد بيچاره مى رسى هنگامى كه تو را بخواند و گرفتارى او را برطرف مى نمايى! خود را اصلاح نموده، بر گناهان خود گريسته و آثار اين اعتراف صادقانه را در خود هويدا سازد و با زبان حال بگويد: هيچ خدايى به جز تو نيست تنزيه مى كنم تو را و منم كه ستمكارم. ♻️ يكى از نشانه هاى اصلاح حال داشتن علامت گناهكاران و ترس آنان و آمرزش خواستن از خداى متعال به اندازه گناهان مى باشد. و اگر نفس او كه عبادت به تنبلى نموده است، نتواند او را براى به جا آوردن حقّ استغفار يارى كند، بايد از درى كه شيطان از آن در وارد شد و به مراد خود رسيد كه همان در نااميد نشدن است بر خداوند وارد شود. 🔆 و بالأخره بايد در آخر ماه تمام چيزهايى را كه از دين خود ضايع كرده جبران نمايد تا براى روز عيد و ديدار با خداوند در اين روز آماده شده و از فوايد آن محروم نشود. و بدين ترتيب به زيانى جبران ناپذير گرفتار نگردد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل یازدهم، محاسبه نفس، ص 163 و 164 @Arshiv_Gholam
"وداع با ماه رمضان" 4⃣ كار مهم ديگر وداع ماه رمضان و متأثّر شدن به خاطر جدايى از آن است. در اين رابطه دعاها و مناجات هايى پرارزش با ماه بزرگ خدا رسيده است. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل یازدهم، وداع با ماه رمضان، ص 165 @Arshiv_Gholam
💠 جمع رفقای طلبه و هیئتی ♦️روضه های حرم امام رضا (علیه السّلام) @Arshiv_Gholam
Mehdi Rasooli Ghei Az To Harchi.mp3
13.86M
🎙غیر از تو هر چی دلدادگی بود🎙 💠 حاج مهدی رسولی @Arshiv_Gholam
💠 جمع رفقای مدرسه علمیه رشد ♦️روضه شب جمعه حرم امام رضا (علیه السّلام) @Arshiv_Gholam
🕯هیئت متوسّلین به امام حسن عسگری (علیه السّلام)🕯 🔰سخنرانی: شیخ غلامعلي بدرلو 🔰مرثیه خوانی: کربلایی سعید شعبانی ⏳زمان: شنبه، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۲۱ 🌐مکان: قم، خیابان میثم، کوچه ۳۰، مسجد امام حسن عسگری (علیه السّلام). "خانوادگی" @Arshiv_Gholam
به یمن عاشقی ام با دلم تفاهم کن برای سوختنم حکم کن؛ تحکّم کن ز طفل گمشده بسیار ناز را بخرند حرم شلوغ که شد لطف کن مرا گم کن بیا و جنس خراب مرا ندیده بخر بیا به دست فروش حرم ترحّم کن دلت برای من گریه دار می سوزد فقط دو لحظه مرا پشت در تجسّم کن عزیز فاطمه مردم همه گرفتارند عزیز فاطمه فکری به حال مردم کن کبوتران حرم گر گرسنه می خوابند برنج سفره ی ما را بگیر گندم کن تکلّم فقرا جز زبان درازی نیست کلام حقّ کلیم است، پس تکلّم کن نخست ضامن من شو؛ سپس شکارم کن به دست و پا زدنم هم فقط تبسّم کن کلید قفل خراسان به دست خواهر توست مرا زیادتر از قبل زائر قم کن "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam