eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.2هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
294 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد از راه و کشیده است عبا را به سرش وای از سینۀ سوزان و دل شعله ورش همچو شمعی که بسوزد ز شرر آب شود آب کرد آتش آن زهر ز پا تا به سرش حجره اش بس که غم انگیز و ملال آور بود گرد غم بود که می ریخت ز دیوار و درش گاه در زیر لبش ذکر خدا می گوید گاه سوی در حجره ست خدایا نظرش هم جواد آمده بالین رضا هم زهرا هم پسر سوخته هم مادر خونین جگرش پیش مادر نبود طاقت برخاستنش زیر بار غم و اندوه خمیده کمرش پسرش دست به سر دارد و مادر به کمر او نظر می کند و خون رود از چشم ترش دست ظلمی که زده بر رخ زهرا سیلی پاره کرده ست کنون رشتۀ عمر پسرش ای "وفائی" ز فلک پیک شهادت آمد گشت تا گلشن سرسبز جنان همسفرش "سید هاشم وفایی" @Arshiv_Gholam
ذکر هوالمعشوق هنگام سحر داریم ما از دولت عشق است اذکارى اگر داریم ما هر کس که با ما می نشیند زود عاشق می شود خیلى براى این محلّه دردسر داریم ما  پیراهن ما نیز درمان می کند یعقوب را از کوچه ی یوسف هر از گاهى گذر داریم ما در عشق از اوّل براى سوختن آماده ایم یعنى در آغازش ز پایانش خبر داریم ما یک روز خاکستر شدن را یاد می گیریم، چون شب تا سحر پروانه را زیر نظر داریم ما ما سوختن را در میان گریه کردن یافتیم در آب می سوزیم، از بس که هنر داریم ما رنجی که ما داریم هنگام فقیری گنج ماست پس یک سر و گردن ز مردم بیشتر داریم ما خوب است سائل در گدایى خویشتن دارى کند اینجا ولى از خویشتن دارى حذر داریم ما  حالا که أجر گریه از أجر شهادت بهتر است بالاتر از خون گلو، خون جگر داریم ما بار سفر را بسته ایم و باز راه افتاده ایم ماه صفر که می رسد میل سفر داریم ما  داریم در این جاده جبریل مقرّب می شویم پاى پُر از تاول به جاى بال و پر داریم ما "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
"تفاوت قضاوت در مورد عمل خود و ديگران" ⚠️ آنچه درباره دقّت در مراتب اخلاص و صدق در آن گفتيم فقط در مورد عمل خود انسان است تا از خود قانع نشود مگر به خالص صادقانه و غير خالص را مانند معدوم بداند بلكه آن را گناه به شمار آورده؛ ولى نبايد اينگونه اعمال را از ديگران، مانند معدوم يا گناه به حساب آورد. زيرا اگر اعمال ديگران را بخواهد اينگونه بداند، نه تنها فايده اى نداشته بلكه باعث ترك عمل و بستن درِ صلاح و خير مى گردد. ⛔️ بنابراين نبايد با اين ملاك با ديگران برخورد كند. بلكه بايد با بندگان خدا به ملاك ظاهر عملشان، و حتّى بالاتر، با ترازوى فضل خداوند، برخورد نموده، و گمان كند كه اعمال ناقص و مخلوط مردم بهتر بوده و مورد قبول خداوند است. و اميدوار باشد كه از فضل خدا و قبول او محروم نمى شوند، گرچه اعمال آن ها ناقص و ناخالص باشد. و بعيد نشمرد كه خداوند دعاى بندگانش را فقط به خاطر شكل دعا قبول كند. گرچه اين دعا جز جنبانيدن زبان چيزى نباشد و با عفو عالى خود با آنان معامله كند. و مبادا انسان كسى را از رحمت خدا مأيوس نموده يا باعث شود اعمال را به جا نياورد گرچه عمل او مخلوط با تيرگى باشد. شايد اگر همين شكل عمل ترك نشود گاهى اوقات با بعضى از عنايات الهى همراه باشد و باعث ايجاد روح و حقيقتى در آن عمل شود و در روشن شدن قلب مؤثّر باشد، به گونه اى كه به كلّى عمل او عوض شود و بيشتر و يا همه اعمال او با حضور قلب بوده و آنگاه همراه با رستگاران، رستگار گردد. 💠 و خلاصه اگر فردى لوطى در مستى بگويد "يا اللّه" گمان نمى كنم خداوند او را ردّ نموده و او را اجابت نكند. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، قضاوت، ص 157 @Arshiv_Gholam
Motafarreghe (4).mp3
360.8K
🎙همسر یا همسفر؟🎙 💠 نوع نگاه به همسر سبب تعیین میزان دقّت در انتخاب همسر می شود... 🔴 استاد دارستانی @Arshiv_Gholam
Motafarreghe (5).mp3
2.72M
🎙انتخاب مادر و پدر برای فرزندمان🎙 💠 در انتخاب همسر باید به تربیت کودک خود توجّه داشته باشیم... 🔴 استاد تراشیون @Arshiv_Gholam
Motafarreghe (6).mp3
440.6K
🎙ظاهر خوب🎙 💠 پرهیز کنید از سبزه لجن زار... 🔴 استاد ماندگاری @Arshiv_Gholam
نمک و شیر را به دستش داد با هزار و یک آرزو دختر گفت ای دخترم کجا دیدی دو غذا روی سفره ی حیدر دخترش دست را جلو آورد تا نمک را ز سفره بر دارد تا که در هم نگاهشان گره خورد دید بابا دو چشم تر دارد گفت بابا که دخترم امشب زخم های دلم عمیق تر است از روی سفره شیر را بردار که علی با نمک رفیق تر است بعد افطار با دو دیده ی خیس گرچه با دخترش تبسّم کرد حال بابا عجیب بود عجیب دخترش دست و پای خود گم کرد دید هر لحظه بی قرارتر است آن ابرمرد بی نظیر و شجاع خیره می شد به آسمان، می خواند زیر لب آیه های استرجاع شب به نیمه رسیده و دیگر موقع رفتن امیر شده کودکان گرسنه منتظرند حرکت کن علی که دیر شده پس عبا را به دوش خود انداخت کیسه را پر ز نان وخرما کرد مثل هرشب پس از "به نام خدا" یک توسّل به نام زهرا کرد در دلش مجلسی ز روضه به پا باز با قصّه ی جوانش شد فقط انگار روضه خوان کم داشت درب و دیوار روضه خوانش شد سمت مقصد، علی که حرکت کرد ناگهان چشم او به در افتاد در برایش چه روضه ای می خواند یاد گیسوی شعله ور افتاد شعله ها را کمی خنک تر کرد اشک چشمان حیدر کرّار در هیاهوی روضه های در نمکی هم به روضه زد دیوار بعدِ مرغابیانِ داخل صحن میخ در سدّ راه مولا شد حرف میخ دری وسط آمد در دل بوتراب غوغا شد قلب حیدر رها شد از کوفه رفت سمت مدینه ی زهرا تیزی میخ یک طرف، وای از داغی میخ و سینه ی زهرا مرتضی ناگهان به خود آمد میخ را از عبای خود وا کرد پای خود را درون کوچه گذاشت یاد کوچه دوباره غوغا کرد روضه را کوچه سخت تر می خواند یاد نامردمانِ بی انصاف یاد چشم نبسته‌ی حیدر یاد سیلی، طناب، فحش، غلاف بعد از آن بین کوچه ی تاریک در دلش شور و همهمه افتاد در سکوت شبی پر از غصّه یاد تشییع فاطمه افتاد قلبش از بی وفایی محض تک تک مردمان کوچه گرفت بی وفایی هوای خواندن کرد روضه را از دهان کوچه گرفت کیسه کم کم سبک شد و مولا سهم خرمای کودکان را داد داشت کم کم دم اذان می شد کاخرین قرص های نان را داد آسمان و زمین همه محو قدرت گام استوار علیست سمت مسجد روانه شد حیدر ابن ملجم در انتظار علیست رکعتی با خدای خود دل داد بعد افتاد روی سجّاده بین محراب غرق خون خود فاتح خیبر است افتاده بی رمق گفت وای اگر بیند غرق خون پیکر مرا زینب کاش می شد سرم شود بسته تا نبیند سر مرا زینب روضه اینجا رسید و دل خون ها دل به دریای رستخیز زدند روضه خوان های شعر نوزدهم همه به کربلا گریز زدند یا علی زینب تو تاب نداشت که شکسته سر تو را بیند لیک خواهد رسید آن روزی که سری را به نیزه ها بیند "مهدی مقیمی" @Arshiv_Gholam
از بعد ماجرای زمین خوردنت مرا دست قضا غریب دوعالم نوشته است زهرای من، تو رفتی و از بعد رفتنت تنها خدا برای دلم غم نوشته است سی سال می شود که بدون تو مانده ام رفتی مرا برای دلم، تا گذاشتی شهر مدینه شیره ی جان مرا کشید من را میان این همه غم جا گذاشتی وقتی میان کوچه بن بست می رسم انگار می رسم به دو دست کبود تو امشب بیا به خانه قلبم سری بزن خسته شدم عزیز دلم در نبود تو درد بدی است درد فراق تو و علی من پیر بودم و ز غمت پیرتر شدم کردم وصیّت، اینکه من از پا فتاده ام سی سال پیش، کشته ی دیوار و در شدم عمری است لب گزیدم و کابوس کوچه ها لحظه به لحظه بال و پرم را شکسته است تیغی که در سجود، شکسته سر مرا قبلاً غلاف او کمرم را شکسته است یا که بیا و پر زدنم را نگاه کن یا که سر مرا به روی زانویت بگیر طوری بیا که باز نیفتی به روی خاک دست مرا رها کن و از پهلویت بگیر از بعد ماجرای زمین خوردنت حسن هر شب ز درد پهلوی من گریه می کند امشب که درد پهلوی من خوب تر شده بر این شکاف ابروی من گریه می کند پنهان نمانده پیش تو، عمری است فاطمه مانند تو سرم، بدنم درد می کند آتش گرفته ام جگرم تیر می کشد بس گفته ام بیا دهنم درد می کند زهرا بیا که روضه بخوانم برای تو زینب نشسته تا کفنم را سوا کند از آن همه کفن پسرم بی کفن شده باید حسین را سپرش بوریا کند دائم برای آن بدن بوریا شده دردی که مانده بر بدنم گریه می کند دیدم به یاد آن تن بی غسل و بی کفن در دست زینبم کفنم گریه می کند یادش بخیر شهر مدینه، خودت به من گفتی قرارِ بعدیِمان پای نیزه ها یادش بخیر، پیروهنی را که بافتی جای کفن برای حسینم به کربلا حالا بیا که خسته ام از گریه های خویش چشمی برای گریه نمانده برای من با چاه کوفه بس که نشستم گریستم نایی نمانده فاطمه بین صدای من "رضا باقریان" @Arshiv_Gholam
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل ها معنی شیر خدا را روز از لشگر بپرس هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس نه! فرار از جنگ هرگز در مرام شیر نیست قصّه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس گاه برتر می شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علّتی دارد که از قنبر بپرس در جهنّم با علیّ یا در بهشت بی علیّ؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس جمع خواهد شد محمّد با علیّ در یک بدن؟ ما نمی فهمیم این را از علی اکبر بپرس "مجتبی خرسندی" @Arshiv_Gholam
تا هر زمان که لطف کند آسیاب فقر ما می خوریم نان گدایی و آب فقر وقتی اجاق خانه ما قهر می کند این خانه گرم می شود از آفتاب فقر یک بار زیر منّت مردم نرفته ایم أمّا به روی دیده ی منّت تراب فقر دنیا نشست وضع مرا مو به مو نوشت ما را کتاب کرد به نام کتاب فقر هفتاد سال بندگی اش جز گناه نیست در نامه کسی که نباشد ثواب فقر تعبیر خواب صادقه ی فقر آبروست خوابیده ایم بلکه ببینیم خواب فقر قوس نزول باعث قوس صعود ماست معراج می برد فقرا را طناب فقر بنده اگر ندار نباشد که بنده نیست اظهار بندگی ست همین انتخاب فقر فقر مرا حساب و کتابم حساب کن کم از فشار قبر ندارد عذاب فقر "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
شهادت امیرالمومنین-بندانی نیشابوری.mp3
4.64M
🎙روضه بستر أمیرالمؤمنین (علیه السّلام)🎙 "استاد بندانی نیشابوری" @Arshiv_Gholam
"تلازم شرافت شب و روز" 🔸در روايات آمده است كه شرافت شب و روز ملازم يكديگر هستند، به اين معنى كه اگر روز شريف شد، شرافت آن به شبش نيز سرايت مى كند و هنگامى كه شب شريف شد، شرافتش به روز آن نيز سرايت مى نمايد. 🔹بنابراين مراقبت از روزهاى اين شب ها با اخلاص در عبادت لازم است، همان گونه كه در شب ها لازم مى باشد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، تلازم شرافت، ص 159 @Arshiv_Gholam