عاشقانه های حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_بیست_ونه ♡﷽♡ نمیگوید زهر مار میگوید زعفران! خیلے وقت است که با حاج رضاعل
🎀🍃
🍃
#عشقینه
#عقیق♥️
#قسمت_سی
♡﷽♡
سرش را به طرفین تکان میدهد و میگوید: هیچے ولش کن! در مورد پیشنهادت هم متاسفم من آدمے نیستم که برم مستقیم به دختر مردم بگم بیا زنم شو!
لبخند میزنم! راست میگوید ابوذر آدمے نیست که برود مستقیم به دختر مردم بگوید بیا زنم شو!اما آیه آدمے هست که برود مستقیم به دختر مردم بگوید بیا زن برادرم شو!😁
_چیکارت کنم ؟ یه ابوذر که بیشتر نداریم.آدرسشو ندارے؟ برم خود دختره رو ببینم؟
هیجان زده نگاهم میکند و میگوید:آیه یعنے واقعا میخواے اینکارو بکنے؟
دست به سینه میگویم:آره ولے نه بدون مزد!
میخندد گویے خبر خیلے خوشے را شنیده نگاهے به آسمان مےاندازد و بعد سرخوش میگوید: هر وقت وقت خالے داشتے خبرم کن تا ببرمت دم در دانشکده اش!
در دل میگویم:بے عرضه از دم دانشکده آنطرف تر نرفته براے آدرس !!!
مامان عمه با سینے میوه وارد تراس میشود و درحالے که چشمهایش را ریز کرده من و ابوذر را از نظر میگذراند! ظرف میوه را روے میز میگذارد و روے یکے از صندلے ها مینشیند و بے صدا به ما خیره میشود! منو ابوذر به هم نگاه میکنیم و بعد به مامان عمه ے صامت، بالاخره سکوت را میشکند و میگوید: یا الله، هر سر و سرے که دارید و همین الان میگید یا پرینازو میندازم به جونتون!
با تعجب خیره اش میشوم بے توجه به من روبه ابوذر میگوید: من که میدونم یه خبرے هست!
راستشو بگو عاشق شدے اومدے دست به دامن آیه شدے؟
ابوذر قیافه ای به خود میگرد که هر بیننده اے را به خنده می اندازد!آنقدرے عقل ندارد که بفهمد مامان عمه دارد یک دستے میهمانش میکند براے همین باناله میگوید: اینقدر تابلو!!
مامان عمه بشکنے میزند و میگوید:بازم مثل همیشه گرفت!!زود تند سریع تعریف کن! قضیه چیه!
کجا آشنا شدے! دختره کیه !چیکاره است و هر مشخصاتے که داره رو همین الان رد کن بیا!
چند دقیقه بعد از عمه بابا و پریناز هم آمدند.اگر دست ابوذر بود همانجا به گریه مے افتاد.بابا روے شانه ابوذر زد و گفت:خوب دور و برت آدم جمع میکنیا
عمه که حس کنجکاوے اش امانش نمیداد چشم و ابرویے براے ابوذر آمد و گفت: ابوذر اون کتابه بودقرار بود بدے! اونو بیا بهم بده لازمش دارم
بہ قلم🖊
" #نیل_۲ "✨
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبعمجازنیسد☺️
هرشب از ڪانال😌👇
🍃 @asheghaneh_halal
🎀🍃
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_بیست_ونه سعید درحالیکه دستش را دراز کرده بود تا استارت بزند و سرش به طرف
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_سی
رفت جلوی آیفن.
- تویی شروین؟ الان میام
نگاهی به سعید کرد. سعید خودش را گرفت و گفت:
- اینقدر شل نباش
در باز شد.
- خوبی
- ممنون
نیلوفر از دور به سعید سلام کرد. سعید سر تکان داد.
- بیا تو
-نه، باید برم. کار دارم. مسئله ها رو آوردی؟
- آره. اینا. بگیر
شروین مسئله ها را گرفت. نیلوفر به سعید خیره شده بود.
-چه راننده قشنگی داری. پسره ناصره؟
-دوستمه. من حوصله رانندگی ندارم
-چرا؟ اتفاقی افتاده؟
شروین برگه ها را زیر و رو کرد و جواب داد :
-نه، همش همینه؟
- آره
- عصر میدم برات بیارن
- خودم میام می گیرم
- نیازی نیست. می دم بیارن
-تو چت شده؟ تازگی ها اصلاً حوصله نداری ها
شروین دستی به سرش کشید وکلافه گفت:
-باشه. بیا بگیر. کاری نداری؟سلام برسون. خداحافظ
سوار ماشین شد. سعید به نشانه خداحافظی سر تکان داد.
- برو دیگه
سعید که راه افتاد شروین مسئله ها را داخل کیفش چپاند.
-چرا اینجوری با بنده خدا رفتار کردی؟
- نمی خوام چیزی بشنوم
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_بیست_و_نهم فاطمه که خیالش از این بابت راحت شده بود، سعی کرد تشنج د
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_سی
-امتحان کی؟ امتحان چی؟ چرا من باید امتحان پس بدم، اون هم همچین امتحانی؟ من که هیچ وقت دست از پا خطا نکردم، من که بندگی کردم، من که همیشه خودم رو پاک نگه داشتم، چرا من؟ چرا این امتحان؟ چرا سهم من از عشق این بود؟
-امتحان وقتی امتحانه که دست بذاره رو نقطه ضعف تو... کیه که توی این دنیا امتحان نشه؟ دنیا جای امتحانه، بندگی تو نماز و روزت نیست، بندگی تو قبول شدن توی همین امتحاناست، وگرنه امام علی)ع(، امام حسن)ع(، امام حسین)ع( و همه ائمه باید راحت ترین زندگی رو میداشتند، اما میبینی که، هرکه بامش بیش، برفش بیشتر، هرکسی بندگیش بیشتر باشه، امتحانش سنگین تره. و همه این امتحانا واسه اینه که تو به آخر آخر چیزی که براش آفریده شدی برسی، تو خدایی، باید به خدا برسی...
ان الله مع الصابرین ان الله مع المتقین
-سخته بابا، خیلی سخته...
- لا حول و لا قوه الا بالله، زندگی چه سخت باشه و چه آسون تو توانی نداری جز اون چیزی که خدا بهت داده، پس فکر نکن تویی که باید تحمل کنی، مطمئن باش تحملش رو خدا بهت میده، تو فقط به سخن و هدایت خدا دل بده...
-کارم درسته بابا؟
جوابی نشنید، جوابی نشنید چون خودش نمی دونست کارش درسته یا نه، نمیدونست پای بند موندن به این زندگی
درست تره یا رها کردنش، تمام جوابهایی که پدرش بهش میداد در واقع از ذهن خودش بیرون می اومد ولی امان از وقتی که خودش هم نمیدونست چه کاری درسته و چه کاری غلط
هوا کم کم داشت گرگ و میش میشد، تصمیم گرفت برگرده خونه، دوباره فاتحه ای برای پدرش خوند و بلند شد ...
توی مسیر فاتحه ای هم برای ساجده خوند و سوار ماشین شد احساس بدی توی وجودش بود، تمام طول مسیر تا خونه رو فکر کرد.
وقتی به در سفید خونشون رسید، دیگه تصمیمش رو گرفته بود، تصمیم گرفت بمونه و بجنگه، برای پیروزی، رو به آسمون کرد و گفت: خدایا اگر این امتحان شماست، من میمونم و میجنگم، من پای تصمیم اشتباهی که پنج سال پیش گرفتم میمونم، من پیروز این میدونه، پس خدای من می خوام کمکم کنی تا در لحظه مرگ فقط یک جمله بگم:
الحمدلله رب العالمین، شکرا لله...
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩💞𓆪• . . •• #عشقینه •• #مسیحای_عشق #قسمت_بیستونه نـــــمـــــــاز؟ مـــــــــن؟ شاید بهتر است ا
•𓆩💞𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#مسیحای_عشق
#قسمت_سی
صفحهای برابرم باز میشود،چقدر مرحله دارد !
خب ، مرحلهی اول:
نیتم که درست است ، فقط برای جلبرضایت خدا . . .
دلم میشکند
نیت میکنم برایخدا و برایجبران همهی بدیهایم ، هرچند اندازهی دریاست . . .
مرحلهی دوم:
خب باید دستها را تا گوش بالا آورد و " اللّه اکبر" گفت.
این هم که کاری ندارد.
مرحلهی سوم: قرائت
کارسخت شروع شد . . .
متن سایت را می خوانم؛
پس از گفتن "اللهاکبر سورهحمد را می خوانیم ،
پس از سوره حمد، یک سوره دیگر از قرآن را میخوانی به عنوان نمونه، میتوان
سورهتوحید را خواند .
این چند وقت،به خاطــر تکرار مکرر حمد،از بر کردمش ، اما سورهی دوم را چه باید بکنم .
چند بار از روی سورهی توحید میخوانم ، حفظ کردنش سخت نیست،
اما خب،یک روزه که نمیشود . . .
زیرلب میگویم:
خدایـــــا،بندهی گناهکارت رو تنها نذار . . .
بلند میشوم،
در اتاق راه میروم و فکر میکنم،طبق عادت همیشگی . . .
چراغ ذهنم روشن میشود . . .
موبایلم را برابر دهانم میگیرم
باید صدایم را ضبط کنم
شروع میکنم به قرائت سورهی توحید.
صدای ضبط شدهام را گوش میدهم،
از تلفظ بعضی لغات خندهام میگیرد . . .
خداروشکر این مرحله هم به خیر گذشت.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
.
.
•🖌• بہقلم: #فاطمه_نظری
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩💞𓆪•