eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
"من می‌خوام بـــا خودش ازدواج کنم، نه خانوادش" این استدلال درست نیست!❌ بخش عمده ای از زندگی مشترک شما در آینده متأثر از طرز تفکر، عقاید و رفتار خانواده همسر شما خواهد بود، در نتیجه نمی توان در انتخاب شریک زندگی خانواده را جزئی مستقل و جدا از همسر دانست . . . 😉
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
ازینکه تورو توی زندگیم دارم خیلی از ته دلم خوشحالم بخدا😍 😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌽 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . •فینگرفود😋😋 یه فینگرفود راحت و خوشمزه😍 ‌‌ ~مواد لازم: گوشت چرخکرده پیاز فلفل دلمه رب گوجه فرنگی نمک و ادویه دلخواه ( من اینارو زدم: زردچوبه، فلفل سیاه، پودر سیر، پاپریکا، ادویه فستفود، کمی دارچین و ادویه ایتالیایی) ‌خمیر هزارلا پنیر پیتزا (بدون پنیرم میشه) ‌زرده تخم مرغ ۱ عدد + شیر ۲-۳ ق غ + کمی زعفران ‌ ~مواد داخلش کاملا به دلخواه و سلیقه خودتونه فقط خیلی آبدار نباشه. ‌ ~قبل رومال زدن بهتره بذارین ده دقیقه تو فریزر چون خمیر خنک باشه بهتر پف میکنه. ‌ . 𓂃فوت‌وفن‌هاےسه‌سوته𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🌽 ⏝
👜 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 📩 دیشب مامان و بابام سرِ اینکه کدومشون رانندهِ بهتری هستن کل‌کل داشتن😐 ‹ بابام بهش گفت نکن . . ماشینمو به فنا نده، یهو مامانم گفت ماشینِ تو❓🧐 تو خودتم مالِ منی😁😍 چه برسه به ماشینت : ) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𓈒 1069 𓈒 "شما و مامانتون" رو بفرستین. 𓈒📬𓈒 @Khadem_Daricheh . 𓂃دونفره‌هاےویژه‌بامامان‌بفرما𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 👜 ⏝
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
گــــــاهى دلت ... هيچ نمى خواهد... فقط يك كلمه... يك پيــــــام💌... اصلا يك نقطه🤌... كه فقط از طرف او باشــــــد...!🙃 🥰 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🧸 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . و عمق عشق هیچگاه شناخته نمی شود مگر در‌ زمان فراق... - جبران خلیل جبران . 𓂃دیگه‌وقتشه‌به‌گوشیت‌رنگ‌و‌رو‌بدی𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧸 ⏝
🧃 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . 🌺 از کارهای قشنگی که محبت همسرتان را در دل شما زیاد می‌کند و نیز او می‌شوید این است که بعد از نماز و اوقات دیگر برای سلامتی، عاقبت‌خیری و یا رفع گرفتاری‌هایش کنید و حتی بدهید. 🌺 گاهی به او بگویید برایت، نذر کرده‌ام. 🌺 برایش با پیامک بنویس وقتی از خانه می‌روی برایت آیت‌الکرسی می‌خوانم. 🌺 حمایت‌های معنوی، زندگی را و لذت‌بخش می‌کند. چنین خانه‌ای برای همسر، و محل آرامش است. . 𓂃ویتامین‌عشقت‌اینجاست𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🧃 ⏝
☀️ ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ ندارم از جهان دگر نه شِکوه نه گلایه‌ای اگر به مشهدت، مرا دوباره دعوتم کنی✨️ . 𓂃جایےبراےخلوت‌باامام‌رئـوف𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . ☀️ ⏝
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
💌 ⏝ ֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢ . #مسیحای_عشق #قسمت_دویست‌وهشتادوشش زیر لب تشکر میکند و از خانه بیرون میرود.
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . نیکی به طرف مسجد میرود:من برم خبرشون کنم نگاهم به دنبالش کشیده میشود. قدم هایش را موزون و مرتب برمیدار د. چند ضربه به در مسجد میزند. چند لحظه بعد پیرمردی جلو میآید و در را باز میکند. به کاپوت شاسی بلند مانی تکیه میدهم و دست هایم را در سینه ام روی هم قالب میکنم. پیرمرد با نیکی حرف میزند،نیکی وانت ها را نشانش میدهد و برایش توضیح میدهد. موقع حرف زدن،دست هایش را در هوا تکان میدهد، انگار عادت همیشگی اش است... مانی کنارم میایستد :خیلی خاصه به طرفش برمیگردم،نگاهش به نیکی است و لبخند عجیبی روی لب هایش نشسته،چشم هایش برق میزند.. با ابروهایش به نیکی اشاره میکند:ببین چه ذوقی کرده.. انگار سند همه ی دنیا رو به نامش زدن.. پوزخند میزنم؛چقدر جنس خواسته های این دختر با من متفاوت است.. مانی ادامه میدهد : بعد دیدن عکسا،انتظار داشتم بالا و پایین بپره و خوشحال شه. مسیح ما خیلی دست کم گرفتیمش... دقت کردی چقدر آرومه؟ سرم را تکان میدهم،راست میگوید.. معدن آرامش است این دختر.. نمیدانم چرا وقتی مانی از او تعریف میکند،لبخند میزنم. نیکی با پیرمرد به طرفمان میآیند،صاف میایستم. چند قدمیمان که میرسند نیکی میگوید:مشدی ایشون همسرم هستن،ایشون هم برادر همسرم لبخند میزنم و دست پیرمرد را میفشارم. پیرمرد با مانی هم دست میدهد و به طرف من برمیگردد:خدا خیرتون بده.. قبول باشه ان شاءالله.. من الآن زنگ میزنم چند تا از بچه ها میان،تا صبح این غذاها رو بسته بندی میکنیم،صبح میبریم تحویل نیازمندا میدیم،خدا خیرتون بده... نیکی با ذوق به مشدی نگاه میکند. جلو میروم و دست پیرمرد را میگیرم،چند گام با خودم همراهش میکنم. کمی از مانی و نیکی دور میشویم،بسته ای پول در میآورم و به طرف مشدی میگیرم: بفرمایید. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . با تعجب نگاهم میکند:این چیه؟ میگویم:واسه هزینه ی ظرف یک بار مصرف و ماشین و اینا.. بفرمایید با لبخند دستم را پس میزند:نه پسرم.. پول هست.. ماشین هم هست،خیالت راحت... خانمت گفت عروسی یه بنده خدایی بوده انگار.. مبارکه ان شاءالله.. خیلی ثواب کردن واقعا.. اگه بدونی چه خونواده های نیازمندی تو این شهر هست.. عوض من به عروس و داماد تبریک بگو... آرزو میکنم به پای هم پیر بشن... برق از تنم عبور میکند،صداقت گفتار پیرمرد عجیب به دلم مینشیند.. به این چیزها اعتقادی ندارم ولی...نکند،مستجاب الدعوه باشد ؟ پیرمرد ادامه میدهد:این دختر،خیلی خانمه.. ماشاءالله لنگه نداره.. حالا میبینم خداروشکر همسرش هم یه پارچه آقاست.. خوشبخت باشین پسرم،قدر این دخترو بدون.. خیلی بهم میاین.. حرف هایش را باهم آنالیز میکنم،دعا میکند من و دختری که خیلی خانم است،به پای هم پیر شویم؟ نه! اشتباه کردی پیرمرد! ما به هم نمیآییم! تنها لبخند میزنم. ★ نیکی سینی را روی میز میگذارد. مانی خودش را جلو میکشد:عجب رنگ و بویی داره فقط بوش خوبه دیگه؟ نیکی میخندد،خنده که نه.. لبخند میزند نگاهم به ظرف قیمه میافتد،خوش رنگ و لعاب است،مانی راست میگوید. مانی قاشق پری داخل دهانش میگذارد. نیکی نگران،به او خیره شده. کمی که میگذرد،مانی میگوید:وای عالیه.. خیلی خوبه.. مسیح خیلی بی‌معرفتی.. چرا نگفتی منم واسه نهار بیام؟ قبل از اینکه حرفی بزنم،نیکی با پوزخند محوی میگوید :نه پسرعمو نخوردن... ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . به طرفم برمیگردد،چرا حس میکنم چهره اش دلخور است؟ ادامه میدهد:خواستم براتون بیارم.. ولی شما رفتین.. مانی هم چنان میخورد و از دستپخت نیکی تعریف میکند.. نیکی نگاه اخمویش را از من میگیرد و به طرف آشپزخانه میرود. بلند میشوم،به دنبالش نه به اختیار خودم،که به فرمان قلبم کشیده میشوم. پشت به من،جلوی اجاق ایستاده. دست چپ و شانه ی چپم را به کابینت ها تکیه میدهم و پای راستم را ضربدری از جلوی پای چپم رد میکنم و نوک انگشتان پای راستم را روی زمین میگذارم. :_من شام نخوردم... از قیمه ی ظهرت داری به یه گرسنه ی دیگه هم بدی؟ برمیگردد. دروغ میگویم،من شام خورده ام. به علاوه نه اشتها دارم،نه عادت زیادی به غذا خوردن. اما نمیخواهم نیکی از من دلگیر باشد و این،عجیب ترین اتفاق عمرم است! با لبخند نگاهم میکند:آره حتما .. برایم غذا میریزد و روی میز آشپزخانه میگذارد. قاشق را برمیدارم و پر میکنم و داخل دهانم میبرم. در حال جویدن چشمم به نیکی میافتد،چشمانش را محکم بسته. خنده ام میگیرد. حق با مانی بود،خیلی خوشمزه است.. اصلا فکر نمیکردم بلد باشد حتی چایی دم کند! :_فوق العاده است.. خیلی خوبه چشمانش را باز میکند:واقعا؟ لبخند میزنم:واقعا... نمیدانم به خاطر حضور نیکی است یا هرچیز دیگر اما تپش های قلبم ریتم گرفته اند و اشتهایم فوق العاده بالا رفته. :_چرا خودت نمیشینی؟ پشت میز مینشیند. قاشق پر را نشانش میدهم و سرم را خم می کنم... ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . :_خودت نمیخوری؟ با لبخند میگوید +:نه.. نوش جان دلم هری میریزد..دهانم قفل می شود،برق از سلول هایم میگذرد و واقعا انگار غذا، به جان و دلم مینشیند. نگاهش میکنم . با جمله اش غذا واقعا برایم نوش شد... نوشِ جانم شد! سرش را به طرف سقف گرفته و لبخند میزند. خودم را فراموش میکنم و قلبم را سرکوب.. نمیتوانم نگاهم را از او بگیرم. صدای مانی میآید +:مسیح خیلی خوشــ... با دیدن من و نیکی حرفش را میخورد،با شیطنت میگوید ببخشید.. فکر کردم مسیح تنهاست وگرنه یااللّه میگفتم +: ریز میخندد،نیکی از جا بلند میشود. میگویم :_مانی چرا چرت و پرت میگی؟ مانی با شیطنت میخندد:ممنون زنداداش خیلی خوشمزه بود زنداداش را غلیظ و محکم میگوید. نیکی زیرلب (شب بخیر) میگوید و به طرف اتاقش میرود،میدانم از شیطنت مانی خجالت کشیده.. حرکات این دختر، حتی حجب و سر به زیری اش به دلم نشسته. لقمه میپرد گلویم.. مانی به سرعت لیوان آب به دستم میدهد و چند ضربه به پشتم میزند.. من... من در دل از نیکی تعریف کردم؟ ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . √ سیدعلی خامنه‌ای، فاتح جنگه😎 👆شعرخوانی طوفانی امروز حسین طاهری در بیت رهبری💚 . ⊰🇮🇷 ⊰❤️ ⊰#⃣ | ⊰📲 بازنشر: ⊰🔖 𓈒 1536 𓈒 . 𓂃شب‌نشینےبامقام‌معظم‌دلبرے𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🌙 ⏝
🍳 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . صبح شروع عاشقےست ! 🔋 پس عاشقانـہ شروع مےڪنم صبح دوست داشتنت را ڪـہ وجودت ، شب و روزم را بخیر مےڪند ♥️🙂‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ . 𓂃صبح‌رو‌عاشقانه‌بخیرکن𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🍳 ⏝
هدایت شده از رصدنما 🚩
سلـام سلـام 😍✋🏻 آقا ما اومدیم با یك‌ خفن 🤓🇮🇷 می‌فرمایید که چه چالشی ؟🧐 صبور باش مؤمن ، صبووور بزار دو دقیقه از اومدنم بگذره آخه 😩 ولی چون می‌بینم مشتاق زیاد داریم خیلی معطل‌تون نمی‌کنم 😉😃👇🏻 آقا فردا چه روزیــــــــــه ؟ احسنت بر تو ، ۱۳ آبان و 😎✌️🏻 دوستانـی که قراره برن برامون و بفرستید ما هم کار می‌کنیم تو کانــــــــــال عه عه صبر کن ، سریع نرو 🙄 هم داریــــــــــم 🤩 بلههه ، برای یا ارسالی‌شما که بیشترین ویو رو در کانال بخوره تقدیم میشه 😜💸 پس ما فردا منتظرِ عکس‌ها و فیلم‌های شما هستیم . کجــــــــــــــــــــا ؟! - اینجــــــــــــــــــــا بگوشیــــــــــم @Khadem_Daricheh • دست رفقاتو هم بگیر و بیار چون اینجا ممنوعه ☺️ | 🇮🇷 @Rasad_nama
💛 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . «اذا دخلت علیک اهلک فخذ بناصیتها و استقبل بها القبلة و قل: اللهم... فان قضیت لی منها ولدا فاجعله مبارکا سویا» امام صادق علیه السلام فرمودند: چون همسرت به خانه تو آمد، دست بر پیشانیش بگذار، و رو به قبله اش برگردان و [دعا کن و] بگو: خداوندا!... اگر از این همسرم، فرزندی برای من تقدیر نمایی، فرزند مبارک و سالم عنایت فرمای.😊❤️ منبع:من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 263✍ . 𓂃حرفایے‌که‌میشن‌چراغ‌راهِت𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💛 ⏝
- 💙🍭 دیگر نبات را نخـرد مشتری به هیچ✖ یک بار اگر تبسم همچون شکر کنی😍 @Asheghaneh_Halal
از امروز وقت دارین صدای همسرتون رو ضبط کنید و زیرش این متن رو بنویسید👇 . . . همه از گشنگی ضعف میکنن😓 من از صدای تو😍💚 . . تا فردا از انجام فعالیت تون منو با خبر کنیدااا تنبل نباشید شیطون بلا و قری باشید
33.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌽 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . ڪـیڪـ دورنگ آسـون و خوشمـزه🎂😌 پـودر ڪاڪائو ۳ قاشق غذا خوری🤎 بیـڪـینگ پودر ۱ قاشق چایخوری وانیـل‏ ۱ قاشق چای خوری🤍 ماسـت‏ (یا شیر) ۱ لیوان🥛 آرد سفـید شیرینـے پزی ۲ لیوان ۱۵۰ گرم ڪره ذوب شده (یا ۱/۲ لیوان روغن مایع)🧈 شڪـر ۱ لیوان و تخم مرغ ۴-۳ . 𓂃فوت‌وفن‌هاےسه‌سوته𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 🌽 ⏝