✅پس از شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) هارون الرشید در بغداد یکی از دژخیمان خونخوار خود را به نام «عیسی بن یزید جَلُودِی» را به مدینه فرستاد و به او دستور داد که؛
📋《أَنْ يُغِيرَ عَلَى دُورِ آلِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ أَنْ يَسْلُبَ نِسَاءَهُمْ وَ لَا يَدَعَ عَلَى وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ إِلَّا ثَوْباً وَاحِداً》
♦️به خانه های آل ابوطالب(ع) هجوم ببرد و تمام دارایی های آنها از قبیل لباس و اثاث و زر و زینت زنهایشان را غارت نماید و برای زنان آنها جز یک لباس باقی نگذارد.
جَلودیّ ابتدا با لشکر خود وارد مدینه شد و طبق دستور هارون، تمام خانه های علویان را غارت نمود.
📋《فَصَارَ الْجَلُودِيُّ إِلَى بَابِ دَارِ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) هَجَمَ عَلَى دَارِهِ مَعَ خَيْلِهِ》
♦️هنگامی که به خانه امام رضا(ع) رسید، با لشکر خود به خانه آن حضرت(ع) نیز هجوم آورد.
📋《فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ الرِّضَا(ع) جَعَلَ النِّسَاءَ كُلَّهُنَّ فِي بَيْتٍ وَ وَقَفَ عَلَى بَابِ الْبَيْتِ》
♦️هنگامی که امام رضا(ع) در مقابل این حادثه تلخ قرار گرفت، همه زنان خانه را در اطاقی جمع کرد و خود جلوی در آن اطاق ایستاد.
آنگاه جلودی نزد امام رضا(ع) آمد و بین آنها گفتگو شد.
جلودی گفت :
📋《لَابُدَّ مِنْ أَنْ أَدْخُلَ الْبَيْتَ فَأَسْلُبَهُنَّ كَمَا أَمَرَنِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ》
♦️چاره ای نیست جز اینکه باید وارد این اطاق شوم و لباس های زنان را (جز یک لباس) غارت نمایم، همانگونه که امیرالمومنین اینچنین دستور داده اند.
امام رضا(ع) فرمود :
📋《أَنَا أَسْلُبُهُنَّ لَكَ وَ أَحْلِفُ أَنِّي لَا أَدَعُ عَلَيْهِنَّ شَيْئاً إِلَّا أَخَذْتُهُ فَلَمْ يَزَلْ يَطْلُبُ إِلَيْهِ وَ يَحْلِفُ لَهُ حَتَّى سَكَنَ》
♦️من خودم لباس های آنها را می گیرم و به تو تحویل می دهم و سوگند می خورم که چیزی باقی نگذارم.
ولی جلودی همچنان اصرار می کرد که خود، این کار را انجام دهد، تا اینکه حضرت(ع) سوگند یاد کرد و جلودی پذیرفت و آرام گرفت.
📋《فَدَخَلَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) فَلَمْ يَدَعْ عَلَيْهِنَّ شَيْئاً حَتَّى أَقْرَاطَهُنَّ وَ خَلَاخِيلَهُنَّ وَ أَزْرَارَهُنَّ إِلَّا أَخَذَهُ مِنْهُنَّ وَ جَمِيعَ مَا كَانَ فِي الدَّارِ مِنْ قَلِيلٍ وَ كَثِيرٍ فَلَمَّا كَانَ فِي هَذَا الْيَوْمِ》
♦️پس آن حضرت(ع) به اندرونی خانه داخل شد و هر چه همراه زنان بود از جمله لباس و زر و زیور، گوشواره و خلخال و دستبند همه را هر چه بود، گرفت و تحویل جلودیّ داد، و غیر اینها هر چه از اثاث در آن خانه بود همه را از کم و بیش به غارت بردند.
گذشت تا اینکه بعد از مرگ هارون، پسرش مامون جانشین او شد و امام رضا(ع) نیز از مدینه به ایران آمده بود و ولایت عهدی را پذیرفته بود.
عیسی بن یزید جلودی نیز از کسانی بود که از بیعت با امام رضا(ع) خودداری نمود.
روزی مامون در محضر امام رضا(ع) درباره کسانی که از بیعت سرپیچی کرده بودند، حکم می کرد.
نوبت به جلودی رسید، پس او را به حضور مامون آوردند.
هنگامی که جلودی داخل شد، نگاه امام رضا(ع) به جلودیّ افتاد و به مامون فرمود :
📋《يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ! هَبْ لِي هَذَا الشَّيْخَ!》
♦️ای امیرالمؤمنین! این پیرمرد را به من ببخش!
مامون گفت :
📋《يَا سَيِّدِي! هَذَا الَّذِي فَعَلَ بِبَنَاتِ مُحَمَّدٍ(ص) مَا فَعَلَ مِنْ سَلْبِهِنَّ》
♦️سرورم! این همان کسی است که اموال آل پیغمبر(ص) و دختران رسول خدا(ص) را چپاول و غارت نمود، همانگونه که خود دیدید.
📋《فَنَظَرَ الْجَلُودِيُّ إِلَى الرِّضَا(ع) وَ هُوَ يُكَلِّمُ
الْمَأْمُونَ وَ يَسْأَلُهُ عَنْ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُ وَ يَهَبَهُ لَهُ فَظَنَّ أَنَّهُ يُعِينُ عَلَيْهِ لِمَا كَانَ الْجَلُودِيُّ فَعَلَهُ》
♦️جلودیّ به امام رضا(ع) می نگریست و حضرت(ع) به مأمون اصرار می کرد که وی را آزاد کند و از ریختن خون او بگذرد، امّا جلودیّ از نظر سابقه جنایاتش با خاندان حضرت(ع) چنان می پنداشت که امام(ع) مأمون را تحریک به قتل او می کند.
پس جلودی به مأمون گفت :
📋《يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ! أَسْأَلُكَ بِاللَّهِ وَ بِخِدْمَتِيَ الرَّشِيدَ أَنْ لَا تَقْبَلَ قَوْلَ هَذَا فِيَّ!》
♦️یا امیرالمؤمنین! تو را به خدا و به حق خدمتم به هارون الرشید، خواسته این مرد را درباره من نپذیر!
مامون به امام رضا(ع) گفت :
📋《يَا أَبَا الْحَسَنِ(ع)! قَدِ اسْتَعْفَى وَ نَحْنُ نُبِرُّ قَسَمَهُ!》
♦️این مرد با سوگند ردّ قول شما را طلب می کند!
آنگاه مامون به جلودیّ گفت :
📋《لَا وَ اللَّهِ لَا أَقْبَلُ فِيكَ قَوْلَهُ أَلْحِقُوهُ بِصَاحِبَيْهِ فَقُدِّمَ فَضُرِبَ عُنُقُهُ》
♦️نه! به خدا قسم، قول او را درباره تو نخواهم پذیرفت، و گفت او را به دو رفیقش ملحق کنید، او را بردند و گردن زدند.(۱)
📚منبع :
۱)عيون أخبار الرضا(ع) شیخ صدوق، ج۲، ص۱۶۲
@AsnadolMasaeb
✅آنچه داستان مشهور در مورد «ضامن آهو» بین محافل هست اینکه؛
«روزی صیادی در بیابان آهویی را دنبال میکند و امام رضا(ع) در آن نواحی بوده و آهو به امام رضا(ع) پناه میبرَد، امام(ع) حاضر میشود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمیپذیرد.
در این هنگام؛ آهو به زبان میآید و به امام(ع) میگوید من دو بچه شیرخوار دارم که گرسنهاند و چشم به راهاند و شما ضمانت مرا بکنید تا بروم و آنها را شیر دهم و برگردم.
امام رضا(ع) هم ضمانت آهو را میکند و آهو میرود و بهسرعت بر میگردد، شکارچی که این وفای به عهد آهو را میبیند و وقتی میفهمد که ضامن آهو، امام رضا(ع) است، منقلب میشود و آهو را آزاد میکند.»
✍اما داستان ضامن شدن امام رضا(علیه السلام) برای آهو به آن شکلی که در بین مردم و برخی آثارِ متأخر آمده، در منابع روایی وجود ندارد و کاملا بی سند است.
اما طبق منابع، سه روایت؛ در مورد دیگر معصومین(علیهم السلام) در این باره وجود دارد.
1⃣حضرت رسول اکرم(ص) :
👤فضل بن حسن طبرسی(۵۴۸ق) می نویسد :
روزی حضرت رسول اکرم(ص) با اصحاب از محلی عبور می کردند که در این هنگام آهوئی که در دامی گیر کرده بود به آن حضرت(ص) شکایت کرد.
آهو گفت :
📋«يَا رَسُولَ اللهِ(ص)! إِنَّ لِي طِفلاً يَحتَاجُ إلَى لَبَنِِ وَ إِنِّي قَد وَقَعتُ فِي هَذِهِ الشَبَكَةِ فَخَلِّنِي حَتَّى اُرضِعَهُ»
♦️ای رسول خدا(ص)! من کودکی دارم که احتیاج به شیر من دارد، من اکنون در این دام گرفتارم و کودکم گرسنه مانده است، اینک مرا از این دام رها کن تا کودک خود را شیر دهم.
حضرت(ص) فرمود :
📋«كَيفَ اُخَلِّيكَ وَ صَاحِبُ اَلشَّبَكَةِ غَائِبٌ؟»
♦️من چگونه تو را آزاد کنم و حال اینکه صاحب دام اکنون در اینجا نیست؟
آهو گفت : شما مرا رها کنید، من پس از اینکه کودکم را شیر دادم مراجعت خواهم کرد.
پس؛
📋«فَخَلَّاها وَ جَلَسَ حَتَّى رَجَعَت الظِبيَةُ وَ جَاءَ صَاحِبُهَا فَشَفَّعَ رَسُولُ اللهِ(ص) حَتَّى خَلَّى سَبِيلَهَا»
♦️رسول اکرم(ص) به این شرط او را از دام صیاد رهانید، و در آن جا توقف فرمود تا آهو مراجعت کرد، در این هنگام صاحب دام نیز از راه رسید، حضرت(ص) از آهو شفاعت نمود، صیاد نیز او را رها کرد.(۱)
2⃣ #امام_سجاد_علیه_السلام :
👤شیخ مفید(۴۱۳ق) می نویسد :
امام سجاد(علیه السلام) در یکی از سفرها با عدّه ای به مکه میرفت، همینکه در بین راه نشستند آهوئی آمد و در مقابل آن حضرت(ع) ایستاد، با چشمانی پر از اشک به حضرت زین العابدین(ع) شکایت کرد.
همسفران خود فرمود :
📋«أَ تَدْرُونَ مَا تَقُولُ هَذِهِ اَلظَّبْيَةُ؟»
♦️آیا می دانید این آهو چه گفت؟
گفتند : خدا و پیغمبر و امام(ع) بهتر میدانند.
حضرت(ع) فرمود :
این آهو میگوید :
📋«إِنَّ فُلاَناً اَلْقُرَشِيَّ أَخَذَ خِشْفَهَا بِالْأَمْسِ وَ إِنَّهَا لَمْ تُرْضِعْهُ مِنْ أَمْسِ شَيْئاً»
♦️من نزد فلان شخص قرشی هستم و بچه ای دارم که از من گرفته شده، مدت یک شب و روز است که به آن غذا نداده اند.
پس امام زین العابدین(ع) نزد آن شخص قرشی فرستاد، او را حاضر کردند، طلب بخشش آن آهو را با بچه اش از او کرد، غذا آوردند به آن آهو داد، آنگاه امر کرد تا به طرف صحرا رود، راه آن حیوان را باز کردند، او همهمه کنان با بچه خود به سوی بیابان رفت.
امام(ع) فرمود : نفهمیدید آن آهو چه میگفت؟
سپس فرمود :
📋«دَعَتِ اَللَّهَ لَكُمْ وَ جَزَتْكُمْ خَيْراً»
♦️او در حق ما دعای خیر کرد.(۲)
3⃣ #امام_جعفر_صادق_علیه_السلام :
👤قطب الدین راوندی(۵۷۳ق) می نویسد :
داوود بن کثیر رَقّی نقل می کند روزی به همراه ابوالخطاب و مفضّل و ابو عبداللّٰه بلخى در طی مسیری به همراه امام صادق(ع) بودیم.
در این هنگام؛ آهویی به امام صادق(ع) پناه آورد و با دُم خود اظهار عجز و احتیاج میکرد و صدای مخصوصی که حاکی از التماس بود، می نمود.
امام(ع) فرمود :
📋«أَفْعَلُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ»
♦️ان شاءالله انجام می دهم.
آهو راه خود را در پیش گرفت و رفت.
عبدالله بلخی گفت : چیز عجیبی دیدیم، آهو چه میخواست؟!
امام صادق(ع) فرمود :
📋«اِسْتَجَارَ بِيَ اَلظَّبْيُ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّ بَعْضَ مَنْ يَصِيدُ اَلظِّبَاءَ بِالْمَدِينَةِ صَادَ زَوْجَتَهُ وَ أَنَّ لَهَا خِشْفَيْنِ صَغِيرَيْنِ وَ سَأَلَنِي أَنْ أَشْتَرِيَهَا وَ أُطْلِقَهَا إِلَيْهِ فَضَمِنْتُ لَهُ ذَلِكَ»
♦️آهو به من پناهنده شد و گفت : یکی از صیاد های مدینه همسرش را صید کرده و دو برّه کوچک دارد از من تقاضا کرد او را بخرم و آزاد کنم من نیز ضمانت کردم که این کار را انجام دهم.
سپس امام(ع) برگشت، ما نیز در خدمتش بودیم آهوی ماده را خرید و آزاد کرد.(۳)
📚منابع :
۱)إعلام الوری شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۲
۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۲۹۷/
اثبات الوصیه مسعودی، ص۱۷۳/
بحارالأنوار مجلسی، ج۶۱، ص۳۷
۳)الخرائج و الجرائح راوندی، ج۱، ص۲۹۷/
بحارالأنوار مجلسی، ج۴۷، ص۱۱۲
@AsnadolMasaeb
💠داستان زنده شدن نقش شیرانِ روی پرده با اشاره ی #امام_رضا_علیه_السلام :👇
@AsnadolMasaeb
✅مرحوم شیخ صدوق نقل می کند :
«حمید بن مهران» از کسانی بود که نزد مأمون از امام رضا(علیه السلام) بدگویی میکرد و امام(علیه السلام) را ساحر و فرزند ساحر می خواند و به او جسارت فراوان مینمود.
او روزی از مأمون خواست جلسه ای ترتیب دهد تا با امام(علیه السلام) به مجادله بپردازد و قدر و شأن او را پایین آورد و مأمون نیز قبول کرد.
مامون مجلسی بزرگ تشکیل داد و کارگزاران و قضات و بزرگان شهر را جمع نمود و از امام رضا(علیه السلام) خواست که در آن مجلس حاضر شود.
بالخره مجلس تشکیل شد و امام رضا(علیه السلام) در مجلس حضور یافتند.
حمید بن مهران رو به امام رضا(علیه السلام) کرد و در کمال بی ادبی و جسارت سخن ها گفت و جوابهای قاطعی از امام رضا(علیه السلام) شنید.
تا اینکه به امام رضا(علیه السلام) گفت :
📋《فَإِنْ كُنْتَ صَادِقاً فِيمَا تَوَهَّمُ فَأَحْيِ هَذَيْنِ[أَسَدَيْنِ مُصَوَّرَيْنِ] وَ سَلِّطْهُمَا عَلَيَّ فَإِنَّ ذَلِكَ يَكُونُ حِينَئِذٍ آيَةً مُعْجِزَةً》
♦️پس اگر تو راست می گویی، این دو شیری که روی پرده به تصویر کشیده شده اند را زنده کن و آنها را بر من مسلط کن تا مرا بِدَرَند، که اگر این چنین کنی، این خود نشانه معجزه ی توست.
📋《فَغَضِبَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى(ع) وَ صَاحَ بِالصُّورَتَيْنِ دُونَكُمَا الْفَاجِرَ!》
♦️پس در این هنگام؛ امام رضا(علیه السلام) به غضب آمد و با صدای بلند بر آن دو شیر فریاد زد و فرمود : این فاجر و تبهکار را بدَرید!
📋《فَافْتَرِسَاهُ وَ لَا تُبْقِيَا لَهُ عَيْناً وَ لَا أَثَراً فَوَثَبَتِ الصُّورَتَانِ وَ قَدْ عَادَتَا أَسَدَيْنِ فَتَنَاوَلَا الْحَاجِبَ وَ رَضَّاهُ وَ هَشَمَاهُ وَ أَكَلَاهُ وَ لَحَسَا دَمَهُ وَ الْقَوْمُ يَنْظُرُونَ مُتَحَيِّرِينَ مِمَّا يُبْصِرُونَ》
♦️ناگهان نقش های آن دو شیر بر روی پرده، جان گرفتند و بیرون جهیدند و آن ملعون را گرفتند و بلافاصله دریدند و خوردند و کوچکترین اثری از او باقی نگذاشتند و استخوانهای او را خُرد کرده و جویدند و خوردند و خون او را لیسیدند، در حالی که مردم تماشا می کردند و همه در تحیر و حیرت فرو رفته بودند.
شیران رفتند و دوباره نقش روی پرده شدند.(۱)
📚منبع :
۱)عیون اخبار الرضا(ع) شیخ صدوق، ج۲، ص۱۷۲
@AsnadolMasaeb
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️
✍ #روضه_شماره 3️⃣0️⃣1️⃣
👤 #امام_حسین_علیه_السلام
👤 #امام_رضا_علیه_السلام
👤 #امام_جواد_علیه_السلام
👤 #حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
@AsnadolMasaeb
🔸🔶《السَّلاَمُ عَلَیْکَ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمَامَ الْوَفِيَّ الرَّضِيَّ الزَّكِيَّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ》🔶🔸
✅مرحوم شیخ صدوق به نقل از «اباصلت هروی» نقل می کند که؛ امام رضا(علیه السلام) یک روز قبل از این که توسط «مامون عباسی» مسموم شود، به من فرمود :
📋《يَا أَبَا الصَّلْتِ! غَداً أُدْخَلُ عَلَى هَذَا الْفَاجِرِ!
فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ وَ أَنَا مَكْشُوفُ الرَّأْسِ فَتَكَلَّمْ أُكَلِّمْكَ وَ إِنْ أَنَا خَرَجْتُ وَ أَنَا مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلَا تُكَلِّمْنِي》
♦️ای اباصلت! من فردا نزد این مرد فاجر و تبهکار می روم.
وقتی از نزد او خارج شدم، اگر سرم با عبایم پوشانده بودم، دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا مسموم کرده است.
فردای آن روز امام رضا(ع) پیش مامون رفت و من پریشان خاطر، منتظر خروج امام(ع) از نزد مامون شدم.
بعد از مدتی، اباصلت مشاهده کردم که؛
📋《فَخَرَجَ مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلَمْ أُكَلِّمْهُ حَتَّى دَخَلَ الدَّارَ فَأَمَرَ أَنْ يُغْلَقَ الْبَابُ فَغُلِقَ ثُمَّ نَامَ عَلَى فِرَاشِهِ وَ مَكَثْتُ وَاقِفاً فِي صَحْنِ الدَّارِ مَهْمُوماً مَحْزُوناً》
♦️امام رضا(ع) از نزد مامون خارج شد، در حالی که؛ عبایش را به سر انداخته بود و به خانه رفت و به من فرمود : اباصلت! در را ببند!
سپس در بستر افتاد.
و من نیز در وسط خانه محزون و ناراحت ایستاده بودم.
📋《فَبَيْنَمَا أَنَا كَذَلِكَ إِذْ دَخَلَ عَلَيَّ شَابٌّ حَسَنُ الْوَجْهِ قَطَطُ الشَّعْرِ أَشْبَهُ النَّاسِ بِالرِّضَا(ع) فَبَادَرْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ لَهُ :
مِنْ أَيْنَ دَخَلْتَ وَ الْبَابُ مُغْلَقٌ؟
فَقَالَ : الَّذِي جَاءَ بِي مِنَ الْمَدِينَةِ فِي هَذَا الْوَقْتِ هُوَ الَّذِي أَدْخَلَنِي الدَّارَ وَ الْبَابُ مُغْلَقٌ!
فَقُلْتُ لَهُ : وَ مَنْ أَنْتَ؟
فَقَالَ لِي : أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكَ يَا أَبَا الصَّلْتِ!
أَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ(ع)!
ثُمَّ مَضَى نَحْوَ أَبِيهِ فَدَخَلَ وَ أَمَرَنِي بِالدُّخُولِ مَعَهُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ الرِّضَا(ع) وَثَبَ إِلَيْهِ فَعَانَقَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ سَحَبَهُ سَحْباً إِلَى فِرَاشِهِ وَ أَكَبَّ عَلَيْهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) يُقَبِّلُهُ وَ يُسَارُّهُ بِشَيْءٍ لَمْ أَفْهَمْهُ [ثُمَّ] مَضَى الرِّضَا(ع)》
♦️ناگهان دیدم جوانی بسیار زیبا پیش رویم ایستاده که شبیه ترین کس به حضرت رضا(ع) است.
جلو رفتم و عرض کردم : از کجا داخل شدید؟ درها که بسته بود.
فرمود : آن کس که مرا از مدینه تا اینجا آورد، از در بسته هم وارد کرد.
پرسیدم : شما کیستید؟
فرمود : من حجّت خدا بر تو هستم، ای اباصلت! من محمد بن علی الجواد(ع) هستم.
سپس به طرف پدر گرامی اش رفت و فرمود :
تو هم داخل شو!
تا چشم مبارک حضرت رضا(ع) به فرزندش افتاد، او را در آغوش کشید و پیشانیاش را بوسید.
امام جواد(ع) خود را روی بدن امام رضا(ع) انداخت و او را بوسید.
سپس آهسته شروع کردند به گفتگو که من چیزی نشنیدم.
اسراری بین آن پدر و پسر گذشت تا اینکه روح ملکوتی امام رضا(ع) به عالم قدس پر کشید.(۱)
در اینجا فرزندی در لحظات آخر عمر شریف پدرش، بر بالین ایشان حاضر شد، و شاهد جان دادن پدر شد، اما در کربلا بر عکس این قضیه بود، و پدری شاهد جان دادن فرزندش برومندش بود.
خورازمی از علمای اهل تسنن، در مقتل خود نقل می کند :
وقتی حضرت علی اکبر(ع) به میدان رفت و جانانه جنگید، و وقتی که از مرکب به زمین افتاد و توسط دشمن قطعه قطعه شد.
امام حسین(ع) شتابان خود رو به بالین جوانش رساند.
📋《فَأَخَذَهُ الحُسَينُ(ع)، فَضَمَّهُ إِلَيهِ!》
♦️ابی عبدالله(علیه السلام) علی اکبر(ع) را گرفت و به سینه ی مبارک چسبانید.
📋《وَ لَم يَزَل كَذَلِكَ عَلَى صَدرِهِ حَتَّى مَاتَ!
فَلَمَّا نَظَرَ إِليَه مَيِّتَا! قَالَ : عَلَى الدُنيَا بَعدَكَ العَفَا!》
♦️و همچنان سید الشهدا(ع) او را به سینه چسبانیده بود، تا اینکه جوانش جان داد.
هنگامی که ابی عبدالله(ع) به بدن بی جان علی اکبر(ع) نظر نمود، فرمود : علی جان! بعد از تو وای بر دنیا!(۲)
سپس؛
📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》
♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
سبزه شد روی تو تا لاله بُستان نرود
چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود
زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید
شکوه ی سرخت اگر سوی خراسان نرود
وحشت داغ تو رَم داد دلم را ورنه
گفته بودند که آهو به بیابان نرود
فاطمه بهر سرت روغن بادام آورد
گریه کرده است که زلف تو پریشان نرود
عرق آلود به دیدار تو آمد پدرت
زآن که بی غسل، کسی دیدن خوبان نرود
👤سهرابی
📚منابع :
۱)عيون أخبار الرضا(ع) صدوق، ج۲، ص۲۴۳
۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۱
۳)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴
@AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️
🎙مناجات زیبا با #امام_رضا_علیه_السلام با نوای #استاد_میرزا_محمدی
﴿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ﴾
«آمدم ای شاه! پناهم بده!
خط امانی ز گناهم بده»
@AsnadolMasaeb
#شباهت_امام_حسین_ع_با_امام_رضا_ع
✅بین امام حسین(علیه السلام) و امام رضا(علیه السلام) اشتراکات و شباهت هایی وجود دارد که در روایات و تاریخ، به برخی از آنان اشاره شده است.
1⃣مشترکات آثار زیارت این دو امام :
🔷️زیارت هر دو به منزله زیارت خدا در عرش!
۱)امام صادق(علیه السلام) درباره زیارت امام حسین(ع) فرماید :
📋«مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ»
♦️کسى که قبر حسین بن علی(ع) را زیارت کند، مانند کسى است که خدا را در عرش او زیارت نموده است.(۱)
۲)امام موسی کاظم(ع) درباره زیارت امام رضا(ع) می فرماید :
📋«مَنْ زَارَهُ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَيْلَةً كَانَ كَمَنْ زَارَ اَللَّهَ فِي عَرْشِهِ»
♦️کسی که زیارت کند او را و یک شب در جوار مرقدش بیتوته کند، مانند کسی است که خدا را در عرش زیارت کرده است.(۲)
🔷️توسل و زیارت هر دو تضمین بهشت و موجب رهایی از آتش جهنم!
۱)امام صادق(ع) درباره زیارت امام حسین(ع) می فرماید :
📋«أَنَّهُ مَنْ بَكَى عَلَيْهِ [الحُسَینِ(ع)] أَوْ أَبْكَى أَوْ تَبَاكَى حَرَّمْتُ جَسَدَهُ عَلَى اَلنَّارِ [وَ وَجَبَتْ لَهُ اَلْجَنَّةُ]»
♦️هر کس در مصیبت امام حسین(ع) بگرید یا بگریاند و یا خود را به حالت گریه بزند؛ جسدش بر آتش حرام می شود، [و بهشت بر او واجب می گردد.](۳)
۲)حضرت رسول اکرم(ص) درباره زیارت امام رضا(ع) می فرماید :
📋«لَايَزُورُهَا مُؤْمِنُ الَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَي النَّارِ»
♦️هيچ مؤمني او را زيارت نمي کند، مگر اين که خداوند بهشت را بر او واجب ساخته و پيکرش را بر آتش دوزخ حرام می سازد.(۴)
🔷️زیارت هر دو موجب غفران و بخشش گناهان!
۱)امام موسی کاظم(ع) درباره زیارت امام حسین(ع) می فرماید :
📋«أَدْنَى مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِی عَبْدِ الله(ع) بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَایَتَهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ»
♦️کمترین آنچه از ثواب که به زائر اباعبدلله(ع) کنار نهر فرات داده می شود آنگاه که حق و حرمت و ولایت او را بشناسد، این است که آنچه از گناهان پیش فرستاده و بعداً می فرستد(گناهان گذشته و آینده او) آمرزیده می شود.(۵)
۲)امام جواد(ع) درباره زیارت امام رضا(ع) می فرماید :
📋«مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي بِطُوسَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ»
♦️هر کس پدرم را در طوس زیارت کند، خداوند همه گناهان او را از گناهان پیش فرستاده و بعداً می فرستد [گناهان گذشته و آینده او] آمرزیده می شود.(۶)
🔷️زیارت هر دو برابر با هزار حج مقبول!
۱)امام صادق(ع) درباره زیارت ثواب امام حسین(ع) می فرماید :
📋«مَنْ زَارَهُ شَوْقاً إِلَیْهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ وَ أَلْفَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَةٍ»
♦️هر کس امام حسین(ع) را از روی اشتیاقی که به او دارد، زیارت کند، خداوند برایش هزار حج مقبول و هزار عمره به جا آورده شده، مکتوب می نماید.(۷)
۲)امام رضا(ع) درباره ثواب زیارت خود می فرماید :
📋«فَمَنْ زَارَنِي فِي تِلْكَ اَلْبُقْعَةِ كَانَ كَمَنْ زَارَ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) وَ كَتَبَ اَللَّهُ لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ»
♦️هر کس مرا در طوس زیارت کند، گویی حضرت رسول اکرم(ص) را زیارت کرده است و خداوند برای او پاداشی معادل هزار حج و هزار عمره مقبول می نویسد.(۸)
2⃣هر دو امام تعبیر به «پاره تن» حضرت رسول اکرم(ص) شده اند :
۱)نقل است که «لبابة دختر حارث»(ام الفضل) همسر عباس بن عبدالمطلب، نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت :
اي رسول خدا(ص)! من در شب گذشته خواب ناخوشايندی ديدم.
حضرت(ص) فرمودند : چه ديده ای؟
عرض کرد : خيلی سخت است.
حضرت(ص) فرمودند : آن چيست؟
ام الفضل عرضه داشت :
📋«رَأَيْتُ كَأَنَّ قِطْعَةً مِنْ جَسَدِكَ قُطِعَتْ فَوُضِعَتْ فِي حَجْرِي!»
♦️ديدم پاره ای از بدن مبارک شما جدا شد و در دامانم قرار گرفت.
حضرت(ص) فرمودند : خواب خوبی ديده ای!
ان شاء الله دخترم فاطمه(س) پسری به دنيا می آورد که در دامان تو جاي می گيرد و تو از او پرورش و نگه داری می کنی!(۹)
۲)حضرت رسول اکرم(ص) درباره امام رضا(ع) می فرماید :
📋«سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ»
♦️به زودی پاره ی تن من در سر زمين خراسان دفن می شود.(۱۰)
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
3⃣هر دو امام قبل از ولادتشان توسط حضرات معصومین پیش از خود، خبر از شهادتشان داده شده اند :
۱)درباره امام حسین(ع) در روایتی آمده است که جبرئیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و عرض کرد :
📋«إنَّ اللهَ یَقرِءُ عَلَیکَ السَّلَامَ وَ یُبَشِّرُکَ بِمَولُودٍ یُولَدُ مِن فَاطِمَةَ(س) تقتُلُهُ أُمَّتُکَ مِن بَعدِکَ»
♦️همانا خداوند به تو سلام میرساند و به مولودی که از حضرت فاطمه(س) به دنیا میآید بشارت میدهد و بعد از تو گروهی از پیروانت او را به شهادت میرسانند.(۱۱)
۲)امام صادق(ع) درباره شهادت امام رضا(ع) می فرماید :
📋«تُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَةٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ!
مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْکَبَائِرِ»
♦️نوهام در سرزمين خراسان در شهري كه آن را طوس می نامند، شهيد خواهد شد. هركس او را زيارت كند و به حقّ او عارف باشد، در قيامت دستِ او را گرفته و به بهشت داخل می كنم، هر چند از اهل گناهكاران بزرگ باشد.(۱۲)
4⃣تعبیر «غریب» برای هر دو امام استفاده شده است :
۱)در مقاتل در مورد امام حسین(ع) آمده است که در روز عاشورا؛
📋«یُقتَلُ عَطشَانَاً غَرِیبَاً وَحِیدَاً فَرِیدَاً»
♦️هنگام شهادت، امام حسین(ع) تشنه لب و غریبانه و یکّه و تنها بود.(۱۳)
۲)امام صادق(ع) درباره امام رضا(ع) می فرماید :
📋«تَعْلَمُ أَنَّهُ مُفْتَرَضُ اَلطَّاعَةِ غَرِيبٌ شَهِيدٌ»
♦️اين را بدان که او امامی است که پيروی از او واجب است. او غريب است و شهيد!(۱۴)
5⃣توسل به هر دو موجب شادمانی و خرسندی در قیامت است :
۱)حضرت رسول اکرم(ص) خطاب به حضرت فاطمه(س) فرمود :
📋«يَا فَاطِمَةُ(س)! كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ إِلاَّعَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَإِنَّهَا ضٰاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعِيمِ اَلْجَنَّةِ»
♦️اى فاطمه(س)! همه چشمها در روز قيامت گريان است، جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين(ع) بگريد.
همانا آن چشم ها به نعمتهای بهشتی شاد و خرسند هستند.(۱۵)
۲)حضرت رسول اکرم(ص) درباره امام رضا(ع) می فرماید :
📋«مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُلْقِيَ اللَّهِ ضَاحِکَاً مُسْتَبْشِراً فَلْيَتَوَلَّ عَلِيَّ بْنَ موسي الرِّضَا(ع)»
♦️کسی که دوست بدارد خندان، خداوند را ملاقات کند، بايد محبت و ولايت علي بن موسي الرضا(عليهماالسلام) را داشته باشد.(۱۶)
📚منابع :
۱)بحار الانوار مجلسی، ج۹۸، ص۷۷
۲)الكافی کلینی، ج۴، ص۵۸۵
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۰۸
۴)امالی شیخ صدوق، ص۶۳
۵)الکافی کلینی، ج۴، ص۵۸۲
۶)الکافی کلینی، ج۴، ص۵۸۵
۷)وسائل الشیعة حرّ عاملی، ج۱۴، ص۴۵۲
۸)بحارالانوار مجلسی، ج۹۹، ص۴۴
۹)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۴، ص۳۲۳
۱۰)امالی شیخ صدوق، ص۶۳
۱۱)الکافی کلینی، ج۱، ص۴۶۴
۱۲)روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ج۵، ص۳۹۷
۱۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۵
۱۴)بحار الأنوار مجلسی، ج۹۹، ص۳۵
۱۵)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۹۲
۱۶)بحار الانوار مجلسی، ج۳۶، ص۲۹۶
@AsnadolMasaeb
هدایت شده از رسام
♥️ #ویژه_شهادت
☑️ مجموعه احادیث امام رضا(علیه السلام)
📎 #شهادت_امام_رضا
📎 #امام_رضا_علیه_السلام
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
♻️ #رسام
♻️ #تبلیغ_نوین
┏━━ °• 🍃 •° ━━┓
@hozerasam
┗━━ °• 🍃 •° ━━┛
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️
✍ #روضه_شماره 4️⃣0️⃣1️⃣
👤 #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
👤 #حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
👤 #اسرای_کربلا
@AsnadolMasaeb