🟢 در هر صورت، حضرت برای بار دوم، برای جنگ بهسوی #بنیامیه با جمعیتی حدود 70 هزار نفر بهراه می افتد و تا #انبار هم پیش میرود،
اما در میانۀ مسیر، خبر ناگهانی چند #جنایت توسط خوارج، در اطراف #کوفه که محل زندگی خانوادههای سپاهیان حضرت آنجا بود، آنها را ترساند.
🔰 اینجا بود که گروهی از یاران حضرت، اصرار ورزیدند که پیش از نبرد با معاویه، کار #خوارج را یکسره کنند، #افکار_عمومی لشکریان را نیز مردد کردند که #اولویت باید نبرد با جریان خوارج باشد.
امام مجبور میشود، خطبه ای بخواند و لشکریانش را متوجه این #اشتباه_راهبردی بکند،
لذا خطاب به سپاهیانش میگویند به من خبر رسیده که عده ای میگویند ای کاش اول به سمت خوارج میرفتیم و بعد به سمت شام، اما بدانید که این نگاه، #اشتباه است و در ادامه میگویند:
➕ «فَسيروا إلَى #القاسِطينَ؛ فَهُم #أهَمَّ عَلَينا مِنَ #الخَوارِجِ، سيروا إلى قَومٍ يُقاتِلونَكُم كَيما يَكونوا جَبّارينَ، يَتَّخِذُهُمُ النّاسُ أربابا، و يَتَّخِذونَ عِبادَ اللّهِ خَوَلاً ، و ما لَهُم دُوَلاً.»
(مروج الذهب، ج2، ص404)
➕ حضرت تاکید میکند، جریان معاویه، مسئله اصلی و اولویت دار است، نه خوارج. جریان صفین، از خوارج #خطرناکترند. پس به سوی شام حرکت کنید.
در ادامه حضرت درباره چرایی خطرناک تر بودن جریان اسلام صفینی توضیح میدهد و میگویند:
▪️چون این جریان به دنبال بدست گرفتن #قدرت و حاکمیت است.
میخواهد کاری کند که مردم، اختیار خود و اموالشان را بدست آنها بدهند.
جریان اسلام صفینی به دنبال این است که #مردم را #برده خود کند اما در قالب #دموکراسی_غربی یعنی با استفاده از #جهل مردم، با استفاده از #زر و #زور و #تزویر.
🔰 به نظرم حضرت با این بیان میخواهد تاکید کند که مشی من مانند آنها نیست، من قائل به #مردم_سالاری_دینی هستم. من قائل به آگاهی مردم هستم.
لذا میتوان گفت اساسا مشکل اصلی حضرت امیر با جریان اسلام صفینی، بر سر مقوله مردم سالاری دینی است
🔰 در هر صورت #جهاد_تبیین و فریادهای حضرت امیر که به لشکریانش میگفت: «و دَعوا ذِكرَ #الخَوارِج»(الإمامة و السياسة، ج۱، ص۱۶۶) یعنی خوارج را رها کنید و به شام بچسبید که اولویت با شام است، جواب نداد
و با اصرار بخشی از سپاه، با محوریت #اشعث ، حضرت مجبور شد مسیر را کج کرده و به سمت نهروان حرکت کند، اما به این شرط که پس از نابودی خوارج، بلافاصله به سمت شام حرکت کنند.
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 قاعده تقدیم اهم بر مهم
(اولویت بندی امور)
🔺در ماجرای #موسی و خضر، وقتی خضر نبی یک کشتی را در دریا سوراخ کرده و موسای نبی به او اعتراض میکند، #خضر در تحلیل فعلش میگوید:
➕آن کشتی فقرا را سوراخ کردم چون بنا بود سلطان ستمگری، به زور آن کشتی را برای خود بردارد لذا امر دایر بود بین اینکه آن کشتی به دست یک سلطان ستمگر بیفتد یا اینکه کمی معیوب شده و همچنان در دست آن فقرا باشد یعنی خضر باید از بین دو شرّ، کم هزینه ترینش را انتخاب میکرد.
(کهف:79)
🔺زندگى اجتماعى انسانها، پر از چنین حوادثی است که باید اینچنین با آن مواجه شد و نسبت به منافع و ضررها، #اولویت_بندی کرده و بسته به اهميت، یکی را بر دیگری مقدم کرد.
«#اهم» يعنى مهمتر و به امرى گویند كه داراى مصلحتِ بيشتر و ضرر كمترى نسبت به ديگرى است.
🔺تشخيص اهم بودن یک امر به وسیله عقل، شريعت و تجربه و در یک کلام «#عقلانیت_دینی» که هر سه را لحاظ میکند، انجام میشود.
🔺اگر به وضع امروز جامعه خود بنگریم، متعدد میبینیم که گرفتار این مسئله بوده و از آن رنج میبریم. اولویت بندی امور، گاهی به تشخیص درست از نادرست است و گاهی به تشخیص خوبتر از خوب و گاهی نیز به تشخیص بدتر از بد.
🔺یکی از پربسامدترین قواعدی که فقها و رهبران اجتماعی دینی در عصر غیبت از آن استفاده کرده و براساس آن تصمیم گرفته اند، قاعده «#دفع_افسد_به_فاسد» است، یعنی دقیقا همان کاری که #خضر_نبی کرد.
📌با خود بیاندیشیم، مصدایق امروزین این قاعده چیست؟
▪️در ادامه برخی از مصادیق قرآنی و روایی آن خواهد آمد...
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9