eitaa logo
مجله میدان آزادی
110 دنبال‌کننده
562 عکس
44 ویدیو
1 فایل
هنر، میدان آزادی است. www.azadisq.com ارتباط با ادمین 👤 @Azadi_sqart www.AzadiSq.com
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️ شتابِ فراموشیِ لذت؛ آهستگی و فرش 🎪 از همان زمان که آدم‌ها در محدوده‌ی فلات ایران در چادرها و خانه‌ها ساکن شدند، نیاز داشتند به چیزی برای گرم و نرم نگه ‌داشتن زیر پایشان و پوشاندن در و دیوارها برای جلوگیری از نفوذ سرما و گرما، پس بافتن را اختراع کردند. حصیر بافتند و گلیم بافتند و از گلیم‌بافی به رسیدند. 🧶 قالی‌بافی هنری تماماً برآمده از طبیعت است. سه عنصر اصلی این هنر، پشم و رنگ و تار یا نخ‌چله، مستقیماً از طبیعت به دست می‌آیند و آنچه به طبیعت و رشد گیاه و حیوان متکی باشد، با آهستگی غریبه نیست. پشمی که هر سال اواخر بهار از گوسفندان چیده می‌شود باید تمیز، شسته، خشک و با حوصله ریسیده شود و با گیاهانی که از طبیعت چیده شده، ساعت‌ها و گاه روزها جوشیده شود و سپس روزها و گاهی ماه‌ها در بستر آب روان یا در کنار جوی‌ها قرار گیرد تا رنگ‌ها ثابت و بادوام شوند. 🌱 از قدیم قالی را فرش هم می‌گویند؛ به معنای چیزی که گستردنی ا‌ست. یعنی چیزی که باید بر روی زمین پهن و گسترده شود و محدوده‌ای باشد برای جمع کردن آدم‌ها دور هم تا تماشایش کنند و قالی تماشاکردنی است، نه دیدنی. فرق تماشا و دیدن چیست؟ همان آهستگی، همان صبر و قلقلک خیال به هنگام نگریستن به جزئیات نقوش و هارمونی رنگ‌ها و طرح‌ها و فاصله‌ها. 🔗 متن کامل آهستگی و قالی‌بافی را در پرونده هنر و آهستگی بخوانید. 4⃣3⃣8⃣ @azadisqart
▫️ جستار: آهستگی و خوشنویسی ✍🏼 واقعیت این ‌است که در برخورد بصری با هنر ، از درنگ و تأمل گریزی نیست. درنگ در خطوطی رقصان که رج به رج، مثل بافته‌های گره قالی ایرانی در کنار هم، با دست و فکری هنرمندانه و با ظرافت و حوصله چیده شده و معمولاً، مفهومی والا با کلماتی پرمعنا را به دیده‌ی مخاطب تقدیم می‌کنند. 🌱 اما خوشنویسی روی دیگری هم از آهستگی و تأمل دارد که به نگارنده‌ی آن مربوط است. بدین معنا که اگر اثری هنری تأثیرگذاری به‌خصوصی را ایجاد می‌کند قطعاً ماحصل تلاشی دیده‌نشده از خالق اثر است. ازجمله این مراحل مشق کردن مدام عملی، نظری و خیالی ا‌ست. هنرمند خوشنویس باید در مسیر یادگیری، هر حرف الفبا را بارها به شیوه‌ی استاد خویش مشق کند و هم‌زمان به مشق نظری در آثار ارزشمند بپردازد و سپس در مرحله‌ای بالاتر به کتابت ذهنی کلمات مشغول شود که بسته به استعداد هنرمند، مستلزم صرف زمان زیادی ا‌ست. به گفته قاضی احمد غفاری شاعر و خوشنویس: سر زلف خط ناید آسان به کف/ زمشقش دمی هر كه غافل نشست/ چو رنگ حنا رفت خطش زدست. متن کامل جستار آهستگی و خوشنویسی را در پرونده‌ی هنر و آهستگی بخوانید. 4⃣3⃣9⃣ @azadisqart
36.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 سرمقاله تصویری پرونده تازه‌ترین پرونده‌ی بازِ رویِ میز ، بنا دارد تا در این روزگار پرشتاب، از هنر برای جستجوی موهبت گمشده‌ی آهستگی کمک بگیرد. این پرونده با یادداشت‌ها و فهرست‌های مختلف در روزهای پیش رو به‌روز خواهد شد. ویدئوی باکیفیت را اینجا ببینید. 4⃣4⃣0⃣ @azadisqart
▫️تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار ژاله اصفهانی ✒️ اشاره به رنگ‌ها در آثار او فراوان است. رنگ‌هایی که با وجود خودنمایی پیاپی غم‌ها زنده و درخشان‌اند. جهانی که او می‌بیند علی‌رغم جنگ و بی‌عدالتی امیدوار است به آینده، جهانی که هنوز بهار و پاییز و زمستانش دلکش‌اند و نویدبخش. بهار رفت خزان رفت برگ‌ها همه ریخت و من هنوز ز دیدار باغ دلشادم که بوته‌ی گل یخ چون ستاره‌ها زیباست و آن پرنده‌ی نوپر به نغمه می‌گوید: بهار آینده بهار اول من چندمین بهار شماست؟ ژاله سراسر امید است و از مأیوس‌کنندگان گله دارد: از آن کسی گله دارم که آیه‌ی یأس است و همچو برف زمستان به هر کجا که نشیند کند هوا را سرد 🔗 متن کامل تک‌نگاری ژاله اصفهانی را در سالروز درگذشت این بانوی شاعر بخوانید. 4⃣4⃣1⃣ @azadisqart
▫️جستار: آهستگی و مجسمه‌سازی 🌱 آفرینشِ آهسته و عمیق توسط انسان، سفرنامه‌ای دیرینه و ظریف دارد. اگر نگاهی موشکافانه به این سفرنامه‌ی پر رمزوراز بیندازیم، می‌توانیم در مقابلِ اندام سنگی و غول‌پیکر بودا که ساخت آن توسط هایتنگ، یک راهب بودایی در چین آغاز شد، ماجراجویی کوچک باشیم. سفری اسرارآمیز به زیگورات‌ها و معابد معنویِ شرقی داشته باشیم، به ملاقاتی بی‌نظیر با اسفنکس‌های پر بهت و حیرتِ هخامنشی برویم و در شمایل رویاگونه‌ی رب‌النوع‌های مفرغی سِحر و جادو شویم. در سیر و چرخشی پر لذت، بر دامن باکره‌ی سوگوار که با دستان میکل‌آنژ خلق شده است بنشینیم و چون کاشفی مشتاق شگفتی و معنای پیکره‌های پر چین و شکن و مرمرینِ او را لمس و کشف کنیم. به دنیای شورانگیز آثار دوناتلو برویم و در انتزاعِ آرامِ پیکره‌ی «دوشیزه پوگانی»، اثر برانکوزی اهل رومانی، به مفاهیمی تازه از درک هنر برسیم. 🔗 متن کامل جستار آهستگی و هنر مجسمه‌سازی را در پرونده «هنر و آهستگی» بخوانید. 4⃣4⃣2⃣ @azadisqart
▫️فهرست: شعرهایی در ستایش درنگ و آهستگی از میراث ادبیات ایران و شعر فارسی ✒️ میان شتابِ فکرهای طویل، سرودن درنگی ا‌ست که فرصت تماشا می‌بخشد. سرودنی که به بودن عطف شده و لحظه‌ها را یک‌به‌یک به جاودانگی می‌رساند. حالا اگر چنین درنگی، بهانه‌ای برای دعوت دیگری به درنگ باشد، درنگ‌های تازه‌ای آفریده خواهد شد: شعری که به دیدن، نوشتن، اندیشیدن و درک و دریافت هر لحظه دعوت‌مان می‌کند. 🌱 در این دعوت‌نامه‌ میزبان، شاعرانی‌اند که به پاس سرودن درنگ کرده‌اند و ما را نیز به درنگی به‌قدر توان‌مان فرامی‌خوانند. پاسخ ما به این دعوت حضور ذهن در لحظاتی ا‌ست که این ابیات را می‌خوانیم. در نهایت این خواندن تمرینی برای دیدن و تماشای نادیده‌هاست. به دلِ شکسته ازین چمن، زده‌ایم بال گذشتنی که شتاب اگر همه خون شود، نرسد به‌ گَردِ درنگ ما متن کامل فهرست ۱۰ شعر در حال و هوای آهستگی را در پرونده‌ی «هنر و آهستگی» بخوانید. 4⃣4⃣3⃣ @azadisqart
▫️ جستار: آهستگی و شعر 🖋 شراب گاهی ارمغان جنون یک لحظه است، گاهی حاصل کوشش چله‌ها. گاهی هدیه‌ی خدایان است در شبی که شاعر به فراسوها متصل است، گاهی عصاره‌ی سفری چندین ساله در پیچ و خم‌های زمین. اما باید توجه داشت که رسیدن شاعر به لحظه‌ی شعر در گرو همان کوشش آهسته و پیوسته‌ای است که قرن‌ها پیش نظامی عروضی در چهارمقاله آورده است: «اما شاعر بدین درجه نرسد الا که در عنفوان شباب و در روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و ده هزار کلمه از آثار متأخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی‌خواند و یاد همی‌گیرد... تا سخنش روی در ترقی دارد و طبعش به جانب علو میل کند.» 🌱 از میان شاعران، آن‌ها که بی‌توجه به عبور شتابناک آدم‌ها برای رسیدن به ثروت و قدرت، سفری آرام و آهسته را در جریان آب و باد و خاک و آتش برگزیده‌اند انسان را از اضطراب عقب ماندن می‌رهانند و بیشتر او را متوجه معنای زیستن می‌کنند. 🔗 متن کامل جستار: آهستگی و شعر را در پرونده‌ی «هنر و آهستگی» بخوانید. 4⃣4⃣4⃣ @azadisqart
▫️ ده شعر از زیباترین شعرها، در ستایش میرزا کوچک‌خان جنگلی 🎶 ترانه‌ی معروف ، ترانه‌ای ملهم از فولکلور مردم گیلان: چِقَد جَنگلَ خوسی، ملّتَ وَسی؟ خَسته نُبُسی؟ می‌جانَ جانانا چقدر در جنگل می‌خوابی، برای مردم؟ خسته نشدی؟ ای جانِ جانانِ من! تَرا گَمَه، میرزا کوچیک خانا! تو را می‌گویم، ای ! خدا دانه‌یِ که من، نَتانَم خُفتن، از ترس دُشمن، می دیل آویزانا خدا می‌داند که من، خواب نمی‌توانم، از ترس دشمن، دلم آویزان است (نگرانم) تَرا گَمَه، میرزا کوچیک خانا! تو را می‌گویم، ای میرزا کوچک خان! چِرِ زوتَر نایی، تُندتر نایی، تَنها بَنایی، گیلان ویرانا چرا زودتر نمی‌آیی؟ تندتر نمی‌آیی؟ گیلانِ ویران را تنها گذاشته‌ای تَرا گَمَه، میرزا کوچیک خانا! تو را می‌گویم، ای میرزا کوچک خان! اَمه رشتی جَغَلان، ایسیم تی فَرمان، کُنیم اَمی جان، تی پا جیر قُربانا ما بچه‌های رشت، به فرمان توایم، جانمان را به پایت قربان می‌کنیم تَرا گَمَه، میرزا کوچیک خانا! تو را می‌گویم، ای میرزا کوچک خان! 🔗 متن کامل فهرست ده شعر از زیباترین شعرها، در ستایش میرزا کوچک خان جنگلی را در سالروز شهادت این قهرمان ملی ایرانیان بخوانید. 4⃣4⃣5⃣ @azadisqart
▫️ «قالی‌بافی در دهه‌ی سی شمسی» به روایت جلال آل احمد 🧶 برگشتیم سراغ . به سه تا خانه سر زدیم. هر یک با دو دار قالی. یعنی از در خانه‌‏ای می‏‌گذشتیم که شنیدیم صدایی می‌‏آید در حدود قرآن خواندن. اول گفتیم لابد رمضان‏ است و مقابله دارند. اما پشت دیوار خانه‌ی دوم ـ و همان آوا. که دقت که کردم دیدم عربی‏ نیست. که انکشف استاد کار دارد نقشه‌ی قالی را می‌‏خواند. به آوازی محزون و کش‌دار و ضربه‌‏ای‏ در آخر ـ هم‌چو قافیه. و هجاها کوتاه و بلند. که تپیدیم توی خانه. در کوتاهی و بعد باغچه‌‏ای‏ خشک و بعد اطاقی و بعد باغچه‌ی دیگری رنگین و شاداب ـ اما به دار آویخته. و از وسط بریده. و سه تا کودک پایش نشسته بر خاک. به تماشا که به ویجین . . . و به‌جای در آوردن علف‌‏های هرز ریشه‏‌های رنگین می‏‌کاشتند در شیار تارهای سفید. و هر سه دختر. سرهای بسته و انگشت‏‌های باریک ـ با نوک ترکیده و قرمز. و اطاق بی‏نور و یکی‏شان سرفه‌کنان. همان که نقشه را می‏‌خواند. به زحمت ۱۲ ساله‌ای. که باز بغض آمد و دیدم که چه به زحمت می‏‌توان پا نهاد برین‏ قالی. 🔗 متن کامل «قالی‌بافی در دهه سی شمسی» به روایت جلال آل احمد را در سالروز تولد این نویسنده بزرگ زبان فارسی بخوانید. 4⃣4⃣6⃣ @azadisqart
▫️ تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار خیام نیشابوری 👤 شاید خودش گفته باشد که «ز‌آوردن من نبود گردون را سود»، اما ما که می‌دانیم اگر نبود، شاید صدها سال طول می‌کشید که دانشمندی جامع‌الاطراف چون او متولد شود و زندگی بسیاری از مردم را دگرگون کند. شاید خودش گفته باشد «وز بُردن من جاه و جلالش نفزود»، اما می‌دانیم که پس از مرگ او، بسیاری در ستایشش سخن گفتند؛ از هم‌عصرانش گرفته که همه به علم و دانش سرشار او شهادت می‌دادند تا امروز که همگان، حتی غیرفارسی‌زبانان، از او با عنوان «حکیم» یاد می‌کنند. شاید خودش گفته باشد «وز هیچ‌کسی نیز دو گوشم نشنود / کآوردن و بردن من از بهر چه بود»، اما همه‌‌ی ما می‌دانیم که زندگی‌اش هیچ‌ وقت بیهوده نبوده و با نظریه‌ها، اشعار و آثار خود تأثیری شگرف در تاریخ تفکر ایران‌زمین داشته است. 📏 او دنیای ریاضی را متحول کرده، در علم نجوم سرآمد هم‌عصرانش بوده، در بحث‌های فلسفی و فقهی و کلامی حافظه‌ای قوی و ذهنی نقاد داشته و رباعیات لطیف و فیلسوفانه‌اش به بسیاری از زبان‌های زنده‌ی دنیا ترجمه شده است و طرفداران فراوانی دارد. شاید خودش اعتقاد داشته باشد به بیهودگی زندگی‌اش، ولی ما در این نوشته بر آنیم که با زبان فرمول‌های ریاضی و فیزیک و همچنین ادبی، درست به‌مانند مشرب خیام، ثابت کنیم که حکیم عمر خیام بی‌شک یکی از مفاخر جهان است. 🔗 متن کامل تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار خیام نیشابوری را در سالروز درگذشت این شاعر بزرگ بخوانید. 4⃣4⃣7⃣ @azadisqart
▫️ ده هنر دستی رو به فراموشی در اثر شتاب‌زدگی 🌅 نور رنگارنگ ردشده از پنجره‌های مشبک ارسی و انعکاس‌شان در آیینه‌کاری‌های روی دیوار، فرش‌ها و گلیم‌های لاکی و سرنجی‌رنگ روی زمین، درب‌هایی با نقوش منبت، بوی چوب و حصیر در کنار عطر خوش چای سماور ورشو، گلدان‌هایی سفالی و مسی نشسته بر رومیزی‌های پته‌دوزی و ترمه، با نقش بته‌جقه ازجمله مواردی‌ هستند که خاطره‌ی جمعی ایرانیان را می‌سازند و مانند رشته‌هایی محکم آن‌ها را به هم پیوند می‌زنند. این خاصیت وجودی هر سرزمین است؛ حفظ ماهیت فکری و هنری مردمی که قرن‌ها در کنار هم با زیست‌بومی مشترک، رنج و شادی را تجربه و رشد کرده‌اند. 👘 همان‌طور که گفته شد این دست‌ساخته‌ها در سرعت تولید در مقایسه با صنایع مدرن و ماشین‌آلات، دست پایین‌تری دارند و نمی‌توانند همه‌ی نیازهای جامعه را برآورده کنند، اما به‌لحاظ بار سنگین ظرافت و گره زدن فکر و دست هنرمندانه در تولید، با نمونه‌های کپی و اغلب مصنوعی صنعتی قابل قیاس نیستند. ناگفته پیداست که هر ماده‌ای به‌صورت خام در طبیعت قابلیت استفاده‌ی مستقیم در صنایع دستی را ندارد و به‌ناچار باید با تغییر و تحولی همراه شود. نتیجه‌ی این آهستگی ارزشمند چیزی ‌جز خلق آثاری بی‌نظیر و بدون تکرار نیست که بار سنگینی از فرهنگ مردم یک خطه را هم بر دوش می‌کشد. 🔗 متن کامل فهرست ده هنر ایرانی که بر اثر شتاب‌زدگی منسوخ شدند را در پرونده‌ی «هنر و آهستگی» بخوانید. 4⃣4⃣8⃣ @azadisqart
▫️ فهرست: بهترین فیلم‌های ایرانی با موضوع جهانِ توان‌یاب‌ها 🏝 چشم‌های خود را ببندید و زمانی را تصور کنید که در فضای سبز و زیبایی در حالی که به زیر سایه‌ی درختی پناه گرفته‌اید و رودخانه‌ای کنار شما آهسته و آرام در حال گذر است، صدای دلنشینش، لذتِ بی‌وصفی را به قلب شما جاری می‌کند. زلالی رودخانه، حکایت از پاکی آن دارد و جاری بودنش. در اطراف ما آدم‌هایی در حال نفس کشیدن هستند که قلب‌هایشان همانند این رودخانه‌، پاک است و زلال. آنقدر که درس محبت را یاد گرفته‌اند، ساده‌اند و پیچیدگی‌های دنیای امروز را بلد نیستند. به دنبال منفعتی نمی‌گردند، به دنبال ضرری هم نیستند. در جهان آن‌ها نه جنگ مفهومی دارد و نه تحقیر. درحالی‌که خودشان به اتهام متفاوت بودن، اولین قربانی این تحقیرها هستند. 🎥 فیلم‌هایی که در دنیا با موضوع توان‌یاب‌های عزیز، ساخته شده‌اند، همه سعی در زدن حرفی واحد را دارند: 🦼انسان‌های متفاوتِ ساده و پاک هم حقی برای زیستن دارند، حقی برای داشتن خانواده، حقی برای دریافت محبت و... . آن‌ها مانند همه، استعدادهای خفته‌ای دارند که گاهی یک معلم، یک مادر، یک پدر و یا حتی یک رفیق و دوست همراه می‌تواند با صرف اندکی زمان بیشتر در زندگیشان، آن‌ها را کشف و شکوفا کند و عنوان قهرمان داستان‌ را بر شانه‌هایشان نصب کند. آن وقت است که درسی تمام‌قد به همه‌ی اطرافیانی می‌دهند که با وجود سلامت کامل، به گردِ پای آن‌ها هم نرسیده‌اند! 🔗 متن کامل فهرست: بهترین فیلم‌های ایرانی با موضوع جهان توان‌یاب‌ها را در روز جهانی گرامی‌داشت توان‌یاب‌ها بخوانید. 4⃣4⃣9⃣ @azadisqart