eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
.. ‌+شما‌یڪ‌تماس‌ازڪربلـادارید!!📞‌ ‌-جـــــانم‌حسین‌جــان؟🙂🌱‌ ‌+هل‌من‌ناصرِینصـرونے..‌ ‌-اگردرڪربلـابودم‌ تاپاےِجان‌براےِحسین"ع"تلـاش‌میـڪردم💔‌ ‌گفت.. ‌+یڪ،حسینِ‌زنده‌داریم؛نامش‌مهدے"عج"است! ‌تاحالـابرایش‌چہ‌ڪرده‌اے؟!! _عجیب‌سڪوت‌ڪردم🍃 🤍 ↯↯↯↯↯ ـم‌_عـجݪ_لوݪیـڪ_الفـرج 🥺 🌸🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Banoyi_dameshgh
🕊 🌱[وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَآ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ]🌱 🍃[و اگر نعمت های خدا را شماره كنید، هرگز نمی‌توانید آنها را به شمار آورید؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۸)]🍃 ۱۸ 🕊 📌قرآن مبین✔ ─═हई{🦋}ईह═─ @Banoyi_dameshgh ─═हई{🦋}ईह═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قاسم میرحسینی در سال ۱۳۴۲ در روستای "صفدر میربیک" شهرستان زابل چشم به جهان گشود. او کوچکترین فرزند خانواده حاج مرادعلی میرحسینی بود. میرقاسم تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای "جزینک" به پایان رساند. او برای ادامه تحصیل رهسپار هنرستان کشاورزی شهر زابل شد. پس اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسدارن درآمد و در واحد پذیرش مشغول به خدمت گردید. ایشان پس از چند ماه کار و تلاش صادقانه و خالصانه برای گذراندن دوره عالی برگذیده شد، که این دوره را با موفقیت طی نمود. او با شروع عملیات "بیت‌المقدس" به‌عنوان معاون یکی از گردان‌های عمل‌کننده در این عملیات شرکت جست. سرانجام پس از آزادسازی و فتح خرمشهر برای دوره آموزش تکمیلی فرماندهی رهسپار تهران گردید و پس از فراگیری آموزش‌های آن دوره به تیپ ۴۱ ثارالله(ع) پیوست. در سال ۱۳۶۱ به‌عنوان فرمانده گردان شهید مطهری منصوب شد و پس از شرکت جستن در عملیات‌هایی چون "رمضان" و "والفجر مقدماتی" و با لیاقتی که فرماندهان در او سراغ داشتند او را به‌عنوان مسئول طرح و عملیات تیپ ۴۱ ثارالله(ع) منصوب کردند. ایشان در عملیات "والفجر۱" از ناحیه کتف و صورت مجروح گردیدند. او در سال ۱۳۶۲ سنت حسنه پیامبر(ص) را به‌جای آورده و ازدواج نمود. 🔴منبع : سایت رشد شبکه ملی مدارس 🔴 🔴حتما با ذکر منبع استفاده شود🔴 ─═हई{🦋}ईह═─ @Banoyi_dameshgh ─═हई{🦋}ईह═─
این سرباز گمنام امام زمان(عج) در عملیات "والفجر۳" سه‌شبانه روز چشم بهم نگذاشت تا این عملیات را سامان‌دهی کند. در عملیات "والفجر ۴" ارتفاعات "دره شیلر" و "پنجوین" را با یاری خداوند و رزمندگان اسلام تصرف نمودند. ایشان در عملیات "خیبر" به‌عنوان فرمانده تیپ منصوب شدند و در این عملیات در جزیره مجنون پس از دلاوری‌های فراوان بر اثر بمباران شیمیایی دچاره مسمومیت گازهای سمی و مجروح گردیدند که به پشت جبهه اعزام گردیدند و پس از آن به تهران منتقل شدند. سردار میرحسینی هنوز از بند جراحات وارد شده رها نشده بود به مناطق عملیاتی برگشت و در عملیات "میمک" شرکت جست تا اینکه ارتفاعات میمک را فتح نمودند. در سال ۱۳۶۳ مسئولیت طرح و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله(ع) به او واگذار شد. او در عملیات" بدر" دوباره بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن بعثی از ناحیه پا بشدت زخمی شد. در سال ۱۳۶۴ به زیارت خانه خدا مشرف گردید و در همان سال ایشان به سمت قائم مقامی لشکر ۴۱ ثارالله(ع) معرفی شد. در عملیات "والفجر ۸" پس از رشادت‌ها و شجاعت‌های نیروهای سپاه اسلام و رهبری مقتدرانه فرماندهان و حاج قاسم و همرزمان او شهر "فاو" آزاد گردید. در "کربلای۱" ارتفاعات "قلاویزان" را به همراه نیروهای رزمنده فتح نمودند. در "کربلای ۴" که مقدمه "کربلای ۵" بود خالصانه و شجاعانه جنگید و بعثی‌های ظالم را به همراه همرزمان خود از مرزهای کشور بیرون راندند. سرانجام این سردار رشید اسلام در خاک مقدس شلمچه در عملیات "کربلای ۵" (۶۵/۱۰/۲) پس از سامان‌دهی نیروها در حین عملیات بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به ناحیه پیشانی سر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. 🔴منبع : سایت رشد شبکه ملی مدارس 🔴 🔴حتما با ذکر منبع استفاده شود🔴 ─═हई{🦋}ईह═─ @Banoyi_dameshgh ─═हई{🦋}ईह═─
گوشه ای از زندگی شهید بزرگوار قاسم میرحسینی🌷 بود ان شاء ا... که استفاده کرده باشن ✌🏻🍃 فقط رفقا منبع ذکر شده در زیر متن ها رو پاک نفرمائید که خدایی نکرده مدیون نشید ... 🔴منبع : سایت رشد شبکه ملی مدارس 🔴 🔴حتما با ذکر منبع استفاده شود🔴 رو لطفا از زیر پست ها برای استفاده کردن پاک نفرمائید 🚫🚫🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 افغانستان داره نون همون امنیتی رو می‌خوره که غرب‌ زده ‌های ایرانی منتظرن آمریکا براشون به ارمغان بیاره ..! @Banoyi_dameshgh
اَللّهـُــمَ ؏َجَّلِ لِوَلیِڪَ الْفَـــرَجْ ☂ حاج‌اسماعیل‌دولابے: ‌ استغفارامان‌گاه انسان است؛ یعنےپناهگاھ وقتےگفتےاستغفرﷲ درپناه‌خداهستے و ڪجاامن‌تر وآرامش ‌بخشتر از آغوش خـدا...♥️🌱~•. ﴿اَستَغفِرﷲرَبے‌و‌َاتوب‌الیه‌﴾
~حیدࢪیون🍃
♡بسم الرب عشق♡ 💓*تاریکی شب*💓 #part3 خوب حالا چرا انقدر نازنازی هستی دختر . +ساره فرد
♡بسم الرب عشق♡ 💓*تاریکی شب*💓 اوهوم پس بی زحمت تا من برم پیششون شما دخترمو نگه دار ،چشم ماشالله فاطمه جون خودش خانومه نگه داشتن نمیخواد . دخترم من برم پیش عزیز جون شما پیش زهره جون باش خوب؟چشم مامان من هستم تا شما بیای نقاشی میکشم ،باشه قربونت پس من برم خداحافظ سلام زهره جون +سلام عزیزم زهره جون خاله ساره خونست؟ نه عزیزم رفته کلاس قرآن زودی میاد تا شما نقاشی کنی -اوهوم پس من برم اتاق خاله جون نقاشی کنم راستی زهره جون من دیشب با ،بابا محمدم صحبت کردم +اه به سلامتی انشالله سالم بیان رفتم آشپز خونه و ظرف های صبحانمو شستم خورشت جا افتاده ی عمه رو خاموش کردم دیدم اذان دارن میگن وضو گرفتم سجاده مو باز کردم رفتم چادر مو سر کنم که صدای فاطمه اومد زهره جون موبایلتون داره زنگ میخوره +باشه عزیزم الان میام رفتم تو اتاق ساره گوشیمو گرفتم آخ جون داداش مجتبیِ ،سلام داداشی روزت بخیر وکیل آینده پشت گوشی خنده های بلند همیشگیش شنیده شد ،سلام زهره خانم خوبی خواهر ' ممنونم شما خوبید درساتون خوبن سلام دارن خدمت خواهر عزیزم -راستی زهره جان کار داشتم مزاحمت شدم +جانم داداش به گوشم بگو من 5 روز دیگه کارم تمام میشه راه میوفتم سمت تهران ببین مادر چیزی از شمال نمیخواد ،خودت چی چیزی نمیخوای : چون هرچی به گوشی مادر تماس میگرم جواب نمیده حتی به تلفن منزلم زنگ میزنم جواب نمیده +من که هیچی نمیخوام داداشی ،ولی من خونه عمه اینام بازم امروز قراره برم خونه بهش میگم بهتون اطلاع میدم داداش باشه خواهری سلام برسون اگرم چیزی خواستی درخدمتم ببین اگه عمه اینا چیزی میخوان بهم بگو تهیه کنم توی چند روز . +باشه داداش میگم ،کاری ندارید نه قربانت یاعلی +خداحافظت داداش ، گوشی رو قطع کردم داشتم چادرمو میبستم که صدای زنگ خونه اومد اوفففففف مگه میزان یکبارم شده آدم نماز اول وقت بخونه مثلا ،رفتم دیدم سارهِ درو باز کردم اومدم پیش سجاده ام .ساره اومد تو ، بَه زهره خانم الان داری نماز میخونی ، داشتم اقامه رو میبستم شما تشریف اوردین ملکه خانم خندید، منم نمازمو بستم سلام خاله جون :بَه فاطمه خانم ،خاله مامان کو پس ؛ نمیدونم زهره جون گفتن سمیه خانم اینا دارن آش درست میکنن فکر کنم مامان رفته باشن اونجا پیش عزیز . اوهوم پس همه جمعشون جمعِ جزء ما خوب داشتی چیکارمیکردی اون ور 'داشتم براتون نقاشی میکردم خاله جون اوهوم دستت درد نکنه عزیزم +ساره داشت تلوزیون نگاه میکرد که اشهدنمازمو گفتم ،ساره میریم خونه ما ، اره چرا نمیریم فقط باید فاطمه جون و تحویل مامانش بدیم باشه خاله جون من مشکلی ندارم دوست دارم برم سر دیگ پیش عزیز جون اینا اوه قربونش بشه خاله +پس من برم آماده بشم ،رفتم تو اتاق ساره لباسم و پوشیدمو چادر جده رو از جا آویزونی گرفتم دیدم چادر من نیست اه پس چادر من کو ساره ساره :جانم ........ 🌹🌹🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌸🌸🌹🌹 🌹🌹 اولین اثر از 👇 به قلم :(علیجانپور) ❌کپی به هر نحو موجب پیگرد قانونی است❌ @Banoyi_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.°✨🌎 از هرڪـه‌سراغ‌شب‌وصل‌تو‌گرفتم گفتند‌قرار‌است‌ڪه‌ی‌جمعہ‌بیایۍ مولآ‌جـان‌آن‌جمعه‌ڪدام‌جمعہ‌است؟ 【‌ 【‌
🦋─═हई╬ شب همگی حیدری🕊🌑 فردا میایم پر انرژی✋🏻🥀 صبور باشید 🕊🥀 وضو قبل از خواب یادتون نره🏴 🖇یاعلی علیه السلام 🏴 # 🕊
🌿' ° . حضرت‌رسول‌اڪرم‌فرمودند‌هرشب پیش‌ازخواب↓🌙 - 1. قرآن‌راختم‌کنید [=٣‌بارسوره‌توحید]🌱 - 2.‌پیامبران‌راشفیع‌خود‌گردانید ۱‌بار↓ [ اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌ال‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌جمیع‌الانبیاء‌والمرسلین‌]♥️ - 3. مومنین‌راازخودراضی‌کنید ۱بار↓ [اللهم‌اغفر‌للمومنین‌والمومنات]🍃 - 4. یک‌حج‌‌ویک‌عمره‌به‌جاآورید ۱ بار [سبحان‌الله‌والحمد‌لله‌ولااله‌الا‌الله‌والله‌اکبر]✨ - شبتون‌مھدی‌پَـسند^^💚'!Banoyi_dameshgh@
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــــــــــــــــ••🖇☁️••ــــــــــــــــــــــ بسم رب الزینب ـــــــــــــــــــ••🖇☁️••ـــــــــــــــــــــ
°🦋 • . ↺متن دعای عهد↯❦.• . «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم» . °↵❀اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. . °↵❀اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. . °↵❀اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ . °↵❀حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ . •.✾اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان @Banoyi_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مخالفت‌با‌" نَفْس‌"سخت‌و‌طاقت‌فرساست اما‌لذت" درراھ‌ِخدا‌ "با‌هیچ‌لذت دیگه‌قابل‌تعویض‌نیست:) @Banoyi_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼خسارت بزرگ ✍مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(علیه السّلام) که رسید درخواست استخاره ای کرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد امام از آن استخاره در تعجب بود پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض کرد: یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل به خدمت شمارسیدم، برایم استخاره کردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود به سفر رفتم و سود فراوانی کردم و به من خوش گذشت. امام صادق(علیه السّلام) تبسمی کرد و به او فرمود: (در سفری که رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی که آفتاب طلوع کرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟ عرض کرد آری . حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را که در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد. ۱ قال امیر المومنین علیه السلام: لَا یَخْرُجِ الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یَخَافُ مِنْهُ عَلَى دِینِهِ وَ صَلَاتِهِ انسان نباید به سفری برود که ترس آن دارد به دین یا نمازش لطمه وارد شود.۲ 📚۱-جهاد با نفس، جلد ۱ صفحه ۶۶ 📚۲-وسائل الشیعه جلد ۱۱ صفحه ۳۴۴ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Banoyi_dameshgh
~حیدࢪیون🍃
♡بسم الرب عشق♡ 💓*تاریکی شب*💓 #part4 اوهوم پس بی زحمت تا من برم پیششون شما دخترمو نگه د
♡بسم الرب عشق♡ 💓*تاریکی شب*💓 +چادرم کو -همون جا رو آویز دیگه ؟ +نه این مال من نیست ،یک دقیقه بیا -باز چی شده خانم خانوما +این چادر من نیستتتت _پس مال کیه +چمیدونم مال من نخ دستش گره داره -اه پس بگو من امروز تا حالا اینو پوشیدم نمیتونم نخشو بزارم تو انگشتم پس مال تو بود +وای ساره تو چادر منو پوشیدی دیوانه خنده بلنده کرد : -چی شده مگه خانوم +بده من گامبالو چادرِ بیچاره من ترکید . -من کجام چاقه بچه بد +نه عزیزم شما خیلی لاغری بهتون یه موقع برنخوره خدایی نکرده -پرو بیا اینم چادرت ،چادر منو بده ببینم +وا چقدر تو رو داری ساره دستی هم میخوای بگیری چادرمو پوشیدم و گوشی مو از شارژ گرفتم راه افتادیم سمت خونه سمیه خانم اینا که فاطمه جون و تحویل مادرش بدیم ،توی راه ساره مثلا با من حرف میزد من که اصلا حواسم به حرف هاش نبود از در خونه عمه جون اینا تا الانی که تو راهیم به این فکر میکنم که خدایی نکرده آقا مصطفی من و نبینه کلا سرم پایینه تپش قلبمم که رفته روی100 که دیدم رسیدیم سرمو بلند کردم دیدم کوچه (شهید رضایی 6)وای خدای من -من میرم فاطمه رو میدم میام تو همین سر کوچه صبر کن +باشه : وقتی ساره رفت یاد اتفاق دیشب افتادم ،یاد لباسش که چقدر قشنگ بود یاد ریشوو موهای قهوایی سوختش یاد اینکه یک لحظه نگام کرد ،چقدر اون یک لحظه ام برام زیبا بود من هیچ وقت به عشق در یک نگاه اعتقاد نداشتم ولی اون شب وقتی توی چشمام نگاه کرد نمیدونم چرا قلبم جوری لرزید که هیچ وقت اینجوری نلرزیده بود با اینکه اینهمه خواستگار های هیکلی ترو خوشگل تر از اون اومده بود پس چرا اون چشمش دلمو به نگاهش لرزید ؟ با صدای دویدن ساره به خودم اومدم اومد جلو نفس نفس زنان گفت : -بریم سمت آژانس +بریم ، میگم ساره تو توی بسیج شهرکتون هستی -آره ثبت نام کردم ،چطور مگه ؟ +هیچی همین جوری میگم ،میخوام ببینم چجوریه -مگه شهرک شما بسیج نداره +چرا داره ولی من تا حالا نرفتم -اوهوم ،خیلی خوبه آدم با بسیج و کلاسهاش سر گرم میشه به نظر من . رسیدیم دم آژانسو ساره رفت داخل بهمون یه ماشین سمند نقره ایی نشون دادن همین که سوار شدیم راننده هم اومد -راننده:ببخشید کجا تشریف میبرید -ساره :شهرک بهزاد لطفا -چشم تا برسیم شهرک ساره یکسره تو گوشی بود منم سرم طرف پنجره بود و داشت مغزم آش میپخت یادم اومد اگه شوهر عمه بیاد منم برم خونه بازم مامان صبح ها خونه نیست حوصله ام سر میره بابا که صبحش دانشگاهه و بعد از ظهرش کار داره .(بابام استاد دانشگاهِ ،مادرمم یه کارگاه خیاطی داره و زیر دستش دانش آموزه ،منم که دانش آموز آخر سالیم و سال دیگه کنکوریم من و ساره هم سنیم فقط ساره 3 ما از من بزرگتره داداشمم وکالت میخونه الان دوساله که مشغوله و تازه کاره هنوز دفتر نزده ....... 🌹🌹🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌸🌸🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌹🌹🌸🌸🌹🌹 🌸🌸🌹🌹 🌹🌹 اولین اثر از 👇 به قلم :(علیجانپور) ❌کپی به هر نحو موجب پیگرد قانونی است❌ @Banoyi_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام رفقا✋🏻 ما یه کانال زدیم که داخلش باهمکاری هم پست هایی میزاریم که انشالله هممون جزویاران باوفای آقامون امام زمان(عج)باشیم. وکلی پست ها وموضوع های دیگه که براتون میزاریم. جوین↙️ https://eitaa.com/joinchat/836567174C41887c949b تازه کپی باذکرصلوات هم مشکلی نداره✅🌼 ازهمتون دعوت میکنم تا عضوکانال بشید ومارو همراهی کنید🙏🏻🌸 @dawngeneration 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
Narimani-5.mp3
3.5M
به وقت مداحی...... سید رضا نریمانی
🌷 •→🕊←• 📌شهـید مصطفۍصـدرزاده بۍبۍزینب(س) آن زمانۍکه‌شما در شام غریب‌بودید گذشت دیگر به احدۍ اجازه نمی‌دهیم به شما و به سلاله‌ی حسین علیه السلام بــےاحتـرامــۍ ڪند. 🕊🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴🕊 ─═हई{🦋}ईह═─ @Banoyi_dameshgh ─═हई{🦋}ईह═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا