eitaa logo
برای توجّه
458 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
28 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین هدف کانال، نشر خوبیها، واقعیت ها و حقایق، بدون جهت گیری است. 💥حرف حقّ و مطالب متنوع و مفید را نشر دهید. #کپی آزاد @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 18 🔵 بخش سوم دعوت انبياء به توحيد عبادي و اين حرفِ همهٔ انبياست. منتها قرآن اين را بازتر و روشنتر ذكر كرده است. همهٔ انبياء وقتي قومشان را به عبادت دعوت مي‌كنند به توحيد عبادي دعوت مي‌كنند. اول سخن از الله است بعد سخن از عبادت. در سورهٔ اعراف نمونه‌هايي از اين را ملاحظه مي‌فرماييد؛ آيهٔ 65 سورهٔ اعراف اينچنين است: «و الي عاد اخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره أفلا تتقون»(7) اين «اعبدوا الله»(8) گرچه لسانش حصر نيست، اما «ما لكم من اله غيره»(9) حصر عبادت در آن خداي سبحان است. و اين «ما لكم من اله غيره»(10) مفسر خوبي است براي جملهٔ مباركهٔ «لا اله الا الله»(11) چون «لا اله الا الله»(12) دو قضيه نيست؛ يك قضيهٴ سلبي و يك قضيهٴ اثباتي، يك امر سلبي و يك استثناء. چون «لا اله الا الله»(13) به اين معنا نيست كه ما دو مطلب را از نو بخواهيم بحث كنيم يكي نفي آلهه و طاغوت، يكي اثبات خداي سبحان. چون (الا) به معناي غير است. اين «لا اله الا الله»(14) يك جمله است و نه دو جمله. يك قضيه است و نه دو قضيه. اين يك ادعاست و نه دو ادعا. محتواي اين كلمهٔ مباركه اين است كه غير از الله‌اي كه او را پذيرفته است و مفروغٌ عنه است و بحثي در او نيست، ديگران نه. نه اينكه از اول بخواهيم ما دو چيز بحث كنيم يكي نفي آلهه و يكي اثبات خدا كه بگوييم خداياني نيست، خدايي الله است كه آلهه را نفي كنيم و الله را اثبات كنيم چون اين الا به معناي غير است. وقتي «إلاّ» به معناي غير شد مجموعاً يك جمله است و ادعا و محتوا. يعني غير از الله‌اي كه مفروغ عنه هست و ثابت است و بحثي در او نيست، ديگران نه. نه اينكه ديگران نه و خدا آري كه تازه بخواهيم خدا را اثبات كنيم كه إلاّ اثبات باشد و اثبات دليل بخواهد. «لا اله الا الله»(15) نه يعني دو قضيه سلبي و اثباتي. كه يكي را سلب بكنيم و يكي را اثبات بكنيم. «لا اله الا الله»(16) به اين معنا است: غير از الله‌اي كه فطرت پذيرفته است و شك بردار نيست و مفروغ عنه است، ديگران نه. چون «أ في الله شك فاطر السموات و الارض»(17) بنابراين اين كلمهٔ طيبه مي‌شود يك قضيه و آن قضيه اين است: غير از خدايي كه فطرت قبول دارد، ديگران نه. اين معنا را سخنان انبياء بيان مي‌كند. همهٔ انبياء تعبيرشان اين است: مي‌گويند: «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره أفلا تتقون»(18) يعني غير از الله‌اي كه وجودش مفروغ عنه است، اله ديگري نيست. اين تنها سخن هود نيست در همين سورهٔ اعراف، جريان صالح را كه ذكر مي‌كند در آيهٔ 73، آن هم لسانش اين است:‌ «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره»(19) يعني از الله‌اي كه مفروغ عنه است آلهه ديگري نيست. در همين سورهٔ اعراف آيهٔ 85 جريان شعيب را كه مطرح مي‌كند،‌ مي‌فرمايد: «و الي مدين أخاهم شعيباً قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره»(20) حرف همهٔ انبياء اين است. منتها جريان انبياء ديگر در سور ديگر است. همه آمدند گفتند: غير از الله‌اي كه وجودش مفروغ عنه است و نيازي به بحث ندارد ديگران نه، نه آمدند كه بگويند: خدايي هست و آلههٴ ديگر نيست. كه يكي را اثبات كنند بقيه را نفي كنند. مي‌گويند آن يكي كه مورد همهٔ‌ شماست و مي‌پذيرد،‌ غير از آنكه در داريد،‌ ديگري نيست. كه لا اله غير الله. آنوقت اين غير صفت اله خواهد بود. وقتي غير صفت اله شد، اين كلمهٔ طيبه يك جمله است و است. و يك داعيه. اين كه همهٔ‌ انبياء شد به طور صريح در قرآن به رسول خدا اينچنين دستور مي‌دهد؛ آيهٔ 14 سورهٔ زمر، فرمود: «قل الله اعبد مخلصاً له ديني»(21) اين «قل الله اعبد»(22) همان لسان «اياك نعبد»(23) است كه تقديم مفعول بر فعل براي حصر است. «قل الله اعبد»(24) نه قل اعبد الله. «قل الله اعبد مخلصاً له ديني»(25) كه اين مخلصاً‌ همان معنايي كه از حصر فهميده مي‌شود،‌ تأكيد مي‌كند
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 26 🔵 بخش پنجم سالك صراط اما چرا انسان صراط مي‌خواهد؟‌ صراط مال سالك و رونده است، انسان يك موجودي ايستايي نيست كه بماند و بپوسد و از بين برود مثل يك حجر نيست. انسان سالك است به كدام سمت؟ سالك الي الله اگر سالك است طريق مي‌خواهد. و اگر خدا است نامحدود است. و اگر طريق نامحدود است انسان از هر برود به مي‌رسد. منتها خدا حسنا دارد هم و است، هم «اشد المعاقبين»﴿24﴾. اگر به راه رفت به خداي ارحم الراحمين مي‌رود اگر بيراهه رفت به همان خدا مي‌رسد ولي آن خدايي كه «اشد المعاقبين»﴿25﴾ است او را مي‌بيند. آنگاه مي‌گويد «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿26﴾. اينطور نيست كه انسان به خدا نرسد. اينطور نيست انسان مثل حجر باشد بماند و بپوسد و ديگر هيچ. انسان خواه و ناخواه مي‌رسد. ولي سعي كند به غفار و ستار برسد نه خداي قهار. كه همان قهار همان غفار است همان غفار همان قهار است همان خداست ولي قرآن فرمود شما خواه و ناخواه به من مي‌آييد. ولي بيراهه نياييد مثل انساني كه در كنار درياي عظيم است، مي‌بينيد وقتي اين جدولها را نگاه مي‌كند، يك عده به حق در اين نهرهاي بزرگ راهي راهند، مي‌روند تا عمق دريا. عده‌اي هم در همين كناره‌هاي ساحل مي‌خشكند. فرمود اينچنين نيست كه شما به من و ما را ناتوان بكنيد. «و الذين يسعون في آياتنا معاجزين»﴿27﴾، آنهايي كه مي‌كنند ما را عاجز بكنند اينچنين نيست. «و لا يحسبن الذين كفروا سبقوا»﴿28﴾، آنهايي كه كافر شدند فكر نكنند كه زدند. جا بروند در مايند. منتها اين انساني كه به هر سمت برود به مي‌رسد،‌ خدا را قرآن كريم معرفي كرد كه «و لله الاسماء الحسني»﴿29﴾ قهار هست، غفار هست، ستار هست، «لا يعذب عذابه احد»﴿30﴾ هست «و لا يوثق وثاقه احد»﴿31﴾ هست، «ارحم الراحمين»﴿32﴾ هم هست. همهٴ اينها اسماء حسناي خداي سبحانند. تا كدام راه را كند. اين است كه در بين همهٴ اين راه‌ها، راه است. فرمود: «و أنَّ هذا صراطي مستقيما فَاتَّبعوه و لا تتبعوا السبل»﴿33﴾ راهي كه انسان را به خداي رحمان برساند،‌ است بقيه راهي است . انسان گم شده نه يعني به مقصد نمي‌رسد او را مي‌برند او اگر نخواست برود او را مي‌برند منتها «فاهدوهم الي صراط الجحيم»﴿34﴾. از اينكه به ما آموختند از خداي سبحان صراط مستقيم مسئلت كنيم، معلوم مي‌شود هست (يك) انسان است (دو) هست (سه) اگر راه را درست طي كرد به هدف راستينش اگر درست نكرد به هدفي مي‌رسد كه . اما آن معنا كه و كسي ايستا و واقف نيست در سورهٴ انشقاق «اذا السما انشقت»﴿35﴾ اينچنين فرمود:‌ آيه‌ 6 سورهٴ انشقاق «يا ايّها الانسان انك كادح الي ربك كدحا فملاقيه»﴿36﴾ فرمود چه مؤمن و چه كافر بالاخره به الله مي‌رويد، منتها يا خدايي را مي‌كني كه «ارحم الراحمين»﴿37﴾ است يا خدايي را ملاقات مي‌كني كه «اشد المعاقبين»﴿38﴾ است همان جا مي‌گويي «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿39﴾. اينچنين كه انسان و حركت نكند،‌ يا خدا را با بعضي از اسماء حسنايش ملاقات نكند. آن اسماء حسناي حق را او هرگز نمي‌بيند «انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون»﴿40﴾ اما اين اسماء و را مي‌بيند، مي‌گويد «ربنا ابصرنا و سمعنا»﴿41﴾. در همين سورهٴ انشقاق كه فرمود انسان سالك است راهي است مقصدي دارد فرمود:‌ راه براي اينها دو قسمت است؛ «يا ايها الانسان انك كادح الي ربك كدحاً»﴿42﴾؛ با و هر چه بيشتر «فملاقيه»﴿43﴾ بالاخره را . منتها دو دسته‌اند مردم «فاما من اوتي كتابه بيمينه فسوف يحاسب حساباً يسيرا و ينقلب الي اهله مسرورا»﴿44﴾ اهل نه يعني زن و بچه، اهل يعني آن همان ، هم عقيده‌ها ديگر. حالا خواه اهل و عيال او باشند، خواه ديگران. «و اما من أوتِيَ كتابه وراء ظهره فسوف يدعوا ثبورا و يصلي سعيرا»﴿45﴾ بعضی‌ها كتابشان را از پشت به اينها مي‌دهند، اينها همان‌هايي هستند كه «نبذوا كتاب الله وراء ظهورهم»﴿46﴾ آنكه امروز را پشت سر گذاشت فردا نامهٴ‌ را از پشت سر او به او مي‌دهند اين توسّع همان خواهد بود. پس هر است و هر هم به مقصد مي‌رسد و هر انساني هم به مي‌رسد، منتها انسان مقصد خود را با عمل صالح خود بايد تعيين كند. يا مقصد او «ارحم الراحمين»﴿47﴾ است، خداي غفار ستار است، يا مقصد او «اشد المعاقبين» است. كه «اشد المعاقبين»﴿48﴾ كه همان ارحم الراحمين است.
🔴🔴🔴 چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه د‌رهای آن را بست چون گرگ‌های گرسنه سررسیدند ؛ درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند ؛ برگشتند تا نقشه ای برای بیرون آمدن گوسفندان از آغل پیدا کنند.!!! سرانجام ، گرگ‌ ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره ...برپایی تظاهراتی جلوی خانه چوپان است که در آن آزادی گوسفندان را فریاد بزنند !!! گرگ‌ها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند *چون گوسفندان فریاد گرگ‌ها را شنیدند* *که از آزادی و حقوق شان دفاع می‌کنند...!!!**برانگیخته شدند و به آنها پیوستند...!!!* آنها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغلشان کردند تا این که دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی آزاد شدند گوسفندان به صحرا گریختند و گرگ‌ها پشت سرشان دویدند چوپان صدا می زد و گاهی فریاد می کشید و گاهی عصایش را پرتاب می‌کرد تا بلکه جلوی شان را بگیرد اما بی فایده بود ... گرگ‌ها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند آن شب ... شبی تاریک برای گوسفندان آزاد و رها بود و شبی اشتها آور ... برای گرگ‌های به کمین نشسته !!! *روز بعد ...* *چون چوپان به صحرایی که گوسفندان ؛ در آن آزادی خود را بدست آورده بودند رسید ...* *جز لاشه های پاره پاره واستخوان های به خون کشیده شده چیزی نیافت* ❌ این حکایت مردمی است که به دعوت و دام منافقین و شیپور آزادباش دشمن خود و به امید واهی آزادی و بی بند و باری به خیابان می ریزند ! گرانی هست ... بد هم هست ... ولی تحمل می کنیم ! چون نا آرامی جدیدی در راه هست بدتر از سال ۸۸ ... مواظب باشیم ...! ⭕️ دشمنان کشور همگی جمع شدند در خارج از کشور ؛ پیش پدر خوانده های شان و مرتب بر ضد کشور ایران جلسه دارند. * جوکهای گرانی و کلیپ هایی از فقر مردم ... !!! برای تحریک مردم است. *گرانی تنها چیزی هست که همه را به بیرون می کشاند* واقعا هم این مردم درد دارند کمر شان، از اقتصاد درهم ریخته، خم شده است. با این اوضاع افتضاح اقتصادی ... بیرون ریختن هم دارد ! من نیز دلم می خواهد بروم ... 🔺 اما نه ؛؛؛؛ نمی روم ! چون اغتشاشگرانِ بین مردم قصدشان * ارزانی برای مردم که نیست * قصدشان * براندازی حکومت و به ذلت کشاندن این مردم نجیب و جنگ داخلی * است ؛ که اگر جنگ داخلی شود ؛ مردم کشور با هم درگیر شده و خواب راحت دیگر نداریم ؛ حال و روز فعلی کشور سوریه را ببینید. نباید فریب این فتنه های جدید را خورد چون ما ملت امام حسینیم . ⛑ * گرگها به فکر آوردن رفاه برای مردم بازی خورده !!! نیستند ؛ دور نمای آنها تجزیه ایران است. * 🔻 تأمل کنیم ! ماهم از همین مردم هستیم ؛ گرانی برای همه ما نیز تبعات خودش را دارد ولی با صبوری و قناعت ؛ امنیت کشورمان را دستخوش حوادث و خوشحالی دشمنانمان نمیکنیم ؛ چرا که دشمن ؛ دشمن است و قصدش فرو پاشی کشور و .... هر روز بخوانیم 🌺 یا أللّٰهُ یا رَحمٰنُ یا رَحیمُ! یا مُقَلِّبَ القُلوبِ! ثَبِّت قَلوبنا عَلیٰ دینِکَ 🌺 نفر هم آگاه بشه ... در هر آنچه اتفاق بیفتد شریکی ..