╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 17
🔵 بخش پنجم
و اما در سوره شعراء آيه ٦١ و ٦٢ اينست: «فلما تراء الجمعان قال اصحاب موسي إنّا لمدركون قال كلا ان معي ربي سيهدين»(38) وقتي اين دو گروه يكديگر را ديدند، يعني موسي (عليهالسّلام) بني اسرائيل مستضعف و محروم را، بهمراه آورد، فراعنه هم از پشت سر اينها را تعقيب كردند و اينها را در لبه اين درياي روان ديدند. جلو درياي روان خطرناك، پشت سرهم لشكر جرار فرعون. بنياسراييل به موساي كليم عرض كردند: «انا لمدركون»(39) الان ما را ميگيرند چون راهي براي گريز و فرار نيست. الان به ما ميرسند. «انا لمدركون»(40) ما را دستگير ميكنند. در اين موقعيت موساي كليم بين دو خطر كه قرار گرفت، يعني از جلو، اين درياي پرخروش و از پشت سر آن لشگر جرار، اين چنين فرمود: «كلا»(41) نگوييد الان ما را دستگير ميکنند «ان معی ربي سيهدين»(42) با حرف ردع توهم آنها را از بين برد. فرمود ما هرگز دستگير نخواهيم شد. تحقيقا با من خداي من هست كه مرا هدايت كند. «كلا»(43) نگوئيد «انا لمدركون»(44) ما دستگير ميشويم. «ان معی ربي سيهدين»(45) تحقيقا با من خداي من است كه مرا هدايت ميكند. اين جمله «ان معی ربي سيهدين»(46) جز سنن سفر است. مستحب است كه مسافر اين جمله را در مسافرت بگويد كه «ان معی ربي سيهدين»(47). خب فرق آن جملهاي كه حبيب خدا گفت با اين جملهاي كه كليم خدا گفت اينست كه: حبيب خدا اول خدا را ميبيند ؛ در پرتو خدا خود را، كليم خدا اول از مشاهده خود شروع ميكند بعنوان آيت، بعد به خدا ميرسد. حبيب خدا ميگويد: «ان الله معنا»(48) تحقيقا خدا با ماست، ولي كليم خدا ميگويد «إنّ معيَ ربّي سيهدين»(49). با من خداي من است كه اول سخن از خود است بعنوان آيت ومقدمه، بعد سخن از خدا. اگر كسي به آن مقام شامخ راه يافت حرفش در همه حالات اين است كه «إنّ الله معنا»(50) اگر به آن مقام راه نيافت درحد متوسط است ميگويد «إنّ معي ربّي سهيدين»(51) تحقيقاً با من خداي من است كه مرا هدايت ميكند اگر انسان سخن از «اياك نعبد»(52) دارد، اول معبود را ميبيند، در پرتو معبود عبادت و عابد را. ميگويد: «إنّ الله معنا»(53) نميگويد: «إنّ معي ربّي سهيدين»(54) گرچه هر دو خوب است، اما يكي خوب و يکي خوبتر. يكي كمال و يكي كمال برجستهتر بين اين دو تعبير فرق است.
╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 17
🔵 بخش ششم
راز عظمت سورهٴ فاتحة الكتاب
اگر چنانچه سوره فاتحة الكتاب اينقدر به او حرمت دادند و گفتند ام الكتاب است و سبع مثاني است و تقريبا در بعضي از تعبيرات عدل قرآن كريم قرار گرفت كه «لقد اتيناك سبعا من المثاني و القران العظيم»(55) و اين كه هيچ نمازي بدون فاتحة الكتاب نيست چه مستحب و چه واجب كه «لا صلوة الا بفاتحة الكتاب» (56). ممكن است در ركعات سوم وچهارم با تسبيحات حل بشود اما ركعت اولي و ثانيش بدون فاتحة الكتاب مجزي نيست و در ركعت ثالثه و رابعه هم باز هم فاتحة الكتاب مجزي است. نماز گزار مخيراست بين فاتحة الكتاب و تسبيحات اربعه. اينكه براي فاتحة الكتاب اين همه مقامات قايل شده اند و گفتهاند براي شفاي بيمارتان از هفت حمد غفلت نكنيد و چيزي نيست كه در فاتحة الكتاب نباشد، بخاطر اين نكات عميقي است كه در اين آيات مباركه ادراك شده است كه هرچه شما در آيات اين سوره كريمه فحص ميكنيد، توحيد را بيشتر مشاهده ميكنيد. اول خدا است بعد عبادت، اول خدا است بعد استعانت حتي اگر بخواهيم از او كمك بگيريم هم اول بايد نام او را ببريم تا از او كمك بگيريم. بعد بگوييم «اياك نعبد و اياك نستعين»(57) كمك خواهي هم فرع بر آن است كه او را عبادت كنيم به يك مقداري به او نزديك بشويم تا بخود اجازه استعانت بدهيم، بگوييم به ما كمك بکن.
╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 17
🔵 بخش هفتم
و اگر چنانچه عبادات درجاتي داشت، استعانت هم درجاتي خواهد داشت. يك وقت انسان خود را ميبيند ميگويد من خدا را عبادت ميكنم. آنگاه «اياك نستعين»(58) كه بدنبالش ذكر ميكند، خيلي ضعيف و كم رنگ خواهد بود. «اياك نستعين»(59) يعني من تو را عبادت ميكنم، اين كار از آن من است ولي تو هم من را کمک كن. چون معاونت، نصرت شفاعت اينها غير از ولايت است. اين عناوين چهارگانه، از همه ظريفتر مسأله ولايت است. اعانت، شفاعت نصرت اينها يك طرف، ولايت طرف ديگر. انساني كه كار را خودش انجام ميدهد منتها كمبودش را ازديگري كمك ميگيرد، ميگويند از ديگري استعانت كرد و ديگري ناصر او شد، معاون و معين او شد. كار را خود انسان انجام ميدهد، كمبودش را ديگران جبران ميکنند، در اين زمينه ميگويند انسان ازديگري يا ديگران مدد گرفت، استعانت کرد، ديگران معين اويند، يا ناصر اويند. يا كار را انسان انجام ميدهد، كمبودي دارد، اين كمبود را با دخالت ديگران جبران ميكنند، ميگويند اينجا با شفاعت مسئله حل شد. ولي يكوقت از انسان كاري ساخته نيست، اين چنين نيست كه يك مقداري را خود انسان بعهده بگيرد كمبودش را ديگران جبران كند. كاري از انسان ساخته نيست همهٔ شئون را به خدا ميسپارد. اينجا سخن از ولايت است. يک انسان اگر رشد كرد، يک فرزند بالغي شد، كارها را بعهده ميگيرد، كمبود كارهاي او را پدر جبران ميکند. اينجا پدر ناصر و معين فرزند جوان است. يا اگر كمبودي داشت با دخالت پدر، يعني شفاعت پدر مشكل فرزند بالغ حل ميشود، ولي اگر فرزند نوزاد بود، «لا يقدر علي شئ»(60) بود اين فرزند مستقيما درتحت ولايت پدر است پدر ولي اوست نه ناصر او، نه معين او، نه شفيع او. اگر كودك نوزاد شد هيچ چيزي از خود ندارد، در اينجا در تحت ولايت پدر است نه پدر فقط ناصر اوست. اگر بين ولايت و بين معاونت و شفاعت و نصرت فرق است آنها در يک طرف و ولايت در طرف ديگر است، انسان هر اندازه در عبادت موحد راستين باشد، آن استعانتش هم ظريفتر خواهد شد. استعانت ميتواند نظير استعانت مولّي عليه از ولي باشد، ميتواند نظير استعانت شخص از ناصر باشد يا معان از معين باشد يا مشفوعٌ له از شفيع باشد و مانند آن. اين كودك نوزاد هم از ولي استعانت ميكند. عون كامل از آن ولي است، كه همه شئون مولي عليه را در زير اشراف دارد.
╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 17
🔵 بخش هشتم
«ولايت» وليّ با «حَجر» مولّي عليه همراه است
اگر عبادت به مرحله عاليه راه يافت استعانت به مرحله ولايت ميرسد. يعني اين عبد كه مستعين بود، ميشود مولي عليه و خداي سبحان كه مستعان بود، ميشود «ولي»(61)، «الله ولي الذين امنوا»(62). ولايت با محجور بودن مولي عليه همراه است. اگر يك موجودي خود مستقل بود، ولي ندارد، تحت ولايت كسي نيست. اگر گفتند اين موجود تحت ولايت فلان انسان است يعني خود محجور است. همواره ولايت با حجر مولي عليه همراه است. يك انسان مستقل تحت ولايت احدي نيست. ـ اين مجنون است، اين صغير است، اين مغميعليه است، اين كسي كه رشدي ندارد و مانند آن، اين است که محجور است و محجور ولي ميطلبد﴿63﴾. انسان اگر در عبادت هم خود را محجور يافت، اين استعانت در «اياك نستعين»(64) شكل استيلا ميگيرد يعني خدايا تو ولايتم را بپذير. من بشوم مولي عليه تو، تو بشوي ولي من. اگر او ولي انسان شد، انسان ازگزند دشمن دروني و بيروني آسوده و راحت است چون «الله ولي الذين امنوا»(65)، قهرا «اياك نعبد»(66) ميتواند راهگشا باشد که «اياك نستعين»(67) هم از يك ظرافت خاصي برخوردار باشد. تا عابد چي باشد و چه اندازه خداي سبحان را عبادت كند. اول ممكن است خود را ببيند و اگر خود را نديد در مرتبهٴ ثانيه عبادت را ببيند، اگر از اين دو بند رها شد جز معبود احدي را نخواهد ديد، آنگاه است که همهٔ نعم ظاهري و باطني را خدا به او اعطا ميكند.
«والحمد لله رب العالمين»
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
🔮🔭
🔭
💎 تقویم نجومی 💎
✴️ دوشنبه 👈12 تیر / سرطان 1402
👈14 ذی الحجه 1444👈3 ژوئیه 2023
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🐪 امام حسین علیه السلام در مسیر کربلا منزل 6 " ذات عراق " .
🔘 بخشیدن فدک به فاطمه زهرا سلام الله علیها توسط رسول خدا صلی الله علیه واله " 7 هجری "
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅آغاز به تحصیل
✅قرض و وام
✅فصد
✅و دیدار بزرگان و علما خوب است.
🚘 سفر: مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود).
👶زایمان مناسب و نوزاد ادیب و نویسنده و سلیم النفس باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج جدی و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است:
✳️درو و برداشت محصول
✳️از شیر گرفتن کودک
✳️شرکت زدن و امور شراکتی
✳️وام و قرض
✳️جراحی
✳️آغاز معالجه
✳️صید و شکار و دام گذاری
✳️و کندن چاه و کانال نیک است.
🔵امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است.
👩❤️👨 مباشرت و مجامعت:
مباشرت امشب (شب سه شنبه)، فرزند پیوسته رو به تنگدستی و نداری برود.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث شادی است
🔴 حجامت:
#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،سلامتی در پی دارد.
🔵ناخن گرفتن:
دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕دوخت و دوز لباس:
دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه.
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد.
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴😴 تعبیر خواب:
تعبیر خوابی که شب " سه شنبه " دیده شود طبق ایه ی 15 سوره مبارکه " حجر" است.
لقالوا انما سکرت ابصارنا بل نحن قوم...
و از معنای آن استفاده می شود که شخصی بی حد و حساب با خواب بیننده گفتگوی باطل کند ولی به جایی نرسد و کار خواب بیننده روبراه شود. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
@taghvimehamsaran
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
🔭
🔮🔭
🔭🔮🔭🔮🔭🔮🔭🔮
📸 در دو روز گذشته هفت روزنامه غربگرای شرق، اعتماد، آفتاب یزد، آرمان ملی، آرمان امروز، سازندگی و هفت صبح حتی یک تصویر از آشوبهای فرانسه را در صفحه اول خود منتشر نکرده اند!
🔺 آقایان برای حفظ حرمت غرب و قبله آمال شان، از تمام اصول حرفه ای در روزنامه نگاری دست کشیده و اتفاق کم نظیری که در روزهای گذشته رسانه های دنیا را تکان داده را هم می خواهند سانسور کنند!
🔺 مبادا خبرش به گوش ملت ایران برسد و مردم از خود بپرسند پس در فرانسه که مهد دموکراسی و لیبرالیسم بود چرا چنین شد؟
امیرحسین ثابتی
امام جواد عليه السلام:
لَن يَسْتَكمِلَ العبدُ حقيقةَ الإيمانِ حتّى يُؤْثِرَ دِينَهُ على شَهْوَتِهِ، و لَن يَهْلِكَ حتّى يُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ على دِينهِ
بنده، هرگز حقيقتِ ايمان را به كمال نمى رساند، مگر آنگاه كه دينش را بر هوس خود ترجيح دهد، و هرگز به هلاكت درنمى افتد، مگر زمانى كه هوس خود را بر دينش ترجيح دهد
📚ميزان الحكمه جلد1 صفحه428
🔴 واکنش کنعانی به میزبانی فرانسه از گردهمایی منافقین
🔹سخنگوی وزارت امور خارجه:
میزبانی فرانسه از گردهمایی فرقه تروریستی منافقین، همزمان با نارضایتیهاو اعتراضات مردمی در این کشور ناشی از بیتوجهی دولت فرانسه به خواستههای شهروندان خود و تداوم حمایت سیاسی از گروهکهای تروریستی است.
🔹تروریستهایی که با ارتکاب جنایاتی تکاندهنده، به کشور و ملت خود خیانت کردهاند، قطعا از خیانت به حامیان خارجی خود هم دریغ نخواهند کرد.
🔹از این نگاه پشتیبانان تروریستها نه تنها هیچ طَرفی از آنها نخواهند بست، بلکه دود اقدامات این آتش افروزان در نهایت به چشم خود آنها خواهد رفت.
🔴 فیلترینگ هم مکرون را راضی نکرد؛ قطعی اینترنت در برخی از مناطق فرانسه
🔹 مقامات فرانسه تصمیم گرفتند از فردا و برای مدتی نامعلوم اینترنت برخی از محلات و مناطق را قطع کنند و اعلام کردند: تصمیم برای جلوگیری از دسترسی به اینترنت با هدف محدود کردن استفاده از وسایل ارتباطی در اقدامات غیرقانونی است.
🔹 و این تصمیمی است که آزادی های اولیه شهروندان را هدف قرار نمی دهد، بلکه به منظور حفظ امنیت آنها است.
🔹 میگن قطعی اینترنت ربطی به ممنوعیت ازادیها نداره برای حفظ امنیتتونه
🔴 از جریمههای سنگین تا محدودیت اینترنت در فرانسه!
🔹 اعتراضات مردم فرانسه به ویژه جوانان و نوجوانان این کشور، حقایق و پرسشهای متعددی را پیش روی افکار عمومی قرار داد به گونهای که تا پیش ازین رفتار پلیس این کشور و یا نوع برخورد دولت فرانسه با شبکههای اجتماعی و حتی مناسبات اجتماعی مورد ستایش و تمجید قرار میگرفت
🔹 اما حالا با انتشار فیلمها و تصاویر اعتراضات و نوع برخورد سرکوبگرایانه پلیس فرانسه و اظهارات مقامات این کشور مشخص میشود چقدر میان واقعیت و بازنمایی رسانهای تفاوت وجود دارد.
🔹 بسیار گفته میشد که شبکههای اجتماعی و به طور کلی پلتفرمها در فرانسه مسدود یا فیلتر نمیشوند اما گفته نمیشد که مطابق قانون این کشور پلتفرمهای متخلف باید ظرف زمانی مشخص اقدام به حذف محتوای نامناسب کنند و در صورت عدم اجرای این دستورات، با جریمههای سنگین روبرو خواهند شد؛ جریمههایی که به میلیونها دلار میرسد.
🔹 علاوه براین پس از چند روز اعتراضات گسترده و بیوقفه، اکنون زمزمههایی از اعمال محدودیت در اینترنت نیز به گوش میرسد.
💢آزاد شدن طلب ۱۰ میلیارد دلاری ایران از عراق
🔹🔸رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق:
♦️عراق ضمن تایید طلب ۱۰ میلیارد دلاری ایران از عراق اعلام کرده که این مبلغ به بانک تی بی آی داده شده تا از این پول در موارد غیر تحریمی نظیر کالاهای اساسی و دارو استفاده شود.
♦️بخش خصوصی هیچ مشکلی برای دریافت پول خود از عراق ندارد؛ طلب ما از عراق عمدتاً مربوط به نهادهای دولتی و مطالبات گاز و برق است.
چرا کل بلبشوی فرانسه به اندازه یک سطل ماست برای رسانههای غربپرست اصلاحطلب ارزش خبری نداشت؟
پاسخ روشنه!
خیلی از اصلاح طلبان سربازان مدافع منافع آمریکا و غرب در ایرانند و ....
حاضرند به خاطر بدست آوردن رای حتی فاحشه ها، احکام اسلام را نادیده بگیرند.
الّلهمَّ العن اوّل ظالم ظَلم حقَّ محمّد و ال محمّد و آخر تابِع له علی ذالِک ....
Tafsir E Hamd 18_برش.mp3
3.84M
تفسیر سوره حمد 18
آیت الله جوادی آملی
💜بخش اول
حجم : ۳:۶۶مگابایت
زمان : ۱۵:۵۹ دقیقه
Tafsir E Hamd 18_برش_1.mp3
3.61M
تفسیر سوره حمد 18
آیت الله جوادی آملی
💜بخش دوم
حجم : ۳:۴۲مگابایت
زمان : ۱۵:۰۱دقیقه
╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 18
🔵 بخش اول
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين الرحمن الرحيم
مالك يوم الدين اياك نعبد و اياك نستعين
عبادت راه تقرب به خدا
اين آيهٔ مباركهٔ «اياك نعبد و اياك نستعين»(1)، نكاتي را در بر داشت و دارد كه عنايت فرموديد و تاحدودي روشن شد كه تنها راه تقرب به خداي سبحان عبادت است.
برتري عبادت بر رسالت
لذا وقتي سمتهاي انبيا و اوليا را در قرآن يا در روايات و ادعيه بيان ميكنند، اول از عبادت آنها شروع ميكنند. در تشهد كه سخن از شهادت به رسالت رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلم) است، اول عبادت آن حضرت مطرح است كه ميگوييم: اشهد ان محمدا (صلياللهعليهوآلهوسلم) عبده و رسوله. كه عبادت آن حضرت قبل از رسالت او ذكر ميشود. براي اينكه عبادت نسبت عبد است به مولا و رسالت آن چهرهٴ ارتباطي عبد است با ساير عبيد. رسول خدا دو ارتباط دارد يك ارتباط با خداي خود دارد، آن ارتباط، عبادت است. يك ارتباط با خلق خدا دارد كه رسالت است، كه پيام خدا را به خلق خدا ميرساند. آن پيوندي كه بين حضرت و خداست عبادت است، آن رابطهاي كه بين حضرت و ديگر انسانهاست رسالت است كه پيام خدا را به مردم ميرساند.
آن ارتباطي كه بين انسان و خداي انسان است، مقدم است و اولي است بر ارتباطي كه انسان با ديگر انسانها دارد. لذا عبادت آن حضرت جنبهٴ عاليهاي است نسبت به رسالت آن حضرت. كه حضرت داراي اين سمتهاي گوناگون است سمت عبادتش بر سمت رسالت او فضيلت دارد از اين جهت قبل از رسالت او ذكر ميشود. چه اينكه ساير انبيا هم اگر به كمالاتي رسيدند و خداي سبحان آنها را به #كمالاتي ميستايد و معرفي ميكند، محصول #عبادت آنهاست.
╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 18
🔵 بخش دوم
توحيد عبادي و اطاعت ديگران
اين معنا كه ت#وحيد_عباديست، اثرش آن است كه انسان در هيچ امري مطيع غير خدا نباشد و مطيع احدي جز خداي سبحان نباشد. آنها را كه خداي سبحان دستور داد كه از آنها اطاعت كنيد، #اطاعت آنها در حقيقت اطاعت خداست. اگر خداي سبحان دستور داد از اولي الامر اطاعت كنيد، فرمود: «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم»(2) اين اطاعت خداست. اگر خداي سبحان دستور داد نسبت به پدر و مادر اطاعت كنيد، اطاعت پدر و مادر به فرمان خداست اطاعت خداست. اينچنين نيست كه عبادت و اطاعت، شريكبردار باشد. اينچنين نيست كه ما در بعضي از امور مطيع خدا باشيم، در بعضي از امور مطيع قانون يا اولي الامر يا پدر و مادر. بلكه اطاعت از قانون اطاعت از اولي الامر، اطاعت از پدر و مادر، همه و همه محصول فرمان خداي سبحان است. تا خداي سبحان اجازه ندهد أحدي نميتواند از أحدي اطاعت كند و سخن او را به عنوان مطاع بپذيرد.
مرزبندي اطاعت از مخلوق به اطاعت خالق
و محدودهٴ عبادت و اطاعتهايي كه انسان از ديگر افراد ميكند از ديگر انسانها ميكند به مرز اطاعت خدا بسته است. كه اين از سخنان متقن رسول خدا (عليه آلاف التحية و الثناء) است. فرمود: «لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق»(3) هم #اطاعت كردن از ديگران مشروط است به اينكه #خدا دستور بدهد و هم مرز اطاعت از ديگران آنجايي است كه به حد خدايي آسيب نرساند.
بنابراين دو بعد ثبوت و سلب اطاعت از اولي الامر يا پدر و مادر به دستور خدا وابسته است. اگر خواستيم از پدر و مادر اطاعت كنيم خدا بايد دستور بدهد. تا كجا بايد اطاعت كنيم و از آن به بعد اطاعت لازم نيست، آن را هم خدا بايد بگويد. لذا رسول خدا فرمود: «لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق»(4) كه اگر كسي بخواهد از انساني اطاعت كند در يك امري كه آن امر گناه است، اينجا جاي عبادت و اطاعت نيست. بنابراين كل اطاعات منحصر در امر خداي سبحان ميشود. نه اينكه قابل تخصيص باشد كه بعضي از امور از آن خداي سبحان، بعضي از امور از آن اولي الامر يا از آن پدر و مادر و مانند آن. بلكه اينگونه از اطاعتها فرع اطاعت خداي سبحان است خداي سبحان دستور ميدهد كه ما از كِي اطاعت كنيم و مرز آنها را هم مشخص ميكند.
بنابراين «اياك نعبد»(5) بالقول المطلق به اطلاقش باقيست، هيچ جا تخصيص نخورده. نميشود گفت اطاعت را چون اطاعت هم يك نحوهٴ عبادت است #اطاعت هم به نوبهٴ خود عبادت است منتها رقيقتر. نميشود گفت كه در بعضي امور ميشود از غير خدا اطاعت كرد. اگر از غير خدا اطاعت ميكنيم به #دستور خداست. پس از غير خدا هرگز نميشود اطاعت كرد و اين اصل «ان الحكم إلاّ لله»(6) قابل تخصيص نيست كه انسان بگويد در آن گونه از موارد انسان مطيع خداست در مسائل عادي مطيع غير خدا اينچنين نيست بلكه كلاً #اطاعتها و #عبادتها از آن خداست و لا غير و به دستور خدا انسان از قانون از اولي الامر از پدر و مادر اطاعت ميكند.
╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 18
🔵 بخش سوم
دعوت انبياء به توحيد عبادي
و اين حرفِ همهٔ انبياست. منتها قرآن اين را بازتر و روشنتر ذكر كرده است. همهٔ انبياء وقتي قومشان را به عبادت دعوت ميكنند به توحيد عبادي دعوت ميكنند. اول سخن از الله است بعد سخن از عبادت. در سورهٔ اعراف نمونههايي از اين را ملاحظه ميفرماييد؛ آيهٔ 65 سورهٔ اعراف اينچنين است: «و الي عاد اخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره أفلا تتقون»(7) اين «اعبدوا الله»(8) گرچه لسانش حصر نيست، اما «ما لكم من اله غيره»(9) حصر عبادت در آن خداي سبحان است. و اين «ما لكم من اله غيره»(10) مفسر خوبي است براي جملهٔ مباركهٔ «لا اله الا الله»(11) چون «لا اله الا الله»(12) دو قضيه نيست؛ يك قضيهٴ سلبي و يك قضيهٴ اثباتي، يك امر سلبي و يك استثناء. چون «لا اله الا الله»(13) به اين معنا نيست كه ما دو مطلب را از نو بخواهيم بحث كنيم يكي نفي آلهه و طاغوت، يكي اثبات خداي سبحان. چون (الا) به معناي غير است. اين «لا اله الا الله»(14) يك جمله است و نه دو جمله. يك قضيه است و نه دو قضيه. اين يك ادعاست و نه دو ادعا. محتواي اين كلمهٔ مباركه اين است كه غير از اللهاي كه #فطرت او را پذيرفته است و مفروغٌ عنه است و بحثي در او نيست، ديگران نه. نه اينكه از اول بخواهيم ما دو چيز بحث كنيم يكي نفي آلهه و يكي اثبات خدا كه بگوييم خداياني نيست، خدايي الله است كه آلهه را نفي كنيم و الله را اثبات كنيم چون اين الا به معناي غير است. وقتي «إلاّ» به معناي غير شد مجموعاً يك جمله است و #يك ادعا و #يك محتوا. يعني غير از اللهاي كه مفروغ عنه هست و ثابت است و بحثي در او نيست، ديگران نه. نه اينكه ديگران نه و خدا آري كه تازه بخواهيم خدا را اثبات كنيم كه إلاّ اثبات باشد و اثبات دليل بخواهد. «لا اله الا الله»(15) نه يعني دو قضيه سلبي و اثباتي. كه يكي را سلب بكنيم و يكي را اثبات بكنيم. «لا اله الا الله»(16) به اين معنا است: غير از اللهاي كه فطرت پذيرفته است و شك بردار نيست و مفروغ عنه است، ديگران نه. چون «أ في الله شك فاطر السموات و الارض»(17) بنابراين اين كلمهٔ طيبه ميشود يك قضيه و آن قضيه اين است: غير از خدايي كه فطرت قبول دارد، ديگران نه. اين معنا را سخنان انبياء بيان ميكند. همهٔ انبياء تعبيرشان اين است: ميگويند: «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره أفلا تتقون»(18) يعني غير از اللهاي كه وجودش مفروغ عنه است، اله ديگري نيست. اين تنها سخن هود نيست در همين سورهٔ اعراف، جريان صالح را كه ذكر ميكند در آيهٔ 73، آن هم لسانش اين است: «يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره»(19) يعني #غير از اللهاي كه مفروغ عنه است آلهه ديگري نيست. در همين سورهٔ اعراف آيهٔ 85 جريان شعيب را كه مطرح ميكند، ميفرمايد: «و الي مدين أخاهم شعيباً قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من اله غيره»(20) حرف همهٔ انبياء اين است. منتها جريان انبياء ديگر در سور ديگر است. همه آمدند گفتند: غير از اللهاي كه وجودش مفروغ عنه است و نيازي به بحث ندارد ديگران نه، نه آمدند كه بگويند: خدايي هست و آلههٴ ديگر نيست. كه يكي را اثبات كنند بقيه را نفي كنند. ميگويند آن يكي كه مورد #پذيرش همهٔ شماست و #فطرتان ميپذيرد، غير از آنكه در #دلتان داريد، ديگري نيست. كه لا اله غير الله. آنوقت اين غير صفت اله خواهد بود. وقتي غير صفت اله شد، اين كلمهٔ طيبه يك جمله است و #يك #قضيه است. و يك داعيه.
اين كه #حرف همهٔ انبياء شد به طور صريح در قرآن به رسول خدا اينچنين دستور ميدهد؛ آيهٔ 14 سورهٔ زمر، فرمود: «قل الله اعبد مخلصاً له ديني»(21) اين «قل الله اعبد»(22) همان لسان «اياك نعبد»(23) است كه تقديم مفعول بر فعل براي حصر است. «قل الله اعبد»(24) نه قل اعبد الله. «قل الله اعبد مخلصاً له ديني»(25) كه اين مخلصاً همان معنايي كه از حصر فهميده ميشود، تأكيد ميكند
╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 18
🔵 بخش چهارم
آفات توحيد عبادي
الف . هوا و هوس انسان، دشمن دروني
ب . شيطان، دشمن بيروني
آنگاه قرآن چون «شفاءٌ لما في الصدور»(26) است، آنچه كه بيماري است نسبت به اين توحيد عبادي او را تحليل ميكند و آن بيماري را درمان ميكند. ميفرمايد دو چيز است كه نميگذارد انسان در عبادت موحد باشد يكي اين دشمن نزديك يكي هم دشمن دور. دشمن نزديك همين هوس وهوي ودرون انسان است كه أعديٰ عدو انسان هم همين دشمن دروني است(27). كه اگر دشمن آدم بخواهد انسان را از پا در بياورد از تحصيل باز بدارد از عبادت باز بدارد از كمال باز بدارد، آن طوري كه اين #نفس #انسان را كم كم از پا در ميآورد كه محصول عمر او جز افسوس چيز ديگري نخواهد بود، هيچ دشمني نسبت به آدم اينجور نميتواند بد رفتاري بكند. اگر كسي خواست انسان را از پا در بياورد، چه ميكند؟ تلاش و كوشش رقيب و دشمن اين است كه انسان بالاخره به جايي نرسد و اين اعدي عدو انسان در اثر پرخوري پرخواب بودن پر حرفزدن بدگويي كردن و مانند آن كه همه مبتلائيم انسان را از پا در ميآورد. يك وقت ميبيند سن از پنجاه و چهل گذشت از آن به بعد ديگر نه وقت درس و بحث است نه وقت لذت بردن عبادت. فقط وقت افسوس است. اين است كه اين أعدي عدو انسان است. قرآن كريم اين أعدي عدو را به عنوان عامل قريب شرك ذكر كرده است و آن شيطان معروف را بعنوان عامل بعيد. فرمود اگر گوش به اين عامل قريب داديد يا گوش به حرف عامل بعيد داديد، در عبادت هرگز #موحد نخواهيد بود. انساني كه ميگويد من هر چه #دلم ميخواهد ميگويم يا هر جا دلم بخواهد ميروم اين پيداست كه اگر هم در نماز بگويد «اياك نعبد»(28)، دارد مجاز و دروغ ميگويد. چگونه ميشود انسان موحد باشد بگويد «اياك نعبد»(29) بعد بگويد هر چه دلم خواست ميگويم. هر جا دلم خواست ميروم. اگر انسان در خودش يك همچنين #رهايي را احساس كرد، بداند اين اله درون و اين بت درون در درون او يك بتكدهاي ساخت نميگذارد او موحد باشد.
هواي نفس ابزار اغواي شيطان
اين دشمن دورن كه عامل نزديك است. دشمن بيرون هم كه به نام شيطان است و عاملي دور او هم بالاخره انسان را با هوي و هوس انسان را از پا در ميآورد. اينطور نيست كه بدون دخالت هوس و هوي انسان را فريب بدهد. گرچه شيطان انسان را گمراه ميكند اما ابزار اغواي شيطان وسوسهٴ نفس است. و راه نفوذ شيطان را قرآن از زبان خود شيطان اينچنين تنظيم كرد گفت «لامنينهم»(30) من از راه امنيّه و آرزو و هوس اينها را گرفتار ميكنم اينچنين نيست كه شيطان بدون واسطه بتواند كسي را گمراه كند. شيطان مثل يك سم است يك سم اگر بخواهد انسان را از پا در بياورد جز آنست كه بايد از دستگاه گوارش انسان مدد بگيرد. اگر كسي سم نخورد، يا سمي كه خورد دستگاه گوارش اين سم را جذب نكند، اين انسان مسموم نميشود و نميميرد. اگر كسي سم خورد و دستگاه گوارش اين سم را جذب كرد انسان را از پا در ميآورد. اگر كسي گوش به وسوسه نداد از پا در نميآيد. ولي اگر كسي گوش به وسوسه داد و وسوسه در محدودهٴ انديشهٴ او راه پيدا كرد در او آرزو و هوس ايجاد كرد، آنوقت است كه از پا در ميآيد. شيطان هم از اين راه وارد ميشود. گفت: «لامنينهم»(31) از راه امنيّه و آرزو و هوس اينها را من فريب ميدهم. پس آن هوس خود عامل قريب است و ابزار دست شيطان كه عامل بعيد.