eitaa logo
◉✧بَــصیرَت‌؏َمار وار✧◉ 🇵🇸
231 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
66 فایل
حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ... خــ‌داوند‌براے ماکـافیست وچـه‌خــوب یار و پشتیبانی براےماست [آل‌عمران۱۷۳] <هُـوَ‌ا‌‌لــــرَزاق> تبادل : @Naghash111  برای‌یاری مهدےزهرا(؏ج) بصیرت؏مـار‌گونه واستقامت اشتــ‌روار لازمـ است.✌️🏻🇮🇷 کپی؟ حلالت🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منتظࢪان‌ظھوࢪ🇵🇸
روضه‌از‌زبان‌همسر‌شهیدمهدۍ‌نعمایـے💔 کفن‌رابازنکردند‌براۍ‌بچه‌؛ریحانه‌پرسید: اگه‌دوست‌باباست‌پس‌‌چرا‌عکس‌بابا مهدۍِمن‌روۍاونه؟!آروم‌درگوشش‌گفتم: این‌بابا‌مهدۍِ!یهو‌داد‌زد:نه!این‌باباۍمنه😭 دوباره‌درگوشش‌گفتم‌:ریحانه‌‌جان(: یه‌کارۍبراۍمن‌میکنـے؟!با‌همان‌حال‌گریه گفت:چه‌کـار؟!گفتم‌:پاۍبابا‌راببوس! پرسید:چرا‌خودت‌نمـےبوسـے؟!گفتم: همه‌دارند‌نگاهمان‌مےکنند،فیلم‌مےگیرند خجالت‌مـےکشم!گفت:من‌هم‌نمـےبوسم گفتم:باشه‌ولـےاگر‌خواستـےیکےهم‌از‌طرف من‌ببوس؛انگار‌دلش‌سوخته‌باشد💔! خم‌شد‌وپـاۍمهدۍرا‌بوسیدودوباره‌بوسید: اومد‌توبغلم‌وگفت‌:مامان‌از‌طرف‌توهم‌ بوسیدم؛حالا‌چرا‌پاهاش؟!گفتم:چون‌پاهاش همیشه‌خسته‌بود،درد‌مـےکرد!چون‌براۍ دفاع‌از‌حرم‌حضرت‌زینب(س)وحضرت رقیه(س)قدم‌برمـےداشت‌!یهو‌ساکت‌شدو شروع‌کرد‌به‌لرزیدن.بدنش‌یخ‌یخ‌بود احساس‌کردم‌‌ریحانه‌دارد‌جان‌مـےدهد همه‌حواسم‌به‌ریحانه‌بودوازمهرانه‌سه‌ساله غافل‌بودم‌به‌‌برادرم‌التماس‌کردم‌ببردش گفتم‌:اگر‌سربابایش‌را‌بخواهد‌من‌چه‌کار‌کنم؟! اگر‌بخواهد‌صورت‌بابا‌مهدۍرا‌ببیندچه‌طور نشانش‌بدهیم؟!اگر‌مـےدیدطاقت‌مـےآورد؟! نه‌به‌خدا‌بچه‌ام‌دق‌مـے‌کرد😔
ازش‌پرسیدم‌زندگیت‌چطورمیگذره؟ گفت:خط‌خطی پیگیرشدم‌که‌یعنی‌چی؟ گفت:هی‌نوشت‌شهادت‌من‌هی‌خط‌زدم.💔 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
بی اعصاب بودن افتخاره که تویِ بیو مینویسید بی اعصاب؟! نخیر جانم! برایِ شیعه امیرالمومنین ننگِ...ننگ! مومن باید خوش اخلاق باشه!💚 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
هدایت شده از راحیل³¹³
¹ نفر تا رند شدن :)
24.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️چگونه با ۱۵۰ هزار تومان اندازه ی ۱۵۰‌میلیارد تومان سرمایه گذاری کنیم؟😳 هیییییییییییییییچ کجا چنین سودهی پیدا نمی‌کنید (به ضمانت امام رضا) کلیپ رو ببین👆 برای تهیه‌ی برچسب‌های ظرف غذا 👈اینجا کلیک کنید برای تهیه ی سفره ی سپاس👈 اینجا کلیک کنید پویش برای دریافت هدیه ی خود عضو کانال شوید 👇⚘️ https://eitaa.com/joinchat/2382102563C1821233c00
⚠️ ‏حق الناس یعنی من‌گناه‌کنم، دیگران تو حسرت ظهور آقا باشن..🥀 ‌‌ 🦋‌https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سه دسته از افرادی که از دیدن پیامبر در آخرت محرومند❌ 💙 هر وقت اسم حضرت محمد رو شنیدی یادت نره صلوات بفرستی رفیق😉💙 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💓 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
🍶شیر داغ بخورید تا راحت بخوابید 😴 🥛نوشیدن شیر داغ قبل از خواب ، برای داشتن خوابی آرام به شما کمک میکند، شیر،آجیل ،موز و عسل حاوی تريپتوفان است که ماده ای خواب آور محسوب میشود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟ ✅حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(ایا هدایا را اماده کردی) ✅پرسید آن هدایا کدامند؟ رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: 1- هدیه عزرائیل 2- هدیه قبر 3- هدیه نکیر و منکر 4- هدیه میزان 5- هدیه پل صراط 6- هدیه مالک (خزانه دار جهنم) 7- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت) 8- هدیه پیامبر 9- هدیه جبرئیل 10- و هدیه خداوند متعال 🌱اما هدیه عزائیل چهار چیزاست : 1. رضایت حق داران. 2. قضای نمازها. 3. اشتیاق به خداوند. 4.آرزوی مرگ.(شهادت وجهاد در راه خدا) 🌱اما هدیه قبر چهار چیزاست : 1. ترک سخن چینی. 2. استبراء. 3. تلاوت قرآن. 4. نماز شب. 🌱اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست : 1. راستگویی. 2. ترک غیبت. 3. حق گویی. 4. تواضع در برابر همه 🌱اما هدیه میزان چهار چیزاست : 1. فرو خوردن خشم. 2. تقوای راستین. 3. رفتن به سوی جماعت. 4. دعوت به سوی آمرزش الهی 🌱اما هدیه صراط چهار چیزاست : 1. اخلاص عمل. 2. زیاد به یاد خدا بودن. 3. خوش اخلاقی. 4. تحمل کردن آزار دیگران 🌱اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست : 1. گریه از ترس خداوند. 2. صدقه مخفی. 3.ترک گناهان. 4.خوش رفتاری با پدر و مادر 🌱اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست : 1. صبر در ناملایمات. 2. شکر بر نعمت. 3.انفاق مال در راه اطاعت خداوند. 4.رعایت امانت در مال وقفی 🌱اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست : 1. دوست داشتن او. 2. پیروی از سنت او. 3. دوست داشتن اهل بیت او. 4. زبان را از بدی ها حفظ کردن 🌱 اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست : 1. کم حرف زدن. 2.کم خوردن. 3. کم خوابیدن. 4. مداومت بر حمد 🌱اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست : 1. امر به نیکی. 2. نهی از بدی. 3. نصیحت و خیر خواهی برای مردم. 4.و مهربانی کردن با همه 📚 کتاب المواعظ العدديه 💜💖 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
این عکس رو همه جا پخش کنید، قبلش نیت کنید...🌱❤️(((: شهید حاجت رواتون کنه انشاءالله
🌙 سلام‌الله‌علیها   … 🔶 در روایات آمده است: پیامبر اکرم(ص) برای رفع سختی‌ها به دختر گرانقدر خویش تسبیحات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را آموخت تا تمام سختی ها و مشکلات بر او آسان شود. و اگر چیزی افضل از آن وجود داشت، رسول خدا(ص) آن را به فاطمه سلام‌الله‌علیها اعطاء می کرد.  و به این صورت است که بعد از هر نماز ۳۴ مرتبه الله اکبر ۳۳ مرتبه الحمدلله ۳۳ مرتبه سبحان الله 📚تسبیحات حضرت زهراء، ص 10، به نقل از علل الشرایع/366 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
⁉️ سوال: ✍آیا درست است که خداوند پس‌از امتحان هرکسی ایمان را در دلش قرار می‌دهد؟ آیا اگر کسی در آن امتحان قبول نشد، هیچ راه دیگری برایش نیست؟ جواب: هر روز زندگی و همه حوادث عمر آدمی، امتحان اوست. ثروتمندی یا فقر، مریضی یا سلامتی، تاهل یا تجرد، فرزند داشتن یا نداشتن، سلامتی یا عدم سلامتی فرزند و...خلاصه همه‌چیز امتحان است. البته گاهی امتحانات مهمی در زندگی پیش می‌آید که ممکن است فقط یک یا چند مرتبه در زندگی اتفاق بیفتد. اگر آدم در یک امتحان مهم قبول نشد و بعد آن را جبران کرد، می‌تواند به راهش ادامه بدهد، زیرا روزی از عمر نیست که از آن امتحان‌های کوچک و بزرگ خالی باشد. 📚 رهنمای طریق ، ص ۱۱۰ و ۱۱۱ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
هدایت شده از - رایحـہ دلتنگے -
یکی بیاد رند شیم مرامی:)
هدایت شده از ریحون؛
میگفت‌.. اگر به گناه افتادید یا حتی غرق در گناه بودید، دست از نماز بر ندارید؛ این رشته باریک بین خود و خدا را پاره نکنید عاقبت این نماز شمارا اصلاح می‌کند.
‼️تلنگرانه؛ فرض کن قیامت شده و نامه اعمالت رو آوردن...📜 🔸توش نگاه می‌کنی می‌بینی نوشته ۱۰۰,۰۰۰ نفر رو باحجاب کرده!!😳 از تعجب شاخ‌ درمیاری: «این چیه؟ من کی این کارو کردم که خودم‌ خبر ندارم ؟!!!» مأمور حساب و کتاب: «این آثار نهی از منکرهاته تا سال‌ها پس از مرگت!»😊 ▫️آخه من که هر چی نهی از منکر کردم خیلیا «به تو چه» و «تو‌ نگاه نکن» و این حرفا جواب می‌دادن... چه اثری؟!🤔 ▪️جلوی تو این حرفا رو می‌زدن. بعدتر که می‌رفتن و به حرفت و رفتار مؤدبانه‌ات فکر می‌کردن تأثیر می‌گرفتن اما خودت بی خبر بودی...😇 ▫️بازم این همه نمی‌شه!🤔 ▪️بعضیاشونم چون قبل از تو کسی بهشون تذکر داده بود اما فقط ۱ نفر بود بی‌اثر بود. تو گفتی شد دو‌ نفر و اثر گذاشت...😊 ▪️بازم این همه نمیشه!!🤔 ▫️خیلیا هم بچه‌ها و‌ نسل خانمایی هستن که محجبه شدن... از مادرشون که تو با تذکرت باحجابشون کردی اثر مثبت گرفتن... با واسطه ثوابش مال تو هم شده...😉 ▫️ولی بازم این همه نمیشه...!🤔 ▪️خیلی از محجبه‌ها از ترویج حجابت ثابت قدم‌تر شدن... ▫️خب، بازم ایـــن همه نمیشه... !!🤔 ▪️توی دنیا که بودی، این آیه رو نخونده بودی که هر کس کار خوب انجام بده «فله عشر أمثالها..» ده برابر براش حساب می کنن؟؟؟😠 ▫️چرا، خوندم... اما بازم ایـــن همه... !!!🤔 ▪️اه... بسه دیگه، چقدر گیر دادی... اگه نمی‌خوای پاکش کنم، نامه عملت رو‌ بدم دست چپت؟😡 ▫️نه نه نه...! غلط کردم. دیگه حرف نمی‌زنم.😅 ▪️یه مژده هم دارم برات...☺️ ▫️چی هست؟ ▪️صفحه پشتی نامه عملت رو نگاه کن... ▫️اینجا...؟!   أ....!!!!   آخ جوووون، این چیه؟ چقدر زیاده... همش مال منه😃 ▪️بله، توی دنیا یه پیام امر به معروفی برای یه کانال فرستادی، خیلیا خوندن و و رو‌ شروع کردن... اینم ثواب داره💯 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
خب رفقا بریم رمان بزاریم؟ . ❤️ رمان نرگس و لاله❤️ ✨ چند روزی از شروع مدرسه ها گذشته بود که نرگس دست در دست پدرش وارد مدرسه ی جدید شد . بعد از معرفی به مدیر ، همراه خانم ناظم وارد کلاس جدید شد .😊 خانم معلم با مهربانی نرگس را به همکلاسی های جدید معرفی کرد و او را کنار لاله جا داد . لاله با ناراحتی به نرگس نگاهی کرد و کمی جا به جا شد.😢 او دوست نداشت نرگس کنارش بنشیند ؛ چون نرگس با چادر وارد کلاس شده بود.🧕اما نرگس کنارش نشست. خانم معلم درس را شروع کرد و هر از گاهی سوال میپرسید که خیلی سریع نرگس آن را به درستی جواب می داد.😍 لاله متعجب به نرگس نگاه می کرد. باورش نمیشد کسی که حجاب دارد بتوان در درس هایش موفق باشد؛🧐 چون همیشه شنیده بود افرادی که محجبه هستند امل و عقب مانده اند؛🤭 به همین خاطر دوست نداشت نرگس کنارش بنشیند ! زنگ تفریح شد . بچه ها دور نرگس را گرفته بودند . هرکس سوالی میپرسید و نرگس به آرامی به آن ها پاسخ می داد . لاله وقتی آمادگی نرگس را سر کلاس دیده بود از معدل سال قبل و سال های قبل و سال های قبلش پرسید . وقتی شنید معدل همه سال های تحصیلی نرگس عالی بوده بیشتر از قبل متعجب پرسید: _لاله : پس چرا چادر سر میکنی؟ ادامه دارد...... کپی ممنوع❌ برای خواندن ادامه ی 🦋نرگس و لاله🦋 به کانال زیر بپیوندید🥺 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
❤️رمان نرگس و لاله❤️ 🦋 +نرگس: آخه چرا نباید چادر سر کنم؟😕 -لاله: آخه کسایی که حجاب دارن ، عقب مونده و بی کلاس هستند.😏 +نرگس: نه ، اصلا اینطور نیست . حجاب هیچ مانعی برای درس خوندن من نیست.من حجاب رو دوست دارم و همیشه خودم رعایتش میکنم ، به درسهامم میرسم.🤓 _لاله: یعنی اگه بخوای مهمون بری ، با حجاب میری؟😑 +نرگس: بله.🤗 _لاله: جشن تولد و جشن عروسی هم بخوای بری باز هم با حجاب میری؟ +نرگس: بله .🙂 _لاله: چطوری؟مگه میشه؟😳 +نرگس: چرا نمیشه؟😉 _لاله: من که نمیتونم باور کنم. آخه چطوری؟ لاله و نرگس مشغول این صحبت ها بودند که زنگ شروع کلاس به صدا در آمد⏰ وقتی معلم وارد کلاس شد و درس دادن را شروع کرد ، لاله بخشی از درس را متوجه نمیشد . نرگس به او کمک کرد تا متوجه آن قسمت از درس بشود👏. وقتی لاله متوجه درس شد از نرگس خوشش آمد. روزهای بعد هم سر کلاس و زنگ تفریح درس هایشان را باهم مرور می کردند 📒. این موضوع باعث ایجاد دوستی بین آنها شده بود . لاله هر روز می دید که نرگس با چادر به مدرسه می آید . یک روز زنگ تفریح از او اجازه گرفت تا چادر نرگس را سرش کند😍. نرگس اجازه داد و لاله چادر را سرش کرد . مدام...... ادامه دارد........ کپی ممنوع❌ برای خواندن ادامه ی 🍒 نرگس و لاله🍒 به کانال زیر بپیوندید🥺 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
❤️رمان نرگس و لاله❤️ ✨ مدام به خودش نگاه میکرد. آنقدر برایش تازگی داشت که با چادر نرگس سر کلاس نشست. روزهای بعد هم از نرگس اجازه می گرفت و چادرش را سرش میکرد و هر بار سوالی درباره ی حجاب از نرگس میپرسید✍.نرگس هم جواب هر کدام از سوال ها را که بلد بود ، میداد و جواب هر سوالی را که نمی دانست از مادرش می پرسید و روز بعد به لاله میگفت ، تا اینکه یک روز لاله با خوشحالی نرگس را برای جشن تولدش دعوت کرد🥳. نرگس هم از پدر و مادرش اجازه گرفت تا به جشن تولد لاله برود. پس تصمیم گرفت یک هدیه ویژه برای لاله ببرد🎁 اما هر چه فکر میکرد نمیدانست چه با خودش ببرد؛ به همین دلیل نزد مادرش رفت و از او کمک گرفت. مامان با توجه به تعریف های روزهای قبل نرگس از ذوق و شوق لاله ، موقع سر کردن چادر ، پیشنهاد داد برای لاله چادر بگیرند، نرگس هم خوشحال شد و گفت : مامان مهربونم چه خوب شد که شما این پیشنهاد رو دادید ، حتما لاله خیلی خوشحال میشه .😝 نرگس همراه مادرش به بازار رفت و پارچه خریدند . بعد مادر نرگس پارچه را به اندازه ی چادر نرگس ، اما کمی بلندتر دوختند ؛ چون نرگس گفته بود که وقتی لاله چادر من رو سر میکنه کمی براش کوتاهه . مادر نرگس بعد از دوختن چادر آن را کادو کرد و به نرگس داد🧚‍♂. نرگس برای رفتن به جشن تولد روزشماری می کرد؛ اما روز جشن تولد بابای نرگس لازم بود اضافه کاری بماند و نمیتوانست نرگس را به جشن تولد لاله ببرد ، مامان نرگس هم در بیمارستان شیفت بود👩‍⚕ چون خانواده ی نرگس با خانواده ی لاله آشنایی نداشتند و نمیدانستند جشن تولد لاله به چه شکل برگزار می شود پدر و مادر نرگس با مشورت هم به این نتیجه رسیدند که _____ ادامه دارد...... کپی ممنوع❌ برای خواندن ادامه ی 🦚 نرگس و لاله🦚 به کانال زیر بپیوندید🥺 https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
https://abzarek.ir/service-p/msg/1888308 نظراتتون رو درمورد رمان میخونم🥺 دوستش دارید؟🥲 . رفقا هر شب ساعت ۹ پارت از رمانمون داریم موافقین؟😘
گلم‌ رده سنی خاصی نداره ‌☺️ چند پارت که بگذره متوجه منظورم میشید😘 رمان بسیار اموزنده و خوبیه درمورد حجاب هست خیلی جالبه حتما بخونید✨
بیشتر برای نوجوان هاست حدودا میشه گفت از ۹ تا ۱۸ سال ، که میترسن حجاب کنن و چادر سر کنن و بقیه مسخرشون کنند😊
۱و۲_ جان دلم من نویسندش نیستم گلم ☺️ ولی ممنون بابت نظرتون خیلی ارزشمنده‌ و انشاءالله کتاب های زیادی چاپ کنید و موفق باشید😘
‼️خانوم خوشگله شماره بدم❓☹️ ⁉️خانوم خوشگِله کجا میری برسونمت❓ 🗣اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!🥀 ⭕️بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود . . .😔 💔این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد.🚌 🌼به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت🐾 🍃شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهرِ لعنتی؛ 🧕دخترک وارد حیاط امامزاده شد . . .👣 خستہ . . .🖤 💔انگار فقط آمده بود گریه کند ـ ـ . دردش گفتنی نبود . . . ‼️😭 رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد . .🙃 وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. . .🦋 زیر لب چیزی می گفت انگار‼️ 🕊خدایا ڪمڪم کن . . .💜 چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با 👓صدای زنی بیدار شد. . .💤 👋خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی،🤗 👀مردم می خوان زیارت کنن‼️ دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند . . .🚕 به سرعت و با عجله از آنجا خارج شد. ـ ـ اما . .🤔 اما انگار اتفاق عجیبی افتاده بود . .‼️ دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد . . .🙃 انگار نگاه هوس آلودی تعقیبش نمی کرد . .🙂 احساس امنیت میکرد . .💚 🌤با خود گفت: مگر میشود آنقدر زود دعایم مستجاب شده باشه!  . .😇 🐬فکر کرد شاید اشتباه میکند. . .🧐 ♨️اما اینطور نبود!❣ ☝️یک لحظه به خود آمد . .🍃 😍دید امامزاده را سر جایش نگذاشته است ... ...
15.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺هر وقت خیلی غمگینی یا خیلی شادی یه سری به قبرستان بزنید .... 🥀تلنگر خیلی زیبا👌👌👌 ⭕️ هر که را دیدم‌ جدا خوابیده بود .. 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr
آرزویت را برآورد میکند آن خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی می گریاند✨🍀🤍
چرا دعایـم مستجاب نمـی شـود؟؟ ‼️ از جمله گناهانی که منجر به عدم اجابت دعا میشود؛ سخن چینی در میان مردم است. روایت شده است که موسى(ع) براى بنى اسرائیل که دچار قحطى شده بودند، طلب باران کرد؛ امّا خداوند متعال به او وحى فرمود که: 🔴«با وجود سخن چینى که در میان شما هست و به سخن چینى اش ادامه مى دهد، نه دعاى تو و نه دعاى همراهانت را اجابت نمى کنم». ✨وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ... وای بر هر عيب جوی سخن چين... قرآن/همزه/۱✨ ✅سخن چینی، به معنای سخن دیگران را برای کسی نقل کردن است وقتی که سخن دوستان را برای دیگران می بریم و  یک کلاغ چهل کلاغ و روابط را شکرآب می کنیم!!! در زشتی گناه سخن چینی همین بس که خداوند با کلمه ی ویل سخن چینان را خطاب قرار می دهد! ✨مولا علی (ع) فرمودند: بدترين شما كسانی هستند كه سخن چينی می كنند و ميان دوستان جدايی می افكنند و دنبال عيوب افراد پاكدامن می روند. 📚بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۲۶۸، ح ۱۹ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝https://eitaa.com/Baserat_Amar_varrr