eitaa logo
دروس الشباب
401 دنبال‌کننده
121 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
تصمیم گرفتم مدتی به حدیث و رجال بپردازم. البته مراعات اکثریت اعضای محترم کانال (سطح یک حوزه) را خواهم کرد.
و (متن عربی) ▫️ ابن فهد حلی در کتاب عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 23 قَدْ وَرَدَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْجَوَادِ ع‏ أَنَّهُ قَالَ‏: 🟢«مَا اسْتَوَي رَجُلَانِ فِي حَسَبٍ‏ وَ دِينٍ قَطُّ إِلَّا كَانَ أَفْضَلُهُمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آدَبَهُمَا». 🔵قالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ عَلِمْتُ فَضْلَهُ عِنْدَ النَّاسِ فِي النَّادِي‏ وَ الْمَجَالِسِ فَمَا فَضْلُهُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ 🟢قالَ علیه السلام: «بِقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ كَمَا أُنْزِلَ وَ دُعَائِهِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَيْثُ لَا يَلْحَنُ؛ وَ ذَلِكَ أَنَّ الدُّعَاءَ الْمَلْحُونَ لَا يَصْعَدُ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏». ▫️و يقرب منه؛ 🟢قول الصادق علیه السلام: «نَحْنُ قَوْمٌ فُصَحَاءُ إِذَا رَوَيْتُمْ عَنَّا فَأَعْرِبُوهَا». در مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
و (ترجمه فارسی) ▫️ابن فهد حلی در کتاب عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 23 🟢از امام ابي جعفر جواد عليه السلام روايت شده كه فرمود: «اگر دو نفر در حسب و تديّن با همديگر برابر باشند، اما يكي در ادبيات بالاتر باشد در نزد خدا بهتر از ديگري است» 🔵راوي گفت: خدمت امام عرضه داشتم: فدايت شوم برتري (اديب) را در نزد مردم در مجالس و محافلشان فهميدم اما فضيلت او در نزد خدا براي چيست؟ 🟢امام عليه السلام جواب فرمود: برتري او در نزد خدا به خاطر قرائت قرآن به همان نحوه كه نازل شده و به خاطر دعاي غير مغلوط است، زيرا دعاي مغلوط، به طرف خداي عز و جل، صعود نمي‏كند. ▫️شبيه اين گفتار سخن امام صادق عليه السلام است كه فرمود: 🟢«ما مردمي فصيح و زبان آوريم، وقتي سخن ما را نقل مي‏كنيد، آنها را درست نقل (و آشكار) كنيد». در مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
شرح احادیث فوق را در کتاب عدة الداعی بخوانید. ابن فهد روایات فوق را دربارۀ غلط خواندن از جهت صرف و نحو و لغت (ادبیات عرب) می داند. و توجیهات دیگر را بر خلاف ظهور و صدر و ذیل روایات دانسته و رد می کند.
هدایت شده از مربی یار
50.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواهشا این فیلم رو ببینید... خیلی خیلی عجیبه خاطره حاج اصغر خدادادی خادم قم در اتاق اساتید... 💯 مبلّغ || معلم || سرگروه || مربی 👇 🆔 http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9
نام کتاب مآثر آثار.استاد حسن حسن زاده آملی.ج1ص379: ▫️عدد إسم جمله موجودات ▫️ ضرب در شش نمای ای استاد ▫️یک بیفزای و جمله را در ده ▫️ ضرب کن حاصل آنچه روی بداد ▫️تا توانی از آن بیفکن بیست ▫️هین ببین تا از او چه می ماناد ▫️آن عدد را به یازده ضرب کن ▫️ این به نام علی درست افتاد 🟢استاد حسن زاده می فرمایند: این اختصاص به عدد 6 ندارد،.... اینگونه امور استحسانی دلیل بر حجیت قول امامیه نیست؛آنان در امامت براهین قاطعه قرآنی و برهانی و عرفانی دارند. و این دو بیت در تعمیم قاعده فوق بهتر گفته شده است: ▫️علی بینی بهر اسمی معین ▫️ بکن همچند اعدادش در این فن ▫️بیفزا یک بکن در عشر مضروب ▫️بطرح بیست بر،بر یازده زن 🔵إبن أحمد: به جای عدد شش هر عدد زوجی را می توان گذاشت. ولی عدد فرد در همه موارد جور در نمی آید. میلاد علیه السلام مبارک. مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
سید نعمت الله جزایری کتابی دارد که دربارۀ اسمش سه نقل است: الف- مسكن الشجون في وجوب الفرار من الطاعون. (خود سید در زهر الربیع این عنوان را نوشته است.) ب- مسكن الشجون في جواز الفرار من الطاعون (سید بحر العلوم در کتاب تحفة العالم فی شرح خطبة المعالم این عنوان را نوشته است.) ج- مسكن الشجون في حكم الفرار من الوباء و الطاعون‏ (آقابزرگ تهرانی در الذریعه این عنوان را نوشته است.) آقابزرگ محتوای کتاب را چنین گزارش نموده است: باب اول: مرگ و حقیقت آن باب دوم: مبادی طاعون باب سوم: حکم فرار از آن باب چهارم: در توضیح اجل (سررسید عمر) باب پنجم: وظیفۀ مسئولین حکومتی و علماء در زمان وقوع چنین رویدادهایی چیست؟ انگیزه سید از نوشتن این کتاب: در سال 1102 در روم وبا و طاعون و مرگ مفاجات زیاد شد و به استامبول و شامات و بغداد و عتبات عالیات و خوزستان و بصره و حویزه و دورق هم رسید و بسیاری از بزرگان و علماء را به کام مرگ کشاند به حدی که این سال را «عام الحزن» (سال اندوه) نام نهادند. در این سال بسیاری از مردم برای نجات خویش از این مناطق کوچ کردند اما برخی معتقد بودند این مهاجرت و فرار جایز نیست زیرا مخالف ارادۀ الهی و به معنای نارضایتی از تقدیرات خداست. اینان معتقد بودند باید در مردم این مناطق باید در همان شهر و محل خویش بمانند و فرار عملی حرام است. سید نعمت الله جزایری که معتقد بود کوچ کردن و فرار از این مناطق جایز است این کتاب را نوشت تا ثابت کند فرار از مهلکه (جایی که احتمال مرگ می رود) یک واجب عقلی است که با روایات و حکم شرع نیز تأیید شده است. مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از میراث فقاهت خراسان
230209_002.MP3
18.76M
با موضوع : تبیین نظریه ولایت فقیه با عنایت به کتاب حاکمیت در اسلام مرحوم آیت الله موسوی خلخالی 🔹سخنران : حجت الاسلام والمسلمین زمانی فرد (استاد دروس خارج) 📆 زمان: پنج شنبه ۲۰ بهمن ماه ⏰ ساعت: ۱۰ صبح 🕌 مکان: مدرسه سلیمانیه 🕌حوزه علمیه خراسان مدرسه سطح چهار ┏━━━━━━━📚┓ https://b2n.ir/g62934 ┗📚━━━━━━━
امشب ساعت 21 همه با هم:
: از علیه السلام: ▫️و اما حق زن بر شوهر آنست كه بدانى كه حق سبحانه و تعالى زن را آفريده است كه تو به یاری او آرامش یابی و مایۀ انس تو باشد. پس بايد بدانى كه همسرت نعمتى الهی است که به تو داده است پس بايد كه او را گرامى دارى و با او با مدارا و نرمی رفتار كنى. و هرچند حقی که تو بر گردن او داری بزرگتر است از حق او بر تو؛ و لی بر تو واجب است كه بر او رحم كنى زيرا كه او اسير توست (تا زنده است در خانه توست و به جايى نمى‏تواند رفت و به کس دیگری امید ندارد) و بايد كه خوراك و پوشاک او را (به قدر متعارف) تأمین کنی و اگر مرتکب جهالت شد باید او را عفو نمایی. 🟢توضیح واژۀ : چون حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام زن را به تشبیه نمود که در دست شوهرش گرفتار است، لازم است این واژه را بیشتر توضیح دهم: «أَسْر» یعنی: بستن كسى با زنجير و طناب. مثلا می‌گويند: أَسَرْتُ‏ القتبَ يعنى زين و برگ را بر پشت مركب بستم. را هم بدین مناسبت اسير ناميده‏اند كه مقيّد و محدود مى‏شود. با استفاده از: معجم المقاييس اللغة ج‏1 107 نوشتۀ: ابن فارس https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام: در جریان مناظره ای که در حضور مأمون صورت گرفته بود، یکی از دانشمندان حديث (از اهل سنت) گفت: از پيغمبر (ص) رسيده است كه فرمود: «ابو بكر و عمر دو سيد پيران اهل بهشتند.» مأمون گفت: «اين محال است زيرا كه در بهشت مرد پير نيست. و روايت شده است كه اشجعيه كه زن پيرى بود در نزد پيغمبر (ص) بود؛ آن جناب فرمود: عجوزه داخل بهشت نمي شود. آن زن گريه كرد. پيغمبر (ص) فرمود: همانا خدا فرموده است‏ إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً عُرُباً أَتْراباً (همانا زنان دنيا را (باز) ایجاد خواهیم کرد و سپس آنها را به صورت دختران دوشيزه و باکره قرار خواهیم داد.) يعنى هر گاه شوهر نزد آنها رود آنها را بكر خواهد يافت. پس اگر شما مى‏پنداريد كه ابو بكر چون داخل بهشت شود جوان مى‏شود خودتان روايت كرده‏ايد كه پيغمبر (ص) فرمود حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشتند از اولين و آخرين و پدر آنها بهتر است از آنها». کتاب: عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص187 https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
شعار غلط : اگر کسی فقط دو بچه بیاورد و آنها سالم و زنده بمانند و آنها نیز صاحب دو فرزند شوند، خواهد ماند؛ زیرا: یکی و دیگری می شود. در حالی که: 1- برخی از این فرزندان نمی مانند 2- برخی دیگر نمی کنند 3- برخی دیگر نمی شوند 4- برخی دیگر می آورند 5- از دو فرزند می آورند سؤال: اگر این روند ادامه پیدا کند؛ و و ما و از آنِ ..... ؟ https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
البلاغه نهج البلاغة خطبه1 دربارۀ ترکیب بدن انسان از 4 چیز (اخلاط اربعه یا طبایع اربعه): نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 42 صفة خلق آدم عليه السلام‏ 1- ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ الْأَرْضِ وَ سَهْلِهَا وَ عَذْبِهَا وَ سَبَخِهَا تُرْبَةً سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّى خَلَصَتْ وَ لَاطَهَا بِالْبِلَّةِ حَتَّى لَزَبَتْ فَجَبَلَ مِنْهَا صُورَةً ذَاتَ أَحْنَاءٍ ....... ثُمَّ نَفَخَ فِيهَا مِنْ رُوحِهِ- [فَتَمَثَّلَتْ‏] فَمَثُلَتْ إِنْسَاناً ذَا أَذْهَانٍ ..... وَ جَوَارِحَ يَخْتَدِمُهَا وَ أَدَوَاتٍ يُقَلِّبُهَا وَ مَعْرِفَةٍ يَفْرُقُ بِهَا بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ الْأَذْوَاقِ وَ الْمَشَامِّ وَ الْأَلْوَانِ وَ الْأَجْنَاسِ مَعْجُوناً بِطِينَةِ الْأَلْوَانِ الْمُخْتَلِفَةِ- وَ الْأَشْبَاهِ الْمُؤْتَلِفَةِ وَ الْأَضْدَادِ الْمُتَعَادِيَةِ وَ الْأَخْلَاطِ الْمُتَبَايِنَةِ مِنَ الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ وَ الْبَلَّةِ وَ الْجُمُودِ- بنابر گفتۀ اطبای سنتی جسم انسان مرکب از 4 طبع است: آب، باد، خاک و آتش البته فهم اینکه منظور از این 4 طبع چیست و آیا منظور همین آب و خاک و آتش و باد معروف است؟ یا اینکه این 4 مورد، معنای اصطلاحی خاصی دارند؟ ابن سینا این مطلب را در شفا به خوبی توضیح داده و معلوم می شود که خنده بر این مطلب به خاطر نفهمیدن معنای اصطلاحی این واژگان و از روی جهل است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از عزیزی
درنگی در کتاب جواهر البلاغه https://jap.isca.ac.ir/article_4033.html
بر است؟ انجام واجبات و ترک حرام ها در مقابل نعمت و است. توضیح: 1- کسی که عقل ندارد () بر گردن او نیست. 2- کسی که سلامت جسمی ندارد (روزه داری برای او ضرر دارد) روزه بر او . به عبارت دیگر: عاقل بودن و سالم بودن جسم از شرط های اولیۀ واجب شدن روزه و بلکه از شرط های اساسی تمامی واجبات و حرام های الهی است. تکلیف: 1- عاقل بودن 2- قدرت داشتن بر انجام تکلیف 3- بالغ بودن 4- اختیار داشتن نتیجه: گرفتن چند نعمت است: 1- نعمت عقل 2- نعمت طول عمر به اندازه ای که به سن بلوغ برسیم و بتوانیم آخرت خویش را آباد کنیم. 3- سلامتی 4- اختیار و رهایی از قدرتی که ما را بر کارهای ناشایست وادار کند. نتیجه: روزه خواری علنی و لو به بهانۀ ضرر داشتن روزه، فراموش کردن نعمت عقل و آزادی و طول عمر است. و اولیۀ تکلیف @DUROUS_ALSHABAB
دامن های کوتاه به نفع همه ی جهانیان است به جز خیاطها! هوس باز اونیه که وقتی زن بی حجاب از کنارش رد میشه نه تنها نهی از منکر نمیکنه بلکه با خیال راحت از تماشای زیبایی های اون زن لذت میبره اما مردی که میگه خانم حجاب رو رعایت کن در واقع داره پا رو میزاره رو لذت بردنش... نظام اسلامی هم می توانست ساکت باشد و این همه هزینه برای حجاب ندهد اما چون نظام اسلامی است و دنبال اهداف مادی نیست پا روی اهداف مادی می گذارد و در این راه هزینه می دهد https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
و و و منبع: مصباح الشريعة، ص: 121 / الباب السابع و الخمسون في الأحكام‏ قَالَ ع‏ ‏ الْقُلُوبِ‏ عَلَى أَرْبَعَةِ أَنْوَاعٍ : وَ وَ وَ فَرَفْعُ الْقَلْبِ فِي ذِكْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ فَتْحُ الْقَلْبِ فِي الرِّضَا عَنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ خَفْضُ الْقَلْبِ فِي الِاشْتِغَالِ بِغَيْرِ اللَّهِ وَ وَقْفُ الْقَلْبِ فِي الْغَفْلَةِ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى : أَ لَا تَرَى أَنَّ الْعَبْدَ إِذَا ذَكَرَ اللَّهَ بِالتَّعْظِيمِ خَالِصاً ارْتَفَعَ كُلُّ حِجَابٍ كَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ تَعَالَى مِنْ قَبْلِ ذَلِكَ وَ إِذَا انْقَادَ الْقَلْبُ لِمَوْرِدِ قَضَاءِ اللَّهِ تَعَالَى بِشَرْطِ الرِّضَا عَنْهُ كَيْفَ يَنْفَتِحُ بِالسُّرُورِ وَ الرَّوْحِ وَ الرَّاحَةِ وَ إِذَا اشْتَغَلَ قَلْبُهُ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ أَسْبَابِ الدُّنْيَا كَيْفَ تَجِدُهُ إِذَا ذَكَرَ اللَّهَ بَعْدَ ذَلِكَ-وَ أَنَابَ مُنْخَفِضاً مُظْلِماً كَبَيْتٍ خَرَابٍ خِلْوٍ لَيْسَ فِيهَا عُمْرَانٌ وَ لَا مُونِسٌ وَ إِذَا غَفَلَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ تَعَالَى كَيْفَ تَرَاهُ بَعْدَ ذَلِكَ مَوْقُوفاً مَحْجُوباً قَدْ قَسَا وَ أَظْلَمَ مُنْذُ فَارَقَ نُورَ التَّعْظِيمِ فَعَلَامَةُ الرَّفْعِ ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ وُجُوهُ الْمُوَافَقَةِ وَ فَقْدُ الْمُخَالَفَةِ وَ دَوَامُ الشَّوْقِ وَ عَلَامَةُ الْفَتْحِ ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ التَّوَكُّلُ وَ الصِّدْقُ وَ الْيَقِينُ وَ عَلَامَةُ الْخَفْضِ ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ الْعُجْبُ وَ الرِّيَاءُ وَ الْحِرْصُ وَ عَلَامَةُ الْوَقْفِ ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ زَوَالُ حَلَاوَةِ الطَّاعَةِ وَ عَدَمُ مَرَارَةِ الْمَعْصِيَةِ وَ الْتِبَاسُ عِلْمِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَام‏ https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
#انواع_اعراب #علائم_رفع و #فتح و #خفض و #وقف #حدیث #إعراب_القلوب منبع: مصباح الشريعة، ص: 121 / الباب
تعریف و مثال: یکی از دانش نام دارد که دارای دو اصطلاح و معنای متفاوت است: نخست: اشتمال کلام بر یک یا چند مجموعه از : اصطلاحاتِ علوم و فنون ، یا اسماء متناسب با هم ، در حالی که از آنها معانی لغوی شان اراده شده است. همانند یعنی : سخن گفتن با الفاظی که گوشه چشمی به برخی اصطلاحات یا اسماء دارند . این قسم، اگر در ابتدای سخن باشد، «براعت استهلال» نیز نام دارد. و اما اصطلاح دوم عبارتست از: سخنی که دارای دو معنای متضادّ است و معلوم نیست کدام یک مقصود است. نظیر سخن یغمای جندقی : ای صاحب خر برو که در چرخ چون بخت من اخترت بسوزد تـو مرد بدی نه یی الـهــی قبـرِ پدرِ خرت بـسـوزد پدر خرت یعنی: پدر چهارپایت یا پدر خودت؟ و سخن حافظ: جان بخشد از لب کشته را وانگه به خون فرمان دهد خونخواری آن شوخ بین کز بهر کشتن جان دهد جان دهد یعنی: زنده کند یا می میرد؟! و باز هم حافظ: میرسی خندان و میگویی به پایم چشم مال چشم میمالم مبادا این خواب باشد یا خیال چشم می مالم یعنی: چشمانم را می مالم یا چشم (اطاعت)، می مالم؟! https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
و برای و : کتاب نوشته (متوفای سال360 هجری قمری) صفحه: 273 / حدیث50 از احادیث باب : حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَخِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ «2» عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ يَحْيَى بْنِ سَامٍ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ. : ابو خالد كابلى از امام باقر عليه السّلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود: گوئى مى‏بينم كه قومى در مشرق خروج كرده‏ اند و خواستار حقّ‏ اند ولى به ايشان داده نمى ‏شود، باز خواستار آن مى ‏شوند و به آنان داده نمى ‏شود، پس چون چنين مى ‏بينند شمشيرهاى خود را بر گردن ها مى گذارند (با دشمن می جنگند) پس در این زمان آنچه مى‏ طلبند به ايشان بدهند ولى ايشان از پذيرفتن آن خوددارى مى‏ كنند تا اينكه قيام نمايند و آن را به كسى باز ندهند مگر به صاحب شما (یعنی: )، كشتگانشان ، بدانيد اگر من خود آن را در مى ‏يافتم حتما خود را براى صاحب اين امر نگاه مى ‏داشتم. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB