eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
11.6هزار ویدیو
1هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 17 آذرماه1359 - سالگردشهادت حُرّ انقلاب، شاهرخ ضرغام ┄──┄──┄──ا 💠 ، کاباره‌رویی که عاقبت بخیر شد 🔺 جوانی بِزن‌بهادُر که کار او خوشگذرانی، لَهو و لَعِب و جمع کردن نوچه‌ به دور خود بود. 🔹 او در عالم اَلوات‌گری، تمام پل‌ها را پشت سرش خراب نکرد. لااقل ماه رمضان و محرّم، به احترام روزه و امام حسین، دست از کارهای خلاف می‌کشید. 🔸 او با آغاز انقلاب و با شنیدن نام سیّدی به نام خمینی، تحولی در او پیدا شد. پس از آن دیگر لب به زهرِماری نزد و به عشق آقا، عکس او را در سینه‌اش خال‌کوبی نمود. ▪️ از قدرتِ ضربِ بازویش برای مقابله با ساواکی‌ها و مزدورانِ آدمکُشِ شاه استفاده می‌کرد. با پیروزی انقلاب57 نیز در صحنه‌ بود و با عناصر مُعاند و مزدورِ بیگانه برخورد می‌کرد. ⚪️ با شروع جنگ به گروه به فرماندهی شهید پیوست. او طیف وسیعی از به اصطلاح اخراجی‌ها!! تا آدم‌ها دانشگاهی و درس‌خوان را دور خود جمع کرده بود. نمونۀ آن، شهید که به محض شنیدن خبر جنگ، درس و محیط راحتِ آمریکا را رها نمود و خود را به ایران رساند و در آبادان به گروه هاشمی پیوست. 🌹 شاهرخ ضرغام، رشادت‌های فراوانی از خود نشان داد تا این که پاک شد و لیاقت شهادت را پیدا کرد. او در ماه در جبهۀ در صحنه‌ای نزدیک به مواضع دشمن، به کفّارِ بعثی یورش برد تا این که ناگهان، گلوله‌ای سرکِش سینۀ او را شکافت و با چهره‌ای خونین به ملاقات پروردگارش شتافت. پیکر مطهر او نیز هرگز به وطن بازنگشت. ┄──┄──┄──ا ➖...و شاهرخ ضرغام حجّتی شد برای تمام‌جوان‌هایی که از سرِ جهالت، سرگرم گناه و غفلت بوده و از عاقبت اعمال خلاف خود بی‌خبرند
📆 17 آذرماه1359 - سالگردشهادت حُرّ انقلاب، شاهرخ ضرغام ┄──┄──┄──ا 💠 ، کاباره‌رویی که عاقبت بخیر شد 🔺 جوانی بِزن‌بهادُر که کار او خوشگذرانی، لَهو و لَعِب و جمع کردن نوچه‌ به دور خود بود. 🔹 او در عالم اَلوات‌گری، تمام پل‌ها را پشت سرش خراب نکرد. لااقل ماه رمضان و محرّم، به احترام روزه و امام حسین، دست از کارهای خلاف می‌کشید. 🔸 او با آغاز انقلاب و با شنیدن نام سیّدی به نام خمینی، تحولی در او پیدا شد. پس از آن دیگر لب به زهرِماری نزد و به عشق آقا، عکس او را در سینه‌اش خال‌کوبی نمود. ▪️ از قدرتِ ضربِ بازویش برای مقابله با ساواکی‌ها و مزدورانِ آدمکُشِ شاه استفاده می‌کرد. با پیروزی انقلاب57 نیز در صحنه‌ بود و با عناصر مُعاند و مزدورِ بیگانه برخورد می‌کرد. ⚪️ با شروع جنگ به گروه به فرماندهی شهید پیوست. او طیف وسیعی از به اصطلاح اخراجی‌ها!! تا آدم‌ها دانشگاهی و درس‌خوان را دور خود جمع کرده بود. نمونۀ آن، شهید که به محض شنیدن خبر جنگ، درس و محیط راحتِ آمریکا را رها نمود و خود را به ایران رساند و در آبادان به گروه هاشمی پیوست. 🌹 شاهرخ ضرغام، رشادت‌های فراوانی از خود نشان داد تا این که پاک شد و لیاقت شهادت را پیدا کرد. او در ماه در جبهۀ در صحنه‌ای نزدیک به مواضع دشمن، به کفّارِ بعثی یورش برد تا این که ناگهان، گلوله‌ای سرکِش سینۀ او را شکافت و با چهره‌ای خونین به ملاقات پروردگارش شتافت. پیکر مطهر او نیز هرگز به وطن بازنگشت. ┄──┄──┄──ا ➖...و شاهرخ ضرغام حجّتی شد برای تمام‌جوان‌هایی که از سرِ جهالت، سرگرم گناه و غفلت بوده و از عاقبت اعمال خلاف خود بی‌خبرند ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
رادیو به جای آهنگ مهر و مدرسه، آماده‌باش و آژیر قرمز و هشدار حمله هوایی را پخش می‌کرد. در فاصله کوتاهی بوی مرگ در تمام کوچه و خیابان‌ها پیچید. پیام افتتاح مدرسه، کلاس و درس که همیشه از زبان رئیس آموزش و پرورش شنیده می‌شد این بار با خبر شهادت رئیس آموزش و پرورش همراه بود. صمد صالحی و سی نفر از همکارانش شروع سال تحصیلی را با خون سرخ‌شان به همه دانش‌آموزان آبادان تبریک گفتند و این چنین بود که مدرسه، جبهه و اسلحه جای قلم را گرفت. بوی باروت جای بوی کتاب نو را... لباس بسیج جای روپوش مدرسه و نیمکت‌ها سنگر شدند. شهادت، مشق شد و معلم، فرمانده و دانش‌آموز و دانشجو شهید شدند. جنگ همه را غافلگیر کرده بود. آبادان آرام و سرزنده و پرتلاش به معرکه جنگ تبدیل شده بود... هر روز خبر ویرانی یک تکه از شهر به گوشم می‌رسید. : 🌴 دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 روزهای مقاومت در آبادان 🔹 مردان و زنانی که در زیر حملات دشمن، از ایستادگی و مقاومت می گویند، شکست ندارند. کودکانی که مردانه ایستادن و بانوانی که همچون مردان پای انقلاب ایستادن
رادیو به جای آهنگ مهر و مدرسه، آماده‌باش و آژیر قرمز و هشدار حمله هوایی را پخش می‌کرد. در فاصله کوتاهی بوی مرگ در تمام کوچه و خیابان‌ها پیچید. پیام افتتاح مدرسه، کلاس و درس که همیشه از زبان رئیس آموزش و پرورش شنیده می‌شد این بار با خبر شهادت رئیس آموزش و پرورش همراه بود. صمد صالحی و سی نفر از همکارانش شروع سال تحصیلی را با خون سرخ‌شان به همه دانش‌آموزان آبادان تبریک گفتند و این چنین بود که مدرسه، جبهه و اسلحه جای قلم را گرفت. بوی باروت جای بوی کتاب نو را... لباس بسیج جای روپوش مدرسه و نیمکت‌ها سنگر شدند. شهادت، مشق شد و معلم، فرمانده و دانش‌آموز و دانشجو شهید شدند. جنگ همه را غافلگیر کرده بود. آبادان آرام و سرزنده و پرتلاش به معرکه جنگ تبدیل شده بود... هر روز خبر ویرانی یک تکه از شهر به گوشم می‌رسید. : 🌴 دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
🔴 جنگ در آبادان ▫️یک روز پس از تجاوز رسمی ارتش صدام به خاک ایران ⌛️ اول مهر ۱۳۵۹ 🎙 رادیو به جای آهنگ مهر و مدرسه، آماده‌باش و آژیر قرمز و هشدار حمله هوایی را پخش می‌کرد. در فاصله کوتاهی بوی مرگ در تمام کوچه و خیابان‌ها پیچید. پیام افتتاح مدرسه، کلاس و درس که همیشه از زبان رئیس آموزش و پرورش شنیده می‌شد این بار با خبر شهادت رئیس آموزش و پرورش همراه بود. صمد صالحی و سی نفر از همکارانش شروع سال تحصیلی را با خون سرخ‌شان به همه دانش‌آموزان آبادان تبریک گفتند و این چنین بود که مدرسه، جبهه و اسلحه جای قلم را گرفت. بوی باروت جای بوی کتاب نو را... لباس بسیج جای روپوش مدرسه و نیمکت‌ها سنگر شدند. شهادت، مشق شد و معلم، فرمانده و دانش‌آموز و دانشجو شهید شدند. جنگ همه را غافلگیر کرده بود. آبادان آرام و سرزنده و پرتلاش به معرکه جنگ تبدیل شده بود... هر روز خبر ویرانی یک تکه از شهر به گوشم می‌رسید. : 🌴 دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 آبادان زیر آتش ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس، شهدا و انقلاب اسلامی ✅ برخی از رویداد‌های مهم مطابق تقویم هجری شمسی (۱۸ هجدهم آذر) 👇 🇵🇸 اشغال سرزمین فلسطین توسط نیروهای متجاوز انگلیس در جریان جنگ جهانی اول (۹ دسامبر ۱۹۱۷ م. مقارن با ۱۸ آذر ۱۲۹۶ ه.ش.). 🇵🇸 🔹ورود عوامل مسلح گروهک کومله به شهر و در اختیارگرفتن کنترل شهر (۱۳۵۸ ه.ش.). 🔹 اجرای عملیات منظم در منطقه مرزی مریوان با نام عملیات به فرماندهی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان 🌺 (۱۳۵۹ ه.ش.). 🔻 سایر وقایع ۱۸ آذر ۱۳۵۹ 🔹 اجرای سه عمليات محدود رزمندگان اسلام در جبهه 🔹 عمليات نفوذی ايذایی دشمن در منطقه 🔹 اجرای عمليات توسط هواپیماهای نیروی ارتش جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 در عراق 🔹 خبرگزاری رويتر: نيروهای عراق به جز يك راه پنج كيلومتری در جنوب كه بين و قرار دارد، همه راه های آبادان را قطع كرده اند و منتظر دستور تكميل يا تصرف شهر هستند.❗️  🔹 خبرگزاری آسوشيتدپرس: عراق در سال ۱۹۷۸ میلادی (۱۳۵۷ شمسی) علاوه بر افزودن ۳۳۲ فروند جنگنده ساخت به نيروی هوایی خود، بهای ۶۰ فرود هواپیمای را به پرداخته است كه ۴ فروند آن اين ماه و بقيه ظرف ۶ ماه آتی تحويل خواهد شد. 🔹 گزارش استانداری از انبوه مجروحين ارتش بعثی عراق در بيمارستان های و تجمع جنگ زدگان عراقی در و
🍂 خاطرات زنان از دفاع مقدس راوی: خانم مصباحی ‌‌‍‌‎‌┄═❁🔸❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ▪︎ امداد رسانی تازه از اردوی سپاه برگشته بودیم و در حیاط باشگاه اروند آبادان جلسه انتقادات و پیشنهادات داشتیم که یکباره صدای عجیب شلیک پشت سر هم گلوله و شکستن دیوار صوتی شنیده شد. برادران سپاهی خبر آوردند که باشگاه را ترک کنید که عراقی‌ها حمله کرده‌اند. با مینی بوس بچه‌ها را به منزل‌هایشان رساندند. عراقی ها آنقدر نزدیک شده بودند که از آن سوی شط دیده می‌شدند. در نماز جمعه اعلام شد که نیروهای آموزش دیده بسیجی خود را به سپاه معرفی کنند. من نیز با چند تن از خواهران به سپاه مراجعه کردیم، اما گفتند که به برادران احتیاج بیشتری داریم. همه بی تاب بودیم و در فکر اینکه کاری از دستمان بر نمی‌آید مضطرب و هیجان زده در گوشه و کنار شهر به فکر امدادرسانی بودیم. به مناطق بمباران شده سر می‌زدیم تا اینکه یک روز خود را در بیمارستان هلال احمر یافتیم و چون دوره امداد ندیده بودیم به کارهای اولیه و مراقبتی پرداختیم. آنقدر مجروح زیاد بود که بیمارستان جا نداشت و مجروحان را در راهروهای بیمارستان گذاشته بودند زیادی مجروحان باعث شد که خیلی زود در کارم حرفه ای شوم و به مداوای آنها بپردازم. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 👈لینک عضویت ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂