eitaa logo
🇵🇸🇮🇷دلکده🇮🇷🇵🇸
289 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
9.6هزار ویدیو
127 فایل
حال دلتو♥️اینجا خوب کن ما دربرابر وقت شما مسئولیم⏲️ ما برای حال شما و‌ وقت شما ارزش قائلیم💯 ✔️انتقاد،پیشنهادات @M_s_1_0_2 تبادل،تبلیغات @ad_Delkade
مشاهده در ایتا
دانلود
⏪اعلام شروط جمهوری اسلامی ایران برای ادامه با از سوی انقلاب 🔹۳کشور اروپایی در ۱۳-۱۴سال قبل یک بدعهدی بزرگی کردند در مذاکرات هسته ای سال۸۳-۸۴، قول دادند و عمل نکردند، باید ثابت کنند امروز آن بی صداقتی و بدعهدی آن روز را نخواهند داشت. در دوسال گذشته آمریکا بارها برجام را نقض کرده است و اروپایی ها ساکت مانده اند. اروپا باید آن را جبران کند 🔹آمریکا قطعنامه‌ی ۲۲۳۱ را نقض کرده است؛ اروپا باید یک علیه نقض آمریکا، صادر کند. 🔹اروپا باید متعهد شود که بحث و جمهوری اسلامی را مطرح نخواهد کرد. 🔹 اروپا باید با هر گونه جمهوری اسلامی مقابله کند و مقابل تحریم‌های آمریکا صریح بایستد. 🔹اروپا باید فروش کامل ایران را تضمین کند. چنانچه آمریکایی‌ها توانستند به فروش نفت ما ضربه بزنند، باید بتوانیم آن مقدار نفت که می‌خواهیم بفروشیم. اروپایی‌ها به‌نحو تضمین‌شده‌ای باید جبران کنند و نفت ایران را خریداری کنند. 🔹 اروپایی باید با جمهوری اسلامی را تضمین کنند. ما با این سه کشور نداریم، اما نداریم به آن‌ها؛ آن هم متکی است به سابقه‌شان. 🔹اگر اروپایی‌ها در پاسخگویی به مطالبات ما تعلل کردند، حق ایران برای آغاز فعالیت‌های محفوظ است. وقتی دیدیم برجام فایده‌ای ندارد، یکی از راه‌هایش این است که برویم سراغ بازیافت فعالیت‌های تعطیل‌شده. ۹۷/۳/۲ http://eitaa.com/joinchat/4269604865C0c65b3c535
💚ابراهیم پهلوان❤️ پهلوان(۱) ✔حسين الله كرم 💚کشتی با ســيد حسين طحامي کشتي گير قهرمان جهان❤️ 💚ماجرای کشتی دو پهلوان دو دوست و رفیق به نقل حاج حسن به نامهاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش❤️ 💚چند آيه و يه مختصر و با چشمان 💧 آلود براي☀️(ع)❤️ 💚شفای مریض❤️ 💚ماجرای پنج پهلوان کشتی در زورخانه❤️ 💚کشتی بین و يکي از بچه هاي❤️ 💚کشتی ابراهيم با نَفس خود و پيروزی در آن❤️ 🔰ســيد حسين طحامي(کشتي گير قهرمان جهان)به زورخانه ما آمده بود و با بچه ها ميکرد.هر چند مدتي بود که ســيد به مســابقات قهرماني نميرفت، اما هنوز بدني بســيار ورزيده و قوي داشــت. 🔰بعد از پايان رو کرد به حاج حســن و گفت: حاجي، کسي هست با من بگيره؟حاج حســن نگاهي به بچه ها کرد و گفت:🌷، بعد هم اشاره کرد؛ برو وسط گود. 🔰معمولا در، حريفي که زمين بخورد، يا خاک شود مي بازد. شــروع شد. همه ما تماشــا ميکرديم. مدتي طولاني دو کشتي گير درگير بودند. اما هيچکدام زمين نخوردند. فشار زيادي به هر دو نفرشان آمد، اما هيچکدام نتوانست حريفش را مغلوب كند، اين پيروز نداشت. 🔰بعد از کشتي سيد حسين بلندبلند ميگفت: بارک الله، بارک الله، چه جوان شجاعي، ماشاءالله پهلوون تمام شده بود. حاج حسن خيره خيره به صورت🌷 نگاه ميکرد. 🔰ابراهيم آمد جلو و باتعجب گفت: چيزي شده حاجي!؟حاج حســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديم هاي اين تهرون، دو تا پهلوون بودند به نامهاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلورفروش، اونها خيلي با هم و بودند. 🔰توي هم هيچکس حريفشــان نبــود. اما مهمتر از همــه اين بود که بنده هاي خالصي براي خدا بودند.هميشه قبل از شروع کارشان رو با چند آيه و يه مختصر و با چشمان 💧 آلود براي☀️(ع) شروع ميکردند. 🔰نََفس گرم حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض ميداد.بعــد ادامه داد:🌷، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اونها! ابراهيم هم لبخندي زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اونها کجا. بعضــي از بچه ها از اينکه حاج حســن اينطور از ابراهيــم تعريف ميکرد،ناراحت شدند. 🔰فرداي آن روز از يکي از زورخانه هاي به آنجا آمدند. قرار شد بعد از با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. بعداز ورزش کشتي ها شروع شد. 🔰 برگزار شد، دو کشتي را بچه هاي ما بردند، دو تا هم آنها. اما در کشتي آخر كمي شلوغ کاري شد! آنها سر حاج حسن داد ميزدند. حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود. 🔰من دقت کردم و ديدم کشــتي بعدي بين و يکي از بچه هاي اســت. آنها هم که ابراهيم را خوب مي شناختند مطمئن بودند که مي بازند. براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند را بيندازند گردن! 🔰همه عصباني بودند. چند لحظه اي نگذشــت که🌷 داخل گود آمد. با لبخندي که بر لب داشــت با همه بچه هاي دست داد. به جمع ما برگشت.بعد هم گفت: من نميگيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟ 🔰كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و ما خيلي بيشتر از اين حرفها وكارها ارزش داره!بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك پايان کشتي ها را اعلام کرد. 🔰شــايد در آن روز و نداشتيم. اما برنده واقعي فقط🌷 بود.وقتي هم مي خواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم🌷 پهلوانه!؟ 🔰ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، يعني همين کاري که امروز ديديد.ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد.🌷 به خاطر خدا با اونها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي و را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ✅ @arshian_helal313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💚ورزش بدون شرط بندی❤️ شرط بندي(۱)ص۲۸ ✔مهدي فريدوند، سعيد صالح تاش 🍁@shahidabad313 💚وقتی ابراهيم خيلي ضعيف بازي كرد تا حریفش برنده شود❤️ 💚 بکن اما شرط بندي نکن❤️ 💚به خاطر شــرط بندي خيلي از شد و دعوا کرد❤️ 🍁@pmsh313 🔺️تقريبًا سال ۱۳۵۴ بود.صبح يک روز جمعه مشغول بوديم. سه نفر غريبه جلو آمدند و گفتند: ما از بچه هاي غرب تهرانيم،🌷 کيه!؟بعد گفتند: بيا بازي سر ۲۰۰ تومان. 🔺️دقايقي بعد شروع شد.🌷 تک و آنها سه نفر بودند، ولي به ابراهيم باختند. همان روز به يكي از محله هاي جنوب شــهر رفتيم. ســر ۷۰۰ تومان شــرط بستيم. بازي خوبي بود و خيلي سريع برديم. 🔺️موقع پرداخت پول،🌷 فهميد آنها مشغول گرفتن هستند تا پول ما را جور كنند. يك دفعه ابراهيم گفت :آقا يكي بياد تكي با من بازي كنه. اگه برنده شــد ما پول نميگيريم. 🔺️يكي از آنها جلو آمد و شــروع به كرد. ابراهيم خيلي ضعيف بازي كرد. آنقدر ضعيف كه حريفش برنده شد!همه آنها خوشحال از آنجا رفتند. من هم كه خيلي عصباني بودم به ابراهيم گفتم:آقا ابــرام، چرا اينجوري بازي كردي؟! 🔺️باتعجــب نگاهم كرد و گفت: مي خواستم نشن! همه اينها روي هم صد تومن تو جيبشون نبود! 🍁@pmsh313 🔺️هفتــه بعد دوباره همان بچه هاي غرب تهران با دو نفر ديگر از دوستانشــان آمدند. آنها پنج نفره با ابراهيم سر ۵۰۰ تومان بازي کردند.ابراهيم پاچه هاي شلوارش را باال زد و با پاي برهنه بازي ميکرد. آنچنان به توپ ضربه ميزد که هيچکس نميتوانست آن را جمع کند!آن روز هم ابراهيم با اختلاف زياد برنده شد. 🍁@shahidabad313 🔺️شــب با ابراهيم رفته بوديم🕌. بعد از نماز، حاج آقا احکام مي گفت. تا اينكه از شرط بندي و صحبت کرد و گفت: پيامبر(ص)مي فرمايد: «هر کس پولي را از راه نامشروع به دست آورد، در راه و حوادث سخت از دست مي دهد»(مواعظ العدديه ص۲۵)و نيز فرموده اند: «کسي که لقمه اي از بخورد چهل شب و دعاي چهل روز او پذيرفته نميشود»(الحکم الظاهره ج۱ ص۳۱۷) 🔺️ابراهيــم با تعجب به صحبتها گــوش مي كرد.بعد با هم رفتيم پيش حاج آقا وگفت: من امروز ســر واليبال ۵۰۰ تومان تو شــرط بندي برنده شدم. بعد هم ماجــرا را تعريف کرد و گفت: البته اين پول را به يك خانواده بخشيدم! 🔺️حاج آقا هم گفت: از اين به بعد مواظب باش ، بکن اما شرط بندي نکن.هفته بعد دوبــاره همان افراد آمدند. اين دفعه با چند يار قويتر، بعدگفتند: اين دفعه بازي سر هزارتومان! 🍁@shahidabad313 🔺️ابراهيم گفت: من ميکنم اما شــرط بندي نميکنم. آنها هم شــروع کردند به مســخره کردن و تحريک کردن ابراهيم و گفتند: ترسيده، ميدونه مي بازه. يکي ديگه گفت: پول نداره و... 🔺️ابراهيم برگشت وگفت: شرط بندي حرومه، من هم اگه مي دونستم هفته هاي قبل با شــما بازي نمي کردم، پول شما رو هم دادم به، اگر دوست داريد، بدون شرط بندي بازي مي کنيم.که البته بعد از کلي حرف و سخن و مسخره کردن بازي انجام نشد. 🍁@pmsh313 🔺️دوســتش می گفت: بــا اينكه بعد از آن ابراهيم به ما بســيار توصيه كرد كه شــرطبندي نكنيد. امــا يكبار با بچه هاي محله نازي آباد بــازي كرديم و مبلغ ســنگيني را باختيم! 🔺️آخــرای بازي بود كه ابراهيم آمد. به خاطر شــرط بندي خيلي از دست ما شد. از طرفي ما چنين مبلغي نداشــتيم كه پرداخت كنيم. وقتي بازي تمام شــد ابراهيم جلو آمد و توپ را گرفت. 🔺️بعدگفت: كســي هســت بياد تك به تك بزنيم؟از بچه هاي نازي آباد كســي بود به نام ح.ق كه عضو تيم ملي وكاپيتان تيم برق بود. با خاصي جلو آمد وگفت: سر چي!؟ 🔺️ابراهيم گفت: اگه باختي از اين بچه ها پول نگيري. او هم قبول كرد.ابراهيــم به قدري خوب بازي كرد كه همه ما تعجب كرديم. او با اختلاف زياد حريفش را شكست داد. اما بعد از آن حسابي با ما كرد! 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷ا 🌺@arshian_helal313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
بسم رب النور🌱 🔴پرسش والدین آگاه ! 🌸 ... 🌱 ✍️ پاسخ به والدین خردمند : 🔻 این مسئله‌دغدغه‌ےعمومےبین والدین است که فرمان‌هایےراصادرمی‌کنند فرزندان دریافت نمی‌شود، به این که اجرا شود، چرا این اتفاق می‌افتد؟ 📝 دارد: 1⃣ ما بیش از توان فرزندمان است، فرزندانمان را بمب باران می‌کنیم. 🌸 ! روز به صورت اتفاقےتمام فرمان‌هایے را که به فرزند خود می‌دهید یاداشت کنید. زیادمی‌شود! ⛔️ خود ما هم به این مقدار دستور دهد تمرد می‌کنیم! 🌸 (از نظر تعداد فرمان ) به دنبال خود تمرد به همراه دارد. 2⃣ دیگر زمانی است ڪه فرمان‌ها بیش از توان فرزند (از نظر کیفیت و نوع فرمان) است. 🤔 فرزندمان می‌تواند، در اشتباه باشد مانند زمانےکه اتاق بچه به شدت و طوری به هم ریخته است که خود مادر هم وحشت می‌کند. 🔴 بااین استدلال که «خودت اتاقت را به هم ریختی» از فرزند می‌خواهد که اتاقش را مرتب کند و چون ڪار، برای بچه کار بزرگی است و در توانش نیست، تمرد می‌کند. 💠 آستانه‌ے توجه بچه‌ها به کار، زیاد نیست یعنی اگر بخواهیم بچه در کار مشارکت داشته باشد باید یڪ مدت زمان کوتاه را برای این مشارکت قرار دهیم، 🔹 ساعت طول بکشد بچه به آن کار دل نمی‌دهد. 🔺 گفته شد می توانیم تمیز کردن اتاق را به چند قسمت تقسیم کنیم ،مثلا مرتب کردن کمد یک ربع و..... 3⃣ خودمان فرزندانمان را کم اراده کرده باشیم. 🔰 اراده شدن فرزند دلایل متعددی دارد: 🔸 بچه‌هایی بروز می‌کند که والدینشان آن‌ها را بیش از اندازه می‌کنند و اجازه و فرصت تصمیم گیرے به آنها نمی‌دهند. ✴️ مواقع باید کار را به خود فرزند واگذار کنیم. 💠 باید مراقب باشیم اراده‌ی فرزند خود را تضعیف نکنیم. مرتبط با فرزند را به خود او واگذار کنیم سبب تقویت اراده‌ی او می‌شود 🌸 کردن اتاق، اما دیگر لازم نیست مدام از او بخواهیم که اتاقش را مرتب کند. 🌸 از او بخواهیم باعث تضعیف اراده‌ی او می‌شود. تصمیم خود اتاقش را کرد، او هم افزایش پیدا می‌کند. 4⃣ درباره‌ی والدینی است که از فرزندان خود توقعات و انتظارات زیادی دارند. 🔆 چه را که از فرزند می‌خواهیم خودمان هم به آن عمل نمی‌کنیم! پس باید از فرزندمان داشته باشیم. 5⃣ از فرزندان را در قالب جملات امر و نهی بیان کنیم. ❌ درست نیست، از جملات درخواستی استفاده کنید. 🌼 «من از شما خواهش می‌ڪنم ڪه....» 🌸 در درخواست‌ها اقتدار تحکم. 🌸 نیامدن وجود داشته باشد البته با یک میزان ثابت. 👈 مرتبه‌ی اول مانند خواهش مرتبه‌ی دهم باشد. 🔹 را خواستیم و انجام نداد، دوم او را ڪردیم، بچه روش خود را اصلاح نمی‌کند. 🔺 است که می‌گوییم ڪاری را انجام نداد "استمرار همراه اقتدار" لازم است، از او بخواهیم تا انجام دهد او آنڪار را انجام نداد عذاب وجدان می گیرد. ✅ در تربیت مضر است. ✅ استفاده کنید زیرا اثر بیشترےدارد. 🌸 باید به"ڪوتاه بودن سخن" توجه ڪرد ندارند به سخنان طولانے توجه کنند.🌱 🌱