eitaa logo
دل‌نوشت
219 دنبال‌کننده
336 عکس
149 ویدیو
5 فایل
همیشه نوشتن حالم را خوب کرده است بی‌آنکه حواسم باشد.امیدوارم خواندن نوشته‌هایم حال شما را هم خوب کند،بی‌آنکه حواستان باشد. دکتری‌تخصصی‌تاریخ‌تشیع.مترجمت.استانبولی 📚کتاب‌‌‌ها: گفتگوهایی‌درباب‌الهیات‌.علوی‌گری‌بکتاشی‌گری. ✍🏻 زهراکبیری‌پور @z_kabiri
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من معتقدم آدمی وقتی از نوشتن خسته شود می‌تواند آواز بسازد آواز شمع روشنی است در دل درست زمانی که دلت پر از غم است روشن می‌شود این روزها که غم به خانه‌ی دلم آتش انداخته این روزها که در خودم فرو رفته‌ام دلم یک کُنج می‌خواهد یک پنجره، رو به آسمان این روزها دلم می‌خواهد، مدام زمزمه کنم: شبانگاهان تا حریم فلک چون زبانه کشد سوز آوازم شرر ریزد بی‌امان به دل ساکنان فلک ناله‌ی سازم دل شیدا، حلقه را شکند، تا برآید و راه سفر گیرد مگر یک دم گرم و شعله فشان، تا به بامِ جهان بال و پر گیرد خوشا ای دل بال و پر زدنت، شعله‌ور شدنت در شبانگاهی به بزم غم، دیدگان تری، جان پُرشرری، شعله‌ی آهی بیا ساقی تا به دست طلب، گیرم از کف تو، جام پی در پی به داد دل، ای قرار دلم، نوبهار دلم، میرسی پس کی؟! چو آن ابر نوبهارم من، به دل شور گریه دارم من می‌توانم آیا نبارم من؟! @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند گویی که غم مخور ای مرد غم مرا خورد غم چرا نخورم با چنین غم محال باشد اگر خویشتن را زِ زندگان شمرم @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شوخی شوخی دو سال شد که ندیدمت و من جدی جدی پیر شدم😔 @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب مَلَک از زینب کبری گوید از نور دل و دیده‌ی طاها گوید تبریک به هم ولادت زینب را زهرا به علی، علی به زهرا گوید 🌼ولادت حضرت زینب(سلام الله علیها) مبارک باد @Delneveshteee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باشه ولی شما از روی مثبت و هموطن یک خط بنویس ضرر نمی‌کنی آ باریکلا😂 خدایا ببین چه کسانی دارند انقلاب می‌کنند🤦🏼‍♀ @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا هنوز قشنگیاش و داره 😄 مسیح کلیمی 😂😂 @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌زیرسایهٔ‌زلف‌تو‌آمده‌ست‌دلم به‌غم‌بگوکه‌این‌خسته‌در‌پناه‌من‌است! @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی با تو چه کرد ای عاشقِ شاعر مَگر کآن دل پرآرزو از آرزو بیزار شد...؟! @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روح من با تو سفر کرد و به تن بازنگشت منم و معجزه‌ی "بی تو نفس داشتنم" @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
💠 من از اول هم خیلی دانش‌جوع بودم ✍️زهرا کبیری پور از اول ابتدایی که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم تا امروز هیچ کتابی نمی‌توانست از چشم من پنهان بماند. در خانه‌ی ما از همان بچگی بیشتر کتاب‌های مذهبی در دسترس بود، ولی به اندازه‌ی دو تا طاقچه و خوب این برای منِ کتاب‌خوار خیلی ناچیز بود، یادم می‌آید سیره‌ی پیشوایان را دو بار خوانده بودم، رساله‌ی آیةالله لنکرانی را هم همین‌طور؛ با اینکه پدرم مقلد امام بود من هنوز هم نفهمیدم چرا ما در خانه‌مان رساله‌ی آیةالله لنکرانی را داشتیم؟! بگذریم... این کتاب خوان بودنِ من برای خانواده‌ام دردسر شده بود، چون تأمین کتاب برایشان خیلی سخت شده بود، دیدم این‌طور فایده ندارد هجوم آوردم به روزنامه‌خوانی تا این ولع را هرطور شده برطرف کنم، حالا شاید با خودتان بگویید چرا روزنامه؟! چون در دوره‌ی ما دهه شصتی‌ها روزنامه خیلی جایگاه ویژه‌ایی داشت، مثلا بابا وقتی کباب می‌خرید دورش را روزنامه پیچیده بودند، مادرم وقتی سبزی می‌خرید دورش روزنامه پیچیده شده بود، وقتی از اتوشویی لباس می‌گرفتیم با روزنامه تحویلمان می‌دادند، حتی گوشت را بعد از گذاشتن در پلاستیک با روزنامه می‌پیچیدند، در واقع در آن دوره هر طرف را که نگاه می‌کردید روزنامه می‌دیدید، از بس که ما نسل فرهیخته‌ایی بودیم و من تمام آن‌ها را می‌خواندم، از صفحه‌ی اقتصادی گرفته تا ورزشی. وقتی همه به سمت کباب هجوم می‌آوردند من حمله می‌کردم تا روزنامه‌ی آغشته به بوی کباب را از پاره شدن احتمالی نجات دهم. این ولع خواندن ولو هر چیزی حتی نوشته‌های روی دیوارها با من بود و از من یک دختر سر به هوا ساخته بود تا اینکه شانزده آذر سال ۷۹ من شدم کتاب‌دار کتابخانه‌ی دبیرستانمان و از همان روز این شانزده آذر برایم مقدس شد و من حتی روحم خبر نداشت که آن روز، روز دانش‌جوع است. من هر سال با یک عدد کیک یزدی و یک شمع کوچک این روز را برای خودم جشن می‌گرفتم؛ تا شانزده آذر ۹۲ آن روز وقتی از بوفه‌ی دانشگاه داشتم برای بزرگداشت این روز عزیز کیک می‌خریدم، فروشنده به من گفت: تبریک می‌گم، با یک علامت سؤال بزرگ روی سرم مات و مبهوت به او خیره شده بودم و درحالی که داشتم در مغزم آنالیز می‌کردم که این آقای محترم از کجا و چگونه پی به این راز برده است، دیدم به یک نفرِ دیگر هم همین را گفت و من تازه آن روز بعد از نگاه کردن به رویدادهای تقویم بادصبا فهمیدم که شانزده آذر روز دانش‌جوع است، روزی که من سال‌ها بود به یُمن کتاب‌داری از کتاب‌هایی که تا سال آخر دبیرستان ولع من را به خوندن تأمین کرده بودند، برای خودم جشن می‌گرفتم. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا