eitaa logo
دل‌نوشت
229 دنبال‌کننده
377 عکس
166 ویدیو
5 فایل
همیشه نوشتن حالم را خوب کرده است بی‌آنکه حواسم باشد.امیدوارم خواندن نوشته‌هایم حال شما را هم خوب کند،بی‌آنکه حواستان باشد. دکتری‌تخصصی‌تاریخ‌تشیع.مترجمت.استانبولی 📚کتاب‌‌‌ها: گفتگوهایی‌درباب‌الهیات‌.علوی‌گری‌بکتاشی‌گری. ✍🏻 زهراکبیری‌پور @z_kabiri
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پس از واقعه و چون حسین در عصر عاشورا شهیدِ دشت بلا شد حیوان صفتانی به غارتش آمدند. پیراهنش را اسحاق بن حیوه حضرمی با خود برد و پس از آن تمام موی سرش ریخت. کفشش را بحر بن کعب تمیمی غارت کرد و بعد از آن زمینگیر شد و پاهایش مانند چوب خشکی، بی‌حرکت ماند. عمامه و دستار عزیز فاطمه را اخنس بن مرثد حضرمی و به گفته برخی جابر بن یزید اودی به غارت برد و پس از آن دیوانه شد. انگشترش را ملعونی به نام بجدل بن سلیم کلبی برداشت و انگشت مبارک پسر پیغمبر را بُرید. قطیفه‌اش را قيس بن اشعث برادر جعده‌ی ملعونه به غارت برد. زره را عمر سعد لعنت‌الله که در پی مُلک ری بود. شمشیر حسین را جميع بن خلق اودی و به گفته برخی اسود بن حنظله تمیمی برداشت. و چون مصحف قرآن را پرپر کردند و آیه‌های آن را در زیر آسمان رها کردند به خیام اهل حرم حمله بردند و آتشی به پا شد که دامان طفلان حسین را گرفت اما دودش به چشم تمام عالمیانی که پس از آن، از نعمت وجود همچو حسینی محروم شدند رفت. داستان داغ‌ها و سوگ‌ها پس از واقعه جانسوزتر است. وقتی همه رفته‌اند. وقتی دور و بر عزادار خالی شده است، نوبت به مرور واقعه می‌رسد. به گمانم این روزها و شب‌ها حضرت زینب(س) هرجا فرصتی پیدا کرد و تنها شد با خودش زمزمه کرد راستی لباسش چه شد؟! اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا من الآن إلی یوم القیامه ✍🏻 زهرا کبیری‌پور منبع: پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۸۳. ‌ @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دل‌نوشت
روایت چهاردهم: امِ خلف اینکه از هر چه داری بُگذری، در کربلا به یک الگو تبدیل شده بود و هرکسی هر آنچه که داشت را آورده بود تا تقدیم حسین کند. شما هم دوست نداشتید از این قافله جا بمانید، همین بود که بعد از شهادت همسرتان، پسر خود را نیز روانه‌ی میدان کردید. مگر همین نبود که هر که هرچه داشت بیاورد؟! حالا که مسلم رفته بود نوبت به پسرش رسیده بود، پس هنگامی که امام حسین(علیه‌السلام) دست رد به سینه‌ی پسرتان زد، همه شاهد بودند که شما چگونه برای عاقبت بخیر شدن پسرتان، برای فدای حسین شدنش، برای این که او تمام دارایی شما بود تا در راه حسین بدهید، تلاش کردید و شیره‌ی جانتان را به میدان فرستادید. در روایت‌ها آمده است، وقتی سر پسرتان را به سمت شما پرتاب کردند، او را در آغوش گرفته و جانسوزانه گریه کردید. من یقین دارم که در آن لحظه نه برای شهادت پسرتان بلکه برای غربت و تنهایی پیش روی حسین گریستید. **** سلام بر شما ای بانوی مسلم بن عوسجه. سلام بر شما و بر همسر و پسر شهیدتان. سلام بر آن جگر سوخته‌تان که هُرمِ غمش تا هزاران سال بعد را نیز گداخته است. ✍🏻 زهراکبیری‌پور منبع: رياحين الشريعه، ج ۳، ص ۳۰۵، به نقل از روضة الاحباب. **** @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 مرحوم آیت الله حائری شیرازی: اگر انسان خودش را کوچک نکند، هیچ چیز نمی‌تواند او را کوچک کند. اگر انسان خودش به خودش ضرر نزند، هیچ‌کس نمی‌تواند به او ضرر بزند. دیگران می‌توانند به کسی «ظلم» کنند، ولی نمی‌توانند به او «ضرر» برسانند. از سوی دیگر اگر انسان به خودش کمک نکند، هیچ‌کس نمی‌تواند به او کمک کند و اگر تمام عالم جمع شوند تا به کسی نفع برسانند، تا خودش به خودش نفع نرساند، از سوی آن‌ها نفعی نمی‌رسد. این‌ها جزء قوانین اساسی جایگاه انسان است. در به حسین بن علی(ع) سر سوزنی ضرر نزدند، بلکه به خودشان ضرر زدند. از این جهت، قرآن تعبیر می‌کند «أُولئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (آنانند که زیانکارند). خودشان ورشکست شدند. تمام ظلم‌هایی که به او کردند، به سودش تمام شد. 🔸آئینه‌تمام‌نما - صفحه ۱۸ @Delneveshteeee
📣 امید به ظهور امام زمان از عاشورا نشأت می‌گیرد سردار کبیری‌پور جانشین فرمانده سپاه استان قم: 🔸احساس قرارگرفتن در جبهه حق و امید به ظهور منجی عالم حضرت مهدی (ع) از مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) نشأت می‌گیرد. 🔸گریه بر امام حسین علیه السلام اشک بر مصائب حضرت صرفاً نیست بلکه اشک بر مظلومیت جریان حق است و اشک بر قساوت و سنگدلی و کج روی‌های دشمن است و این اشک‌ها باعث می‌شود که انسان‌هایی که در این مسیر هستند امیدوارتر شوند و ایمانشان محکم‌تر شده و انگیزه برای ادامه این راه و حضور در رکاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در وجودشان زنده بماند. @jaarchi_qom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یزید زمانه‌ات را بشناس اگر از من بپرسید می‌گویم یزید سال ۶۱ هجری همان چیزی است که بعضی‌ها امروز می‌خواهند. یزید امروز هم مثل یزید گذشته اهل عشق و حال است. عرق ناب ایتالیایی می‌خورد. ادکلن‌های اروپایی می‌زند. خوش‌پوش است و لباس‌های جذاب می‌پوشد. مشاوران کروات زده‌ دارد. حیوان خانگی دارد. اهل شعر و شاعری است و عاشقی دل‌خسته و منورالفکر است و به اطرافیان خود آزادی‌های فردی و اجتماعی می‌دهد. دیسکوها و کاباره‌های بزرگ برای جوان‌ها می‌سازد و به عقاید تمام اقشار احترام می‌گذارد. می‌خواهی عابد و زاهدی با پیشانی پینه‌بسته در مدینه و بصره باش یا جوانی آتئیست و اهل رقص و آواز در دمشق، همه را در دایره‌ی اسلام خود نگه می‌دارد. می‌گوید کسی را طرد نکنید. دوقطبی درست نکنید. برای بت‌پرست‌های شام بت‌های بزرگ و طلایی از شرق آسیا وارد می‌کند و برای مسلمان‌های دوآتیشه، مسجدهای متنوع و مختلف می‌سازد. وفادار به آرمان هرکه هرچه خواست بکند است و اصلا دین را با سیاست قاطی نمی‌کند. از یهودی، مسیحی و مسلمان به یک اندازه در حکومت خود استفاده می‌کند. او معتقد به دولت فراگیر و پلورالیسم دینی است. برای سلبریتی‌ها ارزش و احترام قائل است و هوای‌شان را دارد. به سفارش یک سلبریتی مهمترین زندانی سیاسی خود را آزاد می‌کند. یزید تمام صفاتی که در جهان مدرن امروز به عنوان «ارزش» شناخته می‌شوند را دارد. هر از گاهی نگاهی به ارزش‌های خود بیندازید. رسانه در بلندمدت صفاتی را که قبلاً اَخ و تف می‌کردید را به عنوان ارزش و نقطه‌ی قوت آنچنان به خوردتان می‌دهد که روحتان از آن خبردار نمی‌شود و به خودتان که می‌آیید می‌بینید عاشق ویژگی‌های یزید روضه‌هایی شده‌اید که از کودکی‌هایتان هر وقت آب می‌خوردید، بعد از سلام به حسین به او لعن می‌فرستادید. ✍🏻 زهرا کبیری پور 💠‌@Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دل‌نوشت
روایت پانزدهم امِ عمرو مادر باشی، پسرت را مقابل چشمانت سر بریده باشند، سرش را به سویت پرتاب کرده باشند؛ اما تو به جای اینکه بشکنی، عمود خیمه‌ات را از جا دربیاوری و به سمت میدان بروی! بانو بحریه چقدر شما مرد بودید، مردتر از تمام نامردانی که صدای هل من ناصر حسین را شنیدن و از جایشان تکان نخوردند. من مطمئنم اگر امام شما را با جمله‌ی جهاد بر زنان واجب نیست به سمت خیمگاه روان نمی‌کرد، مردتر از تمام مردان می‌جنگیدید و بیش از سه نفر را از پای در می‌آوردید. شما مادر همان پسر یازده ساله‌ایی هستید که وقتی در مقابل امامش ایستاد گفت: مادرم مرا امر به قتال کرد. شما همسر جُناده‌ایی هستید که امروز الگویی است برای تمام کسانی که آرزوی ایستادن کنار امامشان را دارند. **** سلام بر شما و بر فرزند شهیدتان. سلامی از دل ایرانی که محب اهل‌بیت است بر روح پاک و مقدس شیرزنی از دیار کربلا. ✍🏻 زهراکبیری‌پور منبع: رياحين الشريعه، ج ۳، ص ۳۰۴. عمادزاده، تاريخ زندگانى امام حسين علیه‌السلام، ج ۲، ص ۳۳. **** @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در پی یاری حسین(ع) 🔅کنانه بن عتیق، صحابی پیامبر، فدایی حسین(ع) كنانة بن عتيق التغلبی از بزرگان، قاریان و عابدان کوفه بود. کنانه در جوانی یکی از اصحاب پیامبر(ص) بود که به همراه پدر خود در غزوه‌ی احد و خندق ایشان را همراهی کرده بودند. کنانه در جنگ‌های زمان خلافت امام علی(ع) نیز دلاورانه در کنار آن حضرت جنگیده بود. او یکی از پهلوانان کوفه بود و در ایامی که سیدالشهدا(ع) به کربلا رسید، برای یاری او خود را به آن حضرت رساند. کنانه تا ظهر عاشورا دلاورانه جنگید و شهید شد. او یکی از شهدائی است که در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به او سلام داده شده است. «السلام عَلَى كنانة بن عتيق» کاش روزی برسد و نام ما هم در کنار نام شهدایی چون کنانه ثبت شود. ✍🏻 زهرا کبیری پور منبع: پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، جمعی از نویسندگان، ج ۱، ص ۳۲۲. @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دل‌نوشت
روایت شانزدهم گمنام صدای هلهله و پایکوبی از تمام شهر به گوش می‌رسید مثل تمام زن‌های خانه‌دار مشغول انجام کارهای روزانه بود بی‌خبر از همه جا. اما خوب که گوش تیز کرد، این همه سر و صدا به نظرش عادی نیامد. به کوچه رفت و دید مردم به سمتی می‌دوند و ولوله‌ایی برپاست، برای اینکه بداند ماجرا از چه قرار است، به پشت بام خانه رفت. دستش را بالای پیشانی گذاشت تا آفتاب نتواند مانع دیدش شود. دقایقی می‌گذشت که ماتش برده بود. به صحنه‌ی رو به رویش خیره مانده بود ناگهان لب گشود و با صدای بلندی گفت: شما اُسرای کدام فرقه‌اید؟! صدای رسا اما محزونی پاسخ داد: ما اسیران آل محمدیم. با شنیدن این جمله گویی آتشی به دلش افتاد. سراسیمه از پشت بام به منزل دوید و دقایقی نگذشته بود که با تعدادی چادر و روبند بیرون رفت و آن‌ها را میان زنان و دختران کاروان اُسراء تقسیم کرد، چهره‌اش اما پر از غصه و درد شده بود، هنوز جمله‌ایی که شنیده بود را باور نکرده بود و از اعماق وجودش آرزو کرده بود که ای کاش اشتباه شنیده باشد. به گمانم خود زینب(س) نیز بعد از آن جمله، دلش سوخته بود: اسیران آل محمد... **** سلام بر آن بانوی گمنامی که نامدار شد. سلام بر او و قلب مهربانش از قرن‌ها بعد، از ایران. ✍🏻 زهراکبیری‌پور منبع: محمد محمدی ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ترجمه عبدالهادی مسعودی، ص۱۰۷. @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌‌در پی یاری حسین(ع) 🔅جَبَلَة بن علی شیبانی  جبلة بن علی از قبیله‌ی شیبان، قبیله‌ای معروف از بکر بن وائل بود. او عاشق علی(ع) بود و در جنگ صفین در کنار او و دوشادوش او با پدر یزید جنگید. بعد از علی(ع) هم در کوفه مانده بود و تا صدای یاری خواستن مسلم پسر عقیل برادر علی(ع) را شنید به یاری‌اش شتافت و در قیام او شرکت کرد. جبله پس از شهادت مسلم(ع)، نزد قبیله خود رفت و پنهان شد و وقتی شنید حسین(ع) فرزند علی(ع) به کربلا آمده، به یاری او شتافت. او در روز عاشورا در همان نخستین حمله به شهادت رسید و مزد زحماتی که در یاری علی(ع) و فرزندان او متحمل شده بود را از دستان امیرش گرفت. نام او در زیارت ناحیه غیر معروفه آمده است: السَّلَامُ عَلَی جَبَلَةَ بْنِ عَلِی الشَّیبَانِی ✍🏻 زهرا کبیری‌پور منبع: بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق: محمودی، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ اول، ۱۳۹۴ق، ج۳، ص۴۸۲. @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم پرواز می‌خواد... لطفا بفرستید برای آن‌هایی که خودشان را به خواب زده‌اند، شاید بیدار شوند! @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ستایش اشک‌های کودکی‌هامان در تمام دوران مدرسه ساعت هفت صبح راهی مدرسه می‌شدم. هفت و نیم زنگ اول درسی‌مان زده می‌شد، یازده و نیم مهیای نماز می‌شدیم و دوازده‌و نیم هم رسیده بودیم خانه. نهارمان را چشم در چشم آقای حیاتی، بابان و خانم اصغری می‌خوردیم. خواب بعداز نهار در خانه‌ی ما جزو فعالیت‌های اجباری محسوب می‌شد. تا شب هر ساعتی برای‌مان یک مفهوم تکراری داشت. اما محرم که می‌آمد از ساعت هفت صبح مجالس روضه شروع می‌شد چه روزهای درسی که کلاس‌ها نیم ساعت دیرتر شروع می‌شد و معمولا مربی پرورشی هر روز صبح کمی روضه‌خوانی و مداحی برایمان تدارک می‌دید و چه روزهای تعطیل که مادر را در روضه‌های خانگی همراهی می‌کردیم. از صبح زود تا شب از این روضه به آن روضه آوراه و سرگشته بودیم. بعدها با هیئت محبین اهل‌بیت(ع) آشنا شدم که هر هفته جمعه شب‌ها برگزار می‌شد و در شب‌های ولادت و شهادت نیز برنامه‌ی فوق‌العاده می‌گرفت. اما روضه‌های اول صبح مدرسه با تمام روضه‌های دیگر فرق داشت «والصبح اذا تنفس» كه هوا ترتمیز بود و ته‌مانده‌ی انرژی‌های خوب سحر هنوز توی فضا باقی مانده بود. فرشته‌ها رزق بیدارها را بیشتر از سهم آدم‌های خواب کنار می‌گذاشتند. پرنده‌ها دل و دماغ خواندن داشتند. روضه‌های اول صبح مدرسه بی‌ریا بودند. قر و فر روضه‌های عصر و شب را نداشتند. هیچ‌کس لباس مشکی مجلسی، کفش روفرشی و روسری مجلسی نمی‌پوشید. بچه‌های گیج از خواب، نمک آن روضه بودند. از دل‌انگیزترین خوشی‌های روزگار این بود که هر صبح با گلوی خشک می‌گفتیم: صلى الله علیک یا اباعبدالله ✍🏻 زهرا کبیری پور @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹«مؤمن آفرینی» در جامعه‌ی شیعه‌ی زمان ائمه بود و امروز نیست. مؤمن زیستی در جامعه‌ی صدر اسلام بود و امروز نیست. آن‌ها مؤمن زیست می‌کردند و مؤمن می‌مردند و مؤمن می‌آفریدند. ▫️کتاب همرزمان حسین(ع) ✍🏻امام خامنه‌ای