eitaa logo
دوشکاچی
132 دنبال‌کننده
225 عکس
56 ویدیو
0 فایل
📘کتاب #دوشکاچی 🎙خاطرات #علی_حسن_احمدی 📖چاپ اول : سال۹۸ 📚ناشر : #سوره_مهر 📍موضوع : #دفاع_مقدس ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🇮🇷 @dooshkachi 💻 dooshkachi.blog.ir ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯ 🌍اخبار رسمی ما را فقط از این کانال پیگیری بفرمائید.
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️برای عده‌ای جنگ در رأس امور نبود! 📖از برادر رسولی خواستیم تا کاری برای نیروها انجام بدهد و هر طور شده، جای مناسبی برای آنها پیدا کند. او هم به ما گفت: «باور کنید من خودم بیشتر از شما ناراحت این وضعیت هستم، اما چه کار کنم؟ توی این شهر به هر مسئولی که مراجعه می‌کنیم، هیچ کسی با ما همکاری نمی‌کنه و اگر هم جایی داشته باشند، چیزی بروز نمیدن!» به او گفتم: «خب پس حداقل نیروها رو بفرستید مرخصی. اگه همین‌طور بمانند، زیر چادرها تلف میشن.» گفت: «نمیشه. تازه باید آموزش‌ها رو هم فشرده‌تر کنیم.» با لحن جدی‌تری گفتم: «مگه امام نمی‌گه جنگ در رأس اموره؟ پس چرا بعضیا این مطلب رو نمی‌فهمن؟» آه بلندی کشید و سکوت کرد. چند لحظه بعد گفت: «شما چند روز مرخصی بگیرید و توی شهر بگردید. ببینید جای مناسبی میشه پیدا کرد؟ اگه جایی پیدا کردید، بیایید و اطلاع بدید تا با هم بریم و اونجا رو ببینیم.» 👈تکمیلی این خاطره در کتاب 📚خاطرات 📒 🌐 خرید اینترنتی کتاب👇 https://bistoonart.com https://sooremehr.ir/book/3321 🇮🇷 @dooshkachi
📸 دیدگاه خالق عکس دوشکاچی ✍️ آقای از عکاسان دفاع مقدس درخصوص لحظه خلق تصویر ماندگار دوشکاچی می‌گوید : ایشان مرا ندید، ولی من غرق تماشایش بودم. وقتی شما این عکس را نگاه می‌کنید، این حسی که در آنجا در خود من بود، مرا یاد فیلم «عمر مختار» انداخت که در آن صحنه آخر برای این که وفاداری خودشان را ثابت کنند، همگی زانوهایشان را می‌بندند. 🎙خاطرات 📚انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب 👇 https://bistoonart.com https://sooremehr.ir/book/3321 🇮🇷 @dooshkachi
🔸نبرد نفس‌گیر در کاتو 📖آتش‌بارهای ما همچنان با شدت تمام بر دامنه غربی ارتفاع کاتو و روی آن اجرای آتش می‌کردند. زمان زیادی نگذشت که نیروهای دشمن روی ارتفاع مستقر شدند. بر اثر شلیک گلوله‌های فراوان، دوباره قنداق قبضه‌ها توی زمین فرو رفت. در همین هنگام برادر صفایی خودش را با یک ماشین به ما رساند و با حالتی سراسیمه گفت: «زود باشید! سریع بجنبید، قبضه‌ها رو جمع کنید و همه رو بریزید پشت ماشین‌ها. باید برگردید عقب. اگه همینجا وایسید، ممکنه اسیر بشید. نیروهای دشمن دارند کاتو رو دور می‌زنند و به این سمت پیشروی می‌کنند. اگه برسند و پل رو تصرف کنند، همه اسیر میشیم.» فرصت کافی برای جابجایی قنداق‌ها وجود نداشت. هر کاری کردیم تا آنها را بیرون بکشیم، موفق نشدیم؛ حتی آنها را با سیم بُکسُل هم به ماشین بستیم، بلکه این‌طوری از زمین جدا شوند، اما این کار هم بی‌فایده بود. زمان به سرعت می‌گذشت و نیروهای دشمن هر لحظه به ما نزدیک‌تر می‌شدند... 👈تکمیلی خاطره در کتاب 📚خاطرات 📒 🌐 خرید اینترنتی کتاب👇 https://bistoonart.com 🇮🇷 @dooshkachi
💐روز پاسدار مبارک💐 🎙یکی از بخش‌های مهمّ کارنامه‌ی ، و سپاه است؛ یعنی حوادث، جریانات نتوانست این تشکیلات مستحکم و قوی‌بنیه را از مسیر اصلی و درست، به بهانه‌ی اینکه دنیا تغییر کرده، زندگی تغییر کرده، منحرف کند ... اگر کسی از بنده سؤال بکند که حالا شما از این بچّه‌ها، از این فرزندان راضی هستید، خواهم گفت که صددرصد راضی‌ام! امّا قانع نیستم، خیلی، . 📖بیانات ۱۳۹۲/۰۶/۲۶ و ۱۳۹۸/۰۷/۱۰ 📚 کتاب (خاطرات ) 📍 🇮🇷 @dooshkachi
🌷ابوذر زخمی 📖...کسی داخل ساختمان نبود. با خودم گفتم: «نکنه خدای نکرده بلایی سر فرمانده و بچه‌ها آمده باشه؟» سریع از آنجا بیرون آمدم تا از وضعیت بچه‌ها و فرمانده گردان پرس‌وجو کنم. در محوطه پادگان گشتی زدم و با صحنه‌های دلخراشی روبه‌رو شدم! شدت ویرانی‌ها زیاد بود. تعدادی از بمب‌ها در نزدیکی برخی از ساختمان‌ها منفجر شده و درها و پنجره‌های آنجا را از ریشه کنده بود، طوری که دیگر امنیتی برای آنجا وجود نداشت. در محوطه پادگان، گودی بزرگی دیدم که تعجبم را بیشتر کرد. بمبی در آنجا منفجر شده و آسفالت کف پادگان را به قدری گود کرده بود که اگر به اندازه سه کامیون خاک داخلش می‌ریختیم، پُر نمی‌شد! ... 👈تکمیلی خاطره در کتاب 📚خاطرات 📒 🌐 خرید اینترنتی کتاب👇 https://bistoonart.com 🇮🇷 @dooshkachi
🔺تواضع و بردباری حاج ناصح 📖... آن بسیجی در مقابل غُرزدن‌های ابراهیم ساکت بود و چیزی نمی‌گفت. به آنها که رسیدم، صدا زدم: «چیه ابراهیم؟ چه شده؟» تا مرا دید، گفت: «بابا بیا خودت رو برسان! بار قاطر روی زمین افتاده، یکی هم گیر من آمده و دلش خوشه که می‌خواد با عراقی‌ها بجنگه، ولی بلد نیست بار یک قاطر رو ببنده! ...» آن بسیجی رویش را برگرداند. تا او را دیدم، با تعجب گفتم: «سلام حاجی! خوبی؟» ابراهیم زمانی که دید من آن بسیجی را «حاجی» خطاب کردم، برای لحظه‌ای طناب را نگه داشت و با تعجب از من پرسید: «این کیه؟!» گفتم: «حاج ناصح، فرمانده تیپ.» تا این را شنید، رنگ رخساره‌اش تغییر کرد و داشت از خجالت آب می‌شد ... این بار با لحن آرامی گفت: «حاجی ببخشید. متوجه نشدم که شمایید.» حاج ناصح که با صبر و بردباری تمام غرولندهای او را تحمل کرده و چیزی نگفته بود، به ابراهیم گفت: ... 👈تکمیلی خاطره در کتاب 📚خاطرات 📒 🌐 خرید اینترنتی کتاب👇 https://bistoonart.com 🇮🇷 @dooshkachi
📍علی‌حسن احمدی در کنار پدر بزرگوارش ابراهیم احمدی 🔹 نوروز ۱۴۰۱ 🔸 🇮🇷 @dooshkachi
👤 دیدگاه کاربران درباره کتاب دوشکاچی ✍️ آقای از فرهنگیان و معلمان آموزش و پرورش : من با خواندن کتاب دوشکاچی یاد کتاب دختر استالین افتادم. در آن کتاب علی‌الظاهر خاطرات دختر استالین را می‌خوانی، اما در پایان خود را درگیر و آشنا با بخش مهمی از تاریخ جهان می‌بینی. در این کتاب هم شما تنها با خاطرات یک نفر درگیر نمی‌شوی، بلکه نقبی می‌زنی به برهه‌ای از تاریخ و از آن پررنگ‌تر فرهنگ مردمانش، خصوصاً مردم غرب کشور که از نزدیک درگیر جنگ بوده‌اند. نکته جالب هم این‌که در حین خواندن متوجه می‌شوید او نقش فرماندهی پاسداران وظیفه و نه داوطلبان جنگی را بر عهده داشته است و تاریخ جنگ را از این زاویه هم روایت می‌کند. خلاصه این‌که به نظرم این کتاب ارزش تبدیل شدن به تحقیق دانش‌آموزی یا دانشجویی را در زمینه‌های اجتماعی و ... داراست. 🎙خاطرات 📚انتشارات 📍 🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب 👇 https://bistoonart.com 🇮🇷 @dooshkachi
🌾امروز سیزده بدره! 📖نیروها را با اتوبوس و تجهیزات و وسایل گردان را با ماشین‌های دیگر راهی کرمانشاه کردیم. بخش زیادی از مسیر را طی کرده بودیم که تصمیم گرفتیم در بین راه توقفی داشته باشیم و استراحتی کنیم. خانواده‌های زیادی را دیدم که گروه‌گروه به طبیعت آمده بودند و تفریح می‌کردند. با دیدن آن همه جمعیت تعجب کردم! با خودم گفتم: «چرا این همه آدم اینجا جمع شده‌اند؟!» کمی که فکر کردم، گفتم: «خب، شاید امروز جمعه است و مردم هم با خانواده برای تفریح به طبیعت آمده‌اند.» از یکی از بچه‌ها پرسیدم: «امروز جمعه است؟» گفت: «نه، پنجشنبه است.» با تعجب گفتم: «پس اینها امروز اینجا چه کار می‌کنند؟!» نگاهی به من کرد و گفت: «مگه خبر نداری؟» گفتم: «نه!» گفت: «امروز سیزده بدره!» تازه فهمیدم که سال نو شده و ایام نوروز هم به پایان رسیده است، ولی من اصلاً از این موضوع خبر نداشته‌ام! 👈تکمیلی این خاطره در کتاب 📚خاطرات 📒 🌐 خرید اینترنتی کتاب👇 https://bistoonart.com https://sooremehr.ir/book/3321 🇮🇷 @dooshkachi