• جنگ خونین!🪖
پارت دوم: اودت بعضیوقتها از زبان بزرگترها میشنید که وضع دنیا روز به روز بدتر میشود و کشورهای بیشتری درگیر جنگ میشوند، این را هم میدانست که انفجارهایی که هر از گاه جان هموطنانش را میگرفتند تحفه جتها و موشکهای بریتانیایی بودند که مثل نقل و نبات بر سرشان میبارید. با اینحال او جوانتر از این بود که اینچیزها را بهدرستی بفهمد و درواقع چیزی از دنیا نمیدانست، تنها چیزی که اودت میخواست محلی امن برای زندگی در کنار برادرش بود.
با رسیدن به مقصد از درهای شکسته ساختمان یک طبقه گذشت، نردبان دست سازی که میان تلی از زبالهها دفن شده بود را به بخش ویران شدهای از سقف تکیه داد و با تنی لرزان بالا رفت. وقتی سر کوچکش از اتاق زیر شیروانی مخفی و جمع و جور نمایان شد صدای هیجان زدهای گفت:《خواهر برگشتی؟》
@Eema_Ennea | #ادمین_گلسا
• جنگ خونین!🪖
پارت سوم: اودت با سرزنش هیس هیس کرد:《ساکت! گشتیها هنوز بیرونن!》پسرک ساکت شد و با شرمندگی عقب کشید، قامت کوچک و لاغر اودت بالاخره نمایان شد و خواهر و برادر به کمک یکدیگر نردبان را بالا کشیدند. اودت با خستگی گوشهای نشست و از داخل بقچه گرده کوچکی از نان خشک، تکه کوچکی پنیر و قمقمهای آب بیرون کشید.
پسرک کنارش نشست و به شام ناچیزشان خیره شد. هفتهها بود که چنین وضعی داشتند، با این حال دیگر برای غذا غر نمیزد چون میدانست خواهرش برای به دست آوردن همین غذا هم ساعتها در کارخانه تسلیحات نظامی بیگاری میدهد.
نگاهش را بالا آورد و در هوای گرفته و نیمه تاریک اتاق به خواهرش خیره شد که کبودی تیره رنگی روی گونه اش خودنمایی میکرد. از او پرسید:《خواهر...صورتت چی شده؟》
@Eema_Ennea | #ادمین_گلسا
• جنگ خونین!🪖
پارت چهارم: اودت سر پسرک را نوازش کرد:《چیزی نیست نیک. افتادم زمین و صورتم به یه سنگ خورد، کلی ازشون اون بیرونه.》
نیک که ظاهرا قانع شده بود سری تکان داد و مشغول بلعیدن تکه نانی شد که اودت به دستش داده بود. اودت با دیدن مشغولیت پسر لبخند تلخی زد که فورا به دلیل درد گونهاش جمع شد، هرگز قصد نداشت به برادرش بگوید چون قصد گرفتن حقوق کامل و منصفانهاش را داشته از سرکارگر کتک خورده است آن هم فقط به این دلیل که برایش دفتر و کتاب کوچکی بخرد.
پسرک بیچاره از صبح تا شب جز برای قضای حاجت از اتاقک زیر شیروانی خارج نمیشد و تمام مدت خودش را با نقاشیهای ذغالی روی دیوار مشغول میکرد، به نظرش اگر کتابی برای خواندن داشت کمتر حوصلهاش سر میرفت یا به یاد گذشته میافتاد، ولی حالا نه تنها حقوق، که کارش را هم از دست داده بود و باید به دنبال کار جدیدی میگشت.
@Eema_Ennea | #ادمین_گلسا
• جنگ خونین!🪖
پارت پنجم: اودت شغلش را دوست نداشت و آدمهایی که برایشان کار میکرد را حتی بیشتر... ولی با وجود وحشت و ترس بیپایانش از خارجیان به پول نیاز داشت و کاری جز بیگاری در کارخانه که در توان دستان کوچک و ترک خوردهاش باشد، نمییافت.
در نهایت هر دو دقایقی را صرف خوردن و انجام کارهای دیگر کردند و بعد کنار یکدیگر روی کپه کاهی دراز کشیدند و لحاف مندرسی را دور خود پیچیدند. نیک در تاریکی به جثه محو خواهرش خیره شد و زمزمه کرد:《خواهر... تو که منو تنها نمیذاری؟ درست مثل مامان و بابا که یه روز دیگه چشماشونو باز نمیکردن؟ تو گفتی اونا رفتن یه جای خوب، ولی چطور دلشون اومد بدون ما برن؟》
@Eema_Ennea | #ادمین_گلسا
• جنگ خونین!🪖
پارت ششم: ادامه حرفهای نیک در میان صدای پرواز جتهای جنگی دشمن که به زوزه کفتارها میمانست، محو شد و پسرک با لرز در آغوش خواهرش مچاله شد، اودت او را در آغوش گرفت و همانطور که نوازش وار دستش را بر پشتش میکشید به صدای لرزان او گوش فرا داد:《خواهر... تو... تو که بدون من... نمیری به اون جای خوب؟》
اودت بدن نحیف نیک را در آغوش کشید:《قول میدم هیچوقت تنهات نذارم نیک! حتی اگه خواستم برم یه جای خوب تو رو هم با خودم میبرم خب؟ خواهر هیچوقت ولت نمیکنه!》
پسر بااطمینان، احساس امنیت و آرامشی که از آغوش و سخنان او میگرفت چشمانش را بست و به خواب عمیقی فرو رفت، اودت دستی به گونههای بیرون زده برادرش کشید و زیر لب کلماتی را که از کشیش غریبهای شنیده بود، زمزمه کرد:《با هم، پیوسته در زندگی و مرگ!》
@Eema_Ennea | #ادمین_گلسا
• جنگ خونین!🪖
پارت هفتم: کمی بعد اودت از میان سقف مخروبه نگاه دزدانهای به آسمان انداخت و قبل از اینکه صدای غرش جت دیگری تن کوچکش را بلرزاند گوشهای نیک را محکم گرفت. دلشوره امانش نمیداد و نگرانی مثل پیچک زهرآلودی بر شاخههای افکارش پیچیده بود.
اگر این مخفیگاه بیشتر از این در برابر فروریختن دوام نمیآورد چه؟ اگر بمبی بر فرق سرشان کوبیده میشد چه؟ اگر وقتی به دنبال کار رفته بود یکی از همین بمبها برادرش را از او میربود چه؟
@Eema_Ennea | #ادمین_گلسا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• جنگ خونین!🪖 پارت هفتم: کمی بعد اودت از میان سقف مخروبه نگاه دزدانهای به آسمان انداخت و قبل از ای
• جنگ خونین!🪖
پارت هشتم: با بیچارگی دستانش را محکمتر به دور پسرک پیچید و تصمیم گرفت که فردا با نیک بهدنبال مخفیگاه امنتری بگردند، اگر بیصدا و در سایهها حرکت میکردند مطمئنا کسی متوجهشان نمیشد و خارجیان نیک را دستگیر نمیکردند تا به اردوگاه کار اجباری یا بدتر از آن، به ارتش جوانان بفرستندش. آری، باید همین کار را میکردند.
دخترک خسته بیشتر از آن نتوانست به افکارش ادامه دهد، تنش خسته بود و ذهنش از آن هم خسته تر... پس همانطور که دست نیک را محکم در دست میگرفت بهدنبال او دنیای خواب کشیده شد.
اودت آنشب دروغ نمیگفت، صبح روز بعد که مردم خرابههای بمباران شب قبل را به امید یافتن موجودی زنده میگشتند با جسد خونین دو کودک روبرو شدند که دست در دست هم و با لبخندی بر لب، همراه یکدیگر دنیا را بدرود گفته بودند.
@Eema_Ennea | #ادمین_گلسا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• افراد #Type1 تو #محل_کار چطورین؟ 📹 بخش هفتم: تیپ یکیها تو ارزیابی و بررسی بخشهای از کار افتاده
• افراد #Type1 تو #محل_کار چطورین؟ 📻
بخش هشتم: یکی از دانشگاههای بزرگ دولتی، یکی از دوستای تیپ یکی من رو استخدام کرد تا عملکرد واحد بهداشتشونو بازسازی کنه، اون در عرض سه سال اونجا رو از یه واحد بشدت ناامید کننده به یه واحد کارآمد و سربلند تبدیل کرد! به طوری که بعضی از دانشگاهها مسئولای واحدهای بهداشتیشونو اونجا فرستادن تا از عملکرد اونا الگوبرداری کنن!
@Eema_ennea | #ادمین_می
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• نقاط ضعف #type8 💣 بخش اول: تیپ هشت ها به خاطر این چالشگر نام گرفتن که حالت تهاجمی و تقابلگرایانه
• نقاط ضعف #type8 💣
بخش دوم: گناه مرگبار تیپ هشت ها شهوت هست، اما نه به مفهوم جنسی اون. تیپ هشت ها به دنبال استقامت هستن. اون ها انسان هایی پر انرژی هستن و دوست دارن همون جایی باشن که کنش و انرژی وجود داره و اگه نتونن همچین محیطی رو پیدا کنن، اون رو میسازن. تیپ هشت ها بیشتر از هر تیپ دیگه ای در انیاگرام انرژی دارن. اون ها انسان های آتشین مزاج، پر شور و حرارت و عمل گرا و سریع هستن که جام زندگی رو تا جرعه آخرش مینوشن و بعد جام رو پایین میارن و برای یه بار دیگه همه آدمای توی کافه رو مهمون میکنن.
@Eema_Ennea | #ادمین_هرماینی
افراد تیپ نُه در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟
• حد وسط سلامتی #type9🔍
بخش اول: از درگیری میترسن برای همین سعی میکنن دیگران رو ایده آل فرض کنن و با خواستهها و نیازهای اونها سازگار بشن. به کارهایی که واقعاً دوست ندارن انجام بدن “بله” میگن. 🤦🏻✨
@Eema_Ennea | #ادمین_مانیا
• توصیههایی برای رشد و پیشرفت #type1🌻
این قسمت: به الگوهای فکری خودتون توجه کنین🧩
بخش اول: یک دفتر یادداشت روزانه داشته باشین و زمانهایی رو یادداشت کنین که شما در قضاوتها، باورها، انتقادها یا رفتاراتون خیلی غیر منعطف و متعصب بودین و فقط عقیدهتون رو صرف نظر از اینکه درسته یا غلط و بدون ایجاد تغییری بیان میکردین.
@Eema_Ennea | #ادمین_ماریا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• نقاط ضعف #type7 ❤️🩹 بخش سوم: من وقتی فهمیدم شکمبارگی گناه مرگبار این تیپ هست، احساس کردم که حتم
• نقاط ضعف #type7 ❤️🩹
بخش چهارم: تیپ هفت ها تشنه انگیزه و محرک هستن. از اون ها بپرسید که چقدر کافی هست و اون ها به شما میگن:«فقط یکم بیشتر.» مشکل همینه، هرگز هیچی کافی نیست، حداقل برای رفع اشتهای سیری ناپذیر اونها هیچی کافی نیست. گابور ماته، روانپزشک و نویسنده، معتادان رو به «ارواح گرسنه» تشبیه میکنه، موجودات مسحوری که «گردن های لاغر، دهان های کوچک، اندام های نحیف و شکم های خالی باد کرده و بزرگ» دارن. تصویر غمانگیزی هست، اما این تصویر توصیف مناسب مشکل تیپ هفت هست.
@Eema_Ennea | #ادمین_هرماینی
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
●من یه تیپ پنجی هستم... :) 5. من زمانی رو برای تنهایی نیاز دارم. 6. اگه دلم بخواد مردم بدونن که چ
●من یه تیپ پنجی هستم... :)
9. مردم اسرافکار هستن، ولی من از داشتههام نهایت استفاده رو میبرم.
10. من اغلب متوجه میشم که نظاره کردن رو به مشارکت ترجیح میدم.👀
11. من به خودم اعتماد دارم و در مورد دغدغههام اول فکر میکنم و بعد تصمیم میگیرم.✔️
12. من نمیفهمم چرا مردم دور هم جمع میشن که فقط خوش بگذرونن.🙄
#type5
@Eema_Ennea | #ادمین_آلبا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما راهمان را با آرمان فتح قدس و زمینه سازی برای حکومت جهانی عدل آغاز کرده ایم و ان شاءالله هم این چنین خواهد شد..!
- سید مرتضی آوینی
| قدس آزاد خواهد شد |
@Eema_Ennea | تیم شخصیت شناسی ایما
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• گناه مرگبار #type5 📚 بخش هفتم: تیپ پنج ها، شش ها، هفت ها سه گانه «ترس یا اندیشیدن» رو میسازن (که
• نقاط ضعف #type5 📚
بخش هشتم: آلبرت انیشتین، الیویر ساکس و دیوید لینچ، از معدود شخصیت های تیپ پنج هستن که از مسیر معمولی و کلیشه ای فاصله گرفتن و موضوعاتی رو بررسی کردن که افراد کمی بهش پرداخته بودن. برای ایجاد اعتماد به نفس (و بعضی اوقات احساس برتری کردن از بقیه) و محافظت از خودشون در برابر دیگران، چه راه بهتری از تبدیل شدن به یه متخصص در یه حوزه مطالعاتی خاص وجود داره؟
@Eema_Ennea | #ادمین_هرماینی
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
افراد تیپ شش در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟ • حالت سالم #type6🔍 بخش آخر: این افراد
افراد تیپ شش در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟
• حد وسط سلامتی #type6🔍
بخش اول: وقت و انرژی خودشون رو صرف جایی میکنن که به نظرشون ایمن و پایداره؛ ویژگی اصلی اونها اینه که با سازماندهی جلو میرن و به دنبال اقتدار و امنیت مداوم هستن. اونها همیشه هوشیار و پیش بینی کننده مشکلاتن. 🧑🏻💻✨
@Eema_Ennea | #ادمین_مانیا
• توصیههایی برای رشد #type7 📈
⚡️این قسمت: کامل به صحبتهای دیگران گوش کنین!
پارت اول: افراد تیپ هفت، معمولا بیشتر با ذهنشون گوش میکنن تا با قلبشون؛ ولی گوش کردن کامل به معنی گوش دادن با هر دو هستش. به عبارت دیگه وقتی که به صحبت دیگران گوش میکنین، از خودتون بپرسین اونها راجع به چیزی که صحبت میکنن، چه فکر و احساسی دارن.🔍
@Eema_Ennea | #ادمین_اسمارت
• مشاغل مناسب برای #type6 :💻
بخش اول: زمانی که تیپ شش شما را به عنوان همراه خود بپذیره،از ارادت کاملش برخوردار خواهید شد! نوع شش فوق العاده قابل اعتماد و مسئولیت پذیره. به گونه ای که اگه نیمه شب باهاش تماس بگیرین پذیرایتان خواهد بود. ضعفش رها شدن و نداشتن امنیت و شغله...
@Eema_Ennea | #ادمین_ملودی
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• کودکی #type3👦🏻 بخش دوم: اونها بچههای باحال رو میشناسن و شاید برخلاف خواسته و احساسات خودشون، تل
• کودکی #type3👦🏻
بخش سوم: کودکان تایپ سه سعی میکنن کارهایی رو که از نظر اطرافیانشون ارزشمنده، انجام بدن و شکست رو جدی میگیرن. این بچهها افرادی متمرکز و به طور طبیعی اهل رقابتن، چون معتقدن مردم اونها رو به خاطر دستاوردهاشون دوست دارن. اونها کودکانی هستن که میخوان ثابتقدم باشن و این کار رو هم انجام میدن.
@Eema_Ennea | #ادمین_آسمان
اگه #type4 حیوون بود:
پلنگ 🐈⬛️
تو فرهنگ بومی آمریکا، پلنگ سیاه نماد احساسات پنهان، درون گرایی، چند بعدی بودن و قدرته. پلنگ به ما یادآوری می کنه که بیشتر برای درک احساسات خودمون وقت بذاریم.
مثل پلنگ، تیپ های چهار هم درونگرا و خلاق هستن. اونا افرادی هستن که خودشون در درون خجالت و ترس رو بدون اینکه کسی متوجه بشه تجربه می کنن.
افرادی که به روح جانوران اعتقاد دارن، معتقدن کسایی که توتم پلنگ دارن، بسیار شهودی و هنریان.
@Eema_MBTI | #ادمین_لیلا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• مشاغل مناسب برای #type3 :💻 بخش اول: تیپ سه عاشق پیروزی هستش. در هرکاری که انجام میده فوق العاده ر
• مشاغل مناسب برای #type3 :💻
بخش دوم: پیشنهاد
• وکیل
• مدیر
• مدیریت کسب و کار
• سیاستمدار
• حسابدار
• مشاور مالی
• نماینده املاک
• دانشمند
• بازاریابی
• تبلیغات
• کارآفرین
• جراح
• بانکدار
• تحلیلگر مالی
• مدیریت رسانه های اجتماعی
@Eema_Ennea | #ادمین_ملودی
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
افراد تیپ دو در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟ • حالت سالم #type2🔍 بخش اول: فوق العاده
افراد تیپ دو در حالت های روانی مختلف به چه شکلی دیده میشن؟
• حالت سالم #type2🔍
بخش دوم: اونا همدل، دلسوز و به فکر دیگرانن! اغلب مراقب و نگران نیازهای بقیه افراد هستن و درکل افرادی متفکر، خونگرم و بخشندهان. همچنین در ارتباط با دیگران برخورد صمیمانه ای دارن. 🤝✨
@Eema_Ennea | #ادمین_مانیا
ایما | شخصیت شناسی انیاگرام
• کودکی #type2👧🏻 بخش اول: بچههایی که بیاراده دوست دارن همه رو راضی و خشنود نگه دارن، احتمالاً دار
• کودکی #type2👧🏻
بخش دوم: این کودکان که معمولاً افراد حساسی هستن، احساسات خودشون رو به طور علنی نشون میدن و بعضی اوقات به این علت که فکر میکنن دوست داشتنی نیستن، نشونه غم رو در چهره اونها میبینین.
@Eema_Ennea | #ادمین_آسمان