eitaa logo
انرژی مثبت😍
5.1هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
5 فایل
به نام خدا تبلیغات نه ازنظرمارد میشود ونه تاییدمیشود😍 تعرف تبلیغات قیمت مناسب 👎 https://eitaa.com/joinchat/866648400C9a1ea12469 ایدی👎 @massomeostadi لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/438763812C2474888f1e
مشاهده در ایتا
دانلود
. هیچ آدم عاقلی پیدا نمی شود که یک غذای خوشمزه و گران قیمت را به خاطر در آمدن یک تار موی ناقابل در آن دور بیندازد. چیزهای با ارزش زندگی، مثل خانواده، فامیل، دوستان، روابط صمیمی، شغل و هر چیزی را که وجودشان ارزشمند است، و به لحظات زندگی رنگ و معنا میدهند و به راحتی هم به دست نمی آیند، کمتر از یک ظرف غذا نیستند. به خاطر درآمدن یک تار مو آنها را خراب نکنید و با یک تلخی دل چرکین نشوید و دورشان نیندازید. گاهی فقط کافیست بدون اینکه حرکت خاصی انجام دهید، تنها کمی صبوری کنید تا دل به هم خوردگیتان از آن تلخیهای طبیعی خودبخود تمام شود. صبر و ظفر، هر دو دوستان قدیمند بر اثر ِ صبر نوبت ِ ظفر آید بگذرد این روزگار تلخ تر از زَهر بار دگر روزگار چون شِکَر آید 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🏵خوشبختی مکان و شرایط نیست 🌼احساسی است که باید آن را بلد شد 🌻شبیهِ غم، شادی، خشم و 🏵تمامِ احساس هایِ دیگر... 🌼برایِ غمگین نبودن، 🌻باید بخواهی که غمگین نباشی 🏵و برای خوشبخت بودن هم، 🌼باید بخواهی که خوشبخت باشی... 🌻گاهی قدم بزن، کتاب بخوان و 🏵موسیقیِ مورد علاقه ات را گوش کن 🌼خوشبختی، اتفاقی نیست که بیفتد، 🌻یک حسِ نابِ درونی است، 🏵باید آن را ایجاد کرد. 😍😊 @Energyplus_ir
♥ ⊱╮ღ꧁  ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱• #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ چیزی از حرفای مردونه‌اشون نمیفهمیدم برای همین رفتم آشپزخونه پیش نیهان! سر گاز بود و داشت غذارو میچشید! آروم رفتم پشت سرش و نیشگونی ازش گرفتم و گفتم: -کثافت اون حرفا چی بود دم در بهم زدی! از جا پرید و گفت: نیهان: دیوونه این چه طرز اومدنه؟ ترسیدم! -منظورت از اون حرفا چی بود؟ نیهان ملاقه رو گذاشت تو بشقاب و با شیطنت گفت: نیهان: امیر رو دیدی؟! -اره دیدم! خیلی لامصب جذابه! نیهان: برو تو کارش! -یعنی چی؟! نیهان: ببین خواهر عزیزم، راستشو بهت بگم از معراج برای تو شوهر در نمیاد! بیخیالش شو! -چه ربطی به معراج داشت؟! نیهان: دارم میگم فکر معراج رو از سرت بنداز بیرون! معراج واسه تو شوهر نمیشه، منظورم اینه! -وا، حالا تو چرا یهو گیر دادی به اون بدبخت؟! نیهان: اون بدبختی که داری میگی هرشب هرشب مهمون داره... -چیکار کنم تو میگی؟! نیهان: من میگم امیرو نگاه کن -وا دیونه‌ایا، بابا دو ساعت نیست یارو اومده و من دیدمش! نیهان: هرچی چه فرقی میکنه! -من نمیتونم، درسته رفتارای معراج خیلی زشت و زننده‌اس، ولی خب من دوسش دارم هنوزم! نیهان: اون چی؟ اونم تورو دوستت داره؟! -ن، یعنی نمیدونم ولی فکر میکنم نه! ادامه داستان👎 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓 ✨پنج شنبه تون عالی و شاد 🌻✨امروز برای همه دوستانم 🍁✨روزی پراز عشق و محبت 💓✨پراز افتخار و سربلندی 🌻✨پراز صلح و سازش 🍁✨پراز دوستی و مهربانی 💓✨پراز دلخوشى و 🌻✨پراز خبرهای خوب آرزومندم 🍁✨روزتون زیبـا و در پنـاه خـدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌺🍃 🌺خـــدایا🙏 💫 عاقبت دوستانم را 🌺به خوشبختی ختم کن 💫و زندگیشان را قرین سلامت بدار 🌺ای صاحب فضل و 💫کمال و عزّت و عظمت 🌺امـروز را روز خوب و شادی 💫 برای خودم، عزیزانم و 🌺دوستان همیشه همراهم قرار بده 💫آمیـــن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خدای من چگونه ناامید باشم، 💚در حالے ڪه تو امید منی ✨چگونه سستے بگیرم 💚ڪه تو تڪیه‌گاه منی ✨ای آنڪه با ڪمال زیبایے و نورانیت خویش 💚آنچنان تجلے ڪرده‌اے ڪه ✨عظمتت بر تمامے ما سایه افڪنده 💚نگاه خود را از ما مگیر 😍😊 @Energyplus_ir
♥ ⊱╮ღ꧁  ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱• #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ نیهان دستمو به آرومی گرفت و منو رو صندلی میز غذاخوری نشوند و خودشم نشست: نیهان: ببین میدونم احساست چیه! میدونم الان تو چه حالی هستی ول باور کن آیهان، معراج الان اصلا به فکر ازدواج نیست! -خب میدونم بعدشم من عجله‌ای واسه ازدواج ندارم باور کن! یهو جدی شد و تشر زد: نیهان: تو غلط میکنی! -وا مگه زوریه؟ نیهان: بابا تو یه نگاه به امیره بنداز! جا برادری خیلی خوبه! -قبول دارم ولی مبارک صاحابش بلند شد و گفت: نیهان: برو بابا، مسخره کرده منو! خندیدم و گفتم: -باشه حالا قهر نکن! رفت سر ظرفشویی و بشقاب‌های شام رو آماده کرد و گفت: نیهان: برو بابا! پسره هرشب یه نفرو میاره رو تختش ترتیبشو میده، دلتو به چیش خوش کردی؟ راست می‌گفت! واقعا دلمو به چیش خوش کرده بودم؟! اصلا مگه قلب اینارو میفهمه که بخوان دنبال جواب این سوالا بگردم؟! ادامه داستان👎
شکرگزاری یعنی صدای پرنده تو را به وجد آورد و تا بیکرانی هستی بکشاند نوای موسیقی حدیث عشق در گوش ات بخواند پرتو خورشید تو را تا به اوج نور و روشنایی رساند و جانت را به شوق در آمیزد طنین موج ها روحت را بنوازد و بیکرانی و عظمت خالق را به رخت کشاند در عطر گلی گم‌ شوی و در عبودیت معبود خود را بیابی دانه های باران که بر جان هستی میخورد روح تو را جلا دهد و به شور و مستی درآورد یعنی مناجات باد را بشنوی ذکر درخت و گل و گیاه و تمام هستی در گوش جانت بپیچد بر هر چه چشم بگردانی تجلی خدا باشد و عشق به آفرینشی که در ذره ذره این هستی که به فریاد آمده است را به چشم دل ببینی شکر این است که جز او نبینی ، نشنوی و نجویی در این حال است که تمام وجود تو ثناگو شده است و آنچه که از این شکر سر بر خواهد آورد خود خالق با تمام عظمتش هست یک شکر تو از هزار نتوانم کرد ......🍃🍃🌸 😍😊 @Energyplus_ir
♥ ⊱╮ღ꧁  ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱• #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ من عاشق و بودم و کور! ولی مگه میشد اینارو به قلبم بفهمونم؟ ن نمیشد! هیچی نمیفهمید! اصلا با آدم عاشق سر این چیزا بحث نکنید چون نمیفهمه! به نشیمن رفتم! تا روی مبل نشستم، زنگ در به صدا دراومد! خواستم بلند شم در رو باز کنم که نوید گفت: نوید: ن بشین آجی خودم میرم! - مسیری نیست میرم خودم... با خوش رویی گفت: نوید: ن آجی جان زحمت میشه برات! رفت در رو باز کرد! در کمال تعجب معراج بود! این غول بیابونی مگه مهمون نداشت؟ واسه چی اومده بود پس؟! جلو اومد و خیلی خشک و جدی با امیر دست داد! عین چوب خشک کن بود کثافت! ایش! چقد این رفتاراش که انگار آدمارو از بالا نگاه میکنه، رو مخه! ادامه داستان👎
آموخته ام زندگی همیشه عالی و کامل نیست اما همیشه همانی است که تو میسازی پس آن را به یادماندنی بساز، و هرگز اجازه نده کسی خوشبختی تو را از تو بگیرد 😍😊 @Energyplus_ir
♥ ⊱╮ღ꧁  ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱• #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ من روی مبل تک نفره نشسته بودم و کنارم یه مبل دو نفره بود! رو به روی من هم نوید و امیر نشسته بودن الان معراج اومد کنارم روی مبل دو نفره نشست! نگاهی بهم انداخت و گوشیشو از جیبش دراود! حسم بهم گفت که میخواد واسه من پیام بفرسته! حدسمم درست بود! پیامش اومد: معراج: میبینم که گل از گلت شکفته! چشات چهارتا شد! چرا باید گل از گلم بشکفه؟! براش نوشتم: -چر اینو میگی؟! پوزخندی زد و سریع نوشت: معراج: معلومه خوشحالی! حوصله بحث باهاشو نداشتم، و هیچی نگفتم! نوید: وای چقد هوا سرد شده! امیر: خیلی، دیشبم که شیفت بودم نصف بیمارام، مریض بودن! ولی یه ویروسه خیلی باید مراقبت کنیم همگی! چی؟ شیفت؟ دکتره مگه؟! معراج: نمیدونستم امیر جان تو بیمارستان هم مشغولی! احساس کردم این حرفو با طعنه زد! ادامه داستان👎
دلیل که باشد تمام ناممکن های دنیا ممکن می شوند دلیل تنها نقطه امیدبخش در جهان پر از سیاهی است جهانی که هر روزش پر از اتفاقات ناممکن است، جهانی که حال خوب میان مردمانش کمیاب است. جمعیتی از آدم ها که برای حل کردن مشکلاتشان یکدیگر را تخریب می کنند. و حالا دیگران برایشان اهمیتی ندارد، تو خوب باش تو مثل اکثریت نباش و به فکر دیگران باش تا جهان خودت زیبا شود! تو دلیل زندگی کردنت را پیدا کن، آنوقت تمام مشکلات را با تمام توانت حل خواهی کرد. تو دلیل ادامه دادنت را پیدا کن، تا ببینی چقدر قدرت حل کردن مشکلات را داری، وقتی آن دلیل باشد تا آخرین نفس خواهی رفت، وقتی آن دلیل باشد تا اعماق اقیانوس ها برای پیداکردنش، تا میان جنگل ها و کوه ها برای بدست آوردنش خواهی رفت، حتی اگر لازم شود، میان تمام ماسه های کویر را هم خواهی گشت تا فقط پیدایش کنی! پس یادت باشد اول دلیل را برای خودت پیدا کن، به آن دلیل ایمان داشته باش، نا ممکن های ذهنت را پاک کن و تا آخرین نفس برای دلیل زندگی ات بجنگ. 😍😊 @Energyplus_ir
یه چیزایی هست ڪه هیچوقت نمیشه اونارو برگردوند سنگ وقتی پرت بشه حرف وقتی زده بشه موقعیت وقتی از دست بره زمان وقتی بگذره دل وقتی بشڪنه پس حواسمون باشه چون خیلی زود دير ميشه 😍😊 @Energyplus_ir
اگر مدام از آینده بترسی ، باخته ای ... چرا که زندگی تو همچون بادکنکی می شود در دستان کودکی که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین می برد 😍😊 @Energyplus_ir
❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️ "خوشبختی" یعنی باور کنیم هیچ انسانی کامل نیست و انسان ممکن الخطاست ... خوشبختی یعنی قبل از اینکه به فکر تغییر دادن دیگران باشی، "قاضی" زندگی خودت باش... 😍😊 @Energyplus_ir
زمان کوتاه است و لحظات برگشت ناپذیر زندگی، حبابی بیش نیست ساده تر ببینیم ساده تر بگیریم ساده تر بخندیم زندگی عشق است 😍😊 @Energyplus_ir
💥💫💥💫💥💫💥💫💥💫💥 جا خواهم زد! دردهایم را در آغوش خواهم کشید و مصمم‌تر از همیشه، ادامه خواهم داد. این خاصیتِ من است؛ که مشکلاتم را شبیه به انگیزه می‌بینم، شبیه به داغِ سوزانی، که وادارم می‌کند سریع‌تر از همیشه گام بردارم. من به لطفِ دردهایم، هر روز قوی‌تر می‌شوم، نه جا می‌زنم، نه کم می‌آورم، می‌ایستم و ادامه می‌دهم، دوام می‌آورم و موفق می‌شوم... 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک حبه نور .... « وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ... » خدا میگه من طرف تو هستم! حالا دیگه هر کی خواست بزار بره، هر کی خواست بزار بهت پشت کنه! هر کی خواست تنهات بزاره؛ هرکی خواست باورت نکنه ولی تو بدون خدا رو داری و همین برای همه‌ی دنیات کافیه.. .😍😊 @Energyplus_ir
♥ ⊱╮ღ꧁  ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱• #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ امیر ولی خیلی با وقار رفتار کرد: امیر: بله خیلی وقته! نوید: امیر جان قبل از موزیک به طبابت مشغول بودن! امیر: عزیزمی داداش! معراج: عه چه جالب! من تا الان هیچ برخوردی با امیر نداشتم! امیر خیلی جنتلمنانه گفت: امیر: عزیزی معراج جان، سعادت نداشتم! معراج: قربونت! نوید: خب امیر جان برنامه چیه؟! امیر: راسش من دوست دارم یه اکیپ بسازم، خودمم کارای میکس و مسترشو انجام بدم! و تو و معراج جان هم اگه دوست داشته باشید خواننده های بند رو تشکیل بدید! نوید: منم خیلی موافقم باهات! نظر تو چیه معراج! معراج لب و لوچه کج کرد و گفت: معراج: برای شروع دوباره من خوبه! امیر: در خدمتتون هستم! ادامه داستان 👎
واگر امیدی درتوبمیرد خدا،امیدهای‌فراوان‌دیگر درونت زنده‌می‌کند... خدایانورقلبم‌باش🤲💌 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎یک روزی میاد که می‌گی خداروشکر که نشد خداروشکر که اتفاق نیفتاد خداروشکر که مال من نشد پس عزیز از همین الان بدان که خدا حواسش بهت هست آرام باش و شکرگزار. ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎😍😊 @Energyplus_ir
🤫🚫 در نزدیکی بخارا دختری زندگی می‌کرد که زیباییش زبان زد عام و خاص بود و این خبر به گوش پادشاه زمان هم رسیده بود پادشاه دستور داد تا بروند و دختر را به قصر آورند و نامه ای هم به دست فرمانده اول داد و گفت این نامه را به دست دختر برسانید و تا به بخارا نرسیده اید حق ندارید این نامه را باز کنید فرمانده هم قبول کرد و راهی بخارا شد قبل از غروب خورشید فرمانده به بخارا رسید و سریعا نامه را به دست دختر رساند دختر شروع کرد به خواندن نامه و بعد با نگاهی پر از ترس به فرمانده از هوش رفت‌ فرمانده با تعجب نامه را برداشت تا ببنید چه چیزی باعث شده است دخترک از هوش برود ناگهان چشمش خوردبه اولین شرط پادشاه ، پادشاه شرط گذاشته بود که اگر دختر بتواند معمای پایین صفحه را حل کند می تواند انتخاب کند که همسر شاه شود یا نه در غیر این صورت او باید با شاه ازدواج کند و انتخابی در کار نیست اما معما از این قرار بود که آن چه زمانی است که هم خورشید در آسمان است هم هوا تاریک است ؟ فرمانده که معما را دید با خودش گفت خب جواب این سوال خیلی راحت است دخترک که بهوش آمد جواب را به او گفت دختر هم قبول کرد و راهی قصر شد طولی نکشید که به قصر پادشاه رسیده اند و دخترک اذن ورود طلب کرد پادشاه که در پوست خود نمی گنجید سریعا دستور داد تا آنها وارد شوند دختر که وارد شد پادشاه محو تماشای چشمان سیاه و گونه های سرخ او شد دختر سلام کرد و اجازه خواست تا جواب معما را بگوید پادشاه گفت:سلام بر تو ای مه دخت زیبا ما منتظر پاسخ تو هستیم دختر گفت:عرض کرده بودید که چه زمانی است که هم خورشید در آسمان هم هوا تاریک است باید بگویم که خورشید همیشه در آسمان ولی این ما هستیم که او را در شب نمی بینیم برای همین گمان میکنیم در تاریکی خورشید نیست پادشاه از جواب زیرکانه دختر بسیار خشنود شد و میان جمع از او پرسید که آیا همسری ما را قبول میکنید یا میخواهید به بخارا برگردید دخترک زیبا که در بدر ورود دلش را به پادشاه داده بود بعد از کمی مکث گفت :من دوست دارم باقی عمر را کنار پادشاه عزیز باشم و این شد که ازدواج دختر و پادشاه در تمام افسانه ها و تاریخ ماندگار شد
‍ . 🌀 نشان دهنده هوش و زکاوت یک مرداست 🌀 و نشان دهنده زکاوت یک زن است. 💞زوجها میتوانند با پی بردن به این تفاوت مهم و اصلی، عاشقانه در کنار یکدیگر زندگی کنند 😍😊 @Energyplus_ir
♥ ⊱╮ღ꧁  ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱• #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ زنگ خونه به صدا در اومد! مطمئن بودم که باباس! نوید رفت در رو باز کرد... حدسم درست بود! بابا هم خودش یه تیکه بودا! خیلی خدایی بابا جذاب بود! یکم زیادی جدیدا داشت با گوشی ور میرفت! باید چکش کنم ببینم چخبره! همه با بابا سلام و احوال پرسی کردیم و دیگه کاملا بحث مردونه شد! نیهان اومد کنارم نشست ... کمی به حرفای آقایون گوش کردیم و بعدش نیهان گفت: نیهان: حسین از غروب خوابیده دلم نمیاد بیدارش کنم! -بیدار میشه دیگه نمیزاره بخوابیدا! نیهان: حالا میرم بیدارش میکنم! به حرفام فکر کردی؟! -وا، هنوز یه ساعت نیس که اونارو گفتی! نیهان: رفتم نگاه کردم دیدم همون ماشینی که معراج باهاش اومده بود، هنوز جلو دره! ادامه داستان👎 😍😊 @Energyplus_ir
. همه چی درست میشه، شاید امروز نه ولی در نهایت میشه تا دندون دارید بخندید تا چشم دارید ببینید تا گوش دارید گوش کنید تا سالمید زندگی کنید یادت باشه دنیا منتظر هیچکس نمی‌مونه، پس به لبخند زدن ادامه بده، يه روزى زندگى از ناراحت كردنت خسته ميشه 😍😊 @Energyplus_ir
. مردی درحالی‌که به قصرها و خانه‌های زیبا می‌نگریست به دوستش گفت: «وقتی این همه اموال را تقسیم می‌کردند ما کجا بودیم.» دوست او دستش را گرفت و به بیمارستان برد و گفت: « وقتی این بیماری‌ها را تقسیم می‌کردند ما کجا بودیم ! » انسان زمانی که پیر میشه تازه میفهمه نعمت واقعی همون سلامتی، خانواده، عشق، شادی، باهم بودن، انرژی جوانی و ... "همین چیزای ساده بوده که همیشه داشته ولی هرگز بهشون اهمیت نداده و دنبال نداشته ها بوده " ‌ ‌😍😊 @Energyplus_ir
♥ ⊱╮ღ꧁  ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱• #ܢܚ݅ߊ‌ܘ_ܦ‌ܠܢ‌ܩܢ پس خانوم هنوز تو ح.رم.س.رای سلطان بوده! آروم بهش گفتم: -نیهان من از این رفتاراش خیلی بدم میاد! نیهان: بدبختی، بعد از صد و پنجاه سال، دلتو به کی باختی واقعا؟! -وا مگه من چند سالمه؟ نیهان: اینش مهم نیس، حرفم یه چیز دیگه‌اس! -حرفت هموناس که گفتی! نیهان: بفهم داری به کی دل میبندی آیهان، اگه یه سال پیش بود مشکلی نداشتم، ولی الان معراج خیلی عوض شده!  اخلاقش خیلی بد شده! هرشب ی.ک.ی.و م.ی.اره خ.ون.ش، تازه بابا نمیدونه بفهمه که دیگه واویلا! همه‌ی حرفاش حق بود! ولی چیکار کنم؟ من دلمو باخته بودم به این بیشعوری که اصلا بهم محل نمیداد! نیهان: به حرفام فکر کن دختر من بدتو نمیخوام! -میدونم! نیهان: امیر خیلی خیلی پسر خوبیه! اصلا میدونی چکاره‌‌اس؟ ادامه داستان👎 😍😊 @Energyplus_ir