فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
تقدیم به شما
چهارشنبه تون عالی
امروزتون پراز موفقیت
و پراز اتفاقات زیبا
براتون روزی پراز لطف خداوند
دلی آرام
زندگی گرم و
یک دنیا سلامتی آرزومندم
روز خوبی پیش رو داشته باشید
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
نیایش صبحگاهی 🤍
❄️خدایا
در روز میـلاد
با سعادت حضرت فاطمه زهرا س ❤️
به حق بی بی دو عالم
خانم حضـــــرت فاطمه زهرا (س)
دعا برای دوستانم اینست 🙏
حاجت ها همه حاجت مندان را به
لطف و کرمت و به برکت روا بفرما
و امروز را به همه خیر و برکت
وسلامتی عطا بفرما 🙏
❄️آمیـــن
#نیایش_صبحگاهی
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🌳هیچ درختی
به خاطر پناه دادن به کبوترها🕊
بی بار و برگ نشده است
تکیه گاه باشیم
مهربانی سخت نیست🤍
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_نوزده
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
بالاخره رسیدم و با دستهای لرزون کلید انداختم و در رو باز کردم و با دیدن کفشهای بابا ،عرق سردی روی پیشونیم نشست…وایستادم تا فکر کنم و یه دروغی رو سرهم کنم که در راهرو باز شد و اعظم اومد بیرون…برخلاف هر روز خیلی اروم بهش سلام کردم…..یهو بابا رو پشت سر اعظم دیدم….بابا تا منو دید، غرید:تا حالا کدوم گوری بودی؟؟؟با لکنت گفتم:خونه ی آبجی مهری….بابا عصبانی تر شد و بهم حمله کرد تا بزنه که اعظم بین ما قرار گرفت…بابا در حالی که تلاش میکرد دستش به من برسه گفت:دروغ هم میگی؟؟؟مهری اینجا بود و نیم ساعت پیش رفت…..میگفت یکهفته است که تورو ندیده…اعظم به زبون محلی قربون صدقه ی بابا رفت و گفت:اقا !!غلط کرده…بچگی کرده….تورو خدا خودتو از بین نبر….ببین رنگت پریده….برای قلبت عصبانیت ضرر داره…ولی بابا گوش نکرد و با کمر بند زد به کمرم……قبلا هم کتک خورده بودم اما این دفعه بابا خیلی عصبانی بود و بدجوری کتکم زد…..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هرگز
سكوت را با ناديده گرفتن
آرامش را با پذيرفتن
و مهربانى را با ضعيف بودن
اشتباه نگير
@arameshkade ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
.از صدای گذر آب چنان فهمیدم ؛تندتر از آب روان عمر گران میگذرد ... زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست ... آرزویم این است : آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست🌱❤️.
@arameshkade ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
.از صدای گذر آب چنان فهمیدم ؛تندتر از آب روان عمر گران میگذرد ... زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست ... آرزویم این است : آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست🌱❤️.
@arameshkade ❤️
.
هر چه بگوییم،☝️
هر کاری که بکنیم،
حرف مردم باد هواس👌
مردم همیشه برایش حرف در می آورند.
پس با حرف مردم زندگی نکنیم .
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_بیست_یک
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
بابا ارومتر شد و با حالت لج و لحبازی گفت:حالا کار رو میخواهد چیکار؟؟؟بتمرگه خونه..زود گفتم:درس که نزاشتی بخونم ،حداقل کار کنم…. هم پول در بیارم و هم سرگرم باشم…بابا صداشو برد بالا و گفت:بشین پای دار مادرت..اون خدا بیامرز از پای این دار کم پول در نیاورده..با پررویی گفتم:نمیخواهم.دار رو میبینم یاد مامان میفتم…بعد شروع کردم به گریه…گریه بابت تحقیرهایی که اون روز شده بودم…گریه بابت درد کمر بند بابا…گریه بخاطر درس نخوندنم…بابا که فکر کرد گریه ام بخاطر دلتنگی مامانه سکوت کرد و فقط گفت:لازم نکرده…کار خواستی به داداشت بگو پیدا کنه…بعداز این ماجرا ته دلم از اعظم خوشم اومد آخه به موقع به دادم رسیده بود….همون شب تصمیم گرفتم رفتارمو باهاش بهتر کنم…دو روز اصلا از خونه بیرون نرفتم تا بابا یه کم ارومتر بشه.روز سوم به بهانه ی خرید یه وسیله، با اصرار از اعظم اجازه گرفتم و قول دادم یک ساعته برگرد.اعظم گفت:برو ،،فقط زود بیا که بابات متوجه نشه..تا اینو گفت با خوشحالی صورتشو بوسیدم و رفتم بیرون…….
ادامه در پارت بعدی 👎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز زن و روز مادر مبارک🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای داشتن آرامش بیشتر،
فقط کافیه کمتر غصه بخوری،
بیشتر توکل کنی !
کمتر فکر کنی و بیشتر احساس کنی !
کمتر اخم کنی و بیشتر لبخند بزنی !
کمتر به دل بگیری و بیشتر ببخشی !
کمتر کفر بگی و بیشتر شکرگذاری کنی !
به خدا قسم آرامش یعنی همین ها ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ خدایا!
بی نگاه لطف تو، هیچ کار به سامان نمی رسد!
نگاهت را از ما دریغ نکن.
❄️ خدایا!
عنانمان را از دست نفسمان بستان
و یاد خودت را چنان در دلمان بنشان
که تو از چشممان ببینی
و از گوشمان بشنوی
و از زبانمان بگویی.
❄️ خدایا!
نگاهمان را از غیر خودت بگردان...
الهی آمین✨
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
هرچی سنم بیشتر میشه ،بیشتر می فهمم که برد واقعی با اوناییه که می تونن از چیزهای کوچیک زندگیشون لذت ببرن و براش ذوق کنن.
از هوای خوب،ابرای تو اسمون،از پیاده روی،از یه لیوان چایی،دیدن فیلم،گوش دادن به موزیک ،بوی غذا،کتاب خوندن.
#توئیت🌱💛
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هر چه بگوییم،☝️
هر کاری که بکنیم،
حرف مردم باد هواس👌
مردم همیشه برایش حرف در می آورند.
پس با حرف مردم زندگی نکنیم .
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
از پیری پرسیدم خوشبختی چیست؟
گفت: اگه میخوای "سلامت" باشی
موقع بیماری پدر و مادرت بهشون برس
اگر میخواهی "ثروتمند" شوی
به پدر مادرت کمک مالی کن....
اگه میخوای خوشبخت باشی
با پـدر و مـادرت "مـهربان" باش...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
هیچکس را
درزندگیتان ملامت نکنید
آدمهای خوب،
برایتان شادی می آورند..
وآدمهای بد، تجربه.
بدترین ها، درس عبرت میشوند،
وبهترین ها، خاطره!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای داشتن آرامش بیشتر،
فقط کافیه کمتر غصه بخوری،
بیشتر توکل کنی !
کمتر فکر کنی و بیشتر احساس کنی !
کمتر اخم کنی و بیشتر لبخند بزنی !
کمتر به دل بگیری و بیشتر ببخشی !
کمتر کفر بگی و بیشتر شکرگذاری کنی !
به خدا قسم آرامش یعنی همین ها ..
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
💥هشدار جدی برای تمامی آقایان که به این بیماری ها درگیر هستند👇🏻
دیابت/پیش دیابت/اختلالات آقایان/ناباروری/ترک اعتیاد/واریکوسل/پروستات
💥برای درمان به کانال جوین شین👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3038118457C3460534908
✅کلینیک رمز و راز سلامتی معتبرترین کانال در ایتا
❗️درمان ریشه ای مشکلات آقایان 😱
❌به افراد کم سن و سال توصیه نمیشود
💯درمان ریشه ای مشکلات آقایان توسط آقای رسول زاده
💢شما هم میتوانید رابطه ی با کیفیتی رو تجربه کنید‼️‼️
برای دیدن #رضایت درمانجو ها به کانال زیر عضو شوید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3038118457C3460534908
✅ معتبرترین کانال طب سنتی در ایتا✅
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_بیست_دو
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
از خونمون آمدم بیرون ومستقیم رفتم پیش رضا…محل پاتوقشو میدونستم کجا…..وقتی رسیدم تا رضا منو دید خوشحال اومد پیشم و گفت:اینجا ضایعست که سوار موتور بشی…برو سر خیابون اصلی میام اونجا سوارت میکنم….از خوشحالی رضا به وجد اومدم و از اینکه براش مهم بودم خوشحال شدم و گفتم:باشه…اون روز باهم رفتیم یه پارک تفریحی و کلی باهم حرف زدیم…رضا شخصیت خاصی داشت…..در حالیکه علنا بیکار بود ولی همیشه پول داشت و خیلی خوب خرج میکرد…مدام میگفت که من متکی به خودم هستم و از خانواده ریالی نمیگیرم…اون روز رضا گفت:شیرین !!…ازت میخواهم اگه واقعا منو دوست داری دیگه با هیچ پسری نباشی…قول میدی؟؟؟من رضا رو بخاطر محبتهاش و اینکه هیچ انتظارشومی ازمن نداشت دوست داشتم برای همین قبول کردم و بهش قول دادم دیگه با کسی دوست نشم…رضا قربون صدقه ام رفت و گفت:تو اولین دختری هستی که عاشقت شدم….با خوشحالی لبخند زدم و گفتم:من هم خیلی وابسته ات شدم و دوستت دارم،وبرگشتم خونه.
ادامه در پارت بعدی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
خـــــــداوند منشاء زیبایی و مهربانیست✨🙏🏼😌
و تو پنجـــــرهای به سوی او
قلب و روحت را بازکن تا وسعت بیابـــــــی و زیباییهای بیشتری را در خود جای دهی...
دنیا را همیشه از دریچه ای نو بنگــــــــر
خوب بیاندیش روزت را بساز👌
که خالق لحظات زیبای
زندگی خودت هستی...✨👌😌
.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
جاهایی که متعلق بهت هستن رو
تمیـــــ✨ــــــز کن.
خونــــهت،
اتاق خــــــوابت،
ماشینت، ذهنت، قلبت.
چیزهای جدیدی تو راهه،
حواست باشه که به خوبی ازشون استقبال کنی!🌱✨☺️
.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_بیست_سه
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
دو روز بیرون نرفتم و روز سوم با یه بهانه ی دیگه رفتم پیش رضا….یه کم که حرف زدیم ،رضا گفت:راستی شیرین!!!من چند روز نیستم و میخواهم برم شهرستان….این چند روز توی خونه بمون و هیچ جا نرو تا من برگردم…همون لحظه یهو دلتنگش شدم وگفتم:رضااا…دلم برات تنگ میشه…رضا گفت:زود برمیگردم عزیزم….فقط مواظب خودت باش..قول میدم چهار روزه برگردم.شیرین!!!!هر وقت برگشتم دو بار جلوی در خونتون با موتور گاز میدم و حرکت میکنم….این رمز منو تو…. اینطوری تو متوجه میشی و میای بیرون…اشک توی چشمهام جمع شد و با تکون دادن سرم حرفشو تایید و ازش خداحافظی کردم…وقتی رسیدم خونه همش به رضا و حرفهاش فکر کردم و متوجه شدم که رضا رو خیلی دوست دارم..یه جورایی دلم براش میلرزید و عاشقش شده بودم…به شوخیها و حرفهاش عادت کرده بودم…انگار کمبود محبت منو رضا جبران میکرد…رضا از این نکته ضعف من استفاده کرد و خودشو توی دلم جا کرده بود…..
ادامه در پارت بعدی 👇