.
زندگی بالا و پایین دارد
گاهی آرام ودلنواز
گاهی سخت وخشن
الهی
قایق زندگیتون همیشه
درحال حرکت به سوی
بهترین های این دنیاباشه
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
مهمترین چیزی که یاد گرفتم
اینه که هر کسی میتونه
قلب داشته باشه
ولی وجدان نصیب هر کسی نمیشه
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_عباس
#فراز_و_نشیب_زندگی
#پارت_شصت_دو
سلام اسمم عباس بزرگ شده ی یکی ازروستاهای غرب کشور
همون روزبه نگین زنگ زدم گفتم بهتره بریم توافقی ازهم جدابشیم واین موضوع روتموم کنیم گفت خیلی خوش به حالت میشه من تاتلافی تمام کارهات روسرت درنیارم ومهریه ام رونگیرم ول کنت نیستم...گفتم ببین تو به من دروغ گفتی ومن میدونم تو با فرهاد رابطه داشتی... بهترعکسهای که برات فرستادم رونگاه کنی مطمئن باش پلیس خوب میتونه امارهمه چی رودربیاره نگین گوشی روقطع کردبعدازده دقیقه پیام دادنصف مهریه ام روبده ازت جدامیشم انقدرازنظرروحی روانی تحت فشاربودم که حاضربودم تمام داریم روبدم وفقط ارامش داشته باشم فوری قبول کردم وبافروختن ماشینم ومقداری سهام پس اندازم نصف مهریه اش روجورکردم بعدازسه هفته ازهم جداشدیم
روزی که ازمحضرامدیم بیرون فرهادپسرامیرخان امددنبالشون رفتن نمیتونم حس اون لحظه ام روبراتون توصیف کنم تاخونه پیاده رفتم به زندگیم بعدازنگین فکرمیکردم من واقعادوستداشتم امااون لیاقت عشق پاک من رونداشت..تقریباسه ماهی طول کشیدتایه کم روبه راه شدم تونستم به زندگی عادی برگردم....
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
تا زمانی که تلخی زندگی دیگران را شیرین میکنی، بدان که "زندگی" میکنی. در جستجوی عشق نباش! خودت عشق باش و عشق خلق کن.
جایی که تنفر تبدیل به عشق شود بهترین جای دنیاست...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
خوشبختی مانند یک بوسه است.
برای اینکه از آن لذت ببرید
باید آن را با کسی سهیم باشید.
🕴 برنارد ملتز
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
رؤیاهای خودتان را بسازید در غیر این صورت فرد دیگری شما را برای ساختن رؤیایش به کار خواهد گرفت.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هفت چیز بدون هفت چیز خطرناک است :
🌞دانش بدون شخصیت !
☘سیاست بدون شرافت !
🌞علم بدون انسانیت !
☘ثروت بدون زحمت !
🌞لذت بدون وجدان !
☘تجارت بدون اخلاق !
🌞عبادت بدون ایثار ...!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_عباس
#فراز_و_نشیب_زندگی
#پارت_شصت_سه
سلام اسمم عباس بزرگ شده ی یکی ازروستاهای غرب کشور
همون روزبه نگین زنگ زدم گفتم بهتره بریم توافقی ازهم جدابشیم واین موضوع روتموم کنیم گفت خیلی خوش به حالت میشه من تاتلافی تمام کارهات روسرت درنیارم ومهریه ام رونگیرم ول کنت نیستم...گفتم ببین تو به من دروغ گفتی ومن میدونم تو با فرهاد رابطه داشتی... بهترعکسهای که برات فرستادم رونگاه کنی مطمئن باش پلیس خوب میتونه امارهمه چی رودربیاره نگین گوشی روقطع کردبعدازده دقیقه پیام دادنصف مهریه ام روبده ازت جدامیشم انقدرازنظرروحی روانی تحت فشاربودم که حاضربودم تمام داریم روبدم وفقط ارامش داشته باشم فوری قبول کردم وبافروختن ماشینم ومقداری سهام پس اندازم نصف مهریه اش روجورکردم بعدازسه هفته ازهم جداشدیم
روزی که ازمحضرامدیم بیرون فرهادپسرامیرخان امددنبالشون رفتن نمیتونم حس اون لحظه ام روبراتون توصیف کنم تاخونه پیاده رفتم به زندگیم بعدازنگین فکرمیکردم من واقعادوستداشتم امااون لیاقت عشق پاک من رونداشت..تقریباسه ماهی طول کشیدتایه کم روبه راه شدم تونستم به زندگی عادی برگردم....
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
خودشناسی؛ کلید رشد شخصی
آیا تا به حال از خودتان پرسیدهاید که چقدر خودتان را میشناسید؟
خودشناسی یکی از گامهای اصلی برای رسیدن به آرامش ذهنی و زندگی بهتر است. وقتی ما به خوبی خودمان را بشناسیم، بهتر میتوانیم نقاط قوت و ضعفمان را درک کنیم و در مسیر بهبود فردی قدم برداریم.
✅ چطور خودمان را بهتر بشناسیم؟
زمان بیشتری برای تأمل و فکر کردن درباره احساسات خود اختصاص دهید.
با دقت به بازخورد دیگران گوش دهید و از آنها برای شناخت بهتر خود استفاده کنید.
رشد شخصی از همین لحظه آغاز میشود؛ بیایید این مسیر را با خودشناسی شروع کنیم!
#حال_خوب
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هیچ وقت باور اینکه
اتفاقای خوب در راه هستند
رو کنار نگذارید چون معجزه ها
هر روز اتفاق می افتند.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
طورى صحبت كن ،
كه ديگران عاشق گوش كردن به
حرفات باشن . . .
طورى گوش كن ،
كه ديگران عاشق حرف زدن
باهات باشن . . .
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ مباش
ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﺍﺳﺖ ﺍﺯﻣﻌﺠﺰﻩ
ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ
ﺁﻓﺮﯾﺪﮔﺎﻧﺶ ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺍﺯﺵ می کشد
ﻭﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻟﺒﺸﺎﻥ مینشاﻧﺪ.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
سعی نکن بی نقص باشی،
فقط سعی کن از دیروزت بهتر باشی.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_عباس
#فراز_و_نشیب_زندگی
#پارت_شصت_چهار
سلام اسمم عباس بزرگ شده ی یکی ازروستاهای غرب کشور
تقریباسه ماهی طول کشیدتایه کم روبه راه شدم تونستم به زندگی عادی برگردم تواین مدت خانوادم همه جوره کنارم بودن حمایتم میکردن وپدرم بازم شرمندم کردباگرفتن وام روستایی تونست کمکم کنه تاماشین بخرم..روزهامیگذشت من مشغول کارودرس خوندن بودم ترم اخردانشگاه بودم که یه شب توگروه کلاسی یه عضوجدیدرواددکردن اولش خیلی توجه نکردم اماوقتی دیدم باچندنفری داره چت میکنه کنجکاوشدم پروفایلش روچک کردم نگین بودکه دست تودست فرهادعکس گرفته بود...تازه داشتم به ارامش میرسیدم وبادیدن نگین کنارفرهادبازبهم ریختم نه اینکه فکرکنیدهنوزم عاشق نگین بودم نه کلاوجودش ازارم میداد.ازاون گروه لفت دادم تایه مدت ازنگین خبرنداشتم خانوادم خیلی پیگیربودن برام زن بگیرن امابااتفاق تلخی که برام افتاده بوداززن جماعت بدبین شده بودم سفت سخت جلوی خواسته ی خانواده ام وایستاده بودم میگفتم راجع به این موضوع بامن حرف نزنید....
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
طورى صحبت كن ،
كه ديگران عاشق گوش كردن به
حرفات باشن . . .
طورى گوش كن ،
كه ديگران عاشق حرف زدن
باهات باشن . . .
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
نگران حرف مردم نباش
خدا...
پرونده ای
را که مردم مینویسند نمی خواند.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
گاهی خدا می خواهد با دست تو دست دیگر بندگانش را بگیرد
وقتی دستی را به یاری می گیری
بدان که دست دیگرت در دست خداست
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_عباس
#فراز_و_نشیب_زندگی
#پارت_شصت_پنج
سلام اسمم عباس بزرگ شده ی یکی ازروستاهای غرب کشور
اون ترم روتموم کردم مدرکم روگرفتم وتو۲تاداروخونه مشغول به کارشدم تمام وقتم روباکارکردن پرمیکردم یکسالی گذشت یه شب که شیفت بودم دیدم یه خانمی سراسیمه واردداروخونه شدگفت اقاترخداین نسخه روبدون نوبت بهم بدیدبچه ام اصلاحالش خوب نیست
شایدباورتون نشه اماتونگاه اول نتونستم بشناسمش ولی یه کم که دقت کردم دیدم سوداانقدرداغون شکسته شده بودکه جاخوردم اونم انقدرهول بودکه من رونشناخته بود..گفتم سوداخودتی چون ماسک زده بودم ازصدام شناختم...بعدازطلاقم دیگه ازش خبرنداشتم گفتم چی شده گفت پسرم اسهال استفراغ گرفته وحالش اصلاخوب نیست معطل نکردم داروهاش رواماده کردم دادم بهش انقدرعجله داشت که یادش رفت حساب کنه...چندروزی که گذشت سودابایه پسرخوشگل تپل امدداروخونه گفت برای پرداخت بدهیم امدم اون شب توراه یادم افتادپول داروهاروندادم..گفتم قابلی نداره من هیچ وقت خوبیهای توروفراموش نمیکنم خوشحالم که ازدواج کردی امیدوارم کنارهمسروپسرت زندگی خوبی داشته باشی...
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
اگر کسی را دیدید
که درک و فهمی فراتر از
حد متعارف داشت،
حتما از او بپرسید
که چه کتابهایی میخواند . . .!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
رؤیاهای خودتان را بسازید در غیر این صورت فرد دیگری شما را برای ساختن رؤیایش به کار خواهد گرفت.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هرگز به آدمهای مهربان زخم نزنید
آدمهای مهربان در
مقابل خوبی هایِ یکطرفه
هرگز احساس حماقت نمیکنند
چون خوب بودن برای آنها
عادت شده، آدم های مهربان از
سر احتیاجشان مهربان نیستند.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🌸💕روز تون عالی
🌿✨از خدا برایتان
🌸💕یک روز زیبا و
🌿✨سرشاراز سلامتی و لبخند
🌸💕همراه با دنیا دنیا آرامش
🌿✨سبد سبد خیر و برکت
🌸💕بغل بغل خوشبختی
🌿✨و یک دنیا عاقبت بخیری
🌸💕و یک عمر سرافرازی خواهانم
🌿✨روزتون زیبـا و در پنـاه خـدا
🌸🍃سلام صبح بخیر
@
#داستان_واقعی
#صبر_تلخ
#قسمت_صد_هجدهم🎬:
صبح علی الطلوع هنوز آفتاب سر نزده بود که همه بیدار و آماده بودیم برای رفتن به روستای دایی اینا، البته مادرم می گفت طوری بریم که برای پختن نهار کمکشون باشیم، اما بقیه ما به خاطر برخورد بدی که دختر دایی ها باهامون داشتند اصلا دوست نداشتیم زودتر بریم و برای همین مدام با بهانه های الکی این رفتن را به عقب انداختیم.
بالاخره نزدیک ساعتای ده صبح به روستا رسیدیم، طبق اداب و رسوم روستا، الان می بایست مجلس بزن و برقص باشه، البته قبلش بعد از گرفتن دستمال روسفیدی از عروس، عروس را می بردند یه دستی به سر و صورتش می کشیدند و بعد یه تور قرمز می انداختند روی سرش و وارد مجلس می کردند و بزن و بکوب راه می انداختند تا وقت نهار، بعد از خوردن شیرینی و شربت و نهار هم هر کسی می رفت پی کار خودش...
همه ما بالای ماشین بابا بودیم و ماشین جلوی خونه دایی عبدالله متوقف شد، با کمال تعجب دیدیم که در خونه دایی بسته است و خبری هم از جشن و پایکوبی نیست، همه جا ساکت ساکت بود.
مادرم که جلوی ماشین نشسته بود از ماشین پیاده شد و همینطور که لبش را به دندان گرفته بود گفت: اینقدر اومدنمون را عقب انداختین که مراسمشون تموم شده، آخه این خجالتی را کجا ببرم هاااا؟!
میثم ساعت مچی دستش را نشون داد و گفت: مادرمن، نگاه ساعت هنوز ده هم نشده مگه میشه مراسم به این زودی تموم بشه هااا؟!
مادرم شانه ای بالا انداخت و گفت: چمی دونم والا، ببینین در بسته است و سرو صدایی هم نمیاد، خدا را شکر بابای مریضت را تا اینجا نکشیدیم بیاریم.
صمد از بالای ماشین خودش را پایین انداخت و گفت: جای اینهمه بگو مگو، در بزنین دیگه و با زدن این حرف به طرف در رفت و در را زد.
خبری نشد و اینبار من پیاده شدم با سنگ بزرگی شروع کردم به در زدن که صدای زن دایی از پشت در بلند شد: چه خبرتونه؟! سر آوردین...صبر کنید الان در را باز می کنیم.
بعد از لحظاتی در را باز کرد و تا ما را دید با همون لحن طعنه آمیزش شروع کرد به گفتن: به به! خانواده عروس خانم، خیلی عجب تشریف آوردید، هنوز می بایست نیایین...
مادرم همانطور که داخل خونه می شد گفت: شما به بزرگی خودتون ببخشید به خدا ما کله سحر آماده بودیم ، دیگه محبوبه و منیره بچه کوچک داشتن و...
زن دایی پرید وسط حرف مادرم گفت: بفرمایید، تحفه تون توی اون اتاق هست.
مادرم با تعجب گفت: چی شده؟! اتفاقی افتاده؟ اصلا چرا کسی اینجا نیست؟ چرا در بسته بود؟! مگه مراسم ندارین؟!
زن دایی اوفی کرد و گفت: خجالت بکش حلیمه، من نمی دونستم اینقدر کلّاش و حیله گر هستید، یه زن را به جای دختر باکره انداختین گردن ما هنوز دو قورت و نیمتون هم باقی هست؟! آخه کی برای یه زن، یه دختر ناپاک جشن پاتختی می گیره که ما بگیریم؟!
وای خدای من این چی داشت می گفت؟! چه راحت داشت تهمت هرزگی و ناپاکی به مرجان بیچاره که فقط دوازده سال داشت و تا الانم آفتاب مهتاب ندیده بود میزد.
مامان انگار شوکه شده بود با لکنت گفت: چ...چ...چی میگین؟! منظورتون چیه؟! چرا به یه دختر که مثل قران خدا پاک هست همچی تهمت ناروایی می زنی؟!
زن دایی با حالتی برافروخته گفت: زبونت را به دهن بگیر مکار حیله گر، دخترت را چند جا عروس کردی هااا و بعد دست مادرم را گرفت و همانطور که کشان کشان به طرف اتاق عروس می برد گفت: بیا بریم....بیا بریم تا با چشم خودت ببینی و اینقدر مظلوم نمایی نکنی...
همه ما مثل مجسمه خشک شده بودیم واقعا این درد، این تهمت از تحمل همه بیرون بود.
ادامه پارت بعدی👇
📝به قلم:ط_حسینی
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
کلید آرامش
جایی در پس افکار توست
هر صبح که چشمانت
را باز میکنی
با اندیشیدن به رویاهایت
کلید آرامش را روشن کن!
و ببین زیبایهای
روزی دیگر و طلوعی تازه
صبحتون دلنشین❤️
#حال_خوب
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
حسادت احساس وحشتناکی است؛
به هیچ یک از رنج ها شبیه نیست، زیرا در آن هیچ گونه شادی یا حتی غم واقعی وجود ندارد.
فقط رنج می دهد و بس نفرت انگیز است!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
+ امید چیه؟
🌈 امید رویائیه که تو بیداری میبینی.
امید دستیه که میکِشَتِت بیرون وقتی داری غرق میشی.
اون چیزیه که هُلَت میده جلو وقتی درمونده نشستی وسط سختیا.
امید حسیه که باعث میشه ادامه بدی
تلاشیه که برای بردن میکنی حتی وقتی ده بار باختی.
امید نوریه که نمیذاره گم بشی تو تاریکیِ دنیا
امید همه چیزه!
امید همیشه زندگی میبخشه
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
ذهنتان را با افکار مثبت تغذیه کنید
گاهی همه چیز از درون شروع میشود؛ آنچه که فکر میکنیم، به زندگیمان شکل میدهد. وقتی یاد بگیریم ذهن خود را از افکار منفی و استرسها پاک کنیم، آرامش و شادی بیشتری تجربه میکنیم. هر روز کمی از وقتتان را برای خودتان اختصاص دهید، در سکوت باشید، کتاب بخوانید، نفس بکشید و با خود مهربان باشید. تغییر از درون آغاز میشود.
#حال_خوب
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_عباس
#فراز_و_نشیب_زندگی
#پارت_شصت_شش
سلام اسمم عباس بزرگ شده ی یکی ازروستاهای غرب کشور
نمیدونم چرااحساس کردم ازحرفم ناراحت شدیه مکثی کردآهی کشیدگفت انگارزندگی بامن وشماسرناسازگاری داره من باپسرخاله ام به اصرارپدربزرگش ازدواج کردم وناخواسته باردارشدم قبل ازبه دنیاامدن پسرم متوجه شدم شوهرم به شیشه اعتیادداره خیلی تلاش کردم ترکش بدم ولی فایده نداشت حتی چندباربخاطرتوهمهای که میزدباچاقومیخواست سرمن وپسرم روببره ویه شب که ازدستش فرارکردیم دنبالمون میادتوخیابون یه ماشین بهش میزنه درجامیمیره..شنیدن سرگذشت تلخ سودابرام خیلی ناراحت کننده بودهمون روزشماره ام روبهش دادم ازش خواستم هرموقع کاری داشت بهم خبربده ...بعدازاین ماجراسوداچندباری باز امد داروخونه خرید کرد و فهمیدم خونش چند تا کوچه بالاترازداروخونه است..از رفتار و نجابت سودا خوشم میومد و یه شب که با سعید صحبت میکردم رازدلم رو بهش گفتم ازش کمک خواستم سعید گفت اگر مورد تایید خودت هست وبابچه اش مشکلی نداری باخانواده ات صحبت کن ومن اخر همون هفته رفتم روستا..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
اکثر مردم،
حتی خودشان را نیز نمیشناسند
و نمیدانند که واقعا از زندگی چه میخواهند!
پس نظر آنها
در مورد شما چرا باید مهم باشد…؟💫
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir