eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
base.apk
16.28M
📲 نرم افزار فتاوای حضرت آیةالله‌العظمی دام‌ظله‌‌الوارف این نرم‌افزار که به‌تازگی (برای سیستم‌عامل اندروید) منتشر گردیده، حاوی کتب و نیز فارسی معظم‌له است. گویا در آینده کتب عربی ایشان نیز به آن اضافه خواهدشد. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
📘 «واقعة »، جلد دوم با عنوان «سیاقها و ملابساتها» ✍🏻 نوشته‌ی استاد سید محمدباقر (دامت‌برکاته) 🖨 نشر دارالبذرة 🔗کانال تلگرامی «المعرفة الدینیة» ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 توصیه‌های استاد سيد محمد رضا (دامت‌برکاته) به طلاب 📷 بحوث في شرح مناسک الحج، ج۶ صص١٩٧-۱۹۸ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
⬛️ لاک سیاه این روزها پیرامون شرکت کردن یا نکردن افراد فاقد ظواهر دینی (مانند #حجاب) در جلسات #عزاد
➡️ ۲. عبدالله بن صالح از امام صادق(ع): مومن نمی‌بایست در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خداوند متعال انجام می‌شود و او قادر بر تغییر وضعیت آن مجلس نیست. 📖کافی۲: ۳۷۴. [همچنین نک‌. این حدیث] ▫️ فقهای بسیاری طبق این مطلب فتوا داده‌اند و صرفاً برداشت شخصی من از روایات نیست. برای نمونه این فتوای آیةالله‌العظمی (مدظله) را ملاحظه کنید🔻 • شرکت در مجالس عروسی یا جشن‌هایی که در آن برنامه‌های لهوی اجرا می‌‌‌گردد یا شامل امور حرام دیگری است... واجب است فرد در صورت اطلاع یا حضور در چنین مجالسی، به وظیفۀ و حسب شرایط آن عمل کند ... بلکه اگر توانایی نهی از منکر ندارد و حضور او عرفاً موجب تأیید یا تشویق آنان بر گناه و امضای‌ کار آنان محسوب می‌شود، حضور جایز نیست، هرچند صدای و موسیقی لهوی را گوش نکند. 📖رساله‌ی جامع، ج۲، مسئله ۴۰۸؛ با اندکی تلخیص. ⬅️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
📷توضیحی پیرامون نظریه منسوب به آیةالله‌العظمی (مدظله العالی) «آنچه ایشان (دام‌ظله) فرموده‌اند این است که چون زیارت در خودِ روز برای تمام مؤمنان [به‌علت ازدحام] ممکن نیست، از فضل خداوند متعال امید می‌رود به هرکس به این مناسبت زیارت نماید ثواب زیارت امام علیه‌السلام در روز اربعین داده شود حتی اگر پیش از روز اربعین باشد». ✒️📚 @Faede_v_Borhan
تذكرة_للطلاب_من_سماحة_آية_الله_السيد_محمد_باقر_السيستاني_دام_عطاؤه.pdf
186.1K
💠تذکراتی به طلاب علوم دینی 🎙 استاد سیدمحمدباقر (دامت‌برکاته) 🔗 برگرفته از کانال تلگرامی «الفوائد و لطائف العوائد» ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 قاعده کرامت انسان در بوته نقد/۲ • تفاوت شریعت با فقه - موافقت با روح قرآن 🔻استاد محترم بحث خود را در شش محور تنظیم فرموده‌اند که دو محور نخستین عبارتند از: ۱. مبانی تفسیر (توجیه) قاعده؛ ۲. مقتضیات تعقل فقهیانه به مثابه یک روش استنباطی مکمل برای روش های موجود. هرچند تأثیر این مباحث در اصل بحث چندان جدی نیست اما جای انتقاد دارد. لذا برخی از آن‌ها را به طور خلاصه و از باب نمونه مورد بررسی قرار می‌دهیم: ۱. فرموده‌اند: می‌بایست میان شریعت نازل بر نبی اکرم (ص) و فقه موجود فرق گذاشت و نسبت میان این دو عموم و خصوص من وجه است! فارق از اینکه مراد از فقه چیست (نظرات مشهور مراد است یا تک تک آراء آحاد فقهاء یا مسائل اجماعی یا...)؟ باید توجه داشت که به طور فی‌الجمله کسی منکر اختلاف احکام واقعی و ظاهری نیست و عموم فقهای شیعه قائل به مسلک تخطئه (به معنای گسترده‌ی آن) هستند. اما: ▪️اولاً اینکه میزان اختلافات چقدر است و آیا تفاوت های فاحشی با شریعت نازله دارد یا مغایرت ها جزئی است؟ گویا چنین چیزی قابل نفی و اثبات نیست زیرا متوقف بر دسترسی به شریعت نازله و مقایسه آن با فقه است که ـ‌لا اقل‌ـ تا زمان ظهور حضرت حجت(عج) چنین احاطه‌ای منتفی است. بلکه اگر ادعایی در اینجا قابل طرح باشد ناچیز بودن تفاوت میان فقه موجود با شریعت نازله است چنانکه قائلان به اطمینانی بودن ظواهر نصوص و صدور اخبار (فی‌الجمله) ممکن است ادعا کنند. جالب آنکه خود جناب عندلیب در همین نشست تصریح کرده‌اند حجیت را از باب حجیت وثوق می‌دانند (به تبع حضرت آیةالله مدظله؛ نک. مباحث الحجج، ص۱۹۸). از همین‌جا نقد وارد بر سخن ایشان که: «باید میان فهم خود با فهم معاصران اهل‌بیت تفاوت گذاشت» روشن می‌گردد. ▪️ثانیاً اساساً طرح مقایسه میان فقه موجود با شریعت نازله بی‌جا است. چه اینکه کسی جز ولیّ خدا به شریعت دسترسی مستقیم ندارد و سایر مردم ـ‌به خصوص در عصر غیبت‌ـ مکلّف به مراجعه به کتاب و سنت هستند و اگر از آن تخطی نمایند برای خطاهای احتمالی مستحقٌ مؤاخذه خواهند بود. به طور خلاصه اختلاف فقه با شریعت (جزئی باشد یا اساسی) لطمه‌ای به ارزش فقه موجود نمی‌زند و چیزی از مسؤولیت ما در برابر عمل به آن نخواهد کاست. ▫️ ۲. فرموده‌اند: باید روایات را علاوه بر عرضه به متن قرآن به روح آن نیز عرضه کنیم. این مبنایی است که حضرت آیةالله سیستانی (مدظله) و مرحوم آیةالله سید محمدباقر (قدس‌سره) برگزیده و آن را مفاد دانسته‌اند. ارائه‌ی تفصیلی نظریه‌ی این بزرگان در این مختصر نمی‌گنجد، اما به طور اجمالی اشاره می‌کنم که چنین برداشتی از روایات مزبور هیچ دلیل تامی ندارد و آنچه در کلمات صاحبان این نظریه یافت می‌شود عمدتاً آثار و فوائد پذیرش آن است نه استدلال بر آن. بله، اشکالی در مفاد روایات پیش‌گفته مطرح است که شاید همان، منشأ ابراز این نظریه گشته؛ ولی هم اشکال از راه‌های دیگری قابل جواب است و هم این نظریه وافی به حلّ آن اشکال نیست. ◽️ ادامه دارد ⏮ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 بی‌انضباطی در عرضه روایات بر قرآن مجید/۳ •ارزیابی نظریه‌ی موافقت روحیه (۱) 🔰تقریر نظریه‌ی موافقت روحیه سابقاً به مناسبتی اشاره کرده بودم که برخی فقهاء موافقت و مخالفتی را که در مطرح شده، به موافقت و مخالفت «روحی» تعبیر نموده‌اند و نیز اشاره‌وار گفته بودم که دلیل تامّی از این تعبیر پشتیبانی نمی‌کند. مهمترین قائلان به این نظریه حضرات آیات عظام (قده) و (مدّظله‌العالي) هستند. عبارات ایشان حول موضوع از این قرار است: 🔻کلام شهید صدر در بحوث في علم الأصول (ج۷، صص۳۳۳-۳۳۴) : «لايبعد أن يكون المراد من طرح ما خالف الكتاب الكريم، أو ما ليس عليه شاهد منه، طرح ما يخالف الروح العامة للقرآن الكريم، و ما لاتكون نظائره و أشباهه موجودة فيه. و يكون المعنى حينئذ أن الدليل الظني إذا لم‌يكن منسجماً مع طبيعة تشريعات القرآن و مزاج أحكامه العام لم يكن حجة. و ليس المراد المخالفة و الموافقة المضمونية الحدية مع آياته... . و مما يُعزّز هذا الفهم... ما نجده في بعضها من قوله «إن وجدتم عليه شاهداً أو شاهدين من الكتاب» فإن التعبير بالشاهد الّذي يكون بحسب ظاهره أعمّ من الموافق بالمعنى الحرفي، مع عدم الاقتصار على شاهد واحد خير قرينة على أن المراد وجود الأمثال و النّظائر لا الموافقة الحدية.» 🔻کلام آیةالله‌العظمی سیستانی در تقریرات (ج۲، صص۷۵-۸۶): «و الذي نستفيده من هذه الأخبار أمور ثلاثة: الأمر الأوّل: إلغاء و طرح كلّ رواية يخالف مضمونها الكتاب و السنة القطعية، بأن يكون لسانها هادماً للأحكام الثابتة فيهما، و المراد من السنة: ما يعمّ ما ورد عن النبي و الأئمّة الطاهرين (ع) ... فإذا وجدت رواية بأي لسان تستهدف هدم الأحكام الثابتة فهي مطروحة. الأمر الثاني: أنّ من مقومات و شروط حجيّة الخبر موافقة مضمونه للكتاب و السنة بأن يقوم عليه شاهد منهما أو شاهدان كما في بعض الروايات فلايكفي في الحجيّة وثاقة رواته فحسب بل لابدّ من عرض مضمونه و مفاده على أصول الشريعة و مبادئ المذهب الجعفري، فإن كان موافقا لها بحيث يكون امتدادا لها أخذ به، و إلاّ لزم طرحه. ... . الأمر الثالث: أنّ موافقة ظاهر الكتاب و السنة من عموم أو إطلاق أو غيرهما يعدّ من المرجّحات في الخبرين المتعارضين.» سپس به توضیحاتی پیرامون امر اول پرداخته و بعد از نقل روایاتی که پیش‌تر گذشت می‌فرمایند: «أننا نفهم منها الموافقة المضمونية. و لايقصد بالموافقة هنا: الموافقة مع عموم القرآن و إطلاقه فإنّه ليس شرطاً في اعتبار الخبر و إلاّ فما يُصنع بالمخصّصات و المقيدات الكثيرة للقرآن‌؟ و لايبعد أن يكون المراد بها: الموافقة الروحية أي توافق مدلول الرواية مع أصول الأهداف العليا للإسلام المنصوصة في الكتاب و السنة كما تدلّ عليه التعبيرات الواردة في الروايات التي ذكرناها... .» ◽️ ادامه دارد... ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 بی‌انضباطی در عرضه روایات بر قرآن مجید/۴ •ارزیابی نظریه‌ی موافقت روحیه (۲) 🔻در فرسته‌ی پیشین در راستای بررسی مفاد به ارزیابی نظریه‌ی رسیدیم و عبارات دو تن از مهمترین قائلان (و شاید مبدعان) این نظریه یعنی حضرات آیات و را نقل نمودیم. با احترام به عظمت هر دو فقیه عالی‌رتبه در این فرسته به نقد فرمایش ایشان می‌پردازم. 🔰تقریر و نقد استدلال‌های نظریه از مجموع آن عبارات دو استدلال برای نظریه‌ی فوق‌الذکر ممکن است استفاده شود: ۱. اگر معنای موافقت و مخالفت اعمّ از توافق یا تخالف روحی نباشد لازم می‌آید که تمامی روایات مخصص یا مقیّد یا حاکم بر کریم را کنار بگذاریم و چون این لازمه خلاف ضرورت مذهب شیعه و نصوص متواتره و بلکه آیات قرآن کریم است، معلوم می‌شود مُراد از موافقت و مخالفت اعمّ است. جواب: قبلاً گذشت که مقصود از مخالفت و عدم موافقتی که موجب طرح اخبار آحاد است مخالفت قطعی با مضامین قرآن و سنت است، نه مخالفت ظنی تا چه رسد به تعارضات بدوی که جمع های دلالی در آن جاری است و روایات مخالف با کتاب در چنان مواردی در حقیقت مخالفتی با قرآن ندارند بلکه نسبت آن‌ها با قرآن از قبیل نسبت دو متن تفسیرکننده و تفسیرشونده است. در واقع بنابر ظاهر این روایات مقصود از مخالفت با قرآن همان چیزی است که حضرت آیةالله سیستانی در عبارات نقل شده از ایشان، تحت عنوان «امر اول» از آن یاد فرموده‌اند. ۲. تعبیر «شاهد» در صحیحه‌ی هشام بن حکم (چهارمین روایتی که نقل شد) با توافق روحی تناسب دارد نه توافق «حدّی» و «دقّی». جواب: از نظر لغوی کلمه‌ی «شاهد» معنایی اعمّ از آن‌چه ادعا شده دارد و به هرگونه مؤید و قرینه‌ای که شهادت به صدق یک روایت دهد می‌توان اطلاق شاهد نمود. در عمل هم فقهاء در موارد زیادی برای صحّت سند یا دلالت یک روایت به روایات دیگر استشهاد می‌نمایند. ممکن است گفته شود: اگر مقصود از شاهد معنای مضیّقی باشد که ما ادعا کردیم، دیگر نمی‌توان پذیرش روایات را منوط به وجود شاهد کرد زیرا احادیث زیادی شاهد به این معنا ندارد و صرفاً توافق روحی در مورد آن‌ها قابل تشخیص است. در پاسخ باید گفت: اولاً در صحیحه‌ی هشام پذیرش روایات منوط به یکی از دو شرط شده: توافق با قرآن و سنت یا وجود شاهد. با توجه به معنایی که قبلاً برای کلمه‌ی «توافق» ذکر کردیم (= سازگاری و انسجام) روشن است که اکثریت روایات معتبر السند واجد شرط موافقت با کتاب و سنت هستند و لذا غالباً از احراز شرط دیگر بی‌نیازیم. ثانیاً بر فرض که صحیحه‌ی هشام دالّ بر معنایی باشد که مرحوم شهید صدر ذکر فرموده، خودِ این روایت فاقد شرطی است که خودش برای حجیت قرار داده زیرا شاهدی (به معنای موافقت روحی) برای مضمون آن در دست نداریم. 🔰اشکالات دیگرِ نظریه گذشته از ضعف استدلال‌های مطرح شده به سود این نظریه، ناهماهنگی آن با خصوصیات اخبار عرض نیز مشهود است؛ چه این‌که احادیث چهارگانه‌ی مورد بحث (همانطور که قبلاً گذشت) موافقتِ قطعی/اطمینانی با قرآن و سنت را معیار ردّ و قبول روایات قرار داده‌اند و پرواضح است که موافقت روحیه امری است در نهایتِ خفاء و پیچیدگی به طوری که اگر تشخیص و احراز آن ممکن باشد (که غالباً نیست) هرگز احرازِ قطعی آن میسّر نخواهد شد. شاهد این نکته اختلافات گسترده‌‌ای که در این حیطه مشاهده می‌کنیم، همچون اختلاف در موافقت یا مخالفت تفسیر مشهور از روایت «باهتوهم» با روح قرآن مجید. چندی قبل شخصی برای ردّ روایاتی که از مشورت با بانوان تحذیر می‌دهد مسأله‌ی مخالفت این اخبار با قرآن کریم را پیش کشید و به خصوص به آیه‌ی مبارکه‌ی ۱۶ از سوره‌ی نحل اشاره نمود: «من عَمِلَ صالحاً مِن ذَكَرٍ أو اُنثى‏ و هو مؤمنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حياةً طيّبةً». مدّعی معتقد بود اگر زنان قابلیتِ داشتنِ «حیات طیبه» را دارند پس دیگر معنا ندارد از مشورت با آنان تحذیر داده شود. عده‌ای در آن جمع این سخن را پسندیدند و گروهی نیز مثل صاحب این قلم از شدّت بی‌ارتباطی آیه با آن روایات انگشت تعجب به دندان گرفتند. 🔻خلاصه این‌که: منوط نمودن حجّیت روایات به موافقت روحی که تشخیص آن تا حدّ زیادی ذوقی و سلیقه‌ای است در بادی امر بسیار بعید می‌نماید و دلیل محکمی نیز از آن حمایت نمی‌کند. بلکه می‌توان ادّعا نمود این نظریه با «روح شریعت» ناسازگار است؛ از این رو خود بزرگترین ناقض خودش است. ◽️ [🔗متن کامل این یادداشت در این پیوند در دسترس است.] ✒️📚 @Faede_v_Borhan
كلمة_السيد_محمد_رضا_السيستاني_بمناسبة_التعطيل_الرمضاني.pdf
462.8K
💠 الحذر الحذر! • تذکراتی از آیة‌الله سید محمدرضا (دامت برکاته) به مناسبت تعطیلات ماه مبارک رمضان ▪️غنیمت شمردن فرصت ماه مبارک برای تزکیه نفس و تبلیغ ▪️لزوم صیانت و امانتداری نسبت به نصاب علمی ▪️پرهیز طلاب مستعد از اشتغالات حاشیه‌ای مانند همکاری با مؤسسات و... ▪️پرهیز از ادعای زودهنگام هشدار نسبت به ترویج نام و نشان ولو به وسیله‌ی حضور در دروس و مجالس آن‌ها یا اطلاق القاب عالیه مانند لقب «آیةالله». 🗓 برگرفته از درس خارج معظمٌ‌له در تاریخ ۲۳ شعبان المعظم ۱۴۴۵ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
14000810=017 - استاد شبیری.mp3
1.44M
🎙 این سخنان از استاد آیةالله سید محمدجواد (دامت برکاته) که در انتهای درس خارج فقه ایراد شده‌است نیز به یکی دیگر از مقالات کذایی اشاره دارد که آن هم مبتنی بر قاعده‌ی «هم‌بستگی متن و منبع» است. 📆 ۱۰ آبان‌ماه ۱۴۰۰ 📍مدرسۀ فقهی امام محمد باقر (علیه‌السلام) ⏱ حدود ۸ دقیقه 📌گفتنی است، انتقادات مفصّلی نیز از سوی آیةالله سید محمدرضا (دامت برکاته) به همین مقاله (مربوط به کتاب جعفریات) طرح شده بود و در نهایت هدفِ این چنین مقالاتی که اعتبار میراث حدیثی شیعیان را نشانه می‌رود توسط ایشان زیر سؤال رفته بود. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠درنگی در «فقه آسان» اخیراً نسخه‌ای تلخیص شده از یک یادداشت قدیمی با عنوان «فقه آسان» منتشر شده که در آن تعدادی از مسائل شرعی به عنوان نظرات مرحوم فهرست گردیده و سپس ادعا شده این گونه نظرات «موجب آسان و کم حجم شدن فقه می شود». طبعاً بررسی تفصیلی تمام آرائی که در این یادداشت به فیض نسبت داده شده، در یک یا دو فرستۀ کوتاه نمی‌گنجد، ولی توجه به چند نکته عیار علمی آن را تا حدودی مشخص می‌سازد.🔻 1️⃣ نگارنده از مرحوم فیض نقل می‌کند: «فقه، بسیار آسان و کم حجم است». چنین مطلبی در آدرسی که بدان ارجاع داده شده نیست. به‌علاوه این ادعا خلاف تالیفات فراوان فیض در فقه است: ▪️کتاب «الوافی» فیض که کتابی حدیثی است، بخش اخبار فقهی آن به تنهایی ۲۰ جلد است! آیا ۲۰ جلد (آن هم غالباً بدون توضیح کامل ادله برای تبیین اخبار تقیه ای، متشابه و متعارض) آسان و کم حجم است؟! ▪️کتاب «معتصم الشیعة» که تالیف فیض است، فقط بخش «صلاة» آن سه جلد است. در حالی که مرحوم فیض در مقدمۀ خود به غیر از بخش صلاة (که سه جلد است) از ۱۲ بخش و دو خاتمۀ دیگر در موضوعات صوم، حج و سایر ابواب فقه نام ‌برده، ولی موفق به تالیف آن نشده است. با این وصف، شاید در صورت تکمیل، این کتاب حدود ۳۰ جلد می‌شده است! 2️⃣ نگارنده دربارۀ مرحوم فیض می‌گوید: «وی معتقد بود هر فرد می‌تواند و باید فقیهِ خود باشد» و به مقدمۀ معتصم الشیعة و مقدمۀ نخست تفسیر «الصافی» ارجاع می‌دهد. در حالی که: مقدمۀ اول تقسیر صافی اصلاً ربطی به این موضوع ندارد. در مقدمۀ معتصم الشیعه نیز چنین مطلبی نیست. بلکه از عبارات فیض استفاده می‌شود او «تقلید از فقیهی که بر اساس کتاب و سنت معصومین فتوا می‌دهد» را قبول دارد: «فمن لم‌يجد الإمام المعصوم(ع) و لا الفقيه المفتي بقوله احتاط بقدر الإمكان» (معتصم الشیعة، ج۱، ص۳۸). به‌طور کلی دستورات پیامبر اکرم (ص) و ائمۀ هدی (ع) به «تفقه در دین» به معنای نفی «تقلید از فقیه» نیست. 3️⃣ نگارنده در فهم برخی از فتاوا و نظرات فیض بر خطا بوده. مثلاً: ▪️گفته شده «فیض، شراب و فقاع و مسکرات و را نجس نمی داند». در حالی که فیض، در انتهای بحث از نجاست خمر و مسکرات، صریحاً بیان کرده که: «العمل علی المشهور [= نجاسة الخمر] و هو أحوط بل أظهر و أقوی» (مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۷۲). برای آشنایان با تعابیر مشخص است که تعابیر اظهر و اقوی برای بیان به کار می‌رود. در مورد اهل کتاب نیز برخی دیگر از فقهاء با فیض هم‌رأیند و چه بسا این فتوا دست‌کم میان معاصران مشهورتر باشد تا فتوای به نجاست. ▪️در دیدگاه فیض تمامی آبزیان حلالند؟ وی هرچند برخی آبزیان بدون فلس را حلال شمرده اما پاره‌ای از آنها را بی‌تردید حرام دانسته است: «و مع ذلك فتحريم الجري و يقال: الجريث كاد يكون إجماعاً و الصحاح به مستفيضة» (مفتاح۶۳۹). ▪️حکم غنا از نگاه فیض؟ وی هرچند در ابتدای بحث خود به سوی حلیّت فی‌نفسهِ غنا مایل گردیده اما در نهایت با ذکر استدراکی، مسأله را چنین به پایان می‌برد: «الا أن يقال: ان بعض الافعال لا يليق بذوي المروات و ان كان مباحا، فلا ينبغي لهم منه الا ما فيه غرض حق» (مفتاح ۴۶۵). 4️⃣ برخی از نظرات فیض، مطلبی جدید و فتوایی مختص به او نیست. گذشته از موافقانی که وی در میان فقهای متقدم داشته و خودش نیز به اسامی آنان در مواردی تصریح می‌کند، برخی فقهای معاصر نیز با تعدادی از آراء وی همراهی کرده‌اند؛ لذا پذیرش این مطلب، فقه را از آنچه که اکنون هست آسان تر و کم‌حجم تر نمی‌کند. برای نمونه: ▪️در عبادات همچون نماز و روزه و حج، نیازی نیست نیت بر زبان و دل جاری شود. با مراجعه به هر یک از رساله‌های فقها، تصریح به این حکم را مانند نظر مرحوم فیض می‌توان یافت. شاید نویسنده، بدون نظر به فتاوای فقها و با نگاه به عملکرد برخی از عوام که عادت دارند پیش از نماز، نیت را به زبان بیاورند تصور کرده که فقها این کار را لازم می‌دانند! ▪️در ترتیبی بعد از شستن سر، رعایت ترتیب در بدن لازم نیست. بسیاری از فقهاء از جمله مرحوم (قده) [المعتبر، ج۱، ص۱۸۴] به این قول مایل هستند. از معاصران نیز مرحوم آیةالله (قده) و شاگردان ایشان همچون حضرت آیةالله (مدظله) به این نظر تصریح فرموده‎‌اند. ▪️عربی بودن صیغۀ و لازم نیست. این نظریۀ فقهی نیز طرفدارانی میان فقها به خصوص معاصران دارد. برای نمونه نک. رسالۀ آیةالله (مدظله): مسألۀ۲۳۷۹. ادامه دارد... ✒️📚 @Faede_v_Borhan