eitaa logo
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
5.1هزار دنبال‌کننده
204 عکس
54 ویدیو
6 فایل
قدمی کوتاه برداشتیم بلکه نظری افتد. محمدحسین فاریاب دکترای کلام اسلامی، دانشیار موسسه امام خمینی (ره) کپی مطالب بدون ذکر لینک، هیچ مانعی ندارد. سردار سلیمانی: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم. آنکس که باید ببیند، می‌بیند. @faryab110 @Mh_faryab
مشاهده در ایتا
دانلود
9⃣4⃣📌 آیا واقعا صدقه بلا را دفع می‌کند؟ کدام بلا را دفع می‌کند؟ چرا در ماجرای سیل و زلزله، صدقه بلا را دفع نمی‌کند؟ ✍ پاسخ 1️⃣ خداوند متعال، نظام دنیا را بر اساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است. هر عملی دارای اثر و خاصیتی خاص است. گاه اثر اعمال برای ما قابل تجربه حسی است مانند آنکه آتش می سوزاند و آب خیس می کند، گاه نیز اثر اعمال برای ما قابل تجربی حسی نیست، که در اینجا خداوند متعال از آن خبر داده است. چنانکه در قرآن کریم فرموده: استغفار موجب زیادی رزق، نزول باران و کثرت اولاد می شود. (نوح، 10ـ12) 2️⃣ اسباب، برای تأثیر سببیت خود، نیازمند شرایط خاصی هستند که بدون تحقق آن شرایط، سبب از سبببیت می افتد. چنین نیست که آتش همواره بسوزاند، گاه با وزش باد، آتش خاموش می شود. 3️⃣ بر اساس روایات، صدقه نیز سبب برای دفع بلایاست(الکافی، ج4، ص5 به بعد). از سوی دیگر، بلا گاه به منظور عذاب است و گاه به منظور آزمایش و امتحان؛ چنانکه بلایایی که بر پیامبرانی چون ایوب و ابراهیم وارد می‌شد، از باب سنت آزمایش و امتحان بود. صدقه، آن بلایی را دفع می کند که به قصد عذاب باشد و گرنه سنت آزمایش، از قوانین قطعی و حاکم بر هر قانون و سنتی است. 4️⃣ سبب بودن صدقه، مشروط به وجود شرایطی مانند خلوص نیت، رعایت تقوا و ... است. معنا ندارد که کسی صدقه دهد، آنگاه گناه کند، آنگاه انتظار داشته باشد که صدقه تأثیرگذار باشد، چراکه اگر صدقه سبب برای دفع بلاست، گناه نیز سبب برای نزول بلاست. مانند آنکه، کلاه ایمنی چنین نیست که در هر حالتی نقش بازدارندگی را ایفا کند. اگر شما بند کلاه ایمنی را محکم نبندید، نباید انتظار داشته باشید که بازدارندگی مورد انتظار را داشته باشید. 5️⃣ بنابراین، همانطور که سوزانندگی آتش با وجود شرایط، قطعی و تخلف بردار نیست، مگر به اذن الله، سببیت صدقه با وجود شرایط خاص خود، در دفع بلا قطعی است؛ چراکه وعده حتمی خداوند است. 6️⃣ تأثیرگذاری صدقه در دفع بلا، یکی از قوانین خداوند متعال است، ولی خداوند حکیم در نظام احسن خود، سنن و قوانین دیگری نیز دارد که این قوانین گاه در مقام تحقق، با یکدیگر تزاحم پیدا می کنند. برای نمونه، وقتی قومی دچار گناه می شود، سنت الهی بر عذاب این قوم تعلق می گیرد و این قانون می تواند بر سببیت صدقه بر دفع بلا غالب شود؛ هرچند در همین صورت نیز، افرادی از این قوم که اهل صدقه با شرایط خود بوده اند، نسبت به دیگران، به عذاب کمتری مبتلا می شوند. 7️⃣حاصل آنکه، اولاً تأثیرگذاری صدقه در دفع بلا، از آن جهت که متن دین از آن خبر داده، با حفظ شرایط خود، امری قطعی است. ثانیاً اگر کسانی با وجود دادن صدقه مشمول بلا شدند، نمی توان با قطعیت گفت که صدقه را با تمام شرایط خود پرداخت کرده اند. ثالثاً اگر هم بتوان احراز کرد که آنها با تمام شرایط صدقه را پرداخت کرده اند، عذاب های فراگیر مانند سیل و زلزله برای آنها، جنبه امتحان و آزمایش دارد نه عذاب. ضمن آنکه، ممکن است او نسبت به دیگرانی که اهل صدقه نبوده اند، به عذاب کمتری مبتلا می شوند. 8️⃣ممکن است گفته شود اگر کسی خانه اش در حاشیه رودخانه باشد، و اهل صدقه هم باشد، در هر حالت نسبت به کسی که خانه اش از رودخانه دور است و اهل صدقه هم نیست، آسیب بیشتری می‌بیند. 9️⃣ در پاسخ باید گفت، این مقایسه اساسا نادرست است‌‌. شما باید دو نفر که هر دو در حاشیه رودخانه هستند و یکی اهل صدقه است و دیگری نیست را با یکدیگر مقایسه کنید، در این صورت، چون صدقه قطعا با حفظ شرایطش، در دفع بلا اثر دارد، آن کسی که اهل صدقه است، آسیب کمتری می‌بیند و برای او، چنین آسیبی جنبه آزمایش دارد، تا عیار ایمان او سنجیده شود. https://eitaa.com/Faryab110
📌هر شب یک سوال آیا ولی فقیه می‌تواند زنی را از شوهرش، بدون رضایت او، طلاق دهد؟ تا فرداشب... دعا برای مردم غزه فراموش نشود.
0⃣5⃣📌آیا ولی فقیه می‌تواند حکم به طلاق مرد و زن _ بدون خواست و رضایت آنها _ دهد؟ ✍ پاسخ 1⃣ ولی فقیه کسی است که دارای سه ویژگی عدالت، اجتهاد و تدبیر است و به نیابت از امام زمان علیه السلام به اداره جامعه می‌پردازد. دقت کنید: نیابت در اداره جامعه. 2⃣ ولی فقیه، از آنجا که عادل است، از روی هوی و‌هوس، حکم نمی‌کند. از آنجا که قوه تدبیر دارد، تصمیمات او همراه با رعایت مصلحت است. 3⃣احکام و تصمیمات حکومتی ولی فقیه در حقیقت، به نوعی دخالت در اجرای احکام اولیه به شمار می روند. برای نمونه، وجوب حج بر فرد مستطیع، استحباب رفتن به زیارت امامان علیهم السلام، مسجد و نماز جمعه همگی از احکام اولیه هستند که ولی فقیه با لحاظ مصلحت، می‌تواند رفتن به حج، زیارت امامان علیهم السلام، مسجد و نماز جمعه را موقتا تعطیل کند. تمام این امور، مربوط به جامعه و مصلحت عموم مسلمین است. 4⃣ محدوده‌ی اختیارات ولی فقیه، همان اختیارات امام معصوم علیه‌السلام است، چراکه امام زمان علیه السلام تمام اختیارات خود را به جانشین خود واگذار کرده است، پس بر اساس ولایت مطلقه فقیه او هر جایی که مصلحتی را تشخیص دهد، می‌تواند ورود کند. ازاین‌رو اگر مصلحت عموم جامعه به طلاق مرد و زنی گره خورده باشد، ولی فقیه می‌تواند حکم به طلاق دهد؛ چرا که در اینجا هم پای مصلحت عامه جامعه در میان است. 5⃣اما اگر، طلاق مرد و زن به مصلحت عموم جامعه، ربطی نداشته باشد و به دیگر سخن، یک مسأله شخصی تلقی شود، این مورد، خارج از اختیارات ولی فقیه است، چراکه اختیارات ولی فقیه مربوط به اداره جامعه است نه امور شخصی. https://eitaa.com/Faryab110
🌹 با سلام خدمت سروران گرامی از آن‌جا که برخی عزیزان در طول هفته فرصت برای مطالعه ندارند، ازاین‌رو، جمعه ها برنامه سوال و جواب را تعطیل می‌کنیم. التماس دعا
📌هر شب یک سوال با توجه به اینکه خداوند متعال از زمان قطعی مرگ همگان آگاه است، دلیل تقسیم اجل، به اجل معلق یا غیرقطعی و اجل قطعی چیست؟ تا فرداشب... اللهم عجل لولیک الفرج
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
📌هر شب یک سوال با توجه به اینکه خداوند متعال از زمان قطعی مرگ همگان آگاه است، دلیل تقسیم اجل، به اج
با سلام خدمت سروران گرامی از اینکه به دلیل ساعات زیاد تدریس، نتوانستم جواب سوال را آماده کنم، پوزش می طلبم. ان شاء الله فردا شب انجام وظیفه می‌کنم. ضمناً یکی از اعضای کانال، نیازمند دعای خیر شما برای رفع یک گرفتاری مهم هستند. 🌹🌹
1⃣5⃣📌مقصود از اجل قطعی و غیرقطعی چیست؟ ✍ پاسخ 1⃣در آیات و روایات به وجود دو نوع اجل برای انسان، تصریح شده است: اجل معلق (غیرقطعی، غیرمحتوم) و اجل مسمّی(قطعی، محتوم). اجل مسمی یا همان اجل قطعی، چنانکه از نامش پیداست آن اجلی است که قابل تغییر نیست، به خلاف اجل غیرقطعی که قابل تغییر است. 2⃣ پرواضح است که اجل و زمان قطعی مرگ برای خداوند روشن است و علم او به زمان مرگ انسان ها، معلق و غیرقطعی نیست. پس اگر میگوییم اگر احمد فلان کار را انجام دهد، عمرش بیشتر و اجلش به تاخیر می افتد، معنایش آن نیست که در علم خدا تغییری رخ می‌دهد، یا آنکه علم خدا به زمان قطعی مرگ معطل و وابسته است به اینکه بداند احمد فلان عمل را انجام میدهد یا نمی‌دهد. بلکه اگر به دو نوع اجل برای انسان ها نظر داریم، به نوع عملکرد انسان ها ارجاع پیدا می کند. 3⃣خداوند متعال، این عالم را بر پایۀ نظام اسباب و مسببات پایه ریزی کرده است، (الکافی، ج1، ص183). بی تردید، زمان مرگ نیز معلول و وابسته به اسباب خاص خود است. برخی از این اسباب برای ما شناخته شده و برخی نیز ناشناخته است. آن دسته از اسباب شناخته شده، معمولاً از طرق تجربی به دست آمده است و البته اسباب مادی و تجربی ناشناخته ای نیز برای انسان ها وجود دارد. چنانکه مصرف مواد غذایی سالم، استفاده از هوای مناسب، ورزش مستمر و ... در ازدیاد عمر، تأثیرگذار است، رعایت نکردن آن اسباب مادی نیز در کاهش عمر موثر است. البته توجه داریم که خداوند متعال قانون دنیا را چنین قرار داده، در عین حال او می تواند فارغ از این اسباب، حیات را کوتاه یا بلند قرار دهد. 4⃣ افزون بر اسباب مادی شناخته شده، اسباب مادی ناشناخته و نیز اسباب غیرمادی ای نیز وجود دارد که همچون اسباب مادی، در کاهش یا افزایش عمر انسان تأثیرگذار است. برای نمونه، بر اساس روایات صله رحم، صدقه و ... در افزایش عمر انسان موثر است.(الکافی، ج2، ص150) 5⃣ بر این اساس، چنانکه با کارهای خوب و مفید مادی و معنوی می توان مرگ را به عقب انداخت، با کارهای بد و مضر مادی و معنوی نیز می توان مرگ را به جلو انداخت. 6⃣ حاصل آنکه، اجل قطعی و غیرقطعی یا اجل محتوم و غیرمحتوم همه و همه تبیین و تفسیری دربارۀ چگونگی عملکرد انسان در دنیا و تعامل او با اسباب کاهنده و افزاینده عمر است تا انسان بداند که اگر یک زندگی سالم مادی و معنوی با لحاظ همۀ شرایط داشته باشد، می تواند بیشتر از دیگرانی عمر کند که ملتزم و پایبند به شرایط زندگی سالم مادی و معنوی نیستند. 7⃣ برای نمونه، دو نفر را در نظر بگیرید که هر دو مانند هم ورزش می کنند، تغذیه ای مشترک و مانند هم دارند، در فضای آب و هوایی یکسانی زندگی می کنند و خلاصه همۀ شرایط مادی مؤثر در میزان عمر را به یک اندازه رعایت می کنند. این دو قاعدتاً یک اندازه عمر می کنند. اگر یکی از آن دو بخواهد بیشتر از دیگری عمر کند، این افزایش عمر او معلق و وابسته به استفاده از شرایط معنوی مانند صله رحم، صدقه و ... است و اگر نخواهد از این عوامل استفاده کند، همان اندازه ای عمر می کند که اقتضای استفاده از اسباب مادی است. یا آنکه در همان اسباب و شرایط مادی، اگر مثلا عوامل افزاینده طول عمر وابسته به بیست عامل باشد. دو نفر، فقط از ده عامل استفاده کنند، طول عمر بیشتر یکی بر دیگری معلق و وابسته به استفاده از دیگر عوامل مادی است. 8⃣ تأکید بر این نکته ضروری است که چگونگی تأثیر عوامل مادی و معنوی بر همدیگر بر ما کاملاً روشن نیست و ممکن است صله رحم، تا حدی اجل را به تأخیر اندازد و از آن پس، عوامل مادی مانند بیماری، عامل تعیین کننده در زمان مرگ باشد. https://eitaa.com/Faryab110
📌هر شب یک سوال آیا حدیث معروف «لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما؛ ای احمد، اگر تو نبودی عالم را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را خلق نمی‌کردم» صحیح است؟ معنایش چیست؟ تا فرداشب... سلامتی و تعجیل در ظهور یوسف زهرا صلوات. 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه تو حرف می‌زنی نه حسین نه حسن 🏴مداحی‌ حاج محمود کریمی به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س)
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
📌هر شب یک سوال آیا حدیث معروف «لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما
2⃣5⃣📌آیا حدیث «یا احمد، لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» معتبر است؟ معنایش چیست؟ ✍ پاسخ 1️⃣ این حدیث به این مضمون در متون روایی معتبر و متقدم شیعه به چشم نمی آید و در قرون بعدی در آثاری همچون عوالم العلوم مرحوم بحرانی (قرن 12 هجری قمری) نقل شده است. ازاین‌رو، نمی‌توان این حدیث را معتبر شمرد. 2️⃣ به لحاظ محتوایی نیز این حدیث، قابل قبول نیست؛ چراکه ظاهر آن دلالت بر برتری حضرت علی علیه السلام بر رسول گرامی اسلام (ص) و برتری جایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها بر پیامبر گرامی اسلام(ص) و امام علی علیه السلام دارد که قابل قبول نیست. 3️⃣ فقرۀ ابتدایی این حدیث، یعنی«یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک؛ ای احمد، اگر تو نبودی، افلاک (عالم) را نمی‌آفریدم» نیز اگرچه در متون متقدم و معتبر شیعه نیامده، ولی حضور پررنگ تری در مجامع حدیثی شیعه دارد و البته مضمون آن قابل دفاع است، هرچند نمی توان صدور آن را قطعی و در نتیجه معتبر دانست. 4️⃣ معنای این حدیث یعنی همان فقره ابتدایی آن، می تواند چنین باشد که: اولاً خداوند متعال کمال مطلق است. از سوی دیگر، آفرینش و وجودبخشی، خود یک کمال است و اقتضای کمال مطلق بودن خداوند متعال آن است که آفرینش داشته باشد. ثانیاً آفرینش، جلوه گری کمالات خداوند در عرصۀ وجود است و مخلوقات همگی مظهر اوصاف کمالیه خداوند متعال هستند. ثالثاً اقتضای کمال مطلق بودن او آن است که مخلوقات را برای رسیدن به کمال بیافریند. رابعاً کمال مطلق بودن خدا اقتضا می‌کند که در امر آفرینش، آفرینش آن مخلوقی برایش اصالت داشته باشد که بتواند به بیشترین کمال ممکن برسد و بیشترین مظهر اوصاف کمالیه خداوند سبحان باشد. ازاین رو، دیگر مخلوقات به تبع او آفریده می شوند. چنانکه دربارۀ نسبت آفرینش انسان با سایر مخلوقات، همین امر حاکم است. یعنی تمام عالم به خاطر به کمال رسیدن انسان آفریده شده اند. خامساً پیامبر اکرم (ص) برترین و کامل ترین مخلوق الهی و کسی است که بیشترین مظهر الهی است. بنابراین می توان گفت که آفرینش تمام مخلوقات به خاطر آفرینش رسول گرامی اسلام بوده است و او مقصود اصلی و علت غایی آفرینش تمام مخلوقات است. مانند آنکه شما قصد دارید برای یک مهمان عزیز، مهمانی ترتیب دهید، به این منظور، صد نفر دیگر را نیز به مهمانی دعوت می کنید. در اینجا آنچه برای شما اصالت دارد و مقصود اصلی شماست، همان مهمان اصلی است و اگر او نبود، اساساً مهمانی را ترتیب نمی دادید. نوری حضرت زهرا سلام الله علیها https://eitaa.com/Faryab110
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
2⃣5⃣📌آیا حدیث «یا احمد، لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» معتبر
📌هر شب یک سوال بر اساس اینکه، پیامبر اسلام(ص)، مقصود اصلی آفرینش است، چه نیازی به خلق عالم دنیا بود؟ نور پیامبر اسلام (ص)، نخستین آفریده ی خداوند است و ایشان قبل از آفرینش دنیا هم به این کمال رسیده بود. پس چه نیازی به آفرینش دنیا بود؟ تا فرداشب ... برای سلامتی و تعجیل در ظهور یوسف زهرا سلام الله علیها صلوات. 🌹🌹🌹
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
📌هر شب یک سوال بر اساس اینکه، پیامبر اسلام(ص)، مقصود اصلی آفرینش است، چه نیازی به خلق عالم دنیا بود
3⃣5⃣📌اگر مقصود اصلی آفرینش هستی، وجود پیامبر گرامی اسلام بوده، با توجه به اینکه ایشان به عنوان اولین مخلوق آفریده شده است، چه نیازی به آفرینش دنیا بوده است؟ 1⃣ بر اساس روایات، پیامبر اکرم نخستین آفریده ی خداوند بوده و او قبل از آفرینش این دنیا، یک وجود نورانی داشت. در این دنیا نیز، یک وجود عنصری (مرکب از روح و بدن مادی) دارد. 2⃣ وقتی میگوییم مقصود اصلی و علت غایی آفرینش، وجود پیامبر گرامی اسلام است، از این باب است که تجلی بیشترین کمال الهی است. ولی او کی می‌تواند به بالاترین و بیشترین کمال برسد؟ و آیا اگر او صرفاً یک وجود نوری باشد که در آفرینش خود، اختیاری نداشته باشد از مرتبه کمالی بیشتری برخوردار است یا آنگاه که به دنیا آید و با تلاش و اختیار نیز به کمال برسد؟ 3⃣ همچنین، پیامبری که با آمدنش در این دنیا، بتواند دیگران را نیز به کمال در خور خود برساند، مسلّماً کامل تر و برتر از آن وقتی است که چنین نکند. 4⃣ بنابراین، اولا کامل مطلق بودن خداوند، اقتضا می‌کند تا بیافریند، چرا که آفرینش مظهر و تجلی صفات خداوند است. ثانیاً آفرینش موجودی که بتواند مظهر بیشترین کمالات الهی باشد، برایش اصالت دارد. آن موجود، همان رسول اکرم (ص) است. ثالثا اگر آفرینش دنیا در به کمال بیشتر رسیدن ایشان تأثیر دارد، روشن می‌شود که آفرینش دنیا ضرورت دارد. https://eitaa.com/Faryab110
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
3⃣5⃣📌اگر مقصود اصلی آفرینش هستی، وجود پیامبر گرامی اسلام بوده، با توجه به اینکه ایشان به عنوان اولین
📌هر شب یک سوال اگر غایت و هدف اصلی از آفرینش دنیا، برای آن است که پیامبر بیشترین تجلی کمال الهی باشد و حتی از فرشتگان برتر شود، آیا چنین چیزی ظلم در حق دیگر انسان‌ها نیست که با آفریده شدن در این دنیا باید متحمل رنج و عذاب شوند و سرانجام بسیاری از آنها هم به جهنم بروند؟ تا شبی دیگر ... سلامتی و تعجیل در ظهور یوسف زهرا سلام الله علیها صلوات 🌹🌹🌹
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
📌هر شب یک سوال اگر غایت و هدف اصلی از آفرینش دنیا، برای آن است که پیامبر بیشترین تجلی کمال الهی باش
4⃣5⃣📌دلیل آفرینش انسان‌ها با علم به اینکه بسیاری از آنها به سعادت نمی‌رسند، چیست؟ ✍پاسخ 1⃣ پرسش آن است که اگر هدف اصلی از آفرینش دنیا، برای آن است که پیامبر بیشترین تجلی کمال الهی باشد و حتی از فرشتگان برتر شود، آیا چنین چیزی ظلم در حق دیگر انسان‌ها نیست که با آفریده شدن در این دنیا باید متحمل رنج و عذاب شوند و سرانجام بسیاری از آنها هم به جهنم بروند؟ 2⃣ آفرینش انسانها برای رسیدن به کمال، حسن دارد و کمال است. 3⃣خداوند انسان‌ها را برای رسیدن به کمال و سعادت آفریده است. 4⃣ انسان‌ها در صورت، عمل به وظایف دینی به کمال و سعادت می‌رسند و وارد بهشت می‌شوند. پس اگر کسی وارد جهنم شود، به عملکرد خودش برمی‌گردد نه به آفرینشش. ضمن آنکه، این سخن که اغلب انسان‌ها به جهنم می‌روند، ادعای بدون دلیل است. 4⃣وجود رنج به منزله، تهدید و مانعی در راستای رسیدن انسان به سعادت نیست، بلکه در صورت واکنش صحیح نسبت به آن، فرصتی برای رسیدن به مقامات بالای سعادت است. 5⃣ علیرغم وجود رنج ها در این دنیا، چنین نیست که انسان‌ها نسبت به آفرینش خود معترض باشند، دلیل این مدعا آن است که همگی برای حفظ جان خود، کوشا هستند و دوست ندارند از دنیا بروند. 6⃣چنین نیست که فقط چهارده معصوم یا پیامبران به مقامی بالاتر از فرشتگان برسند، بلکه اگر کسی با معرفت بالا به تمام وظایف دینی خود عمل کند، او نیز می‌تواند به مقامی بالاتر از فرشتگان برسد. 7⃣حاصل آنکه، آفرینش انسانها نه تنها ظلم و اجحاف در حق آنها نیست، بلکه نعمتی گرانبهاست که اگر از آن به درستی استفاده شود، به سعادت ابدی رهنمود خواهند شد. https://eitaa.com/Faryab110
📌هر شب یک سوال مشهورترین دلیل برای اینکه امام زمان علیه السلام، فقها را به عنوان جانشینان خود معرفی کرده، روایتی است که در آن، می‌فرماید: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و آنا حجت الله علیهم؛ در پیشامدها به راویان حدیث مراجعه کنید. آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنها هستم» چرا امروزه، مقصود از کلمه «روایان حدیث» را همان «فقها» می‌دانند؟ تا فرداشب .... سلامتی و تعجیل در ظهور یوسف زهرا سلام الله علیها صلوات. 🌹🌹🌹
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
📌هر شب یک سوال مشهورترین دلیل برای اینکه امام زمان علیه السلام، فقها را به عنوان جانشینان خود معرفی
5⃣5⃣📌چرا مقصود از «راویان حدیث»، در روایت «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا» همان فقها هستند؟ ✍پاسخ 1⃣ فقیه کسی است که با جستجو در آیات قرآن کریم و روایات، اولاً بتواند تشخیص دهد که کدام روایت جعلی و ساختگی است و کدام یک، صحیح و معتبر است. ثانیا بتواند معنای صحیح آیات و روایات را درک کند. ثالثا توان جمع میان روایات به ظاهر متعارض را داشته باشد. 2⃣ مقصود از راویان حدیث، نمی‌تواند کسی جز فقها باشد؛ چراکه: اولا امام علیه‌السلام ما را در پیشامدها به راویان حدیث ارجاع داده تا نظر دین را از آنها جویا شویم. (فعلاً کاری به اینکه مقصود از پیشامدها چیست، نداریم). ثانیا اگر راوی و ناقل حدیث، نتواند درک کند که کدام حدیث، واقعی و کدام یک ساختگی و جعلی است، نمی‌تواند نظر دین را درک و بیان کند، چون باید از راه قرآن و احادیث واقعی به نظر دین برسد. ثالثا اگر راوی و ناقل حدیث، نتواند معنای سخنی را که از امام نقل کرده، درک کند، او نمی‌تواند نظر دین را درک و بیان کند. رابعاً اگر راوی و ناقل حدیث، نتواند میان معنای حدیثی که خود نقل کرده و معنای دیگر احادیث واقعی، جمع کند و به معنای واحدی برسد، نمی‌تواند نظر دین را درک کند. بنابراین، «راوی حدیث» نمی‌تواند صرفاً کسی باشد که ناقل روایت است، بلکه کسی است که بتواند تشخیص دهد، حدیث واقعی چیست؟ و نیز معنای آن را درک کند و بتواند با تامل و تفکر در آیات قرآن و دیگر احادیث واقعی نظر دین را به دست آورد. چنین کسی همان فقیه است. https://eitaa.com/Faryab110
📌هر شب یک سوال کتب اربعه شیعه، بر اساس چه معیاری برگزیده شده‌اند؟ اساساً آیا مطرح ساختن این چهار کتاب، به نفع شیعه بوده یا به ضرر آن؟ تا فرداشب... سلامتی و تعجیل در ظهور یوسف زهرا سلام الله علیها صلوات. 🌹🌹🌹