eitaa logo
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
4.1هزار دنبال‌کننده
190 عکس
41 ویدیو
6 فایل
قدمی کوتاه برداشتیم بلکه نظری افتد. محمدحسین فاریاب دکترای کلام اسلامی، دانشیار موسسه امام خمینی (ره) کپی مطالب بدون ذکر لینک، هیچ مانعی ندارد. سردار سلیمانی: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم. آنکس که باید ببیند، می‌بیند. @faryab110 @Mh_faryab
مشاهده در ایتا
دانلود
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
📌هر شب یک سوال. معجزه بودن قرآن کریم برای مردم عادی و حتی بسیاری از دانشمندان دینی و غیردینی قابل ف
6⃣4⃣📌اعجاز قرآن چگونه برای مردم عادی قابل فهم و اثبات است؟ ✍ پاسخ(۱) توضیح سوال: بسیاری از مردم عادی و حتی دانشمندان دینی توان فهم اعجاز قرآن را ندارند. پس چگونه می‌توان برای یک نامسلمان اعجاز قرآن را اثبات کرد؟ یک. قرآن کریم، یک کتاب است که در خود ادعای الهی بودن را مطرح و مخالفان را به مبارزه فراخوانده است. گاهی گفته مثل کل قرآن را بیاورید و گاهی گفته ده سوره و گاهی نیز گفته یک سوره بیاورید. دو. دقت کنید که صاحب این کتاب، چقدر باید از ادعای خود مطمئن باشد که با قاطعیت انسان‌ها و جنیان را در طول تاریخ به مبارزه فراطلبیده و درخواست کرده که اگر میتوانید یک سوره مثل قرآن بیاورید. روشن است که چنین مبارزه طلبی از یک انسان قابل تصور نیست، مگر آنکه پشتوانه الهی داشته باشد. انسانها اگر چیزی را کشف کنند، هرگز ادعا نمی‌کنند که بهتر از آن در آینده قابل آوردن نیست. سه. برای اثبات اعجاز آن، باید وجه اعجاز را دانست. یعنی آن ویژگی خاص قرآن کریم که انسانها نمی‌توانند در آن ویژگی حتی یک سوره مانند قرآن را بیاورند. آن ویژگی یا ویژگی‌های خاص کدامند؟ تأکید میکنم این ویژگی باید چنان باشد که بشر نتواند حتی یک سوره مانند قرآن را در آن ویژگی بیاورد. چهار. یک متن اساساً در چه اموری می‌تواند خاص باشد؟ به نظر می‌رسد که یا باید در محتوا خاص باشد یا در نوع بیان(یعنی همان فصاحت و بلاغت). پنج. قرآن کریم به لحاظ محتوا چنان خاص نیست که نتوان یک سوره مثل آن آورد؛ برای نمونه، محتوای سوره توحید (فارغ از نوع بیان)، از سوی بشر کاملاً قابل آوردن است و معارف این سوره پیش از آنکه قرآن نازل شود، از سوی بشر قابل اثبات و بیان است. شش. بنابراین وجه اعجاز آن، دست کم همان وجه ادبی یا همان نوع بیان و فصاحت و بلاغت است. هفت. بررسی تاریخی نیز تأییدکننده همین وجه اعجاز است. چراکه قرآن کریم که ابتدا باید بتواند مخاطبان اولیه خود را نسبت به اعجاز خود قانع کند، در زمان و محیطی نازل شد که فصاحت و بلاغت ویژگی شاخص آنها به شمار می‌رفت. هشت. در طول تاریخ نیز کسانی که کوشیدند مثل قرآن را بیاورند، همین وجه اعجاز مدنظرشان بود، ازاین‌رو در صدد آوردن مثل قرآن از نظر فصاحت و بلاغت بودند. نه. ولی سوال اینجاست که این وجه اعجاز برای مخاطب عوام چگونه قابل اثبات است؟ ادامه در قسمت دوم ... https://eitaa.com/Faryab110
7⃣4⃣📌 اعجاز قرآن چگونه برای مردم عادی قابل فهم است؟ ✍ پاسخ (۲) 1⃣درست است که مردم عادی و بسیاری از دانشمندان دینی با مراجعه به قرآن کریم، متوجه اعجاز آن در امر فصاحت و بلاغت نمی‌شوند، ولی اساساً معجزه بودن یک معجزه مشروط به فهم همگانی از آن نیست، بلکه گاه تنها به درک متخصص و اهل فن، در می آید تا آنجا که گفته می‌شود، تشخیص اعجاز از سحر در داستان موسی و ساحران هم به وسیله ساحران که اهل فن بودند، صورت گرفت. 2⃣ تصور کنید که مدعی پیامبری کار خارق‌العاده ای ارایه و ادعای اعجاز و پیامبری می‌کند، ولی تنها نخبگان قادر به تشخیص غیربشری بودن آن می‌شوند. وظیفه‌ی انسان‌های عادی در این موقعیت چیست؟ آیا می‌توانند بگویند چون به درک ما در نمی‌آید، پس وظیفه ای نداریم؟ روشن است که موظفند به نخبگان و متخصصان مورد اعتماد مراجعه کنند، به ویژه آنکه در این مورد پای سعادت و رستگاری حقیقی و ابدی انسان در میان است. 3⃣اینک قرآن کریم آشکارا مخالفان را به مبارزه فراطلبیده، روشن است که مخالفان باید بکوشند ادعای قرآن را پاسخ دهند ولی نتوانسته اند. کسانی نیز که کوشیدند مانند قرآن را بیاورند آنچه آوردند، هرگز نتوانست ادعای قرآن را نقض کند، که اگر نقض می‌کرد، مخالفان روی آن سرمایه‌گذاری فراوان می‌کردند و جنگ رسانه‌ای بزرگی راه می‌انداختند. 4⃣ این همه، نشان می‌دهد که مخالفان توان هماوردی با قرآن را نداشته‌اند که اگر داشتند به قرآن سوزی رو نمی‌آوردند. 5⃣از سوی دیگر، قرآن ادعا می‌کند که از سوی خداوند متعال است و می‌گوید اگر بشر می‌تواند یک سوره مانند آن بیاورد. به نظر شما اگر قرآن از سوی بشر بود، آیا آن بشر می‌توانست با قاطعیت اینگونه مبارزه‌طلبی کند؟ این ادعا پس از ۱۴۰۰ سال نقض نشده و اگر حقیقتا یک ادعای دروغین بود، حکمت الهی اقتضا می‌کرد که خود به نوعی این ادعا را باطل سازد. بنابراین سکوت او نشان دهنده‌ی تأیید ادعای قرآن کریم است. 6⃣ همچنین در تأیید موارد پیش‌گفته، می‌توان به آموزه‌های علمی قرآن اشاره کرد که یکی پس از دیگری، حقانیت آنها از سوی علم روز تأیید می‌شود. اخبار غیبی آن، محقق می‌گردد. فصاحت و بلاغت فوق‌العاده ی آن موجب شگفتی نامسلمانان می‌شود تا آن‌جا که دانشمندانی مانند موریس بوکای فرانسوی، جان دیون پورت انگلیسی و ... به دین اسلام روی آوردند (در مورد اخیر، ر.ک: مقاله اعجاز قرآن و مستشرقان) 7⃣ به موارد فوق، این نکته را نیز اضافه کنید که این کتاب از سوی یک فرد درس نخوانده آورده شده. آیا می‌توان تصور کرد که کتابی با این عظمت از سوی چنین فردی باشد؟؟ در متن آینده به مواردی از آموزه‌های علمی قرآنی اشاره می‌کنیم که مورد تایید دانشمندان علوم تجربی قرار گرفته است. ادامه دارد ... https://eitaa.com/Faryab110
8⃣4⃣📌اعجاز قرآن چگونه برای مردم عادی قابل اثبات است؟ ✍ پاسخ (۳) قسمت سوم و پایانی 👈در دو قسمت قبل، دربارۀ اثبات اعجاز قرآن کریم سخن گفتیم. اینک در تأیید اعجاز قرآن، به یک نمونه از اعجاز علمی قرآن کریم اشاره می کنیم. مقصود از اعجاز علمی، بیان آموزه های علمی است که بدون استفاده از ابزار عادی و شناخته شده، در دوره ای که امکاناتی نیز برای تحقیق دربارۀ آن وجود نداشته، بیان شود. 👈دیدگاه قرآن کریم دربارۀ کوهها 1⃣«وَ الْجِبالَ أَوْتاداً» (نبأ، 7) بر اساس این آیه، کوهها میخهای زمین هستند. 2⃣« ... وَ أَلْقى‏ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ؛ و در زمين كوه‏هايى افكند تا شما را نلرزاند» (لقمان، 10) بر این اساس، وجود کوه در کاهش زلزله موثر است. 3⃣برخی منتقدان مانند دکتر سها می گویند: «اولاً کوهها مثل میخ نیستند که ریشه ای فروکوفته در پوستۀ زمین داشته باشند؛ برعکس کوهها قشر زمینند که برآمده شده اند؛ یعنی درست عکس میخ. ثانیاً فرورفتگی ها و کوهها نتیجۀ حرکات زمین هستند و نقشی در تثبیت ندارند و بر عکس، هرجا کوه است خطر زلزله بیشتر است ... بنابراین کوه نماد بی ثباتی زمین است نه تثبیت کنندۀ زمین». 4⃣نقد و بررسی علمی. روشن است که داوری میان سخن قرآن کریم و منتقدان آن، به عهدۀ دانشمندان رشتۀ زمین شناسی و زلزله شناسی است. 5⃣ بر اساس تحقیقات زمین شناسان، آنچه از کوهها روی زمین مشاهده میکنیم، قسمت اندکی از آن است و ریشه های به مراتب بیشتری از آن زیر زمین است و به معنای واقعی کلمه، کوهها همچون میخ عمل کرده اند. بدین معنا که پوسته زمین بر روی یک لایه مایع بنام استنوسفر شناور است و کوهها که بر روی پوسته قرار دارند، لایۀ سطحی آن را ضخامت بخشیده و مانند میخ، پوسته و لایۀ زیرین استنوسفر را به هم میدوزند. 6⃣تأثیر کوهها در کاهش زلزله در وبلاگ “باشگاه فیزیک” در باره نقش کوهها در زمین نوشته شده است که : کوهها از ریشه به هم پیوسته اند و همچون زرهی کره زمین را در بر گرفته اند ، و این سبب می شود که از لرزشهای شدید زمین که بر اثر فشار گازهای درونی و عوامل زلزله ساز هر لحظه ممکن است رخ دهد تا حد زیادی جلوگیری شود . 7⃣در سایت Livesciences نیز در باره نقش کوهها در زمین نوشته شده است: مطالعات نشان داده است که در مناطقی که کوهها وجود دارند احتمال زلزله کمتر است و یک متخصص ژئوفیزیک که سی سال است در این زمینه فعالیت می کند میگوید که کوهها می توانند مانع از زمین لرزه های بزرگ شوند. 8⃣اینک با این پرسش مواجه می شویم که آیا این سخنان می تواند 1400 سال قبل از یک انسان درس نخوانده در محیطی که جاهلیت شاخصۀ مهم آن بود، صادر شده باشد؟ https://eitaa.com/Faryab110
7⃣7⃣2⃣📌امّی بودن پیامبر به چه معناست؟ آیا برای پیامبر کمال است یا نقص؟ ✍️پاسخ 1️⃣قرآن کریم، از پیامبر اسلام (ص) با وصف «امّی» یاد می کند. (اعراف، 157)دربارۀ معنای «امّی» حداقل دو دیدگاه وجود دارد، برخی آن را منسوب به «ام القری» یعنی مکّه می دانند، برخی نیز آن را به معنای فرد درس نخوانده می دانند. 2️⃣دلیلی ندارد که «امّی» را قطعاً به معنای اول یا دوم بدانیم، ولی این پرسش مطرح است که آیا پیامبر اسلام (ص) خواندن و نوشتن می دانست یا خیر؟ 3️⃣پاسخ: قرآن کریم تأکید دارد که پیامبر نه چیزی خوانده و نه نوشته: «تو هرگز پيش از اين كتابى نمى‏ خواندى، و با دست خود چيزى نمى ‏نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند». (عنکبوت، 48) 4️⃣البته درس نخوانده بودن به معنای نرفتن به مکتب است نه جاهل بودن و گرنه پیامبر به تعلیم الهی، علوم فراوانی داشت. 5️⃣درس نخوانده بودن پیامبر، این شبهه را که او تعالیمش را از کتب ادیان دیگر گرفته، برطرف می‌کرد و این حقیقت به اثبات الهی بودن قرآن کمک شایانی می‌کرد. 6️⃣سوال: آیا پیامبر توانایی بر خواندن و نوشتن داشت ولی چیزی نمی‌خواند و نمی‌نوشت یا اینکه توانایی بر خواندن و نوشتن نداشت؟ پاسخ آن است که درس نخوانده بودن پیامبر اگر برای تقویت اعجاز قرآن است، آنگاه این هدف تأمین می‌شود که بگوییم ایشان توانایی بر خواندن و نوشتن نداشت. 7️⃣سوال: آیا عدم توانایی بر خواندن و نوشتن، پس از نبوت نیز وجود داشت؟ پاسخ آن است که شاهد تاریخی یا روایی معتبری بر اینکه ایشان پس از نبوت متنی را خوانده یا نوشته در دسترس نیست، بنابراین نمی‌توان گفت که ایشان پس از نبوت چیزی خوانده یا نوشته است. 8️⃣سوال: آیا ناتوانی از خواندن و نوشتن برای ایشان نقص اخلاقی نیست؟ پاسخ آن است که این امر آنگاه نقص است که انسان نسبت به فراگیری آن کوتاهی کرده باشد، این در حالی است که ناتوانی پیامبر از خواندن و نوشتن به حکمت الهی و در راستای امری مهمتر یعنی تقویت اعجاز قرآن است، ازاینرو، نمی‌تواند نقص اخلاقی به شمار رود. _ ✅کانال یادداشتهای اعتقادی 🆔@faryab110