#سفرنامه
در سالروز شهادت حضرت فاطمه ی الزهرا سلام الله علیها در مضجع شریف پسرشان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نائب الزیاره و دعاگوی همه ی اعضای کانال و خادمین عزیز هستیم
یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم 😭.......
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
06.Anaam.75.mp3
2.16M
🔸سوره انعام-آيه۷۵:
وَكَذَلِكَ نُرِى إِبْرَهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ
🔹ترجمه فارسي:
و اینگونه ملكوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا (یقین پیدا كند و) از اهل یقین باشد.
🔸نكات آيه:
دربارهى ملكوت، بزرگان سخنانى گفتهاند كه برخى را در اینجا نقل مىكنیم:
كلمهى «ملكوت» از «ملك» است و «واو» و «تاء» براى تأكید و مبالغه به آن افزوده شده است. ملكوت آسمانها یعنى مالكیّت مطلق و حقیقى خداوند نسبت به آنها و مشاهده ملكوت یعنى مشاهده اشیا از جهت انتساب آنها با خداوند. دید ملكوتى یعنى درك توحید در هستى و باطل بودن شرك.
🔹تفسير آيه:
آنكه حقّ را شناخت و به آن دعوت كرد و از چیزى نهراسید، خداوند «دیدِ ملكوتى» به او مىبخشد. (همچون حضرت ابراهیم، به مقتضاى آیه قبل) «و كذلك نُرِى ابراهیم ملكوت...» آرى، یك جوان هم مىتواند با رشد معنوى، به دید ملكوتى دست یابد. چون طبق تفاسیر متعدّد، ابراهیم در آن زمان نوجوان بود.
#زندگی_با_قرآن
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
هدایت شده از شهریاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ماجرای لباس عروسی فاطمه(س)
➕ تنها خواستۀ حضرت زهرا(س) از خدا
استاد پناهیان
.
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
🌹#من_زنده_ام 🌹
#قسمت_هشتاد_و_نهم
سلمان ماشین را کنار زد و با عصبانیت رو به اسرا گفت: به شما هم میگن مرد؟ به شما میگن سرباز؟ به شما هم میگن انسان؟ شما غیرت دارین؟ از مرز شروع میشه سربازا با اسلحه روبه روی هم می جنگن میکشن و کشته میشن و جنگ توی همون مرزها هم تموم میشه. اولین روز جنگ روز اول مدرسه بمب هاتون رو روی سر بچه مدرسه ای ها و معلم ها خالی کردین
نمی دانستم سلمان با این اسرا چه کار داشت و این اسرا را میخواست به کجا تحویل بده از او پرسیدم و متوجه شدم که مقصد آنها سپاه است. من هم میخواستم خودم را به سپاه معرفی کنم اما با هر انفجار و حادثه ای التماس می کردم منو همین جا پیاده کن میخوام برم کمک کنم.
سلمان اجازه ی پیاده شدن از ماشین را به من نمیداد. اشک در چشمان من و او حلقه زده بود. سعی میکرد آرامم کند می گفت: معصومه اول باید این امانت ها رو تحویل بدم.
بالاخره وارد مقر سپاه شدیم اسرا را داخل برد و تحویل داد. سلمان بعد از چند دقیقه پرس و جو گفت مثل اینکه همه ی خواهرای ذخیره ی سپاه و پشتیبانی، تو مسجد مهدی موعود هستن، شما هم فعلاً برو اونجا.
مسجد مهدی موعود ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ شده بود و خواهرها آنجا بودند.
گفت اونجا بهتر می تونی کمک کنی هر جا نیرو بخوان از مسجد می گیرن.
بعد نگاهی به من کرد و گفت از همه ی اینا که بگذریم حالا با چه رویی تو رو تحویل آقا بدم حتماً می پرسه که تو رو برای چی اینجا آوردم.
چند روزی مسجد بمون و خونه نرو من هم میرم جبهه تا جنگ تموم نشه نباید سر و کله ام اینجا پیدا بشه باید به داستان سرهم کنم و آقا رو آماده کنم، بعد با هم میریم خونه فقط قول بده گاهی با یه نوشته ما رو از سلامتی ات مطلع کنی.
#بانوان_بهشتی
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
https://www.instagram.com/gharargahemontazeran/live/17909227497054041?igsh=NXdlYjVieWxrYThs
هم اکنون لایو سفره ی حضرت رقیه در پیج قرارگاه منتظران در کربلای معلی
لطفا به ما بپیدندید 👆👆🙏🌹
🌹🍃
🍃
مهربان پروردگارم ...
در این آدینه آذرماه
به همه قلبی مهربان عطا فرما
الهی ...
کانون همه خانواده ها
گرم باشد
از صداقت
پاکی ، درستی
محبت و صمیمیت
خدایا ...
ظهور امام زمانمان را برسان
و چشم ما را به جمال نورانی ایشان روشن کن.
آمیـــن
به برکت صلوات بر حضرت مُحَمَّدﷺ
و خاندان مطهرش
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 قسمتی از دعای عهد مخصوص شروع هر روزمان ...
✨ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ✨
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
06.Anaam.76.mp3
3.95M
🔸سوره انعام-آيه۷۶:
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ رَءَا كَوْكَباً قَالَ هَذَا رَبِّى فَلَّمَا أَفَلَ قَالَ لَا اُحِبُّ الْأَفِلِينَ
🔹ترجمه فارسي:
پس چون شب بر او پرده افكند ستارهاى دید، گفت: این پروردگار من است. پس چون غروب كرد، گفت: من زوال پذیران را دوست ندارم.
🔸نكات آيه:
در زمان ابراهیمعلیه السلام ستارهپرستى رایج بوده و ستاره را در تدبیر هستى مؤثّر مىپنداشتند.
سؤال: آیا پیامبر بزرگى همچون حضرت ابراهیم حتّى براى یك لحظه مىتواند ستاره یا ماه و یا خورشید را بپرستد؟
پاسخ: مجادله و گفتگوى حضرت ابراهیم با مشركان، از باب مماشات و نشان دادن نرمش در بحث، براى رد عقیدهى طرف است، نه اینكه عقیدهى قلبى او باشد زیرا شرك با عصمت منافات دارد. گفتن كلمهى «یا قوم» در دو آیهى بعد نشانهى مماشات در گفتن «هذا ربّى» است، به همین دلیل وقتى غروب ماه و خورشید را مىبیند، مىگوید: من از شرك شما بیزارم، و نمىگوید از شرك خودم
🔹تفسير آيه:
۱-یكى از شیوههاى احتجاج، اظهار همراهى با عقیدهى باطل و سپس ردّ كردن آن است. «هذا ربّى»
۲-بیدار كردن فطرتها، فعال كردن اندیشهها و توجّه به احساسات، از بهترین شیوههاى تبلیغ است. «لا اُحبّ الافلین»
#زندگی_با_قرآن
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
هدایت شده از شهریاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تروریستی که جرأت کرده بود پرچم امام حسین و پرچم جمهوری اسلامی ایران را پاره کند به همراه عکاسش به دست مجاهدین افتاد.
.
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
#من_زنده_ام
#قسمت_نود
با ناراحتی گفتم: چی؟ نوشته؟ توی این بزن بزن من چطوری قول بدم نه نمی تونم من کاغذ و قلم از کجا گیر بیارم.
با عصبانیت گفت: با التماس و گریه زاری کریم رو راضی کردی و از تهران اومدی اهواز با قلدری رحیم رو راضی کردی اومدی آبادان؛ توی این آتیش و خون حالا حتی زیر بار به خط نامه نمی روی که لااقل دلمون آشوب نباشه؟
گفتم آخه تو این آتیش و خون من دنبال کاغذ و قلم و نامه نوشتن باشم، چی بنویسم؟
گفت: بابا چقدر برای دو کلمه نوشتن چانه می زنی، نگفتم شاهنامه بنویس فقط بنویس «من زنده ام».
نمی دانستم چرا باید بنویسم من زنده ام با حال بی اختیار با انگشت در خیال خودم روی پایم نوشتم: «من زنده ام».
به راستی مرگ چه ارزان شده بود!
مسجد، روبه روی خانه ی ما بود وقتی رسیدم خواهرها مشغول آشپزی و تدارکات و بسته بندی بودند.
خواهر دشتی تا چشمش به من افتاد گفت خانم کجایی؟ ستاره ی سهیل شدی زنهای حامله و مادرهای شیرده پای این قابلمه ها و ظرفها ایستادن
گفتم دد(۱)من برا زایمان زن داداشم تهران رفته بودم، آبادان حلالم کنید.
از روز سوم جنگ هم در ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ اهواز بودم. برای اینکه غیبتم را در چند روز اول جنگ جبران کرده باشم، داوطلب کارهای سخت میشدم تا از دل خواهر دشتی در بیاورم او هم یک ملاقه به اندازه ی قدم به دستم داد و گفت: جریمه ات اینه که تا صبح گندم هم بزنی. فردا صبح میخوایم به رزمنده ها حلیم بدیم.
خواهر دشتی گفت: آذوقه داره تموم میشه شما چون با فرمانداری در ارتباط هستین با خواهر منیژه رحمانی به فرمانداری برید و مقداری مواد غذایی خشک بیارید.
من و منیژه به فرمانداری رفتیم ولی گفتند باید تا دو سه روز دیگه که مجوز تخلیه ی انبارهای آذوقه ی شرکت نفت صادر بشه صبر کنید.
با خودم گفتم خب تا سه روز دیگه جنگ تمومه. اما خواهر دشتی گفت: پس برید از همسایه ها ذخیره ی خونه ها رو بگیرید. همسایه ها برای جبهه و رزمنده ها، جونشون رو هم میدن.
این حرف یعنی اینکه بچه ها از خواب بیدار شوید، جنگ تازه شروع شده. او درست می گفت. تمام شهر را غیرت و جوانمردی پر کرده بود. مال من و مال تو معنی نداشت جان من و جان تو مطرح نبود. هر که هر چه
داشت در اختیار دیگران میگذاشت و مال مال همه بود. چون مسجد در محله ی خودمان بود به یاد قولی افتادم که به سلمان داده بودم. یک تکه کاغذ پیدا کردم و نوشتم من زنده ام - مسجد مهدی موعود.
🌱🌱🌱🌱🌱
۱_خواهر
#بانوان_بهشتی
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
🌸🍃
🍃
مهربان پروردگارم ...
در روشنای تابش خورشید
خیر و نیکی را
بر بندگان خود فرو فرست
و ما را از رستگاران زمین قرار ده
خدای مهربانم شکرت
که روزی دیگر چشمانم را گشودی
و فرصتی دیگر برای زندگی
برای نفس کشیدن
برای دیدن عزیزانم
به من عطا کردی
خدایا ...
هفتـه ای سراسر خیر و برکت
به دوستانم عطا فرما
آمیـــن یا رَبَّ الْعالَمین
ای پروردگار جهانیان
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
06.Anaam.77.mp3
2.62M
🔸سوره انعام-آيه۷۷:
فَلَمَّا رَءَا الْقَمَرَ بَازِغاً قَالَ هَذَا رَبِّى فَلَّمَا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَمْ يَهْدِنِى رَبِىّ لَأَكُوَنَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّآلِّينَ
🔹ترجمه فارسي:
پس (بار دیگر) چون ماه را در حال طلوع و درخشش دید، گفت: این پروردگار من است. پس چون غروب كرد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نكرده بود، قطعاً از گروه گمراهان مىبودم.
🔸نكات آيه:
كلمهى «بازغ» از «بزغ»، به معناى شكافتن وجارى ساختن خون است. امّا در اینجا گویا طلوع خورشید و ماه، پردهى تاریكى شب را مىشكافد و سرخى كم رنگى در اطراف خود پدید مىآورد.
🔹تفسير آيه:
۱-یكى از شیوههاى احتجاج، اظهار همراهى با عقیدهى باطل و سپس ردّ كردن آن است. «هذا ربّى»
۲-بیدار كردن فطرتها، فعال كردن اندیشهها و توجّه به احساسات، از بهترین شیوههاى تبلیغ است. «لا اُحبّ الافلین»
#زندگی_با_قرآن
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»
ترجمه: "غمگین نباش، که خدا با ماست."
آیه 139 سوره توبه
"هرگاه احساس تنهایی و غم کردی، به یاد بیاور که خداوند همیشه در کنار توست؛ با او، هیچ سختی توان شکستن تو را ندارد."
این آیه کوتاه اما بسیار پرمعنا، به ما یادآوری میکند که حضور خداوند در کنار ما، بزرگترین منبع آرامش است. حتی در سختترین لحظات زندگی، اگر احساس کنیم که خدا با ماست، غم و ترس از دل ما بیرون میرود. این آیه میتواند به مخاطبان شما یادآوری کند که در برابر مشکلات، تنها نیستند و همراهی خداوند همیشه قوت قلبی برای آنهاست.
#آیه_گرافی
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
آیه ۱۶۰ سوره آلعمران:
«إِن یَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَإِن یَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِی یَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
"اگر خدا شما را یاری کند، هیچکس بر شما غلبه نخواهد کرد؛ و اگر شما را واگذارد، پس چه کسی میتواند شما را یاری دهد؟ پس باید مؤمنان بر خدا توکل کنند."
این آیه یادآور قدرت و ارادهی بیپایان خداوند است و به ما میآموزد که یاری واقعی تنها از جانب خداوند میآید.
اگر انسان به خداوند اعتماد کند و در زندگی خود بر او تکیه نماید، هیچ نیرویی نمیتواند بر او غلبه کند. در مقابل، اگر انسان از خداوند غافل شود و به تواناییهای محدود خود یا دیگران دل ببندد، شکست و ناامیدی او حتمی است.
توکل به خدا به معنای ایمان به این حقیقت است که تمام نیروها و تواناییها در دست خداوند است و هر موفقیت و پیروزی از جانب اوست. این آیه به ما میآموزد که برای رسیدن به آیندهای روشن، تنها کافی است تلاش کنیم و به خداوند توکل نماییم؛ چرا که او یاریدهندهای است که هرگز بندگانش را تنها نمیگذارد.
#زندگی_با_قرآن
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran
#من_زنده_ام
#قسمت_نود_و_یک
کوچه سوت و کور بود. از صدای دعوا و بازی بچه ها خبری نبود. هیچ بویی جز بوی باروت در به مشام نمیرسید در خانه ی ما هم مثل همه ی خانه ها باز بود.
به داخل خانه رفتم می دانستم در آن ساعت آقا خانه نیست. خانه خالی و ساکت بود. دوچرخه ی علی که خیلی طرفدار داشت و بچه ها سرش دعوا داشتند، بی صاحب گوشه ای افتاده بود یاد داشتم را به شیشه ی ترک خورده ی اتاق چسباندم از شدت صدای انفجارها، شیشه ها یک خط در میان ترک خورده بودند. سکوت آزارم میداد انگار سالها کسی در این خانه زندگی نمی کرد. انگار نه انگار که تا همین چند روز پیش من و خواهر و برادرانم در این خانه میخندیدیم غیبت مادرم که مثل نقش گل بر دیوار آشپزخانه بود و هیچ وقت آشپزخانه را بی او ندیده بودم توی ذوق می زد. آشپزخانه به جای بوی دمپختک بوی ماندگی می داد. اتاق پذیرایی را خاک گرفته بود تنها قاب عکس آقا با چهره ای با ابهت همچنان به دیوارش آویزان بود. از هر طرف که به قاب نگاه می کردم چشمان آقا همان چشمهای پرابهت مردانه بود که مرا دنبال میکرد و به من خیره شده بود. دلم برای آقا تنگ شده بود تا کی باید منتظر می ماندم تا سلمان قصه ای بسازد و من بتوانم بدون ترس و دلهره به خانه بروم.
رفتم توی انبار و آخرین رشن(۱) را جمع کردم. به جای اینکه عدس ها را به مسجد ببرم و آنجا پاک کنم رو به روی عکس آقا نشستم و مشغول پاک کردن عدس شدم. زمان آمدن آقا نبود اما یکباره آقا بالای سرم حاضر شد. هر دو از دیدن هم جا خوردیم من از دیدن او خوشحال و هیجان زده شدم اما او از دیدن من ناراحت شده بود.
🌱🌱🌱🌱🌱
۱ خواروباری که شرکت نفت هر چهارده روز یکبار به کارگرانش میداد و شامل برنج، شکر، قند، روغن آرد نخود، لوبیا، عدس و... بود.
#بانوان_بهشتی
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran