در داستان دروغین شنود از سلسله جعلیات نشر ابراهیم هادی ادعا میشود که شخصیت اصلی داستان، در حالت خروج از بدن به هر کسی نگاه میکرده از اعماق باطنی او و نیز همه گذشته و آینده آشکار و پنهان او و حتی اجداد و اعقاب و مرتبطانش مطلع میشده است!
گذشته از آن که این ادعای ناروا با آموزههای دینی، همخوانی ندارد، آشکارا با بخشهای دیگر این داستان خیالی نیز در تناقض است. مثلا با وجود این که راوی -به ادعای خود- در آن حالات برزخی، اطرافیان و از جمله همسرش را دیده و باطنشان را مشاهده کرده، و در نتیجه طبق این ادعا، از همه آینده آنها حتی احوالشان در قیامت مطلع شده، اما در بخشهای دیگر داستان -به ویژه در گزارش ماجراهای پس از ترخیص از بیمارستان- ادعای غلوآمیز خود را فراموش کرده و سخنان و رفتارش نشان میدهد هیچ آگاهی از آینده و سرنوشت همسر و دیگر اطرافیانش ندارد! #سه_دقیقه_در_قیامت
@gholow
تبیین اشکال فقهی موجود در کتاب سه دقیقه در قیامت و پاسخ به جوابِ آقای امینی خواه
http://alasar.blog.ir/1399/11/10/Se_daqiqe1
بررسی انتقادی منابع کتاب جعفریات(اشعثیات)، قندهاری، عادلزاده، پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی13، 1399ش.pdf
4.04M
🔸 بررسی انتقادی منابع کتاب جعفریات (اشعثیات)
✍️ علی عادلزاده، محمد قندهاری
📘 پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی، ش13، 1399ش
کتاب «جعفریات» که به آن «اشعثیات» نیز گفته شده، در ابتدای قرن چهارم توسط ابناشعث در مصر نشر پیدا کرده است. این کتاب، بیش از 1600 حدیث دارد که عموم اسانید آنها از طریق امام کاظم ع از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است. انتساب یکسان و یکدست این حجم زیاد از احادیث با چالشهای متعددی روبهروست؛ مانند تعارض با حدیث، فقه و عقاید امامیه، زمانپریشی تاریخی و به ویژه انتسابهای موازی به برخی از صحابه. اشکالات وارده بر کتاب «جعفریات»، این پرسش را ایجاد کرده که مؤلف آن از چه منابعی استفاده کرده است؟ در این مقاله با بررسی شواهد مختلف و نمونهگیری و مشابهیابی روایات، نشان داده شده که مؤلف در تدوین کتاب، از منابعی مانند: کتاب اسماعیل بن ابیزیاد سکونی و از میراث راویان عامی مدینه بهره برده است. با دقت در نحوه اسناددهی هر حدیث، میتوان موارد برگرفته از سکونی را با احتمال بالا تشخیص داد.
@gholow
زن درنهج البلاغه_7.mp3
13.2M
⚠️ تردیدهای جدی در مورد برخی از اخبار مربوط به بانوان
مروری بر گفتار «تأملی منبعشناسانه در برخی از احادیث مرتبط با زنان»،
محمد قندهاری
در منابع متقدم عامه گزارشهایی در مورد زنان به طرق مختلفی از عمر بن خطاب نقل شده، و نسبت آنها به او کاملاً مشهور است. این روایات با الفاظ یکسان یا نزدیک در برخی از منابع امامیه به طریق واحد و ضعیف آمده، اما به امام صادق ع یا رسول خدا ص منسوب شده است. غیر از شهرت نسبت این کلمات به عمر بن خطاب، مجموعه شواهد دیگری نیز نسبت این کلمات را به معصومان ع دشوار میسازد؛ مانند وقوع ارسال در اخبار و وساطت راویان عامی که از اخبارشان انتسابهای موازی گسترده دارد .
🔹@gholow
زن درنهج البلاغه_8.mp3
27.82M
💢 اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه
📝 چکیده بازنویسی شده از ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه
🔹خطبه ۸۰ نهجالبلاغة : "1️⃣ معاشر الناس، إن النساء نواقص الإيمان نواقص الحظوظ نواقص العقول، فأما نقصان إيمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصيام في أيام حيضهن و أما نقصان عقولهن فشهادة امرأتين كشهادة الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواريثهن على الأنصاف من مواريث الرجال. 2️⃣ فاتقوا شرار النساء و كونوا من خيارهن على حذر و لا تطيعوهن في المعروف حتى لا يطمعن في المنكر "
🔹 @gholow
⚠️ کاستیهای رایج برخی مقالات مرتبط با راویان متهم به غلو
شاید 15 سال پیش تحقیق در مورد متهمان به غلو بدون استفاده از امکانات نرمافزاری برای مطالعه همه روایات راوی، و یا بدون توجه به دسترسیهای جدید به منابع خاص غالیان عجیب نبود (هرچند همان موقع نرمافزارهایی بود، و هم آثاری چون الاعیاد، الهفت و کتاب المجموع نشر یافته بود.) ولی با دسترسیهای گسترده امروز، قضاوتهای خوشبینانه، بیتوجه به قرائن نویافته غلوپژوهی سزاوار مقالات علمی در این زمینه نیست. نمونهای از مقالات تازه نشر که هیچ از منابع غالیان نگفتهاند:
- «پذیرفتنی یا نپذیرفتنی بودن غلو صالح بن سهل»، موسوی، میرصفی، علوم حدیث ش98، 1399ش
- «نقد و بررسی دیدگاه نجاشی درباره عبدالله بن قاسم حضرمی»، موسوی، نجفی، اعتبارسنجی، ش3، 1399ش
- «شخصیتِ رجالی فزاری»، موحدی، حشمت پور، علوم حديث ش96، 1399ش
مثلاً مقاله اول به اتکای روایتی از خود راوی با ژانری رایج در میان متهمان به غلو، مدعی شده که راوی از غلو توبه کرده، و سلامت روایاتش بدین جهت است؛
و یا مقاله دوم فراوانیِ روایاتِ راوی از امام صادق ع و روایات نکردنش از امام کاظم ع در منابع امامی را شاهد این گرفته که انحراف راوی متعلق به دوره امام کاظم بوده است، و لذا دیگر امامیه از او روایت نکردهاند. غافل از آنکه این حالِ بسیاری از متهمان و غیر متهمان است که با وجود درک ائمه بعدی ع چندان روایتی از ایشان ندارند. و بلکه غالیانی مانند نصیریه هم روایاتی از بعد از امام کاظم ع نقل نکردهاند.
و کمی قبلتر هم مقالات بسیاری با این کاستی مواجهند؛ مانند مقالات پرتعداد در مورد محمد بن سنان (مثلاً از آقایان ستوده، جباری و...). هرچند دربرابر کسانی فحص جامعتری داشتهاند (مانند آقای حمید باقری).
🔺چند پیشنهاد در راستای ارتقای این دست از رجالپژوهیها
1- سزاوار است محققان فحص خود را به منابع اصلی امامیه محدود نکنند. گزینش فقها و محدثان بهنام امامی از اخبار راوی لزوماً نگاهی جامع در مورد راوی به دست نمیدهد. ضروری است اخبار راوی در منابع فرق دیگر (در اینجا خاصه غالیان) و منابع متساهلتر امامی نیز بررسی شود.
2- تلاش شود به جای نگاه اصولی به آرای رجالیان متقدم، در هر مورد به تفصیل از زمینههای تاریخی قضاوتها بحث شود، و تحلیلهای غیرمستند متأخرانی چون مجلسی اول، وحید بهبهانی و مامقانی که دسترسیهای امروز را نداشتند، مسلم انگاشته نشود.
3- در بررسی روایات راوی هم به بررسی تطبیقی متون روایات راوی با دیگر راویان توجه شود، و نقد مضمونی هم ناظر به پیچیدگیهای عقاید فرقه مورد نظر صورت گیرد.
به عنوان نمونه، در مورد غالیان باید در نظر داشت صرف گستردگی روایات همسو با امامیه، غلو راوی را نفی نمیکند. به چند محور اشاره میکنیم:
- استنادات غالیان به آیات و اخبار توحیدی بر الوهیت امیرالمؤمنین ع
از مطالبی که وجودش در کتب نصیریان و غالیان گاهی ناهمسو با اعتقاد به الوهیت امیرالمؤمنین ع تلقی شده، روایات و خطب توحیدی کتب نصیریان است. البته چنین برداشت ابتدایی ظاهری از اخبار و خطب توحیدی و تلقی جمعناپذیری آن با غلو غریب نمینماید. اما با این همه، غالیان حتی برای همین اخبار و خطب مخالف با غلو نیز تفسیری کاملاً غالیانه به دست دادهاند، و آن اعتقاد توحید امیر المؤمنین بالألوهية است. این در میان نصیریان بسیار رایج است.
- توجه به اخبار ضد اباحی نزد غالیان اباحی
برخی میپندارند که اباحی بودن برخی از سران غلو یا متهمان به غلو با عمل نسبی ایشان به برخی از مظاهر فقه و یا نقل برخی از مباحث فقهی قابل جمع نیست. در برابر باید گفت از اساس اباحیگری سران فرَق اباحی اسلامی عموماً به شکل اباحه کامل ظهور نداشته است. عالمان سلف هم در نسبت اباحه به این سران چنین ادعایی نداشتهاند که غالیان در فضای عمومی اسلامی به فسق و فجور علنی و ترک واجبات میپرداختهاند. (نمونه: کشی، 539)
باید دانست در کتب نصیری حقائق اسرار، الرسالة المصریة، دیوان خصیبی و… در عین اباحیگری و تجویز صریح شرب خمر، شطرنج، غنا و… دعوی زهد و تقوا و تأکید شدید بر تقیه در اباحه نیز مطرح میشود. اباحیگری جمعی از غالیان و صوفیان آن قدر شدید است که گاه اعتراض شدید برخی از هممذهبان اهل اباحه را بر میانگیخته است، و برخی غالیان بر فرق اباحیتر خرده میگرفتند.
- رد و لعن برخی از سران غلو
گرچه برخی از متاخران امامی رد راوی بر برخی غلات را شاهد نادرستی اتهام غلو میگیرند. اما امروزه شواهد بسیاری در دست داریم که غالیان بیش از همه بر منازعات میان خود تاکید داشته، و از دیگر منازعان غالی و البته از امامیه بیشتر برائت جستهاند. چنانکه مثلاً خصیبی فراوان سران اسحاقیه و مخمسه را لعن میکند.
🎁دهها شاهد نکات اخیر را به تفصیل در کتاب در دست نشر نصیریه گرد آوردهام (اکبری، 1400، بخش3-2-2، 3-5-2، 3-6-3 تا 3-6-5).
@Gholow
بررسی روایت «علی ممسوس فی ذات الله»
عنوان مقاله:
نقش اختلاف نُسَخ در گوناگونی برداشتها: مطالعه موردی حدیث «علیّ ممسوس فی ذات الله»
چکیده مقاله:
جمله مشهور «علی ممسوس فی ذات الله» از جمله اخبار منسوب به رسول الله (صلی الله علیه و آله) است که شارحان با وجود اهتمام بسیار، به توافقی در مورد معنای آن نرسیدهاند، و شروح تفصیلی مشکل سازگاری واژه ممسوس را همزمان با لغت و سیاق روایت حل نکردهاند. نظر نکردن به چارچوب شکلگیری این جمله در کاستیهای معانی ارائه شده مؤثر بوده است. در این مقاله با بررسی تحریرهای گوناگون روایت، نشان داده شده که اصل حدیث با تعابیر دیگری بوده است، و در دو فرایند نقل به معنا و تصحیف بدین شکل درآمده است. در معنای نسخه اصیلتر و متقدمتر هیچ ابهامی وجود ندارد و با سیاق گزارشهای کاملتر همخوان است. با روشن شدن معنای حدیث، نادرستی بعضی از گزارشهای متأخرتر نیز معلوم میشود. کمرنگی نگرش انتقادی، جمعی از عالمان متأخر و به ویژه اهل عرفان را بر آن داشته تا در حد توان به تأیید و توجیه غیر تاریخی بعضی از اخبار مشکوک بپردازند. تلاشهای ایشان در ارائه معنا برای «ممسوس فی ذات الله» نااستوار به نظر میرسد.
نشانی دانلود مقاله
@Gholow
🔸 دعایی در ماه مبارک رمضان
- عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ- اللَّهُمَّ إِنِّي بِكَ أَتَوَسَّلُ وَ مِنْكَ أَطْلُبُ حَاجَتِي مَنْ طَلَبَ حَاجَةً إِلَى النَّاسِ فَإِنِّي لَا أَطْلُبُ حَاجَتِي إِلَّا مِنْكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ أَسْأَلُكَ بِفَضْلِكَ وَ رِضْوَانِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِي فِي عَامِي هَذَا إِلَى بَيْتِكَ الْحَرَامِ سَبِيلًا حَجَّةً مَبْرُورَةً مُتَقَبَّلَةً زَاكِيَةً خَالِصَةً لَكَ تُقِرُّ بِهَا عَيْنِي وَ تَرْفَعُ بِهَا دَرَجَتِي وَ تَرْزُقُنِي أَنْ أَغُضَّ بَصَرِي وَ أَنْ أَحْفَظَ فَرْجِي وَ أَنْ أَكُفَّ بِهَا عَنْ جَمِيعِ مَحَارِمِكَ حَتَّى لَا يَكُونَ شَيْءٌ آثَرَ عِنْدِي مِنْ طَاعَتِكَ وَ خَشْيَتِكَ وَ الْعَمَلِ بِمَا أَحْبَبْتَ وَ التَّرْكِ لِمَا كَرِهْتَ وَ نَهَيْتَ عَنْهُ وَ اجْعَلْ ذَلِكَ فِي يُسْرٍ وَ يَسَارٍ وَ عَافِيَةٍ وَ أَوْزِعْنِي شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ وَفَاتِي قَتْلًا فِي سَبِيلِكَ تَحْتَ رَايَةِ نَبِيِّكَ مَعَ أَوْلِيَائِكَ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَقْتُلَ بِي أَعْدَاءَكَ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِكَ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُكْرِمَنِي بِهَوَانِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَا تُهِنِّي بِكَرَامَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا حَسْبِيَ اللَّهُ ما شاءَ اللَّهُ.
نقل است حضرت ابو عبد الله صادق ع در ما رمضان چنین دعا میفرمود:
پروردگارا به تو توسل جسته و از تو جاجتم را میخواهم. هرکس حاجتش را از مردم بخواند، من جز از تونمیخواهم، یکتایی و شریکی برایت نیست. و از فضل و رضایتت میخواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و در این سال برایم راهی به خانهات بگشایی، تا حجی نیکو، پذیرفته، پاک و خالص برایت به جا آرم، که بدان چشمم روشن و جایگاهم بالا رود، و روزیام کنی که چشمم را فرو گیرم، و دامنم را حفط کنم و دستم را از تمامی حرامهایت کوتاه دارم. تا آنجا که هیچ چیز نزد من بهتر از طاعت و خشیت تو و انجام آنچه تو پسندی و ترک آنچه از آن نهی کردی و ناپسندش داری نباشد. و اینها را در گشایش و آسانی و عافیت قرار ده. و شکر نعماتت بر من را مرحمت فرما.
از تو می خواهم که مرگ مرا شهادت در راه خودت، در زیر پرچم رسول الله ص، و به همراه اولیایت قرار دهی، و به وسیله من دشمنان خودت و پیامبرت را نابود سازی. و از تو می خواهم که مرا اکرام نمایی (هرچند) با خواری هرکس از مخلوقاتت (از بدکاران). و مرا برای اکرام احدی از اولیایت خوار مساز. پروردگارا چنان کن که با پيامبر راه در پيش گیرم. الله مرا کافی است. هرچه او خواهد.
(الكافي، ط - الإسلامية، ج4، ص74/ ح6، المقنعة، ص314)
این دست ادعیه در کتبی مانند کافی از نظر اعتباری بر بسیاری از دعاهای متداول ماه مبارک نزد مردم ترجیح دارند.
توضیحی در مورد فرازی از دعا
التماس دعا
زن درنهج البلاغه_6 - حیدر داوودی.mp3
22.07M
ششمین جلسه از دوره «تصویر زن در نهج البلاغه»
درسگفتار ششم: «زن در سیره ابوبکر و عمر»، حیدر داودی
۱۹ فوریه ۲۰۲۱
انجمن مسلمانان شیعه دانشگاه نورثوسترن- شهر شیکاگو
@gholow
زن درنهج البلاغه_7 قندهاری.mp3
13.2M
هفتمین جلسه از دوره «تصویر زن در نهج البلاغه»
درسگفتار هفتم: «تأملی منبعشناسانه در برخی از احادیث مرتبط با زنان»،
محمد قندهاری
26 فوریه 2021
انجمن مسلمانان شیعه دانشگاه نورثوسترن- شهر شیکاگو
@gholow
غلوپژوهی | یادداشتهای حدیثی و رجالی
هفتمین جلسه از دوره «تصویر زن در نهج البلاغه» درسگفتار هفتم: «تأملی منبعشناسانه در برخی از احادیث
⚠️ تردیدهای جدی در مورد برخی از اخبار مربوط به بانوان
مروری بر گفتار «تأملی منبعشناسانه در برخی از احادیث مرتبط با زنان»،
محمد قندهاری
در منابع متقدم عامه گزارشهایی در مورد زنان به طرق مختلفی از عمر بن خطاب نقل شده، و نسبت آنها به او کاملاً مشهور است؛ مانند:
1. کملباس گذاشتن زنان، برای جلوگیری از خروجشان از خانه
«… قال عمر: استعينوا على النساء بالعري، إن إحداهن إذا كثرت ثيابها وحسنت زينتها أعجبها الخروج» (ابنأبيشيبة، مصنف، ۹/ ۵۰۱؛ عبدالملك بن حبيب، أدب النساء، ۲۴۴؛ جاحظ، الحيوان، ۱/ ۱۱۲، المحاسن والأضداد، ۲۵۰؛ ابن قتیبه، عيون الأخبار، ٤/ ٧٧ و....)
2. توصیه عمر درباره ازدواج با دوشیزگان
«…قال عمر: عليكم بالأبكار/ أنكحوا الجواري الأبكار؛ فإنهن أطيب أفواها…» (عبدالرزاق، مصنف، ۶/ ۱۵۹؛ ابنأبيشيبة، ۹/ ۴۹۵؛ عبدالملك بن حبيب،ح۲۵؛ جاحظ،المحاسن،٢٥٠)
3- توصیف تحقیرآمیز عمر از زنان نازا
«… فقال عمر: لولا الولد لم أتزوج، حصير في بيت خير من امرأة لا تلد» (ابنابیالدنیا، العمروالشيب،۷۸؛ ابوداوود، سنن،۲/ ۲۳۲؛ خطیب، تاریخ بغداد،۱۴/ ۳۵۱ از ابنعمر و...)
4. اجبار کنیزان بر برداشتن حجاب
«… أن عمر بن الخطاب كان يضرب الإماء أن يتقنعن، يقول: لا تتشبهين بالحرائر» (شيباني، الآثار، ۱/ ۶۱۱؛ يحيى بن سلام، تفسير، ۲/ ۲۵۵؛ عبدالرزاق، ۳/ ۱۳۲-۱۳۶؛ هروی، غريب الحديث، ۳/ ۱۵۴؛ ابنأبيشيبة، ۲/ ۱۳۴) و…
در برابر این اخبار معروف، این روایات با الفاظ یکسان یا نزدیک در برخی از منابع امامیه به طریق واحد و ضعیف آمده، اما به امام صادق ع یا رسول خدا ص منسوب شده است. غیر از شهرت نسبت این کلمات به عمر بن خطاب، مجموعه شواهد دیگری نیز نسبت این کلمات را به معصومان ع دشوار میسازد:
- تنها تحریر امامی در برخی از این موارد، در کتاب جعفریات است که بنا بر پژوهشهای جدید، برگرفته از دفتر سکونی است (قندهاری و عادلزاده، بررسی انتقادی منابع کتاب جعفریات).
- در مقاله «روایات اسماعیل بن ابی زیاد سکونی از امام صادق ع: چالشها و تبیینها» (در دست نشر) نشان داده شده که سکونی، که قاضی عباسیان بوده است، در بسیاری از موارد، عینا روایات شامیان و نیز عباسیان را نقل کرده و منشاء انتسابهای موازی بسیاری در شیعه است.
- در برخی از این اسناد امامی قرائن ارسال وجود دارد.
- برخی از آن نیز معارضهای مشهورتری از ائمه ع دارند.
و…
تفصیل مستندات
____
🔸 چند نکته تکمیلی:
- نمونههای بسیار دیگری از این انتسابهای موازی به خلفا و صحابه را در روایات در مورد زنان میتوان نشان داد؛ مانند «روایت المرأة شر کلها» که اطلاق آن در تعارض با روایات بسیاری است (نمونهها)، و در روایات مسند و متقدمتر از «امیرالمؤمنین مأمون» (!) روایت میشده، و بعدها به اشتباه به امیرالمؤمنین ع منسوب شده است (توضیح بیشتر).
و یا مثلاً آقای سيدحسن اسلامي، در مقاله مفید «اخلاق و جنسیت در حدیث خصال النساء» نمونهای از این روایات را بررسی، و به مثالهای دیگری نیز اشاره کردهاند. و البته جای بررسیهای بیشتر باقی است.
- همچنین بعضی از دیگر روایات تند در مورد زنان در منابع امامی، (با وجود معارضهای قویترشان) از عامه به امامیه وارد شدهاند؛ مانند روایت مرسل «أنكن أكثر أهل النار» (الفقیه، ۳/ ۳۹۱) روایتی عامی است (مثلاً نک: ابن خزیمه، صحیح، ۳۵۳). اما روایات معارضش از جمله در من لایحضره الفقیه، غالباً شیعی و امامی است. (مانند خبر «اكثر أهل الجنة من المستضعفين النساء»/ خبری آن را دیدگاه عامه میداند: شيء يقوله الناس و…: الفقيه، ۳/ ۴۶۸)
یا خبر سکونی «لَا تُنْزِلُوا النِّسَاءَ بِالْغُرَفِ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَّ الْكِتَابَة» که پارههای آن برگرفته از اخبار عامه از عمر یا رسول الله ص است.
- صرف اِسناد معنعن از رجال شیعی برای نسبت موازی یک روایت به ائمه ع کافی نیست؛ مانند روایت سلیمان بن خالد عن أبي عبد الله ع أن قوما أتوا رسول الله ص فقالوا يا رسول الله إنا رأينا أناسا يسجد بعضهم لبعض فقال رسول الله ص لو أمرت أحدا أن يسجد لأحد لأمرت المرأة أن تسجد لزوجها (الكافي، ۵/ ۵۰۸). در منابع امامی تنها یک سند از سلیمان بن خالد (زیدی/ امامی) دارد؛ (و در تحریر تفصیلیتری از خبر از عبدالرحمن بن کثیر حاوي نهي است: بصائر، 1/ 351. و البته راوي اتهاماتي دارد.ولی در عامه کاملاً شناخته شده است، و برخی پژوهشها تأثیرپذیری تحریر امامی از عامی را نشان دادهاند (شیرزاد، تبارشناسی روایت سجدۀ زن بر شوهر در جوامع متقدم امامیه).
بر این اساس برای اعتبارسنجی این اخبار ناگزیر از بررسی تحریرهای متقدمتر عامی هستیم.
👌موضوع بسیاری از این اخبار به نحوی است که مستند فتوای حرمت یا وجوب تلقی نمیشدند، و لذا با تسامح به منابع امامی راه یافتهاند. این بررسیها در مورد بسیاری از اخبار اخلاقی اهمیت زیادی دارد.
#انتسابهای_موازی
@Al_Rijal
33.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بررسی تئوری انقلاب در اندیشه اجتماعی شیعه
در این سلسله مباحث تلاش شده با بهره گیری از متون کهن و گزارش های تاریخی، اندیشهی شیعیان متقدّم در بحث قیام و انقلاب نشان داده شود.
پیشتر بسیاری از مباحث اجتماعی، با رنگ سیاسی عرضه شده و نگاه تاریخی در آن کمرنگ شده است.
@gholow