در اعتبارسنجی «السلام علی ... منزل المن و السلوی» باید به چند نکته توجه داشت.
۱. از منابع اصلی این زیارتنامه، مصباح الزائرِ سید بن طاووس و به تبع آن مزار شهید اول فاقد عبارت «منزل المن والسلوی»اند (مصباح الزائر، ط آل البیت، ص۱۲۶؛ مزار الشهيد الاول، ط مدرسه امام مهدی، ص۴۷)؛ اما در مزار ابن مشهدی و نقل علامه مجلسی از مزار عتیق این عبارت آمده است (المزار الکبیر لابن المشهدی، ط جامعه مدرسین، ص۱۸۵؛ بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۳۰؛ تحفة الزائر، ص۱۴۱)
۲. مقایسه زیارتنامه موجود در مزار ابن مشهدی و مصباح الزائر با منابعِ متقدم مانندِ کامل الزیارات، من لا یحضره الفقیه و تهذیب الأحکام، نشان میدهد که زیارتنامه موجود در مزار ابن مشهدی و مصباح الزائر ترکیبی و بخش مورد بحث الحاقی است. در جدول زیر متن مزار ابن مشهدی با منابع متقدم مقایسه شده است. چنان که دیده میشود ردیف ۱ و ۳ (رنگ سبز) تقریباً در همه منابع یکسان است و هر چند مزار ابن مشهدی در ردیف ۳ هم تفاوتهای قابل ملاحظهای دارد، اما کلیت آن و اکثر عبارات ثابت مانده است. اما در ردیف ۲ منابع متقدم، تقریباً یکساناند، ولی مزار ابن مشهدی کاملاً متفاوت است. در واقع در مزار ابن مشهدی، متنی جایگزینِ متن منابع متقدم شده است. این متن جایگزینشده دقیقاً همان زیارت منقول از مزار عتیق است. اتفاقاً تمام اشکالات متوجه همین بخش جایگزینشده است و دقیقاً همین بخش است که مورد استناد غلات قرار گرفته است! بنابراین این زیارتنامه یکدست نیست و ترکیبی از چند متن است و دلیلی بر مأثور بودن بخش مورد بحث وجود ندارد.
۳. در هیچ یک از منابعِ این زیارتنامه به جز نقل علامه مجلسی از مزار عتیق، این حدیث به معصوم (ع) منسوب نشده و سندی برای آن ذکر نشده است. در نقل علامه مجلسی نیز تنها به عنوان «زِيَارَةُ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع» یاد شده است که گر چه تصریح نشده، ولی ظاهر آن انتساب به معصوم است؛ با این حال هیچ سندی برای آن ذکر نشده است؛ ضمن این که هویت مزار عتیق و نویسنده آن نامعلوم است.
۴. در منابعِ مختلف روایاتی از صفوان جمال درباره زیارت نقل شده، اما در هیچ جا به جز نقل علامه مجلسی از این مزار ناشناس (مزار عتیق)، چنین جملاتی در روایت صفوان نیامده است. حتی در مزار ابن مشهدی زیارتی از صفوان نقل شده که این بخش در آن نیست (المزار الكبير، ص۲۱۴)
۵. با توجه به این که در مصباح الزائر و مزار ابن مشهدی این زیارتنامه به صفوان منسوب نشده، احتمال دارد که علامه مجلسی یا منبعِ او در انتسابِ آن به صفوان اشتباه کرده باشند. توضیح آن که در کتب زیارات معمولاً مطالب پشت سر هم میآید و به دقت تفکیک نمیشود و بسیار اتفاق میافتد که عباراتی ادامه حدیث سابق تلقی میشود و به این ترتیب به اشتباه، سند به مطالبِ بعدی تسری مییابد. در این جا نیز با توجه به این که منبع اصلی در اختیار ما نیست، چنین احتمالی وجود دارد.
۶. در مزار ابن مشهدی این بخش از زیارت این گونه آغاز میشود: «فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَى بَابِ السَّلَامِ فَقُل: السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّةِ ... وَ مُنْزِلِ الْمَنِّ وَ السَّلْوَى ... » (المزار الکبیر، ص۱۸۴) در حالی که میدانیم در زمانِ صفوان جمال، اساساً مزار امیرالمؤمنین (ع) آشکار نبوده، چه رسد به آن که دارای «باب» باشد. بنابراین دستِکم این عبارت از توضیحاتِ نویسندگان متأخر است.
خلاصه کلام آن که متن مورد استناد غلات در مزار ابن مشهدی و مصباح الزائر نسبت به متن اصلی زیارتنامه الحاقی است و دلیلی بر انتسابِ آن به معصوم وجود ندارد. تنها در نقلِ علامه مجلسی از مزار عتیق این متن به صفوان منسوب شده که نه هویت مزار عتیق و نویسنده آن معلوم است و نه سندی برای انتسابِ آن به صفوان ارائه شده است و نه منابع دیگر، انتساب آن به صفوان را تأیید میکند. احتمال پدیده تسری اسناد هم در انتسابِ این متن به صفوان وجود دارد. از نظر محتوایی این متن در فضای متأثر از مفوضه سیر میکند و شباهتی با احادیث و زیارات معتبر ندارد.
@Gholow
جدول مقایسه زیارتنامه ابن مشهدی با کامل الزیارات، تهذیب الأحکام و من لا یحضره الفقیه
@Gholow
وَحَسبُكَ دَاءً أَن تَبِيتَ بِبِطنَةٍ
وَحَولَكَ أَكبَادٌ تَحِنّ إِلَي القِدِّ
«درد تو اين بس كه شب سير بخوابى و گرداگردت جگرهايى بُوَد در آرزوى پوست بزغاله» (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی)
مسلمانان غزه چند ماه است که از جنگ، آوارگی و گرسنگی به سختی رنج میبرند. در این شرایط، جمعی از فضلاء شیعه در ایران و کشورهای عربی به گردآوری کمک برای آنان اقدام کردهاند. ان شاء الله این کمکها از طریق شیعیان غزه و لبنان به دست آوارگان خواهد رسید.
در شهر قم، دانشور فرهیخته شیخ علی یعقوب یوسف عهدهدار این امر است. دغدغهمندان میتوانند کمکهای خود را به حساب ایشان واریز کنند:
شماره کارت:
6037 - 6975 - 1606 - 8803شبا:
IR 19 0190 0000 0021 1879 8070 02به نام علی یوسف _ بانک صادرات این کارت بانکی مخصوص گردآوری کمک است و اعلام مبالغ واریزشده لازم نیست. @Gholow
مؤلف عیون المعجزات و جریان غلو
آقای حسن انصاری، در نوشتار «میراث غلات: از ابوالقاسم کوفی تا نویسنده عیون المعجزات»، (بررسیهای تاریخی، ص951-962) با معرفی نسخه کاملتر عیون المعجزات، شاخصههای غلوآمیز اسناد آن را نشان داده است، که از آن جمله فقیهخواندن اسحاق بصری (پیشوا و نظریهپرداز غالیان اسحاقیه) و مدح و ستایش ابوالقاسم کوفی (از پیشوایان غالیان مخمسه) و توجه بالا به میراث خصیبی (پیشوای نصیریه) است. خود مؤلف (حسین بن عبد الوهاب) نیز پیش از قرون اخیر، نامش تنها در اربعینی مرتبط با فضای غلو آمده است.
مؤلف عیون المعجزات در مقدمه کتابش میگوید این کتاب را بنا بر روایات مشترک میان مرتفعه و مفوضه و امامیه مقصره مینویسد، ولی روایات اختصاصی مرتفعه را که مشتمل بر حقایق توحید و حکمت است، در کتاب دیگری با عنوان الهدایة الی الحق میآورد. (عیون المعجزات،1422، ص74) در مواضعی صریحاً از حذف برخی بخشهای روایات غلات به سبب نبود تحمل سخن گفته است. (همان، ص220؛ همو، بیتا، ص83) شاید علت اینکه در تحریر مختصرتر از عیون المعجزات (همان چاپ پیشین داوری)، این مقدمه و نیز اطلاعات مربوط به بعضی از سران غلات مانند ابوالقاسم کوفی نمود نیافته است، این باشد که خود غالیان چنین نسخهای را برای عرضه عمومی در نظر گرفته بودند، نه آنکه ناسخان امامیه این بخشها را حذف کرده باشند. مؤید مطلب آنکه در بخشهای حذفشده، فقط تعابیر تأیید غلو حذف نشده، بلکه نام برخی از رجال مهم غلات هم حذف شده است که به طور معمول امامیه ایشان را نمیشناختهاند. [برگرفته از کتاب نصیریه، بخش 2.1.2]
همچنین در مضامین این کتاب نیز در کنار غرائب بسیارش برخی از آرای آشکارا غالیانه مانند تناسخ و تعابیر مشعر به ربوبیت امام و نیز برخی مصطلحات خاص اسناد و منابع غالیان اثر پذیرفته است. (نمونههایی پراکنده در مباحث همین کانال و در رسالۀ نقش بازشناسی عقاید و احادیث نُصَیریان در اعتبارسنجی و فهم میراث روایی امامیه آمده است.)
@gholow
سندسازیها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری، عمیدرضا اکبری، شیعهشناسی، ش81، 1402ش.pdf
365.9K
سندسازیها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری
عمیدرضا اکبری
شیعهشناسی، ش81، 1402ش
پژوهشهای متعددی جایگاه ویژۀ حسین بن حمدان خَصیبی (م 346ق یا 358ق) را در تکون فرقۀ نصیریه نمایاندهاند. اما کمتر پژوهشی به روش استفاده خصیبی از منابع و مشایخ پرداخته است. این بهویژه به خاطر ناشناختگی بیشتر مشایخ صدر اسانیدش اهمیت دارد. نوشته پیش رو با بررسی تطبیقی میان اسانید الهدایة با دیگر منابع، بدین پرسش پاسخ میدهد که خصیبی در الهدایة چگونه از منابع بهره برده؟ و برای نمونه به اشتراکات گسترده روایات الهدایة با روایات متهمان به غلو مانند ابنمهران، اسحاق بصری و خاصه شلمغانی (در اثبات الوصیة) دست یافته است. بنا بر قرائن زیادی، خصیبی در استفاده مکرر از کتاب الاوصیاء شلمغانی یا دفاتر ابنمهران، نامی از ایشان نبرده، بلکه عموماً با ارائۀ واسطهای ساختگی تا مشایخ ایشان، اسنادشان را سرقت کرده، و مرسلاتشان را با اسنادی ساختگی کامل کرده، و گاه در متونشان دست برده است. خصیبی با وجود تأخر و اتکا به چند منبع وجادهای، مدعی سماع گسترده از اصحاب امامین عسکریین ع بوده، و این در تثبیت جایگاهش به عنوان رهبر نصیریه مؤثر بوده است.
@gholow
سندسازیها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری
تازههای تحقیق
خصیبی در بسیاری از روایات خود به منابع غالیان عراق، بهویژه کتاب الاوصیاء شلمغانی و دفاتر ابن مهران - و البته امامیانی مانند سعد اشعری - متکی است، و بعدها از اسحاق بصری بسیار بهره برده است. ولی قرینهای بر سماع او برای روایات این آثار وجود ندارد، بلکه شواهد بسیاری حکایت از آن دارد که او به وجاده از منابع پیشین بهره برده، و با طرق ساختگی تا مشایخ صاحبان آن دفاتر خود را مستقل از ایشان نمایانده، و به ندرت از رجال پیشگفته یاد کرده؛ چنانکه خصیبی در بحث موالید در واقع از روایات ابن ابیالثلج و ابن همام (و او از فزاری) استفاده نموده است.
خصیبی برای روایات مرسل منابعش نیز اسانید غریبی ساخته است. بر این اساس، شناسایی منابع او پیچیدگیهایی دارد. اسانید او بسیار مشوش و مضطرب است و بر خلاف دیگر منابع روایی، در اسناددهی او به رجال طبقات متقدم، به ندرت میتوان الگویی یافت. دربارة ارتباط مستقیم خصیبی با هیچ یک از مشایخ ادعایی او نمیتوان به اطمینان رسید. همچنین سندسازیهای او موجب درهمریختگی طبقات برخی از راویان شده است. هرچند در بخش ابواب از الهدایة سندسازی نسبت به اوایل الهدایة قاعدهمندتر است. خصیبی مستقیماً روایت بابیت ابن نصیر را به منازعان او مانند شلمغانی و سران اسحاقیه نسبت داده است. برخی از این اخبار در منابع پیشین غالیان بدون فراز بابیت ابن نصیر وجود دارد.
بر اساس آنچه گذشت، میتوان شواهدی از هر یک از این آسیبها در اسانید خصیبی ارائه داد: قلب سند، ساخت اسناد و نامهایی جدید، تدلیس و سرقت حدیث. همچنین او گاه به اشتباه، اسانیدی را تعویض کرده و یا محل تعلیقها را بهخاطر کمی مبالات به هم ریخته است، یا به علت بدخوانی از نسخ، رجال جدیدی ساخته است. تحریفات متون یا ترکیب احادیث نیز مؤید سندسازی خصیبی است. پس تعبیر «جامع انواع عیوب روایی» دربارۀ او مناسب به نظر میرسد که حتی فراتر از اتهامات خصیبی در کلام ابن غضائری است. این پژوهش را میتوان دربارۀ متون کتاب الهدایة نیز بهصورت گستردهتر پی گرفت.
_____________
تذکر: تحریری با تفصیل بیشتر از این پژوهش در کتاب نصیریه از نویسنده آمده است که تدوین نهایی آن پیش از تألیف مقاله فوق بوده است.
@gholow2
کتاب «فضل زیارة الحسین علیه السلام» نوشته محمّد بن عليّ بن الحسن ابن عبد الرّحمن العلويّ الحسنيّ الكوفيّ (٣٦٧-٤٤٥هـ) با تصحیح جدید و تحقیق عالمانه ابراهیم جواد و حبیب زعتر روانه بازار شد.
تهیه کتاب: قم، مجتمع ناشران، دار زين العابدين، غرفه ١٢٥.
@Gholow
جعل و کتمان.pdf
314.7K
جعل و کتمان برای پردهپوشی بر مطاعن معاویة بن ابی سفیان
https://alasar.blog.ir/1403/04/20/Moawiah
#اهل_سنت
@Al_Meerath