🔸شریفترین اهل جاهلیت
- النَّضْرُ بْنُ سُوَيْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع النَّاسُ يَرْوُونَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ أَشْرَفُكُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ أَشْرَفُكُمْ فِي الْإِسْلَامِ فَقَالَ ع صَدَقُوا وَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُونَ كَانَ أَشْرَفُهُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ أَسْخَاهُمْ نَفْساً وَ أَحْسَنَهُمْ خُلُقاً وَ أَحْسَنَهُمْ جِوَاراً وَ أَكَفَّهُمْ أَذًى فَذَلِكَ الَّذِي إِذَا أَسْلَمَ لَمْ يَزِدْهُ إِسْلَامُهُ إِلَّا خَيْراً.
از زراره روایت است که گويد:
به امام باقر عَلَيْهِ السَّلَام عرض كردم: عامه از رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ روايت كردهاند كه فرموده است: شريفترين افراد در زمان جاهليت، شريفترين شما در اسلام است.
امام عَلَيْهِ السَّلَام فرمود: درست گفتهاند، ولى نه آنچنان که میپندارید؛ بلكه شريفترين افراد در جاهليت كسانى بودند كه سخىترين، خوشاخلاقترين، و بهترين همسايه و كمآزارترين آنها بودهاند، پس چنين فردى است كه اگر اسلام آورد اسلامش چيزى بر او نيفزايد مگر خير و سعادت.
📚 الزهد، حسین بن سعید، ص59
#فقه_الحدیث
@gholow
🔸لعنی در حق یک خاندان
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنِّي قَدْ أَشْفَقْتُ مِنْ دَعْوَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى يَقْطِينٍ وَ مَا وَلَدَ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ فِي صُلْبِ الْكَافِرِ بِمَنْزِلَةِ الْحَصَاةِ فِي اللَّبِنَةِ يَجِيءُ الْمَطَرُ فَيَغْسِلُ اللَّبِنَةَ وَ لَا يَضُرُّ الْحَصَاةَ شَيْئاً.
به ابو الحسن موسى بن جعفر (ع) گفتم: از نفرين پدرت ابو عبد اللَّه صادق بر پدرم يقطين و فرزندان او، بيمناكم. فرمود: چنین نیست که پنداشتهای. نطفه مؤمن در پشت كافر به منزله ريگ است در خشت خام. باران مىآيد و خشت را مىشويد و به ريگ آن خسارتى وارد نمىكند.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص13؛ گزيده كافى، ج1، ص147؛ نیز نک: رجال الكشي، ص435
#فقه_الحدیث
@gholow
⚠️ ذرهای از کبر
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنَ الْكِبْرِ قَالَ فَاسْتَرْجَعْتُ فَقَالَ مَا لَكَ تَسْتَرْجِعُ قُلْتُ لِمَا سَمِعْتُ مِنْكَ فَقَالَ لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا أَعْنِي الْجُحُودَ إِنَّمَا هُوَ الْجُحُودُ.
محمد بن مسلم گويد: يكى از آن دو امام عليهما السّلام فرمود: هر كه باندازه سنگينى دانه خردلى تكبر در دلش باشد، داخل بهشت نشود. راوى گويد: من گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ امام فرمود: چرا گفتى: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؟ گفت: براى آنچه از شما شنيدم، فرمود: چنان كه تو فكر ميكنى نيست، مقصود من انكار است، و آن جز انكار نيست
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص310/ ح7؛ در معاني الأخبار، ص241 از یزید بن فرقد مرسلاً عین همین سؤال و جواب را با تعبیر «عمن سمع ابا عبد الله» نقل کرده که به روشنی همین خبر است. در مسند أحمد (7/ ص60، ط الرسالة) عین فراز نخست به همراه این زیاده روایت شده است: «وَلَا يَدْخُلُ النَّارَ رَجُلٌ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ إِيمَانٍ» که تقابل ایمان و کبر در اینجا نیز مؤید تأویل خبر محمد بن مسلم است.
در اخباری از امامیه و عامه نیز تنها فراز نخست بدون هیچ زیادتی نقل شده است (الكافي، ج2، ص310/ ح6؛ «التاريخ الكبير للبخاري، ط - حیدرآباد» ج5، ص2؛ صحیح مسلم، ج1، ص93) همچنین در تحریرهایی از روایات فریقین با اتحاد تعابیر روایات تنها به جای «ذرة»، تعبیر «حَبَّةِ خَرْدَلٍ» مینشیند، که مشعر به روابط منابع فریقین است. (نمونه: همانها، نیز الأصول الستة عشر، ط - دار الحديث، ص241؛ الزهد للمعافى بن عمران الموصلي، ص241، مصنف ابن أبي شيبة، ج5، ص329)
#فقه_الحدیث
@Gholow
غلوپژوهی | یادداشتهای حدیثی و رجالی
🔺نمونه ای دیگر از جعل های آسیبزای سیاسی و تأملی در برخورد دوگانه نهادهای نظارتی در امر نشر کتب بی
استقبال زیاد از کتاب «سه دقیقه در قیامت» و حمایت سودجویان، در کنار سکوت دغدغهمندان باعث شده تا نویسنده دروغپرداز، در چاپهای بعدی اکاذیب جدیدی را نیز به کتاب بیفزاید.
در ص۸۲ چاپ چهاردهم کتاب، نویسنده ادعا کرده باطن پلید کودکان یک مرد را دیده که علتش آن بوده که آن مرد با زنی رابطه نامشروع داشته و سپس با خواهر آن زن ازدواج کرده لذا ازدواجش حرام و فرزندانش حرامزاده بودهاند!! در پاورقی هم این حکم عجیب در مورد زنا را به مراجع نسبت داده که دروغ است، و البته ظاهراً در اثر خلط با حکم لواط شکل گرفته است.
حکم مسأله را میتوانید در رسالهها ببینید؛ به عنوان نمونه:
إذا زنى بإحدى الأختين جاز له نكاح الأخرى في مدة استبراء الأولى (العروة الوثقى، ج5، ص552).
کتاب سه دقیقه در قیامت تنها یکی از دهها کتاب انتشارات ابراهیم هادی است که همگی از سبک و سیاق خاصی در جهت اهداف معین پیروی می کنند.
مطلب مرتبط: مروری بر آسیبهای کتاب سه دقیقه در قیامت
@gholow
- تمثال ولی فقیه در آسمانها
- امر و نهی ولی فقیه به ملائکه
- توانایی تغییر مقدرات!!
نتیجه اقبال به دروغپردازیهای انتشارات ابراهیم هادی آن شده که پس از کتاب سه دقیقه در قیامت، دو کتاب بازگشت و شنود با خرافات و مطالب فاسد فاجعهبارتر، از سوی این انتشارات روانه بازار شده است.
کتاب شنود گزارش مشاهدات یک مأمور امنیتی از عالم دیگر است. دروغپردازی و غلو در این کتاب به اوج خود رسیده تا آنجا که نویسنده پس از گزارش دیدار و همراهی مفصل با ملائکه یاور امام مهدی ع و سخنان یک شخص الهی آسمانی درباره ملائکه، در صفحات ۱۳۲ تا ۱۳۴ (نسخه الکترونیک) مینویسد:
«[ادامه سخنان شخص الهی:]... این ملائک... منتظر حرکت مخلصانه از شیعیان هستند. بعد با تعجب گفتم یعنی اگر کسی حرکتی نکند این ملائک کاری نمی کنند؟ گفت: فقط در یک صورت. امام حاضر و معصوم می تواند امر خدا را ابلاغ کند. اگر امام معصوم بخواهد همه چیز تغییر می کند.
بعد ادامه داد: در دوران غیبت، ولی امر مسلمین نیز می تواند به آن ها دستور دهد. در همین افکار بودم که منظور از ولی امر مسلمین کیست، یک باره در میان فوج ملائک تصویر بزرگی را دیدم که شمایل حضرت امام و مقام معظم رهبری نمایان بود.»
آیا علمای دین و پژوهشگران وظیفه ندارند در برابر این همه خرافهپردازی و تحریف حقایق واکنش نشان دهند؟!
@gholow
جاعل کتاب شنود از سلسله آثار خیالی انتشارات شهید ابراهیم هادی ادعا میکند در سیر ماورائی خود به فلسطین، عراق و یمن رفته و ضعف اعتقادی مبارزان را مشاهده کرده که مانع یاری ملائکه میشده است.
او مدعی است این سیر برزخی در اوائل سال ۹۳ صورت گرفته (ص۶ و پاورقی ص۷۲) و اوضاع یمن را در آن زمان چنین توصیف میکند:
«عربستان حملات سختی را بر ضد مردم مسلمان یمن آغاز کرده و در محاصره کامل قرار دارند... به یکی از خطوط مقدم نبرد رفتم. نیمههای شب بود و رزمندگان شجاعی یمنی در سنگرهای خودشان نشسته بودند. برخی از فرماندهان میدانی نیز در آن جا حضور داشتند... یکی می گفت: صعده زادگاه ما است... هرگز اجازه نمیدهیم سقوط کند... ما باید ثابت کنیم میتوانیم یمن را اداره کنیم...»
ظاهرا جاعل داستان در محاسبات خود ۱ سال دچار اشتباه شده است! در اوائل سال۹۳ نه از محاصره و حملات شدید عربستان خبری بود و نه خطر سقوط صعده و خطوط مقدم نبرد! بلکه دوران افزایش قدرت حوثیها بود که به تسلط آنها در ماههای پایانی سال ۹۳ و حمله عربستان در سال بعد انجامید. #سه_دقیقه_در_قیامت
@gholow
در داستان دروغین شنود از سلسله جعلیات نشر ابراهیم هادی ادعا میشود که شخصیت اصلی داستان، در حالت خروج از بدن به هر کسی نگاه میکرده از اعماق باطنی او و نیز همه گذشته و آینده آشکار و پنهان او و حتی اجداد و اعقاب و مرتبطانش مطلع میشده است!
گذشته از آن که این ادعای ناروا با آموزههای دینی، همخوانی ندارد، آشکارا با بخشهای دیگر این داستان خیالی نیز در تناقض است. مثلا با وجود این که راوی -به ادعای خود- در آن حالات برزخی، اطرافیان و از جمله همسرش را دیده و باطنشان را مشاهده کرده، و در نتیجه طبق این ادعا، از همه آینده آنها حتی احوالشان در قیامت مطلع شده، اما در بخشهای دیگر داستان -به ویژه در گزارش ماجراهای پس از ترخیص از بیمارستان- ادعای غلوآمیز خود را فراموش کرده و سخنان و رفتارش نشان میدهد هیچ آگاهی از آینده و سرنوشت همسر و دیگر اطرافیانش ندارد! #سه_دقیقه_در_قیامت
@gholow
تبیین اشکال فقهی موجود در کتاب سه دقیقه در قیامت و پاسخ به جوابِ آقای امینی خواه
http://alasar.blog.ir/1399/11/10/Se_daqiqe1
بررسی انتقادی منابع کتاب جعفریات(اشعثیات)، قندهاری، عادلزاده، پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی13، 1399ش.pdf
4.04M
🔸 بررسی انتقادی منابع کتاب جعفریات (اشعثیات)
✍️ علی عادلزاده، محمد قندهاری
📘 پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی، ش13، 1399ش
کتاب «جعفریات» که به آن «اشعثیات» نیز گفته شده، در ابتدای قرن چهارم توسط ابناشعث در مصر نشر پیدا کرده است. این کتاب، بیش از 1600 حدیث دارد که عموم اسانید آنها از طریق امام کاظم ع از امام صادق ع از پدرانشان روایت شده است. انتساب یکسان و یکدست این حجم زیاد از احادیث با چالشهای متعددی روبهروست؛ مانند تعارض با حدیث، فقه و عقاید امامیه، زمانپریشی تاریخی و به ویژه انتسابهای موازی به برخی از صحابه. اشکالات وارده بر کتاب «جعفریات»، این پرسش را ایجاد کرده که مؤلف آن از چه منابعی استفاده کرده است؟ در این مقاله با بررسی شواهد مختلف و نمونهگیری و مشابهیابی روایات، نشان داده شده که مؤلف در تدوین کتاب، از منابعی مانند: کتاب اسماعیل بن ابیزیاد سکونی و از میراث راویان عامی مدینه بهره برده است. با دقت در نحوه اسناددهی هر حدیث، میتوان موارد برگرفته از سکونی را با احتمال بالا تشخیص داد.
@gholow
زن درنهج البلاغه_7.mp3
13.2M
⚠️ تردیدهای جدی در مورد برخی از اخبار مربوط به بانوان
مروری بر گفتار «تأملی منبعشناسانه در برخی از احادیث مرتبط با زنان»،
محمد قندهاری
در منابع متقدم عامه گزارشهایی در مورد زنان به طرق مختلفی از عمر بن خطاب نقل شده، و نسبت آنها به او کاملاً مشهور است. این روایات با الفاظ یکسان یا نزدیک در برخی از منابع امامیه به طریق واحد و ضعیف آمده، اما به امام صادق ع یا رسول خدا ص منسوب شده است. غیر از شهرت نسبت این کلمات به عمر بن خطاب، مجموعه شواهد دیگری نیز نسبت این کلمات را به معصومان ع دشوار میسازد؛ مانند وقوع ارسال در اخبار و وساطت راویان عامی که از اخبارشان انتسابهای موازی گسترده دارد .
🔹@gholow
زن درنهج البلاغه_8.mp3
27.82M
💢 اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه
📝 چکیده بازنویسی شده از ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه
🔹خطبه ۸۰ نهجالبلاغة : "1️⃣ معاشر الناس، إن النساء نواقص الإيمان نواقص الحظوظ نواقص العقول، فأما نقصان إيمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصيام في أيام حيضهن و أما نقصان عقولهن فشهادة امرأتين كشهادة الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواريثهن على الأنصاف من مواريث الرجال. 2️⃣ فاتقوا شرار النساء و كونوا من خيارهن على حذر و لا تطيعوهن في المعروف حتى لا يطمعن في المنكر "
🔹 @gholow
⚠️ کاستیهای رایج برخی مقالات مرتبط با راویان متهم به غلو
شاید 15 سال پیش تحقیق در مورد متهمان به غلو بدون استفاده از امکانات نرمافزاری برای مطالعه همه روایات راوی، و یا بدون توجه به دسترسیهای جدید به منابع خاص غالیان عجیب نبود (هرچند همان موقع نرمافزارهایی بود، و هم آثاری چون الاعیاد، الهفت و کتاب المجموع نشر یافته بود.) ولی با دسترسیهای گسترده امروز، قضاوتهای خوشبینانه، بیتوجه به قرائن نویافته غلوپژوهی سزاوار مقالات علمی در این زمینه نیست. نمونهای از مقالات تازه نشر که هیچ از منابع غالیان نگفتهاند:
- «پذیرفتنی یا نپذیرفتنی بودن غلو صالح بن سهل»، موسوی، میرصفی، علوم حدیث ش98، 1399ش
- «نقد و بررسی دیدگاه نجاشی درباره عبدالله بن قاسم حضرمی»، موسوی، نجفی، اعتبارسنجی، ش3، 1399ش
- «شخصیتِ رجالی فزاری»، موحدی، حشمت پور، علوم حديث ش96، 1399ش
مثلاً مقاله اول به اتکای روایتی از خود راوی با ژانری رایج در میان متهمان به غلو، مدعی شده که راوی از غلو توبه کرده، و سلامت روایاتش بدین جهت است؛
و یا مقاله دوم فراوانیِ روایاتِ راوی از امام صادق ع و روایات نکردنش از امام کاظم ع در منابع امامی را شاهد این گرفته که انحراف راوی متعلق به دوره امام کاظم بوده است، و لذا دیگر امامیه از او روایت نکردهاند. غافل از آنکه این حالِ بسیاری از متهمان و غیر متهمان است که با وجود درک ائمه بعدی ع چندان روایتی از ایشان ندارند. و بلکه غالیانی مانند نصیریه هم روایاتی از بعد از امام کاظم ع نقل نکردهاند.
و کمی قبلتر هم مقالات بسیاری با این کاستی مواجهند؛ مانند مقالات پرتعداد در مورد محمد بن سنان (مثلاً از آقایان ستوده، جباری و...). هرچند دربرابر کسانی فحص جامعتری داشتهاند (مانند آقای حمید باقری).
🔺چند پیشنهاد در راستای ارتقای این دست از رجالپژوهیها
1- سزاوار است محققان فحص خود را به منابع اصلی امامیه محدود نکنند. گزینش فقها و محدثان بهنام امامی از اخبار راوی لزوماً نگاهی جامع در مورد راوی به دست نمیدهد. ضروری است اخبار راوی در منابع فرق دیگر (در اینجا خاصه غالیان) و منابع متساهلتر امامی نیز بررسی شود.
2- تلاش شود به جای نگاه اصولی به آرای رجالیان متقدم، در هر مورد به تفصیل از زمینههای تاریخی قضاوتها بحث شود، و تحلیلهای غیرمستند متأخرانی چون مجلسی اول، وحید بهبهانی و مامقانی که دسترسیهای امروز را نداشتند، مسلم انگاشته نشود.
3- در بررسی روایات راوی هم به بررسی تطبیقی متون روایات راوی با دیگر راویان توجه شود، و نقد مضمونی هم ناظر به پیچیدگیهای عقاید فرقه مورد نظر صورت گیرد.
به عنوان نمونه، در مورد غالیان باید در نظر داشت صرف گستردگی روایات همسو با امامیه، غلو راوی را نفی نمیکند. به چند محور اشاره میکنیم:
- استنادات غالیان به آیات و اخبار توحیدی بر الوهیت امیرالمؤمنین ع
از مطالبی که وجودش در کتب نصیریان و غالیان گاهی ناهمسو با اعتقاد به الوهیت امیرالمؤمنین ع تلقی شده، روایات و خطب توحیدی کتب نصیریان است. البته چنین برداشت ابتدایی ظاهری از اخبار و خطب توحیدی و تلقی جمعناپذیری آن با غلو غریب نمینماید. اما با این همه، غالیان حتی برای همین اخبار و خطب مخالف با غلو نیز تفسیری کاملاً غالیانه به دست دادهاند، و آن اعتقاد توحید امیر المؤمنین بالألوهية است. این در میان نصیریان بسیار رایج است.
- توجه به اخبار ضد اباحی نزد غالیان اباحی
برخی میپندارند که اباحی بودن برخی از سران غلو یا متهمان به غلو با عمل نسبی ایشان به برخی از مظاهر فقه و یا نقل برخی از مباحث فقهی قابل جمع نیست. در برابر باید گفت از اساس اباحیگری سران فرَق اباحی اسلامی عموماً به شکل اباحه کامل ظهور نداشته است. عالمان سلف هم در نسبت اباحه به این سران چنین ادعایی نداشتهاند که غالیان در فضای عمومی اسلامی به فسق و فجور علنی و ترک واجبات میپرداختهاند. (نمونه: کشی، 539)
باید دانست در کتب نصیری حقائق اسرار، الرسالة المصریة، دیوان خصیبی و… در عین اباحیگری و تجویز صریح شرب خمر، شطرنج، غنا و… دعوی زهد و تقوا و تأکید شدید بر تقیه در اباحه نیز مطرح میشود. اباحیگری جمعی از غالیان و صوفیان آن قدر شدید است که گاه اعتراض شدید برخی از هممذهبان اهل اباحه را بر میانگیخته است، و برخی غالیان بر فرق اباحیتر خرده میگرفتند.
- رد و لعن برخی از سران غلو
گرچه برخی از متاخران امامی رد راوی بر برخی غلات را شاهد نادرستی اتهام غلو میگیرند. اما امروزه شواهد بسیاری در دست داریم که غالیان بیش از همه بر منازعات میان خود تاکید داشته، و از دیگر منازعان غالی و البته از امامیه بیشتر برائت جستهاند. چنانکه مثلاً خصیبی فراوان سران اسحاقیه و مخمسه را لعن میکند.
🎁دهها شاهد نکات اخیر را به تفصیل در کتاب در دست نشر نصیریه گرد آوردهام (اکبری، 1400، بخش3-2-2، 3-5-2، 3-6-3 تا 3-6-5).
@Gholow