هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش۰۱۴):
اصلیترین دلایل حضور روحانیت در حکومت
#پایایی و #پویایی نهضت+نظام جمهوری اسلامی ایران، رهین حضور و زعامت میدانی فقهای جامع شرایط (دانایی، دلسوزی و دلیری دیندارانه)، در معارک ارکان و اجزاء #نظام_انقلابی است که بالطبع حضوری خونین و جانبازی است.
عدم ورود و حضور میدانی روحانیت در نهضت+نظام، چیزی بجز تباهسازی پویایی و پایایی نهضت و نظام و روحانیت نیست.
طی بخشهای قبلی مبحث «چالشهای امام در تشکیل نظام»، به مسئله تبدیل #حکومت به #جمهوری در عنوان #نظام_اسلامی مد نظر #امام_خمینی پرداختیم و اینکه؛ در دیدگاه ۳۵ ساله حضرت امام، آیا عدولی صورت گرفت؟ (با عنایت به اینکه ایشان، اهل عدول هم بودند و بعنوان نمونه به مقوله ورود #روحانیت به #مناصب_حکومتی، اشاره شد) یـا اینکه معظمله در #اجتهاد خود، به تعبیر و تعریف جدیدی از «جمهوری» نائل گشتند که متمایز بر جمهوری معروفی است که در دنیا مطرح شده و امام قبلاً آنرا در ردیف حکومتهای جائر میشمردند؟ در نتیجه بمنظور تفکیک آن از سایر جمهوریها سزامند است که آنرا #جمهوری_خمینی بنامیم!
بله اگر بپذیریم که تمایزی در مفهوم جمهوری در نزد ایشان، حاصل نشده و چیزی بنام «جمهوری خمینی»، عاری از حقیقت است، ناچاریم نظریه #عدول را بپذیریم ولو اینکه گفته شود امام حداقل ۳۵ سال از مفهوم جمهوری، برداشت اشتباهی داشتهاند (همچون برداشتی که از ضرورت عدم #حضور_اجرائی #روحانیون در #امور_کشوری داشتند و بعد از عدول فرمودند که اشتباه میکردیم!) ولیکن چنانچه بپذیریم که جمهوری خمینی، مفهوم نوینی است که قاعدتاً باید به تعریف و تبیین تمایزات آن بر جمهوری مرسوم دنیا بپردازیم.
بنده معتقدم که امام راحلمان؛ اولاً بخاطر #غنی_سازی نهضت+نظام، جمهوری را جایگزین حکومت نمودند و ثانیاً «جمهوری تقویتکننده نهضت+نظام» متمایز از سایر جماهیری است که مألوف مردمان است.
با این نظریه، قاعدتاً کار خود را سخت میکنم! زیرا باید به تعریف و تبیین آن بپردازم وگرنه قابل اثبات نخواهد بود!
تعریف و تبیینی که شاید تاکنون، کسی بدان، مبادرت نورزیده و بالتبع مبحث نوآورانهای در قرائت از #جمهوری است و چنانچه در بیان مکنون قلبی خویش، موفق بشوم، بنظرم پارادوکس مطروحه در بیانات اشخاصی از قبیل؛ آیةالله شهیدسیدمحمدحسینی بهشتی و آیةالله مرحوم محمدتقی مصباحزاده یزدی، نیز مرتفع خواهد شد!
یعنی اگر عدولی بودن حکومت به جمهوری را بپذیریم، بالطبع مخالفت آقای مصباح با جمهوریت را، ناچاریم در مغایرت مواضع سیاسی ایشان با نظرات امام و سایر یاران آنحضرت مثل شهید بهشتی، ارزیابی کنیم که کار چندان آسانی نیست.
و اگر به نظریه «قرائت جدیدی از جمهوری» در نظرات امام، قائل شویم، آنگاه در مییابیم که صفآرائی آقای مصباح در برابر جماهیری بوده است که امام هم از اول با آنها مشکل داشت و آنرا در ردیف #سلطنت_منحوس، قلمداد میکرد. ولیکن در اینصورت، این اشکال بر جناب مصباح، قابل ایراد است که چرا جمهوری نامطلوب در نزد امام را پیوسته کوبیدید و یکبار در صدد تبیین جمهوری مطلوب امام برنیامدید؟!
شهیدبهشتی، سعی نمودند که از جمهوری خمینی، تعریفی ارائه بدهند ولیکن آنرا از سایر جماهیر، تفکیک نکردند!
فلذا بنظر میرسد که اختلاف هر دو بزرگوار، بعلت استفاده از #لفظ_مشترک بدون اشارهای به مرزبندی دقیق جمهوری مد نظرشان با سایر جماهیر بوده است!
شاید بشود #شاخصه_اصلی جمهوری خمینی را در دو نکته مهم، مورد توجه قرار داد که؛
۱) در سایر جماهیر، اسم و ادعایی از مبدأ و معادی بنام خدا و آخرت و دینی که دنیای جامعه را با آخرت آن، تنظیم نماید، نیست ولیکن جمهوری خمینی (که خودشان آنرا #جمهوری_اسلامی بدون کلمهای کم یا بیش نامیدند) آکنده از خدا و پیغمبر و قیامت و سعادت ابدی انسانهاست.
۲) حکومت در سایر جمهوریها همانند #سلطنت_موروثی، حکومت افراد بر جامعه است ولیکن در جمهوری اسلامی (مد نظر حضرت امام) حاکمیت بر مردم، واقعاً مردمی است و بلحاظ #آتش_باختیار بودن آحاد مردم در «فریضتین امربمعروف و نهی از منکر» (حتی نسبت به حاکمان و مدیران) آنان قادر به إعمال حاکمیت هستند.
بنابراین، این #اسلامیت است که تعیینکننده مفهوم جمهوریتی میباشد که حضرت امام در طی دهها سال در صدد ظهور و بروز آن بودند و البته در بیستم مهر ۱۳۵۷ آنرا جمهوری اسلامی نامیدند. در واقع این عبارت را از شیاطین سابق و اسبق، پس گرفتند!
بنابراین نباید اجازه بدهیم، کسانی دانسته یا نادانسته قلب حقیقت کرده و #قلب_حقیقت را نشانه بروند!
قلب حقیقت اینست که؛ مردمان مسلمان (و همسو با مسلمانان) صاحب اختیار در امر و نهی مشروع جامعه و حکومت، مجاز به إعمال حاکمیت بوده و «کلهم راع و کلهم مسئول عن رعیته» هستند و #انتخابات..
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۴بهمن۱۴۰۲
💠
🆔@chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف
🙏