eitaa logo
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
26.5هزار دنبال‌کننده
704 عکس
292 ویدیو
7 فایل
هرگونه کپی و نشر از رمان‌های این نویسنده پیگرد قانونی دارد⛔ نویسنده کتابهای👇 شایع شده عاشق شده ام به عشق دچار میشوم در هوس خیال تو نویسنده و مدیر کانال👇 @A_Fahimi تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2234974399Ce3607f2322
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ ⛔️ 📝 ༊────────୨୧────────༊ شهاب نگاهش بین ما به گردش می افتد: -چی شده؟ نفس عمیقی میکشم، دلم میخواست این موضوع بین من و کوهیار شجاعی حل میشد، اما ظاهرا کوهیار دلش کمی دادار دودور میخواهد! شهاب کنارمان می ایستد که فوری دستم را تکان میدهم: -چیزی نیست، من میرم حاضر شم بریم کنار دریا! شهاب سماجت به خرج میدهد: -بگو چی شده پریا؟ کوهیار جای من جواب میدهد: -میخواد اتاقامونو عوض کنیم! واسه سرصدای دیشب هاله! شهاب تنها نگاهم میکند و کوتاه میگوید: -لازم نیست! کلافه چشم میبندم، چطور این دو نفر درک نمیکنند که نمیخواهم اوضاع از این بدتر شود؟ نفسم را فوت میکنم: -لازمه؛ اصلا من خودمم این اتاقو دوست ندارم! دلم نمیخواد صبحا آفتاب بیفته تو اتاقم! کوهیار پشت سرش را دستی میکشد: -آخ آخ آفتاب میفته؟ متنفرم ازش! کلافه سر کج میکنم که شهاب میگوید: -گفتم که لازم نیست، میدونم مشکلت با حرفای هاله اس، واسه همینم نگران نباش هاله داره میره! با تعجب نگاهم روی صورتش می افتد، هاله کجا میرفت؟...