عشقغیرمجاز♡همسرتقلبیمن♡(رمانهای بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸
༊────────୨୧────────༊
#عشق_غیر_مجاز ⛔️
#اثری_از_اعظم_فهیمی ✍
#پارت574 📝
༊────────୨୧────────༊
با اتمام آهنگ برای کوهیار دست میزنم و میگویم:
-عالی بود استاد؛ مثل همیشه با احساس!
ناگهان پروا میگوید:
-وای شما دوتام استاد دانشجویید؟ مثل من و کوروش... یادش بخیر...
کوروش با خنده میگوید:
-عاقبتتونم مثل ما بشه که چه بهتر!
زن و شوهر میخندند، اما من و کوهیار مات و مبهوت به هم زل میزنیم، این میان فنجان چای هم در دستان شهاب فشرده میشود...
نگاه کوهیار هنوز میخ من است که فوری میگویم:
-مطمئن باشید هیچکس دیگه قرار نیست مثل شما باشه!
شهاب فنجان خالی اش را تقریبا داخل سینی میکوبد، نگاهم با نگاهش گره میخورد که با اخم اشاره میکند از روبروی کوهیار بلند شوم، ابهت نگاهش به قدری زیاد است که سیخ در جایم می ایستم و داخل ویلا میشوم.
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع