◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 1⃣2⃣
وقتی خندیدم، نخست اخم کرد سپس با صدای بلند خندید و گفت:
هنوز همان #مارمولکی هستی که بودی... روزگار عوض شده اما تو هرگز!
گفتم:
اما من استادی چون تو دارم، بگویم کاغذ و دوات را بیاورند؟
گفت:
تعجیلی نیست، حکمت را خواهم نوشت، اما نخست بگو میخواهی با علی چه کنی؟
چه #نقشه ای در سر داری؟
گفتم:
من یک هفته فرصت می خواهم تا درباره ی مردم شام #مطالعه کنم؛ باید دید مردم تا چه اندازه در کنار تو خواهند ماند.
گفت:
خیالت از جانب مردم شام آسوده باشد؛ آنها #دل با ما دارند.
گفتم: من تا خود این نکته را نیازمایم، باور نمی کنم.
گفت:
می پذیرم؛ یک هفته فرصت داری، سپس بگو چه باید کرد.
بیست سال است که خاندان #بنی_امیه بر شام حکومت می کنند. مردم این سرزمین چون از مرکز حکومت دورند، علی را به خوبی نمی شناسند و با گذشته ی درخشان او ناآشنایند.
پس می توان به راحتی علی را #قاتل عثمان معرفی کرد. جنگ علی با عایشه همسر پیامبر در بصره و کشته شدن طلحه و زبیر دو تن از صحابه ی پیامبر نیز مزید بر علت است تا شامیان بر عليه على شورانیده شوند.
ما دلایل کافی برای قاتل نمایاندن علی داریم؛ کافی است #تبلیغاتی گسترده بر عليه على راه بیفتد، در این صورت مردم شام برای حفظ دین خود مقابل على خواهند ایستاد.
امروز عصر من و معاویه خلوت کرده بودیم. همین نکات را به او گفتم و گفتم که اولین گام را باید او بردارد و امروز عصر پس از اقامه ی نماز، برای مردم سخنرانی کند؛ بگوید علی از دین خارج شده و او قاتل عثمان است.
گفتم:
به دنبال سخنرانی تو، ما عده ای را اجیر می کنیم و آنها را بین مردم خواهیم فرستاد تا بر علیه علی تبلیغ کنند، او را لعن نموده و #خارجی اش بخوانند.
✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️
باید هر روز، بلکه هر ساعت #تبلیغات ضد على را گسترش دهیم. امامان جماعت مساجد شام را جمع کن و از آنان بخواه که از لعن و ناسزا و نفرين على #نهراسند. باید از علی #چهره ای وحشتناک در بین مردم بسازیم.
معاویه سرش را تکان داد و گفت:
خوب! دیگر چه؟
گفتم:
دیگر این که به بزرگانی چون سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، محمد بن مسلمه و اسامة بن یزید در مدینه نامه هایی بنویس. شنیده ام آنها با علی بیعت نکرده اند و راضی به جنگیدن علی در بصره نبوده اند. به آنها بنویس که على قاتل عثمان و برخی صحابه ی پیامبر اسلام است. اگر آنها با تو همراه شوند، خواهند توانست علی را در مدینه و مکه و سایر بلاد حجاز، تضعیف کنند. ایجاد شکاف در باران علی، قدم بعدی است که باید با جدیت پیگیری شود.
معاویه با تبسم و نگاهی مشکوک که نمی توانستم بفهمم پشت آن چه نهفته است، پرسید:
خوب! قدم بعدی؟
گفتم:
باید #جاسوسانی به کوفه بفرستیم. آنها وظیفه خواهند داشت آنچه را در کوفه اتفاق می افتد مو به مو به ما گزارش کنند. ما باید بدانیم در جبهه ی علی چه می گذرد.
معاویه گفت:
خوب! بعد؟
گفتم:
خودت را آماده کن؛ وقت نماز عصر نزدیک است، باید به مسجد برویم.
با کنایه گفت:
#وضو هم باید بگیریم.
#ادامھ_دارد◾️
بھ قلم✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
⚫️کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...◾️
رمان فوق العاده☝️
هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️