eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
364 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی حسینی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مست و خراباتی این سینه زنی ام من حسنیِ حسنیِ حسنی ام عمریه آقا سینه زنم حک شده بر روی بدنم بر سر سفره ی خوان کرم جیره خوره نان حسنم مست و خراباتی این سینه زنی ام من حسنیِ حسنیِ حسنی ام تا سایه ی تو باشد به سرم محتاج تو ام سلطان کرم این نمک سفره ی تو کرده اسیرم آمده ام مُزد محرم رو بگیرم نگاهی کن به دستانم دخیلک یا حسن جانم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مثل نبی تو بی مثلی فاتح میدان جملی سیرت تو شد فاطمی و رفته قد و بالات به علی عاشقم از ازل ای یار قدیمی جن و مَلَک جیره خورت بسکه کریمی ای نور دل و چشمان نبی حیدرمنش و زهرا نَسَبی حل شده با تربت تو آب و گِل ما صحن و سرای تو بنا شد به دل ما منم عبد و تو سلطانم دخیلک یا حسن جانم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نوح و سلیمان خاک درت گردش هستی دور سرت روح الامین و جن و مَلَک خادم دربار پسرت شاه کَرَم هستی و بی سنگ مزاری ای به فدای حرمی که تو نداری آتش زده این غربت جگرم آقای کریم خاکت به سرم حسرت دیدار تو افتاده به جانم فاطمیه کنج بقیع روضه بخوانم پریشانِ پریشانم دخیلک یا حسن جانم @majmaozakerine
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:محمد صادق باقی زاده، روح الله نوروزی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چرا کشتنت؟ به دستِ آشنا کشتنت تو خونه از جفا کشتنت اصلاً تو کوچه ها کشتنت با زهر کشتنت از روی کین و قهر کشتنت آخر گرگای دهر کشتنت تو کوچه های شهر کشتنت غریب کشتنت....۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو رو کشتن یه عده تو مدینه تو رو کشتن با میخِ توی سینه حسن کشتنت دیدی توی وطن کشتنت با دستای یه زن کشتنت آخر خونین دهن کشتنت ز شر کشتنت آقاجون خون جگر کشتنت تو کوچه چل نفر کشتنت تو خونه پشت در کشتنت غریب کشتنت.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو رو کشتن با زخم روی بازو تو رو کشتن با یاد زخم پهلو جوون کشتنت با جعده بی امون کشتنت تو خونه نیمه جون کشتنت آخ با زخم زبون کشتنت آقا کشتنت با یاد کوچه ها کشتنت تو کوچه زیر پا کشتنت مادر میگه چرا کشتنت غریب کشتنت...۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو رو کشتن با غصه های مادر تو رو کشتن جلو چشای خواهر چه بد کشتنت با کینه و حسد کشتنت واسه داد و ستد کشتنت کنج حجره چه بد کشتنت عجیب کشتنت یه عده نانجیب کشتنت مظلوم و بی حبیب کشتنت ای آقایِ غریب کشتنت غریب کشتنت...۳ تو رو کشتن با قلب زار و مضطر تو رو کشتن یه عده مردِ کافر @majmaozakerine
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی حسن عطایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بی آبرو اومدم با هزار تا امید و آرزو اومدم با یه بغص شکسته تو گلو اومدم ای آبرودار این همه من با تو، درد و دلا کردم یبار صداتو نشنیدم، دورت بگردم قرض کردم از مردم، کرببلا رفتم یبار یه سر به من بزن، دوای دردم حسین اقام، آقام آقام آقام.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از حرف این ادما میدونی که چقدر خون دلا خوردما تو یه لحظه نبودی من که میمردما دردت به جونم خیلی گناهکارم، آره گرفتارم ولی یه لحظه فکر نکن، دوست ندارم رفتن همه حالا، آغوشتو وا کن نذار که ادما بگن، بی کس و کارم حسین اقام، آقام آقام آقام... @majmaozakerine
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ تصویری 🎧 هلابیکم یک سال صبر کردن واسه امروز، میبینی داراییشون رو خرج اربعین کردن 🎤 صابر خراسانی @majmaozakerine
■ مراسم سنتی طبخ و توزیع چهارده دیگ غلور "شب اربعین شهادت حضرت سیدالشهدا (ع)" 🕌 مسجد جامع چهاردرخت بیرجند ● دریافت نذورات غیرنقدی: محله باستانی چهاردرخت؛ خادم مسجد جامع و مواد غذایی آقای مهدوی ● شماره کارت دریافت نذورات نقدی: 💳
5892101274740618
اجرکم عندالله / التماس دعا 🙏 ا•••=🏴🍃🌹🍃🏴=•••ا 💠 مسجد جامع چهار درخت 💠 گروه جهادی فاطمیون 💠 شهید میرعباسی ا•••=🏴🍃🌹🍃🏴=•••ا 🌐 @Heyda122 🌐 @Fatemiyoun113
|⇦•دامن‌چشم‌ من ... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ... امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم... عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره... ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن... مي گفت:....*   «مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر»   دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد   پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد   باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد   یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد   کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد   آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد   گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد   من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد   شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد     حسن لطفی   * امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيد خواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زد: حسين جان! تو چرا داري گريه ميكني؟  برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود: "لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن... يا امام حسن! خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن، آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه …ناله بزن: حسين!...*
كربلايی حسين طاهری_صفر1401 - شب شهادت امام حسن مجتبی - روضه - حسین طاهری-1666595461.mp3
16.14M
|⇦دامن‌چشم‌من... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻