#دلتنگ_محرم
بگو چقدر زمان تا محرمت مانده
برای من فقط آقا محرمت مانده
دلم به آمدن روضه شما خوش بود
فقط ز لذت دنیا محرمت مانده
گناه تازه که کردم بلای تازه رسید
برای رفع بلایا محرمت مانده
خدا کند که نمیرم محرمت باشم
خدا گواست گدا با محرمت مانده
جواب شوق همه کودکان ما با تو
هنوز خاطر اینها محرمت مانده
اجازه هست بخوانم برای طفل رباب
دل گرفته مارا محرمت مانده
اجازه هست بگوئیم از عمود و علم
برای روضه سقا محرمت مانده
خدا کند که نیوفتد عمود این خیمه
در انتظار تکایا محرمت مانده
من هیچ ، رخت سیاهم مگر گناهش چیست
چقدر گریه کند با "محرمت مانده"
شاعر: #مجید_احدزاده
#46روزتافصل عاشقی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زیارت_مخصوصه
#دلتنگ_محرم
خاک بودم سالها از شوق گلدان شما
در دل من بار خواهد داد احسان شما
هرچه را آموختم از کودکی..،نام تو بود
یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما
جای درسومشقخواندن..،گنبدت را می کِشم
دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما
اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی است
من تمام عُمر را هستم مسلمان شما
آمدم ای شاه...،یادش خوش! روانش شاد باد!
هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما
مهربانی؛خصلت خدمتگزار کوی توست
ای به قربان لب خندان دربان شما
دردهای ایل خود را جمع کردم..،آمدم
دربهدر افتاده ام دنبال درمان شما
هفتپُشت من نمکپروده ی این سفره اند
آنقَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما!
یک طرف معصومهخانم،یکطرف سلطانطوس...
در حقیقت نامِ این خاک است:ایران شما!
نوکر بی دست و پا آیا به دردت می خورد؟!
آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما
آی سلطان!دوستت دارم..،مرا باور بکن
دوستت دارم..،قسم هم می خورم..،جان شما!
روز محشر،خنده اش را فاطمه تضمین کُند
هرکسی که چشمهایش گشته گریان شما
بین صحن تو..،خودم را در نجف حس می کنم
هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما
هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده
یا علیموسَیالرِّضا! دستم به دامان شما
رفته رفته دارد ایّام محرم می رسد...
آه!می آید همان ماهِ پریشان شما
▪️
▪️
حرمله،خولی،سنان،اَخنَس..،عقبتر می روند...
شمر تنها می شود با جد عطشان شما
عمهجانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست...
وای از اهل حرم وای از عزیزان شما
شاعر: #بردیا_محمدی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#دلتنگ_محرم #پیشواز_محرم
نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم
تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم
نوشته رویِ جبینم فراق تا به ابد
بنالم از غمِ دل یا بدیِ اقبالم
من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم
به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم
فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی
به توبه نامه ی بی اعتبارِ هرسالَم
نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی
بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم
صدایِ پایِ مُحرَم به گوش می آید
شبانه روز به یاد حسین می نالم
قسم به مویِ پریشان عمه جانِ شما
به گریه دلنگرانِ حسین و گودالم
صدازد از تَهِ گودال خواهرم برگرد
مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم
برو به خیمه نبینی بریدنِ سر را
وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم
شاعر: #قاسم_نعمتی
#مناجات_روز_عرفه
#مناجات_با_خدا #دلتنگ_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
بعدِ آن شبها که با امید غفران آمدم...
بار دیگر محضرت العفو گویان امدم
فکر کردی چون گنهکارم نمی آیم دگر؟؟
نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم!
من تورا که میشناسم ،تو نمیگیری به دل..
گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم
این غرورم را نبین! ردم کنی دق میکنم
بی پناهم بی کسم خیلی پشیمان آمدم
آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم..
سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم
خواستی راهم نده اما نگو "در" هم نزن
تو که میبینی دم این خانه حیران آمدم
میهمان یعنی حبیب تو، مزاحم نیستم
سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم
مشکلم مشکل گشا دارد که آن هم حیدر است
روی کردم به نجف گفتم علی جان آمدم
من دلم شور محرم میزند کاری بکن..
از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم
تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم
سالها در روضهی آقا چه آسان آمدم
کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است
به هوای قافله سوی بیابان آمدم
مسلمش روی قناره ،او خودش صحرانشین
کوچه های کوفه را دیدم هراسان آمدم
من خبر دارم که ارباب مرا بد میکشند
به هوای بوی پیراهن به کنعان آمدم
یک نفر با شمر میگوید که ذبحش مال تو
شمر میگوید که جسمش را بچرخان! آمدم!
آی مردم ذبح نه! والله اقا نحر شد
بوی خون می آید از شعرم، به پایان آمدم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عرفه
#امام_حسین_ع_مناجات
#دلتنگ_محرم
هرکس که امروز ازحسین(ع)امضانگیرد
فردا برات عفو از زهرا (س) نگیرد
ما هرچه داریم ازحسین است وقیامش
ماه محرم را خدا از ما نگیرد
اشک عزایش را به هر چشمی نبخشند
داغ غمش در هر دلی ماوا نگیرد
توفیق می خواهد عزاداری برایش
ای وای اگر امسال هیئت پا نگیرد
دلتنگ حال روضه و محتاج اشکیم
زنگار دوری کاش این دلها نگیرد
باید به اصل خویش برگردیم ای دل
قطره چه باشد گر ره دریا نگیرد
دست من و دامان پر فیض اباالفضل(ع)
هیهات که دست مرا سقا نگیرد
نام ابالفضل(ع) آمد و دل زیر و رو شد
روضه ، زیارت ، اربعین ، بغض گلو شد
شاعر: #علی_ساعدی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#پیشواز_محرم #دلتنگ_محرم
حالِ خوبِ من تویی، این حال را از من نگیر
با تو خوشبختم، همین اقبال را از من نگیر
ای صدای عاشقی! این حنجره نذرِ تو باد
اینهمه فریاد و داد و قال را از من نگیر
در دو دنیا، من فقط دلخوش به احسانِ توأم
افتخارِ نوکری، این شال را از من نگیر
این دلم دارد فقط شورِ محرم میزند
جانِ زهرا روزیِ امسال را از من نگیر
با همین اشکِ روان پَر میزنم تا کربلا
مرحمت کن! این پر و این بال را از من نگیر
هرچه میخواهی بگیر از من، ولی ای با وفا!
گریههای روضهی گودال را از من نگیر
✍ #عادل_حسین_قربان