⚫️ #شعر_وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها ⚫️
▪️▪️▪️▪️▪️
می سوزم از شرارِ نفس هایِ آخرت
از لحنِ جانگداز وصايایِ آخرت
▪️▪️▪️▪️▪️
دستم به دست بی رمقت می شود دخيل
در پيش چشمهایِ گهربار جبرئيل
▪️▪️▪️▪️▪️
دستم شبيه دست تو تبدار می شود
ديوار غصه بر سرم آوار می شود
▪️▪️▪️▪️▪️
رحمی نما به حالِ پريشان دخترت
مادر نكش عبایِ پدر را، تو بر سرت
▪️▪️▪️▪️▪️
دلواپس غروب توأم، آفتابِ من
بر روزهایِ روشن من، رنگِ شب نزن
▪️▪️▪️▪️▪️
محزون رنج های پدر می شوم نرو
من شاهد عزای پدر می شوم نرو
▪️▪️▪️▪️▪️
مادر بمان كنار گل ياس باغِ خود
آتش نزن به حاصل خود،با فراقِ خود
▪️▪️▪️▪️▪️
فصل بهار خانه ی ما را خزان نکن
مادر بمان و نيتِ ترک جهان نکن
▪️▪️▪️▪️▪️
مادر حلال كن كه دعايم اثر نكرد
شرمنده ام قنوت عشايم اثر نكرد
▪️▪️▪️▪️▪️
اشکِ غمت به ساحل پلک ترم نشست
سنگ فراق؛ شيشه ی قلب مرا شكست
▪️▪️▪️▪️▪️
أمن يجيب خواندن من بی نتيجه ماند
زهرا يتيم گشت و پدر بی خديجه ماند
▪️▪️▪️▪️▪️
#وحید_قاسمی
#مرثیه_امام_حسن_عسکری
تب دار ترین تب زده ی بستر دردم
پر سوز ترین حنجره ی حنجر دردم
رنگ رخ من بر همگان فاش نموده
در باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم
فریاد عطش زد دهن سوخته ام تا
تر شد لب خشکیده اش از ساغر دردم
بر زیر گلوی جگرم دشنه کشیدند
من کشته ی تیغ شرر لشگر دردم
آتش فکند بر قد و بالای سپیدار
یک ذرّه ی ناچیز ز خاکستر دردم
خون گریه کند اختر و مهتاب برایم
افلاک شده مستمع منبر دردم
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
😭😭😭😭
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5855229928525532846.mp3
1.01M
#حضرت_زهرا_زمزمه
کوچه باریکه (۲)
چرا امروز آسمون تیره و تاریکه !؟
کوچه تاریکه (۲)
شیعه ها روزایِ بی مادری نزدیکه
کوچه دلگیره (۲)
زود بیاید به دادِ مادر برسیم دیره !
به خدا دیره (۲)
یه حرومیه داره راهشُ می گیره
بی هوا می زنه (۲)
بی حیا لگد به قرآن خدا می زنه !
بی حیا می زنه (۲)
مادرُ جلو چش همسایه ها می زنه
خیلی بددهنه (۲)
جُعده نه ! همین حرومی قاتلِ حسنه !
قاتلِ حسنه (۲)
کی یه مادرُ کنار پسرش می زنه !؟
پستِ بد کینه (۲)
بدونید دستایِ این حرومی سنگینه
ضربِ سنگینه (۲)
چشایِ فاطمه جایی رو نمی بینه !
#وحید_قاسمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مناجات_با_خدا
#بهار_رمضان_یک
#محمد_مبشری
توبه از جرم و خطا ، حالِ سحر می خواهد
خلوت نیمه ی شب،اشک بصر می خواهد
وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست
دیدنِ نور خدا اهلِ نظر می خواهد
سختی گردنه ی عشق زمینت نزند
راه پُر پیچ و خمش مرد سفر می خواهد
صِرف این سینه زدن ها به مقامی نرسیم
محرم راز شدن،دیده ی تر می خواهد
رب سبحان جهتِ بخشش ما اهل بکاء
محشر از مادر سادات نظر می خواهد
عمل زینب کبری به همه ثابت کرد
سر شکستن ز غم دوست،جگر می خواهد
سر عباس به نی،نکته ی نغزی دارد
غیر خورشید، سماوات قمر می خواهد
#وحید_قاسمی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#مناجات_با_خدا
🏴#وداع_با_ماه_رمضان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
وقتِ خداحافظیه، مهمونیم تموم شد!
حسرتِ این روزایِ خوش، بغضی توی گلوم شد
صاب خونه ممنون توأم، هیچ چیزی کم نذاشتی
با اینکه لایق نبودم، سنگ تموم گذاشتی
نمی تونم دل بِکنم، جدایی خیلی سخته!
بدرقه رفتن اینطوری، خدایی خیلی سخته!
ماه رمضون کجا میری!؟ نرو دلم می گیره
از این به بعد باز غروبا، بی تو دلم می گیره
تا سال بعد چیکار کنم! زنده شاید نباشم
با چشم گریون دوباره، از تو باید جداشم
حرف جدایی که میشه، دلم عزا می گیره
دلم به یادِ روضه های کربلا می گیره
***
حسین من نرو بمون، سایه ی روسرم باش
حالا که عباس ندارم، پناه این حرم باش
دلم شده پشتِ سرت، مثل موهات پریشون
خودت بگو چیکار کنم، تنها تو این بیابون
داداش نرو تورو خدا، نذار که در به در شم
نذار با شمر و حرمله، تا کوفه همسفر شم
✍شاعر:#وحید_قاسمی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#رمضان_الکریم
وقتِ خداحافظیه، مهمونی ام تموم شد!
حسرتِ این روزایِ خوش، بغضی توی گلوم شد
صاب خونه ممنون توأم، هیچ چیزی کم نذاشتی
با اینکه لایق نبودم، سنگ تموم گذاشتی
نمی تونم دل بِکنم، جدایی خیلی سخته!
بدرقه رفتن اینطوری، خدایی خیلی سخته!
ماه رمضون کجا میری!؟ نرو دلم می گیره
از این به بعد باز غروبا، بی تو دلم می گیره
تا سال بعد چیکار کنم! زنده شاید نباشم
با چشم گریون دوباره، از تو باید جداشم
حرف جدایی که میشه، دلم عزا می گیره
دلم به یادِ روضه های کربلا می گیره
**
حسین من نرو بمون، سایه ی روسرم باش
حالا که عباس ندارم، پناه این حرم باش
دلم شده پشتِ سرت، مثل موهات پریشون
خودت بگو چیکار کنم، تنها تو این بیابون
داداش نرو تورو خدا، نذار که در به در شم
نذار با شمر و حرمله، تا کوفه همسفر شم
#وحید_قاسمی
#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا
💞💞💞💞💞💞💞💞
فضایِ شهر مدینه دوباره عرفانیست
نماز پنجره هایش چه قدر روحانیست!
مگر چه عید بزرگی رسیده که امشب!
در آسمان و فلک جشن نور افشانیست
عجب شبی! همه جا ریسه بسته جبرائیل
عجب شبی!همه ی کهکشان چراغانیست
ولیمه می دهد امشب پیمبر رحمت
چه قدر سفره این جشن،پهن و طولانیست
فرشته ها سرشان گرمِ رقص و...میکائیل
به فکر پُخت و پزِ سوروساتِ مهمانیست
میان سفره مِی ناب و ساغر آوردند
کلیم و خضر،دلی از عزا در آوردند
شراب داخل خمره مدام قُل می زد
پیاله ذوق کنان سمتِ باده زُل می زد
چه عطرِ سیب خوشی بین عرش پیچیده!
برای باده زدن ذوالفقار هُل می زد
دگر نزول ملائک به خاک آسان شد
خدا میان زمین و بهشت پل می زد
شب عروسیِ خورشید و ماه عالمتاب
سپیده برسرِ بام سحر دهل می زد
برای بُردن این زوج آسمانی، نوح
چه باسلیقه به کشتیِ خویش گُل می زد
امیرِ غزوه ی فتح الفتوح می آید
صدای بوق زدن های نوح می آید
ستاره ها همه بی تاب دیدن داماد
گرفته اند حسودان کوردل غمباد
وضو گرفته و با احترام باید گفت:
جناب حضرت داماد،شاخه ی شمشاد
تمام آینه های مدینه غش کردند
نگاه فاطمه تا در نگاه شان افتاد
کلید باغ جنان را، خدا مراسم عقد
به این عروس سرِسفره زیر لفظی داد
ترانه ی لب داوود خوشصدا این است:
علی و فاطمه پیوندتان مبارک باد
خدا به حورومَلَک گفت تا که دف بزنند
بس ست گفتن تسبیح و ذکر،کف بزنند
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
____________________________
مولا اگر نبود ولايت نداشتيم
روز حساب باب شفاعت نداشتیم
عاشق نمیشديم اگر مرتضی نبود
نسبت به اهل بيت ارادت نداشتيم
عشق علی كه قسمت هر كس نمیشود
سلمان اگر نبود سعادت نداشتيم
مولا اگر نبود عجم سرشكسته بود
ما غير از او اميد حمايت نداشتيم
اسلام ما نتيجه لبخند مرتضیست
با زور تيغ ميل هدايت نداشتيم
مولا اگر نبود ری از دست رفته بود
تاريخ هشت سال رشادت نداشتيم
اين انقلاب بیمددش پا نمیگرفت
شور قيام و شوق شهادت نداشتيم
ما از دعای خير علی رزق میخوريم
اين طور اگر نبود روايت نداشتيم
رونق نداشت حجره انصافهايمان
بركت به كار و كسب تجارت نداشتيم
شبهای جمعه گريهمان ارث مرتضیست
ما بی كميل حال عبادت نداشتيم
محشر كه دست مردم سرگشته خالی است
بيچاره میشديم ولايت نداشتيم
#وحید_قاسمی