eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
مرسی
کب میفرسب پارت جدیدو؟
؟؟؟
به نام خدا😌🌷 € خداروشکر به خیر گذشت... $ خدا رو شکر... € بله آقا رسول ... واقعا هم جای شکر داره ..😐 چون اگه اتفاقی که نباید میوفتاد من میدونستم و شما... ¤ رسول مقصر نبود... من اصرار کردم.... باید دلم آروم می گرفت.... € بله ... شما که جای خود دارید.... خب رسول... میای اداره... $ آقا راستش به رها ... قول دادیم برای شام برگردیم.. € خیلی خوب... پس خوش بگذره .. البته تا فردا صبح هااا😉 $ چشم.. گوشیم زنگ خورد.... $ الو ٪ سلام رسول ... $سلام... جانم بگو.. ٪ کی میایین... کجایین؟؟؟ $ داریم میاییم... اومدیم اومدیم... ٪ باشه ... خداحافظ $ خداحافظ ... $ علی بدو بریم رها زنگ زد.... ¤ بریم... محمد جان خداحافظ... $ آقا تکلیف سینا چی میشه؟؟؟ € صبر میکنم ... کسی نیومد یه کاریش میکنم... ¤ نگران نباشید.... اونقدر حالش بد نیست... $ ببخشید .. دردسر شد.. $ خداحافظ👋🏼 € خدانگهدارتون.... رسیدیم خونه ... گوشه یقش پاره بود... $ چی کار کردی؟؟؟ ¤ دهن مهنشو آوردم پایین😂 ٪ سلام.. $ علیک سلام ... خدمت شما .. ٪ این چیه.... $ قول کادو داده بودم .... ٪ 😃 آهااااا... مرسی مرسی... ¤ رسول ببین میتونی اینترنتی یه بلیط واسه پس فردا برام گیر بیاری.. ٪ کجا به این زودی؟؟؟ ¤ نکه خیلی مهمون نوازی کردی... ٪ علی سر به سرم نزارا.. ¤ بزارم چیکار میکنی🤣 تفنگ در اوردم ٪ یه گوله حرومت میکنم... زدم‌ زیر دستش.. $ چی کار میکنی دیوونه .... اصلا میفهمی ... اسباب بازی نیست ... اسلحه رو از روی زمین برداشتم ... $ از این به بعد تا خودم تشخیص ندم اسلحه نمیاد دستت... ٪ خالی بود بابا😂 $ با اسلحه شوخی نمیکنن😒 ٪ خیلی خوب آقا پلیسه...😆 ¤ رها وردار شام رو بیار.... ازگشنگی مردم... ٪ شام؟؟؟؟؟؟ ¤ اره دیگه خودت گفتی بیایین برای شام.. ٪ من که شام خوردم.... شماهم یه چیز حاضری بخورید... ¤ رهاااااااااااااا .. من از دست تو چیکار کنم😫 چرا الکی گفتی.. ٪ 😂 حالا یه شبم گشنه بخوابین طوریتون نمیشه
『حـَلـٓیڣؖ❥』
کب میفرسب پارت جدیدو؟
ببخشید داشتم از روی عکس تایپ میکردم نتونستم جواب بدم😅
پارت بعدیم میتونی بزاری؟
به نام خدا😇 ♤ حهه.. حهه... بیا خونه... بیا خونه .. ◇ چته.... ♤ لعنتیااااااااا ... فقط... فقحط بیا.. گوشی قطع شد.... گاز ماشین گرفتم.... رسیدم‌خونش ... در زدم ... در رو باز نمی کرد.. ◇ نترس بابا ... منم.. باز کرد در رو ... صورت خونی ... و کبود.... ◇ چت شده؟؟؟؟؟؟؟ ♤ برادرش..... برادر بزرگه اون عوضی.... اومد.... ◇ کی .... درست حرف بزن... ♤ بابا همون دختر .... رها..... اون روز... گفت برادر بزرگ تر از رسول هم داره... ◇ حالا از کجا فهمیدی اونه؟؟؟ ♤ چون وقتی کتک میزد دائم میگفت اشکتو در میارم آشغال...... خب من اشک کیو در آوردم.... ◇ نگاش کن..... ♤ کی ردم میکنی اونور؟؟؟ ◇ دست من‌نیست.... ♤ انتقام میگیرم...... یه کاری میکنم هر دوتا شون به پام بیوفتن..... زجه بزنن..... یه روزی اون دختره رو گیر میارم....... میدونم.... تمام بلاهایی که سرم ااومده رو سر اون عوضی پس میدم.... ◇ عالی شد... ♤ چی ... ◇ الان همه حواسا جمع روی توئه..... الان وقتیه که میتونیم از یه جا دیگه یه ضربه اساسی وارد کنیم.... ♤ تکلیف من چی میشه.. ◇ هیچ کاری نمیکنی تا خودم بگم ... ♤ من دیگه نمیتونم تو این خونه بمونم... ادامه دارد این پارت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『حـَلـٓیڣؖ❥』
😄✅
و اما پارت بعدی؟♥️😂🤣
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی✨ 🖇🌻 شیرینی رو از فرشید گرفتم ولی فضولیم گل کرده بود که ببینم باهاش چی کار داره ! گوش وایسادم . نرجس خانوم داشت معذرت خواهی میکرد! با اون همه غرور و دعوایی که سر اسم داشتن ! چطوووور ! باید از فرشید بپرسم این پسر چی کار کرده که نرجس الان ازش معذرت خواهی میکنه به خاطر حرفاش ؟ امکان نداشت '-' بالاخره انتظار به پایان رسید و رفتم پیش فرشید،گفتم رسول:اُه فرشید:چیه رسول:اُاااااهههه فرشید:هاااااااااا رسول:چی گفت ؟ فرشید:به تّو چه؟ رسول:ببخشید سوالم اشتباه شد ، نخواستم از این راه پیش برم ولی خودت خواستی،چی کار کردی که نرجس با اون همه غرور و تّکبر ازت عذر خواهی کرد ؟فکر کنم الان سوالم کامل تر شد نه ؟ فرشید:من موقعی که شیرینی بهشون دادم ازش معذرت خواستم ، اونم کوتاه اومد و غرورش زیر پا گرفت و از من عذر خواهی کرد.تموم شد آقای فضول ، کور ۴ چشم ؟ رسول:برو بابا ، دراز زشت :/ فرشید:رسوووووووول رسول:جوووووووون داداششششش فرشید:برو تا خفت نکردم ، پر رو ، شیرینی به بچه ها دادی ؟فضول ؟ رسول:نه ، عوضش خودم ۵ تا خوردم :) فرشید: $#&%#@÷× رسول:خوووووووب ، بابااااااااا ، برا ما شد آدم . کارتون شیرینی رو پرت کردم بغلش و خورم پریدم و ۴ تا دیگه شیرینی برداشتم و ال فراررررررر فرشید:من که مثل تو گدا نیستم ، انقدر بخور تا قند بگیری ، اون ۱ مثقال بینایی که داری هم از دست بدی، اصلا همین الانشم بخاطر این کور شدی ، ۴ چشششم. رسول:نظر لطفته ، ترو خدا تشویق نکن ، زحمت افتادی ،دراز زشت . فرشید:ای خدا ، منو نجات بده از دست این ، اصلا چرا خودم رو خسته کنم ، میرم به بقیه شیرینی میدم ، والله ! خوب ، آقا فرشید که تموم ، الان آقا داوود فقط مونده. همه جارو گشتم نبود ، از نرگس پرسیدم گفت که رفته خونه . رفت ؟حیف شد حالا تا فردا کی صبر کنه ،حس میکردم دلم خالی شده و سبک شدم ، بخشش چیز خیلی خوبی بود. خیلی خسته بودم ، آقا محمد یه کاغذ داده بود رسول که ازش به ما هم کپی داده بود ، اطلاعات یه دختر به اسم بلیک پاتاکی بود . قرار بود همه دربار‌ش تحقیق کنیم ، همه به جز نرگس که داشت روی ارسلان فهمیده و احسان سلامی کار میکرد . خیلی پیچیده بود ، توی اطلاعاتی که داشتیم چیزای عجیبی نوشته بود . بلیک پاتاکی فرزند علی عسگری و لیلا رحمانی پدرش وقتی ۲ ماهش بوده میمیره و مادرش میره خارج ، ۷ ماه بعد داخل آمریکا به دنیا میاد و اسمش رو بلیک میزارن .مادرش فامیلیش رو به پاتاکی تغییر داده ، اونجا بزرگ میشه و در سن ۲۱ سالگی در سازمان سیا آمریکا مشغول به کار میشه . در ۲۳ سالگی مادرش رو از دست میده . چند بار سابقه دستگیری توسط پلیس بین المللی داره . اما بدون هیچ حکمی آزاد میشه ! چه سوابق داغونی ! قتل ۶ نفر دزدی از اطلاعات کشور های مختلف و... جز بهترین افراد سازمان سیا ! دیگه داشتم میمردم از خواب که نرگس کارش تموم شد و باهم رفتیم خونه. وقتی وارد شدیم ... با دیدنش مو های بدنم سیخ شد ... نرگس سریع به طرفش رفت ...وای خدای من ... پ.ن:یعنی کی بود؟ 🧐 ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند: یه ماموریت سخت در راهه خیلی دلتنگش بودم ✨با ما همراه باشید✨ نویسنده:آ.م
پارت هشتم رمان در قلب خطر به دنبال امنیت 🖇🌻 💕
ستاره سادات قطبی😎
اگر دقت کرده باشید دیشب تیکه هایی رو نشون داد که من ندیده بودم😐 یعنی سانسور بودن؟؟؟؟؟؟؟ این همهخهههه😐😂 دیروز شاهد نقش آفرینی ستاره قطبی بودیم😍🌷
😂❤️ طنز نوشته
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
😂❤️
😂❤️🦋
😂❤️
😐😂
😂❤️
😂❤️ یکم بیخود😐
😄🦋 بچه ها اگر دوست داشته باشید میتونم خودم از اینا بسازم🤩