eitaa logo
پژوهش های اصولی
297 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
736 ویدیو
119 فایل
﷽ 📌نکات اخلاقی واعتقادی 📌تحلیل های سیاسی وبصیرت افزا در راستای آشنایی با مقتضیات زمان 📌آرشیوی از اهم علوم مقدماتی اجتهاد 📌آموزش اصول وفنون پژوهش از طریق ارائه سلسله مباحث علمی از اینکه بدلیل مشغله، توفیق پاسخگویی ندارم، عذر خواهم @HosseinMehrali
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۲) #فصل_سوم (ساحل دجله ۶) #ابوذیه در سال 1342 در زندان قزل قلعه به گروهی
(خون دلی که لعل شد ۳۳) (ساحل دجله ۷) (بخش اول) ادبیات معاصر عرب در مجموع نتوانسته علاقه ام را جلب کند؛ چون در قسمتهایی از آن چیزهایی یافته ام که منافی ذائقه ی عربی و زبان عربی است. بویژه باید از سبک متاثر از سبک و محتوای ادبیات اروپایی یاد کنم، که نه ادبیات عربی است و نه ادبیات اروپایی بلکه چهره ی مسخ شده ای است که هر طبع سالم و ذوق سلیمی آن را پس میزند. لذا در جست جوی آن ابیاتی برآمدم که با زبان عربی لذتبخشی که با آن خو گرفته ام، سازگار بوده و از زبان و سبک آن، از اصالت برخوردار باشد. من آثار نویسندگان و شعرای بزرگ معاصر مصری، شامی و عراقی را خوانده ام؛ اما گمشده ی خود را _از جمله_ در سروده های محمد مهدی جواهری، شاعر عراقی، یافتم. جواهری به دلیل پرورش ادبی و دینی اصیل خود در خانواده ی معروف جواهری و محیط دینی و ادبی نجف، زبان و بیان عربی اصیلی دارد؛ کمااینکه توجه به رنج ها و ارزوهای مردم و تاثیرپذیری آن، از ویژگی های برجسته ی شعر او است. ویژگی دیگرش، مواضع شجاعانه ی او در مقابله با حاکمان ستمگر است، که بخاطر آن بارها بازداشت و زندانی شد. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
همیشه با دو سه نفر می رفت گلزار شهدا قدم به قدم که می رفت جلو، دلتنگ تر از قبل می شد، دلتنگ شهادت،🕊 دلتنگ رفقای شهیدش...💔 کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش می گفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم می شد فهمید.😢 نجواهایی از جنس دلتنگی، جاماندگی و دلواپسی .حاجی بین قبر ها راه می رفت می نشست و خلوت می کرد بعد رو می کرد به ما و می گفت:《قرآن همراهتون هست؟》😊 اگر بود که سوره حشر را می خواند و اگر هم نبود از توی موبایل📱 برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما می خواند...🌹 @soleymani_ir
پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۳) #فصل_سوم (ساحل دجله ۷) #جواهری_شاعر (بخش اول) ادبیات معاصر عرب در مجمو
(خون دلی که لعل شد ۳۴) (ساحل دجله ۸) (بخش دوم) وقتی دوست لبنانی ادیب و فاضلم، مرحوم سید جواد فضل الله از انقلابیگری و مواضع باصلابت جواهری برایم گفت، به این شاعر بیشتر علاقه مند شدم. او همچنین از قصیده ای که جواهری در برابر مرحوم محمد حسین کاشف الغطا انشاد کرده بود، برایم گفت؛ که این قصیده کاشف الغطا را عمیقا تکان داد و از بس از آن خوشش آمد، زمام اختیار از دست داد و فریاد کشید: بخدا قسم تو متنبی این عصری! و جواهری بلافاصله جواب داد: شیخنا! متنبی شاعر سیف الدوله بود و من شاعر سیف الاسلام! مقصودش از سیف الاسلام(شمشیر اسلام) همان خود کاشف الغطا بود. از شما چه پنهان، من هنگامی که برخی قصاید جواهری را خواندم، گریسستم. قصیده«لالایی گرسنگان» (تنویمه الجیاع) از آن جمله است: نامی جیاع الشعب نامی/ حرستک آلهه الطعام نامی، فان لم تشبعی/ من یقظه فمن المنام اما وقتی در این قصیده ابیاتی را خواندم که حاکی از برداشت نادرست از دین و وظیفه ی علمای دین است، متاثر شدم. وی میگوید: نامی علی تلک العظات / الغر من ذاک الامام یوصیک ان تَدَعی المباهج/ واللذایذ للیام و تعوضی عن کل ذلک/ بالسجود و بالقیام من در همان وقت در حاشیه ی صفحه ی کتاب ملاحظه ام را نوشتم و از اینکه حقیقت رسالت انقلابی اسلام از فکر شاعر دور مانده، تعجب خود را ابراز داشتم. ولی به راستی آیا این سخن شاعر درباره ی وعاظ السلاطین است که ماموریت تخدیر مردمان را به نام دین دارند؟! اگر مقصود او این واعظان بوده، شایسته میبود که آنها را در سخن خود مشخص میکرد. همچنین از جمله قصاید جواهری که مرا عمیقا تکان داد، "روز شهید" (یوم الشهید) است که در آن میگوید: تبّاً لدوله عاجزین توهّموا/ انّ «الحکومه» بالسیاط تُدامُ و اذا تفجّرت الصدور بغیظها/ حَنَقاً، کما تتفجّر الالغامُ فاذا بهم عصفا اکیلاً یرتمی/ و اذا بما رکنوا الیه رکامُ خواندن ابیات قصیده ی «ای سیاهی! همه جارا فراگیر!» (اطبق دُجی) در من طوفانی به پا کرد: اطبق دجی، اطبق ضباب/ اطبق جهامّا یا سحاب اطبق علی متلبدیـ/ نَ شکا خمولهم الذباب اطبق علی المعزی یُرا/ دُ بها علی الجوع احتلاب اطبق علی هذی الکرو/ شِ یمطّها شحم مذاب اطبق: فانت لهذه السوءات/ _عاریه_ حجاب کن سترها لاینبلج صبــ/ ــحٌ و لایخفق شهاب هرگاه شوق ادبیات معاصر عرب در دلم می افتد، دیوان جواهری را میگشایم و خود به تنهایی، یا به همراه کسانی که علاقه به ادبیات عرب در آنها سراغ دارم، به خواندن اشعار او می پردازم. شاعر و غربت او را به یاد می آورم و آرزو میکنم تا به میهن خود بازگردد و ببیند _چنان که خواسته است_ سیاهی شب دراز دامن از میهن رخت بربسته است. در سال ۱۳۷۱ کتابی از جواهری به دستم رسید با عنوان ذکریاتی (خاطرات من) که آن را با شوق بسیار خواندم و با وجود تراکم کار ها و اشتغالات، آن را ظرف چند روز تموم کردم. بسیاری از صفحات آن را حاشیه نویسی کردم. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۴) #فصل_سوم (ساحل دجله ۸) #جواهری_شاعر(بخش دوم) وقتی دوست لبنانی ادیب و ف
(خون دلی که لعل شد ۳۵) (ساحل دجله ۹) (بخش سوم) گاه که میدیدم به رخدادی اشاره دارد، به دیوان مراجعه میکردم تا ببینم آن رخداد را در شعر خود چگونه بیان کرده است. بعدا شنیدم علاقه مند است به اتفاق همسرش به زیارت امام رضا (علیه السلام) مشرف شود. من از دوستان خواستم تسهیلات لازم را برای زیارت آنها فراهم کنند. اما همسرش پیش از آنکه به آرزوی خود برای زیارت ثامن الائمه برسد، درگذشت. البته دستور دادم به احترام خاندان جواهری و شاعر این خانواده، مجلس فاتحه ای برای آن مرحومه در حرم رضوی برگزار شود. سپش فردی از دفترم برای تسلیت گویی به جواهری، و دعوت از او برای سفر به ایران اعزام شد. وی بلافاصله دعوت را پذیرفت و رهسپار ایران شد. ما دوست داشتیم شاعر، روزهایی را در سایه اسلام و انقلاب اسلامی به سر برد تا وجود امتی سربلند و باعزت و عصیانگر علیه ستم و ستمگران و تلاش برای تحقق پیروزی در عرصه های مختلف سازندگی را _که آرزوی قلبی اش بوده_ به چشم ببیندد؛ دوست داشتیم او اسلام را _همچنان که آرزو میکرد_زنده، پویا، انقلابی و پر تحرک ببیند، تا خاطرش بدان بیاساید و دلش در کنار آن آرام گیرد؛ و بدین سان، مسیر طولانی زندگی خود را با خوشی به پایان برساند. اما روح متلاطم و نا آرام و ملتهب شاعر _که بیش از هشتاد سال با یک زندگی پر خروش سرشار از کشاکش و دگیری و دشمنی و خصومت خو گرفته_ کجا میتواند آرام و قرار یابد و چگونه میتواند به آرامش برسد؟ او مدتی اینجا ماند، با من دیدار کرد، و نسبت به من و جمهوری اسلامی ایران احساسات خوبی را ابراز داشت. نسخه ای از کتاب ذکریاتی را نیز به من هدیه کرد، به همراه ابیاتی با مطلع زیر: سیدی ایها الاعزل الاجل/ انت ذو منه و انت المدل سپس در روز عید غدیر قصیده ای برایم فرستاد با مطلع زیر: ابا الحسین تحیات معطره/ فی یوم عید(غدیر) رُحت ترعاء کان الاولی (امیرالمومنین)به/ والیوم انت"ولی الامر" مولاه همچنین قصیده دیگری فرستاد با این مطلع: ایران، عاد الصبح من افراح/ حذر الفوات فاذنی بصباح در این قصیده، در جواب برخی از برادران که ظاهرا اورا بخاطر سکوتش سرزنش کرده اند، میگوید: قالوا سکت و انت افظع ملهب/ وعی الجموع لزندها لقداح اما او سکوت کرده، چون دیده یارانش سکوت کرده اند: لکن وجدت سلاحهم فی عطله/ فرمیت فی قعر الجحیم سلاحی مقصودم از یاد‌آوری کوتاه از جواهری این بود که گوشه ای از عشق و علاقه ام را نسبت به نوع خوب شعر معاصرعربی بیان کنم. امیدوارم این نوع شعر، مسئولیت خود را در بیان صادقانه ی آرمانهای توده های امت در جهت زندگی بهتر ادا کند. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
شخصیت شناسی رهبر معظم انقلاب حجت الاسلام گرامی پور.mp3
25.88M
💠 شخصیت شناسی رهبر معظم انقلاب ✅ حجت الاسلام و المسلمین گرامی پور ۹۹/۵/۲۵ (دوره‌ی تربیت مدرّس کتاب طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن) 🔆 دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظّم انقلاب (دفتر قم) 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۵) #فصل_سوم (ساحل دجله ۹) #جواهری_شاعر(بخش سوم) گاه که میدیدم به رخدادی ا
(خون دلی که لعل شد ۳۶) (شراره نخستین ۱) از خردسالی، یکی از دورانهای مهم بیداری اسلامی را شاهد بوده ام، که از آغاز حرکت نواب صفوی (رحمته الله علیه) تا نهضت امام خمینی(قدس سره) و انقلاب اسلامی و برپایی نظام مبارک اسلامی امتداد داشت. مرحوم شهید نواب صفوی نخستین جرقه ای بود که راه اسلام را به معنای فراگیری انقلابی و پویای آن در برابرم روشن ساخت. این مرد در جامعه ی ایرانی آنچنان جنبشی برانگیخت که وجدان مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرد، عزم ها را جزم کرد و در دلها غیرت و حمیتی نسبت به اسلام و مقدسات اسلامی ایجاد نمود. اثرگزاری او محدود به ایران نبود، بلکه به برخی نقاط جهان عرب سفر کرد و آتش شور و حماسه را در دل مجاهدان برافروخت. به برخی زمامداران عرب نیز نصیحت میکرد که در دام فریب استعمارگران نیفتند. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#اصول_فقه ۸۰ #مذاق_شارع ۹ #موارد_اعمال ۳ 🖋مذاق شارع گاهی برای توسعه حکم و گاهی برای تضییق حکم و گاه
۸۱ ۱۰ 🖋 اگر چه تعداد مفاهیم همسو با مذاق شریعت بسیار است، ولی تفاوت آن ها با توجه به تعاریف مذکور برای هر کدام، روشن است. البته دو مفهوم وجود دارد که به دلیل وجود مقارنه شدید، لازم است توضیح داده شود، که عبارت است از: ✅ ۱. تفاوت مذاق شریعت با الغاء خصوصیت: در مذاق شریعت حکم با ملاحظه مذاق شارع، به فرع سرایت داده می شود، بدون اینکه نه در اصل و نه در فرع، موضوع تغییر یابد. ولی در الغاء خصوصیت، موضوع حکم تغییر می یابد، و ثابت می شود که در واقع و نفس الامر، موضوع، یا از آن چه که در لسان دلیل آمده است، اعم است و یا منحصر در آن نیست، بلکه غیر آن نیز موضوع حکم می باشد. ✅ ۲. تفاوت مذاق شریعت با مقاصد شریعت: این بحث در ضمن مباحث آتی، به صورت تفصیلی خواهد آمد. ادامه دارد... ‌ 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۶) #فصل_چهارم (شراره نخستین ۱) #پیشاهنگ_جهاد از خردسالی، یکی از دورانهای
(خون دلی که لعل شد ۳۷) (شراره ی نخستین ۲) نواب در سال ۱۳۳۲ به مشهد سفر کرد و در محلی به نام «مهدیه» _شبهه مدرسه ای با هدف یاد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)، که موسس آن «حاجی عابد زاده» توجه وافری به برگزاری مراسم جشن نیمه ی شعبان داشت -اقامت گزید. نواب به خانه هیچ کس نرفت بلکه مرکز مهم دینی را انتخاب کرد. من آن زمان جزو طلاب مدرسه ی سلیمان خان بودم و چهارده سال داشتم. با وجود اشتیاق شدیدم به دیدن نواب نتوانستم به مهدیه بروم زیرا پدرم اجازه نمیداد. در یکی از روز ها نواب تصمیم گرفت برای بازدید آن عده ایی از طلاب مدرسه ی سلیمان خان که به دیدنش رفته بودند از آن مدرسه دیدن کند. من از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم. نواب در چشم ما نماد قهرمانی و مقاومت اسلامی بود. وقتی خبر کشته شدن رزم آرا به دست خلیل طهماسبی یکی از فدائیان اسلام منتشر شد و میشنیدیم که آقای کاشانی این اقدام قهرمانانه را به طهماسبی تبریک گفته احساس عزت و افتخار میکردیم. ما میدانستیم که نواب برای خود یاران و تشکیلاتی دارد که دژخیمان و گردنکشان حکومت را به وحشت انداخته است. در مدرسه حجره ی بزرگی بود که به آن مدرس میگفتید آن را رفت و روی و مرتب کردیم و برای آمدن این میهمان و همراهانش آماده ساختیم و در انتظار ساعت موعود ماندیم. در ورودی مدرسه باز شد و عده ایی میهمان وارد شدند. چشم من در میان آنان در جست و جوی نواب بود که در ذهن خود از او تصویر مردی تنومند و بلند قامت داشتم اما به جای چنان مردی که در تخیلم بود مردی لاغر و کوتاه قد رادیدم که عمامه ایی سیاه بر سر داشت و چهره اش بشاش بود و هرکه را میدید با گشاده روسی برخورد می‌کرد و به او سلام میداد. اگر هم به یک نفر سید برمیخورد میگفت: پسر عمو سلام علیکم. باخود گفتم عجب! نواب صفوی که رژیم شاه را گیج و حیران کرده این است؟! در واقع از وقتی چشمم به این مرد افتاد دیدم با تمام احساس مجذوب اویم و از ژرفای قلبم او را دوست میدارم. در این سفر، گروهی از فدائیان اسلام نواب را همراهی می‌کردند که بیشترشان جوان بودند و کلاه پوستی های خاصی به سر داشتنتد و در میانشان سه نفر هم معلم بودند. مدرس پر از جمعیت شد، نواب آنجا ایستاد و سخنرانی کرد؛ درباره ی اهدافش صحبت کرد و مردم را به شهادت طلبی در راه یاری اسلام و اعتلاء آن ترغیب نمود. سخنانش در روحم موج میزد و احساساتم را شعله ور میساخت و مرا به سوی چشم انداز های قدرت و عزت اسلام میکشاند. 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
💠 علم حضرت میثم تمار علیه السلام در هر حركت ريز و درشتى که در اطراف ما اتفاق می افتد، حتى در حرکت يک مارى كه دارد مى‏ پيچد و به سمت خانه ‏اش می‏رود؛ كلى اطلاعات است. همه اين ها روى حساب و كتاب است. در قیامت حساب و كتاب هايش برای انسان مشخص می شود. تمامش هم قواعد علمى براى زندگى است منتهى ما جاهل هستيم. اگر كسى بداند؛ پر از زواياى علمی است. حتی هوايى كه می وزد. در کتب روایی نقل شده که ميثم تمّار با برخی از دوستان و اصحاب اميرالمؤمنين‌‌ عليه ‏السلام در كشتى نشسته بودند و در رودخانه داشتند مى ‏رفتند. يک دفعه باد گرفت و طوفان شد. میثم سرش را بيرون كرد و گفت كه معاويه الان مرد. بعضى از افرادی که آنجا بودند روز و ساعت این حرف را نوشتند بعد از یک هفته خبر مرگ معاویه آمد و معلوم شد همان ساعت معاويه مرده است. (رجال الكشی، ص80) این بزرگوارن علم منايا و بلايا داشتند. ‌@nasery_ir ‌ ‌ 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
پژوهش های اصولی
#کتاب1(خون دلی که لعل شد ۳۷) #فصل_چهارم(شراره ی نخستین ۲) #شوق_دیدار_نواب نواب در سال ۱۳۳۲ به مشهد
(خون دلی که لعل شد ۳۸) (شراره ی نخستین۳) (بخش اول) دوروز بعد شنیدم نواب می‌خواهد به مدرسه ی نواب برود. با آنکه من در کسب اجازه از پدرم محدودیت داشتم، اما به آن مدرسه رفتم. دیدم مردم منتظر اویند. مدرس و ایوان این مدرسه را برای استقبال از او مفروش کرده بودند. من هم همراه با آنان مدتی در انتظار ماندم اما دیدم از فرط شوق قدرت ماندن و انتظار کشیدن ندارم لذا به استقبالش شتافتم. بیرون آمدم و مسیر منتهی به مهدیه را در پیش گرفتم. دیدم نواب می آید و مردم از پس او روانند. او در حین راه رفتن به چپ و راست رو می‌کرد و به مردم سلام میداد و با آنها به گرمی فراوان حرف میزد. رهگذران را مخاطب قرار میداد گاه عزمشان را جزم می‌کرد و گاه نصیحتشان می‌کرد. هنگام سخن گفتن همه ی جسمش حرکت داشت و وقتی میخواست سخنی را برساند وجودش میلرزید. من خود به چشم دیدم وقتی نواب در مذمت تشیع به لباس غریبان سخن میگفت مردی چنان تحت تاثیر قرار گرفت که کلاه شاپوی خود را از سر برداشت در دست مچاله کرد و در جیب گذاشت! 📚 کانال پژوهش های اصولی https://eitaa.com/joinchat/1772093454C44c5b95945
هدایت شده از KHAMENEI.IR
خلاصه_کتاب_طرح_اندیشه_اسلامی_در_قرآن.pdf
2.05M
🔸خلاصه کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» | پایه‌های فکری نظام اسلامی 📝 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳ در مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد جلساتی با عنوان «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» داشته‌‌اند. ایشان با اشاره به اهمیت این مباحث گفته‌اند: «این جلسات، پایه‌های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی است.» ۱۳۸۱/۰۴/۰۴ پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR خلاصه جلسات «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از آن تحت عنوان «پایه‌های فکری نظام اسلامی» یاد کرده‌اند را در قالب یک کتابچه تولید کرده است. ساختار این محصول در هر جلسه شامل مواردی چون: «مقدمه‌ی توضیحی»، «نشانی و ترجمه‌ی آیات»، «واژگان کلیدی»، «نکات کلیدی» و «بُرشی کوتاه از متن» است. ➕ این محصول با «دسته‌بندی و خلاصه‌سازی» محتوای کتاب می‌تواند خوانندگان را در «مطالعه‌ی سریع» و «فهمِ نکات اصلی و رئوس مباحث حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» یاری دهد.