🗓 سالروز شهادت رهبر ۱۳ ساله شهید محمدحسین فهمیده
✊ قدرت اللهاکبر...
💠 رهبر انقلاب:
یکی از جوانانی که در بوسنی مجاهدت کرده بود برای من نقل میکرد:
وقتیکه جوانان بوسنیایی عکس شهید فهمیده را بر اسکناسهای ما دیدند، پرسیدند روی پیشانیاش چه چیزی بسته؟
گفتم: این علامت بسیجیهای ماست که در میدان جهاد سربند اللهاکبر میبندند،
یکباره جوانان مسلمان بوسنیایی لباسشان را تکّه تکّه کردند و گفتند: این جمله را بر لباس ما هم بنویسید
🌷قدرت ندای اللهاکبر اینطور در قلب اروپا طنین انداخت، نتیجهی مجاهدتِ با ایمان به خدا همین است! ۷۴/۷/۲
🌺 روز دانش آموز و روز نوجوان گرامی باد🌺
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬وزیر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🔹آقا زادگی در این قصه ها نداریما.....
🎙استاد #رائفی_پور
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
داستان ظهور قسمت ۱۲
۱_ امام با لباس ضد آتش به سمت مدینه حرکت میکند، این لباس از کجا آمده؟
۲_ امام با عصا به جنگ دشمنان میرود، چگونه ممکنه؟
🔹حتما مطالب را بخوانید
فوقالعاده است 👌
🔺این علائم حتمی و اتفاق می اُفتد
برای خشنودی قلب نازنین آقا امام زمان(عج) در ثواب نشر مطالب شریک باشید👌
به وقت شیدایی💕
به راستی که چه سعادتی بالاتر از این که انسان جان خویش را فدای مولای خود کند؟ آیا در این دنیای فانی آ
🔴 داستان ظهور قسمت دوازدهم
لباس ضد آتش و عصای شگفت انگیز!🤔
🔹اکنون همه سربازان امام درمکه جمع شده اند آنها آمده اند تا جان خود را فدای امام کنند امام لباس رزم بر تن کرده وآماده ی حرکت به سوی مدینه شده است.
🔺آیا می دانی که لباس رزم امام همان پیراهن یوسف (ع) است؟ به راستی چرا امام این لباس را بر تن کرده است؟
آیا می دانی لباس امام یک لباس معمولی نیست بلکه لباس ضد آتش است.
🔹تعجب نکن بگذار تاریخ آن را برایت بگویم، پیراهن یوسف(ع) در اصل از حضرت ابراهیم(ع) بود هنگامی که نمرود می خواست ابراهیم را به جرم خدا پرستی و در آتش بیاندازد جبرییل به زمین آمد تا بزرگ پرچم دار توحید را یاری کند او همراه خود لباسی از بهشت آورد و به خاطر همین لباس حضرت ابراهیم در آتش نسوخت پس از ابراهیم(ع) این لباس به فرزندان او به ارث رسید تا اینکه لباس یوسف(ع) شد و باعث روشنی چشمان حضرت یعقوب این لباس نسل به نسل گشت تا به پیامبر اسلام و بعداز او به امامان معصومین یکی پس از دیگری به ارث بردند و اکنون روشن شد که چرا خداوند این پیراهن را برای حضرت یوسف نگه داشته است؟
🔹همسفرم! مگر آتش نمرود بزرگترین آتش آن زمان نبود؟ یک بیابان آتش که شعله های آن به آسمان می رسید. نمرود با امکاناتی که در اختیار داشت آتش به اون بزرگی ایجاد کرد و ابراهیم (ع) را در میان آن انداخت اما خداوند پیامبر خود را با آن پیراهن یاری کرد و امروز همان پیراهن بر تن امام زمان (ع) است.
❌ ادامه در پست بعدی...
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
امام آماده ی حرکت شده است من دقت می کنم ببینم امام با چه اسلحه ایی به جنگ دشمنان می رود؟ امام به جای اسلحه یک چوب دستی دارد با خود فکر می کنم
🔹چرا فرمانده ی این لشکر این چوب را با خود برداشته است؟
آخر ما می خواهیم به جنگ توپ و تانک و موشک برویم.هرچه فکر میکنم جوابی برای خود نمی یابم برای همین از یکی از یاران امام سوال میکنم که چرا امام به جای اسلحه این چوب دستی را با خود برداشته است؟
🔺او برایم می گوید این چوبی که در دست امام قرار دارد همان عصای موسی(ع) است 👌با اینکه چوب این عصا هزاران سال پیش از درخت بریده شده است اما هنوز تر و تازه است مثل اینکه همین الان از درخت قطع کرده اند.
در زمان موسی (ع) بشر درسحر و جادو پیشرفت زیادی کرده بود و به اصطلاح فن آوری بشر آن روز سحر و جادو بود،اما وقتی موسی (ع) عصای خود را زمین زد ناگهان آن عصا به اژدهایی تبدیل شد که همه ی آن سحر و جادوها رو در یک چشم بر هم زدن بلعید.
🔹امروز هم بشر هر پیشرفتی کرده و هر فن آوری جدیدی داشته باشد باید بداند که امام با همین عصا به مقابله با آن دشمنان خواهد رفت👌
🔺این عصا یک عصای شگفت انگیز است که امام هر دستوری بدهد انجام می دهد.
تازه الان فهمیدم که این چوب دستی یک عصای سخن گو هم می باشد و با امام سخن می گوید😍
🔺آری آنچه که بشر به دست خود ساخته است توسط این عصا بلعیده می شود تانک باشد یا موشک یا هواپیما چه فرقی می کند کافی ست امام به عصا امر کند.
❌ ادامه در پست بعدی...
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
🔹قرآن در مورد عصای موسی (ع) سخن گفته است؛ آن عصا یک بیابان سحر و جادو را بلعیده است.
🔺این نکته را قبول می کنی چون قرآن می گوید پس دور از ذهن نخواهد بود که این عصا بتواند هواپیما و موشک را هم ببلعد.
🔹هنر بشر آن روز سحر و جادو بوده هنر بشر امروز هر چه می خواهد باشد این عصا به اذن خدا می تواند مقابل آن بایستد.
🤔 آیا می دانی وقتی امام این عصا را زمین میزند تبدیل به چه چیزی می شود؟
🔺من نمی دانم از چه لفظی استفاده کنم آیا میتوانم بگویم تبدیل به اژدهایی بزرگ می شود میترسم بگویی که این نویسنده چه حرف های عجیب و غریبی میزند هیچ چیز بهتر از این نیست که سخن امام باقر(ع) را برایت بگویم تو دیگر سخن آن حضرت را قبول داری که فرمود؛( چون قایم آل ما عصای خود را بر زمین بزند آن عصا شکاف برمی دارد شکافی به اندازه زمین تا آسمان وآن عصا هر چه را درمقابلش باشد می بلعد)
🔹به راستی که خداوند چه حکمت های زیبایی دارد و با عصای موسی(ع) آخرین ولی خود را یاری می کند.
منابع
1)- ان القایم اذا خرج یکون علیه قمیص یوسف….)- کمال الدین ص 143- تفصیر نور الثقلین ج 2 ص462
2)-امام صادق(ع) – ان ابراهیم لما اوقدت النار ایاه جبرییل یثوب من ثیاب الجنه فاالبسه ایاه فلم یضره معه حر و ولا برد ….)- بصایر الدرجات ص209- الکافی ج1 ص 233
3)- امام باقر (ع)- ( ….یفتح له شعبتان احدا هما فی الارض و فی الاخری ….) – تلقف مایاء فکون بلسانها…)- بصایر الدرجات ص 203 – الامامه و التبصره ص 116- بحار الانوار ج 52 ص 218-
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۳_۱۰_۳۰_۰۸_۲۷_۰۷_۷۷۷.mp3
16.11M
حسن کریمه و حسین غریبه...
حاج سید رضا نریمانی
🔹دوشنبه و روز امام حسن و امام حسین علیهالسلام
🔹هرچه دل تنگت میخواهد بگو(درد و دل کن با ۲بزرگوار)
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
30.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت سوم... روایت بسیجی مدافع امنیت شهید سید روح الله عجمیان🥀
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش گوش دارد، بگوییم:
"فرشته ها در حال نوشتن هستند..."
نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، "مراقبت خدا" را در نظر دارد!
قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:
*بچه را ول کردی به امان خدا !
*ماشین را ول کردی به امان خدا !
*خانه را ول کردی به امان خدا !
و اینطور شد که "امانِ خدا" شد: مظهر ناامنی!
ایکاش میدانستیم امن ترین جای عالم، امانِ خداست...
💌قالَ لا تَخافا ۖ إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ﴿۴۶﴾
❤️فرمود: «نترسید! من با شما هستم؛ (همه چیز را) میشنوم و میبینم!
سوره مبارکه طه آیه 46💚
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #حاج_حسین_یکتا
✘ ما توی گردنه نفسگیر یک اتفاق مهمیم!
خیلیها کُپ کردن !
#ایندفعه دعوا سر خیمه بقیه الله هست
معلوم نیست همه برن...
🔹کوتاه و شنیدنی 👌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸❤️بچه های #غزه مرزهای ایمان و اعتقاد و عرفان را جابجا کردند
تا بدانیم آنچه برخی از ما تاکنون به عنوان دین و مذهب داشته ایم شوخی بوده است
الله اکبر از معرفت وشجاعت این کودک فلسطینی
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای فرج (إلهي عظُم البلاءُ)
🎙سید مصطفی موسوی
بسماللهالرحمنالرحیم
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
🔹بخوان دعای فرج اثر دارد
به نیت ظهور و سلامتی آقا امام زمان ارواحنا فداه و پیروزی مردم قهرمان غزه و نابودی اسرائیل و همدستانش🤲
التماس دعای فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍😍😍😍فلسطین حره ✌️
سوره مبارکه نصر
(جهت نُصرت رزمندگان اسلام)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾
وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾
#طوفان_الاقصی #اللهمعجللولیکالفرج
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
به وقت شیدایی💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ #شهید_امین_کریمی #به_روایت_همسر #قسمت_سی_و_ششم #عاشورایِ_متفاوت قرار
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_سی_و_هفتم
#حرفها_را_باور_نمی_کردم
در سایت مدافعین حرم، خبری
مبنی بر شهادت دو نفر از سپاه انصار دیده میشد.
با خودم میگفتم آن شجاعت و جسارتی که همسر من داشت مطمئناً اگر قرار بود یک نفر جان خودش را فدا کند، او حتماً امین است. به پدر این حرفها را زدم.
بابا میگفت : نه دخترم. مگر امین به تو قول نداده بود که به خط مقدم نمیرود؟ امین مسئول است شهید نمیشود.
به بابا گفتم: این تلفن درباره ی شوهر من بود؟
گفت : اسمی از شوهر تو نیاورد...
شماره ی تماس را دیدم. شماره ی اداره ی امین بود! گریه کردم.
بابا گفت : در رابطه با کار خودم بود. وقتی کیفم را دزد برد، مدارکی در آن بوده. حالا که مدارک پیدا شده با شماره چک و ... شماره تماسم را پیدا کردند و تماس گرفتند.
چرا فکر میکنی در مورد شوهر تو است؟ حرفها را باور نمیکردم...
به پدرشوهرم زنگ زدم گفتم دو نفر از سپاه انصار شهید شدند فکر کنم یکی از آنها امین است. پدر شوهرم هنوز مطمئن نبود.
او هم چیزهایی شنیده بود اما امیدوار بود امین زخمی شده باشد....
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_سی_و_هشتم
#منتظر_تماس_امین_هستم
با گریه و جیغ و داد مرا به بیمارستان بردند. تلفن همراهم را بالای سرم گذاشته بودم.
۶ روز بود که با امین حرف نزده بودم، باید منتظر تماس او میماندم. میگفتم صدای زنگ را بالا ببرید. امین میداند که من چقدر منتظرش هستم حتماً تماس میگیرد...
باید زود جواب تلفن را بدهم.
پدرم که متوجه شده بود دائماً میگفت : نمیشود که گوشی بالای سر شما باشد. از این جا دور باشد بهتر است. میگفتم : نه! شما که میدانید او نمیتواند هر لحظه و هر ثانیه تماس بگیرد. الآن اگر زنگ بزند باید بتوانم سریع جواب بدهم. من دلم برای امین تنگ شده! یعنی چه که حالم بد است...
بابا راضی شد که گوشی کنار من بماند. شارژ باطری تلفن همراهم به اتمام رسید.
به سرعت سیمکارت را با گوشی برادرم جابهجا کردم. دیوانه شده بودم.
گفتم : زود باش، زود باش، ممکن است در حین عوضکردن گوشی شوهرم تماس بگیرد.
برادرم رضا، اسم شهدا را دیده بود و میدانست که امین شهید شده.
هم او و هم خواهرم حالشان بسیار بد شده بود. به جز من و مادر همه خبر داشتند.
خواهرم شروع به گریه کرد.
زنداداشم هم همینطور.
گفتم : چرا شما گریه میکنید؟»
گفتند : به حال تو گریه میکنیم. تو چرا گریه میکنی؟
گفتم : من دلم برای شوهرم تنگ شده! تو را به خدا شما چیزی میدانید؟
زنداداشم گفت نه، ما فقط برای نگرانی تو گریه میکنیم. صورت زنداداشم را بوسیدم و بارها خدا را شکر کردم که خبر بدی ندارند. همین برای من کافی بود.
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_سی_و_نهم
#بیهوش_شدم
مثل دیوانه ها شده بودم.
پدرم گفت : میخواهی برویم تهران؟ گفتم مگر چیزی شده؟
گفت : نه! اگر دوست نداری نمیرویم.
گفتم : نه! نه! الآن شوهرم میآید. من آن جا باشم بهتر است.
شبانه حرکت کردیم و حدود ساعت ۵ صبح به تهران رسیدیم.
گفتم : به خانه ی پدر شوهرم برویم. اگر حال آن ها خوب بود معلوم میشود که هیچ اتفاقی نیفتاده و خیال من هم راحت میشود اما اگر آنها ناراحت باشند...
تا رسیدیم دیدم پدر شوهرم گریه میکند. پرسیدم چرا گریه میکنید؟ گفت :دلم برای پسرم تنگ شده.
با تلفن همراهم دائماً در موتورهای جستجوگر این جملات را مینوشتم:
اسامی دو شهید سپاه انصار
نتایج همچنان تکراری بود:
اخبار مبنی بر شهادت ۱۵ نفر صحیح نمیباشد و تنها دو نفر به شهادت رسیدهاند.
نتیجه آخرین جستجوهایم به یک کابوس وحشتناک شباهت داشت:
اخبار مبنی بر شهادت ۱۵ نفر صحیح نیست. تنها دو نفر به نامهای شهید عبدالله باقری و شهید امین کریمی به شهادت رسیدهاند.
از دیدن اسامی شوکه شده بودم.
همان جا نشستم و با ناباوری به پدرم گفتم: بابا شوهر من شهید شده؟
گفت : هیچی نگو! مادر امین چیزی نمیداند. مادر شوهرم ناراحتی قلبی داشت.
مراعات مادر را میکردند.
فقط یادم است به سمت مادرم دویدم و گفتم : مامان شوهرم شهید شده و بیهوش شدم... دیگر هیچ چیز را به خاطر نمی آورم
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_چهلم
#انتظار
سریعاً مرا به بیمارستان شهید چمران رساندند.
فشارم به شدت بالا رفته بود.
صداها را میشنیدم که دکتر به برادرم میگفت : چرا فشارش بالا رفته؟ برای خانمی با این سن چنین فشاری بعید است!
رضا گفت : شوهرش شهید شده!
حالم بدتر شد با گریه و فریاد
میگفتم نگو شوهرم شهید شده رضا، امین شهید نشده. فقط اسمش مشابه شوهر من است. چرا حرف بیخود میزنی؟
رضا کنارم آمد و آرام گفت زهرا من عکس امین را دیدهام!
با این حرف دلم به هم ریخت.
منتظر بودم شوهرم برگردد اما ...
خیلی خیلی سخت است که منتظر مسافر باشی و او بر نگردد...
قرار بود اعزام دوم امین به سوریه، ۱۵ روزه باشد، به من اینطور گفته بود.
روز سیزدهم یا چهاردهم تماس گرفت.
گفتم : امین تو را به خدا ۱۵ روز، حتی ۱۶ روز هم نشود. دیگر نمیتوانم تحمل کنم!
هر روز یادداشت میکردم که امروز گذشت...
واقعاً روز و شبها به سختی میگذشت.
دلم نمیخواست بجز انتظار هیچ کاری انجام دهم. هر شب میگفتم خدا را شکر امروز هم گذشت...
باقیمانده ی روزها تا روز پانزدهم را هم حساب میکردم. گاهی روزهای باقیمانده بیشتر عذابم میداد.
هر روز فکر میکردم ۱۰ روز مانده را چطور باید تحمل کنم؟
۹ روز
۸ روز...
انشاءالله دیگر میآید. دیگر دارد تمام میشود...
دیگر راحت میشوم از این بلای دوری!
امین خبر داد : فقط ۳ روز به مأموریتم اضافه شده و ۱۸ روزه برمیگردم.
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕