هدایت شده از شهداءومهدویت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام مبارک باد
و شبتون بخیر 🌹🌹🌹🌹
@delneveshte_hadis110
هدایت شده از شهداءومهدویت
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
#آقاجان 💕
دنیـا شـده است انجمـن گنـده لات هـا
جایے در این میـانہ براے ڪمـال نیست
در سـر هـواے وصـل #تـو داریـم ، همیـن و بس
چـون شیـعہ ے نگاه تـو هستـم ، محـال نیست
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات💚
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از شهداءومهدویت
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمتچهلپنجم
﷽
یکــی از عملیات های نفوذی ما در منطقه غرب به اتمام رســید. بچه ها را
.فرستادیم عقب
پس از پایان عملیات، یک یک ســنگرها را نگاه کردیم. کسی جا نمانده
.بود. ما آخرین نفراتی بودیم که بر می گشتیم
:ســاعت یک نیمه شــب بود. ما پنج نفر مدتی راه رفتیم. به ابراهیم گفتم
آقا ابرام خیلی خســته ایم، اگه مشکلی نیست اینجا استراحت کنیم. ابراهیم
.موافقت کرد و در یک مکان مناسب مشغول استراحت شدیم
هنوز چشــمانم گرم نشده بود که احساس کردم از سمت دشمن کسی به
!ما نزدیک می شود
یکدفعه از جا پریدم. از گوشه ای نگاه کردم. درست فهمیده بودم در زیر
نور ماه کاماً مشخص بود. یک عراقی در حالی که کسی را بر دوش حمل
!می کرد به ما نزدیک می شد
خیلی آهســته ابراهیم را صدا زدم. اطراف را خوب نگاه کردم. کسی غیر
!از آن عراقی نبود
وقتــی خوب به ما نزدیک شــد از ســنگر بیرون پریدیــم و در مقابل آن
.عراقی قرار گرفتیم
.سرباز عراقی خیلی ترسیده بود. همانجا روی زمین نشست
یکدفعــه متوجه شــدم، روی دوش او یکی از بچه های بســیجی خودمان
!است! او مجروح شده و جامانده بود
،خیلــی تعجب کــردم. اســلحه را روی کولم انداختم. بــا کمک بچه ها
مجروح را از روی دوش او برداشتیم. رضا از او پرسید: تو کی هستی، اینجا
چه می کنی!؟
ســرباز عراقی گفت: بعد از رفتن شــما من مشــغول گشــت زنی در میان
سنگرها و مواضع شما بودم. یکدفعه با این جوان برخورد کردم. این رزمنده
شــما از درد به خود می پیچید و مولا امیرالمومنین۷و امام زمان)عج( را
.صدا می زد
من با خودم گفتم: به خاطر مولا علی۷ تا هوا تاریک اســت و بعثی ها
!نیامده اند این جوان را به نزدیک سنگر ایرانی ها برسانم و برگردم
بعد ادامه داد: شــما حساب افسران بعثی را از حساب ما سربازان شیعه که
.مجبوریم به جبهه بیائیم جدا کنید
حســابی جاخــوردم. ابراهیم به ســرباز عراقی گفت: حــالا اگر بخواهی
.می توانی اینجا بمانی و برنگردی. تو برادر شیعه ما هستی
ســرباز عراقی عکســی را از جیب پیراهنش بیــرون آورد وگفت: این ها
خانواده من هســتند. من اگر به نیروهای شــما ملحق شــوم صــدام آن ها را
.می کشد
بعد با تعجب به چهره ابراهیم خیره شد! بعد از چند لحظه سکوت با لهجه
!!عربی پرسید: اَنت ابراهیم هادی
همه ما ســاکت شدیم! باتعجب به یکدیگر نگاه کردیم. این جمله احتیاج
به ترجمه نداشــت. ابراهیم با چشمان گرد شــده و با لبخندی از سر تعجب
پرسید: اسم من رو از کجا می دونی!؟
!من به شــوخی گفتم: داش ابرام، نگفته بودی تو عراقی ها هم رفیق داری
ســرباز عراقــی گفت: یک مــاه قبل، تصویر شــما و چند نفــر دیگر از
:فرماندهان این جبهه را برای همه یگان های نظامی ارســال کردند و گفتند
هرکس ســر این فرماندهان ایرانی را بیــاورد جایزه بزرگی از طرف صدام
!خواهد گرفت
در همان ایام خبر رســید که از فرماندهی سپاه غرب، مسئولی برای گروه
.اندرزگو انتخاب شده و با حکم مسئولیت راهی گیان غرب شده
.ما هم منتظر شدیم ولی خبری از فرمانده نشد
تا اینکه خبر رســید، جمال تاجیک که مدتی اســت به عنوان بسیجی در
!گروه فعالیت دارد همان فرمانده مورد نظر است
با ابراهیم وچند نفر دیگربه سراغ جمال رفتیم. از او پرسیدیم: چرا خودت
را معرفی نکردی؟! چرا نگفتی که مسئول گروه هستی؟
جمال نگاهی به ما کرد وگفت: مســئولیت برای این اســت که کار انجام
.شود. خدا را شکر، اینجا کار به بهترین صورت انجام می شود
من هم از اینکه بین شــما هســتم خیلی لذت می بــرم. از خدا هم به خاطر
.اینکه مرا با شما آشنا کرد ممنونم
شما هم به کسی حرفی نزنید تا نگاه بچه ها به من تغییر نکند. جمال بعد از
مدتــی در عملیات مطلع الفجر در حالی که فرمانده یکی از گردان های خط
.شکن بود به شهادت رسید
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از شهداءومهدویت
🌸🎊🌸
هر چند که رسم است بگویند
تبریک پسر را به پدرها
میلاد پدر بر تو مبارک
ای آمدنت رأس خبرها...❤️
💜#ولادت_امام_حسن_عسکری_ع
🌸#عیدتون_مبارک
🌸🎊🌸
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از شهداءومهدویت
تاج رو سرمی یار و یاورمی_۲۰۲۲_۱۱_۰۲_۲۰_۵۱_۰۱_۱۷۳.mp3
4.65M
🔊#شور💐
تاج رو سرمی یار و یاورمی...
کربلاییسیدرضا #نریمانی
🌺 ویژهٔ ولادت #امام_حسن_عسکری
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از شهداءومهدویت
امام حسن عسکری علیه السلام:
🌸🍃فرزندم! دلهای اهل طاعت و اخلاص، به سوی تو پر میکشند همانطور که پرنده ها به سوی لانه هایشان پرمیکشند!🌸🍃
✨کمال الدین باب 43 حدیث19✨
🌸 ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک 🌸
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از شهداءومهدویت
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت فعالیتهای شهید علیوردی از زبان دوستانش
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از شهداءومهدویت
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان
✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
شاخه گلی بفرستيم برای
تموم اونهايی كه در بين ما نيستند
و جاشون بين ما خالیه
شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات....
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
هدایت شده از شهداءومهدویت
🌷مهدی شناسی ۴۰۱🌷
🌹ﻓﮑﻨﺎ ﻋﻨﺪﻩ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﺑﻔﻀﻠﮑﻢ🌹
🔹زیارت جامعه کبیره🔹
🌸ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻣﻘﺎﻡ ﻭﻻﯾﺖ ﺷﻤﺎ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﺎ ﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻭﻻﯾﺖ ﻣﺎ، ﺑﺎﻋﺚ ﻃﯿﺐ ﺧﻠﻘﺖ ﻭ ﺗﺰﮐﯿﻪ ﻭ ﮐﻔﺎﺭﻩ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻣﺎ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ (ﻭ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ ﺍﻭ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ،) ﺗﺴﻠﯿﻢﺷﺪﮔﺎﻥ ﻓﻀﻞ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢ.
🌸به تعبیر دیگر ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻣﻘﺎﻡ ﻭﻻﯾﺖ ﺷﻤﺎ ﺷﺪﯾﻢ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﺴﻠﯿﻢﺷﺪﮔﺎﻥ ﻓﻀﻞ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺧﻠﻘﺖ، ﻣﺎ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﺋﻤّﻪ ﻋﻠﯿﻬﻢ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻣﻨّﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﺍﺯ ﻭﻻﯾﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ ﺩﺍﺷﺖ.
🌸ﭘﺲ ﻧﺎﻡ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺤﺒّﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭﺍﻥ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ (ﻣﺤﻔﻮﻅ) ﺍﺳﺖ ﻭ امام زمان علیه ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺁﻥ ﺍﺳﻤﺎ، ﺍﻃّﻼﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻋﺎﻟَﻢ ﺫﺭ، ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﻻﯾﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﻮﺩﻩﺍﻧﺪ.
🌸ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﺑﻦ ﻓﻀﻞ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻓﻀﻞ، ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﻋﻈﻤﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺁﻓﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻭﺡﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺁﻓﺮﯾﺪ. ﭘﺲ ﻣﺎ ﺩﻝﺳﻮﺯ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺩﻝﺳﻮﺯ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﺪ. ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻫﻞ ﻣﺸﺮﻕ ﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﺗﻼﺵ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﻓﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻻﯾﻖ ﻧﯿﺴﺖ، ﺷﯿﻌﻪ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.و یا ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﻨﻨﺪ. ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻣﺎ، ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻭ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻭ ﻧﺴﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ.
🌸 ﺳﭙﺲ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯼ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ، ﺁﯾﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ. ﺳﭙﺲ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﺎً ﺳﻔﯿﺪ ﺑﻮﺩ. ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ، ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻦ. ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ: ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﻢ. ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺻﻔﺤﻪﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪﻫﺎ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠّﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ﻧﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺍﺳﻢﻫﺎ ﯾﺎﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺳﺠﺪﻩ ﺷﮑﺮ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭﺩﻡ.
💐💐💐💐💐💐💐
#مهدی_شناسی
#قسمت_401
#جامعه_کبیره
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
هدایت شده از شهداءومهدویت
🔴هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد
رهبر انقلاب:
🔹باز دیروز مجدداً آمریکاییها گفتند که بله ما دلسوز ملت ایرانیم. دروغ محض با وقاحت تمام.
🔹البته اینها خیلی دشمنی کردند، اما به کوری چشم آنها ملت ایران بسیاری از این دشمنیها را خنثی کرد.
🔹بعضی از این حوادث هم هنوز بین ما باقی است، فراموش نکردیم. ما هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد. این را بدانند. حرفی زدهایم در این مورد، پای آن حرف ایستادهایم. در وقت خودش، سر جای خودش انشاءاللّه انجام خواهد گرفت.
🇮🇷#لبیک_یا_خامنه_ای نائب برحق #امام_زمان رهبر عزیز #ایران✌🏻✌🏻✌🏻
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از شهداءومهدویت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣#سلام_امام_زمانم❣﷽
🌼 #السلام_علیک_یااباصالح
💫ز عاشقان شنیدهام
🌼جمعه ظهور می کنی
💫ز مرز انتظارها
🌼دگر عبور می کنی
💫شب سیاه می رود
🌼صبح سپید می رسد
💫جهان بى چراغ را
🌼غرق به نور می کنی
🌼 أللَّهُمَ عـجِـلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از شهداءومهدویت
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمتچهلششم
﷽
روزهای پایانی سال ۱۳۵۹ خبر رسید بچه های رزمنده، عملیاتی دیگری را بر
،روی ارتفاعات بازی دراز انجام داده اند. قرار شد هم زمان بچه های اندرزگو
.عملیات نفوذی در عمق مواضع دشمن انجام دهند
برای این کار به جز ابراهیم، وهاب قنبری
.۱ و رضا گودینی و من انتخاب شدیم
.شاهرخ نورایی و حشمت کوه پیکر نیز از میان کردهای محلی با ما همراه شدند
.وسایل لازم که مواد غذایی و ساح و چندین مین ضد خودرو بود برداشتیم
با تاریک شدن هوا به سمت ارتفاعات حرکت کردیم. با عبور از ارتفاعات، به
منطقه دشت گیان رسیدیم. با روشن شدن هوا در محل مناسبی استقرار پیدا
.کردیم و خودمان را مخفی کردیم
در مدت روز، ضمن اســتراحت، به شناســایی مواضع دشــمن و جاده های
داخل دشت پرداختیم. از منطقه نفوذ دشمن نیز نقشه ای ترسیم کردیم. دشت
روبروی ما دو جاده داشــت که یکی جاده آســفالته)جاده دشــت گیان( و
.دیگری جاده خاکی بود که صرفاً جهت فعالیت نظامی از آن استفاده می شد
فاصله بین ایــن دو جاده حدوداً پنج کیلومتر بود. یــک گروهان عراقی با
.استقرار بر روی تپه ها و اطراف جاده ها امنیت آن را برعهده داشتند
با تاریک شدن هوا و پس از خواندن نماز حرکت کردیم
من و رضا گودینی به سمت جاده آسفالته و بقیه بچه ها به سمت جاده خاکی
رفتند. در اطراف جاده پناه گرفتیم. وقتی جاده خلوت شــد به ســرعت روی
.جاده رفتیم
دو عدد مین ضد خودرو را در داخل چاله های موجود کار گذاشتیم. روی
.آن را با کمی خاک پوشاندیم و سریع به سمت جاده خاکی حرکت کردیم
از نقــل و انتقالات نیروهای دشــمن معلوم بود کــه عراقی ها هنوز بر روی
بازی دراز درگیر هســتند. بیشــتر نیروهــا و خودروهای عراقی به آن ســمت
می رفتند. هنوز به جاده خاکی نرسیده بودیم که صدای انفجار مهیبی از پشت
!سرمان شنیدیم. ناگهان هر دوی ما نشستیم و به سمت عقب برگشتیم
یک تانک عراقی روی مین رفته بود و در حال سوختن بود. بعد از لحظاتی
گلوله های داخل تانک نیز یکی پس از دیگری منفجر شــد. تمام دشــت از
ســوختن تانک روشن شــده بود. ترس و دلهره عجیبی در دل عراقی ها افتاده
.بود. به طوری که اکثر نگهبان های عراقی بدون هدف شلیک می کردند
.وقتی به ابراهیم و بچه ها رسیدیم، آن ها هم کار خودشان را انجام داده بودند
با هم به سمت ارتفاعات حرکت کردیم. ابراهیم گفت: تا صبح وقت زیادی
داریم. اســلحه و امکانات هم داریم، بیایید با کمین زدن، وحشت بیشتری در
.دل دشمن ایجاد کنیم
هنوز صحبت های ابراهیم تمام نشده بود که ناگهان صدای انفجاری از داخل
جاده خاکی شــنیده شد. یک خودرو عراقی روی مین رفت و منهدم شد. همه
ما از اینکه عملیات موفق بود خوشحال شدیم. صدای تیراندازی عراقی ها بسیار
زیاد شد. آن ها فهمیده بودند که نیروهای ما در مواضع آن ها نفوذ کرده اند برای
.همین شروع به شلیک خمپاره و منور کردند. ما هم با عجله به سمت کوه رفتیم
روبروی ما یک تپه بود. یکدفعه یک جیپ عراقی از پشــت آن به سمت ما
!آمد. آنقدر نزدیک بود که فرصتی برای تصمیم گیری باقی نگذاشت
۱۱۴
بچه ها ســریع سنگر گرفتند و به سمت جیپ شلیک کردند. بعد از لحظاتی
به سمت خودرو عراقی حرکت کردیم. یک افسر عالی رتبه عراقی و راننده او
کشته شده بودند. فقط بیسیم چی آن ها مجروح روی زمین افتاده بود. گلوله به
.پای بیسیم چی عراقی خورده بود و مرتب آه و ناله می کرد
یکی از بچه ها اســلحه اش را مسلح کرد و به سمت بی سیم چی رفت. جوان
.عراقی مرتب می گفت: الامان الامان
!ابراهیم ناخودآگاه داد زد: می خوای چیکار کنی؟
.گفت: هیچی، می خوام راحتش کنم
ابراهیم جواب داد: رفیق، تا وقتی تیراندازی می کردیم او دشمن ما بود، اما
!حالا که اومدیم بالای سرش، اون اسیر ماست
بعد هم به سمت بیسیم چی عراقی آمد و او را از روی زمین برداشت. روی
.کولش گذاشت و حرکت کرد. همه با تعجب به رفتار ابراهیم نگاه می کردیم
یکــی گفت: آقا ابرام، معلومه چی کار می کنــی!؟ از اینجا تا مواضع خودی
ســیزده کیلومتر باید توی کوه راه بریم. ابراهیم هم برگشت و گفت: این بدن
!قوی رو خدا برای همین روزها گذاشته
بعد به سمت کوه راه افتاد. ما هم سریع وسایل داخل جیپ و دستگاه بیسیم
عراقی ها را برداشتیم و حرکت کردیم. در پایین کوه کمی استراحت کردیم
.و زخم پای مجروح عراقی را بستیم بعد دوباره به راهمان ادامه دادیم
پس از هفت ســاعت کوه پیمایی به خط مقدم نبرد رسیدیم. در راه ابراهیم
با اســیر عراقی حرف می زد. او هم مرتب از ابراهیم تشکر می کرد. موقع اذان
صبح در یک محل امن نماز جماعت صبح را خواندیم. اســیر عراقی هم با ما
!نمازش را به جماعت خواند
آن جا بود که فهمیدم او هم شیعه است. بعد از نماز،کمی غذا خوردیم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat