پیام شهید:
بهترین جمله ای که در وصیت نامه ی او نوشته شده تکیه ی خاص بر حمایت از روحانیون اصیل و شناخته شده است که گفته، راه سعادت بشر از راه روحانیت آگاه و متعهد جدا نیست و همانا راه انبیا و ائمه ی اطهار می باشد که راه صالحین و سالکین الله است و دومین مطلب که تذکر داده این است که به جوانانی که احتمالاً راه را اشتباه رفته اند و قصد جبران آن را دارند راه دهید و اجازه دهید آن ها در کارها شرکت کنند، مبادا به انحراف اخلاقی و فساد جامعه کشیده شوند.
به پدران و مادران توصیه می کنم فرزندان خود را از کودکی با اسلام و قرآن آشنا کنید. از روحانیت اصیل و انقلابی که عمر خود را وقف دین اسلام کرده و همیشه در صف مبارزان حقیقی بوده اند حمایت نمایید.
ای مردم حزب الله سعی نمایید جوانانی که گمراه شده اند را به راه راست هدایت کرده و با آغوش باز به آن ها فرصت خودسازی دهید زیرا کسانی هستند که قصد بازگشت دارند.
گلبرگ های خاطره:
یکی از خاطرات برادر شهیدم که برای من جالب بود اینه که در انتهای دوره ی آمادگی دفاعی در پرش چهارمتری، پایش شکست و مدتی در گچ بود. طبق دستور پزشک معالج، بنده او را به منزل آوردم و پایش را در پلاستیک بزرگی پیچیدم و او را به حمام بردم. بعد از اتمام حمام پس از پوشیدن لباس گچ پای او نرم شده بود و از پایش جدا شد و چون حضرت امام فرمان دادند که جبهه ها باید گرم نگه داشته شوند ایشان مجدداً به جبهه برگشتند.
#شهیدانه
#هر_روز_با_شهدا
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir
شهید حمیدرضا کبیری
نام پدر: باقر
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 61/2/12
محل شهادت: خرمشهر
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
شهید حمیدرضا کبیری در اسفندماه سال 1346 در شهر رهنان به دنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، وارد دوره ی راهنمایی شد ولی سال سوم راهنمایی را جهت رفتن به جبهه ناتمام گذاشت. این شهید چهارده ساله نسبت به جریان لیبرال ها و ملی گرایان از خود حساسیت نشان می داد. نماز جمعه اش ترک نمی شد. از زمان شروع جنگ علاقه ی زیادی به جبهه رفتن داشت و علی رغم سن کم وی که از جبهه رفتن او جلوگیری می کردند با تغییر سال شناسنامه از 14 سالگی به 16 سالگی به جبهه اعزام شد. او این راه را با صداقت و بدون ریا اتخاب کرد و مقصودش فقط خدا بود. سرانجام در کربلای خوزستان ندای حق را لبیک گفت و به سوی معشوق خویش شتافت.
جلوه هایی از شهید:
از خصوصیات اخلاقی و اجتماعی وی می توان استقامت در کارها، پرهیز از ریا و دورویی، حس تعاون و نوعدوستی و دقیق و مرتب بودن در کارها را نام برد. والدین را به دیده ی احسان و محبت می نگریست و با دوستان، بسیار صمیمی و مهربان بود و دلش می خواست که تا می تواند به آنان کمک کند.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir
پیام شهید:
آخرین پیام شهید رفتن مستمر به نماز جمعه و یاری امام امت در همه حال بود.
گلبرگ های خاطره:
در موقع تحویل سال 1360 بود که برای زیارت اهل قبور و شهدا به گلستان شهدا رفته بودیم و سال تحویل را در گلستان به سر بردیم. در موقع بازگشت ازدرب گلستان مادر شهیدی با کوزه ی گلی وارد صحن گلستان می شد. شهید حمیدرضا به مادرش گفت مادر تو هم برای سال آینده هنگام تحویل به زیرات شهدا که من هم یکی از آن ها هستم خواهید آمد و اشک در چشمانش حلقه زد.
بعد او برای تعلیمات نظامی به پادگان غدیر اعزام شد و دوره ی آموزشی را در پادگان غدیر به پایان رسانید. قبل از عملیات بیت المقدس به جبهه اعزام شد و سرانجام در این عملیات به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد.
#شهیدانه
#هر_روز_با_شهدا
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir
شهید سید ابوالفضل اعتصامی
نام پدر: سید کاظمشهید سید ابوالفضل اعتصامی
تاریخ تولد: 1341
محل تولد: رهنان
شغل: جوشکار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 61/2/12
محل شهادت: خرمشهر
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
شهید سید ابوالفضل اعتصامی در سال 1341 در شهر رهنان به دنیا آمد. پس از اتمام دوران ابتدایی در یک کارگاه درب و پنجره سازی مشغول شد. در ابتدای انقلاب در تظاهرات شرکت می کرد و در آغاز جنگ به صف مبارزان فی سبیل الله پیوست. شهید یک مرتبه به جبهه رفت و در حمله ی بیت المقدس در فتح خرمشره به شهادت نایل گردید.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
شهید سید ابوالفضل اعتصامی
نام پدر: سید کاظمشهید سید ابوالفضل اعتصامی
تاریخ تولد: 1341
محل تولد: رهنان
شغل: جوشکار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 61/2/12
محل شهادت: خرمشهر
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
شهید سید ابوالفضل اعتصامی در سال 1341 در شهر رهنان به دنیا آمد. پس از اتمام دوران ابتدایی در یک کارگاه درب و پنجره سازی مشغول شد. در ابتدای انقلاب در تظاهرات شرکت می کرد و در آغاز جنگ به صف مبارزان فی سبیل الله پیوست. شهید یک مرتبه به جبهه رفت و در حمله ی بیت المقدس در فتح خرمشره به شهادت نایل گردید.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
جلوه هایی از شهید:
شهید نقش بسیار فعالی در انقلاب داشت و علاقه ی زیادی به مسجد و جلسه ی قرآن داشت و در امر به معروف و نهی از منکر بسیار کوشا بود و از هیچ کوششی در این مورد دریغ نمی کرد.
پیام شهید:
وصیت من به تو ای پدر این است که باید مانند حسین، آزادمرد و صبور باشی که خداوند با صابرین است و صابرین را دوست دارد. آخر از شما می خواهم که مرا حلال کنید. وصیت من به تو ای مادر، این است که همچون زهرا (س) باشی و در مشکلات استقامت داشته باشی. ای مادرم مبادا که برای من گریه کنی و من رضایت ندارم حتی یک قطره اشک برایم بریزی چون اگر برای من گریه کردی دشمنان شاد می شوند. درآخر از شما می خواهم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید. شما ای برادرانم امیدوارم که راه شهیدان را ادامه دهید و حتی لحظه ای غفلت نکنید و حتی نگذارید یک قطره از خون شهدا به هدر برود.
#شهیدانه
#هر_روز_با_شهدا
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
جلوه هایی از شهید:
شهید نقش بسیار فعالی در انقلاب داشت و علاقه ی زیادی به مسجد و جلسه ی قرآن داشت و در امر به معروف و نهی از منکر بسیار کوشا بود و از هیچ کوششی در این مورد دریغ نمی کرد.
پیام شهید:
وصیت من به تو ای پدر این است که باید مانند حسین، آزادمرد و صبور باشی که خداوند با صابرین است و صابرین را دوست دارد. آخر از شما می خواهم که مرا حلال کنید. وصیت من به تو ای مادر، این است که همچون زهرا (س) باشی و در مشکلات استقامت داشته باشی. ای مادرم مبادا که برای من گریه کنی و من رضایت ندارم حتی یک قطره اشک برایم بریزی چون اگر برای من گریه کردی دشمنان شاد می شوند. درآخر از شما می خواهم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید. شما ای برادرانم امیدوارم که راه شهیدان را ادامه دهید و حتی لحظه ای غفلت نکنید و حتی نگذارید یک قطره از خون شهدا به هدر برود.
#شهیدانه
#هر_روز_با_شهدا
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
با سلام.
امشب شب جمعه هست و یادی کنیم از شهدا با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم✨
با سلام.
امشب شب جمعه هست و یادی کنیم از شهدا با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹نماهنگ
🌹يا مَن أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَیْرٍ... 🤲
🌹همخوانی دعای هر
🌹 روز ماه رجب
#باران_مهر_علوی
✨🌹
@❤️..
شهید محمد سلطانی
نام پدر: باقر
تاریخ تولد: 1334
محل تولد: رهنان
شغل: سیمانکار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 61/2/15
محل شهادت: خرمشهر
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
شهید محمد سلطانی در سال 1334 در شهر رهنان در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. از سنین کودکی در مکتب پدرش که قاری قرآن بود با قرآن کریم انس گرفت. وی پس از گذراندن دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت و وارد دبیرستان شد. ایشان با اینکه مسئولیت معاش خانواده را به عهده داشت تا سوم دبیرستان را در کلاس های شبانه با موفقیت به پایان رساند. در این زمان با شروع انقلاب اسلامی همگام با ملت شهید پرور در راهپیمایی ها و مراسم مذهبی به صورت فعال شرکت نمود. پس از پیروزی انقلاب در همه ی صحنه های انقلاب حضور جدی و در همه ی کارهای عام المنفعه ی محل نقش مؤثری داشت. با آغاز جنگ تحمیلی و فراخوانی سربازان احتیاط از اولین کسانی بود که در جبهه ها حضور یافت. او پس از پایان 6 ماه حضور در نبرد حق علیه باطل به خدمت آوارگان جنگی پرداخت، اما با اینکه زن و فرزند داشت روح بلند او، به دنیا و همه زرق و برق های آن پشت پا زد و با اینکه تنها برادرش در جبهه ها حضور داشت به عنوان فرمانده گروهان همراه با نیروهای بسیجی وارد جنگ شد. او پس از رشادت ها و دلاوری های زیاد در عملیات بیت المقدس در منطقه ی عملیاتی خرمشهر به درجه ی رفیع شهادت نایل گردید. از شهید سه فرزند (یک پسر و دو دختر) به جا مانده است.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)