eitaa logo
جبهه جهاد با جنگ سایبر دشمن
54 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
12 فایل
سلام به کانال خودتون خوش آمدید. کپی مطالب کانال فقط با ذکر صلوات و به نیت سلامتی و فرج مولامون صاحب الزمان مجاز میباشد. https://eitaa.com/joinchat/2944204991C61509ee85a جبهه جهاد با جنگ سایبر دشمن 👆🏻👆🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
پیام شهید: خدایا به من قدرت و توانایی ده که بتوانم با تمام وجود از دستاوردهای انقلاب و از رهبر انقلاب، امام خمینی، حمایت کنم و بتوانم به فیض الهی که همان شهادت است برسم. خدایا هرچه زودتر مرا خالص کن و عاشق خود گردانکه به سویت پرواز کنم. از مردم تقاضا دارم که راه شهیدان را ادامه دهند و از امام امت پشتیبانی نمایند. به گروهک های منافق و آمریکایی اجازه ندهند که از خون شهیدان سوء استفاده کنند و به انقلاب اسلامی که ثمره ی خون هزاران شهید است لطمه وارد آورند. از جوانان عزیز می خواهم که در جلسات دعا شرکت نموده و همان طور که پیامبر اکرم (ص) فرمود، دعا را سلاح خود قرار دهند. ما آنچه داریم از همین جلسات دعا و نیایش ها و نماز جمعه هاست. حتماَ در نماز جمعه شرکت نمایید. بی تفاوتی را کنار گذاشته در راه اهداف اسلامی پیشقدم شده و تمام حرکات مرموزانه ی افرادی که در جهت خلاف اسلام است زیر نظر گرفته و از آن ها پیشگیری کنید. گلبرگ های خاطره: وقتی که شهید حسن دهنوی می خواست به جبهه اعزام شود از او رضایت نامه می خواستند به خاطر اینکه بسیار مشتاق رفتن به جبهه ها بود از ترس اینکه مبادا مادرش او را از رفتن منع کند، رضایت نامه را به برادرش داده بود و از او خواسته بود که به جای مادر، روی رضایت نامه انگشت بزند. در صورتی که مادر او می گوید من راضی به رفتن او بودم و مثل اینکه قفل به دهانم زده باشند از درون نمی توانستم از رفتن او ممانعت کنم. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
جلوه هایی از شهید: بسیار با محبت و مهربان بود. شجاع و دلیر بود. به فکر مستمندان و فقیران بود. اخلاق و رفتار نیکو و حسنه ای داشت. به نماز و روزه اهمیت می داد و به والدین خود احترام می گذاشت. پیام شهید: خدایا من بنده ای ناتوانم، از تو می خواهم که مرا ببخشایی، خدایا اگر با ریختن خون هزاران مثل من، اسلام پیروز می شود پس ای خمپاره ها مرا قطعه قطعه کنید تا اسلام پیروز شود. خدایا اگر با ریختن خون من و امثال من، منافقان و کافران ریشه کن می شوند بگذار خون من ریخته شود. گلبرگ های خاطره: خود شهید نقل می کرد یک شب در جبهه، عراقی ها موضع ما را زیر آتش شدید قرار داده بودند. تصمیم گرفتیم متقابلاَ بر آنان ضربه ای بزنیم، شاید از شدت آتش آنان کاسته شود. ناگهان از لطف و کرم خدا هوا کاملاَ ابری شد و باران شدیدی بارید و ما با هماهنگی توانستیم از فرصت استفاده کرده و موضع دشمن را شناسایی نموده و آتش آنان را خاموش کنیم. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
جلوه هایی از شهید: برخورد خوب و سازنده ای با دوستان و آشنایان داشت و آن ها را به مجالس سخنرانی و عزاداری و دعای کمیل هدایت می کرد. با روحانیت محل و اشخاص مذهبی و معتقد به انقلاب روابط گرم و صمیمی داشت. با پدر و مادر خود مانند هدیه ای الهی برخورد می کرد و همواره رضایت آن ها را جلب می نمود. پیام شهید: شهادت همچون میوه ای است که نمی توان آن را نارس از درخت چید و سعادتی است که خداوند نصیب بندگان خاص و مقربان درگاهش می نماید. نصیب کسانی می کند که توانسته باشند از همه ی وابستگی ها دل کنده و قلبشان فقط و فقط از عشق خدا مالامال گشته باشد. عاشقانی رنج می برند که خداوند آنان را زودتر به لقاء خویش نمی رساند. زیرا آنان با تک تک سلول های بدن خود باور دارند که مهمترین بهره برداری از این دنیا، پرواز به سوی لقاء الله است، کوتاهترین راه جهاد، شهادت است و جبهه میدان مبارزه است. شما ملت، پاسدار این سرزمین سرخ و نگهبان راستین خط شهدا هستید. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: از شما می خواهم که راه سرخ شهادت که همان راه امام است دنبال نمایید و دین خدا را یاری کنید. ای پدر و مادر، برادر و خواهر، ای بستگان و دوستان: امروز بار دیگر صحنه ی کربلا تکرار شده و ما باید به ندای امام حسین (ع) زمان پاسخ مثبت بدهیم که اگر چنین شد و شربت شهادت نوشیدیم، به یاران امام حسین (ع) می پیوندیم. گلبرگ های خاطره: خاطره ای از زبان برادر شهید: هنگامی که او در جبهه به سر می برد در میان مردم محل شایع شده بود که شهید شده است. من بسیار نارحت و نگران شدم و به سردخانه ی اصفهان رفتم تا از صحت و سقم این موضوع اطلاع حاصل نمایم. ولی هر چه گشتم اثری از جسد او نیافتم. تصمیم گرفتم که به جبهه بروم و از پوشیدگی این موضوع پرده بردارم. این کار را انجام دادم و به جبهه رفتم. پس از چندی گشت و جست و جو بالاخره موفق به یافتنش شدم و فهمیدم که زنده است و شایعه ی شهید شدنش دروغ بود. خواستم در سنگر با او به صحبت بنشینم و موضوع شایع شده را با او مطرح سازم، ولی همان موقع وظیفه ای بر عهده ی او نهادند و او وظیفه را با صحبت کردن با من ترجیح داد و به دنبال وظیفه ای که به عهده اش گذاشته بودند رفت. آن لحظه شیرین ترین لحظه ی عمر من بود، هر چند که نمیدانستم به زودی به دیدار خدایش خواهد شتافت و بودن در کنار ائمه را بر بودن در کنار من ترجیح خواهد داد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: از شما می خواهم که راه سرخ شهادت که همان راه امام است دنبال نمایید و دین خدا را یاری کنید. ای پدر و مادر، برادر و خواهر، ای بستگان و دوستان: امروز بار دیگر صحنه ی کربلا تکرار شده و ما باید به ندای امام حسین (ع) زمان پاسخ مثبت بدهیم که اگر چنین شد و شربت شهادت نوشیدیم، به یاران امام حسین (ع) می پیوندیم. گلبرگ های خاطره: خاطره ای از زبان برادر شهید: هنگامی که او در جبهه به سر می برد در میان مردم محل شایع شده بود که شهید شده است. من بسیار نارحت و نگران شدم و به سردخانه ی اصفهان رفتم تا از صحت و سقم این موضوع اطلاع حاصل نمایم. ولی هر چه گشتم اثری از جسد او نیافتم. تصمیم گرفتم که به جبهه بروم و از پوشیدگی این موضوع پرده بردارم. این کار را انجام دادم و به جبهه رفتم. پس از چندی گشت و جست و جو بالاخره موفق به یافتنش شدم و فهمیدم که زنده است و شایعه ی شهید شدنش دروغ بود. خواستم در سنگر با او به صحبت بنشینم و موضوع شایع شده را با او مطرح سازم، ولی همان موقع وظیفه ای بر عهده ی او نهادند و او وظیفه را با صحبت کردن با من ترجیح داد و به دنبال وظیفه ای که به عهده اش گذاشته بودند رفت. آن لحظه شیرین ترین لحظه ی عمر من بود، هر چند که نمیدانستم به زودی به دیدار خدایش خواهد شتافت و بودن در کنار ائمه را بر بودن در کنار من ترجیح خواهد داد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
گلبرگ های خاطره: به قدری این شهدا خالص و مخلص و بی ریا هستند که ما نمی توانیم خاطرات آن ها را بیان کنیم، زیرا همه ی زندگی آن ها خاطره است و همه ی خاطراتشان از بهترین و شیرین ترین خاطرات می باشد. امام به عنوان یادآوری یکی از خاطرات خیلی شیرین شهید مصطفی موجودی را از زبان و قلم خانواده ی آن شهید برای شما بازگو می کنم: در اولین مرخصی که ایشان از منطقه ی کردستان به اصفهان آمدند، یک شب که تمام اعضای خانواده برای دیدار از ایشان آمده بودند همه دور سفره غذا جمع شدند و هنگامی که سفره آماده شد ایشان کمی مکث کردند و گفتند چرا این همه غذای اضافی سر سفره هست، لازم نبود چند رقم خورشت پخته شود، یک خورشت کافی است. در همین حین همه با تعجب به او نگاه کردیم و گفتیم که کاری نکردیم قابل شما باشد و ایشان گفتند چرا خیلی قابل است نباید به این صورت اسراف شود. شما نمی دانید که بچه های ما الان در جبهه ها به چه نحوی با دشمن کافر مبارزه می کنند و اصلا در قید این تجملات نیستند و من وقتی حال و هوای آنجا را می بینم، بعضی از برنامه های اینجا را نمی توانم تحمل کنم. ما باید در پشت جبهه که هستیم به فکر آن برادران که در جبهه ها هستند باشیم. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: از تمامی برادران و خواهران می خواهم که همیشه در خط امام باشند که در غیر اینصورت به انحراف کشیده می شوند. درس خواندن را ادامه دهید و با درس خواندن این مردم مستضعف را از زیر یوغ بندگی ابر قدرت ها نجات دهید و کشور را به خودکفایی کامل برسانید و تمامی ابر قدرت ها را به زانو درآورید. گلبرگ های خاطره: خانواده ی شهید نقل می کند: شهید نماز و روزه اش هیچ گاه ترک نمی شد، به طوری که حتی در دوران نوجوانی و در روزهای گرم تابستان که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، به خاطر علاقه ی زیادی که به ورزش فوتبال داشت، تمرینات سنگین فوتبال را با زبان روزه ادامه می داد و با وجود مشکلاتی که برایش پیش می آمد حاضر به ترک روزه ی خود نمی شد. یادش گرامی و راهش پر رهروباد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: از شما برادران عزیز می خواهم که در نماز جماعت شرکت کنید و صف نماز جماعت را خالی نگذارید و راه امام را ادامه داده و دنباله رو راه شهدا باشید. گلبرگ های خاطره: از زبان مادر شهید: ایشان وقتی می خواست از ما خداحافظی کند گفت مادر مطمئن باش این دفعه، آخرین بار رجعت من می باشد و به شهادت می رسم. وقتی خبر شهادت ایشان را برایم آوردند جسد او را مشاهده کردم دیدم گلوله ای به قلب ایشان اصابت کرده است. خودش وقتی می خواست به جبهه برود این را به من متذکر شده بود که به این نحو به شهادت می رسد. یادش گرامی و راهش پر هرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: در مجله ی امید انقلاب شماره 29 ص 15: دانش آموزان اگر زنده ماندیم و لیاقت شهادت نصیبمان نشد به کلاس ها برخواهیم گشت و با درس خواندن به مبارزه ی خود ادامه خواهیم داد. گلبرگ های خاطره: صبح روز دوم عملیات حزب المبین، شهید به همراه دیگر همرزمانش مشغول استراحت و بازرسی بی سیم خود بود. خاطرات شب قبل بازگو می شود و شهید می گوید شب اول گذشت و خدا ما را دعوت نکرد. ساعتی بعد خمپاره ای از طرف صدامیان شلیک و به همان نقطه اصابت می کند دو نفر شهید می شوند، او در مرحله ی اول زخمی می شود. یکی از همرزمان می گوید خدا شما را دعوت کرد، در حق ما هم دعا کنید، او می گوید هنوز خالص نشده ام و الا همچون آن دو نفر شهید می شدم و آمبولانس حرکت می کند و روز بعد در بیمارستان به آرزوی دیرینه اش که شهادت در راه معبود بود می رسد. منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
پیام شهید: من به شما وصیت می کنم که از راه رهبر (امام خمینی) که همانا راه انبیا و اولیای خداست دست بر ندارید و راه او را ادامه دهید. گلبرگ های خاطره: از زبان پدر شهید: وقتی که شهید قصد اعزام به جبهه را داشت برای کسب تکلیف به پیش من آمد. در جواب گفتم شما 17 سال سن دارید و خودتان تصمیم می گیرید. در جواب گفت پس اگر محبتی نسبت به من دارید برایم دعا کنید تا شهید شوم، حالتش به گونه ای بود که گویا نتیجه ی اعمالش را مشاهده می کند. در آن لحظات به یاد حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بودم که چگونه علی اکبر جوانش را در ظهر عاشورا روانه ی میدان کرد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir
پیام شهید: از ملت مسلمان ایران می خواهم که همیشه به یاد خدا و پشتیبان ولایت فقیه باشند و با دشمنان داخلی و خارجی مبارزه کنند و تا نابودی دشمنان انقلاب اسلامی و دشمنان ولایت فقیه از پای ننشینند. ... من مرتضی رحیمی با آگاهی و اطلاع کامل و اختیار برای دفاع از اسلام و قرآن و شرکت در جهاد علیه کفار آمده ام و اعتقاد دارم که کار برای خدا شکست ندارد. یا فتح و پیروزی قواس اسلام بر قوای متجاوز و مزدور صدامی نصیب ما می شود و یا شهادت در راه خدا در پیش است که افتخار ماست و افتخار امامان شیعه بوده است. از مردم مسلمان ایران می خواهم که از امام خمینی رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی پیروی کنند و به انقلاب اسلامی خود تا صدور انقلاب به جهان مستضعفان ادامه دهند. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)
شهید مهدی باباصفری نام پدر: فتح الله تاریخ تولد: 1341 محل تولد: رهنان شغل: سرباز یگان اعزام کننده: ارتش تاریخ شهادت: 60/12/29 محل شهادت: رقابیه زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان زندگینامه: در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد و از کودکی مشغول به کار شد. سپس در کارخانه ی صنایع پشم مشغول شد و در اوایل انقلاب به خدمت سربازی رفت. جلوه هایی از شهید: خیلی شجاع و نترس بود. در دوران انقلاب همراه با برادر خود شهید اکبر باباصفری در مأموریت ها و نگهبانی ها انجام وظیفه می کرد. پیام شهید: شهید مهدی باباصفری عاشق انقلاب و اسلام بود و این پیام را داشت که همیشه پیرو ولایت فقیه باشید و از اسلام و انقلاب دفاع کنید. گلبرگ های خاطره: شهید مهدی باباصفری همیشه به برادر شهید خود اکبر باباصفری می گفت اول من شهید می شوم و همان طور شد. خاطره ی دیگری که از او داریم در اوج درگیری های انقلاب هنگامی که چماق داران می خواستند وارد محله شوند وی با دیگر افراد محله با شهامت و قدرت جلوی چماق داران ایستاد و نگذاشت که آن ها وارد محله شوند. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد منبع : پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان ( shohada-rehnan.ir)